دابة الارض چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
←پاسخهای دیگر
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
:::::#هم خطبه مزبور [[امام علی|مولی الموحدین]] {{ع}} و هم روایت پیشگفته بر این امر دلالت میکند که نه تنها مسئله خروج [[دابة الارض|دابه]]، قابل تطبیق بر قیام [[امام مهدی|صاحب الامر]] {{ع}} نیست بلکه اساساً از [[نشانههای ظهور]] نیز نبوده، و از "[[اشراط الساعه]]" میباشد. زیرا در خطبه علوی تصریح شده که خروج [[دابة الارض|دابه]] کذایی در ارتباط با طامه کبری رخ میدهد و ذیل آن نیز میفرمایند: "آنگاه باب توبه بسته شده و از کسی توبه پذیرفته نمیشود" که این از خصائص روز قیامت است. | :::::#هم خطبه مزبور [[امام علی|مولی الموحدین]] {{ع}} و هم روایت پیشگفته بر این امر دلالت میکند که نه تنها مسئله خروج [[دابة الارض|دابه]]، قابل تطبیق بر قیام [[امام مهدی|صاحب الامر]] {{ع}} نیست بلکه اساساً از [[نشانههای ظهور]] نیز نبوده، و از "[[اشراط الساعه]]" میباشد. زیرا در خطبه علوی تصریح شده که خروج [[دابة الارض|دابه]] کذایی در ارتباط با طامه کبری رخ میدهد و ذیل آن نیز میفرمایند: "آنگاه باب توبه بسته شده و از کسی توبه پذیرفته نمیشود" که این از خصائص روز قیامت است. | ||
::::::همچنین در روایت نبوی، حضرت در ابتدای سخن میفرمایند: "از حدوث ده علامت پیش از برپایی قیامت گریزی نیست..." و آنگاه آنها را میشمارند و در چهارمین علامت از [[دابة الارض|دابه]] یاد میکنند که این خود نصّ بر [[اشراط الساعه]] بودن این ده نشانه است»<ref>[[نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)|نشانههای یار و چکامه انتظار]]، ص۳۸-۴۰.</ref>. | ::::::همچنین در روایت نبوی، حضرت در ابتدای سخن میفرمایند: "از حدوث ده علامت پیش از برپایی قیامت گریزی نیست..." و آنگاه آنها را میشمارند و در چهارمین علامت از [[دابة الارض|دابه]] یاد میکنند که این خود نصّ بر [[اشراط الساعه]] بودن این ده نشانه است»<ref>[[نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)|نشانههای یار و چکامه انتظار]]، ص۳۸-۴۰.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛}} | |||
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]] | |||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در مقاله ''«[[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«"دابة الارض" به معنای بیرون آمدن جنبنده زمین است. این پدیده، هم در روایات [[شیعه]] و هم در روایات [[اهل سنت]]، مورد اشاره قرار گرفته و از آن به عنوان "[[اشراط الساعه]] و یکی از نشانههای نزدیک شدن قیامت یاد شده است<ref> ر. ک: شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۷۳؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ۲۶۶؛ ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۱۰۲، و در کتب اهل سنّت ر. ک: بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ذیل: ۸۲ سوره نمل؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج ۶، ص ۲۱۰</ref>. | |||
