۳۳٬۷۴۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن') |
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
[[پرونده:151949.jpg||بندانگشتی|right|100px|[[محمد جواد خراسانی]]]] | [[پرونده:151949.jpg||بندانگشتی|right|100px|[[محمد جواد خراسانی]]]] | ||
::::::آیتالله '''[[محمد جواد خراسانی]]'''، در کتاب ''«[[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آیتالله '''[[محمد جواد خراسانی]]'''، در کتاب ''«[[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::*«'''اولا'''، علت اصلی همان اراده و مشیت حق تعالی است که پیش از وجود او برای او چنین پیشبینی کرده همچنان که برای هر پیغمبر و هر وصی پیغمبری طوری مخصوص در ولادتش و در دوران زندگیش و در روش و رفتارش قرار داده. ابراهیم به نحوی و موسی بهنحوی و عیسی بهنحوی و [[پیامبر خاتم]] {{صل}} بهنحوی، البته هرکدام بهنحوی که حکمت اقتضاء کرده، پس سؤال از علت اراده خدا بیجا و بیمورد است. {{عربی|اندازه=155%|وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاء وَ لَا يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ غَيْرُهُ {{عربی|اندازه= | :::::*«'''اولا'''، علت اصلی همان اراده و مشیت حق تعالی است که پیش از وجود او برای او چنین پیشبینی کرده همچنان که برای هر پیغمبر و هر وصی پیغمبری طوری مخصوص در ولادتش و در دوران زندگیش و در روش و رفتارش قرار داده. ابراهیم به نحوی و موسی بهنحوی و عیسی بهنحوی و [[پیامبر خاتم]] {{صل}} بهنحوی، البته هرکدام بهنحوی که حکمت اقتضاء کرده، پس سؤال از علت اراده خدا بیجا و بیمورد است. {{عربی|اندازه=155%|وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاء وَ لَا يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ غَيْرُهُ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْأَلُونَ}}﴾}}}} | ||
::::::خدا آنچه بخواهد میکند و آنچه غیر او بخواهد نمیکند، (او سؤال نمیشود از آن چه میکند و مردم سؤال میشوند). و اگر راه سؤال در اینگونه امور باز باشد سؤال را حد و حصری نخواهد بود، مانند آنکه چرا پیامبران یکصد و بیست و چهار هزار باشند؟ چرا عمر فلان پیامبر کم و عمر نوح آن قدر زیاد؟ چرا قرآن یک مرتبه نازل نشد؟ چرا با تفسیر نازل نشد تا محتاج به مفسر و اینهمه اختلاف مفسرین نباشد؟ چرا خود پیامبر جمعآوری نفرمود؟ و غیر ذلک که برای هر چیز میتوان راه سؤال از علت باز کرد. | ::::::خدا آنچه بخواهد میکند و آنچه غیر او بخواهد نمیکند، (او سؤال نمیشود از آن چه میکند و مردم سؤال میشوند). و اگر راه سؤال در اینگونه امور باز باشد سؤال را حد و حصری نخواهد بود، مانند آنکه چرا پیامبران یکصد و بیست و چهار هزار باشند؟ چرا عمر فلان پیامبر کم و عمر نوح آن قدر زیاد؟ چرا قرآن یک مرتبه نازل نشد؟ چرا با تفسیر نازل نشد تا محتاج به مفسر و اینهمه اختلاف مفسرین نباشد؟ چرا خود پیامبر جمعآوری نفرمود؟ و غیر ذلک که برای هر چیز میتوان راه سؤال از علت باز کرد. | ||
::::::بلی سؤال از حکمت مانعی ندارد، اما جواب هم لازم ندارد، زیرا که وجه حکمت لازم نیست که بر همه معلوم باشد. {{عربی|اندازه= | ::::::بلی سؤال از حکمت مانعی ندارد، اما جواب هم لازم ندارد، زیرا که وجه حکمت لازم نیست که بر همه معلوم باشد. {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ}}﴾}}<ref>آل عمران، ۱۷۹.</ref> "چنین نیست که خداوند شما را بر غیب مطلع سازد". | ||
:::::*'''ثانیا'''، علت و سبب ظاهری برای غیبت هست و منحصر در تقیه و خوف نیست تا آن سه اشکال لازم آید. آری در طی اخبار یکی از علل را خوف شمردهاند، خصم مغرض همان را مستمسک کرده و به خیال خود اشکال بزرگی به دست آورده، با اینکه بالفرض اگر علت منحصر به خوف هم باشد هیچ اشکال لازم نمیآید»<ref>[[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۵۰.</ref>. | :::::*'''ثانیا'''، علت و سبب ظاهری برای غیبت هست و منحصر در تقیه و خوف نیست تا آن سه اشکال لازم آید. آری در طی اخبار یکی از علل را خوف شمردهاند، خصم مغرض همان را مستمسک کرده و به خیال خود اشکال بزرگی به دست آورده، با اینکه بالفرض اگر علت منحصر به خوف هم باشد هیچ اشکال لازم نمیآید»<ref>[[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۵۰.</ref>. | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
