پیامبر: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ج۱، ص:' به 'ج۱، ص'
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن') |
جز (جایگزینی متن - 'ج۱، ص:' به 'ج۱، ص') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
===واژهشناسی [[نبی]]=== | ===واژهشناسی [[نبی]]=== | ||
* [[نبی]] یا از "نبأ" به معنای خبر است <ref> کتاب العین، ج۸، ص۳۸۲؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۶۲.</ref> یا از "نَباوه" به معنای ارتفاع و شرافت<ref> لسان العرب، ج۱، ص۱۶۳ و ج۱۵، ص۳۰۲.</ref> در صورت اول معنای [[نبی]] خبردهنده یا خبر داده شده یا خبردار است و در صورت دوم به معنای رفیع و بلند مرتبه میباشد، و [[نبوت]] به معنای رفعت و بلند مرتبگی است<ref> الفروق اللغویة، ص۵۳، معانی الاخبار، ص۱۱۴.</ref> بنابراین، [[نبی]] کسی است که خداوند به او خبر داده، یا کسی است که از جانب خداوند خبر میدهد <ref> کتاب العین، ج۸، ص۳۸۲؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۶۲ و ۱۶۳.</ref> و شریفتر و بلند مرتبهتر از سایر انسانهاست <ref> مجمع البحرین، ج۱، ص۴۰۵؛ لسان العرب، ج۱۵، ص۰۲؛ تاج العروس، ج۲۰، ص۲۱۳.</ref>. | * [[نبی]] یا از "نبأ" به معنای خبر است <ref> کتاب العین، ج۸، ص۳۸۲؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۶۲.</ref> یا از "نَباوه" به معنای ارتفاع و شرافت<ref> لسان العرب، ج۱، ص۱۶۳ و ج۱۵، ص۳۰۲.</ref> در صورت اول معنای [[نبی]] خبردهنده یا خبر داده شده یا خبردار است و در صورت دوم به معنای رفیع و بلند مرتبه میباشد، و [[نبوت]] به معنای رفعت و بلند مرتبگی است<ref> الفروق اللغویة، ص۵۳، معانی الاخبار، ص۱۱۴.</ref> بنابراین، [[نبی]] کسی است که خداوند به او خبر داده، یا کسی است که از جانب خداوند خبر میدهد <ref> کتاب العین، ج۸، ص۳۸۲؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۶۲ و ۱۶۳.</ref> و شریفتر و بلند مرتبهتر از سایر انسانهاست <ref> مجمع البحرین، ج۱، ص۴۰۵؛ لسان العرب، ج۱۵، ص۰۲؛ تاج العروس، ج۲۰، ص۲۱۳.</ref>. | ||
* همچنین [[نبوت]] به معنای "صوت خفی" هم آمده است؛ چون خبری که به [[انبیا]] میرسد، دیگران نمیشنیدند<ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۹.</ref> و یا اینکه به معنای طریق باشد و پیامبران را از آن جهت نبی خوانند که راههای هدایت بشری به سوی خداوند میباشند<ref>لسان العرب، ج۱۴، ص ۳۰ و معجم مقاییس اللغه، ج۵، ص ۳۸۵.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، | * همچنین [[نبوت]] به معنای "صوت خفی" هم آمده است؛ چون خبری که به [[انبیا]] میرسد، دیگران نمیشنیدند<ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۹.</ref> و یا اینکه به معنای طریق باشد و پیامبران را از آن جهت نبی خوانند که راههای هدایت بشری به سوی خداوند میباشند<ref>لسان العرب، ج۱۴، ص ۳۰ و معجم مقاییس اللغه، ج۵، ص ۳۸۵.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۸۶.]</ref>. | ||
* [[نبوت]] در معنای اصطلاحی، مقام و منزلتی است از سوی خداوند سبحان که به برخی از انسانها داده میشود به جهت رفعت مرتبهایی که دارند برای هدایت انسانها<ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۹.</ref>. | * [[نبوت]] در معنای اصطلاحی، مقام و منزلتی است از سوی خداوند سبحان که به برخی از انسانها داده میشود به جهت رفعت مرتبهایی که دارند برای هدایت انسانها<ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۹.</ref>. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
{{اصلی|رسول}} | {{اصلی|رسول}} | ||