[[پیامبر اسلام]]{{صل}}، فرمود: ناگزیر، ده چیز پیش از قیامت رخ خواهد داد: [[سفیانی]]، [[دجال]]، دود، دابه، خروج قائم، طلوع خورشید از مغربش، نزول [[عیسی بن مریم]]، خسف به مشرق، خسف به جزیره العرب و آتشی که از قعر عدن خارج میشود و مردم را به سوی محشر میبرد<ref> {{عربی|اندازه=120%|" عَشْرٌ قَبْلَ السَّاعَةِ لَا بُدَّ مِنْهَا السُّفْيَانِيُّ وَ الدَّجَّالُ وَ الدُّخَانُ وَ الدَّابَّةُ وَ خُرُوجُ الْقَائِمِ وَ طُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا وَ نُزُولُ عِيسَى ع وَ خَسْفٌ بِالْمَشْرِقِ وَ خَسْفٌ بِجَزِيرَةِ الْعَرَبِ وَ نَارٌ تَخْرُجُ مِنْ قَعْرِ عَدَنَ تَسُوقُ النَّاسَ إِلَى الْمَحْشَرِ "}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۳۶، ح ۴۲۶</ref> | |||
::::::آنچه این اتفاق را نزد [[شیعه]] مهم ساخته، روایاتی است که از "خروج دابة الارض" به عنوان رجعت [[امام علی|امیر مؤمنان علی]]{{ع}} یاد کرده است. | |||
::::::[[امام باقر]]{{ع}} فرمود: [[امام علی]]{{ع}} پس از ذکر اوصاف خود، فرمود: "... من، همان جنبندهای هستم که با مردم سخن میگوید .... "<ref> {{عربی|اندازه=150%|" إِنِّي ... الدَّابَّةُ الَّتِي تُكَلِّمُ النَّاسَ "}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۹۸، ح ۳</ref> | |||
::::::درباره ماهیت دابه و چگونگی خروج او- به ویژه میان [[اهل سنت]]- سخنهای فراوانی گفته و گمانههای بسیاری زده شده است. برخی نوشتهاند: دابه، به معنای جنبنده و ارض به معنای زمین است. بر خلاف آنچه برخی میپندارند، دابه فقط به جنبندگان غیر انسان اطلاق نمیشود؛ بلکه مفهوم وسیعی دارد که انسانها را نیز در بر میگیرد؛ چنان که در آیه ۶ سوره هود میخوانیم:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا }}﴾}}<ref> هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر اینکه روزی او بر خدا است؛ سوره هود ، آیه: ۶.</ref> | |||
::::::درباره تطبیق این کلمه، بنای [[قرآن]] بر اجمال و ابهام بوده و تنها وصفی که برای آن ذکر کرده این است که با مردم سخن میگوید و افراد بیایمان را اجمالا مشخص میکند؛ ولی در روایات اسلامی و سخنان مفسران، بحثهای فراوانی در این زمینه دیده میشود. در یک جمعبندی میتوان آن را در دو تفسیر خلاصه کرد: | |||
:::::#گروهی، آن را یک موجود جاندار و جنبنده غیر عادی از غیر جنس انسان، با شکل عجیب دانستهاند و برای آن عجایبی نقل کردهاند که شبیه خارق عادات و معجزه [[انبیا]] است. این جنبنده در [[آخر الزمان]] ظاهر میشود و از کفر و [[ایمان]] سخن میگوید و منافقان را رسوا میسازد و بر آنها علامت مینهد. | |||
:::::#جمعی دیگر به پیروی از روایات پرشماری که در این زمینه وارد شده، او را یک انسان میدانند؛ یک انسان فوق العاده، یک انسان متحرک و جنبنده و فعال که یکی از کارهای اصلیاش جدا ساختن صفوف مسلمین از کفار و منافقان و علامتگذاری آنان است. حتی از بعضی روایات استفاده میشود که عصای موسی و خاتم سلیمان، با او است. میدانیم عصای موسی، رمز قدرت و اعجاز، و خاتم سلیمان رمز حکومت و سلطه الهی است؛ بنابراین او یک انسان قدرتمند و افشاگر است. | |||
::::::در روایات فراوانی دابة الارض بر شخص [[امام علی|امیر مؤمنان علی]]{{ع}} تطبیق شده است. در تفسیر [[علی بن ابراهیم]] از [[امام صادق]]{{ع}} آمده است: مردی به [[عمار یاسر]] گفت: آیهای در [[قرآن]] است که فکر مرا پریشان ساخته و مرا در شک انداخته است. عمار گفت: کدام آیه؟ گفت: آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ}}﴾}}<ref> سوره نمل، آیه: ۸۲.