پرش به محتوا

آیا رجعت جسمانی است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی        = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی        = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی        = آیا رجعت جسمانی است؟
| موضوع فرعی        = آیا [[رجعت]] جسمانی است؟
| تصویر            = 7626626268.jpg
| تصویر            = 7626626268.jpg
| اندازه تصویر      = 200px
| اندازه تصویر      = 200px
خط ۱۱: خط ۱۱:
| پاسخ‌دهندگان      = [[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب]] ؛ [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی]]
| پاسخ‌دهندگان      = [[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب]] ؛ [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی]]
}}
}}
'''آیا رجعت جسمانی است؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''آیا [[رجعت]] جسمانی است؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.


==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
خط ۲۵: خط ۲۵:
::::# بدن مثالی گناهی نکرده تا مجازات آن در مورد رجعت بدکاران جایز باشد<ref>الایقاظ من الهجعه، شیخ حر عاملى، ترجمه جنّتى، ص ۴۲۷.</ref>.
::::# بدن مثالی گناهی نکرده تا مجازات آن در مورد رجعت بدکاران جایز باشد<ref>الایقاظ من الهجعه، شیخ حر عاملى، ترجمه جنّتى، ص ۴۲۷.</ref>.
::::::برخی قائل شدند: موجودی که استعداد کمال دارد زمانی که کمالات استعدادی آن جنبه فعلیت به خود بگیرد، یعنی از قوه به فعل درآید دیگر نمی‌تواند به حال اول برگردد؛ زیرا رجوع از قوه به فعلیت محال است. نفس انسانی با مردن از مادّه، تجرّد پیدا می‌کند و یک موجود مجرّد مثالی یا عقلی می‌شود، که این دو رتبه (مثالی و عقلی) از مرتبه ماده برتر است و وجود آنها از وجود ماده قوی‌تر است اگر مجددا نفس بعد از مرگ بر ماده تعلق پیدا کند، لازم می‌آید که از فعل به قوه بازگردد و آن محال است.
::::::برخی قائل شدند: موجودی که استعداد کمال دارد زمانی که کمالات استعدادی آن جنبه فعلیت به خود بگیرد، یعنی از قوه به فعل درآید دیگر نمی‌تواند به حال اول برگردد؛ زیرا رجوع از قوه به فعلیت محال است. نفس انسانی با مردن از مادّه، تجرّد پیدا می‌کند و یک موجود مجرّد مثالی یا عقلی می‌شود، که این دو رتبه (مثالی و عقلی) از مرتبه ماده برتر است و وجود آنها از وجود ماده قوی‌تر است اگر مجددا نفس بعد از مرگ بر ماده تعلق پیدا کند، لازم می‌آید که از فعل به قوه بازگردد و آن محال است.
::::::[[علامه طباطبایی]] قدّس سرّه در پاسخ به این شبهه می‌فرماید: آنچه گفته می‌شود که بازگشت فعل به قوّه محال است، مطلب درستی است، ولی زنده شدن یک موجود پس از مرگ از مصادیق آن نیست، زیرا اگر انسانی پس از مرگ به دنیا بازگردد و نفس او مجددّا با مادّه (بدن قبلی) تماس و تعلق پیدا کند، این امر باعث ابطال اصل تجرد و بازگشت از فعل به قوّه نیست چه اینکه او قبل از مردن، و پیش از قطع رابطه با بدن بطور یقین منافاتی با تجرد او ندارد.
::::::[[علامه طباطبایی]] در پاسخ به این شبهه می‌فرماید: آنچه گفته می‌شود که بازگشت فعل به قوّه محال است، مطلب درستی است، ولی زنده شدن یک موجود پس از مرگ از مصادیق آن نیست، زیرا اگر انسانی پس از مرگ به دنیا بازگردد و نفس او مجددّا با مادّه (بدن قبلی) تماس و تعلق پیدا کند، این امر باعث ابطال اصل تجرد و بازگشت از فعل به قوّه نیست چه اینکه او قبل از مردن، و پیش از قطع رابطه با بدن بطور یقین منافاتی با تجرد او ندارد.
