پرش به محتوا

آیا غیر معصوم می‌تواند از غیب آگاهی یابد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۰ مارس ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن'
جز (جایگزینی متن - 'موسسه' به 'مؤسسه')
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن')
خط ۲۹: خط ۲۹:
[[پرونده:sobhani.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[جعفر سبحانی|سبحانی]]]]
[[پرونده:sobhani.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[جعفر سبحانی|سبحانی]]]]
::::::آیت‌الله '''[[جعفر سبحانی]]''' در دو کتاب ''«[[منشور جاوید (کتاب)| منشور جاوید]]»'' و ''«[[آگاهی سوم یا علم غیب (کتاب)|آگاهی سوم یا علم غیب]]»'' در این باره گفته است:
::::::آیت‌الله '''[[جعفر سبحانی]]''' در دو کتاب ''«[[منشور جاوید (کتاب)| منشور جاوید]]»'' و ''«[[آگاهی سوم یا علم غیب (کتاب)|آگاهی سوم یا علم غیب]]»'' در این باره گفته است:
::::::{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ]]}}﴾}}<ref>به مادر [[موسی]]{{ع}} وحی کردیم که موسی را شیر بده پس هنگامی که بر او ترسناک شدی او را به دریا بینداز و نترس و محزون مباش ما او را به تو برمی‌گردانیم و او را از پیامبران مرسل قرار می‌دهیم؛ سوره قصص، آیه ۷.</ref>از این آیه بر می‌آید که [[آیا مادر حضرت موسی علم غیب داشت؟ (پرسش)|مادر موسی از آینده او و از این که خدا او را حفظ می‌کند]] و به مادر، بر می‌گرداند آگاه شد آیا اینها جز آگاهی از غیب است؟ با دقت در این آیات جای هیچ شک و تردیدی در این مسأله باقی نمی‌ماند و روشن می‌شود که امکان آگاهی [[پیامبران]] و برخی دیگر از بندگان خدا، از [[غیب]] و نیز فعلیت و تحقق آن، یکی از مسائل مسلم قرآن مجید است. بنابراین کسی که به قرآن [[ایمان]] داشته باشد نمی‌تواند آگاهی از [[غیب]] را برای بشر، غیر ممکن بداند و بگوید آگاهی از [[غیب]] اختصاص به خدا دارد، وبرای اثبات این حرف نادرست، به آیاتی که ظاهراً [[علم غیب]] را به خدا اختصاص می دهد استدلال کند»<ref>[http://lib.eshia.ir/26678/10/64 منشور جاوید، ج۱۰، ص۶۴- ۷۶. ]</ref><ref>[http://tohid.ir/fa/index/book?bookID=171&page=3#id85_p85 آگاهی سوم یا علم غیب، ص۸۵.]</ref>.
::::::{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ]]}}﴾}}<ref>به مادر [[موسی]]{{ع}} وحی کردیم که موسی را شیر بده پس هنگامی که بر او ترسناک شدی او را به دریا بینداز و نترس و محزون مباش ما او را به تو برمی‌گردانیم و او را از پیامبران مرسل قرار می‌دهیم؛ سوره قصص، آیه ۷.</ref>از این آیه بر می‌آید که [[آیا مادر حضرت موسی علم غیب داشت؟ (پرسش)|مادر موسی از آینده او و از این که خدا او را حفظ می‌کند]] و به مادر، بر می‌گرداند آگاه شد آیا اینها جز آگاهی از غیب است؟ با دقت در این آیات جای هیچ شک و تردیدی در این مسأله باقی نمی‌ماند و روشن می‌شود که امکان آگاهی [[پیامبران]] و برخی دیگر از بندگان خدا، از [[غیب]] و نیز فعلیت و تحقق آن، یکی از مسائل مسلم قرآن مجید است. بنابراین کسی که به قرآن [[ایمان]] داشته باشد نمی‌تواند آگاهی از [[غیب]] را برای بشر، غیر ممکن بداند و بگوید آگاهی از [[غیب]] اختصاص به خدا دارد، وبرای اثبات این حرف نادرست، به آیاتی که ظاهراً [[علم غیب]] را به خدا اختصاص می دهد استدلال کند»<ref>[http://lib.eshia.ir/26678/10/64 منشور جاوید، ج۱۰، ص۶۴- ۷۶. ]</ref><ref>[http://tohid.ir/fa/index/book?bookID=171&page=3#id85_p85 آگاهی سوم یا علم غیب، ص۸۵.]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۳۶: خط ۳۶:
آیت‌الله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در ''«[http://www.portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=NjUyMg%3D%3D-vm5Ci0fgemk%3D درس تفسیر]»'' و در کتاب ''«[http://www.ghadeer.org/Book/2312/347533 تفسیر تسنیم]»'' در این‌باره گفته است:
آیت‌الله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در ''«[http://www.portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=NjUyMg%3D%3D-vm5Ci0fgemk%3D درس تفسیر]»'' و در کتاب ''«[http://www.ghadeer.org/Book/2312/347533 تفسیر تسنیم]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«وحی الهی به جمادات: در جریان مادر [[حضرت موسی]]{{ع}} فرمود ما مستقیماً به او وحی فرستادیم چه اینکه به دریا دستور دادیم چه اینکه به زمین هم گاهی دستور می‌دهیم {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا* بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا}}﴾}}.<ref>«در آن روز زمین رازهایش را باز می‌گوید*زیرا پروردگارت به آن، وحی کرده است»؛ سوره زلزله، آیه ۴و۵.</ref> این وحی به زمین هم می‌رسد برای اینکه بر اساس آن پنج طایفه آیات الهی همه موجودات آگاه‌اند بنده خدایند مطیع خدایند ساجد خدایند مُسلِم و منقادند مسبّح‌اند یک سلسله آیاتی است که از اسلامِ موجودات دم می‌زند طایفه دوم آیاتی بودند که از تسبیح موجودات سخن می‌گویند طایفه سوم آیات سجده‌اند که {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ}}﴾}}.<ref>سوره نحل، آیه ۴۹.</ref> طایفه چهارم آیه تسبیح همراه با تمحید است که {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|إِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ}}﴾}}.<ref>سوره اسراء، آیه ۴۴.</ref> طایفه پنجم طایفه اطاعت و فرمانبرداری است {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ}}﴾}}.<ref>سوره فصلت، آیه ۱۱.</ref> خب این طوایف خمسه نشان می‌دهد که هر موجودی مسلم است و مسبّح است و ساجد است و منقاد است و مطیع چنین موجودی صلاحیّت آن را دارد در حدّ خود که وحی الهی که مناسب با اوست دریافت کند فرمود: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا}}﴾}}.<ref>سوره زلزال، آیه۵.</ref> این نازل‌ترین مرحله وحی است که به جمادات هم می‌رسد حالا آن {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَ أَوْحى‏ رَبُّكَ إِلَی النَّحْلِ}}﴾}}.<ref>سوره نحل، آیه۶۸.</ref> در سورهٴ مبارکه نحل گذشت.
::::::«وحی الهی به جمادات: در جریان مادر [[حضرت موسی]]{{ع}} فرمود ما مستقیماً به او وحی فرستادیم چه اینکه به دریا دستور دادیم چه اینکه به زمین هم گاهی دستور می‌دهیم {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا* بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا}}﴾}}.<ref>«در آن روز زمین رازهایش را باز می‌گوید*زیرا پروردگارت به آن، وحی کرده است»؛ سوره زلزله، آیه ۴و۵.</ref> این وحی به زمین هم می‌رسد برای اینکه بر اساس آن پنج طایفه آیات الهی همه موجودات آگاه‌اند بنده خدایند مطیع خدایند ساجد خدایند مُسلِم و منقادند مسبّح‌اند یک سلسله آیاتی است که از اسلامِ موجودات دم می‌زند طایفه دوم آیاتی بودند که از تسبیح موجودات سخن می‌گویند طایفه سوم آیات سجده‌اند که {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ}}﴾}}.<ref>سوره نحل، آیه ۴۹.</ref> طایفه چهارم آیه تسبیح همراه با تمحید است که {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|إِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ}}﴾}}.<ref>سوره اسراء، آیه ۴۴.</ref> طایفه پنجم طایفه اطاعت و فرمانبرداری است {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ}}﴾}}.<ref>سوره فصلت، آیه ۱۱.</ref> خب این طوایف خمسه نشان می‌دهد که هر موجودی مسلم است و مسبّح است و ساجد است و منقاد است و مطیع چنین موجودی صلاحیّت آن را دارد در حدّ خود که وحی الهی که مناسب با اوست دریافت کند فرمود: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا}}﴾}}.<ref>سوره زلزال، آیه۵.</ref> این نازل‌ترین مرحله وحی است که به جمادات هم می‌رسد حالا آن {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَ أَوْحى‏ رَبُّكَ إِلَی النَّحْلِ}}﴾}}.<ref>سوره نحل، آیه۶۸.</ref> در سورهٴ مبارکه نحل گذشت.
::::::تأثیر وحی الهی در مادر [[حضرت موسی]]{{ع}}: اما این وحی برتر است که به مادر موسی رسید هم بخش عملی او را بالاصاله تأمین کرد هم بخش آگاهی او را تأمین کرد و طوری فضای نفس او را روشن کرده است که سهمگین‌ترین خطر را با مِیل خود استقبال کرده است خب چه کسی است که آن بچه نازپرورده خودش را بیندازد در دریا برای اینکه به دست دشمن نیفتد فرمود ما گفتیم او هم گفت چشم! بدون معطّلی این کار را کرد دیگر فکر نکرد که دریا انداختن یعنی چه، تا آنجا که ممکن است بچه را شیر بدهد همین که احساس خطر کردی احساس کردی که مأموران آل‌فرعون در راهند، این را بینداز در صندوق بینداز در دریا تو بینداز به دریا این امر حاضر، دریا باید بیندازد به ساحل، آن امر غایب، آل‌فرعون باید بگیرند، آ‌ن هم یک مأموریت، این مجموعه را خدای سبحان مرتب دارد امر و نهی می‌کند این آن کار را بکند او آن کار را بکند در سورهٴ مبارکه طه گذشت که {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ}}﴾}} این امر حاضر، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَلْيُلْقِهِ الْيَمِّ بِالسَّاحِلِ}}﴾}} تو این کار را بکن او این کار را بکند خب این امر غایب به چه کسی متوجه است؟ در سورهٴ مبارکهٴ طه که ملاحظه فرمودید این بود {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِذْ أَوْحَيْنا إِلى‏ أُمِّكَ ما يُوحَى أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمِّ بِالسَّاحِلِ}}﴾}}.<ref>«آن هنگام که به مادرت آنچه بایست وحی می‌شد وحی کردیم که او را در صندوقی بگذار و در دریا بیفکن! آنگاه دریا باید او را به ساحل اندازد تا دشمن من و دشمن او [[فرعون]] او را بر دارد و بر تو از خویش مهری افکندم و خواستم تا زیر نظر من پرورده شوی»سوره طه، آیه ۳۸و۳۹.</ref> تو این کار را بکن دریا این کار را بکند خب اینها امر و نهی است این امر و نهی از طرف ذات اقدس الهی یک امر تشریعی که نیست این امر از راه وحی وقتی وارد صحنه قلب مادر موسی شد هم فضای عزم و اراده و طلب و نیّت و اخلاص او را تقویت کرد هم بخش‌های علمی او را.
