۳۳٬۷۴۹
ویرایش
(←پانویس) |
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
*به طور کلی آنچه را که مفسران، با استفاده از سیاق آیه هفتم سوره آل عمران، در تعریف محکم و متشابه بیان کردهاند میتوان در دو دیدگاه عمده به شرح زیر خلاصه کرد: | *به طور کلی آنچه را که مفسران، با استفاده از سیاق آیه هفتم سوره آل عمران، در تعریف محکم و متشابه بیان کردهاند میتوان در دو دیدگاه عمده به شرح زیر خلاصه کرد: | ||
# '''اِحکام و تشابه، وصفی برای الفاظ:''' میتوان گفت که بیشتر مفسرانی که به تفسیر اجتهادی قرآن گرایش دارند و تفسیر را در تفسیر روایی منحصر نمیدانند، به این دیدگاه گرایش دارند. اصولیان نیز در مباحث الفاظ اصول فقه چنین دیدگاهی دارند. [[فخر رازی]] در تفسیر کبیر این دیدگاه را به خوبی تبیین کرده و آن را دیدگاه بیشتر محققان دانسته است. او چنین میگوید: لفظی که برای معنایی وضع شده است یا در آن، احتمال معنای دیگری هم میرود و یا خیر. اگر در آن معنای دیگری محتمل نباشد، به آن نص میگویند. اما در صورتی که در آن احتمال معنای دیگری هم وجود داشته باشد، دو حالت پیش میآید، یا یکی از آن دو معنای محتمل بر دیگری رجحان دارد که در این صورت، لفظ را نسبت به معنای راجح، ظاهر؛ و نسبت به معنای مرجوح، مؤوّل مینامند. یا اینکه هیچ کدام از آن دو معنای محتمل بر دیگری رجحان ندارد، که در این صورت، لفظ را نسبت به هر یک از آن معانی، مجمل میگویند. بنا بر این، لفظ نسبت به معنا یا نص یا ظاهر یا مجمل و یا مؤوّل است. بنا بر این، نص و ظاهر محکم؛ و مجمل و مؤوّل متشابه هستند<ref>ر. ک: التفسیر الکبیر و مفاتیح الغیب، فخر رازی، بیروت، دار الفکر، ۱۹۹۵ م، ج ۴، ص ۱۸۲.</ref>.[[میرزای قمی]]، از اصولیان برجسته شیعه، نیز اِحکام و تشابه را در کیفیت دلالت لفظ بر معنا میداند و محکمات را اعم از نصوص و ظواهر قرآن دانسته و آنچه را که دلالتش بر معنا قطعی یا ظاهر نباشد، متشابه دانسته است <ref>ر. ک: قوانین الأصول، میرزای قمی، چاپ سنگی، ص ۱۶۷ ـ ۱۶۳ (بحث در بارۀ کتاب).</ref>. برخی از قرآنپژوهان معاصر، مانند [[صبحی صالح]]، نیز بر همین عقیدهاند. [[صبحی صالح]] میگوید:گرچه آرای گوناگونی در تعریف محکم و متشابه بیان شده است، اما در نهایت همه این آرا به این امر بر میگردد که محکم آن چیزی است که به وضوح بر معنایش دلالت میکند و در آن هیچ خفایی وجود ندارد و متشابه آن است که دلالت راجحی بر معنایش ندارد. بنا بر این، محکم شامل نص و ظاهر و متشابه شامل الفاظ مجمل، مؤوّل و مشکل است <ref>مباحثٌ فی علوم القرآن، صبحی صالح، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۷۴ م، ص ۲۸۲.</ref>. | # '''اِحکام و تشابه، وصفی برای الفاظ:''' میتوان گفت که بیشتر مفسرانی که به تفسیر اجتهادی قرآن گرایش دارند و تفسیر را در تفسیر روایی منحصر نمیدانند، به این دیدگاه گرایش دارند. اصولیان نیز در مباحث الفاظ اصول فقه چنین دیدگاهی دارند. [[فخر رازی]] در تفسیر کبیر این دیدگاه را به خوبی تبیین کرده و آن را دیدگاه بیشتر محققان دانسته است. او چنین میگوید: لفظی که برای معنایی وضع شده است یا در آن، احتمال معنای دیگری هم میرود و یا خیر. اگر در آن معنای دیگری محتمل نباشد، به آن نص میگویند. اما در صورتی که در آن احتمال معنای دیگری هم وجود داشته باشد، دو حالت پیش میآید، یا یکی از آن دو معنای محتمل بر دیگری رجحان دارد که در این صورت، لفظ را نسبت به معنای راجح، ظاهر؛ و نسبت به معنای مرجوح، مؤوّل مینامند. یا اینکه هیچ کدام از آن دو معنای محتمل بر دیگری رجحان ندارد، که در این صورت، لفظ را نسبت به هر یک از آن معانی، مجمل میگویند. بنا بر این، لفظ نسبت به معنا یا نص یا ظاهر یا مجمل و یا مؤوّل است. بنا بر این، نص و ظاهر محکم؛ و مجمل و مؤوّل متشابه هستند<ref>ر. ک: التفسیر الکبیر و مفاتیح الغیب، فخر رازی، بیروت، دار الفکر، ۱۹۹۵ م، ج ۴، ص ۱۸۲.</ref>.[[میرزای قمی]]، از اصولیان برجسته شیعه، نیز اِحکام و تشابه را در کیفیت دلالت لفظ بر معنا میداند و محکمات را اعم از نصوص و ظواهر قرآن دانسته و آنچه را که دلالتش بر معنا قطعی یا ظاهر نباشد، متشابه دانسته است <ref>ر. ک: قوانین الأصول، میرزای قمی، چاپ سنگی، ص ۱۶۷ ـ ۱۶۳ (بحث در بارۀ کتاب).</ref>. برخی از قرآنپژوهان معاصر، مانند [[صبحی صالح]]، نیز بر همین عقیدهاند. [[صبحی صالح]] میگوید:گرچه آرای گوناگونی در تعریف محکم و متشابه بیان شده است، اما در نهایت همه این آرا به این امر بر میگردد که محکم آن چیزی است که به وضوح بر معنایش دلالت میکند و در آن هیچ خفایی وجود ندارد و متشابه آن است که دلالت راجحی بر معنایش ندارد. بنا بر این، محکم شامل نص و ظاهر و متشابه شامل الفاظ مجمل، مؤوّل و مشکل است <ref>مباحثٌ فی علوم القرآن، صبحی صالح، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۷۴ م، ص ۲۸۲.