چه کسانی رجعت میکنند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
←پاسخهای دیگر
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونهای]]]] | [[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونهای]]]] | ||
::::::آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::: | :::::*«رجعت [[امامان]] {{عم}}، در [[قرآن کریم]] و روایات و زیارتها آمده است. در قرآن آمده است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ...}}﴾}}<ref>سوره قصص، ۸۵.</ref> آن کسی که قرآن را بر تو فرو فرستاد به یقین، تو را به وعدهگاهت بازمیگرداند. [[امام سجاد]] {{ع}} در تأویل این آیه شریفه فرمود: پیامبر شما و [[امیر مؤمنان]] و [[امامان]] [[اهل بیت]]، در عصر ظهور به دنیا باز میگردند<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۳۲؛ تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۳۹.</ref>. در روایتی [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: "نخستین کسی که در جریان رجعت به دنیا باز میگردد، [[امام حسین]] {{ع}} است"<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۶۳.</ref>. و فرمود: "حسین {{ع}} به اراده حکیمانه خداوند به دنیا بازمیگردد و [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، انگشتر سلیمان را به همراه زمام امور جامعه به او میسپارد، و او کسی است که [[قائم]] {{ع}} را پس از یک زندگی طولانی و شکوهبار که از دنیا میرود، غسل میدهد و به خاک میسپارد"<ref>همان، ص ۱۰۳.</ref>. نیز در تاویل آیه شریفه قرآن {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ}}﴾}}<ref>سوره اسراء، ۶.</ref> میفرماید: "حسین {{ع}} با حدود هفتاد نفر از یاران خویش به خواست خدا به دنیا باز میگردد... در همان حال،[[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} نیز در میان یاران [[امام حسین]] {{ع}} و مردم است. آنگاه هنگامی که عرفان و ایمان مردم نسبت به رجعت [[حضرت حسین]] {{ع}} استوار گردید، پایان زندگی [[امام مهدی]] {{ع}} فرامیرسد. [[امام حسین]] {{ع}} امور مربوط به غسل و نماز و به خاکسپاری پیکر پاکش را به عهده میگیرد، چرا که پیکر مطهر امام [[معصوم]] {{ع}} را تنها همانند او باید غسل و کفن کند و بر پیکر او نماز بگذارد و او را به خاک سپارد<ref>کافی، ج ۸، ص ۲۰۶؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۶؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۶.</ref>. در زیارتنامههای رسیده از جانب [[امامان]] راستین نیز، مسأله رجعت بهطور صریح بیان شده است. | ||
::::::[[امام صادق]] {{ع}} از رجعت [[حضرت علی]] {{ع}} سخن میگوید و توضیح میدهد که برای آن حضرت چندین بار رجعت است<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷۵.</ref>. خود حضرت امیر {{ع}} نیز در ضمن خطبه مفصلی فرمودند: "برای من بازگشت پس از بازگشت و رجعت پس از رجعت است، من صاحب رجعتها هستم، من صاحب صولتها و شوکتها هستم، من صاحب دولتها و قدرتها هستم"<ref>همان، ص ۴۶؛ تفسیر صافی، ج ۱، ص ۳۲۶؛ تفسیر برهان، ج ۳، ص ۱۴۹.</ref>. از نظر روایات، تردیدی نیست که منظور از "دابّة الارض" در آیه ٨٢ سوره نمل، رجعت [[حضرت علی]] {{ع}} میباشد. [[امام باقر]] {{ع}} از [[حضرت علی]] {{ع}} نقل میکنند که فرمود: "به من شش فضیلت داده شده: | ::::::[[امام صادق]] {{ع}} از رجعت [[حضرت علی]] {{ع}} سخن میگوید و توضیح میدهد که برای آن حضرت چندین بار رجعت است<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷۵.</ref>. خود حضرت امیر {{ع}} نیز در ضمن خطبه مفصلی فرمودند: "برای من بازگشت پس از بازگشت و رجعت پس از رجعت است، من صاحب رجعتها هستم، من صاحب صولتها و شوکتها هستم، من صاحب دولتها و قدرتها هستم"<ref>همان، ص ۴۶؛ تفسیر صافی، ج ۱، ص ۳۲۶؛ تفسیر برهان، ج ۳، ص ۱۴۹.</ref>. از نظر روایات، تردیدی نیست که منظور از "دابّة الارض" در آیه ٨٢ سوره نمل، رجعت [[حضرت علی]] {{ع}} میباشد. [[امام باقر]] {{ع}} از [[حضرت علی]] {{ع}} نقل میکنند که فرمود: "به من شش فضیلت داده شده: | ||
