پرش به محتوا

شرایط ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ویرایش Heydari (بحث) به آخرین تغییری که Wasity انجام داده بود واگردانده شد
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جز (ویرایش Heydari (بحث) به آخرین تغییری که Wasity انجام داده بود واگردانده شد)
برچسب: واگردانی
خط ۱۱: خط ۱۱:
| پاسخ‌دهندگان      = [[سید محمد صدر]] ؛ [[سید جعفر موسوی‌نسب]] ؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت]] ؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان]] ؛  [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی]] ؛ [[مهدی یوسفیان]] ؛ [[نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»]] غ [[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]] ؛ [[نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»]]
| پاسخ‌دهندگان      = [[سید محمد صدر]] ؛ [[سید جعفر موسوی‌نسب]] ؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت]] ؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان]] ؛  [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی]] ؛ [[مهدی یوسفیان]] ؛ [[نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»]] غ [[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]] ؛ [[نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»]]
}}
}}
'''شرایط ظهور امام مهدی{{ع}} چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با [[شرایط ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)#عبارت‌های دیگری از این پرسش|عبارت‌های متفاوتی]] مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''[[شرایط ظهور امام مهدی]]{{ع}} چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
 
==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
* منظور از [[شرایط ظهور]] چیست؟
* [[زمینه‌های ظهور امام مهدی]] کدام‌اند؟
* [[شرایط ظهور امام مهدی]]{{ع}} چیست؟ و چه فرق‌هایی با [[علایم ظهور]] دارند؟
* [[شرایط ظهور]] چیست و آیا باید همه آنها فراهم شود یا عوامل تسریع دیگری وجود دارد؟


== پاسخ جامع اجمالی==
== پاسخ جامع اجمالی==
شرایط ظهور، آن دسته از اموری هستند که تحقّق ظهور، وابسته به وجود آن‌هاست و تا آن‌ها محقّق نشوند، ظهور نیز واقع نخواهد شد،<ref>ر.ک. [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[شرایط ظهور (کتاب)|شرایط ظهور]]، شرایط ظهور، ص ۱۲؛ [[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶</ref> و گسترش عدالت جهانی به آنها وابستگی دارد.<ref>ر.ک. [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی، علی رضا]]، [[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۶۸</ref> هر پدیده‌ای در جهان با فراهم آمدن شرائط و زمینه‌های آن به وجود می‌آید و بدون تحقق زمینه‌ها، امکان وجود برای هیچ موجودی نخواهد بود، قیام و انقلاب جهانی [[امام مهدی]] {{ع}} که بزرگ‌ترین حرکت جهانی است نیز پیرو همین اصل بوده و بدون تحقق زمینه‌ها و شرایط آن به وقوع نخواهد پیوست.<ref>ر.ک. [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="border-right-style: solid; border-right-color: #FFCC33; background-color: #FFF1B9; font-size: 100%;">* ''<sub>پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده می‌شود:</sub>''</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
{|style="text-align: center; background-color:##fff; width:40%; border-radius:0px; align:left !important; margin:left"
|-
|[[پرونده:1368171.jpg|75px]]||[[پرونده:Pic2391.jpg|75px]]||[[پرونده:136863.JPG|75px]]||[[پرونده:1368299.jpg|75px]]||[[پرونده:13681056.jpg|75px]]||[[پرونده:Pic259.jpg|75px]]||[[پرونده:9030760879.jpg|75px]]||[[پرونده:15207.jpg|75px]]||[[پرونده:32465.jpg|75px]]||[[پرونده:9030760879.jpg|75px]]
|-