::::::تأثیر وحی الهی در مادر [[حضرت موسی]]{{ع}}: اما این وحی برتر است که به مادر موسی رسید هم بخش عملی او را بالاصاله تأمین کرد هم بخش آگاهی او را تأمین کرد و طوری فضای نفس او را روشن کرده است که سهمگین‌ترین خطر را با مِیل خود استقبال کرده است خب چه کسی است که آن بچه نازپرورده خودش را بیندازد در دریا برای اینکه به دست دشمن نیفتد فرمود ما گفتیم او هم گفت چشم! بدون معطّلی این کار را کرد دیگر فکر نکرد که دریا انداختن یعنی چه، تا آنجا که ممکن است بچه را شیر بدهد همین که احساس خطر کردی احساس کردی که مأموران آل‌فرعون در راهند، این را بینداز در صندوق بینداز در دریا تو بینداز به دریا این امر حاضر، دریا باید بیندازد به ساحل، آن امر غایب، آل‌فرعون باید بگیرند، آ‌ن هم یک مأموریت، این مجموعه را خدای سبحان مرتب دارد امر و نهی می‌کند این آن کار را بکند او آن کار را بکند در سورهٴ مبارکه طه گذشت که {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ}}﴾}} این امر حاضر، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|فَلْيُلْقِهِ الْيَمِّ بِالسَّاحِلِ}}﴾}} تو این کار را بکن او این کار را بکند خب این امر غایب به چه کسی متوجه است؟ در سورهٴ مبارکهٴ طه که ملاحظه فرمودید این بود {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|إِذْ أَوْحَيْنا إِلى‏ أُمِّكَ ما يُوحَى أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمِّ بِالسَّاحِلِ}}﴾}}.<ref>«آن هنگام که به مادرت آنچه بایست وحی می‌شد وحی کردیم که او را در صندوقی بگذار و در دریا بیفکن! آنگاه دریا باید او را به ساحل اندازد تا دشمن من و دشمن او [[فرعون]] او را بر دارد و بر تو از خویش مهری افکندم و خواستم تا زیر نظر من پرورده شوی»سوره طه، آیه ۳۸و۳۹.</ref> تو این کار را بکن دریا این کار را بکند خب اینها امر و نهی است این امر و نهی از طرف ذات اقدس الهی یک امر تشریعی که نیست این امر از راه وحی وقتی وارد صحنه قلب مادر موسی شد هم فضای عزم و اراده و طلب و نیّت و اخلاص او را تقویت کرد هم بخش‌های علمی او را.
::::::بشارت دادن مربوط به عقل عملی است که انسان خوشحال می‌شود آرام می‌شود مصمّم می‌شود مطمئن می‌شود اینها بخش‌های عملی نفس است آن بخش‌های تصور و تصدیق و ادراک و جزم و قطع و یقین و اینها بخش‌های علمی است یک وقت است که نوری به این بدن بیمار افاضه می‌شود که این هم چشم و گوشش را درمان می‌کند هم دست و پای فلج را، مگر معجزه این طور نیست؟! این با یک اشاره با یک دعا با یک حمد با یک {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ}}﴾}}<ref> و از قرآن فرو می‌فرستیم؛ سوره اسراء، آیه ۸۲.</ref> هم چشم نابینا، بینا می‌شود که مجرای ادراک است هم دست فلج به کار می‌افتد که مجرای حرکت است کاری در صحنه روح انجام می‌شود که هم مشکل علمی حل می‌شود انسان آگاه می‌شود هم مشکل تصمیم و عمل و اراده و عزم حل می‌شود انسان می‌شود مصمّم این دو کار را فرمود ما درباره مادر موسی انجام دادیم»<ref>[http://www.portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=NjUyMg%3D%3D-vm5Ci0fgemk%3D وبگاه بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء]</ref>.
::::::بشارت دادن مربوط به عقل عملی است که انسان خوشحال می‌شود آرام می‌شود مصمّم می‌شود مطمئن می‌شود اینها بخش‌های عملی نفس است آن بخش‌های تصور و تصدیق و ادراک و جزم و قطع و یقین و اینها بخش‌های علمی است یک وقت است که نوری به این بدن بیمار افاضه می‌شود که این هم چشم و گوشش را درمان می‌کند هم دست و پای فلج را، مگر معجزه این طور نیست؟! این با یک اشاره با یک دعا با یک حمد با یک {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ}}﴾}}<ref> و از قرآن فرو می‌فرستیم؛ سوره اسراء، آیه ۸۲.</ref> هم چشم نابینا، بینا می‌شود که مجرای ادراک است هم دست فلج به کار می‌افتد که مجرای حرکت است کاری در صحنه روح انجام می‌شود که هم مشکل علمی حل می‌شود انسان آگاه می‌شود هم مشکل تصمیم و عمل و اراده و عزم حل می‌شود انسان می‌شود مصمّم این دو کار را فرمود ما درباره مادر موسی انجام دادیم»<ref>[http://www.portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=NjUyMg%3D%3D-vm5Ci0fgemk%3D وبگاه بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء]</ref>.
::::::گرچه روح از جهان تجرّد و غیب است و در رهن زمان و مکان نیست، ولی اگر اشتغال آن به عالم طبیعت کم شود، می‌تواند از [[جهان غیب]] به اجازه خدا مطلع شود و اگر در راه درست تربیت شده و از راه درست، از عالم طبیعت منصرف گردد، می‌تواند به غیب آشنا شده و از آن خبر دهد. افزون بر این، اگر کسی از راه باطل هم روح خود را تقویت کند و برای رسیدن به جاه و مقام و کسب شهرت، ریاضت‌هایی را تحمل کند، باز هم می‌تواند به برخی از حقایق عالم مثال برسد و از آینده جهان طبیعت در محدوده عالم مثال باخبر گردد. گرچه بر اثر غیر معصوم بودن، روحش ممکن است گاهی خطا کند و گزارش نادرست بدهد»<ref>[http://www.ghadeer.org/Book/2312/347533 تفسیر تسنیم] جلد پنجم</ref>.
::::::گرچه روح از جهان تجرّد و غیب است و در رهن زمان و مکان نیست، ولی اگر اشتغال آن به عالم طبیعت کم شود، می‌تواند از [[جهان غیب]] به اجازه خدا مطلع شود و اگر در راه درست تربیت شده و از راه درست، از عالم طبیعت منصرف گردد، می‌تواند به غیب آشنا شده و از آن خبر دهد. افزون بر این، اگر کسی از راه باطل هم روح خود را تقویت کند و برای رسیدن به جاه و مقام و کسب شهرت، ریاضت‌هایی را تحمل کند، باز هم می‌تواند به برخی از حقایق عالم مثال برسد و از آینده جهان طبیعت در محدوده عالم مثال باخبر گردد. گرچه بر اثر غیر معصوم بودن، روحش ممکن است گاهی خطا کند و گزارش نادرست بدهد»<ref>[http://www.ghadeer.org/Book/2312/347533 تفسیر تسنیم] جلد پنجم</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
خط ۵۲: خط ۵۲:
آیت‌الله '''[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]'''، در دو کتاب ''«[http://www.mesbahyazdi.ir/node/4168 جستجوی عرفان اسلامی]»'' و ''«[http://mesbahyazdi.ir/node/4380 انسان‌شناسی]»'' در این‌باره گفته‌ است:
آیت‌الله '''[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]'''، در دو کتاب ''«[http://www.mesbahyazdi.ir/node/4168 جستجوی عرفان اسلامی]»'' و ''«[http://mesbahyazdi.ir/node/4380 انسان‌شناسی]»'' در این‌باره گفته‌ است:
:::::*«در روایتی چنین آمده که در زمان [[امام صادق]] {{ع}} شخصی وارد مسجد [[پیامبر]] {{صل}} شد و مدعی بود که هر کس هر چه را می‌خواهد در دستش پنهان کند و من به او خبر می‌دهم که آن چیست. مردم دور او جمع شدند و هرکس چیزی را در دستش می‌گرفت و از آن شخص سؤال می‌کرد که این چیست؟ او نیز همه پاسخ‌ها را درست می‌داد و حتی در یک مورد نیز اشتباه نمی‌کرد. در مسجد همهمه‌إی بود و مردم از سر و روی یکدیگر بالا می‌رفتند و می‌خواستند ببینند این شخص کیست که از [[غیب]] خبر می‌دهد. در این اثنا [[امام صادق]] {{ع}} وارد مسجد شدند و هنگامی که آن سر و صدا و ازدحام را دیدند از علت آن سؤال کردند. مردم گفتند: شخصی آمده و چنین ادعایی کرده و هر کس هم او را می‌آزماید پاسخ درست می‌دهد. حضرت جلو رفتند و چیزی را در دست‌شان پنهان کردند و از آن مرد سؤال کردند این چیست که در دست من است؟ او تأملی کرد و سپس در حالی که آثار حیرت و تعجب در چهره‌أش نمایان بود به حضرت نگریست. [[امام صادق]] {{ع}} پرسید: چرا تعجب کردی، آیا نمی‌توانی بگویی در دست من چیست؟ آن مرد گفت: چرا می‌دانم در دست شما چیست، ولی تعجب من از این است که شما چگونه آن را به دست آورده‌إید؟ حضرت فرمودند: مگر در دست من چیست؟ گفت: من الآن نگاه کردم و دیدم همه چیز در عالم سر جای خودش قرار دارد؛ تنها تغییری که رخ داده این است که پرنده‌إی در جزیره‌إی دو عدد تخم گذاشته بود و الآن یکی از آنها نیست و باید در دست شما باشد! حضرت فرمودند: درست گفتی؛ و سپس دست‌شان را باز کردند و آن تخم پرنده را به او و همه مردم حاضر در مسجد نشان دادند. سپس [[امام صادق]] {{ع}} رو کردند به آن شخص و پرسیدند: از کجا این علم و توانایی را به دست آورده‌ای؟ گفت: با هوای نفسم مخالفت کردم و هر چه دلم خواست، خلاف آن انجام دادم. حضرت فرمودند: دلت می‌خواهد مسلمان شوی؟ گفت: نه. حضرت فرمود: تو خودت الآن گفتی هر چه دلم بخواهد خلاف آن عمل می‌کنم؛ چرا در این‌جا با نفست مخالفت نمی‌کنی؟ آن مرد که محکوم شده بود و پاسخی نداشت، قبول کرد و مسلمان شد. پس از آن‌که اسلام آورد مردم باز از او خواستند که بگوید در دست آنها چیست. این بار هر چه کرد، نتوانست جواب آنها را بدهد. مردم و خود آن شخص بسیار تعجب کردند. گفتند مثل این‌که همان دین و راه و روش قبلی درست و بر حق بود؛ چرا که به محض قبول اسلام، آن همه علم و قدرت عجیب و غریب از بین رفت و تمام شد. [[امام صادق]] {{ع}} به آن مرد فرمود: تا به حال زحمتی کشیده بودی و خداوند مزد آن را در همین دنیا به تو داده بود؛ چون بر باطل بودی و در آخرت نصیبی نداشتی که بخواهند آن‌جا چیزی به تو بدهند. اکنون که مسلمان شدی بهترین و بزرگ‌ترین نعمت و پاداش را گرفتی و از این رو آن پاداش و نعمت قبلی از تو سلب شد. از این پس نیز هر زحمتی که بکشی و در راه خدا با نفست مخالفت کنی پاداش آن را برای آخرتت ذخیره خواهند کرد»<ref>[http://www.mesbahyazdi.ir/node/4168 جستجوی عرفان اسلامی، ص۳۱۳ الی ۳۱۵.]</ref>.
