|
|
خط ۱۸: |
خط ۱۸: |
| *شاید بتوان کشف و مکاشفه را نوعی رؤیا در بیداری دانست. در حال رؤیا حواس ظاهری انسان از کار میافتد و آنچه را که ما در حال رؤیا با چشم یا گوش یا دیگر اعضا و جوارح احساس میکنیم, از طریق حواس باطن روح و نفسمان است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۴ - ۲۶.</ref>. | | *شاید بتوان کشف و مکاشفه را نوعی رؤیا در بیداری دانست. در حال رؤیا حواس ظاهری انسان از کار میافتد و آنچه را که ما در حال رؤیا با چشم یا گوش یا دیگر اعضا و جوارح احساس میکنیم, از طریق حواس باطن روح و نفسمان است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۴ - ۲۶.</ref>. |
| *اهل مکاشفه نیز در هنگام کشف, با حواس دیگری غیر از حواس ظاهری مادی، اموری را مشاهده میکنند یا مطالبی را میشنوند و یا اشیائی را لمس میکنند؛ چراکه اگر این مکاشفات با چشم و گوش مادی بود، باید کسانی که در مجاورت آنها هستند آنها را ببینند و بشنوند، در حالی که چنین نیست<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۴ - ۲۶.</ref>. | | *اهل مکاشفه نیز در هنگام کشف, با حواس دیگری غیر از حواس ظاهری مادی، اموری را مشاهده میکنند یا مطالبی را میشنوند و یا اشیائی را لمس میکنند؛ چراکه اگر این مکاشفات با چشم و گوش مادی بود، باید کسانی که در مجاورت آنها هستند آنها را ببینند و بشنوند، در حالی که چنین نیست<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۴ - ۲۶.</ref>. |
| *گرچه ممکن است که صاحب کشف گمان کند و حتی یقین داشته باشد که وی این مکاشفات را با چشم و گوش ظاهر دیده یا شنیده است اما حقیقت چیز دیگری است, همانطور که در رؤیا نیز نوعاً افراد توجه ندارند که در حال رؤیا هستند و چنین میپندارند که همه امور در زندگی عادی اتفاق میافتد، ولی وقتی بیدار میشوند میفهمند که مشاهداتشان واقعیت نداشته است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۴ - ۲۶.</ref>.
| | *نتیجه آنکه ماهیت و سرشت کشف با رؤیا یکی است و در هر دو، حواس ظاهری تعطیل و حواس باطنی نفس، فعال میشود. همانطور که رؤیاها همگی صادق نیستند, مکاشفات هم میتوانند صادق و یا کاذب باشند. در قرآن کریم رؤیای [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و نیز رؤیای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به عنوان رؤیاهای صادق گزارش شده است<ref>ر. ک: قرآن کریم، سوره صافات، آیه: ۱۰۵ ـ ۱۰۲؛ سوره فتح، آیه:۲۷.</ref>. همچنین رؤیای [[حضرت یوسف]]{{ع}} در حال کودکی، که پدر و مادر و یازده برادر خود را به صورت خورشید و ماه و یازده ستاره دید. از رؤیاهای نمادین و صادق است که سالها بعد به شکلی، که تفصیل آن در داستان [[حضرت یوسف]] آمده است، تحقّق یافت<ref>ر. ک: قرآن کریم، سوره یوسف، ۵ ـ ۴ و ۱۰۰.</ref>. اما با این همه در قرآن تصریح شده است که برخی از رؤیاها اضغاث احلام هستند<ref>ر. ک: قرآن کریم، یوسف، آیه:۴۴.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۴ - ۲۶.</ref>. |