|<sub>[[سید محمد صدر|صدر]]</sub>||<sub>[[مهدی یوسفیان|یوسفیان]]</sub>||<sub>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان]]</sub>||<sub>[[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی]]</sub>||<sub>[[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب]]</sub>||<sub>[[عبدالمجید زهادت|زهادت]]</sub>||<sub>[[مهدی علی‌پور|علی‌پور]]</sub>||<sub>[[علی ‎اصغر رضوانی|رضوانی]]</sub>||<sub>[[سید مجتبی السادة|السادة]]</sub>||<sub>[[بهروز محمدی|محمدی]]</sub>
|-
|}
{{جعبه نقل قول سفید| عنوان =| نقل‌قول ={{سخ}}
*شرایط ظهور، آن دسته از اموری هستند که تحقّق ظهور، وابسته به وجود آن‌هاست و تا آن‌ها محقّق نشوند، ظهور نیز واقع نخواهد شد،<ref>ر.ک. [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[شرایط ظهور (کتاب)|شرایط ظهور]]، شرایط ظهور، ص ۱۲؛ [[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶</ref> و گسترش عدالت جهانی به آنها وابستگی دارد.<ref>ر.ک. [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی، علی رضا]]، [[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۶۸</ref> هر پدیده‌ای در جهان با فراهم آمدن شرائط و زمینه‌های آن به وجود می‌آید و بدون تحقق زمینه‌ها، امکان وجود برای هیچ موجودی نخواهد بود، قیام و انقلاب جهانی [[امام مهدی]] {{ع}} که بزرگ‌ترین حرکت جهانی است نیز پیرو همین اصل بوده و بدون تحقق زمینه‌ها و شرایط آن به وقوع نخواهد پیوست.<ref>ر.ک. [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref>
*برخی از این شرایط عبارتند از:
*برخی از این شرایط عبارتند از:
#'''وجود طرح و برنامۀ عادلانۀ کامل''': انقلاب [[امام زمان]] {{ع}} مانند هر انقلاب دیگری نیاز به یک برنامه مشخص دارد<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[سید مجتبی السادة|السادة، سید مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref> که بتوان آنرا در هر زمان و مکانی پیاده کرده و برای انسانیت سعادت و خوشی ببار آورد، و تضمین کنندۀ سعادت دنیوی و اخروی انسان باشد.<ref>ر.ک. [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص ۴۹۵-۵۰۲؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶</ref> این طرح در دو زمینه باید ارائه شود:<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲</ref>
#'''وجود طرح و برنامۀ عادلانۀ کامل''': انقلاب [[امام زمان]] {{ع}} مانند هر انقلاب دیگری نیاز به یک برنامه مشخص دارد<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[سید مجتبی السادة|السادة، سید مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref> که بتوان آنرا در هر زمان و مکانی پیاده کرده و برای انسانیت سعادت و خوشی ببار آورد، و تضمین کنندۀ سعادت دنیوی و اخروی انسان باشد.<ref>ر.ک. [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص ۴۹۵-۵۰۲؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶</ref> این طرح در دو زمینه باید ارائه شود:<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲</ref>
خط ۲۲: خط ۳۹:
#'''یاران باوفا''': از شرایط مهم خیزش اسلامی، وجود یاران فداکاری است که با برنامه‌ها و اهداف قیام آشنا و به آن اعتقاد داشته باشند و برای تحقق آن آماده هرگونۀ تلاش بوده باشند و رهبر خود را تنها نگذاشته و فرمان او را بر جان خود مقدّم بدارند.<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶؛ [[سید مجتبی السادة|السادة، سید مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، [[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۱۶۹؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref> در مورد تعداد یاران [[امام زمان]] {{ع}} روایات متعددی وجود دارد، [[امام جواد]]{{ع}} در ضمن حدیثی فرمودند:<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۸، ح ۲</ref> «اجتماع می‌کنند به سوی او اصحابش به تعداد اهل بدر ۳۱۳ نفر از اطراف زمین. پس هنگامی که جمع شد برای او اولین عده از اهل اخلاص، خدا امر او را ظاهر می‌کند، پس زمانی که کامل شد برای او عقد و آن گروه ده هزار نفری است خروج می‌کند به اذن خدا.»<ref>ر.