:::::*«در روایتی چنین آمده که در زمان [[امام صادق]] {{ع}} شخصی وارد مسجد [[پیامبر]] {{صل}} شد و مدعی بود که هر کس هر چه را می‌خواهد در دستش پنهان کند و من به او خبر می‌دهم که آن چیست. مردم دور او جمع شدند و هرکس چیزی را در دستش می‌گرفت و از آن شخص سؤال می‌کرد که این چیست؟ او نیز همه پاسخ‌ها را درست می‌داد و حتی در یک مورد نیز اشتباه نمی‌کرد. در مسجد همهمه‌إی بود و مردم از سر و روی یکدیگر بالا می‌رفتند و می‌خواستند ببینند این شخص کیست که از [[غیب]] خبر می‌دهد. در این اثنا [[امام صادق]] {{ع}} وارد مسجد شدند و هنگامی که آن سر و صدا و ازدحام را دیدند از علت آن سؤال کردند. مردم گفتند: شخصی آمده و چنین ادعایی کرده و هر کس هم او را می‌آزماید پاسخ درست می‌دهد. حضرت جلو رفتند و چیزی را در دست‌شان پنهان کردند و از آن مرد سؤال کردند این چیست که در دست من است؟ او تأملی کرد و سپس در حالی که آثار حیرت و تعجب در چهره‌أش نمایان بود به حضرت نگریست. [[امام صادق]] {{ع}} پرسید: چرا تعجب کردی، آیا نمی‌توانی بگویی در دست من چیست؟ آن مرد گفت: چرا می‌دانم در دست شما چیست، ولی تعجب من از این است که شما چگونه آن را به دست آورده‌إید؟ حضرت فرمودند: مگر در دست من چیست؟ گفت: من الآن نگاه کردم و دیدم همه چیز در عالم سر جای خودش قرار دارد؛ تنها تغییری که رخ داده این است که پرنده‌إی در جزیره‌إی دو عدد تخم گذاشته بود و الآن یکی از آنها نیست و باید در دست شما باشد! حضرت فرمودند: درست گفتی؛ و سپس دست‌شان را باز کردند و آن تخم پرنده را به او و همه مردم حاضر در مسجد نشان دادند. سپس [[امام صادق]] {{ع}} رو کردند به آن شخص و پرسیدند: از کجا این علم و توانایی را به دست آورده‌ای؟ گفت: با هوای نفسم مخالفت کردم و هر چه دلم خواست، خلاف آن انجام دادم. حضرت فرمودند: دلت می‌خواهد مسلمان شوی؟ گفت: نه. حضرت فرمود: تو خودت الآن گفتی هر چه دلم بخواهد خلاف آن عمل می‌کنم؛ چرا در این‌جا با نفست مخالفت نمی‌کنی؟ آن مرد که محکوم شده بود و پاسخی نداشت، قبول کرد و مسلمان شد. پس از آن‌که اسلام آورد مردم باز از او خواستند که بگوید در دست آنها چیست. این بار هر چه کرد، نتوانست جواب آنها را بدهد. مردم و خود آن شخص بسیار تعجب کردند. گفتند مثل این‌که همان دین و راه و روش قبلی درست و بر حق بود؛ چرا که به محض قبول اسلام، آن همه علم و قدرت عجیب و غریب از بین رفت و تمام شد. [[امام صادق]] {{ع}} به آن مرد فرمود: تا به حال زحمتی کشیده بودی و خداوند مزد آن را در همین دنیا به تو داده بود؛ چون بر باطل بودی و در آخرت نصیبی نداشتی که بخواهند آن‌جا چیزی به تو بدهند. اکنون که مسلمان شدی بهترین و بزرگ‌ترین نعمت و پاداش را گرفتی و از این رو آن پاداش و نعمت قبلی از تو سلب شد. از این پس نیز هر زحمتی که بکشی و در راه خدا با نفست مخالفت کنی پاداش آن را برای آخرتت ذخیره خواهند کرد»<ref>[http://www.mesbahyazdi.ir/node/4168 جستجوی عرفان اسلامی، ص۳۱۳ الی ۳۱۵.]</ref>.
:::::*«ساره، همسر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}، در حالی به "اسحاق" باردار شد که خود پیرزنی نازا و شوهرش پیرمردی بود و به گفته خود وی: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ}}﴾}} <ref>هود ۱۱، بی‌گمان این چیزی شگرف است!</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ}}﴾}} <ref>ذاریات ۲۹ و همسرش فریادکنان پیش آمد و به چهره خود کوفت و گفت من پیرزنی سترونم!</ref> یحیی نیز زمانی پای به جهان گذاشت که مادرش نازا بود{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ}}﴾}} <ref> آل‌عمران ۴۰، گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی می‌تواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام می‌رساند.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِن وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا}}﴾}} <ref>مریم ۵ و ۸، و من از وارثان پس از خویش در هراسم و زنم نازاست؛ بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش!  گفت: پروردگارا! چگونه مرا پسری تواند بود در حالی که زنم نازاست و خود نیز از پیری به فرتوتی رسیده‌ام.</ref> و پدرش زکریا کهن‌سال،{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ}}﴾}} <ref> آل‌عمران ۴۰، گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی می‌تواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام می‌رساند.</ref> سست استخوان و سپید موی {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الأَرْضَ وَمَنْ عَلَيْهَا وَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ}}﴾}} <ref>مریم ۴۰،بی‌گمان ما زمین و هر که را بر آن است به ارث می‌بریم و (همگان) به سوی ما بازگردانده می‌شوند.</ref> و فرتوت {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا }}﴾}} <ref>مریم ۸، گفت: پروردگارا! چگونه مرا پسری تواند بود در حالی که زنم نازاست و خود نیز از پیری به فرتوتی رسیده‌ام.</ref> بود. همچنین زنان نیز گه‌گاه مشمول الهامات الهی، که در قرآن کریم از آنها تعبیر به وحی می‌شود، واقع شده‌أند و از [[عالم غیب]] و حوادث آینده خبر داده‌أند. در مورد مادر [[حضرت موسی]]{{ع}}، در دو آیه از قرآن کریم سخن از وحی الاهی به او آمده است. همین بانو از طریق [[وحی]] = [[الهام]] الهی خبردار می‌شود که در آینده دریا یعنی رود نیل فرزندش را به ساحل خواهد انداخت و یکی از دشمنان خدای متعال او را خواهد گرفت{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِذْ أَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّكَ مَا يُوحَى}}﴾}} <ref>طه ۳۸، آن هنگام که به مادرت آنچه (بایست) وحی می‌شد وحی کردیم.</ref> و خدای متعال او را به مادرش باز می‌گرداند و به پیامبری بر‌ می‌گزیند.{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ}}﴾}} <ref>قصص ۷، و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد.</ref> در مورد حضرت مریم{{ع}} از این گونه کرامات خوارق عادات و الهامات در قرآن کریم فراوان نقل شده است: هر گاه زکریا{{ع}} در محراب نزد او می‌رفت، غذای مخصوصی در آنجا می‌دید، از او می‌پرسید: ای مریم! این غذا از کجا برای تو آمده است؟ مریم پاسخ می‌داد: این از سوی خدای متعال است.{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَن يَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ}}﴾}} <ref>آل‌عمران ۳۷، پس خداوند آن (دختر) را به نیکی پذیرفت و به نیکی (پروراند و) برآورد و زکریّا را سرپرست او کرد و هرگاه زکریّا در محراب (عبادت) نزد وی می‌رفت کنار او، رزقی می‌یافت و می‌پرسید: ای مریم! این از کجا برای تو آمده است؟ و او می‌گفت: از نزد خداوند؛ (آری) خداوند به هر که بخواهد بی‌حساب (و شمار) روزی می‌دهد.</ref> بدون اینکه انسانی با او تماس بگیرد پسری به دنیا آورد. از پیش می‌دانست که خداوند به او پسری به نام "عیسی مسیح" عنایت می‌کند که در دنیا و آخرت آبرومند و از نزدیکان (به خدای متعال) است و با مردم در گهواره و در بزرگی سخن می‌گوید و خدای متعال به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل خواهد آموخت و او یکی از پیامبران بنی اسرائیل است، با خدای متعال مکالمه داشت و ملائکه با او سخن می‌گفتند.{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ * وَرَسُولاً إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ }}﴾}} <ref>آل‌عمران ۴۲ و ۴۹، و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (می‌فرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانه‌ای از پروردگارتان آورده‌ام؛ من برای شما از گل، (اندامواره‌ای) به گونه پرنده می‌سازم و در آن می‌دمم، به اذن خداوند پرنده‌ای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانه‌ای برای شماست اگر مؤمن باشید.</ref> [[حضرت مریم]]{{ع}} با جبرئیل (روح القدس) نیز گفت‌وگو می‌کرد {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَّقْضِيًّا}}﴾}} <ref>مریم ۱۷ و ۲۱، و از چشم آنان پنهان شد و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم که چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت گفت: چنین است؛ پروردگارت می‌فرماید که آن (کار) بر من آسان است و (بر آنیم) تا او را نشانه‌ای برای مردم و رحمتی از سوی خویش گردانیم و این کاری انجام شدنی است.</ref>  فرزندش عیسی پیش از به دنیا آمدن یا به محض ولادت با وی سخن گفت{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلاَّ تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا فَكُلِي وَاشْرَبِي وَقَرِّي عَيْنًا فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنسِيًّا}}﴾}} <ref>مریم ۲۴ و ۲۶، پس او را از فرو دست وی ندا داد که: غمگین مباش، خداوند از بن (پای) تو جویباری روان کرده است پس (از این خرما) بخور و (از آب آن جویبار) بنوش و دیده (به فرزند) روشن دار و اگر از مردم کسی را دیدی بگو برای (خداوند) بخشنده روزه‌ای نذر کرده‌ام و امروز به هیچ روی با کسی سخن نمی‌گویم.</ref>  و پس از آنکه مادرش (مریم) او را به نزد قوم خود آورد، زبان به سخن گشود تا گواه عصمت و پاکی او باشد.{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا وَالسَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا}}﴾}} <ref>مریم ۳۰ و ۳۳،  (نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است و بر من روزی که زاده شدم و روزی که درگذرم و روزی که زنده برانگیخته گردم درود باد.</ref>»<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/4380 انسان‌شناسی، ص۴۰۶.]</ref>.
