پرش به محتوا

سید حسنی کیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۲: خط ۴۲:
:::::'''خلاصه:''' باتوجه به متون روایات به ویژه متن حدیث نقل شده از روضة الکافی می‌توان به اصل وجود قیام [[سید حسنی]] اذعان کرد، اما درباره اینکه او چه خصوصیاتی دارد و آیا چهره‌ای مثبت است و در قبال او وظیفه‌ای داریم یا نه و آیا باید از او تبعیت کرد، مطلبی از سوی [[امامان]]{{عم}} ذکر نشده است و نمی‌توان سخنانی که در ذهن برخی گویندگان پرورش یافته است را قبول کرد و با مدعیان حسنی همراه نمود»<ref>[[علی رضا رمضانیان|رمضانیان، علی رضا]]، [[شرایط و علائم حتمی ظهور (کتاب)|شرایط و علائم حتمی ظهور]]، ص: ۶۹-۷۴.</ref>.
:::::'''خلاصه:''' باتوجه به متون روایات به ویژه متن حدیث نقل شده از روضة الکافی می‌توان به اصل وجود قیام [[سید حسنی]] اذعان کرد، اما درباره اینکه او چه خصوصیاتی دارد و آیا چهره‌ای مثبت است و در قبال او وظیفه‌ای داریم یا نه و آیا باید از او تبعیت کرد، مطلبی از سوی [[امامان]]{{عم}} ذکر نشده است و نمی‌توان سخنانی که در ذهن برخی گویندگان پرورش یافته است را قبول کرد و با مدعیان حسنی همراه نمود»<ref>[[علی رضا رمضانیان|رمضانیان، علی رضا]]، [[شرایط و علائم حتمی ظهور (کتاب)|شرایط و علائم حتمی ظهور]]، ص: ۶۹-۷۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛}}
{{جمع شدن|۳. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛}}
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در مقاله ''«[[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«گفته شده است، از نشانه‌‏های ظهور خروج سید حسنی از طرف دیلم است. درباره شخصیت وی، در روایات سخنی نیامده است، ولی روایاتی که سخن از خروج و کشته شدن او دارد تا حدودی به معرفی او پرداخته است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: حسنی، آن جوانمرد خوشرویی که از طرف دیلم خروج می‏‌کند و با بیان فصیح فریاد می‌‏زند: ای آل احمد! اجابت کنید دردمند پریشان‌‏حال را و آن‏که از پیرامون ضریح "شاید مراد کعبه باشد" ندا می‏کند؛ پس گنجینه‌‏های الهی در طالقان او را اجابت می‌‏کنند. آن‏ها گنج‏‌هایی از طلا و نقره نیستند؛ بلکه مردانی‌‏اند همانند قطعه‌‏های آهن. بر اسب‏‌های چابک سوار شده و حربه‌‏هایی به دست می‌‏گیرند. پیوسته ستمگران را می‌‏کشند، تا این‏که وارد کوفه می‌‏شوند؛ در حالی که بیشتر جاهای زمین از لوث وجود بی‏‌دینان پاک گشته، سید حسنی آن‏جا را محل اقامت خود قرار می‏دهد. آن‏گاه خبر ظهور [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} به سید حسنی و اصحابش می‌‏رسد. اصحاب به او می‌‏گویند: ای فرزند [[پیغمبر]]! این کیست که در قلمرو ما فرود آمده است؟ می‌‏گوید: برویم ببینیم او کیست. در صورتی که به خدا قسم سید حسنی می‌‏داند او [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} است و بدین سبب این سخن را می‏‌گوید که به یارانش آن حضرت را بشناساند. پس سید حسنی بیرون می‌‏آید تا این‏که به [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} می‌‏رسد. آن‏گاه می‏گوید: اگر تو [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} [[آل محمد]]{{صل}} هستی، پس عصای جدّت [[پیامبر]] و انگشتر و جامه و زره آن حضرت کجا است؟ عمامه "سحاب"، اسب، شتر، قاطر، الاغ و اسب اصیل [[رسول خدا]] و مصحف [[امام علی|امیر مؤمنان]] کجا است؟. آن حضرت تمام این‏ها را به او نشان می‏‌دهد. آن‏گاه عصای [[پیامبر]] را می‏‌گیرد و در سنگ سختی می‏‌کارد؛ بی‏‌درنگ برگ می‌‏دهد. منظورش از این کار آن است که بزرگواری و فضیلت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ را به اصحاب خود بنمایاند، تا با آن حضرت بیعت کنند. سید حسنی گوید: «اللّه اکبر! ای‏ فرزند [[پیغمبر]]! دستت را بده تا با شما بیعت کنیم. [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ دستش را دراز می‌‏کند و سید حسنی و اصحابش بیعت می‏‌کنند<ref>  محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۵</ref>.