| *نتیجه آنکه ماهیت و سرشت کشف با رؤیا یکی است و در هر دو، حواس ظاهری تعطیل و حواس باطنی نفس، فعال میشود. حال با این پیشفرض میتوانیم به ارزیابی میزان اعتبار مکاشفات بنشینیم. همانطور که رؤیاها همگی صادق نیستند, مکاشفات هم میتوانند صادق و یا کاذب باشند. شاید همه ما انواع مختلفی از رؤیاها را تجربه کرده باشیم؛ برخی از رؤیاها مربوط به حوادث گذشته هستند که عیناً اتفاق افتاده است، برخی مربوط به حوادث آینده هستند که بعداً عیناً اتفاق میافتد، برخی از رؤیاها به صورت نمادی از واقعیت هستند و بالاخره برخی از رؤیاها عاری از هرگونه واقعیتی هستند. هم در قرآن کریم و هم در روایات تأیید شده است که رؤیاها میتوانند صادق یا کاذب باشند. در قرآن کریم رؤیای [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و نیز رؤیای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به عنوان رؤیاهای صادق گزارش شده است<ref>ر. ک: قرآن کریم، سوره صافات، آیه: ۱۰۵ ـ ۱۰۲؛ سوره فتح، آیه:۲۷.</ref>. همچنین رؤیای [[حضرت یوسف]]{{ع}} در حال کودکی، که پدر و مادر و یازده برادر خود را به صورت خورشید و ماه و یازده ستاره دید. از رؤیاهای نمادین و صادق است که سالها بعد به شکلی، که تفصیل آن در داستان [[حضرت یوسف]] آمده است، تحقّق یافت<ref>ر. ک: قرآن کریم، سوره یوسف، ۵ ـ ۴ و ۱۰۰.</ref>. اما با این همه در قرآن تصریح شده است که برخی از رؤیاها اضغاث احلام هستند<ref>ر. ک: قرآن کریم، یوسف، آیه:۴۴.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۴ - ۲۶.</ref>. | | *در روایات نیز آمده است که رؤیاها چند گونهاند: برخی حدیث نفساند، برخی از جانب خداست، برخی از جانب فرشتگان و برخی نیز از جانب شیطان.<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۴ - ۲۶.</ref> |
| *در روایات نیز آمده است که رؤیاها چند گونهاند: برخی حدیث نفساند، برخی از جانب خدا است، برخی از جانب فرشتگان و برخی نیز از جانب شیطان است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۴ - ۲۶.</ref>. | |
| *همانطور که گذشت مکاشفات نیز در سرشت و ماهیت همانند رؤیا هستند. نفس انسان, فارغ از حواس ظاهری به مشاهده اموری میپردازد، ولی ممکن است برخی از آنها از قدرت خلّاق خود نفس و قوه خیال ناشی شده باشد و برخی کاملاً واقعی باشد و برخی از جانب شیطان باشد. کسی که مکاشفات نقلشده از عارفان بزرگ را مطالعه کند, به خوبی میتواند به این نتیجه برسد. به بیان دیگر، در برابر مکاشفات واقعی که ناشی از ایمان، تقوا و یقین و مجاهدت نفس است, کشف و شهودهای خیالی و پنداری نیز فراوان است که بر اثر تلقین مکرر، انحراف فکر و وسوسههای شیطانی پدید میآید. برای مثال، [[محی الدین بن عربی]] گفته است: "رجبیون را ریاضتی است که از آثار آن، رؤیت رافضیان به صورت خوک در مکاشفه است!"<ref>شرح مقدّمۀ قیصری, جلال الدین آشتیانی، ص ۲۸؛ قرآن در آینۀ پژوهش، [[محمد كاظم شاكر]]، تهران، هستی نما، ۱۳۸۰ ش، ج ۲, ص ۱۱۲</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۴ - ۲۶.</ref>.
| |
| *بنا بر این بر فرض آنکه مدعیان کشف و شهود در ادعاهایشان نیز صادق باشند، این امر به هیچ وجه دلیل بر حقانیت پیام مکاشفه ایشان نیست<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۴ - ۲۶.</ref>.
| |
| | |
|
| |
|
| ==رابطۀ شهود و علم امام== | | ==رابطۀ شهود و علم امام== |