:::::*«ساره، همسر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}، در حالی به "اسحاق" باردار شد که خود پیرزنی نازا و شوهرش پیرمردی بود و به گفته خود وی: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ}}﴾}} <ref>هود ۱۱، بی‌گمان این چیزی شگرف است!</ref> و {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ}}﴾}} <ref>ذاریات ۲۹ و همسرش فریادکنان پیش آمد و به چهره خود کوفت و گفت من پیرزنی سترونم!</ref> یحیی نیز زمانی پای به جهان گذاشت که مادرش نازا بود{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ}}﴾}} <ref> آل‌عمران ۴۰، گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی می‌تواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام می‌رساند.</ref> و {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِن وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا}}﴾}} <ref>مریم ۵ و ۸، و من از وارثان پس از خویش در هراسم و زنم نازاست؛ بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش!  گفت: پروردگارا! چگونه مرا پسری تواند بود در حالی که زنم نازاست و خود نیز از پیری به فرتوتی رسیده‌ام.</ref> و پدرش زکریا کهن‌سال،{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ}}﴾}} <ref> آل‌عمران ۴۰، گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی می‌تواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام می‌رساند.</ref> سست استخوان و سپید موی {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الأَرْضَ وَمَنْ عَلَيْهَا وَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ}}﴾}} <ref>مریم ۴۰،بی‌گمان ما زمین و هر که را بر آن است به ارث می‌بریم و (همگان) به سوی ما بازگردانده می‌شوند.</ref> و فرتوت {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا }}﴾}} <ref>مریم ۸، گفت: پروردگارا! چگونه مرا پسری تواند بود در حالی که زنم نازاست و خود نیز از پیری به فرتوتی رسیده‌ام.</ref> بود. همچنین زنان نیز گه‌گاه مشمول الهامات الهی، که در قرآن کریم از آنها تعبیر به وحی می‌شود، واقع شده‌أند و از [[عالم غیب]] و حوادث آینده خبر داده‌أند. در مورد مادر [[حضرت موسی]]{{ع}}، در دو آیه از قرآن کریم سخن از وحی الاهی به او آمده است. همین بانو از طریق [[وحی]] = [[الهام]] الهی خبردار می‌شود که در آینده دریا یعنی رود نیل فرزندش را به ساحل خواهد انداخت و یکی از دشمنان خدای متعال او را خواهد گرفت{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|إِذْ أَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّكَ مَا يُوحَى}}﴾}} <ref>طه ۳۸، آن هنگام که به مادرت آنچه (بایست) وحی می‌شد وحی کردیم.</ref> و خدای متعال او را به مادرش باز می‌گرداند و به پیامبری بر‌ می‌گزیند.{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ}}﴾}} <ref>قصص ۷، و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد.</ref> در مورد حضرت مریم{{ع}} از این گونه کرامات خوارق عادات و الهامات در قرآن کریم فراوان نقل شده است: هر گاه زکریا{{ع}} در محراب نزد او می‌رفت، غذای مخصوصی در آنجا می‌دید، از او می‌پرسید: ای مریم! این غذا از کجا برای تو آمده است؟ مریم پاسخ می‌داد: این از سوی خدای متعال است.{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَن يَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ}}﴾}} <ref>آل‌عمران ۳۷، پس خداوند آن (دختر) را به نیکی پذیرفت و به نیکی (پروراند و) برآورد و زکریّا را سرپرست او کرد و هرگاه زکریّا در محراب (عبادت) نزد وی می‌رفت کنار او، رزقی می‌یافت و می‌پرسید: ای مریم! این از کجا برای تو آمده است؟ و او می‌گفت: از نزد خداوند؛ (آری) خداوند به هر که بخواهد بی‌حساب (و شمار) روزی می‌دهد.</ref> بدون اینکه انسانی با او تماس بگیرد پسری به دنیا آورد. از پیش می‌دانست که خداوند به او پسری به نام "عیسی مسیح" عنایت می‌کند که در دنیا و آخرت آبرومند و از نزدیکان (به خدای متعال) است و با مردم در گهواره و در بزرگی سخن می‌گوید و خدای متعال به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل خواهد آموخت و او یکی از پیامبران بنی اسرائیل است، با خدای متعال مکالمه داشت و ملائکه با او سخن می‌گفتند.{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ * وَرَسُولاً إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ }}﴾}} <ref>آل‌عمران ۴۲ و ۴۹، و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (می‌فرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانه‌ای از پروردگارتان آورده‌ام؛ من برای شما از گل، (اندامواره‌ای) به گونه پرنده می‌سازم و در آن می‌دمم، به اذن خداوند پرنده‌ای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانه‌ای برای شماست اگر مؤمن باشید.</ref> [[حضرت مریم]]{{ع}} با جبرئیل (روح القدس) نیز گفت‌وگو می‌کرد {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَّقْضِيًّا}}﴾}} <ref>مریم ۱۷ و ۲۱، و از چشم آنان پنهان شد و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم که چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت گفت: چنین است؛ پروردگارت می‌فرماید که آن (کار) بر من آسان است و (بر آنیم) تا او را نشانه‌ای برای مردم و رحمتی از سوی خویش گردانیم و این کاری انجام شدنی است.</ref>  فرزندش عیسی پیش از به دنیا آمدن یا به محض ولادت با وی سخن گفت{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلاَّ تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا فَكُلِي وَاشْرَبِي وَقَرِّي عَيْنًا فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنسِيًّا}}﴾}} <ref>مریم ۲۴ و ۲۶، پس او را از فرو دست وی ندا داد که: غمگین مباش، خداوند از بن (پای) تو جویباری روان کرده است پس (از این خرما) بخور و (از آب آن جویبار) بنوش و دیده (به فرزند) روشن دار و اگر از مردم کسی را دیدی بگو برای (خداوند) بخشنده روزه‌ای نذر کرده‌ام و امروز به هیچ روی با کسی سخن نمی‌گویم.</ref>  و پس از آنکه مادرش (مریم) او را به نزد قوم خود آورد، زبان به سخن گشود تا گواه عصمت و پاکی او باشد.{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا وَالسَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا}}﴾}} <ref>مریم ۳۰ و ۳۳،  (نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است و بر من روزی که زاده شدم و روزی که درگذرم و روزی که زنده برانگیخته گردم درود باد.</ref>»<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/4380 انسان‌شناسی، ص۴۰۶.]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۵۸: خط ۵۸:
[[پرونده:11212121.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محسن غرویان]]]]
[[پرونده:11212121.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محسن غرویان]]]]
::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[محسن غرویان]]'''، '''[[سید محمد حسین میرباقری]]''' و '''[[محمد رضا غلامی]]''' در کتاب ''«[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[محسن غرویان]]'''، '''[[سید محمد حسین میرباقری]]''' و '''[[محمد رضا غلامی]]''' در کتاب ''«[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«با نظر در آیات [[قرآن کریم]] می‌بینیم که مسئله [[وحی]] در رابطه با افرادی غیر از [[انبیاء]] نیز مطرح شده است و این خود حاکی از امکان [[علم غیب]] در حق این گونه افراد است. به عنوان نمونه در مورد مادر [[حضرت موسی]] آمده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ٧ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ...]]}}﴾}}<ref>سوره قصص، آیه ٧.</ref> <sub>ما به مادر حضرت موسی وحی کردیم که فرزندت را شیر ده و هرگاه که بر جان او ترسیدی، او را به دریا بیانداز...  
::::::«با نظر در آیات [[قرآن کریم]] می‌بینیم که مسئله [[وحی]] در رابطه با افرادی غیر از [[انبیاء]] نیز مطرح شده است و این خود حاکی از امکان [[علم غیب]] در حق این گونه افراد است. به عنوان نمونه در مورد مادر [[حضرت موسی]] آمده است: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ٧ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ...]]}}﴾}}<ref>سوره قصص، آیه ٧.</ref> <sub>ما به مادر حضرت موسی وحی کردیم که فرزندت را شیر ده و هرگاه که بر جان او ترسیدی، او را به دریا بیانداز...  
</sub>
</sub>
::::::در مورد [[حضرت مریم]] اگر چه کلمه [[وحی]] به کار گرفته نشده، اما در آیات ۴۵ و ۴۶ آل عمران چنین می‌خوانیم: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه آیه ۴۵ و ۴۶ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|إِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ؛ وَيُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَمِنَ الصَّالِحِينَ]]}}﴾}}<ref>چون فرشتگان مریم را گفتند که خداوند ترا به کلمه‌ای که نامش مسیح (عیسی) پسر مریم است بشارت می‌دهد که او در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان درگاه الهی است و با مردم در گهواره - چونان ایام بزرگی- سخن می‌گوید و از جمله صالحان است؛ سوره آل عمران، آیه ۴۵ و ۴۶.</ref> این آیات نظیر آیات ۴۲ و ۴۳ همین سوره به خوبی می‌رسانند که خداوند به وسیله [[فرشتگان]] خویش بعضی [[امور غیبی]] را به [[حضرت مریم]] تعلیم داده، او را نسبت به آینده – که دیگران هرگز از آن اطلاعی نداشته‌اند – آگاه می‌ساخته است»<ref>بحثی مبسوط در آموزش عقائد، ج٢، ص٢٨</ref>.
::::::در مورد [[حضرت مریم]] اگر چه کلمه [[وحی]] به کار گرفته نشده، اما در آیات ۴۵ و ۴۶ آل عمران چنین می‌خوانیم: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه آیه ۴۵ و ۴۶ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|إِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ؛ وَيُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَمِنَ الصَّالِحِينَ]]}}﴾}}<ref>چون فرشتگان مریم را گفتند که خداوند ترا به کلمه‌ای که نامش مسیح (عیسی) پسر مریم است بشارت می‌دهد که او در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان درگاه الهی است و با مردم در گهواره - چونان ایام بزرگی- سخن می‌گوید و از جمله صالحان است؛ سوره آل عمران، آیه ۴۵ و ۴۶.</ref> این آیات نظیر آیات ۴۲ و ۴۳ همین سوره به خوبی می‌رسانند که خداوند به وسیله [[فرشتگان]] خویش بعضی [[امور غیبی]] را به [[حضرت مریم]] تعلیم داده، او را نسبت به آینده – که دیگران هرگز از آن اطلاعی نداشته‌اند – آگاه می‌ساخته است»<ref>بحثی مبسوط در آموزش عقائد، ج٢، ص٢٨</ref>.