</ref>، این کدام جنبنده است عمار گفت: به خدا سوگند! روی زمین نمینشینم، غذا نمیخورم و آبی نمینوشم، تا دابة الارض را به تو نشان دهم. پس همراه آن مرد خدمت [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} آمد؛ در حالی که حضرت غذا میخورد. هنگامی که چشم [[امام]]{{ع}} به عمار افتاد، فرمود: بیا. عمار آمد و نشست و با [[امام]]{{ع}} غذا خورد. آن مرد سخت در تعجّب فرورفت و ناباورانه به این صحنه نگریست؛ چرا که عمار به او قول داده بود و قسم خورده بود تا به وعدهاش وفا نکند، غذا نخورد. گویی قول و قسم خود را فراموش کرده است. هنگامی که عمار برخاست و با [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} خداحافظی کرد، آن مرد رو به او کرد و گفت: عجیب است! تو سوگند یاد کردی که غذا نخوری و آب ننوشی و بر زمین ننشینی، مگر اینکه "دابة الارض" را به من نشان دهی. عمار در پاسخ گفت: من او را به تو نشان دادم اگر فهمیدی<ref> ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۱۵، ص ۵۵۱- ۵۵۳</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص:۱۹۹ - ۲۰۱.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{جمع شدن|۳. آقای تونهای؛}} | |||
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونهای]]]] | |||
::::::آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«از القاب [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} شمرده شده و خروج آن از علائم [[آخر الزمان]] است. [[امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: "آگاه باشید! قسم به خداوند که دابّة الارض، انسان است"<ref>نجم الثاقب، باب دوم.</ref>. این واژه، متّخذ از آیه مبارکه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الأَرْضِ...}}﴾}}<ref>سوره نمل، ۸۲.</ref> میباشد. این آیه و سه آیه بعد از آن، از واقعه هولناکی که در آینده به وقوع میپیوندد خبر میدهند. معنی ظاهر آیه این است: هنگامی که مردم مستوجب عذاب شدند (و دوران مهلت پایان پذیرفت)، جانوری (جنبندهای) را از زمین بیرون میآوریم که با آنها سخن میگوید که مردم به آیات ما یقین نمیآورند. مشهور میان شرّاح حدیث و اغلب مفسران، این است که دابّة الارض از علامات قیامت است، یا نخستین علامت است که کوه صفا منشق میشود. در اخبار [[شیعه]]، مکرر آمده که "دابّة الارض" از نشانههای [[قیامت]] است و [[امام علی|امیر المؤمنین علی]] {{ع}} است. در بیشتر کتب حدیث [[اهل سنت]] آمده که دابّة الارض، همان صاحب عصا و میسم (آلت نشانگذار) است<ref>معارف و معاریف، ج ۵، ص ۳۱۵.</ref>. منظور از عصا، عصای [[حضرت موسی]] {{ع}} است که در دست آن حضرت خواهد بود، و "میسم" بهمعنای چیزی است که به وسیله آن بر پیشانی چارپایان داغ میزنند و نشاندار میکنند، چنانکه در آخرت، [[امیر مؤمنان]] قسیم الجنّه و النار هستند، در [[رجعت]] نیز دوست و دشمن را از یکدیگر جدا میکنند و بر روی بینی دشمنان مهر باطله میزنند<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۲۷.</ref>. | |||
::::::در حدیثی آمده که در روزِ سوم ورود [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} به بیت المقدّس، دابّة الارض خارج میشود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۵؛ الزام الناصب، ص ۱۷۷ و ۱۸۰.</ref>. | |||