::::::با اینکه [[معصومین]] {{عم}} مأمور نبودند که مردم را به علت اصلی [[غیبت]] آگاه سازند. اما گاهی به برخی از حکمتهای [[غیبت]] اشاره نمودهاند، که به چند نمونه بسنده میکنیم: | ::::::با اینکه [[معصومین]] {{عم}} مأمور نبودند که مردم را به علت اصلی [[غیبت]] آگاه سازند. اما گاهی به برخی از حکمتهای [[غیبت]] اشاره نمودهاند، که به چند نمونه بسنده میکنیم: | ||
::::::۱. '''جاری شدن سنتهای [[پیامبران]] در او:''' خداوند نسبت به [[پیامبران]]، سنتهایی برقرار کرده بود که میبایست شبیه آنها در مورد [[قائم آل محمد]] {{عم}} نیز جاری شود. یکی از سنتها، مسئله [[غیبت]] [[پیامبران]] بود. میبایست پیامبران به امر خداوند، بنابر علتها و مصلحتهایی، مدتی از مردم فاصله بگیرند. این غیبتها گاهی کوتاه مدت و گاهی طولانی بود، در امت اسلامی این مسئله به [[امام زمان]] {{ع}} اختصاص یافت. | ::::::۱. '''جاری شدن سنتهای [[پیامبران]] در او:''' خداوند نسبت به [[پیامبران]]، سنتهایی برقرار کرده بود که میبایست شبیه آنها در مورد [[قائم آل محمد]] {{عم}} نیز جاری شود. یکی از سنتها، مسئله [[غیبت]] [[پیامبران]] بود. میبایست پیامبران به امر خداوند، بنابر علتها و مصلحتهایی، مدتی از مردم فاصله بگیرند. این غیبتها گاهی کوتاه مدت و گاهی طولانی بود، در امت اسلامی این مسئله به [[امام زمان]] {{ع}} اختصاص یافت. | ||
::::::سدیر صیرفی میگوید: [[امام صادق]] {{ع}} به من فرمود: "برای [[قائم]] ما دو [[غیبت]] میباشد که زمانش به طول میانجامد". صیرفی میگوید: عرض کردم: چرا؟ آن حضرت فرمود: "خواست خدا چنین است که سنتهای سایر [[پیامبران]] نسبت به غیبتشان درباره او اجرا شود... خداوند میفرماید: {{عربی|اندازه= | ::::::سدیر صیرفی میگوید: [[امام صادق]] {{ع}} به من فرمود: "برای [[قائم]] ما دو [[غیبت]] میباشد که زمانش به طول میانجامد". صیرفی میگوید: عرض کردم: چرا؟ آن حضرت فرمود: "خواست خدا چنین است که سنتهای سایر [[پیامبران]] نسبت به غیبتشان درباره او اجرا شود... خداوند میفرماید: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ}}﴾}}<ref>سوره انشقاق، آیه ۱۹.</ref>؛ "همه شما پیوسته از حالی به حالی دیگر منتقل میشوید (تا به کمال برسید)". آنچه که بر سر امتهای پیشین آمده است، بر سر این امت نیز خواهد آمد و این سنت تغییرناپذیر است"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰.</ref>. | ||
::::::۲. '''امتحان [[شیعیان]]:''' شاید یکی از مهمترین حکمتهای [[غیبت]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} این باشد که [[شیعیان]] میبایست در دوران [[غیبت]] امامشان، مورد آزمایش قرار گیرند، آزمایشی بسیار سخت و دشوار که خالص را از ناخالص و خوب را از بد جدا میکند. | ::::::۲. '''امتحان [[شیعیان]]:''' شاید یکی از مهمترین حکمتهای [[غیبت]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} این باشد که [[شیعیان]] میبایست در دوران [[غیبت]] امامشان، مورد آزمایش قرار گیرند، آزمایشی بسیار سخت و دشوار که خالص را از ناخالص و خوب را از بد جدا میکند. | ||
::::::[[امام صادق]] {{ع}} در این باره فرمود: "به خدا سوگند! آنچه گردنهای خود را به سوی او کشیدهاید، نخواهید دید تا اینکه مورد آزمایش قرار بگیرید و از هم جدا شوید"<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۵، ص ۶۴.</ref>. | ::::::[[امام صادق]] {{ع}} در این باره فرمود: "به خدا سوگند! آنچه گردنهای خود را به سوی او کشیدهاید، نخواهید دید تا اینکه مورد آزمایش قرار بگیرید و از هم جدا شوید"<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۵، ص ۶۴.</ref>. | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۶: | ||