خط ۷۳: خط ۷۳:
[[پرونده:11788.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[اسدالله کرد فیروزجایی|فیروزجایی]]]]
[[پرونده:11788.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[اسدالله کرد فیروزجایی|فیروزجایی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[اسدالله کرد فیروزجایی]]''' در مقاله ''«[[علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی (مقاله)|علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[اسدالله کرد فیروزجایی]]''' در مقاله ''«[[علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی (مقاله)|علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«پایان یافتن پیامبری ملازم با قطع ارتباط انسان با عالم بالا نیست؛ به تعبیر دیگر می‌توان تصور کرد افرادی به مقام نبوت نرسیده‌اند اما با غیب در ارتباطند؛ چنان که قرآن شاهد است بر وجود افرادی که [[پیامبر]]{{صل}} نبودند ولی با عالم غیب ارتباط داشتند؛ از جمله می‌توان به [[حضرت مریم]]{{س}} اشاره کرد که [[پیامبر]]{{صل}} نبود اما ملائکه با او سخن می‌گفتند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه آیه ۴۵ و ۴۶ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|إِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ]]}}﴾}}<ref>هنگامی که فرشتگان به [[مریم]]{{س}} گفتند:ای مریم خدا تو را به فرزندی نوید می‌دهد که نام وی مسیح، عیسی فرزند مریم، در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربین درگاه الهی است؛ سوره آل عمران، آیه:۴۵.</ref>. و نیز قرآن درباره مادر [[حضرت موسی]]{{ع}} می‌فرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ]]}}﴾}}<ref>و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده؛ سوره قصص، آیه:۷.</ref>. در بررسی روایات دیده می‌شود که اخبار فراوانی از [[اهل سنت]] و تشیع وجود دارند که همه گواه بر وجود [[علم غیب]] هستند؛ مرحوم [[ملاصدرا]] در تفسیر خود، حدیثی از [[پیامبر]]{{صل}}  نقل می‌کند که [[پیامبر]]{{صل}}  فرمود: {{عربی|اندازه=150%|«إنَّ لِلّهِ عباداً لَیسُُوا بأنبیاء یغبطُهُمُِ النُّبوُّةَ»}}<ref>ملاصدرا، تفسیر ملا صدرا، ج۷، ص:۱۵۵.</ref>. برای خداوند بندگانی هستند که آنها [[پیامبر]]{{صل}} نیستند اما مقام پیامبری و نبوت به آنها غبطه می‌خورد. اگر نیم‌نگاهی به نهج‌البلاغه داشته باشیم به روشنی می‌توان دریافت که به اعتقاد [[امام‌ علی]]{{ع}} ارتباط با غیب یک امر مسلم است [[امیرمؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید: همانا خدای سبحان و بزرگ یاد خود را روشنی‌بخش دلها قرار داد تا گوش پس از ناشنوایی بشنود، چشم پس از کم نوری، بنگرد و انسان پس از دشمنی، رام گردد. خداوند که نعمت‌های او گرانقدر است در دوران‌های مختلف و در دوران فترت تا آمدن پیامبری پس از پیامبر دیگر بندگانی داشته که با آنان در گوش جانشان زمزمه می‌کرد و در درون عقلشان با آنان سخن می‌گفته<ref>{{عربی|اندازه=120%|«إِنَ‏ اللَّهَ‏ سُبْحَانَهُ‏ وَ تَعَالَى‏ جَعَلَ‏ الذِّكْرَ جَلاءً لِلْقُلُوبِ‏ تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَ الْوَقْرَةِ وَ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ الْعَشْوَةِ وَ تَنْقَادُ بِهِ بَعْدَ الْمُعَانَدَةِ وَ مَا بَرِحَ لِلَّهِ عَزَّتْ آلَاؤُهُ فِي الْبُرْهَةِ بَعْدَ الْبُرْهَةِ وَ فِي أَزْمَانِ الْفَتَرَاتِ عِبَادٌ نَاجَاهُمْ فِي فِكْرِهِمْ وَ كَلَّمَهُمْ فِي ذَاتِ عُقُولِهِم‏‏‏‏‏‏‏»}}؛ شهیدی، ترجمه نهج البلاغه،ص: ۲۵۵.</ref>.
::::::«پایان یافتن پیامبری ملازم با قطع ارتباط انسان با عالم بالا نیست؛ به تعبیر دیگر می‌توان تصور کرد افرادی به مقام نبوت نرسیده‌اند اما با غیب در ارتباطند؛ چنان که قرآن شاهد است بر وجود افرادی که [[پیامبر]]{{صل}} نبودند ولی با عالم غیب ارتباط داشتند؛ از جمله می‌توان به [[حضرت مریم]]{{س}} اشاره کرد که [[پیامبر]]{{صل}} نبود اما ملائکه با او سخن می‌گفتند:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه آیه ۴۵ و ۴۶ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|إِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ]]}}﴾}}<ref>هنگامی که فرشتگان به [[مریم]]{{س}} گفتند:ای مریم خدا تو را به فرزندی نوید می‌دهد که نام وی مسیح، عیسی فرزند مریم، در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربین درگاه الهی است؛ سوره آل عمران، آیه:۴۵.</ref>. و نیز قرآن درباره مادر [[حضرت موسی]]{{ع}} می‌فرماید: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ]]}}﴾}}<ref>و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده؛ سوره قصص، آیه:۷.</ref>. در بررسی روایات دیده می‌شود که اخبار فراوانی از [[اهل سنت]] و تشیع وجود دارند که همه گواه بر وجود [[علم غیب]] هستند؛ مرحوم [[ملاصدرا]] در تفسیر خود، حدیثی از [[پیامبر]]{{صل}}  نقل می‌کند که [[پیامبر]]{{صل}}  فرمود: {{عربی|اندازه=150%|«إنَّ لِلّهِ عباداً لَیسُُوا بأنبیاء یغبطُهُمُِ النُّبوُّةَ»}}<ref>ملاصدرا، تفسیر ملا صدرا، ج۷، ص:۱۵۵.</ref>. برای خداوند بندگانی هستند که آنها [[پیامبر]]{{صل}} نیستند اما مقام پیامبری و نبوت به آنها غبطه می‌خورد. اگر نیم‌نگاهی به نهج‌البلاغه داشته باشیم به روشنی می‌توان دریافت که به اعتقاد [[امام‌ علی]]{{ع}} ارتباط با غیب یک امر مسلم است [[امیرمؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید: همانا خدای سبحان و بزرگ یاد خود را روشنی‌بخش دلها قرار داد تا گوش پس از ناشنوایی بشنود، چشم پس از کم نوری، بنگرد و انسان پس از دشمنی، رام گردد. خداوند که نعمت‌های او گرانقدر است در دوران‌های مختلف و در دوران فترت تا آمدن پیامبری پس از پیامبر دیگر بندگانی داشته که با آنان در گوش جانشان زمزمه می‌کرد و در درون عقلشان با آنان سخن می‌گفته<ref>{{عربی|اندازه=120%|«إِنَ‏ اللَّهَ‏ سُبْحَانَهُ‏ وَ تَعَالَى‏ جَعَلَ‏ الذِّكْرَ جَلاءً لِلْقُلُوبِ‏ تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَ الْوَقْرَةِ وَ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ الْعَشْوَةِ وَ تَنْقَادُ بِهِ بَعْدَ الْمُعَانَدَةِ وَ مَا بَرِحَ لِلَّهِ عَزَّتْ آلَاؤُهُ فِي الْبُرْهَةِ بَعْدَ الْبُرْهَةِ وَ فِي أَزْمَانِ الْفَتَرَاتِ عِبَادٌ نَاجَاهُمْ فِي فِكْرِهِمْ وَ كَلَّمَهُمْ فِي ذَاتِ عُقُولِهِم‏‏‏‏‏‏‏»}}؛ شهیدی، ترجمه نهج البلاغه،ص: ۲۵۵.</ref>.
::::::آنچه از آیات و روایات و همچنین کلمات حکما می‌توان برداشت نمود آن است که آگاهی از غیب برای بشر امری ممکن بلکه واقع شده است و جای هیچ شک و تردیدی نیست. نکته اساسی و قابل توجهی که به عنوان سخن آخر می‌توان گفت آن است که باید توجه داشت [[علم غیب]] ذاتی از آن خدای متعال است و کسی را به آن مقام راهی نیست جز کسانی که خدا به آنان اذن داده باشد. بنابراین بدون رضایت خدا کسی نمی‌تواند با غیب ارتباط داشته باشد»<ref>[[علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی (مقاله)|علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی]]، فصلنامه آیین حکمت، شماره ۱۰، ص: ۱۳۷.</ref>.
::::::آنچه از آیات و روایات و همچنین کلمات حکما می‌توان برداشت نمود آن است که آگاهی از غیب برای بشر امری ممکن بلکه واقع شده است و جای هیچ شک و تردیدی نیست. نکته اساسی و قابل توجهی که به عنوان سخن آخر می‌توان گفت آن است که باید توجه داشت [[علم غیب]] ذاتی از آن خدای متعال است و کسی را به آن مقام راهی نیست جز کسانی که خدا به آنان اذن داده باشد. بنابراین بدون رضایت خدا کسی نمی‌تواند با غیب ارتباط داشته باشد»<ref>[[علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی (مقاله)|علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی]]، فصلنامه آیین حکمت، شماره ۱۰، ص: ۱۳۷.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
خط ۸۷: خط ۸۷:
[[پرونده:11758.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[خلیل منصوری رامسری|منصوری رامسری]]]]
[[پرونده:11758.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[خلیل منصوری رامسری|منصوری رامسری]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[خلیل منصوری رامسری]]'''، در دو مقاله ''«[[علم شهودی و فرقان رهاورد تقوا (مقاله)|علم شهودی و فرقان رهاورد تقوا]]»'' و ''«[[علم غیب علم شهودی نیکان (مقاله)|علم غیب علم شهودی نیکان]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
حجت الاسلام و المسلمین '''[[خلیل منصوری رامسری]]'''، در دو مقاله ''«[[علم شهودی و فرقان رهاورد تقوا (مقاله)|علم شهودی و فرقان رهاورد تقوا]]»'' و ''«[[علم غیب علم شهودی نیکان (مقاله)|علم غیب علم شهودی نیکان]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
::::::*«اگر تقوای عقلانی و فطری موجب پذیرش دین وحیانی و بهره‌مندی از هدایت وحیانی می‌شود، تقوایی که مبتنی بر آموزه‌های وحیانی است مرتبه بالاتری را برای انسان فراهم می‌آورد که از آن جمله می‌توان به علم شهودی و حضوری اشاره کرد. اینگونه است که علم غیب نیز برای کسی که در مرتبه تمامیت تقواست حاصل می‌شود؛ چرا که چنین انسانی در نزد خداوند گرامی‌ترین مردم است؛ زیرا به سبب تقواپیشگی توانسته خود را متاله و ربانی نماید و محبوب خداوند شود؛ پس هیچ چیز از حقایق بر او پنهان نخواهد بود و همه چیز برای او آشکار و هویداست. راه محبوبیت آن است که از خدا و [[پیامبر خاتم|پیامبرش]] {{صل}} اطاعت شود و این گونه است که نفس با اطاعت الهی و در پیش گرفتن تقوا به مقام نفس مطمئن می‌رسد و مرضی خداوند می‌شود. خداوند در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَاتَّقُواْ اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ}}﴾}}<ref>سوره بقره، آیه ۲۸۲.</ref> به صراحت می‌فرماید: تقوای الهی داشته باشید تا خداوند ضمن خیلی چیزها، علوم را نیز به شما بیاموزد. پس تقوای الهی دارای نشانه‌های بسیاری است که از جمله آن می‌توان به آرامش، آسان شدن امور زندگی دنیوی، ادب، ارزش و کرامت انسانی و مانند آن اشاره کرد.