::::::تنها چیزی که هست این است که با اثر مرگ، روابطی که ضامن تأثیر و فعل نفس در مادّه بود مفقود شد و لذا پس از آن قدرت بر انجام افعال مادّی را نداشت درست مانند صنعتگری که آلات و ابزار لازم، برای عمل را از دست بدهد. ولی با بازگشت نفس به حال سابق و تعلق آن به بدن دوباره قوا و ادوات آنرا به کار می‌اندازد. در نتیجه می‌تواند حالات و ملکات خود را به واسطه افعال جدید به مرحله‌ای فوق مرحله سابق برساند و تکامل تازه‌ای پیدا کند بدون اینکه سیر نزولی و عقب‌‌‌گرد از حال کمال به نقص، و از فعل به قوه کرده باشد<ref>تفسیر المیزان، علامه طباطبایى، ج ۱، ص ۲۰۷.</ref>»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۲۹۱-۲۹۳.</ref>.
::::::تنها چیزی که هست این است که با اثر مرگ، روابطی که ضامن تأثیر و فعل نفس در مادّه بود مفقود شد و لذا پس از آن قدرت بر انجام افعال مادّی را نداشت درست مانند صنعتگری که آلات و ابزار لازم، برای عمل را از دست بدهد. ولی با بازگشت نفس به حال سابق و تعلق آن به بدن دوباره قوا و ادوات آنرا به کار می‌اندازد. در نتیجه می‌تواند حالات و ملکات خود را به واسطه افعال جدید به مرحله‌ای فوق مرحله سابق برساند و تکامل تازه‌ای پیدا کند بدون اینکه سیر نزولی و عقب‌‌‌گرد از حال کمال به نقص، و از فعل به قوه کرده باشد<ref>تفسیر المیزان، علامه طباطبایى، ج ۱، ص ۲۰۷.</ref>»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۲۹۱-۲۹۳.</ref>.


خط ۳۳: خط ۳۳:
[[پرونده:1368299.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علی رضا رجالی تهرانی]]]]
[[پرونده:1368299.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علی رضا رجالی تهرانی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«از عموم [[روایات]] [[رجعت]] چنین استفاده می‌‏شود که رجعت انسان‌های خاصّی که به دنیا آمدنشان قطعی است، جسمانی است نه مثالی. زیرا در هیچ روایتی، رجعت را مقید به غیرجسمانی بودن، نکرده‏‌اند. [[شیخ حر عاملی]] در کتاب ایقاظ می‌‏‏فرماید: اوّلا این‏که در رجعت، روح به یک بدن مثالی وارد شود، نوعی تناسخ است که باطل و محال می‌‏باشد، ثانیا برخلاف صریح روایات است، ثالثا برخلاف [[اجماع]] است، رابعا آن بدن مثالی گناهی نکرده، تا مجازات آن در مورد رجعت بدکاران جایز باشد<ref> الایقاظ من الهجعة، شیخ حرّ عاملی، ترجمه جنّتی، ص ۴۲۷</ref>
::::::«از عموم [[روایات]] [[رجعت]] چنین استفاده می‌‏شود که رجعت انسان‌های خاصّی که به دنیا آمدنشان قطعی است، جسمانی است نه مثالی. زیرا در هیچ روایتی، رجعت را مقید به غیرجسمانی بودن، نکرده‏‌اند. [[شیخ حر عاملی]] در کتاب ایقاظ می‌‏‏فرماید: اوّلاً این‏که در [[رجعت]]، روح به یک بدن مثالی وارد شود، نوعی تناسخ است که باطل و محال می‌‏باشد، ثانیاً برخلاف صریح روایات است، ثالثا برخلاف [[اجماع]] است، رابعا آن بدن مثالی گناهی نکرده، تا مجازات آن در مورد رجعت بدکاران جایز باشد<ref> الایقاظ من الهجعة، شیخ حرّ عاملی، ترجمه جنّتی، ص ۴۲۷</ref>