::::::از نظر [[روایات]] [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] هیچ تردیدی نیست که منظور از {{عربی|اندازه=155%|"دَابَّةُ الْأَرْضِ"}} رجعت وجود مقدّس [[امام علی|حضرت علی بن ابی طالب]] {{ع}} میباشد که احادیث فراوانی در این زمینه به دست ما رسیده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم: [[امام باقر]] {{ع}} از [[حضرت علی]] {{ع}} نقل میکنند که فرمود: "من تقسیمکننده بهشت و دوزخم، کسی وارد آنها نمیشود جز براساس تقسیم من. من فاروق اکبرم. من پیشوای آیندگانم. من گزارشگر گذشتگانم. جز [[رسول اکرم]] {{صل}} کسی بر من پیشی نمیگیرد. او و من در یک [[صراط]] هستیم، جز اینکه این صراط به نام اوست. به من شش فضیلت داده شد: | |||
:::::#علم منایا و بلایا و وصایا به من داده شد. | |||
:::::#سخن فصل (جدا کننده حقّ و باطل) به من عطا شد. | |||
:::::#من صاحب رجعتها هستم. | |||
:::::#فرمانروائی کل به من عطا شده. | |||
:::::#من صاحب عصا و میسم هستم. | |||
:::::#من {{عربی|اندازه=155%|"دَابَّةُ الْأَرْضِ"}} هستم که با مردم سخن خواهم گفت"<ref>تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۰۹؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۷؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۵.</ref>. | |||
::::::[[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: روزی [[رسول اکرم]] {{صل}} وارد مسجد شدند و مشاهده کردند که [[امیر مؤمنان]] {{ع}} شنهای مسجد را زیر سرش بالش کرده و خوابیده است. با پای مبارکشان او را حرکت دادند و فرمودند: "ای دابّة الارض! برخیز". یکی از اصحاب گفت: ای رسول گرامی! آیا ما همدیگر را با این نام بخوانیم؟ فرمود: نه، بهخدا سوگند که این نام به او اختصاص دارد. او همان "دابّة الارض" است که خدای تبارک و تعالی در کتابش فرموده: "چون سخن بر آنها فرود آید جنبندهای را از زمین بیرون میآوریم و برای مردم سخن میگوید که مردم به آیات ما باور نمیکردند". سپس خطاب به علی {{ع}} فرمود:- "ای علی! چون [[آخر الزمان]] فرارسد خداوند تو را در زیباترین صورتی ظاهر میسازد و در دست تو میسمی (آهنی) هست که دشمنانت را با آن علامت میگذاری"<ref>بحار الانوار، ج ۳۹، ص ۲۴۳؛ تفسیر قمی، ص ۴۷۹؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۴، نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۸، تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۰۹.</ref>. | |||
::::::[[رسول اکرم]] {{صل}} در وصف "دابّة الارض" فرمود: "تیزپائی به او نمیرسد، فرارکنندهای از او فوت نمیشود. مؤمن را نشان مؤمن، و کافر را نشان کافر میزند. عصای [[حضرت موسی]] و انگشتر [[حضرت سلیمان]] با اوست"<ref>بحار الانوار، ج ۶، ص ۳۰۰؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۳۴؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۸؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۵.</ref>. | |||
::::::[[امام صادق]] {{ع}} از [[رسول اکرم]] {{صل}} نقل میکند که در شب [[معراج]] گفته شد: "ای [[محمد]]! علی اوّل است، زیرا او نخستین امامی است که پیمان مرا پذیرفته است. علی آخر است، زیرا او آخرین امامی است که روحش را قبض میکنم. او همان دابّة است که با مردم سخن میگوید"<ref>بحار الانوار، ج ۴۰، ص ۳۸ و بصائر الدرجات، ص ۱۵۰.</ref>. | |||
::::::[[رسول اکرم]] {{صل}} در ضمن حدیث مفصّلی میفرماید که "دابّة الارض" سه بار ظاهر میشود و هرسه را بیان میفرماید<ref>نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۹؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۳۴ و بحار الانوار، ج ۶، ص ۳۰۰.</ref>. از محضر [[امیر مؤمنان]] در مورد "دابّة الارض" پرسیدند، فرمود: -"به خدا سوگند، آن جنبندهای نیست که دم داشته باشد، بلکه جنبندهای است که ریش دارد"<ref>تفسیر تبیان، ج ۸، ص ۱۱۹ و نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۸.</ref>. | |||