::::::*«اگر تقوای عقلانی و فطری موجب پذیرش دین وحیانی و بهره‌مندی از هدایت وحیانی می‌شود، تقوایی که مبتنی بر آموزه‌های وحیانی است مرتبه بالاتری را برای انسان فراهم می‌آورد که از آن جمله می‌توان به علم شهودی و حضوری اشاره کرد. اینگونه است که علم غیب نیز برای کسی که در مرتبه تمامیت تقواست حاصل می‌شود؛ چرا که چنین انسانی در نزد خداوند گرامی‌ترین مردم است؛ زیرا به سبب تقواپیشگی توانسته خود را متاله و ربانی نماید و محبوب خداوند شود؛ پس هیچ چیز از حقایق بر او پنهان نخواهد بود و همه چیز برای او آشکار و هویداست. راه محبوبیت آن است که از خدا و [[پیامبر خاتم|پیامبرش]] {{صل}} اطاعت شود و این گونه است که نفس با اطاعت الهی و در پیش گرفتن تقوا به مقام نفس مطمئن می‌رسد و مرضی خداوند می‌شود. خداوند در آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَاتَّقُواْ اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ}}﴾}}<ref>سوره بقره، آیه ۲۸۲.</ref> به صراحت می‌فرماید: تقوای الهی داشته باشید تا خداوند ضمن خیلی چیزها، علوم را نیز به شما بیاموزد. پس تقوای الهی دارای نشانه‌های بسیاری است که از جمله آن می‌توان به آرامش، آسان شدن امور زندگی دنیوی، ادب، ارزش و کرامت انسانی و مانند آن اشاره کرد.
::::::پس هر کسی برای اینکه بداند چقدر از تقوا بهره برده باید به نشانه‌ها وآثار آن در زندگی‌اش توجه کند. یکی از مهمترین درجات و مراتب تقوا براساس آیه ۲۸۲ سوره بقره علم و دانش الهی است. به این معنا که خداوند در مقام تعلیم او می‌نشیند و به عنوان آموزگار به او تعلیم می‌دهد. شکی نیست که تعلیم الهی همانند تعلیم دیگران نیست که در قالب علم حصولی، مفاهیم و کلمات را بیاموزد. خداوند در آیه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۳۱ سوره بقره علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ]]}}﴾}}.<ref>« و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید»؛ سوره بقره، آیه۳۱.</ref> روشن ساخته است که تعلیم الهی نوعی تعلیم خاص است که حتی فرشتگان نمی‌توانند گاه به مفاهیم و مضامین آن برسند و تنها یک ارتباط اجمالی و ساده با آن برقرار می‌کنند»<ref>[http://www.samamos.com/?p=4483 علم شهودی و فرقان رهاورد تقوا]</ref>.
::::::پس هر کسی برای اینکه بداند چقدر از تقوا بهره برده باید به نشانه‌ها وآثار آن در زندگی‌اش توجه کند. یکی از مهمترین درجات و مراتب تقوا براساس آیه ۲۸۲ سوره بقره علم و دانش الهی است. به این معنا که خداوند در مقام تعلیم او می‌نشیند و به عنوان آموزگار به او تعلیم می‌دهد. شکی نیست که تعلیم الهی همانند تعلیم دیگران نیست که در قالب علم حصولی، مفاهیم و کلمات را بیاموزد. خداوند در آیه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۳۱ سوره بقره علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ]]}}﴾}}.<ref>« و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید»؛ سوره بقره، آیه۳۱.</ref> روشن ساخته است که تعلیم الهی نوعی تعلیم خاص است که حتی فرشتگان نمی‌توانند گاه به مفاهیم و مضامین آن برسند و تنها یک ارتباط اجمالی و ساده با آن برقرار می‌کنند»<ref>[http://www.samamos.com/?p=4483 علم شهودی و فرقان رهاورد تقوا]</ref>.
::::::*«هر کسی که متأله شود می‌تواند سطح جهان غیب را بشکافد و نسبت به آن عالم و آگاه شود. کسانی که از چشم برزخی برخوردارند، جنیان نیز مشهود آنان می‌شوند و در مرحله بالاتر فرشتگان مشهود ایشان می‌گردند و در مرحله دیگر، عالم برزخ از ارواح مؤمنان و کافران مشهود آنان می‌شود و اگر کشف الغطاء کامل رخ دهد همانند آن چه برای [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} رخ داده است، همه چیز برای آنها مشهود می‌شود، به گونه‌ای که اگر پرده‌ها فرو افتد هیچ یقینی بر یقین و شهود او افزوده نمی‌شود<ref>{{عربی|اندازه=150%|«لَوْ كُشِفَ‏ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ‏ يَقِينا‏‏‏‏‏‏‏»}}</ref> چرا که آن چه دیگران پس از مرگ می‌یابند و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ }}﴾}} <ref> به راستی دوزخ را خواهید دید؛ سوره تکاثر، آیه: ۶.</ref> ایشان در همین دنیا می‌نگرند و همه هستی برای آنان مشهود است و گزارش از آینده دادن همانند گزارش از حال و دیده کنونی است»<ref>[[علم غیب علم شهودی نیکان (مقاله)|علم غیب علم شهودی نیکان]].</ref>.
::::::*«هر کسی که متأله شود می‌تواند سطح جهان غیب را بشکافد و نسبت به آن عالم و آگاه شود. کسانی که از چشم برزخی برخوردارند، جنیان نیز مشهود آنان می‌شوند و در مرحله بالاتر فرشتگان مشهود ایشان می‌گردند و در مرحله دیگر، عالم برزخ از ارواح مؤمنان و کافران مشهود آنان می‌شود و اگر کشف الغطاء کامل رخ دهد همانند آن چه برای [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} رخ داده است، همه چیز برای آنها مشهود می‌شود، به گونه‌ای که اگر پرده‌ها فرو افتد هیچ یقینی بر یقین و شهود او افزوده نمی‌شود<ref>{{عربی|اندازه=150%|«لَوْ كُشِفَ‏ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ‏ يَقِينا‏‏‏‏‏‏‏»}}</ref> چرا که آن چه دیگران پس از مرگ می‌یابند و {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ }}﴾}} <ref> به راستی دوزخ را خواهید دید؛ سوره تکاثر، آیه: ۶.</ref> ایشان در همین دنیا می‌نگرند و همه هستی برای آنان مشهود است و گزارش از آینده دادن همانند گزارش از حال و دیده کنونی است»<ref>[[علم غیب علم شهودی نیکان (مقاله)|علم غیب علم شهودی نیکان]].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۹۵: خط ۹۵:
[[پرونده:6353525282.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید جعفر حسینی|حسینی]]]]
[[پرونده:6353525282.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید جعفر حسینی|حسینی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید جعفر حسینی]]''' در کتاب ''«[[آشنایی با نهج البلاغه امام علی (کتاب)|آشنایی با نهج البلاغه امام علی]]»'' در این باره گفته است:  
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید جعفر حسینی]]''' در کتاب ''«[[آشنایی با نهج البلاغه امام علی (کتاب)|آشنایی با نهج البلاغه امام علی]]»'' در این باره گفته است:  
::::::«[[علامه امینی]] در [[الغدیر (کتاب)|الغدیر]]<ref>ج ۵، ص ۵۹-۵۲.</ref>بهترین پاسخ را به این شبهه داده است که ما در اینجا خلاصه‌ای از آن نقل می‌نمائیم: علم به غیب و آنچه در پس پرده است و دانستن اتفاقات گذشته وآینده برای تمام انسانها همچون علم به شهود امکان‌پذیر است. مشروط به اینکه آن را از عالمی که خداوند متعال به او حقائق را آموخته اقتباس نمایند و هیچگونه مانعی در آن نیست. آیا مگر آنچه را که مؤمنین به آن اعتقاد دارند از قبیل: ایمان به خدا و فرشتگان و کتاب‌های آسمانی و پیامبران الهی و روز قیامت و بهشت و دوزخ و زندگانی پس از مرگ و لقاء پروردگار و محاسبه در روز رستاخیز و ثواب و عقاب و حور و قصور و تمام اینها از مصادیق ایمان و علم به غیب نیست؟ بلکه خداوند در وصف متقین می‌فرماید {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|...الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ...}}﴾}}<ref>«همان کسانی که «غیب» را باور دارند»؛ سوره بقره، آیه ۳.</ref> و نیز فرموده: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَيْبِ}}﴾}}.<ref>«بهشت‌هایی جاودان که (خداوند) بخشنده به بندگانش در (جهان) نهان وعده کرده است»؛ سوره مریم، آیه ۶۱.</ref>. البته از آنجا که مقام نبوت و منصب رسالت الهی اقتضا دارد که شخص نبی بیش از دیگران از ماجراهای گذشته و اتفاقات آینده آگاه باشد خداوند انبیاء و اولیاء خاصش را از اسرار بیشتری آگاه می سازد لذا می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَكُلاًّ نَّقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَاء الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ}}﴾}}<ref>«و همه آنچه را که از اخبار پیامبران برای تو حکایت می‌کنیم، چیزی است که با آن دلت را استوار می‌داریم»؛ سوره هود، آیه ۱۲۰.</ref> و از این رو داستان‌های پیامبران گذشته را برای پیامبرش بازگو کرده و پس از بیان داستان مریم در آیه  ۴۴ سوره آل عمران و داستان برادران یوسف در سوره یوسف آیه ۱۰۲ می‌فرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۲ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ]]}}﴾}}<ref>«(ای پیامبر) این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم».</ref> و همچنین پس از نقل داستان نوح در سوره هود آیه ۴۹ می‌‎فرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ]]}}﴾}}<ref>«این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم»</ref>»<ref>[http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C%20%D8%A8%D8%A7%20%D9%86%D9%87%D8%AC%20%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA%D9%87%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%20%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%20%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85&option=com_mtree&task=readonline&link_id=2626&page=56&chkhashk=909A09C13D&Itemid= آشنایی با نهج البلاغه امام علی، ص۵۶ و ۵۷.]</ref>
::::::«[[علامه امینی]] در [[الغدیر (کتاب)|الغدیر]]<ref>ج ۵، ص ۵۹-۵۲.</ref>بهترین پاسخ را به این شبهه داده است که ما در اینجا خلاصه‌ای از آن نقل می‌نمائیم: علم به غیب و آنچه در پس پرده است و دانستن اتفاقات گذشته وآینده برای تمام انسانها همچون علم به شهود امکان‌پذیر است. مشروط به اینکه آن را از عالمی که خداوند متعال به او حقائق را آموخته اقتباس نمایند و هیچگونه مانعی در آن نیست. آیا مگر آنچه را که مؤمنین به آن اعتقاد دارند از قبیل: ایمان به خدا و فرشتگان و کتاب‌های آسمانی و پیامبران الهی و روز قیامت و بهشت و دوزخ و زندگانی پس از مرگ و لقاء پروردگار و محاسبه در روز رستاخیز و ثواب و عقاب و حور و قصور و تمام اینها از مصادیق ایمان و علم به غیب نیست؟ بلکه خداوند در وصف متقین می‌فرماید {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|...الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ...}}﴾}}<ref>«همان کسانی که «غیب» را باور دارند»؛ سوره بقره، آیه ۳.</ref> و نیز فرموده: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَيْبِ}}﴾}}.<ref>«بهشت‌هایی جاودان که (خداوند) بخشنده به بندگانش در (جهان) نهان وعده کرده است»؛ سوره مریم، آیه ۶۱.</ref>. البته از آنجا که مقام نبوت و منصب رسالت الهی اقتضا دارد که شخص نبی بیش از دیگران از ماجراهای گذشته و اتفاقات آینده آگاه باشد خداوند انبیاء و اولیاء خاصش را از اسرار بیشتری آگاه می سازد لذا می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَكُلاًّ نَّقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَاء الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ}}﴾}}<ref>«و همه آنچه را که از اخبار پیامبران برای تو حکایت می‌کنیم، چیزی است که با آن دلت را استوار می‌داریم»؛ سوره هود، آیه ۱۲۰.</ref> و از این رو داستان‌های پیامبران گذشته را برای پیامبرش بازگو کرده و پس از بیان داستان مریم در آیه  ۴۴ سوره آل عمران و داستان برادران یوسف در سوره یوسف آیه ۱۰۲ می‌فرماید: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۲ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ]]}}﴾}}<ref>«(ای پیامبر) این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم».</ref> و همچنین پس از نقل داستان نوح در سوره هود آیه ۴۹ می‌‎فرماید: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ]]}}﴾}}<ref>«این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم»</ref>»<ref>[http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C%20%D8%A8%D8%A7%20%D9%86%D9%87%D8%AC%20%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA%D9%87%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%20%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%20%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85&option=com_mtree&task=readonline&link_id=2626&page=56&chkhashk=909A09C13D&Itemid= آشنایی با نهج البلاغه امام علی، ص۵۶ و ۵۷.]</ref>
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۱۳۳: خط ۱۳۳:
:::::#همسر ابراهیم و آگاهی از غیب. آیات ۶۹ تا ۷۳ سورۀ مبارکۀ هود از بشارت یافتن همسر ابراهیم به فرزندی پسر به نام اسحاق و نوه‌ای به نام یعقوب توسط ملائکه خبر می‌دهد.