:::::#علم منایا و بلایا و وصایا به من داده شده، | :::::#علم منایا و بلایا و وصایا به من داده شده، | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
:::::#من صاحب عصا و میسم هستم، | :::::#من صاحب عصا و میسم هستم، | ||
:::::#من دابّة الارض هستم که با مردم سخن خواهم گفت<ref>تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۰۹؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۷؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۵.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۳۵۰.</ref>. | :::::#من دابّة الارض هستم که با مردم سخن خواهم گفت<ref>تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۰۹؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۷؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۵.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۳۵۰.</ref>. | ||
:::::*«کسانی که [[رجعت]] میکنند [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} و برخی از مردگان هستند.[[امام صادق]] {{ع}} فرمود: رجعت برای همه مردم نیست، بلکه برای گروههایی خاص است: مؤمنان خالص و کافران محض<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۳۹؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۱۰۰.</ref>. مفضّل آورده است که در حضور [[امام صادق]] {{ع}} از [[قائم]] [[آل محمد]] {{صل}} و اصحاب او که در انتظارش از دنیا میروند، سخن به میان آمد؛آن حضرت فرمود: "هنگامی که قائم قیام کند، فرستادهای کنار قبر مؤمن میآید و به او میگوید: هان ای بنده خدا! امام تو قیام کرده است. اگر میخواهی به او بپیوندی بپا خیز و اگر نمیخواهی و بر آن هستی که همچنان در جوار رحمت پروردگارت اقامت گزینی، همینجا اقامت کن"<ref>همان، ص ۹۱.</ref>. | |||
::::::در [[رجعت]]، مؤمن خالص که در تمام عمر از طرف کفّار و منافقین مورد آزار قرار گرفته است برمیگردد تا در پرتو حکومت حقّه، روی آرامش و آسایش را ببیند و قسمتی از پاداش اعمال نیک خود را پیش از آخرت در این جهان ببیند. مشرک محض نیز برمیگردد تا سزای حقکشیها و تجاوزگریهای خود را پیش از آخرت، در این سرای بچشد. سلمان، ابوذر، مقداد، مالک اشتر و امثال آنها باز میگردند. [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: "نخستین کسی که درباره او محکمه عدل در حکومت حقّه تشکیل میشود، محسن فاطمهست، بین او و قاتلش محکمه برگزار میشود. قنفذ و آقایش آورده میشوند و با تازیانههایی از آتش، شلاق میخورند. اگر یکی از آن شلاقها به دریا زده شود، همه اقیانوسهای جهان از مشرق تا مغرب به جوش میآید، و اگر یکی از آنها به یکی از کوههای دنیا بخورد، ذوب میشود و تبدیل به خاکستر میگردد. ان دو دشمن خدا با این تازیانه شلاق میخورند"<ref>دلائل الإمامه، ص ۲۹۷ (به نقل از رجعت، محمد خادمی شیرازی، ص ۱۶۲).</ref>. در حدیث دیگری از زنی نام برده میشود که [[حضرت زهرا]] {{س}} را بسیار رنج میداد و به مادر جناب ابراهیم (فرزند رسول اکرم) تهمت میزد. او نیز رجعت میکند و شلاق تهمت زدن (حدّ قذف) میخورد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۴ و ج ۵۳، ص ۹۰.</ref>. در اخبار رجعت [[امام حسین]] {{ع}} تصریح شده که به هنگام رجعت حضرت، یزید و سپاهیانش نیز رجعت میکنند و [[امام حسین]] {{ع}} آنها را میکشد و برای هرضربتی یک ضربت میزند<ref>تفسیر صافی، ج ۳، ص ۱۷۹؛ تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۸۲؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۸.</ref>. در ذیل آیه ٤٧ از سوره طور آمده است: همه آنان که به [[آل محمد]] {{عم}} ستم کردهاند، در [[رجعت]] بازمیگردند و انتقام از آنها گرفته میشود<ref>تفسیر صافی، ج ۵، ص ۸۳؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۰۳؛ الزام الناصب، ج ۲، ص ۳۵۱.</ref>. جمعی از رجعتکنندگان، [[سلمان]]، [[مقداد]]، [[جابر بن عبد الله انصاری]]، [[ابو دجانه انصاری]]، [[مالک اشتر]]، [[مفضل بن عمر]]، [[حمران بن اعین]]، [[مؤمن آل فرعون]]، [[یوشع بن نون]]، و [[اصحاب کهف]] هستند<ref>رجعت، محمد خادمی شیرازی، ص ۲۰۰.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۳۵۹.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||