ک. [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ نویسندگان کتاب [[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱</ref> ممکن است گفته شود، رهبر واحد به تنهایی با دنیا بجنگد و به مقابله برخیزد؟ اما بطلان این نظریه واضح است زیرا هیچ کس حتی اگر توانائی جسمی و روحی داشته باشد، نمی تواند به تنهائی با تمامی دشمنان بجنگد و همه را از بین ببرد. استفاده از معجزه هم مورد مناقشه است چرا که اولاً اگر دعوت الهی بر پایۀ معجزه بود از همان ابتدای خلقت عملی می شد و بر روی زمین انحرافی پدیدار نمی گشت؛ ثانیاً دعوت الهی همواره بر پایۀ تربیت اختیاری فرد و امت قرار داشته است و خداوند به انسان عقل و اختیار عطا فرموده و راه حق و باطل را به او نشان داده و مسئولیت اعمالش را بر دوش خود وی گذارده است، در چنین شرایطی امتحان الهی معنی پیدا می کند. با فرض به کار برده شدن معجزات آنچه می‏‌تواند به دست آید، ایمان قهری است که ارزش چندانی ندارد.<ref>ر.ک. [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص ۴۹۵-۵۰۲</ref>
#'''یاران باوفا''': از شرایط مهم خیزش اسلامی، وجود یاران فداکاری است که با برنامه‌ها و اهداف قیام آشنا و به آن اعتقاد داشته باشند و برای تحقق آن آماده هرگونۀ تلاش بوده باشند و رهبر خود را تنها نگذاشته و فرمان او را بر جان خود مقدّم بدارند.<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶؛ [[سید مجتبی السادة|السادة، سید مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، [[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۱۶۹؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref> در مورد تعداد یاران [[امام زمان]] {{ع}} روایات متعددی وجود دارد، [[امام جواد]]{{ع}} در ضمن حدیثی فرمودند:<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۸، ح ۲</ref> «اجتماع می‌کنند به سوی او اصحابش به تعداد اهل بدر ۳۱۳ نفر از اطراف زمین. پس هنگامی که جمع شد برای او اولین عده از اهل اخلاص، خدا امر او را ظاهر می‌کند، پس زمانی که کامل شد برای او عقد و آن گروه ده هزار نفری است خروج می‌کند به اذن خدا.»<ref>ر.ک. [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ نویسندگان کتاب [[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱</ref> ممکن است گفته شود، رهبر واحد به تنهایی با دنیا بجنگد و به مقابله برخیزد؟ اما بطلان این نظریه واضح است زیرا هیچ کس حتی اگر توانائی جسمی و روحی داشته باشد، نمی تواند به تنهائی با تمامی دشمنان بجنگد و همه را از بین ببرد. استفاده از معجزه هم مورد مناقشه است چرا که اولاً اگر دعوت الهی بر پایۀ معجزه بود از همان ابتدای خلقت عملی می شد و بر روی زمین انحرافی پدیدار نمی گشت؛ ثانیاً دعوت الهی همواره بر پایۀ تربیت اختیاری فرد و امت قرار داشته است و خداوند به انسان عقل و اختیار عطا فرموده و راه حق و باطل را به او نشان داده و مسئولیت اعمالش را بر دوش خود وی گذارده است، در چنین شرایطی امتحان الهی معنی پیدا می کند. با فرض به کار برده شدن معجزات آنچه می‏‌تواند به دست آید، ایمان قهری است که ارزش چندانی ندارد.<ref>ر.ک. [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص ۴۹۵-۵۰۲</ref>
#'''آمادگی عمومی و جهانی''': از جمله شرایط دیگر، پذیرش و قبول مردم است، وجود توده‌های مردمی که در سطح کافی از فرهنگ و شعور اجتماعی و روحیه فداکاری برخوردار باشند تا در نخستین مرحله پیروان حضرت را تشکیل دهنند، زیرا چنین افرادی هستند که توانایی انقلاب جهانی را دارا هستند.<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی، علی رضا]]، [[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۶۸؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶؛ [[سید مجتبی السادة|السادة، سید مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ نویسندگان کتاب [[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱</ref> در غیر این صورت حتی اگر بهترین برنامه وجود داشته باشد و منتخب خداوند با یارانی بی‌نظیر و از جان گذشته بخواهند در جامعه پیاده کنند، ولی مردم آن را پذیرا نباشند قطعاً به انجام نخواهد رسید.<ref>ر.