::::::[[امیر مؤمنان]] در ضمن خطبه مفصّلی که در مورد "[[دجال]]" ایراد فرموده است، بعد از شرح کشته شدن دجّال میفرماید: "پس از آن (طامّه کبری) است" اصحاب پرسیدند: "طامه کبری" چیست؟ فرمود: "خروج دابّة الارض است که در نزدیکی (صفا) ظاهر میشود. انگشتر حضرت سلیمان و عصای [[حضرت موسی]] در دست اوست... هنگامی که سرش را بلند میکند همه کسانی که در میان مشرق و مغرب هستند به قدرت الهی او را میبینند. و آن پس از طلوع خورشید از مغرب است که در آن هنگام درِ توبه بسته میشود"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۴؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۵ و کمال الدین، ج ۲، ص ۵۲۷.</ref>. | |||
::::::از بررسی روایات [[اهل سنت]] استفاده میشود که از نظر آنها نیز، روایات بسیار مشابه [[روایات]] [[شیعه]] است، جز اینکه به [[رجعت]] و به نام مقدّس [[حضرت علی]] {{ع}} تصریح نکردهاند، ولی غالب نشانهها یکی است. اینک فهرست نشانههائی که در احادیث [[اهل سنت]] در مورد "دابّة الارض" آمده است: | |||
:::::#برای دابّة الارض سه خروج است<ref>تفسیر کشاف، ج ۳، ص ۳۷۴؛ عقد الدرر، ص ۳۱۳ و تفسیر الدر المنثور، ج ۵، ص ۱۱۶.</ref>. | |||
:::::#اوّلین نشانه، طلوع خورشید از مغرب است و خروج دابّة الارض<ref>عقد الدرر، ص ۳۱۳ و سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۵۳.</ref>. | |||
:::::#خروج دابّة الارض از مسجد الحرام است<ref>مستدرک حاکم، ج ۴، ص ۴۸۴؛ عقد الدرر، ص ۳۱۴ و کشاف، ج ۳، ص ۳۸۴.</ref>. | |||
:::::#خروج دابّة الارض از نزدیکی صفا است<ref>الدر المنثور، ج ۵، ص ۱۱۵؛ عقد الدرر، ص ۳۱۵ و کشاف، ج ۳، ص ۳۸۴.</ref>. | |||
:::::#انگشتر [[حضرت سلیمان]] و عصای [[حضرت موسی]] در دست اوست<ref>کشاف، ج ۳، ص ۳۸۴؛ الدر المنثور، ج ۵، ص ۱۱۶؛ عقد الدرر، ص ۳۱۶ و سنن ترمذی، ج ۵، ص ۳۴۰.</ref>. | |||
:::::#سه بار بانگ برمیآورد و همه مردم مشرق و مغرب آن را میشنوند<ref>عقد الدرر، ص ۳۱۵ و الدر المنثور، ج ۵، ص ۱۱۷.</ref>. | |||
:::::#چون دابّة الارض خارج شد در توبه بسته میشود<ref>کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۵۸؛ صحیح مسلم، ج ۱، ص ۱۳۸ و عقد الدرر، ص ۳۲۲.</ref>. | |||
:::::#دابّة الارض مؤمن و کافر را نشان میگذارد که برای همه شناخته میشوند<ref>عقد الدرر، ص ۳۱۸؛ تفسیر کشاف، ج ۳، ص ۳۸۴ و الدر المنثور، ج ۵، ص ۱۱۶.</ref>. | |||
:::::#طلوع خورشید از مغرب ملازم خروج دابّة الارض است، هرکدام از آن دو جلوتر واقع شود، ان دیگری به دنبال آن واقع میشود. | |||
:::::#خروج دابّة الارض یکی از اشراط ساعة دهگانهای است که پیش از قیامت بدون تردید تحقّق خواهند یافت. | |||
::::::از بررسی احادیث، به این نتیجه میرسیم که روایات [[اهل سنت]] در مورد "دابّة الارض" دقیقاً با [[روایات]] [[شیعه]] منطبق است. جز اینکه تصریح نکردهاند که منظور از آن مولای متّقیان [[امیر مؤمنان]] {{ع}} میباشد<ref>رجعت، محمد خادمی شیرازی، ص ۶۵.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۳۱۰-۳۱۳.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||