::::::[[امام صادق]]{{ع}} فرجام کار وی را این‏گونه فرموده است: ... و آن‏گاه که سید حسنی خروج خود را آغاز می‏‌کند، اهل مکه بر او هجوم آورده، او را به قتل می‏‌رسانند و سر او را بریده، برای شامی می‏‌فرستند. در این هنگام، صاحب الامر ظهور خواهد کرد<ref> {{عربی|اندازه=120%|" فَيَبْتَدِرُ الْحَسَنِيُ‏ إِلَى‏ الْخُرُوجِ‏ فَيَثِبُ‏ عَلَيْهِ‏ أَهْلُ‏ مَكَّةَ فَيَقْتُلُونَهُ‏ وَ يَبْعَثُونَ‏ بِرَأْسِهِ‏ إِلَى‏ الشَّامِيِ‏ فَيَظْهَرُ عِنْدَ ذَلِكَ‏ صَاحِبُ‏ هَذَا الْأَمْرِ‏‏"}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۲۴، ح ۲۸۵</ref>.
::::::[[نعمانی]] نیز می‏‌نویسد: [[یعقوب]] سراج گوید: به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: فرج شیعیان شما کی خواهد بود؟ پس فرمود: آن‏گاه که فرزندان عباس به اختلاف پردازند و حکومت ایشان سست شود. راوی‏ حدیث یاد شده را عینا ذکر کرده تا رسیده است به ذکر جنگ ‏افزارها و افزوده است: تا این‏که بر فراز مکه فرود آید و شمشیر را از نیامش بیرون می‏‌کشد، و زره را می‌‏پوشد و پرچم و برد را باز می‏‌کند. عمامه را به سر می‏گذارد و عصا را به دست می‌‏گیرد و از خداوند سبحانه و تعالی درباره ظهورش اجازه می‌‏خواهد. یکی از خادمان آن حضرت از آن موضوع آگاه می‏شود و نزد حسنی آمده او را از خبر آگاه می‏‌کند. حسنی در خروج، بر آن حضرت پیش‏دستی می‌‏کند؛ پس مردم مکه بر او شوریده و او را به قتل می‏‌رسانند و سرش را به نزد شامی می‏‌فرستند. در این هنگام، صاحب این امر ظهور می‏‌کند و مردم با او بیعت کرده، از او پیروی می‏‌کنند<ref>  نعمانی، الغیبة، باب ۱۴، ح ۴۳؛ با اندک تفاوتی، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۲۴، ح ۲۸۵</ref>.
::::::برخی، از این دو روایت استفاده کرده‏‌اند که "سید حسنی" همان [[نفس زکیه]] است»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۲۰۷ - ۲۰۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۴. آقای تونه‌ای؛}}
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونه‌ای]]]]
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«خروج سید حسنی از نشانه‌هایی است که در آستانه ظهور [[حضرت مهدی]] {{ع}} رخ می‌دهد. خروج سید حسنی با یارانش برای یاری آن حضرت است. "سید حسنی" جوان خوش‌صورتی است که از طرف دیلم و قزوین خروج می‌کند و با صدای بلند فریاد می‌زند که به فریاد [[قائم]] [[آل محمد]] {{صل}} برسید که از شما یاری می‌طلبد.
::::::این سید حسنی ظاهرا از فرزندان [[امام حسن]] مجتبی {{ع}} می‌باشد. او از مکان خود تا کوفه را از لوث وجود ظالمان پاک می‌کند. چون با اصحاب خود وارد کوفه می‌شود، به او خبر می‌دهند که [[حضرت حجت]] {{ع}} ظهور کرده و از [[مدینه]] به [[کوفه]] تشریف آورده است. پس با اصحاب خود، خدمت آن حضرت مشرّف می‌شوند و از آن حضرت مطالبه دلائل امامت و مواریث [[انبیا]]ء را می‌نماید. او می‌داند که مهدی {{ع}} بر حق است، و لکن مقصودش این است که حقیقت امام را بر مردم و اصحاب خود ظاهر نماید. پس آن حضرت دلائل را برای او ظاهر می‌کند. وقتی سید حسنی یقین به صدق امام پیدا می‌کند، می‌گوید: "الله اکبر! دستت را بده تا با تو بیعت کنم". با آن حضرت [[بیعت]] می‌کند و به پیروی از او، سپاهش نیز بیعت می‌کنند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۵ (به نقل از فرهنگ موعود، حسین کریمشاهی، ص ۱۳۰).</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۴۱۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۵. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛}}
[[پرونده:1402.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
[[پرونده:1402.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
::::::نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
خط ۵۳: خط ۶۶:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۴. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛}}
{{جمع شدن|۶. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛}}
[[پرونده:1368303.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]]
[[پرونده:1368303.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]]
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
۷۳٬۰۹۴

ویرایش