:::::#همسر ابراهیم و آگاهی از غیب. آیات ۶۹ تا ۷۳ سورۀ مبارکۀ هود از بشارت یافتن همسر ابراهیم به فرزندی پسر به نام اسحاق و نوه‌ای به نام یعقوب توسط ملائکه خبر می‌دهد.
::::#مادر موسی. آیه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ]]}}﴾}}<ref>«و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد»؛ سوره قصص، آیه ۷.</ref> دلالت دارد، مادر موسی از طریق غیب به آینده فرزندش آگاه شد.
::::#مادر موسی. آیه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ]]}}﴾}}<ref>«و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد»؛ سوره قصص، آیه ۷.</ref> دلالت دارد، مادر موسی از طریق غیب به آینده فرزندش آگاه شد.
:::::#همراه و مصاحب موسی. همراهِ موسی با آگاهی‌های خود اقدام به اموری می‌نمود که تعجب و اعتراض موسی را نیز سبب شده بود، که داستان آن در سورۀ کهف ذکر شده است. جملۀ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي}}﴾}}<ref>  من آن کارها را از پیش خویش نکردم؛ سوره کهف، آیه ۸۲.</ref>در آیات مربوط به این داستان دلیل آن است که خداوند اسرار غیبی را به او اطلاع می‌داد.
:::::#همراه و مصاحب موسی. همراهِ موسی با آگاهی‌های خود اقدام به اموری می‌نمود که تعجب و اعتراض موسی را نیز سبب شده بود، که داستان آن در سورۀ کهف ذکر شده است. جملۀ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي}}﴾}}<ref>  من آن کارها را از پیش خویش نکردم؛ سوره کهف، آیه ۸۲.</ref>در آیات مربوط به این داستان دلیل آن است که خداوند اسرار غیبی را به او اطلاع می‌داد.
:::::#مؤمنین شهداء بر منافقین. آیاتی از قرآن دلالت بر این دارد که خدا و رسولش و بلکه مؤمنین عمل منافقین و سایر مردم را می‌بینند، آیه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۵ سوره توبه علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ]]}}﴾}}<ref>«و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام می‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت»؛ سوره توبه، آیه ۱۰۵.</ref> از جملۀ این آیات است.  مراد از رؤیت در آیه، وقوف بر حقایق اعمال و هدف‌های مترتّبِ بر اعمال است و اطلاع بر این امور امکان ندارد مگر از طریق ادراک غیبی. مراد از مؤمنین نیز همه مردم نیستند بلکه شهیدان بر اعمال مقصود است»<ref>محمد تقی شاکر، [[منابع علم امام در قرآن و روایات (پایان‌نامه)|منابع علم امام در قرآن و روایات]]، ص۱۲۸.</ref>.
:::::#مؤمنین شهداء بر منافقین. آیاتی از قرآن دلالت بر این دارد که خدا و رسولش و بلکه مؤمنین عمل منافقین و سایر مردم را می‌بینند، آیه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۵ سوره توبه علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ]]}}﴾}}<ref>«و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام می‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت»؛ سوره توبه، آیه ۱۰۵.</ref> از جملۀ این آیات است.  مراد از رؤیت در آیه، وقوف بر حقایق اعمال و هدف‌های مترتّبِ بر اعمال است و اطلاع بر این امور امکان ندارد مگر از طریق ادراک غیبی. مراد از مؤمنین نیز همه مردم نیستند بلکه شهیدان بر اعمال مقصود است»<ref>محمد تقی شاکر، [[منابع علم امام در قرآن و روایات (پایان‌نامه)|منابع علم امام در قرآن و روایات]]، ص۱۲۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
خط ۱۴۰: خط ۱۴۰:
[[پرونده:11270.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[داوود خوش‌باور|خوش‌باور]]]]
[[پرونده:11270.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[داوود خوش‌باور|خوش‌باور]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود خوش‌باور]]'''، در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایان‌نامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود خوش‌باور]]'''، در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایان‌نامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«گاهی برخی حقایق و امور پنهان از حس بر ضمیر "قلب" القاء می‌گردد، ناگهان فضای روح آنچنان روشن که یقین پیدا می‌کند که آنچه را دریافت نموده است صحیح و پا برجاست. [[الهام]] در لغت به معنای القای مطلبی در نفس و جان است. بنا بر برخی تفاسیر [[الهام]] دارای معنای عام و خاص است. معنای خاص [[الهام]] ویژه اولیاء و اوصیاست که گاهی با واسطه و گاهی بدون واسطه می‌باشد. [[الهام]] با واسطه توسط صدایی که از شخص خارج می‌گردد و آنگاه شنیده و معنای مقصود از آن فهمیده می‌شود، صورت می‌پذیرد. این حالت، مانند رؤیا، در حالات اولیه انبیاء رخ می‌دهد و اهل حق آن را وحی خفی به شمار می‌آورند. اما [[الهام]] بدون واسطه عبارت است از القای معانی و حقایق در قلوب اولیاء از عالم غیب که ممکن است به صورت دفعی و ناگهانی باشد و ممکن است به تدریج صورت پذیرد. معنای عام [[الهام]] نیز گاهی با سبب و گاهی بدون سبب و نیز گاهی حقیقی و گاهی غیر حقیقی است. [[الهام]] حقیقی با سبب از راه تزکیه و تصفیه نفس به دست می‌آید. [[الهام]] غیرحقیقی و بدون سبب، برای افرادی که استعداد خاصی دارند، به مقتضای ویژگی‌های خاص نژادی و جغرافیایی حاصل می‌شود مانند براهمه، کشیشان و راهبان. قرآن کریم نمونه‌ای از آن را نقل می‌کند {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| [[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ]]}}﴾}} <ref> و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده؛ سوره قصص، آیه: ۷.</ref> به مادر [[موسی]]{{ع}} [[الهام]] کردیم که به کودک خود شیر بده، و یا در جای دیگر مادر [[موسی]]{{ع}} دلواپس و نگران سرنوشت فرزند دلبند خود است که ناگهان به او [[الهام]] می‌شود او را در میان جعبه‌ای بگذارد و آن را به روی آبهای نیل روانه کند و در سرنوشت او فکری نکند زیرا خداوند متعال می‌فرماید {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| [[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ]]}}﴾}} <ref> ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد؛ سوره قصص، آیه: ۷.</ref> همانا ما آنرا برمی‌گردانیم بسوی تو و قرار می‌دهیم او را [[موسی]]{{ع}} از مرسلین و انبیاء الهی کسانی که برگزیدگان خداوند که دارای روح پاک و بی‌آلایشی هستند و از تقوا و پرهیزگاری سهم والایی دارند، گاهی مشمول چنین الطاف الهی می‌شوند. این‌ها طرق و راه‌هایی است که پیامبران و پیشوایان معصوم{{عم}} و بندگان متقی و پرهیزگار را از امور پنهان از حس آگاه می‌سازد»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87)  علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص ۷]</ref>.
::::::«گاهی برخی حقایق و امور پنهان از حس بر ضمیر "قلب" القاء می‌گردد، ناگهان فضای روح آنچنان روشن که یقین پیدا می‌کند که آنچه را دریافت نموده است صحیح و پا برجاست. [[الهام]] در لغت به معنای القای مطلبی در نفس و جان است. بنا بر برخی تفاسیر [[الهام]] دارای معنای عام و خاص است. معنای خاص [[الهام]] ویژه اولیاء و اوصیاست که گاهی با واسطه و گاهی بدون واسطه می‌باشد. [[الهام]] با واسطه توسط صدایی که از شخص خارج می‌گردد و آنگاه شنیده و معنای مقصود از آن فهمیده می‌شود، صورت می‌پذیرد. این حالت، مانند رؤیا، در حالات اولیه انبیاء رخ می‌دهد و اهل حق آن را وحی خفی به شمار می‌آورند. اما [[الهام]] بدون واسطه عبارت است از القای معانی و حقایق در قلوب اولیاء از عالم غیب که ممکن است به صورت دفعی و ناگهانی باشد و ممکن است به تدریج صورت پذیرد. معنای عام [[الهام]] نیز گاهی با سبب و گاهی بدون سبب و نیز گاهی حقیقی و گاهی غیر حقیقی است. [[الهام]] حقیقی با سبب از راه تزکیه و تصفیه نفس به دست می‌آید. [[الهام]] غیرحقیقی و بدون سبب، برای افرادی که استعداد خاصی دارند، به مقتضای ویژگی‌های خاص نژادی و جغرافیایی حاصل می‌شود مانند براهمه، کشیشان و راهبان. قرآن کریم نمونه‌ای از آن را نقل می‌کند {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| [[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ]]}}﴾}} <ref> و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده؛ سوره قصص، آیه: ۷.</ref> به مادر [[موسی]]{{ع}} [[الهام]] کردیم که به کودک خود شیر بده، و یا در جای دیگر مادر [[موسی]]{{ع}} دلواپس و نگران سرنوشت فرزند دلبند خود است که ناگهان به او [[الهام]] می‌شود او را در میان جعبه‌ای بگذارد و آن را به روی آبهای نیل روانه کند و در سرنوشت او فکری نکند زیرا خداوند متعال می‌فرماید {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| [[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ]]}}﴾}} <ref> ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد؛ سوره قصص، آیه: ۷.</ref> همانا ما آنرا برمی‌گردانیم بسوی تو و قرار می‌دهیم او را [[موسی]]{{ع}} از مرسلین و انبیاء الهی کسانی که برگزیدگان خداوند که دارای روح پاک و بی‌آلایشی هستند و از تقوا و پرهیزگاری سهم والایی دارند، گاهی مشمول چنین الطاف الهی می‌شوند. این‌ها طرق و راه‌هایی است که پیامبران و پیشوایان معصوم{{عم}} و بندگان متقی و پرهیزگار را از امور پنهان از حس آگاه می‌سازد»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87)  علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص ۷]</ref>.