ک. [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، [[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۱۶۹؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref> از آیات و احادیث استفاده می‌شود، یکی از مهمترین رازهای [[غیبت]] [[امام مهدی]] {{ع}} نبود آمادگی در جامعه انسانی است. قطع استمرار حضور ظاهری سفیران الهی و غیبت ولی غایب، به خاطر عدم آمادگی و جهالت مردم پیش آمد. در مردم آمادگی های مختلفی باید ایجاد شود تا منجر به ظهور شود، آمادگی هایی مانند آمادگی فکری و فرهنگی، آمادگی اجتماعی، آمادگی تکنولوژی و ارتباطی و ... .<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶</ref>
#'''آمادگی عمومی و جهانی''': از جمله شرایط دیگر، پذیرش و قبول مردم است، وجود توده‌های مردمی که در سطح کافی از فرهنگ و شعور اجتماعی و روحیه فداکاری برخوردار باشند تا در نخستین مرحله پیروان حضرت را تشکیل دهنند، زیرا چنین افرادی هستند که توانایی انقلاب جهانی را دارا هستند.<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی، علی رضا]]، [[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۶۸؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶؛ [[سید مجتبی السادة|السادة، سید مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ نویسندگان کتاب [[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱</ref> در غیر این صورت حتی اگر بهترین برنامه وجود داشته باشد و منتخب خداوند با یارانی بی‌نظیر و از جان گذشته بخواهند در جامعه پیاده کنند، ولی مردم آن را پذیرا نباشند قطعاً به انجام نخواهد رسید.<ref>ر.ک. [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، [[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۱۶۹؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref> از آیات و احادیث استفاده می‌شود، یکی از مهمترین رازهای [[غیبت]] [[امام مهدی]] {{ع}} نبود آمادگی در جامعه انسانی است. قطع استمرار حضور ظاهری سفیران الهی و غیبت ولی غایب، به خاطر عدم آمادگی و جهالت مردم پیش آمد. در مردم آمادگی های مختلفی باید ایجاد شود تا منجر به ظهور شود، آمادگی هایی مانند آمادگی فکری و فرهنگی، آمادگی اجتماعی، آمادگی تکنولوژی و ارتباطی و ... .<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶</ref>
از میان شروط، شرط اول با [[بعثت]] [[پیامبر]] {{صل}} محقق شده و شرط دوم با تولد امام زمان{{ع}} و این شرط سوم و چهارم است که باید محقق شود؛ برای تحقق این دو شرط باید در جهت تربیت نفوس خویش و دیگران کوشید.<ref>ر.ک. [[مهدی علی‌پور|علی‌پور، مهدی]]، [[ظهور (مقاله)|ظهور]]، ص ۲۳۸-۲۴۰</ref>
*از میان شروط، شرط اول با [[بعثت]] [[پیامبر]] {{صل}} محقق شده و شرط دوم با تولد امام زمان{{ع}} و این شرط سوم و چهارم است که باید محقق شود؛ برای تحقق این دو شرط باید در جهت تربیت نفوس خویش و دیگران کوشید.<ref>ر.ک. [[مهدی علی‌پور|علی‌پور، مهدی]]، [[ظهور (مقاله)|ظهور]]، ص ۲۳۸-۲۴۰</ref>
<gallery mode="packed" widths=90px heights=90px perrow=10 caption="پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر آنان در ذیل دیده می‌شود">
 
پرونده:1368171.jpg|''[[سید محمد صدر|صدر]]''
|تاریخ بایگانی | منبع = <small>'''با انتخاب "ادامه مطلب" از پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه ذیل بهره‌مند شوید:'''</small>  | تراز = راست| عرض = 770px | اندازه خط = 14px| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
پرونده:Pic2391.jpg|''[[مهدی یوسفیان|یوسفیان]]''
<br/><br/><br/><br/><br/><br/><br/><br/><br/><br/><br/><br/><br/><br/><br/><br/><br/><br/><br/><br/><br/><br/><br/>
پرونده:136863.JPG|''[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان]]''
<br><br><br><br><br><br><br><br><br><br><br><br><br><br><br><br><br>
پرونده:1368299.jpg|''[[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی]]''
پرونده:13681056.jpg|''[[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌ نسب]]''
پرونده:Pic259.jpg|''[[عبدالمجید زهادت|زهادت]]''
پرونده:9030760879.jpg|''[[مهدی علی‌پور|علی‌پور]]''