:::::#اگر آن حضرت کشته میشد، حکومت عدل جهانی بدون رهبر میماند. دشمن برای کشتن [[امام زمان]] {{ع}} تلاش فراوانی کرد. | :::::#اگر آن حضرت کشته میشد، حکومت عدل جهانی بدون رهبر میماند. دشمن برای کشتن [[امام زمان]] {{ع}} تلاش فراوانی کرد. | ||
::::::[[ابوخالد کابلی]] میگوید: از [[امام باقر]] {{ع}} درخواست کردم نام [[امام زمان]] {{ع}} را به من بگوید، تا او را بشناسم. آن حضرت فرمود: "ای ابوخالد! اگر فرزندان فاطمه او را بشناسند، بر کشتن و قطعه قطعه شدن او حریص خواهند بود"<ref>کتاب الغیبه، ص ۲۰۲.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} به جمعی که در خدمتش بودند، به همین مطلب اشاره کرد و فرمود: "[[بنی امیه]] و [[بنی عباس]] وقتی فهمیدند زوال ملکشان بر دست توانای [[قائم]] ما {{ع}} خواهد بود، با ما دشمنی کردند و شمشیرهایشان را برای کشتن ما به کار بردند تا نسل ما را قطع نمایند، به این امید که [[قائم]] ما را کشته باشند"<ref>کتاب الغیبه، ص ۱۰۶.</ref>. | ::::::[[ابوخالد کابلی]] میگوید: از [[امام باقر]] {{ع}} درخواست کردم نام [[امام زمان]] {{ع}} را به من بگوید، تا او را بشناسم. آن حضرت فرمود: "ای ابوخالد! اگر فرزندان فاطمه او را بشناسند، بر کشتن و قطعه قطعه شدن او حریص خواهند بود"<ref>کتاب الغیبه، ص ۲۰۲.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} به جمعی که در خدمتش بودند، به همین مطلب اشاره کرد و فرمود: "[[بنی امیه]] و [[بنی عباس]] وقتی فهمیدند زوال ملکشان بر دست توانای [[قائم]] ما {{ع}} خواهد بود، با ما دشمنی کردند و شمشیرهایشان را برای کشتن ما به کار بردند تا نسل ما را قطع نمایند، به این امید که [[قائم]] ما را کشته باشند"<ref>کتاب الغیبه، ص ۱۰۶.</ref>. | ||
::::::۶. '''خالی شدن صلب کافران از مؤمنان:''' [[امام مهدی]] {{ع}} با دشمنان خدا هیچ گونه سازشی نخواهد کرد، بلکه همه آنها را به قتل خواهد رساند. از این رو، اراده خدا بر این است که [[غیبت]] آن حضرت طول بکشد تا تمام مؤمنانی که میباید متولد شوند، به دنیا بیایند. از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدند: چرا [[امیرالمؤمنین|امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} با مخالفان اول خود جنگ نکرد؟ آن حضرت فرمود: "به جهت یک آیه در کتاب خدا که میفرماید: {{عربی|اندازه= | ::::::۶. '''خالی شدن صلب کافران از مؤمنان:''' [[امام مهدی]] {{ع}} با دشمنان خدا هیچ گونه سازشی نخواهد کرد، بلکه همه آنها را به قتل خواهد رساند. از این رو، اراده خدا بر این است که [[غیبت]] آن حضرت طول بکشد تا تمام مؤمنانی که میباید متولد شوند، به دنیا بیایند. از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدند: چرا [[امیرالمؤمنین|امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} با مخالفان اول خود جنگ نکرد؟ آن حضرت فرمود: "به جهت یک آیه در کتاب خدا که میفرماید: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}﴾}}<ref>سوره فتح، آیه ۲۵.</ref>؛ اگر مؤمنان و کافران (در مکه) از هم جدا میشدند، کافران را عذاب دردناکی میکردیم". راوی گوید: عرض کردم: مقصود از تزایل چیست؟ آن حضرت فرمود: "ودیعههای مؤمنانی است که در اصلاب کفار بودهاند. [[قائم]] {{ع}} نیز چنین میکند. او [[ظهور]] نمیکند تا اینکه تمام ودیعههای خداوند در صلبها بیرون بیایند. پس هرگاه تمام آن ودیعهها خارج شدند، آن حضرت [[ظهور]] میکند، بر دشمنان خدا مسلط میگردد و همه آنها را به قتل میرساند"<ref>علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۴۱.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص: ۷۰ - ۷۶.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