</ref>. | ||
#'''اِحکام و تشابه، وصفی برای معانی:'''این دیدگاه بیش از آنکه به الفاظ، قابلیت و فقدان قابلیت آنها برای پذیرش معانی مختلف بنگرد به معانی، قابلیت و فقدان قابلیت آنها برای ایجاد شبهه و فتنهانگیزی در بین مردم میاندیشد. بنا بر این، مطابق این دیدگاه، هر آیهای که الفاظش در دلالت بر معنا دچار مشکل باشد و در دلالت آن نوعی ابهام یا اجمال باشد، آیه متشابه نخواهد بود. همچنین محکم و متشابه به الفاظ اختصاص نخواهد داشت، بلکه شامل ترکیبها و نسبتهای موجود در جملهها نیز خواهد شد؛ به عنوان مثال در عبارت {{عربی|اندازه= | #'''اِحکام و تشابه، وصفی برای معانی:'''این دیدگاه بیش از آنکه به الفاظ، قابلیت و فقدان قابلیت آنها برای پذیرش معانی مختلف بنگرد به معانی، قابلیت و فقدان قابلیت آنها برای ایجاد شبهه و فتنهانگیزی در بین مردم میاندیشد. بنا بر این، مطابق این دیدگاه، هر آیهای که الفاظش در دلالت بر معنا دچار مشکل باشد و در دلالت آن نوعی ابهام یا اجمال باشد، آیه متشابه نخواهد بود. همچنین محکم و متشابه به الفاظ اختصاص نخواهد داشت، بلکه شامل ترکیبها و نسبتهای موجود در جملهها نیز خواهد شد؛ به عنوان مثال در عبارت {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|جاءَ رَبُّك}}﴾}} هیچ اجمال و ابهامی در معنای {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|جاءَ}}﴾}} و {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|رَبُّك}}﴾}} وجود ندارد، بلکه نسبت دادنِ "آمدن" به پروردگار است که دارای تشابه است. *از میان مفسران گرچه میتوان افرادی را یافت که به این دیدگاه نزدیکاند، اما باید گفت که هیچ کدام مانند [[علامه طباطبایی|علامه سید محمد حسین طباطبایی]] به صراحت و وضوح به تبیین این نظریه و آثار و نتایج آن نپرداختهاند. ایشان در این باره چنین مینویسند:آیات محکم بیانگر یک مدلول و معنا است و در آن معنا به قدری صراحت و إتقان دارد که هیچ عارف به کلامی در آن شک نمیکند و به اشتباه نمیافتد. این آیات در بر دارنده اصول مسلم قرآن است؛ اصول مسلّمی از قبیل وجود صانع و یگانگی او، بعثت انبیا و تشریع احکام و معاد. آیات متشابه آیاتی است که بین چند معنا مشتبه است و باصراحت میدانیم که تنها یکی از آن معانی مراد است، اما خواننده در این که کدام یک از آن معانی، مقصود است، شک و تردید میکند. اما میدانیم که آن معنای واحدی که مقصود خدای تعالی است، با اصول مسلّم قرآن بیگانه نیست. بنا بر این، معنای آیات متشابه به وسیله آیات دسته قبل روشن میگردد و نیز روشن میشود که قرآن، خود مفسر خویش است و بعضی از آیاتش اصل و مرجع بعضی دیگر است<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۲۱ ـ ۲۲.</ref>. | ||
*ایشان در ردِّ این نظریه که اِحکام و تشابه وصف الفاظ و دلالت لفظی است، چنین میگویند:"آیه شریف<ref>{{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}﴾}} اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد؛ سوره آل عمران، آیه:۷.</ref>، آیات محکم را مرجعی برای بیانگری آیات متشابه دانسته است و معلوم است که غرابت لفظ و امثال آن با مراجعه به آیات محکم از بین نمیرود و روشنی دلالت محکمات با غرابت الفاظ متشابه ارتباطی ندارد، بلکه برای گرهگشایی این گونه الفاظ، مرجع دیگری هست، که باید به آنجا مراجعه شود و آن همان علم لغت است و نیز آیه مورد بحث یکی از نشانههای متشابهات را این دانسته که اگر کسی آن را پیروی کند، فقط به منظور فتنهانگیزی پیروی کرده است و جز این هیچ انگیره دیگری نمیتواند داشته باشد و نیز میدانیم که پیروی عام بدون مراجعه به خاص و پیروی مطلق بدون مراجعه به مقیّد و همچنین پیروی لفظ غریب بدون مراجعه به کتابهای لغت، عملی است که با طریقه اهل هر زبان مخالف است و قریحه هیچ اهل زبانی اجازه چنین کاری را نمیدهد و اگر کسی چنین کند، همه اهل زبان او را تخطئه میکنند. پس او نمیتواند منشأ فتنه در بین آنان بشود؛ زیرا اهل لسان با او همکاری نخواهند کرد. پس از همین جا میفهمیم که منظور از متشابه، الفاظ غریب و امثال آن، مانند مجمل و مشکل و مؤوّل، نیست<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۴۰ ـ ۴۱.</ref>. | *ایشان در ردِّ این نظریه که اِحکام و تشابه وصف الفاظ و دلالت لفظی است، چنین میگویند:"آیه شریف<ref>{{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}﴾}} اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد؛ سوره آل عمران، آیه:۷.</ref>، آیات محکم را مرجعی برای بیانگری آیات متشابه دانسته است و معلوم است که غرابت لفظ و امثال آن با مراجعه به آیات محکم از بین نمیرود و روشنی دلالت محکمات با غرابت الفاظ متشابه ارتباطی ندارد، بلکه برای گرهگشایی این گونه الفاظ، مرجع دیگری هست، که باید به آنجا مراجعه شود و آن همان علم لغت است و نیز آیه مورد بحث یکی از نشانههای متشابهات را این دانسته که اگر کسی آن را پیروی کند، فقط به منظور فتنهانگیزی پیروی کرده است و جز این هیچ انگیره دیگری نمیتواند داشته باشد و نیز میدانیم که پیروی عام بدون مراجعه به خاص و پیروی مطلق بدون مراجعه به مقیّد و همچنین پیروی لفظ غریب بدون مراجعه به کتابهای لغت، عملی است که با طریقه اهل هر زبان مخالف است و قریحه هیچ اهل زبانی اجازه چنین کاری را نمیدهد و اگر کسی چنین کند، همه اهل زبان او را تخطئه میکنند. پس او نمیتواند منشأ فتنه در بین آنان بشود؛ زیرا اهل لسان با او همکاری نخواهند کرد. پس از همین جا میفهمیم که منظور از متشابه، الفاظ غریب و امثال آن، مانند مجمل و مشکل و مؤوّل، نیست<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۴۰ ـ ۴۱.</ref>. | ||
*[[علامه طباطبایی]] پس از گزارش شانزده قول در تعریف محکم و متشابه و بیان اشکالات تکتک آنها، با استناد به سیاق آیه هفتم سوره آل عمران چنین نتیجه میگیرد: آنچه از آیه شریف به روشنی ظاهر میشود، خلاف همه اقوالی است که در تعریف محکم و متشابه گفتهاند؛ چون آیه در معنای متشابه این ظهور را دارد که متشابه، آن آیهای است که اولاً دلالت بر معنا داشته باشد و ثانیاً معنایی که میرساند محل شک و تردید باشد، نه لفظ آیه، تا از راه قواعد و طرق معمول نزد اهل زبان تردیدی که از ناحیه لفظ ایجاد شده است، برطرف شود؛ مثلاً اگر لفظ عام است به مخصص آن ارجاع دهد، یا اگر مطلق است به مقیدش برگرداند و یا به نحوی دیگر لفظ را روشن و بدون تردید سازد، بلکه همان طور که گفتیم آیه مورد بحث آن آیهای را متشابه میداند که معنایش مردّد و با آیات دیگر ناسازگار باشد. آیاتی که محکم و بدون تردید است، معنای آیات متشابه را بیان میکند و معلوم است که هیچ آیهای چنین وضعی ندارد، مگر وقتی که برای فهم مردم عامی و ساده معنایی مألوف و مأنوس داشته باشد، معنایی که اینگونه ذهنهای ساده فوراً تصدیقش کند و یا تأویلی که برایش ارائه میدهند، در نظر مردمِ کماطلاع و ضعیف الإدراک به ذهن نزدیکتر باشد. | *[[علامه طباطبایی]] پس از گزارش شانزده قول در تعریف محکم و متشابه و بیان اشکالات تکتک آنها، با استناد به سیاق آیه هفتم سوره آل عمران چنین نتیجه میگیرد: آنچه از آیه شریف به روشنی ظاهر میشود، خلاف همه اقوالی است که در تعریف محکم و متشابه گفتهاند؛ چون آیه در معنای متشابه این ظهور را دارد که متشابه، آن آیهای است که اولاً دلالت بر معنا داشته باشد و ثانیاً معنایی که میرساند محل شک و تردید باشد، نه لفظ آیه، تا از راه قواعد و طرق معمول نزد اهل زبان تردیدی که از ناحیه لفظ ایجاد شده است، برطرف شود؛ مثلاً اگر لفظ عام است به مخصص آن ارجاع دهد، یا اگر مطلق است به مقیدش برگرداند و یا به نحوی دیگر لفظ را روشن و بدون تردید سازد، بلکه همان طور که گفتیم آیه مورد بحث آن آیهای را متشابه میداند که معنایش مردّد و با آیات دیگر ناسازگار باشد. آیاتی که محکم و بدون تردید است، معنای آیات متشابه را بیان میکند و معلوم است که هیچ آیهای چنین وضعی ندارد، مگر وقتی که برای فهم مردم عامی و ساده معنایی مألوف و مأنوس داشته باشد، معنایی که اینگونه ذهنهای ساده فوراً تصدیقش کند و یا تأویلی که برایش ارائه میدهند، در نظر مردمِ کماطلاع و ضعیف الإدراک به ذهن نزدیکتر باشد. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
*همچنین در باره احکام دین، طایفهای بر این باور بودند که هدف از تشریع احکام، ایجاد راهی برای وصال بندگان به خدا است، پس اگر برای رسیدن به خدا راهی نزدیکتر پیدا شود، هر راهی که باشد، باید آن راه را پیمود؛ چرا که مقصود، تنها و تنها، وصول به حق است. دستهای دیگر معتقدند که به طور کلی تکلیف به واجبات و ترک محرمات، برای رسیدن به کمال است و معنا ندارد که این تکالیف با رسیدن انسان به حق و کمال، باز هم بر ذمّه او باقی بماند. با اینکه ما میدانیم در عهد [[رسول خدا]]{{صل}} احکام، فرائض، حدود و سایر سیاستهای اسلامی به اعتبار خود باقی بود و هیچ یک از مسلمانان، به این بهانه که به حق واصل شده یا به کمال رسیده است، از آن مستثنا نبوده است<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۴۱ ـ ۴۲.</ref>. | *همچنین در باره احکام دین، طایفهای بر این باور بودند که هدف از تشریع احکام، ایجاد راهی برای وصال بندگان به خدا است، پس اگر برای رسیدن به خدا راهی نزدیکتر پیدا شود، هر راهی که باشد، باید آن راه را پیمود؛ چرا که مقصود، تنها و تنها، وصول به حق است. دستهای دیگر معتقدند که به طور کلی تکلیف به واجبات و ترک محرمات، برای رسیدن به کمال است و معنا ندارد که این تکالیف با رسیدن انسان به حق و کمال، باز هم بر ذمّه او باقی بماند. با اینکه ما میدانیم در عهد [[رسول خدا]]{{صل}} احکام، فرائض، حدود و سایر سیاستهای اسلامی به اعتبار خود باقی بود و هیچ یک از مسلمانان، به این بهانه که به حق واصل شده یا به کمال رسیده است، از آن مستثنا نبوده است<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۴۱ ـ ۴۲.</ref>. | ||
*از نویسندگان معاصر که بر دیدگاه [[علامه طباطبایی]] است و به تبیین آن پرداخته، [[محمد هادی معرفت]] است. او در بیان محکم و متشابه چنین میگوید:اِحکام به معنای استوار بودن گفتار یا کرداری است که راه خلل و شبهه در آن بسته باشد، در مقابلِ آن، متشابه قرار دارد؛ چنانچه گفتار یا کرداری، بر اثر احتمالاتی چند، شبهه برانگیز باشد و مقصود پنهان گردد، آن را متشابه گویند. برخی آیات، بر اثر وجوه محتمل، ظاهری شبههانگیز به خود یافته، دستخوش کج اندیشان قرارگرفتهاند تا با تأویل آنها مایه فتنه گردند و مردم سادهلوح را از راه به در برند. بنا بر این، وجه تسمیه این آیات به متشابه آن است که مایه شبهه و گاه دستآویزی برای فتنه جویان گردیده است<ref>ر. ک: علوم قرآنی، محمد هادی معرفت، قم، مؤسسۀ فرهنگی التمهید، چاپ چهارم، ۱۳۸۱ ش، ص ۲۷۳ـ ۲۷۱.</ref>. نویسنده مذکور، بر خلاف دیدگاه اول، هر گونه ابهام و اجمال را مساوی با تشابه نمیداند، بلکه رابطه بین تشابه و ابهام را از نوع عموم و خصوص من وجه میداند <ref>ر. ک: التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، قم، مرکز مدیریت حوزۀ علمیۀ قم، ۱۴۰۹ ﻫ، ج ۳، ص ۱۲ ـ ۹.</ref>. | *از نویسندگان معاصر که بر دیدگاه [[علامه طباطبایی]] است و به تبیین آن پرداخته، [[محمد هادی معرفت]] است. او در بیان محکم و متشابه چنین میگوید:اِحکام به معنای استوار بودن گفتار یا کرداری است که راه خلل و شبهه در آن بسته باشد، در مقابلِ آن، متشابه قرار دارد؛ چنانچه گفتار یا کرداری، بر اثر احتمالاتی چند، شبهه برانگیز باشد و مقصود پنهان گردد، آن را متشابه گویند. برخی آیات، بر اثر وجوه محتمل، ظاهری شبههانگیز به خود یافته، دستخوش کج اندیشان قرارگرفتهاند تا با تأویل آنها مایه فتنه گردند و مردم سادهلوح را از راه به در برند. بنا بر این، وجه تسمیه این آیات به متشابه آن است که مایه شبهه و گاه دستآویزی برای فتنه جویان گردیده است<ref>ر. ک: علوم قرآنی، محمد هادی معرفت، قم، مؤسسۀ فرهنگی التمهید، چاپ چهارم، ۱۳۸۱ ش، ص ۲۷۳ـ ۲۷۱.</ref>. نویسنده مذکور، بر خلاف دیدگاه اول، هر گونه ابهام و اجمال را مساوی با تشابه نمیداند، بلکه رابطه بین تشابه و ابهام را از نوع عموم و خصوص من وجه میداند <ref>ر. ک: التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، قم، مرکز مدیریت حوزۀ علمیۀ قم، ۱۴۰۹ ﻫ، ج ۳، ص ۱۲ ـ ۹.</ref>. | ||
*ناگفته نماند که برخی از اصولیان [[اهل سنت]] نیز در تعریف محکم، از دیدگاه مشهور در اصول، که محکم را اعم از نص و ظاهر میداند، فاصله گرفته و آن را اخص از نص دانستهاند. آنان در تعریف محکم گفتهاند:محکم، در اصطلاح، به لفظ یا عبارتی از قرآن گفته میشود که بر مقصود اصلی خداوند دلالت داشته و دلالت آن به قدری واضح باشد که احتمال تأویل و نسخ در آن راه نداشته باشد؛ مانند:{{عربی|اندازه= | *ناگفته نماند که برخی از اصولیان [[اهل سنت]] نیز در تعریف محکم، از دیدگاه مشهور در اصول، که محکم را اعم از نص و ظاهر میداند، فاصله گرفته و آن را اخص از نص دانستهاند. آنان در تعریف محکم گفتهاند:محکم، در اصطلاح، به لفظ یا عبارتی از قرآن گفته میشود که بر مقصود اصلی خداوند دلالت داشته و دلالت آن به قدری واضح باشد که احتمال تأویل و نسخ در آن راه نداشته باشد؛ مانند:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}﴾}}<ref> خداوند برای هر کس از بندگانش که (خود) بخواهد روزی را فراخ یا تنگ میدارد. بیگمان خداوند به هر چیزی داناست ؛ سوره عنکبوت، آیه:۶۲.</ref><ref> اصول السرخسی، محمد بن احمد سرخسی، بیروت، دار المعرفه، ۱۹۵۱ م، ج ۱، ص ۱۶۶ ـ ۱۶۵.</ref>. تفاوت محکم با نصّ آن است که در نصّ، احتمال آن که آن متن در عهد [[رسول خدا]]{{صل}} نسخ شده باشد، وجود دارد، اما این احتمال در باره محکم منتفی است<ref>المناهج الأصولیه فی الإجتهاد بالرأی فی التشریع الإسلامی، فتحی درینی، دمشق، الشرکة المتحدة للتوزیع، ۱۴۰۵ م، ص ۶۱.</ref>. | ||
*مواردی که این گروه از اصولیان آنها را ذیل عنوان آیات محکم معرفی کردهاند، تقریباً همان چیزی است که در نظریه [[علامه طباطبایی]] از آن با نام اصول مسلم قرآن یاد شده است. بنا بر این، مهمترین آیات محکم از دیدگاه این اصولیان به شرح زیر است: | *مواردی که این گروه از اصولیان آنها را ذیل عنوان آیات محکم معرفی کردهاند، تقریباً همان چیزی است که در نظریه [[علامه طباطبایی]] از آن با نام اصول مسلم قرآن یاد شده است. بنا بر این، مهمترین آیات محکم از دیدگاه این اصولیان به شرح زیر است: | ||
#آیاتی که بر اصول و قواعد اساسی دین دلالت داشته باشد، به نحوی که در گذر زمان، دستخوش دگرگونی نگردد؛ مانند: ایمان به خدا، فرشتگان، کتب آسمانی، روز قیامت و..... <ref>در این مورد آیات فراوانی وجود دارد که برای نمونه میتوان به آیات ۷ سورۀ حدید و ۱۷۷ سورۀ بقره اشاره کرد.</ref> | #آیاتی که بر اصول و قواعد اساسی دین دلالت داشته باشد، به نحوی که در گذر زمان، دستخوش دگرگونی نگردد؛ مانند: ایمان به خدا، فرشتگان، کتب آسمانی، روز قیامت و..... <ref>در این مورد آیات فراوانی وجود دارد که برای نمونه میتوان به آیات ۷ سورۀ حدید و ۱۷۷ سورۀ بقره اشاره کرد.</ref> | ||
#آیاتی که دال بر اصول و قواعد کلی اخلاق و فضایل انسانی و با فطرت مطابق باشد و عقل به حُسن آنها حکم کند؛ مانند: {{عربی|اندازه= | #آیاتی که دال بر اصول و قواعد کلی اخلاق و فضایل انسانی و با فطرت مطابق باشد و عقل به حُسن آنها حکم کند؛ مانند: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ}}﴾}}<ref> به پیمان وفا کنید؛ سوره اسراء، آیه:۳۴.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاء ذِي الْقُرْبَى}}﴾}}<ref> به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان میدهد؛ سوره نحل، آیه:۹۰.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا}}﴾}}<ref> خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحب آنها باز گردانید؛ سوره نساء، آیه:۵۸.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا}}﴾}}<ref>«و به آدمی سپردهایم که به پدر و مادرش نیکی کند»؛ سوره احقاف، آیه:۱۵.</ref>. | ||
#آیاتی که بر قبح و زشتی رذایل اخلاقی، چون ظلم، خیانت و غیره دلالت دارد؛ مانند: {{عربی|اندازه= | #آیاتی که بر قبح و زشتی رذایل اخلاقی، چون ظلم، خیانت و غیره دلالت دارد؛ مانند: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا}}﴾}}<ref>«و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید؛ اگر هر یک از آن دو یا هر دو، نزد تو به پیری رسند به آنان اف مگو و بر آنها بانگ مزن و با ایشان سخن به نکویی بگوی»؛ سوره اسراء، آیه:۲۳.</ref> و {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَخُونُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِكُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانتهای خود دانسته خیانت نورزید؛ سوره انفال، آیه:۲۷.</ref> | ||
#آیاتی که از گذشته یا آینده خبر میدهد؛ مانند: اخبار اُمتها و پیامبران گذشته، اخبار مربوط به امور آینده، اخبار اهل بهشت و جهنم و...<ref>برای نمونه میتوان به آیات ۲۳ سوره آل عمران و ۷۶، ۷۷، ۷۸، ۸۵، ۸۶ و ۸۷ سورۀ انعام اشاره کرد.</ref> | #آیاتی که از گذشته یا آینده خبر میدهد؛ مانند: اخبار اُمتها و پیامبران گذشته، اخبار مربوط به امور آینده، اخبار اهل بهشت و جهنم و...<ref>برای نمونه میتوان به آیات ۲۳ سوره آل عمران و ۷۶، ۷۷، ۷۸، ۸۵، ۸۶ و ۸۷ سورۀ انعام اشاره کرد.</ref> | ||
#آیاتی که سبک تعبیر آنها از دوام و پایداری حکم آنها حکایت کند؛ مانند: {{عربی|اندازه= | #آیاتی که سبک تعبیر آنها از دوام و پایداری حکم آنها حکایت کند؛ مانند: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَلا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا}}﴾}}<ref> وهرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید؛ سوره احزاب، آیه:۵۳.</ref> که لفظ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|أَبَدًا}}﴾}} در این آیه، راه را بر هر گونه تأویل یا نسخ میبندد<ref>المناهج الأصولیه فی الإجتهاد بالرأی فی التشریع الإسلامی، فتحی درینی، دمشق، الشرکة المتحدة للتوزیع، ۱۴۰۵ م، ص ۶۱.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۱۵۹ - ۱۶۴.</ref>. | ||
==جایگاه بحث محکم و متشابه در قرآن== | ==جایگاه بحث محکم و متشابه در قرآن== | ||
*در دو آیه از قرآن، وصف اِحکام و در دو آیه وصف تشابه برای قرآن آمده است؛ در آیه نخست از سوره هود تمام قرآن به عنوان کتاب آسمانی متصف به صفت محکم شده است: {{عربی|اندازه= | *در دو آیه از قرآن، وصف اِحکام و در دو آیه وصف تشابه برای قرآن آمده است؛ در آیه نخست از سوره هود تمام قرآن به عنوان کتاب آسمانی متصف به صفت محکم شده است: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|الر كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ}}﴾}}<ref> الف، لام، را؛ (این) کتابی است که آیاتش استواری یافته سپس از سوی فرزانهای آگاه آشکار شده است؛ سوره هود، آیه:۱.</ref> و در سوره زمر تمام کتاب متصف به صفت متشابه شده است:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاء وَمَن يُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ}}﴾}}<ref>«خداوند است که بهترین گفتار را (به گونه) کتابی (با آیاتی) همانند دوگانه (یعنی مکرّر) فرو فرستاده است؛ پوستهای آنان که از پروردگار خویش میهراسند از آن به لرزه میافتد سپس با یاد خداوند پوستها و دلهاشان نرم میشود؛ این رهنمود خداوند است که با آن هر که را بخواهد راهنمایی میکند و هر که را گمراه گذارد رهنمونی نخواهد داشت»؛ سوره زمر، آیه:۲۳.</ref> | ||
*این در حالی است که در سوره آل عمران به صراحت آمده است که برخی از آیات قرآن محکم و برخی دیگر متشابه است:{{عربی|اندازه= | *این در حالی است که در سوره آل عمران به صراحت آمده است که برخی از آیات قرآن محکم و برخی دیگر متشابه است:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}﴾}}<ref>«اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد»؛ سوره آل عمران، آیه:۷.</ref> | ||
*تمامی مفسران و دانشمندان علوم قرآن بر این امر اتفاق نظر دارند که اِحکام و تشابهی که در سورههای هود و زمر در وصف کل قرآن آمده است، با اِحکام و تشابهی که در سوره آل عمران در وصف آیات قرآن آمده است، متفاوتاند<ref>مناهل العرفان فی علوم القرآن، زرقانی، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی، ۱۹۹۱ م، ج ۲، ص ۱۶۷.</ref>. در آیه هفتم آل عمران کلمه محکمات در مقابل متشابهات قرار گرفته است، بنا بر این مطابق این آیه آن دسته از آیات که محکم است، متشابه نیست و آن دسته که متشابه است، محکم نیست. | *تمامی مفسران و دانشمندان علوم قرآن بر این امر اتفاق نظر دارند که اِحکام و تشابهی که در سورههای هود و زمر در وصف کل قرآن آمده است، با اِحکام و تشابهی که در سوره آل عمران در وصف آیات قرآن آمده است، متفاوتاند<ref>مناهل العرفان فی علوم القرآن، زرقانی، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی، ۱۹۹۱ م، ج ۲، ص ۱۶۷.</ref>. در آیه هفتم آل عمران کلمه محکمات در مقابل متشابهات قرار گرفته است، بنا بر این مطابق این آیه آن دسته از آیات که محکم است، متشابه نیست و آن دسته که متشابه است، محکم نیست. | ||
*مراد از اِحکام در سوره هود، إتقان و استحکام نظم قرآن است و مراد از تشابه در سوره زمر، همانندی اجزای قرآن در حُسن سیاق و نظم است<ref>فتح الباری، ابن حجر، بیروت، دار المعرفه، بیتا، ج ۸، ص ۱۵۹ ـ ۱۵۸.</ref>. [[سیوطی]] نیز میگوید: "منظور از اِحکام، إتقان و عدم راهیابی نقص و اختلاف در قرآن است و مراد از تشابه، همانندی همه آیات قرآن در حق و صدق و إعجاز است"<ref>الاتقان فی علوم القرآن، سیوطی، ج۲، ص:۳.</ref>. | *مراد از اِحکام در سوره هود، إتقان و استحکام نظم قرآن است و مراد از تشابه در سوره زمر، همانندی اجزای قرآن در حُسن سیاق و نظم است<ref>فتح الباری، ابن حجر، بیروت، دار المعرفه، بیتا، ج ۸، ص ۱۵۹ ـ ۱۵۸.</ref>. [[سیوطی]] نیز میگوید: "منظور از اِحکام، إتقان و عدم راهیابی نقص و اختلاف در قرآن است و مراد از تشابه، همانندی همه آیات قرآن در حق و صدق و إعجاز است"<ref>الاتقان فی علوم القرآن، سیوطی، ج۲، ص:۳.</ref>. | ||
*برخی از مفسران گفتهاند که مراد از اِحکام در سوره هود "ارتباط و به هم پیوستگی آیات قرآن" است<ref>تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۷۷ ﻫ. ش، چاپ سیام، ج ۲، ص ۴۳۴.</ref> و مراد از تشابه، تصدیق بعضی از آیات نسبت به بعضی دیگر است<ref>الجامع الأحکام القرآن، محمد بن احمد الانصاری، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۰ م، ج ۴، ص ۸.</ref>. [[علامه طباطبایی]] در باره معنای اِحکام در سوره هود نظر دیگری دارد؛ او در این باره میگوید: "از آنجایی که به دنبال جمله {{عربی|اندازه= | *برخی از مفسران گفتهاند که مراد از اِحکام در سوره هود "ارتباط و به هم پیوستگی آیات قرآن" است<ref>تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۷۷ ﻫ. ش، چاپ سیام، ج ۲، ص ۴۳۴.</ref> و مراد از تشابه، تصدیق بعضی از آیات نسبت به بعضی دیگر است<ref>الجامع الأحکام القرآن، محمد بن احمد الانصاری، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۰ م، ج ۴، ص ۸.</ref>. [[علامه طباطبایی]] در باره معنای اِحکام در سوره هود نظر دیگری دارد؛ او در این باره میگوید: "از آنجایی که به دنبال جمله {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ}}﴾}} فرموده است: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|ثُمَّ فُصِّلَتْ}}﴾}}، لذا میفهمیم که مراد از اِحکام، حالی از حالات تمامی آیات کتاب است؛ یعنی اینکه [[قرآن کریم]] قبل از نزول، امری واحد بوده و هنوز دستخوش تجزّی و تبعّض نشده بود و در آن هنگام آیاتش متعدد نبود"<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۲۰.</ref>. اما وی در باره معنای تشابه در سوره زمر، همان دیدگاهی را دارد که سایر مفسران دارند؛ او چنین میگوید: "منظور از تشابه، به عنوان وصف مجموع قرآن، آن است که آیات این کتاب، اعم از محکم و متشابه، از این نظر که اسلوبی بی نظیر دارند و همه آنها در بیان حقایق، حکمتها و هدایت به سوی حق صریح بوده و اسلوبی متقن دارند، متشابه و نظیر هم هستند"<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۲۱.</ref>. [[علامه طباطبایی]] در باره معنای تشابه در سوره آل عمران چنین مینویسد: "منظور از تشابه در آیه هفتم سوره آل عمران این است که آیات متشابه طوری است که مقصود آن برای شنونده روشن نیست و چنان نیست که شنونده به مجرد شنیدن آن، مراد آن را درک کند؛ بلکه در این که منظور، فلان معنا است یا آن معنای دیگر، تردید میکند و تردیدش تا زمان رجوع به آیات محکم برطرف نمیشود و معنای آیات متشابه تنها با کمک آیات محکم مشخص میشود"<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۲۱.</ref>. | ||
*خلاصه آنکه تشابه در قرآن در دو معنا به کار رفته است: گاه تنها به معنای تماثل و همانندی است که تشابه در آیههای {{عربی|اندازه= | *خلاصه آنکه تشابه در قرآن در دو معنا به کار رفته است: گاه تنها به معنای تماثل و همانندی است که تشابه در آیههای {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاء وَمَن يُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ}}﴾}}<ref> خداوند است که بهترین گفتار را (به گونه) کتابی (با آیاتی) همانند دوگانه (یعنی مکرّر) فرو فرستاده است؛ پوستهای آنان که از پروردگار خویش میهراسند از آن به لرزه میافتد سپس با یاد خداوند پوستها و دلهاشان نرم میشود؛ این رهنمود خداوند است که با آن هر که را بخواهد راهنمایی میکند و هر که را گمراه گذارد رهنمونی نخواهد داشت؛ سوره زمر، آیه:۲۳.</ref> و {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُّخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُّتَرَاكِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِن طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ وَجَنَّاتٍ مِّنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ انظُرُواْ إِلَى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَيَنْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِكُمْ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ}}﴾}}<ref> و اوست که از آسمان، آبی فرو فرستاد و با آن هرگونه روییدنی را برون آوردیم آنگاه از آن جوانه سبزی بیرون کشیدیم که از آن دانههایی بر هم نشسته بیرون میآوریم و از شکوفه خرما، خوشههایی دسترس و باغستانهایی از انگور (بیرون میآوریم) و زیتون را و انار را همگون و غیر همگون (پدید میآوریم)؛ به میوه آن چون ثمر آورد و به رسیدن آن بنگرید! بیگمان در اینها برای گروه مؤمنان نشانههایی است؛ سوره انعام، آیه:۹۹.</ref> و {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَبَشِّرِ الَّذِين آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقًا قَالُواْ هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}﴾}}<ref> و به کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند نوید ده که بوستانهایی خواهند داشت که جویبارهایی از بن آنها روان است. هرگاه میوهای از آن بوستانها روزی آنان گردد، میگویند این همان است که از پیش روزی ما شده بود و همانند آن برای آنان آورده میشود و آنها در آن همسرانی پاکیزه دارند و در آن جاودانند؛ سوره بقره، آیه:۲۵.</ref>. به این معنا است. گاه نیز به معنای امری غامض است که باعث اشتباه و التباس میشود. تشابه در آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِن شَاء اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ}}﴾}}<ref> گفتند: به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما چگونگی آن را روشن گرداند، که این گاو بر ما بازشناخته نیست و ما اگر خداوند بخواهد رهیاب خواهیم بود؛ سوره بقره، آیه: ۷۰.</ref> و آیه هفتم آل عمران نیز به این معنا است. اِحکام در همه جا به معنای إتقان است. اما در سوره هود، در مقابل تفصیل و در سوره آل عمران، در مقابل تشابه به کار رفته است که با توجه به اختلاف موجود در باره واژه متشابه، با توجه به قاعده {{عربی|اندازه=150%|" تُعرَفُ الأشیاءَ بأضدادِها "}} در معنای آنها نیز تفاوت ایجاد میشود. از این رو اِحکام در سوره آل عمران به معنای صراحت در مدلول است، به طوری که میتواند مرجع رفع التباس و اشتباهی شود که ممکن است در مورد متشابهات پیش آید. | ||
*دو اختلاف عمده در میان مفسران، از نظر دستور زبان عربی در آیه هفتم آل عمران وجود دارد: | *دو اختلاف عمده در میان مفسران، از نظر دستور زبان عربی در آیه هفتم آل عمران وجود دارد: | ||
#اختلاف اول به مرجع ضمیر غایب در {{عربی|اندازه= | #اختلاف اول به مرجع ضمیر غایب در {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ}}﴾}} مربوط است؛ اگر مرجع این ضمیر واژه "کتاب" باشد، در این صورت معنای آن، چنین خواهد شد که تأویل تمامی قرآن را کسی غیر از خدا [و راسخان در علم] نمیداند. اما اگر مرجع این ضمیر "ما تشابه منه" باشد، در این صورت معنا چنین خواهد شد که تأویل آیات متشابه را کسی جز خدا [و راسخان در علم] نمیداند. | ||
#اختلاف دوم به عاطفه یا استینافیه بودن واو در {{عربی|اندازه= | #اختلاف دوم به عاطفه یا استینافیه بودن واو در {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}﴾}} مربوط است؛ در صورت استیناف بودن، [[تأویل قرآن]] یا آیات متشابه را تنها خداوند میداند و در صورت عاطفه بودن، راسخان در علم نیز از [[تأویل قرآن]] آگاه هستند. | ||
*در باب اینکه آیا آیه هفتم آل عمران بر حصر آیات قرآن در محکم و متشابه دلالت دارد یا خیر، اختلاف نظر وجود دارد. بعضی گفتهاند که هیچ یک از نشانههای حصر در این آیه وجود ندارد<ref>البرهان فی علوم القرآن، بدرالدین زرکشی، ص:۷۹.</ref> [[علامه طباطبایی]]، با آنکه حروف مقطعه را به دلیل رمزی بودن، از حوزه تقسیم آیات به محکم و متشابه خارج میداند، با این حال ظاهر آیه را دال بر حصر بقیه آیات "غیر از حروف مقطعه" در دو قسم محکم و متشابه میداند <ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۳۲.</ref>. | *در باب اینکه آیا آیه هفتم آل عمران بر حصر آیات قرآن در محکم و متشابه دلالت دارد یا خیر، اختلاف نظر وجود دارد. بعضی گفتهاند که هیچ یک از نشانههای حصر در این آیه وجود ندارد<ref>البرهان فی علوم القرآن، بدرالدین زرکشی، ص:۷۹.</ref> [[علامه طباطبایی]]، با آنکه حروف مقطعه را به دلیل رمزی بودن، از حوزه تقسیم آیات به محکم و متشابه خارج میداند، با این حال ظاهر آیه را دال بر حصر بقیه آیات "غیر از حروف مقطعه" در دو قسم محکم و متشابه میداند <ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۳۲.</ref>. | ||
*بحث دیگری که در مورد این آیه مطرح شده است محکم یا متشابه بودن خود آیه هفتم سوره آل عمران است. برخی گفتهاند که خود این آیه نیز جزء متشابهات است؛ چون در باره واجب بودن یا واجب نبودن وقف بر "الله" در {{عربی|اندازه= | *بحث دیگری که در مورد این آیه مطرح شده است محکم یا متشابه بودن خود آیه هفتم سوره آل عمران است. برخی گفتهاند که خود این آیه نیز جزء متشابهات است؛ چون در باره واجب بودن یا واجب نبودن وقف بر "الله" در {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ}}﴾}} و نیز عاطفه یا استیناف بودن "واو" در {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}﴾}} اختلاف نظر وجود دارد<ref>البرهان فی علوم القرآن، بدرالدین زرکشی، ص:۸۳.</ref>. متشابه دانستن این آیه با توجه به این تصور صورت گرفته است که هر آیهای که محتمل چند معنا باشد، متشابه است، که البته ما این وجه را در تعریف متشابه مردود میدانیم؛ زیرا در این صورت هیچ آیهای از قرآن محکم نخواهد بود. این در حالی است که این آیه به صراحت بیان میکند که برخی از آیات قرآن محکم و برخی دیگر متشابه است. | ||
*و محکمات مرجعی برای رفع تشابه از آیات متشابه هستند. تا کنون هیچ کس در مدلول این آیه تردید نکرده است. از این رو [[علامه طباطبایی]] میگوید:"حتی اگر فرض کنیم که تمامی آیات قرآن متشابه است، آیه مورد بحث، به طور قطع آیهای محکم است که حتی سادهترین فهمها هم آن را میفهمد و اگر فرض کنیم که این آیه از آیات متشابه است، آن وقت تمامی آیات قرآن متشابه میشود و دیگر تقسیم آیات به دو قسم، محکم و متشابه معنا نخواهد داشت؛ بنا بر این، لزومی نداشت که خداوند بفرماید: {{عربی|اندازه= | *و محکمات مرجعی برای رفع تشابه از آیات متشابه هستند. تا کنون هیچ کس در مدلول این آیه تردید نکرده است. از این رو [[علامه طباطبایی]] میگوید:"حتی اگر فرض کنیم که تمامی آیات قرآن متشابه است، آیه مورد بحث، به طور قطع آیهای محکم است که حتی سادهترین فهمها هم آن را میفهمد و اگر فرض کنیم که این آیه از آیات متشابه است، آن وقت تمامی آیات قرآن متشابه میشود و دیگر تقسیم آیات به دو قسم، محکم و متشابه معنا نخواهد داشت؛ بنا بر این، لزومی نداشت که خداوند بفرماید: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ}}﴾}} چرا که جمله {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ}}﴾}} دردی را دوا نخواهد کرد، برای این که مطابق فرض ما این آیه خود متشابه است<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۲۱.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۱۶۴ - ۱۶۶.</ref>. | ||
==تلاشهای متقدّمان در زمینه محکم و متشابه== | ==تلاشهای متقدّمان در زمینه محکم و متشابه== |