::::::«داستان [[حضرت مریم]]، مادر موسی ، و ساره، همسر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} که هرسه از زنان بزرگوار تاریخ هستند، نمونه‌های روشنی است که نشان می‌دهد، خداوند به برخی از غیر پیامبران نیز از امور پنهان آینده خبر داده بود. خداوندی که آگاه به غیب است، در صورتی که نیاز باشد، به دیگر برگزیدگان خود نیز همانند پیامبران از حقایق پنهان، خبر می‌دهد. در قرآن کریم آمده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ }}﴾}} <ref> و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد؛ سوره قصص، آیه: ۷.</ref>. خبر از بازگشت [[موسی]]{{ع}} به دامن مادرش و [[نبوت]] آن حضرت، اخباری شگرف است که به مادرش [[الهام]] شد. و همچنین قرآن کریم در آیاتی از سخن گفتن فرشتگان با [[حضرت مریم]]{{س}} و بشارت دادن او به [[حضرت عیسی]]{{ع}} سخن گفته است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ }}﴾}} <ref> آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۵.</ref>. نمونه دیگر خبر دادن از آینده، گفت و گوی فرشتگان با [[حضرت ساره]]{{س}}، همسر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} است که فرشتگان به او و [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} بشارت فرزند دار شدن دادند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِن وَرَاء إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَاْ عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ }}﴾}} <ref> و همسر او، ایستاده بود و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم؛ گفت: وای بر من! آیا من می‌زایم در حالی که من زنی پیرم و این هم شوهرم که پیر است؟ بی‌گمان این چیزی شگرف است!گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند استسوره هود، آیه: ۷۱ - ۷۳.</ref> نمونه‌های یاد شده، برخی از نمونه‌های علم به آینده است که در موارد خاص، خداوند متعال به طور ویژه به برخی از غیر پیامبران عطا کرده است. روشن است که در این مسأله فرقی بین خبر از گذشته یا آینده نیست. بنابراین می‌توان گفت خداوند متعال اگر صلاح بداند برگزیدگان خود از غیر پیامبران را نیز از علوم گذشته یا آینده آگاه می‌سازد»<ref>[[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایان‌نامه)| علم غیب از دیدگاه فریقین]]؛ ص۲۶.</ref>.
::::::«داستان [[حضرت مریم]]، مادر موسی ، و ساره، همسر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} که هرسه از زنان بزرگوار تاریخ هستند، نمونه‌های روشنی است که نشان می‌دهد، خداوند به برخی از غیر پیامبران نیز از امور پنهان آینده خبر داده بود. خداوندی که آگاه به غیب است، در صورتی که نیاز باشد، به دیگر برگزیدگان خود نیز همانند پیامبران از حقایق پنهان، خبر می‌دهد. در قرآن کریم آمده است: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ }}﴾}} <ref> و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد؛ سوره قصص، آیه: ۷.</ref>. خبر از بازگشت [[موسی]]{{ع}} به دامن مادرش و [[نبوت]] آن حضرت، اخباری شگرف است که به مادرش [[الهام]] شد. و همچنین قرآن کریم در آیاتی از سخن گفتن فرشتگان با [[حضرت مریم]]{{س}} و بشارت دادن او به [[حضرت عیسی]]{{ع}} سخن گفته است: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| إِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ }}﴾}} <ref> آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۵.</ref>. نمونه دیگر خبر دادن از آینده، گفت و گوی فرشتگان با [[حضرت ساره]]{{س}}، همسر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} است که فرشتگان به او و [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} بشارت فرزند دار شدن دادند: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِن وَرَاء إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَاْ عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ }}﴾}} <ref> و همسر او، ایستاده بود و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم؛ گفت: وای بر من! آیا من می‌زایم در حالی که من زنی پیرم و این هم شوهرم که پیر است؟ بی‌گمان این چیزی شگرف است!گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند استسوره هود، آیه: ۷۱ - ۷۳.</ref> نمونه‌های یاد شده، برخی از نمونه‌های علم به آینده است که در موارد خاص، خداوند متعال به طور ویژه به برخی از غیر پیامبران عطا کرده است. روشن است که در این مسأله فرقی بین خبر از گذشته یا آینده نیست. بنابراین می‌توان گفت خداوند متعال اگر صلاح بداند برگزیدگان خود از غیر پیامبران را نیز از علوم گذشته یا آینده آگاه می‌سازد»<ref>[[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایان‌نامه)| علم غیب از دیدگاه فریقین]]؛ ص۲۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:
[[پرونده:11793.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سیده رابیل]]]]
[[پرونده:11793.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سیده رابیل]]]]
خانم '''[[سیده رابیل]]''' در مقاله ''«[[جستاری در مسئله علم غیب (مقاله)|جستاری در مسئله علم غیب]]»'' این‌باره گفته‌ است:
خانم '''[[سیده رابیل]]''' در مقاله ''«[[جستاری در مسئله علم غیب (مقاله)|جستاری در مسئله علم غیب]]»'' این‌باره گفته‌ است:
::::::«زندگانی اولیاء الله حکایت از تحقق [[علم غیب]] برای غیر [[انبیا]] نیز دارد. اگر حتی حکایت های نقل شده دراین باره را نیز نپذیریم،‌ قرآن کریم به عنوان کلام تحریف نشده خداوند،‌ دلالت بر مدعای ما دارد، چرا که حضرت مریم، مادر [[حضرت موسی]]{{ع}} و یا آصف بن برخیا هیچکدام از انبیاء‌ الهی نبودند،‌ اما خداوند حکیم آنها را در مواردی آگاه به غیب کرده است. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ]]}}﴾}}<ref>به مادر [[موسی]]{{ع}} وحی کردیم که موسی را شیر بده پس هنگامی که بر او ترسناک شدی او را به دریا بینداز و نترس و محزون مباش ما او را به تو برمی‌گردانیم و او را از پیامبران مرسل قرار می دهیم؛ سوره قصص، آیه ۷.</ref> مطابق با این آیه می‌توان گفت که اولا وحی در این آیه همان الهام است که یکی از طرق دست یابی به غیب  است؛ ثانیا افزون بر آن،‌ بازگشت حضرت موسی به دامان مادر،‌ به مادر موسی اطلاع داده شد؛ ثالثا اینکه حضرت موسی در آینده به مقام رسالت می‌رسد،‌ نیز خبر دیگری بود که به مادر آن حضرت داده شد. خداوند متعال راجع به آصف بن برخیا نیز فرموده است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ]]}}﴾}}<ref>«کسی که نزد او علمی از کتاب بود گفت من قبل از آن که تو پلک چشمهایت را به هم بزنی تخت بلقیس را برایت حاضر می کنم»؛ سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>
::::::«زندگانی اولیاء الله حکایت از تحقق [[علم غیب]] برای غیر [[انبیا]] نیز دارد. اگر حتی حکایت های نقل شده دراین باره را نیز نپذیریم،‌ قرآن کریم به عنوان کلام تحریف نشده خداوند،‌ دلالت بر مدعای ما دارد، چرا که حضرت مریم، مادر [[حضرت موسی]]{{ع}} و یا آصف بن برخیا هیچکدام از انبیاء‌ الهی نبودند،‌ اما خداوند حکیم آنها را در مواردی آگاه به غیب کرده است. {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ]]}}﴾}}<ref>به مادر [[موسی]]{{ع}} وحی کردیم که موسی را شیر بده پس هنگامی که بر او ترسناک شدی او را به دریا بینداز و نترس و محزون مباش ما او را به تو برمی‌گردانیم و او را از پیامبران مرسل قرار می دهیم؛ سوره قصص، آیه ۷.</ref> مطابق با این آیه می‌توان گفت که اولا وحی در این آیه همان الهام است که یکی از طرق دست یابی به غیب  است؛ ثانیا افزون بر آن،‌ بازگشت حضرت موسی به دامان مادر،‌ به مادر موسی اطلاع داده شد؛ ثالثا اینکه حضرت موسی در آینده به مقام رسالت می‌رسد،‌ نیز خبر دیگری بود که به مادر آن حضرت داده شد. خداوند متعال راجع به آصف بن برخیا نیز فرموده است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ]]}}﴾}}<ref>«کسی که نزد او علمی از کتاب بود گفت من قبل از آن که تو پلک چشمهایت را به هم بزنی تخت بلقیس را برایت حاضر می کنم»؛ سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>
::::::پیش‌تر راجع به دلالت این آیه بر وجود علم غیب نزد آصف سخن گفتیم. حال باید گفت که بنابر اصل عدل که از اصول پنجگانه شیعه و نیز معتزله است،‌ می‌توان مدعی شد،‌ که ثبوت علم غیب منحصر به شخص آصف بن برخیا نیست،‌ بلکه خداوند حکیم،‌ هر کسی را که در کمالات سیر کرده و به مقامات والای انسانی دست یابد،‌ از امور غیبی آگاه می‌سازد. امامان معصوم شیعه،‌ که از بالاترین اولیاء الهی هستند،‌ مطابق با باورهای شیعه از جمله بهره‌مندان این علوم هستند. به روایاتی در این باره توجه کنید: [[امام باقر]]{{ع}} راجع به آصف در کلامی قریب به این مضمون فرمودند: خداوند ۷۳ اسم اعظم دارد که تنها یک حرف آن را به آصف داد و توانست تخت بلقیس را نزد سلیمان بیاورد و نزد ما امامان ۷۲ اسم از آن اسامی وجود دارد و تنها یک اسم آن در علم غیب خداوند وجود دارد که به ما داده نشده است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: هنگامی که امام بخواهد چیزی بداند،‌ خداوند او را آگاه می کند. از این روایات روشن می‌شود که امامان معصوم نیز به عنوان انسان‌های برگزیده خداوند،‌ عالم به غیب بوده‌اند»<ref>[http://intjz.net/maqalat/sh-elm%20ghib.html#_ednref11 جستاری در  مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآن‌پژوهی]</ref>.
::::::پیش‌تر راجع به دلالت این آیه بر وجود علم غیب نزد آصف سخن گفتیم. حال باید گفت که بنابر اصل عدل که از اصول پنجگانه شیعه و نیز معتزله است،‌ می‌توان مدعی شد،‌ که ثبوت علم غیب منحصر به شخص آصف بن برخیا نیست،‌ بلکه خداوند حکیم،‌ هر کسی را که در کمالات سیر کرده و به مقامات والای انسانی دست یابد،‌ از امور غیبی آگاه می‌سازد. امامان معصوم شیعه،‌ که از بالاترین اولیاء الهی هستند،‌ مطابق با باورهای شیعه از جمله بهره‌مندان این علوم هستند. به روایاتی در این باره توجه کنید: [[امام باقر]]{{ع}} راجع به آصف در کلامی قریب به این مضمون فرمودند: خداوند ۷۳ اسم اعظم دارد که تنها یک حرف آن را به آصف داد و توانست تخت بلقیس را نزد سلیمان بیاورد و نزد ما امامان ۷۲ اسم از آن اسامی وجود دارد و تنها یک اسم آن در علم غیب خداوند وجود دارد که به ما داده نشده است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: هنگامی که امام بخواهد چیزی بداند،‌ خداوند او را آگاه می کند. از این روایات روشن می‌شود که امامان معصوم نیز به عنوان انسان‌های برگزیده خداوند،‌ عالم به غیب بوده‌اند»<ref>[http://intjz.net/maqalat/sh-elm%20ghib.html#_ednref11 جستاری در  مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآن‌پژوهی]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}