:::::## شدتها و پیشامدهای ناگوار، باعث میشود که حفظ ایمان و استقامت در راه دین، بسیار دشوار گردد و ایمان افراد در مخاطرات سخت واقع شود<ref>امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۵۱ و ۳۵۲.</ref>. اگر کسی اعتقاد خود را به امام {{ع}} از دست ندهد و یا در مشکلات و سختیها استقامت داشته و مؤمن باشد، از این امتحان سربلند بیرون میآید. [[امام صادق]] {{ع}} نیز فرموده است: مردم باید خالص و پاک شوند و از هم تمییز داده شد و غربال شوند و مردم بسیاری از غربال خارج شوند<ref>{{عربی|اندازه=155%|... لا بدّ للناس ان یمحصّوا، و یمیزوا و یغربلوا و یخرج الغربال خلق کثیر}}</ref>. | :::::## شدتها و پیشامدهای ناگوار، باعث میشود که حفظ ایمان و استقامت در راه دین، بسیار دشوار گردد و ایمان افراد در مخاطرات سخت واقع شود<ref>امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۵۱ و ۳۵۲.</ref>. اگر کسی اعتقاد خود را به امام {{ع}} از دست ندهد و یا در مشکلات و سختیها استقامت داشته و مؤمن باشد، از این امتحان سربلند بیرون میآید. [[امام صادق]] {{ع}} نیز فرموده است: مردم باید خالص و پاک شوند و از هم تمییز داده شد و غربال شوند و مردم بسیاری از غربال خارج شوند<ref>{{عربی|اندازه=155%|... لا بدّ للناس ان یمحصّوا، و یمیزوا و یغربلوا و یخرج الغربال خلق کثیر}}</ref>. | ||
:::::#'''اتمام حجّت''': با غیبت طولانی ولی الهی، همه گروهها، افراد، اندیشهها و نظامها، امکان حکومت بر مردم و مدیریت جامعه را پیدا کرده و ضعف و ناتوانی خود را در اداره جامعه و رفع مشکلات و گسترش عدالت بروز میدهند. این در حالی است که [[حکومت]] و [[ولایت]] بر مردم، شایسته و بایسته اولیای الهی - به خصوص دوازده امام معصوم- است و خداوند میخواهد بدین ترتیب با مردم اتمام [[حجت]] کند و توجّه و خواست آنان را به حکومت معصومان جلب نماید. [[امام صادق]] {{ع}} در این زمینه میفرماید: ظهور تحقق نمییابد تا اینکه گروهی نماند، مگر اینکه بر مردم حکومت کرده باشد تا کسی نگوید: اگر ما حکومت داشتیم؛ عدالت را (میگستراندیم)! آنگاه قائم به حق و عدل قیام میکند<ref>{{عربی|اندازه=155%|ما یکون هذا الامر حتّی لا یبقی صنف من النّاس الا و قد ولّوا علی الناس حتی لا یقول قائل: انّا لو ولّینا، لعد لنا؛ ثمّ یقوم القائم بالحقّ و العدل}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۴</ref>. | :::::#'''اتمام حجّت''': با غیبت طولانی ولی الهی، همه گروهها، افراد، اندیشهها و نظامها، امکان حکومت بر مردم و مدیریت جامعه را پیدا کرده و ضعف و ناتوانی خود را در اداره جامعه و رفع مشکلات و گسترش عدالت بروز میدهند. این در حالی است که [[حکومت]] و [[ولایت]] بر مردم، شایسته و بایسته اولیای الهی - به خصوص دوازده امام معصوم- است و خداوند میخواهد بدین ترتیب با مردم اتمام [[حجت]] کند و توجّه و خواست آنان را به حکومت معصومان جلب نماید. [[امام صادق]] {{ع}} در این زمینه میفرماید: ظهور تحقق نمییابد تا اینکه گروهی نماند، مگر اینکه بر مردم حکومت کرده باشد تا کسی نگوید: اگر ما حکومت داشتیم؛ عدالت را (میگستراندیم)! آنگاه قائم به حق و عدل قیام میکند<ref>{{عربی|اندازه=155%|ما یکون هذا الامر حتّی لا یبقی صنف من النّاس الا و قد ولّوا علی الناس حتی لا یقول قائل: انّا لو ولّینا، لعد لنا؛ ثمّ یقوم القائم بالحقّ و العدل}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۴</ref>. | ||
:::::#'''تطابق و همسانی با پیامبران''': خداوند بنابر مصالحی، انبیای گذشته را برای مدّتی از بین مردم مخفی میکرد؛ پس خواست که این موضوع را درباره حضرت مهدی هم پیاده کند تا آن حضرت، آخرین غیبت را انجام دهد و این سنت الهی به طور کامل و تمام، به منصّه ظهور رسد. حنان بن سدیر به نقل از پدرش از [[امام صادق]] {{ع}} نقل میکند: قائم ما غیبتی دارد که طولانی میشود، عرض کردم: ای فرزند [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]! علّت آن چیست؟ فرمود: خداوند نمیخواهد این امر انجام شود؛ مگر اینکه تمام سنتهایی را که پیامبران در غیبتهایشان داشتهاند، در این غیبت قرار دهد ... بنابراین باید تمام مدّت، مجموع غیبتهای پیامبران، در این غیبت وجود داشته باشد. خداوند میفرماید: {{عربی|اندازه= | :::::#'''تطابق و همسانی با پیامبران''': خداوند بنابر مصالحی، انبیای گذشته را برای مدّتی از بین مردم مخفی میکرد؛ پس خواست که این موضوع را درباره حضرت مهدی هم پیاده کند تا آن حضرت، آخرین غیبت را انجام دهد و این سنت الهی به طور کامل و تمام، به منصّه ظهور رسد. حنان بن سدیر به نقل از پدرش از [[امام صادق]] {{ع}} نقل میکند: قائم ما غیبتی دارد که طولانی میشود، عرض کردم: ای فرزند [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]! علّت آن چیست؟ فرمود: خداوند نمیخواهد این امر انجام شود؛ مگر اینکه تمام سنتهایی را که پیامبران در غیبتهایشان داشتهاند، در این غیبت قرار دهد ... بنابراین باید تمام مدّت، مجموع غیبتهای پیامبران، در این غیبت وجود داشته باشد. خداوند میفرماید: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ}}﴾}}<ref>سوره انشقاق آیه ۱۹</ref>؛ مقصود این است که سنتهای گذشتگان، در مورد شما جاری خواهد شد<ref>{{عربی|اندازه=155%|انّ الله عز و جل أبی الّا ان یجری فیه سنن الانبیاء فی غیباتهم و انّه لا بدّ له ... من استیفاء مدد غیباتهم: قال الله عز و جل: لَتَرْکبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ ای سنّنا علی سنن من کان قبلکم}}، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۴۲؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۶، ح ۲۱۲؛ الخرائج، ج ۲، ص ۹۵۵</ref>. | ||
:::::#'''هدایت بخشی مداوم''': همانطور که در مباحث گذشته اشاره شد، [[امامان]] واسطه فیض الهی و منبع هدایت و راهنمایی مردم هستند. خداوند به منظور استمرار هدایت مردم -وقتی آنان در برههای از زمان نعمت بینظیر الهی (امام معصوم) را قدردان نبودند- طبق مصلحت، وجود او را در پس پرده غیبت قرار میدهد تا علاوه بر حفظ نظام عالم، نزول فیض و رحمت حق از طریق او به بندگان ادامه یابد و راه هدایت و رستگاری بر روی مردم باز باشد. به نظر میرسد با توجّه به وجود مشکلات زیاد فراروی [[امامان]]، غیبت، بهترین وسیله این هدایتبخشی باشد. [[امام علی|امیر مؤمنان]] {{ع}} فرموده است: زمین هیچگاه از حجت الهی خالی نیست که برای خدا با برهان روشن، قیام کند به صورت آشکار و شناخته شده و یا بیمناک و پنهان؛ تا حجت خدا باطل نشود و نشانههایش از میان نرود (دلیلهای روشن هدایت از بین نروند)<ref>{{عربی|اندازه=155%|لا تخلوا الأرض من قائم لله بحجّة امّا ظاهرا مشهورا و امّا خائفا مغمورا لئلّا تبطل حجج الله و بیناته ...}}؛نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷</ref> | :::::#'''هدایت بخشی مداوم''': همانطور که در مباحث گذشته اشاره شد، [[امامان]] واسطه فیض الهی و منبع هدایت و راهنمایی مردم هستند. خداوند به منظور استمرار هدایت مردم -وقتی آنان در برههای از زمان نعمت بینظیر الهی (امام معصوم) را قدردان نبودند- طبق مصلحت، وجود او را در پس پرده غیبت قرار میدهد تا علاوه بر حفظ نظام عالم، نزول فیض و رحمت حق از طریق او به بندگان ادامه یابد و راه هدایت و رستگاری بر روی مردم باز باشد. به نظر میرسد با توجّه به وجود مشکلات زیاد فراروی [[امامان]]، غیبت، بهترین وسیله این هدایتبخشی باشد. [[امام علی|امیر مؤمنان]] {{ع}} فرموده است: زمین هیچگاه از حجت الهی خالی نیست که برای خدا با برهان روشن، قیام کند به صورت آشکار و شناخته شده و یا بیمناک و پنهان؛ تا حجت خدا باطل نشود و نشانههایش از میان نرود (دلیلهای روشن هدایت از بین نروند)<ref>{{عربی|اندازه=155%|لا تخلوا الأرض من قائم لله بحجّة امّا ظاهرا مشهورا و امّا خائفا مغمورا لئلّا تبطل حجج الله و بیناته ...}}؛نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷</ref> | ||
:::::#'''ظهور نسل مؤمن از صلب کافر و منافق''': طول غیبت، باعث میشود که در اصلاب فاسدان و منافقان و کافران، اگر مؤمنی باقی باشد، همه به دنیا بیایند؛ چنانکه شیوه [[امامان]] [[معصوم]] نیز چنین بوده و حتی پیشبینیهایی در مورد بعضی از افراد منافق و ناصبی داشتند. بعد از مدتی نیز از صلب آنان، افرادی مؤمن و دوستدار [[اهل بیت]] {{عم}} به دنیا میآمدند. ابراهیم کرخی میگوید: به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم: خداوند سالمت بدارد؛ آیا علی {{ع}} در دین خدا قوی نبود؟ فرمود: آری چنین بود: گفتم: پس چگونه مردم بر او چیره شدند و او جلوی ایشان نایستاد؟ چه چیزی باعث شد جلوی آنها را نگیرد؟ فرمود: آیهای از قرآن، او را از این کار بازداشت. گفتم: آن آیه کدام است؟ فرمود: {{عربی|اندازه= | :::::#'''ظهور نسل مؤمن از صلب کافر و منافق''': طول غیبت، باعث میشود که در اصلاب فاسدان و منافقان و کافران، اگر مؤمنی باقی باشد، همه به دنیا بیایند؛ چنانکه شیوه [[امامان]] [[معصوم]] نیز چنین بوده و حتی پیشبینیهایی در مورد بعضی از افراد منافق و ناصبی داشتند. بعد از مدتی نیز از صلب آنان، افرادی مؤمن و دوستدار [[اهل بیت]] {{عم}} به دنیا میآمدند. ابراهیم کرخی میگوید: به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم: خداوند سالمت بدارد؛ آیا علی {{ع}} در دین خدا قوی نبود؟ فرمود: آری چنین بود: گفتم: پس چگونه مردم بر او چیره شدند و او جلوی ایشان نایستاد؟ چه چیزی باعث شد جلوی آنها را نگیرد؟ فرمود: آیهای از قرآن، او را از این کار بازداشت. گفتم: آن آیه کدام است؟ فرمود: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}﴾}}<ref>سوره فتح آیه۲۵</ref>. خداوند عز و جل فرزندانی مؤمن، در پشت افرادی از کافران و منافقان قرار داده است و [[امام علی|حضرت علی]]، پدران کافر یا منافق را نمیکشت تا اینکه این امانتهای الهی از پشت آنان خارج شوند و وقتی این فرزندان از صلب آنان خارج میشدند، بر هرکدام که دست مییافت، با آنها میجنگید. قائم ما [[اهل بیت]] نیز چنین است، تا تمام امانتهای الهی از پشت پدرانشان (کافران و منافقان) خارج نشوند، ظهور نکرده و کسی را نمیکشد. اما وقتی امانتها خارج شدند، بر کافران و منافقان مسلّط شده، آنان را میکشد<ref>اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۹، ح ۲۲۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۷، ح ۹.</ref>. | ||
:::::#'''ظهور قدرشناسی''': یکی از حکمتها و اسرار مهم غیبت [[امام مهدی]]{{ع}}، توجّه بیشتر مردم، به قدر و منزلت آن موعود امتها است. پس از آن همه قدرناشناسی که نسبت به پدران بزرگوار آن حضرت روا داشتند، او در پس پرده غیبت قرار گرفت تا گوهر گرانبهای وجودش، بیشتر مورد توجّه قرار گیرد و هنگام ظهور با پذیرش و استقبال کامل مردم روبهرو شود. | :::::#'''ظهور قدرشناسی''': یکی از حکمتها و اسرار مهم غیبت [[امام مهدی]]{{ع}}، توجّه بیشتر مردم، به قدر و منزلت آن موعود امتها است. پس از آن همه قدرناشناسی که نسبت به پدران بزرگوار آن حضرت روا داشتند، او در پس پرده غیبت قرار گرفت تا گوهر گرانبهای وجودش، بیشتر مورد توجّه قرار گیرد و هنگام ظهور با پذیرش و استقبال کامل مردم روبهرو شود. | ||
:::::*'''نقش و تأثیر مردم:''' یکی از عوامل مهم غیبت [[امام مهدی]]{{ع}}، عدم همراهی و تمکین مردم از آن حضرت و سستی و قصور در یاری امام {{ع}} است؛ چنانکه [[امامان]] پیشین، از این ناحیه آسیبهای فراوانی دیدند و مرارتها کشیدند. نتیجه این معصیت و نافرمانی بزرگ مردم، کشته شدن و شهادت همه آنان و از دست دادن حکومت بوده است! بر این اساس غیبت [[امام مهدی]]{{ع}} بیشتر از ناحیه خود مردم بوده است؛ نه از سوی امام زمان {{ع}}، خواجه نصیر الدین طوسی میگوید: وجود امام، لطف است (از سوی خدا) و تصرّف او در امور لطفی دیگر است و غیبت او، مربوط به خود ما است؛ یعنی، عدم حضور امام و غیبت او از ناحیه خود ما و مشکلات و موانعی است که ما به وجود آوردهایم. در مورد نقش مردم در غیبت [[امام مهدی]]{{ع}} میتوان به چند مورد اشاره کرد: | :::::*'''نقش و تأثیر مردم:''' یکی از عوامل مهم غیبت [[امام مهدی]]{{ع}}، عدم همراهی و تمکین مردم از آن حضرت و سستی و قصور در یاری امام {{ع}} است؛ چنانکه [[امامان]] پیشین، از این ناحیه آسیبهای فراوانی دیدند و مرارتها کشیدند. نتیجه این معصیت و نافرمانی بزرگ مردم، کشته شدن و شهادت همه آنان و از دست دادن حکومت بوده است! بر این اساس غیبت [[امام مهدی]]{{ع}} بیشتر از ناحیه خود مردم بوده است؛ نه از سوی امام زمان {{ع}}، خواجه نصیر الدین طوسی میگوید: وجود امام، لطف است (از سوی خدا) و تصرّف او در امور لطفی دیگر است و غیبت او، مربوط به خود ما است؛ یعنی، عدم حضور امام و غیبت او از ناحیه خود ما و مشکلات و موانعی است که ما به وجود آوردهایم. در مورد نقش مردم در غیبت [[امام مهدی]]{{ع}} میتوان به چند مورد اشاره کرد: | ||