::::::بعضی گویند: موجودی که استعداد کمال دارد، هنگامی که کمالات استعدادی آن جنبه فعلیت به خود بگیرد، یعنی از قوّه به فعل درآید، دیگر نمی‌‏‏تواند به حال اوّل برگردد، زیرا رجوع از فعلیت به قوّه محال است. نفس انسانی با مردن از مادّه، تجرّد پیدا می‌‏کند و یک موجود مجرّد مثالی یا عقلی می‌‏‏شود، که این دو رتبه (مثالی و عقلی) از مرتبه مادّه برتر است، و وجود آنها از وجود مادّه قوی‏تر است. اگر مجدّدا نفس بعد از مرگ به مادّه تعلّق پیدا کند، لازم می‌‏‏آید که از فعل به قوّه بازگردد و آن محال است. [[علامه طباطبایی]] در پاسخ به این شبهه می‌‏‏فرماید: آنچه گفته می‌‏‏شود که بازگشت فعل به قوّه محال است، مطلب درستی است، ولی زنده شدن یک موجود پس از مرگ از مصادیق آن نیست، زیرا اگر انسانی پس از مرگ به دنیا بازگردد و نفس او مجدّدا با مادّه (بدن قبلی) تماس و تعلّق پیدا کند، این امر باعث ابطال اصل تجرّد و بازگشت از فعل به قوّه نیست، چه اینکه او قبل از مردن، و پیش از قطع رابطه با بدن هم، مجرّد بوده است، بنابراین تعلّق و ارتباط مجدّد او با بدن به‏طور یقین منافاتی با تجرّد او ندارد. تنها چیزی‏که هست این است که براثر مرگ، روابطی که ضامن تأثیر و فعل نفس در مادّه بود مفقود شد و لذا پس از آن‏قدرت بر انجام افعال مادّی را نداشت، درست مانند، صنعتگری که آلات و ابزار لازم، برای عمل را از دست بدهد. ولی با بازگشت نفس به حال سابق و تعلّق آن به بدن مجدّدا قوا و ادوات آن را به کار می‌‏اندازد. در نتیجه می‌‏‏تواند حالات و ملکات خود را به واسطه افعال جدید به مرحله‌‏ای فوق مرحله سابق برساند و تکامل تازه‏ای پیدا کند، بدون اینکه سیر نزولی و عقب‏گرد از حال کمال به نقص، و از فعل به قوّه کرده باشد<ref> المیزان، علّامه طباطبایی، ج ۱، ص ۲۰۷</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۲۶۸ تا ۲۷۱.</ref>.
::::::بعضی گویند: موجودی که استعداد کمال دارد، هنگامی که کمالات استعدادی آن جنبه فعلیت به خود بگیرد، یعنی از قوّه به فعل درآید، دیگر نمی‌‏‏تواند به حال اوّل برگردد، زیرا رجوع از فعلیت به قوّه محال است. نفس انسانی با مردن از مادّه، تجرّد پیدا می‌‏کند و یک موجود مجرّد مثالی یا عقلی می‌‏‏شود، که این دو رتبه (مثالی و عقلی) از مرتبه مادّه برتر است، و وجود آنها از وجود مادّه قوی‏تر است. اگر مجدّدا نفس بعد از مرگ به مادّه تعلّق پیدا کند، لازم می‌‏‏آید که از فعل به قوّه بازگردد و آن محال است. [[علامه طباطبایی]] در پاسخ به این شبهه می‌‏‏فرماید: آنچه گفته می‌‏‏شود که بازگشت فعل به قوّه محال است، مطلب درستی است، ولی زنده شدن یک موجود پس از مرگ از مصادیق آن نیست، زیرا اگر انسانی پس از مرگ به دنیا بازگردد و نفس او مجدّدا با مادّه (بدن قبلی) تماس و تعلّق پیدا کند، این امر باعث ابطال اصل تجرّد و بازگشت از فعل به قوّه نیست، چه اینکه او قبل از مردن، و پیش از قطع رابطه با بدن هم، مجرّد بوده است، بنابراین تعلّق و ارتباط مجدّد او با بدن به‏ طور یقین منافاتی با تجرّد او ندارد. تنها چیزی‏که هست این است که براثر مرگ، روابطی که ضامن تأثیر و فعل نفس در مادّه بود مفقود شد و لذا پس از آن‏قدرت بر انجام افعال مادّی را نداشت، درست مانند، صنعتگری که آلات و ابزار لازم، برای عمل را از دست بدهد. ولی با بازگشت نفس به حال سابق و تعلّق آن به بدن مجدّدا قوا و ادوات آن را به کار می‌‏اندازد. در نتیجه می‌‏‏تواند حالات و ملکات خود را به واسطه افعال جدید به مرحله‌‏ای فوق مرحله سابق برساند و تکامل تازه‏ای پیدا کند، بدون اینکه سیر نزولی و عقب‏گرد از حال کمال به نقص، و از فعل به قوّه کرده باشد<ref> المیزان، علّامه طباطبایی، ج ۱، ص ۲۰۷</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۲۶۸ تا ۲۷۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش