خاتم الاوصیاء: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'خدامراد]]،فرهنگنامه' به 'خدامراد، [[فرهنگنامه'
جز (جایگزینی متن - 'خدامراد]]،فرهنگنامه' به 'خدامراد، [[فرهنگنامه') |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
*خاتم الاوصیاء، به معنای پایان بخش جانشینان [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، یکی از القاب [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} است. این لقب ابتدا بر زبان خود آن حضرت در کودکی- آنگاه که در آن سنین لب به سخن گشود- جاری شد. *البته این لقب، درباره [[حضرت علی]]{{ع}} به عنوان پایانبخش اوصیای آخرین [[پیامبر]] به کار رفته است<ref> ر. ک: محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۴، ص ۹۳ و ج ۹۷، ص ۳۳۱</ref>. | *خاتم الاوصیاء، به معنای پایان بخش جانشینان [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، یکی از القاب [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} است. این لقب ابتدا بر زبان خود آن حضرت در کودکی- آنگاه که در آن سنین لب به سخن گشود- جاری شد. *البته این لقب، درباره [[حضرت علی]]{{ع}} به عنوان پایانبخش اوصیای آخرین [[پیامبر]] به کار رفته است<ref> ر. ک: محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۴، ص ۹۳ و ج ۹۷، ص ۳۳۱</ref>. | ||
*[[طریف ابو نصر]] گوید: "بر [[امام مهدی|صاحب الزّمان]]{{ع}} وارد شدم؛ آن حضرت فرمود: برای من صندل احمر <ref>نوعی چوب خوشبو</ref> بیاور. پس برای ایشان آوردم. آن حضرت رو به من کرد و فرمود: آیا مرا میشناسی؟ گفتم: بله. سپس فرمود: من کیستم؟ عرض کردم: شما آقای من و فرزند آقای من هستید. پس آن حضرت فرمود: مقصودم این نبود! گفتم: خداوند سبحانه و تعالی مرا فدای شما گرداند! بفرمایید مقصودتان چه بود؟ حضرت فرمود: من خاتم الاوصیاء هستم که خداوند به وسیله من، بلا را از اهل و شیعیانم دور میسازد<ref> {{عربی|اندازه=120%|" أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَدْفَعُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي"}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۴۶، ح ۲۱۵؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲</ref>. | *[[طریف ابو نصر]] گوید: "بر [[امام مهدی|صاحب الزّمان]]{{ع}} وارد شدم؛ آن حضرت فرمود: برای من صندل احمر <ref>نوعی چوب خوشبو</ref> بیاور. پس برای ایشان آوردم. آن حضرت رو به من کرد و فرمود: آیا مرا میشناسی؟ گفتم: بله. سپس فرمود: من کیستم؟ عرض کردم: شما آقای من و فرزند آقای من هستید. پس آن حضرت فرمود: مقصودم این نبود! گفتم: خداوند سبحانه و تعالی مرا فدای شما گرداند! بفرمایید مقصودتان چه بود؟ حضرت فرمود: من خاتم الاوصیاء هستم که خداوند به وسیله من، بلا را از اهل و شیعیانم دور میسازد<ref> {{عربی|اندازه=120%|" أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَدْفَعُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي"}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۴۶، ح ۲۱۵؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲</ref>. | ||
*علاوه بر خاتم الاوصیاء از [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} به عنوان "خاتم الائمه" نیز یاد شده است؛ چنان که [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} فرمود: ای مردمان! من پیامبرم و [[امام علی|علی]] جانشین من. آگاه باشید که خاتم الائمه، قائم و [[امام مهدی|مهدی]] از ما است"<ref> {{عربی|اندازه=120%|" مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّي نَبِيٌ وَ عَلِيٌ وَصِيِّي أَلَا إِنَ خَاتِمَ الْأَئِمَّةِ مِنَّا الْقَائِمُ الْمَهْدِيُ "}}، فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص ۹۷</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص:۱۹۷ - ۱۹۸.</ref>. | *علاوه بر خاتم الاوصیاء از [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} به عنوان "خاتم الائمه" نیز یاد شده است؛ چنان که [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} فرمود: ای مردمان! من پیامبرم و [[امام علی|علی]] جانشین من. آگاه باشید که خاتم الائمه، قائم و [[امام مهدی|مهدی]] از ما است"<ref> {{عربی|اندازه=120%|" مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّي نَبِيٌ وَ عَلِيٌ وَصِيِّي أَلَا إِنَ خَاتِمَ الْأَئِمَّةِ مِنَّا الْقَائِمُ الْمَهْدِيُ "}}، فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص ۹۷</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص:۱۹۷ - ۱۹۸.</ref>. | ||
==خاتم الاوصیاء در موعودنامه== | ==خاتم الاوصیاء در موعودنامه== | ||
*از القاب مشهوره حضرت است و آن حضرت خود را به همین لقب شناساند. خادم [[حضرت عسکری]] {{ع}} گفت: داخل شدم بر حضرت صاحب الزّمان {{ع}} پس به من فرمود: "ای طریف! سندل سرخ برای من بیاور!" آن را برای حضرت آوردم. فرمود: "مرا میشناسی؟" گفتم: آری. فرمود: "من کیستم؟" گفتم: تو مولای من و پسر مولای منی! فرمود: "این را از تو سؤال نکردم". گفتم: فدای تو شوم، بیان کن برای من آنچه را اراده کردی. فرمود: "منم خاتم الاوصیاء! به سبب من، خداوند بلا از اهل من و شیعیان من برمیدارد"<ref>نجم الثاقب باب دوم.</ref>. | *از القاب مشهوره حضرت است و آن حضرت خود را به همین لقب شناساند. خادم [[حضرت عسکری]] {{ع}} گفت: داخل شدم بر حضرت صاحب الزّمان {{ع}} پس به من فرمود: "ای طریف! سندل سرخ برای من بیاور!" آن را برای حضرت آوردم. فرمود: "مرا میشناسی؟" گفتم: آری. فرمود: "من کیستم؟" گفتم: تو مولای من و پسر مولای منی! فرمود: "این را از تو سؤال نکردم". گفتم: فدای تو شوم، بیان کن برای من آنچه را اراده کردی. فرمود: "منم خاتم الاوصیاء! به سبب من، خداوند بلا از اهل من و شیعیان من برمیدارد"<ref>نجم الثاقب باب دوم.</ref>. |