خط ۱۷۴: | خط ۱۷۴: | ||
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«سؤال مورد نظر را با بیان مقدماتی که خود آنها ما را به نتیجه قطعی میرساند جواب خواهیم داد: | ::::::«سؤال مورد نظر را با بیان مقدماتی که خود آنها ما را به نتیجه قطعی میرساند جواب خواهیم داد: | ||
:::::*خداوند متعال در قرآن کریمش و نیز [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] {{صل}} خبر از پیروزی و غلبه دین [[اسلام]] بر جمیع ادیان در پایان تاریخ بشریّت داده است. خداوند میفرماید: {{عربی|اندازه= | :::::*خداوند متعال در قرآن کریمش و نیز [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] {{صل}} خبر از پیروزی و غلبه دین [[اسلام]] بر جمیع ادیان در پایان تاریخ بشریّت داده است. خداوند میفرماید: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}﴾}}<ref>«اوست خدایی که رسول خود را با دین حق به هدایت خلق فرستاد تا بر همه ادیان عالم تسلّط و برتری دهد، گر چه مشرکان کراهت داشته باشند.»؛ سوره صف، آیه ۹</ref>. | ||
:::::*مصالح بندگان با اختلاف حالات آنها متغیّر میشود. خداوند متعال امر تدبیر بندگان و مصلحت آنها را بر عهده گرفته است. عقلشان را کامل کرده و آنها را به انجام اعمال صالح وادار نموده است تا از این طریق به سعادت برسند. حال اگر مردم به دستورهای خداوند تمسک کرده و انجام وظیفه کنند، بر خداوند است که آنها را یاری کند و با اضافه کردن عنایتهایش بر بندگان، راه را بر آنها تسهیل و هموار نماید، ولی در صورتی که مخالف دستورهایش عمل کنند و مرتکب نافرمانی شوند، مصلحت بندگان تغییر میکند، و در نتیجه، موقعیّت و وضعیّت نیز تغییر خواهد کرد، خداوند توفیق را از آنان سلب خواهد نمود، و در این هنگام مستحقّ ملامت و سرزنش میشوند. خداوند متعال [[امامان]] را یکی پس از دیگری به سوی مردم فرستاد ولی هنگامی که آنان را نافرمانی کرده و به طور وسیع خونشان را ریختند، قضیه برعکس شد و مصلحت بر این تعلق گرفت که امام مردم، غایب و مستور گردد. | :::::*مصالح بندگان با اختلاف حالات آنها متغیّر میشود. خداوند متعال امر تدبیر بندگان و مصلحت آنها را بر عهده گرفته است. عقلشان را کامل کرده و آنها را به انجام اعمال صالح وادار نموده است تا از این طریق به سعادت برسند. حال اگر مردم به دستورهای خداوند تمسک کرده و انجام وظیفه کنند، بر خداوند است که آنها را یاری کند و با اضافه کردن عنایتهایش بر بندگان، راه را بر آنها تسهیل و هموار نماید، ولی در صورتی که مخالف دستورهایش عمل کنند و مرتکب نافرمانی شوند، مصلحت بندگان تغییر میکند، و در نتیجه، موقعیّت و وضعیّت نیز تغییر خواهد کرد، خداوند توفیق را از آنان سلب خواهد نمود، و در این هنگام مستحقّ ملامت و سرزنش میشوند. خداوند متعال [[امامان]] را یکی پس از دیگری به سوی مردم فرستاد ولی هنگامی که آنان را نافرمانی کرده و به طور وسیع خونشان را ریختند، قضیه برعکس شد و مصلحت بر این تعلق گرفت که امام مردم، غایب و مستور گردد. | ||
:::::*بی شک هر کار اجتماعی -بزرگ یا کوچک- احتیاج به آماده شدن شرایط مناسب دارد. لذا باید برای قیامی جهانی و فراگیر آمادگی خاصی صورت گیرد. | :::::*بی شک هر کار اجتماعی -بزرگ یا کوچک- احتیاج به آماده شدن شرایط مناسب دارد. لذا باید برای قیامی جهانی و فراگیر آمادگی خاصی صورت گیرد. | ||
خط ۱۸۳: | خط ۱۸۳: | ||