*از ظاهر برخی آیات قرآن برمیآید که اختلافی میان مصادیق این دو مفهوم [[رسول]] و [[نبی]] وجود دارد همچون آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلا نَبِيٍّ }}﴾}}<ref> و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم؛ سوره حج، آیه:۵۲.</ref> اگر [[رسول]] و [[نبی]] بر مصادیق واحدی دلالت کنند ذکر آن دو لغو خواهد بود، در روایت [[معصومین]]: نیز به این تفاوت اشاره شده است: {{عربی|اندازه=150%|"عَنْ أَبِي ذَرٍّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّه {{صل}} وَ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّه: كَمِ النَّبِيُّونَ قَالَ مِائَةُ أَلْفٍ وَ أَرْبَعَةٌ وَ عِشْرُونَ أَلْفَ نَبِيٍّ قُلْتُ كَمِ الْمُرْسَلُونَ مِنْهُمْ قَالَ ثَلَاثُ مِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ جَمّاً غَفِيراً"}}. <ref> [[الخصال (کتاب)|الخصال]]، ص ۳۳۳.</ref> جناب [[ابوذر]] نقل میکند که نزد [[پیامبر اکرم|رسول خدا]] {{صل}} رفتم و پرسیدم: ای رسول خدا، [[انبیا]] چند نفرند؟ فرمود: صد و بیست و چهار هزار نفر. عرض کردم: از میان ایشان، چه تعدادی مرسَل میباشند؟ فرمود: سیصد و سیزده نفر جماعتی زیاد. بنابراین نسبت میان [[نبی]] و [[رسول]] تساوی نیست اما این که چه نسبتی برقرار است چهار قول وجود دارد که در سه قول [[نبی]] اعم از [[رسول]] به شمار آمده است، زیرا<ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، | *از ظاهر برخی آیات قرآن برمیآید که اختلافی میان مصادیق این دو مفهوم [[رسول]] و [[نبی]] وجود دارد همچون آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلا نَبِيٍّ }}﴾}}<ref> و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم؛ سوره حج، آیه:۵۲.</ref> اگر [[رسول]] و [[نبی]] بر مصادیق واحدی دلالت کنند ذکر آن دو لغو خواهد بود، در روایت [[معصومین]]: نیز به این تفاوت اشاره شده است: {{عربی|اندازه=150%|"عَنْ أَبِي ذَرٍّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّه {{صل}} وَ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّه: كَمِ النَّبِيُّونَ قَالَ مِائَةُ أَلْفٍ وَ أَرْبَعَةٌ وَ عِشْرُونَ أَلْفَ نَبِيٍّ قُلْتُ كَمِ الْمُرْسَلُونَ مِنْهُمْ قَالَ ثَلَاثُ مِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ جَمّاً غَفِيراً"}}. <ref> [[الخصال (کتاب)|الخصال]]، ص ۳۳۳.</ref> جناب [[ابوذر]] نقل میکند که نزد [[پیامبر اکرم|رسول خدا]] {{صل}} رفتم و پرسیدم: ای رسول خدا، [[انبیا]] چند نفرند؟ فرمود: صد و بیست و چهار هزار نفر. عرض کردم: از میان ایشان، چه تعدادی مرسَل میباشند؟ فرمود: سیصد و سیزده نفر جماعتی زیاد. بنابراین نسبت میان [[نبی]] و [[رسول]] تساوی نیست اما این که چه نسبتی برقرار است چهار قول وجود دارد که در سه قول [[نبی]] اعم از [[رسول]] به شمار آمده است، زیرا<ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۸۶.]</ref>: | ||
# [[نبی]] عبارت است از انسان مخبری که از جانب خداوند خبر آورده است اعم از آن که مأمور به تبلیغ باشد یا نباشد ولی [[رسول]]، مأمور به تبلیغ است<ref>النکت الاعتقادیه، ص ۴۷؛ اوائل المقالات، ص ۴۵؛ مجمع البیان، ج۹، ص ۹۱؛ تفسیر المنار، ج۹، ص ۲۲۵؛ تفسیر التبیان، ج۷، ص ۳۳۱؛ المیزان، ج۲، ص ۲۰۹ و ۲۱۷.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، | # [[نبی]] عبارت است از انسان مخبری که از جانب خداوند خبر آورده است اعم از آن که مأمور به تبلیغ باشد یا نباشد ولی [[رسول]]، مأمور به تبلیغ است<ref>النکت الاعتقادیه، ص ۴۷؛ اوائل المقالات، ص ۴۵؛ مجمع البیان، ج۹، ص ۹۱؛ تفسیر المنار، ج۹، ص ۲۲۵؛ تفسیر التبیان، ج۷، ص ۳۳۱؛ المیزان، ج۲، ص ۲۰۹ و ۲۱۷.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۸۶.]</ref>. | ||
# [[نبی]] کسی است که تبلیغ احکام الهی را به عهده دارد ولی کتاب آسمانی ندارد لکن [[رسول]] واجد کتاب آسمانی است<ref>اسرار الحکم، ص ۳۹۵ و التعریفات، ص ۳۰۷.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، | # [[نبی]] کسی است که تبلیغ احکام الهی را به عهده دارد ولی کتاب آسمانی ندارد لکن [[رسول]] واجد کتاب آسمانی است<ref>اسرار الحکم، ص ۳۹۵ و التعریفات، ص ۳۰۷.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۸۶.]</ref>. | ||
# [[نبی]] انسانی است که از طرف خداوند برای تبلیغ اوامر و نواهی الهی مبعوث شده است چه واجد کتاب و یا شریعت خاص باشد و یا نباشد و [[رسول]] کسی است که واجد کتاب و شریعت خاص باشد<ref>شرح المقاصد، ج۵، ص ۶؛ شرح العقاید النسفیه، ص ۶۵؛ سرمایه ایمان، ص ۸۵ـ ۸۶ و مجمع البیان، ج۱، ص ۴۰۵.</ref> <ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، | # [[نبی]] انسانی است که از طرف خداوند برای تبلیغ اوامر و نواهی الهی مبعوث شده است چه واجد کتاب و یا شریعت خاص باشد و یا نباشد و [[رسول]] کسی است که واجد کتاب و شریعت خاص باشد<ref>شرح المقاصد، ج۵، ص ۶؛ شرح العقاید النسفیه، ص ۶۵؛ سرمایه ایمان، ص ۸۵ـ ۸۶ و مجمع البیان، ج۱، ص ۴۰۵.</ref> <ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۸۶.]</ref>. | ||
# منظور از [[نبوت]] و [[رسالت]] دو گروه جدا از پیامبران الهی نیستند بلکه هر کدام به یک حیثیت و جهت خاص و شأنی خاص اشاره دارند پس نبوت ناظر است به جهت گرفتن اخبار و احکام الهی و رسالت ناظر است به جهت ابلاغ آنها به مردم. این شئون مختلف از بعضی از آیات قرآنی قابل استفاده است، در آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِن بَعْدِهِ }}﴾}}<ref> ما به تو همانگونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی؛ سوره نساء، آیه:۱۶۳.</ref> به [[شأن نبوت]] و در آیه{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ }}﴾}}<ref> و بر پیامبر جز پیامرسانی آشکار، نیست ؛ سوره عنکبوت، آیه:۱۸.</ref> به [[شأن رسالت]] اشاره دارد<ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، | # منظور از [[نبوت]] و [[رسالت]] دو گروه جدا از پیامبران الهی نیستند بلکه هر کدام به یک حیثیت و جهت خاص و شأنی خاص اشاره دارند پس نبوت ناظر است به جهت گرفتن اخبار و احکام الهی و رسالت ناظر است به جهت ابلاغ آنها به مردم. این شئون مختلف از بعضی از آیات قرآنی قابل استفاده است، در آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِن بَعْدِهِ }}﴾}}<ref> ما به تو همانگونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی؛ سوره نساء، آیه:۱۶۳.</ref> به [[شأن نبوت]] و در آیه{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ }}﴾}}<ref> و بر پیامبر جز پیامرسانی آشکار، نیست ؛ سوره عنکبوت، آیه:۱۸.</ref> به [[شأن رسالت]] اشاره دارد<ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۸۶.]</ref>. | ||
*طبق این معنا، مقام رسالت و [[نبوت]] در یک نفر قابل جمع است <ref>المیزان، ج۲، ص ۲۱۷ و ج۳، ص ۳۱۱.</ref>. گواه این مطلب آن است که در آیات نبوت عامه گاهی واژه نبیین به کار رفته است {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ }}﴾}}<ref> مردم در آغاز امّتی یگانه بودند، آنگاه به اختلاف پرداختند پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیمدهنده برانگیخت ؛ سوره بقره، آیه:۲۱۳.</ref> و گاهی واژه رسل به کار رفته است: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ }}﴾}}<ref> ما پیامبرانمان را با برهانهای روشن فرستادیم؛ سوره حدید، آیه:۲۵.</ref> از آیات و روایات به دست میآید که رسول اخص از نبی است، یعنی همه پیامبران، داراى مقام نبوت بودهاند ولى مقام رسالت اختصاص به گروهى از ایشان داشته است. <ref> مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید </ref>. در روایتی از [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}}، دربارۀ حصول مقام رسالت در [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} آمده است: {{عربی|اندازه=150%|"إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَ إِبْرَاهِيمَ عَبْداً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ نَبِيّاً وَ اتَّخَذَهُ نَبِيّاً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ رَسُولًا وَ اتَّخَذَهُ رَسُولاً"}} <ref> [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، ج ۱، ص ۱۷۵.</ref>. همانا خداوند، قبل از آن که حضرت ابراهیم را در منصب نبوت قرار دهد، وی را در مقام بندگی پذیرفت، و قبل از آن که او را در مقام رسالت قرار دهد، وی را در مقام نبوت قرار داد.در روایات آمده است که نبی کسی است که فرشته [[وحی]] را در بیداری نمیبیند و فقط صدای او را میشنود ولی در خواب هم صدای او را میشنود و هم او را مشاهده میکند، اما رسول کسی است که در بیداری نیز فرشته [[وحی]] را مشاهده میکند؛{{عربی|اندازه=150%|" النَّبِيُ الَّذِي يَرَى فِي مَنَامِهِ وَ يَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ لَا يُعَايِنُ الْمَلَكَ وَ الرَّسُولُ الَّذِي يَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ يَرَى فِي الْمَنَامِ وَ يُعَايِنُ الْمَلَكَ "}}<ref>کافی، ج۱، ص ۱۷۴؛ بحارالانوار، ج۱۱، ص ۳۲.</ref><ref> محمد بیابانی اسکویی </ref> این گونه تفاوتها مربوط به مقامات و مراتب کمال پیامبران است نه شأن [[نبوت]] و رسالت آنان چنان که در قرآن تصریح شده است که برخی پیامبران بر برخی دیگر برتری دارند: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| لَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ }}﴾}}<ref> بیگمان ما برخی از پیامبران را بر برخی (دیگر) برتری بخشیدیم؛ سوره اسراء، آیه:۵۵.</ref> و {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ }}﴾}}<ref> برخی از آن پیامبران را بر برخی دیگر برتری دادیم؛ سوره بقره، آیه:۲۵۳.</ref> در دو آیه یاد شده که سخن از تفاضل پیامبری است، هم واژه نبیین به کار رفته و هم واژه رسل. بنابراین صاحب کتاب یا شریعت بودن نیز میتواند از مزایای برخی پیامبران باشد. که به این جهت به آنان رسول گفته میشود. اختصاص واژه رسول به برخی از پیامبران به لحاظ جهات یاد شده با برابری آن با واژه نبی از منظر کلامیمنافات ندارد<ref>ایضاح المراد فی شرح کشف المراد، ص ۳۴۰ـ ۳۴۱.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، | *طبق این معنا، مقام رسالت و [[نبوت]] در یک نفر قابل جمع است <ref>المیزان، ج۲، ص ۲۱۷ و ج۳، ص ۳۱۱.</ref>. گواه این مطلب آن است که در آیات نبوت عامه گاهی واژه نبیین به کار رفته است {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ }}﴾}}<ref> مردم در آغاز امّتی یگانه بودند، آنگاه به اختلاف پرداختند پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیمدهنده برانگیخت ؛ سوره بقره، آیه:۲۱۳.</ref> و گاهی واژه رسل به کار رفته است: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ }}﴾}}<ref> ما پیامبرانمان را با برهانهای روشن فرستادیم؛ سوره حدید، آیه:۲۵.</ref> از آیات و روایات به دست میآید که رسول اخص از نبی است، یعنی همه پیامبران، داراى مقام نبوت بودهاند ولى مقام رسالت اختصاص به گروهى از ایشان داشته است. <ref> مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید </ref>. در روایتی از [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}}، دربارۀ حصول مقام رسالت در [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} آمده است: {{عربی|اندازه=150%|"إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَ إِبْرَاهِيمَ عَبْداً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ نَبِيّاً وَ اتَّخَذَهُ نَبِيّاً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ رَسُولًا وَ اتَّخَذَهُ رَسُولاً"}} <ref> [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، ج ۱، ص ۱۷۵.</ref>. همانا خداوند، قبل از آن که حضرت ابراهیم را در منصب نبوت قرار دهد، وی را در مقام بندگی پذیرفت، و قبل از آن که او را در مقام رسالت قرار دهد، وی را در مقام نبوت قرار داد.در روایات آمده است که نبی کسی است که فرشته [[وحی]] را در بیداری نمیبیند و فقط صدای او را میشنود ولی در خواب هم صدای او را میشنود و هم او را مشاهده میکند، اما رسول کسی است که در بیداری نیز فرشته [[وحی]] را مشاهده میکند؛{{عربی|اندازه=150%|" النَّبِيُ الَّذِي يَرَى فِي مَنَامِهِ وَ يَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ لَا يُعَايِنُ الْمَلَكَ وَ الرَّسُولُ الَّذِي يَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ يَرَى فِي الْمَنَامِ وَ يُعَايِنُ الْمَلَكَ "}}<ref>کافی، ج۱، ص ۱۷۴؛ بحارالانوار، ج۱۱، ص ۳۲.</ref><ref> محمد بیابانی اسکویی </ref> این گونه تفاوتها مربوط به مقامات و مراتب کمال پیامبران است نه شأن [[نبوت]] و رسالت آنان چنان که در قرآن تصریح شده است که برخی پیامبران بر برخی دیگر برتری دارند: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| لَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ }}﴾}}<ref> بیگمان ما برخی از پیامبران را بر برخی (دیگر) برتری بخشیدیم؛ سوره اسراء، آیه:۵۵.</ref> و {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ }}﴾}}<ref> برخی از آن پیامبران را بر برخی دیگر برتری دادیم؛ سوره بقره، آیه:۲۵۳.</ref> در دو آیه یاد شده که سخن از تفاضل پیامبری است، هم واژه نبیین به کار رفته و هم واژه رسل. بنابراین صاحب کتاب یا شریعت بودن نیز میتواند از مزایای برخی پیامبران باشد. که به این جهت به آنان رسول گفته میشود. اختصاص واژه رسول به برخی از پیامبران به لحاظ جهات یاد شده با برابری آن با واژه نبی از منظر کلامیمنافات ندارد<ref>ایضاح المراد فی شرح کشف المراد، ص ۳۴۰ـ ۳۴۱.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۸۶.]</ref>. | ||
==نسبت میان [[نبی]] و [[امام]]== | ==نسبت میان [[نبی]] و [[امام]]== | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
# '''پیامبران صاحب کتاب و پیامبران غیر صاحب کتاب:''' | # '''پیامبران صاحب کتاب و پیامبران غیر صاحب کتاب:''' | ||
# '''پیامبران صاحب ولایت تکوینی و پیامبران غیر صاحب تکوینی:''' | # '''پیامبران صاحب ولایت تکوینی و پیامبران غیر صاحب تکوینی:''' | ||
*تنها پنج نفر از [[انبیا|انبیای الهی]]، صاحبان [[شریعت]] و آیین مستقل بوده، و بقیه [[پیامبران]]، مبلغ و مروج آیین ایشان میباشند. آن پنج [[پیامبری]] که مقام [[رسالت]] الهی را نیز دارا میباشند، عبارتاند از: [[حضرت نوح]]، [[حضرت ابراهیم]]، [[حضرت موسی]]، [[حضرت عیسی]] و [[پیامبر اکرم|حضرت محمد]] –صلوات الله علیهم اجمعین. [[امام رضا|حضرت رضا]] {{ع}} میفرمایند:«هر [[نبی]] بعد از [[حضرت نوح]]{{ع}} تا [[حضرت ابراهیم]] بر [[شریعت]] و روش حضرت نوح و تابع کتاب وی بوده و هر [[نبی]] در زمان [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} و بعد از ایشان تا [[حضرت موسی]] بر [[شریعت]] و روش وی بود و هر [[نبی]] در زمان [[حضرت ابراهیم]] و تابع کتاب وی بود. و هر [[نبی]] در زمان [[حضرت موسی]] و بعد از وی تا [[حضرت عیسی]] {{ع}} بر [[شریعت]] و روش موسی و تابع کتاب وی بود. هر [[نبی]] در زمان [[حضرت عیسی]] و بعد از وی تا [[پیامبر اکرم|حضرت محمد]] {{صل}} بر [[شریعت]] و روش [[حضرت عیسی]] و تابع کتاب وی بود<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، | *تنها پنج نفر از [[انبیا|انبیای الهی]]، صاحبان [[شریعت]] و آیین مستقل بوده، و بقیه [[پیامبران]]، مبلغ و مروج آیین ایشان میباشند. آن پنج [[پیامبری]] که مقام [[رسالت]] الهی را نیز دارا میباشند، عبارتاند از: [[حضرت نوح]]، [[حضرت ابراهیم]]، [[حضرت موسی]]، [[حضرت عیسی]] و [[پیامبر اکرم|حضرت محمد]] –صلوات الله علیهم اجمعین. [[امام رضا|حضرت رضا]] {{ع}} میفرمایند:«هر [[نبی]] بعد از [[حضرت نوح]]{{ع}} تا [[حضرت ابراهیم]] بر [[شریعت]] و روش حضرت نوح و تابع کتاب وی بوده و هر [[نبی]] در زمان [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} و بعد از ایشان تا [[حضرت موسی]] بر [[شریعت]] و روش وی بود و هر [[نبی]] در زمان [[حضرت ابراهیم]] و تابع کتاب وی بود. و هر [[نبی]] در زمان [[حضرت موسی]] و بعد از وی تا [[حضرت عیسی]] {{ع}} بر [[شریعت]] و روش موسی و تابع کتاب وی بود. هر [[نبی]] در زمان [[حضرت عیسی]] و بعد از وی تا [[پیامبر اکرم|حضرت محمد]] {{صل}} بر [[شریعت]] و روش [[حضرت عیسی]] و تابع کتاب وی بود<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۰۵ - ۲۰۹.</ref>. | ||
*بهعنوان مثال، [[حضرت هود]] بر قوم عاد و [[حضرت صالح]] بر قوم ثمود مبعوث گردیدند، و از ترویج کنندگان [[شریعت]] حضرت نوح به شمار میآیند. [[حضرت لوط]] بر قوم خود و [[حضرت شعیب]] بر اصحاب مدین مبعوث شد، و از انبیای تبلیغی [[حضرت ابراهیم]] میباشند. [[حضرت یونس]] نیز از انبیای تبلیغی [[حضرت موسی]] {{ع}}محسوب میشود<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، | *بهعنوان مثال، [[حضرت هود]] بر قوم عاد و [[حضرت صالح]] بر قوم ثمود مبعوث گردیدند، و از ترویج کنندگان [[شریعت]] حضرت نوح به شمار میآیند. [[حضرت لوط]] بر قوم خود و [[حضرت شعیب]] بر اصحاب مدین مبعوث شد، و از انبیای تبلیغی [[حضرت ابراهیم]] میباشند. [[حضرت یونس]] نیز از انبیای تبلیغی [[حضرت موسی]] {{ع}}محسوب میشود<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۰۵ - ۲۰۹.</ref>. | ||
*انبیای صاحب [[شریعت]] مستقل را "انبیای [[اولوالعزم]]" نیز نامیدهاند<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، | *انبیای صاحب [[شریعت]] مستقل را "انبیای [[اولوالعزم]]" نیز نامیدهاند<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۰۵ - ۲۰۹.</ref>. | ||
==[[ضرورت وجود پیامبر]]== | ==[[ضرورت وجود پیامبر]]== | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
===تعداد [[انبیا]] و [[رسولان|رسولان الهی]]=== | ===تعداد [[انبیا]] و [[رسولان|رسولان الهی]]=== | ||
*در احادیث، تعداد [[انبیا]] یک صد و بیست و چهار هزار نفر، و تعداد [[رسولان|رسولان الهی]]، سیصد و سیزده نفر بیان شده است. از میان این تعداد، در قرآن کریم فقط از بیست و شش نفر از [[انبیا]] نام برده شده است که عبارتاند از: [[حضرت آدم]]، [[حضرت ادریس]]، [[حضرت نوح]]، [[حضرت هود]]، [[حضرت صالح]]، [[حضرت ابراهیم]]، [[حضرت لوط]]، [[حضرت الیسع]]، [[حضرت ذوالکفل]]، [[حضرت الیاس]]، [[حضرت یونس]]، [[حضرت اسماعیل]]، [[حضرت اسحاق]]، [[حضرت یعقوب]]، [[حضرت یوسف،]] [[حضرت شعیب]]، [[حضرت موسی]]، [[حضرت هارون]]، [[حضرت داوود]]، [[حضرت سلیمان]]، [[حضرت ایوب]]، [[حضرت زکریا]]، [[حضرت یحیی]]، [[حضرت اسماعیل]]، [[حضرت عیسی]]{{عم}} و [[پیامبر|محمد]]{{صل}}. خداوند در کتاب خویش آشکارا به پیامبرانی اشاره میکند که از آنها نامی نبرده و داستان زندگی ایشان را بیان نکرده است:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَرُسُلاً قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِن قَبْلُ وَرُسُلاً لَّمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا}}﴾}}<ref> و پیامبرانی را (فرستادیم) که (داستان) آنها را برای تو پیشتر گفتهایم و پیامبرانی که (داستان) آنان را برای تو نگفتهایم؛ و موسی با خداوند بیمیانجی سخن گفت؛ سوره نساء، آیه:۱۶۴.</ref>. البته قرآن کریم داستانهایی نیز از برخی [[انبیا]] روایت کرده که نام ایشان را ذکر نمیکند<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، | *در احادیث، تعداد [[انبیا]] یک صد و بیست و چهار هزار نفر، و تعداد [[رسولان|رسولان الهی]]، سیصد و سیزده نفر بیان شده است. از میان این تعداد، در قرآن کریم فقط از بیست و شش نفر از [[انبیا]] نام برده شده است که عبارتاند از: [[حضرت آدم]]، [[حضرت ادریس]]، [[حضرت نوح]]، [[حضرت هود]]، [[حضرت صالح]]، [[حضرت ابراهیم]]، [[حضرت لوط]]، [[حضرت الیسع]]، [[حضرت ذوالکفل]]، [[حضرت الیاس]]، [[حضرت یونس]]، [[حضرت اسماعیل]]، [[حضرت اسحاق]]، [[حضرت یعقوب]]، [[حضرت یوسف،]] [[حضرت شعیب]]، [[حضرت موسی]]، [[حضرت هارون]]، [[حضرت داوود]]، [[حضرت سلیمان]]، [[حضرت ایوب]]، [[حضرت زکریا]]، [[حضرت یحیی]]، [[حضرت اسماعیل]]، [[حضرت عیسی]]{{عم}} و [[پیامبر|محمد]]{{صل}}. خداوند در کتاب خویش آشکارا به پیامبرانی اشاره میکند که از آنها نامی نبرده و داستان زندگی ایشان را بیان نکرده است:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَرُسُلاً قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِن قَبْلُ وَرُسُلاً لَّمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا}}﴾}}<ref> و پیامبرانی را (فرستادیم) که (داستان) آنها را برای تو پیشتر گفتهایم و پیامبرانی که (داستان) آنان را برای تو نگفتهایم؛ و موسی با خداوند بیمیانجی سخن گفت؛ سوره نساء، آیه:۱۶۴.</ref>. البته قرآن کریم داستانهایی نیز از برخی [[انبیا]] روایت کرده که نام ایشان را ذکر نمیکند<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۰۵ - ۲۰۹.</ref>. | ||
==شریعت پیامبر== | ==شریعت پیامبر== | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
==کتابهای [[پیامبران]]== | ==کتابهای [[پیامبران]]== | ||
{{اصلی|کتاب پیامبر}} | {{اصلی|کتاب پیامبر}} | ||
*خداوند متعال بعد از نام بردن از تعدادی از [[انبیا]] و [[رسولان|رسولان الهی]]، میفرماید:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| أُوْلَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ }}﴾}}<ref> آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم؛ اگر اینان به آن کفر ورزند، گروهی را بر آن گماردهایم که بدان کفر نمیورزند؛ سوره انعام، آیه:۸۹.</ref>. این آیه و بسیاری دیگر از آیات قرآن بر اعطای کتاب به بعضی از [[انبیا|انبیای الهی]] دلالت میکنند. بعضی از آن آیات عبارتاند از: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الأُولَى صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى}}﴾}}<ref> این (حقیقت) بیگمان در صحیفههای (آسمانی) پیشین (نیز آمده) است.صحیفههای ابراهیم و موسی؛ سوره اعلی، آیه: ۱۸ -۱۹.</ref>،{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ }}﴾}}<ref> و بیگمان به موسی کتاب دادهایم، باشد که راهیاب شوند؛ سوره مؤمنون، آیه:۴۹.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا }}﴾}}<ref> برتری بخشیدیم و به داود، زبور دادیم؛ سوره اسراء، آیه:۵۵.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ }}﴾}}<ref> به او انجیل دادیم که در آن رهنمود و روشنایی بود؛ سوره مائده، آیه:۴۶.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ}}﴾}}<ref> (این) کتابی است که بر تو فرو فرستادهایم تا مردم را به اذن پروردگارشان به سوی راه آن (خداوند) پیروزمند ستوده؛ سوره ابراهیم، آیه:۱.