:::::*یکی از اسباب و عوامل غیبت امام زمان {{ع}} که در [[روایات]] به آن اشاره شده، [[بیعت]] نکردن آن حضرت با حاکمان عصر خود است. [[شیخ صدوق]] به سندش از [[امام صادق]] {{ع}} نقل میکند که فرمود: {{عربی|اندازه=155%|يَقُومُ اَلْقَائِمُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ لَيْسَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ}}<ref>«قائم {{ع}} قیام خواهد کرد در حالی که بیعت کسی بر گردن او نخواهد بود.» کمال الدین، ص ۴۸۰</ref>. | :::::*یکی از اسباب و عوامل غیبت امام زمان {{ع}} که در [[روایات]] به آن اشاره شده، [[بیعت]] نکردن آن حضرت با حاکمان عصر خود است. [[شیخ صدوق]] به سندش از [[امام صادق]] {{ع}} نقل میکند که فرمود: {{عربی|اندازه=155%|يَقُومُ اَلْقَائِمُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ لَيْسَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ}}<ref>«قائم {{ع}} قیام خواهد کرد در حالی که بیعت کسی بر گردن او نخواهد بود.» کمال الدین، ص ۴۸۰</ref>. | ||
:::::*هدایت بر چند قسم است: | :::::*هدایت بر چند قسم است: | ||
:::::#'''هدایت فطری''': که همان هدایت از راه فطرت است. {{عربی|اندازه= | :::::#'''هدایت فطری''': که همان هدایت از راه فطرت است. {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref>«پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن. این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده، دگرگونی در آفرینش الهی نیست، این است آیین استوار، ولی اکثر مردم نمیدانند.» سوره روم، آیه ۳۰</ref> | ||
:::::#'''هدایت تشریعی''': که متفرّع بر حضور امام در میان جامعه است تا مردم را از نزدیک راهنمایی کند. {{عربی|اندازه= | :::::#'''هدایت تشریعی''': که متفرّع بر حضور امام در میان جامعه است تا مردم را از نزدیک راهنمایی کند. {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ}}﴾}}<ref>«مردم در آغاز یک دسته بودند، و تضادی در میان آنها وجود نداشت. به تدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی که به سوی حق دعوت میکرد، با آنها نازل نمود، تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند...» سوره بقره، آیه ۲۱۳</ref>. | ||
:::::#'''هدایت تکوینی''': که همان تصرف و تدبیر در نظام آفرینش است. {{عربی|اندازه= | :::::#'''هدایت تکوینی''': که همان تصرف و تدبیر در نظام آفرینش است. {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ...}}﴾}}<ref>«امّا کسی که دانشی از کتاب آسمانی داشت گفت: "پیش از آنکه چشم بر هم زنی، آن را نزد تو خواهم آورد". و هنگامی که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: "این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را بجا میآورم یا کفران میکنم؟!"...» سوره نمل، آیه ۴۰</ref>. | ||
:::::#'''هدایت باطنی''': که شعبهای است از [[ولایت تکوینی]] و به معنای ایصال به مطلوب است. {{عربی|اندازه= | :::::#'''هدایت باطنی''': که شعبهای است از [[ولایت تکوینی]] و به معنای ایصال به مطلوب است. {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلاةِ وَإِيتَاء الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}﴾}}<ref>و آنان را پیشوای مردم ساختیم تا خلق را به امر ما هدایت کنند و هر کار نیکو را [از انواع عبادات و خیرات و خصوص اقامه نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم و آنها هم به عبادت ما پرداختند» سوره انبیاء، آیه ۷۳</ref>. | ||
::::::با نظر و تأمّل در مجموع مقدمات فوق به این نتیجه خواهیم رسید که وجود نازنین [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} به عنوان دوازدهمین امام، باید برای روز موعود در پس پرده [[غیبت]] بوده، تا در آن هنگام به اذن خداوند برای هدایت بشر ظهور کند»<ref>[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۳۸۸ - ۳۹۱.</ref>. | ::::::با نظر و تأمّل در مجموع مقدمات فوق به این نتیجه خواهیم رسید که وجود نازنین [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} به عنوان دوازدهمین امام، باید برای روز موعود در پس پرده [[غیبت]] بوده، تا در آن هنگام به اذن خداوند برای هدایت بشر ظهور کند»<ref>[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۳۸۸ - ۳۹۱.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} |