</ref><ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، | *خداوند متعال بعد از نام بردن از تعدادی از [[انبیا]] و [[رسولان|رسولان الهی]]، میفرماید:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| أُوْلَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ }}﴾}}<ref> آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم؛ اگر اینان به آن کفر ورزند، گروهی را بر آن گماردهایم که بدان کفر نمیورزند؛ سوره انعام، آیه:۸۹.</ref>. این آیه و بسیاری دیگر از آیات قرآن بر اعطای کتاب به بعضی از [[انبیا|انبیای الهی]] دلالت میکنند. بعضی از آن آیات عبارتاند از: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الأُولَى صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى}}﴾}}<ref> این (حقیقت) بیگمان در صحیفههای (آسمانی) پیشین (نیز آمده) است.صحیفههای ابراهیم و موسی؛ سوره اعلی، آیه: ۱۸ -۱۹.</ref>،{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ }}﴾}}<ref> و بیگمان به موسی کتاب دادهایم، باشد که راهیاب شوند؛ سوره مؤمنون، آیه:۴۹.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا }}﴾}}<ref> برتری بخشیدیم و به داود، زبور دادیم؛ سوره اسراء، آیه:۵۵.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ }}﴾}}<ref> به او انجیل دادیم که در آن رهنمود و روشنایی بود؛ سوره مائده، آیه:۴۶.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ}}﴾}}<ref> (این) کتابی است که بر تو فرو فرستادهایم تا مردم را به اذن پروردگارشان به سوی راه آن (خداوند) پیروزمند ستوده؛ سوره ابراهیم، آیه:۱.</ref><ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۰۵ - ۲۰۹.</ref>. | ||
*در گفتگوی [[ابوذر]] با [[پیامبر اکرم|رسول خدا]] {{صل}} پیرامون [[پیامبران]]، وقتی وی از تعداد کتابهای نازلشده بر ایشان سؤال میکند، آن حضرت میفرمایند:"خداوند، صد و چهار کتاب نازل فرموده است: پنجاه صحیفه بر [[حضرت شیث]]{{ع}}، سی صحیفه بر [[حضرت ادریس]]{{ع}}، بیست صحیفه بر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}، و تورات و انجیل و زبور و قرآن"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" مِائَةَ كِتَابٍ وَ أَرْبَعَةَ كُتُبٍ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى عَلَى شَيْثٍ خَمْسِينَ صَحِيفَةً وَ عَلَى إِدْرِيسَ ثَلَاثِينَ صَحِيفَةً وَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ عِشْرِينَ صَحِيفَةً وَ أَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَان"}}</ref><ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، | *در گفتگوی [[ابوذر]] با [[پیامبر اکرم|رسول خدا]] {{صل}} پیرامون [[پیامبران]]، وقتی وی از تعداد کتابهای نازلشده بر ایشان سؤال میکند، آن حضرت میفرمایند:"خداوند، صد و چهار کتاب نازل فرموده است: پنجاه صحیفه بر [[حضرت شیث]]{{ع}}، سی صحیفه بر [[حضرت ادریس]]{{ع}}، بیست صحیفه بر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}، و تورات و انجیل و زبور و قرآن"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" مِائَةَ كِتَابٍ وَ أَرْبَعَةَ كُتُبٍ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى عَلَى شَيْثٍ خَمْسِينَ صَحِيفَةً وَ عَلَى إِدْرِيسَ ثَلَاثِينَ صَحِيفَةً وَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ عِشْرِينَ صَحِيفَةً وَ أَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَان"}}</ref><ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۰۵ - ۲۰۹.</ref>. | ||
==وارثان [[پیامبران]]== | ==وارثان [[پیامبران]]== |