پرونده:15207.jpg|''[[علی ‎اصغر رضوانی|رضوانی]]''
پرونده:32465.jpg|''[[سید مجتبی السادة|السادة]]''
پرونده:9030760879.jpg|''[[بهروز محمدی|محمدی]]''
</gallery>


==پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه==
==پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه==
=== آیت‌ الله شهید صدر ===
{{یادآوری پاسخ}}
آیت‌ الله شهید '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
{{جمع شدن|۱. آیت‌ الله شهید صدر؛}}
«می‌‏توان تعداد شرایط را سه چیز دانست:
[[پرونده:1368171.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید محمد صدر]]]]
*'''شرط اول: وجود طرح و برنامه عادلانه کامل‏''' کاملی که عدالت خالص واقعی را در برداشته باشد، و بتوان آن را در هر زمان و مکانی پیاده کرده و برای انسانیت سعادت و خوشی ببار آورد، و تضمین کننده سعادت دنیوی و اخروی انسان باشد. روشن است که بدون وجود چنین برنامه و نقشه جامعی، عدالت کامل متحقق نخواهد شد، و وجود عدالت ناقص و جزئی در سعادت بشریت نقش چندانی نمی‌‏تواند داشته باشد، زیرا به همان اندازه که عدالت، ناقص است؛ سعادت و خوشبختی انسان نیز ناقص خواهد بود، علاوه بر آنکه همان جنبه‏‌های نقص ممکن است زیادتر گشته و خودنمائی کند، و نهایتا سبب گردد که همان عدالت جزئی نیز نتواند مفید فایده قرار گیرد. چنانکه نمی‏‌توان گفت که هدف خداوند وجود عدالت ناقص است و برای‏ آن برنامه‌‏ریزی کرده است، زیرا برنامه‏‌ریزی الهی عبارت است از پرستش و عبادت کاملی که جز با تحقق عدالت کامل موجود نخواهد شد. بویژه بعد از آنکه دانستیم که از آغاز پیدایش انسان در روی زمین مسیر حرکت او رسیدن به این هدف بوده، و در آن صورت نمی‌‏توان گفت که خداوند هدف این حرکت کلی را یک عدالت ناقص تعیین کرده است. و اگر چنین باشد ستمی ناروا است که بر بشریت وارد می‌‏شود، و خداوند بالاتر از آن است که نسبت ظلم و ستم به او بدهیم.
::::::آیت‌ الله شهید '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
بنابراین از این شرط سه مطلب به دست می‌‏آید:
::::::«می‌‏توان تعداد شرایط را سه چیز دانست:
#در حقیقت هدف نهائی، پیاده شدن نقشه کامل عدل جهانی است که در آن هیچ ظلم و ستمی وجود ندارد.
:::::*'''شرط اول: وجود طرح و برنامه عادلانه کامل‏''' کاملی که عدالت خالص واقعی را در برداشته باشد، و بتوان آن را در هر زمان و مکانی پیاده کرده و برای انسانیت سعادت و خوشی ببار آورد، و تضمین کننده سعادت دنیوی و اخروی انسان باشد. روشن است که بدون وجود چنین برنامه و نقشه جامعی، عدالت کامل متحقق نخواهد شد، و وجود عدالت ناقص و جزئی در سعادت بشریت نقش چندانی نمی‌‏تواند داشته باشد، زیرا به همان اندازه که عدالت، ناقص است؛ سعادت و خوشبختی انسان نیز ناقص خواهد بود، علاوه بر آنکه همان جنبه‏‌های نقص ممکن است زیادتر گشته و خودنمائی کند، و نهایتا سبب گردد که همان عدالت جزئی نیز نتواند مفید فایده قرار گیرد. چنانکه نمی‏‌توان گفت که هدف خداوند وجود عدالت ناقص است و برای‏ آن برنامه‌‏ریزی کرده است، زیرا برنامه‏‌ریزی الهی عبارت است از پرستش و عبادت کاملی که جز با تحقق عدالت کامل موجود نخواهد شد. بویژه بعد از آنکه دانستیم که از آغاز پیدایش انسان در روی زمین مسیر حرکت او رسیدن به این هدف بوده، و در آن صورت نمی‌‏توان گفت که خداوند هدف این حرکت کلی را یک عدالت ناقص تعیین کرده است. و اگر چنین باشد ستمی ناروا است که بر بشریت وارد می‌‏شود، و خداوند بالاتر از آن است که نسبت ظلم و ستم به او بدهیم.
#این نقشه فقط به هنگام [[ظهور]] حضرت عملی می‌‏شود. و اگر بخواهد در آن روز هم قابل پیاده شدن نباشد دیگر در هیچ زمانی پیاده نخواهد شد، و گسترش عدالت در روز موعود محال و ممتنع می‏‌شود.
::::::بنابراین از این شرط سه مطلب به دست می‌‏آید:
#پیش از آنکه بخواهند این نقشه را عملی کنند، اصول و کلیات آن باید برای مردم روشن باشد و از آن اطلاع داشته باشند. زیرا قبلا گفتیم که تطبیق و پیاده کردن نقشه خدائی وابسته به آن است که انسان‌ها در طول زمان تجربیاتی به دست آورند و آزمایشاتی بدهند، تا در پذیرش عدالت واقعی قبلا تمرین کرده و بر ایشان بی‏سابقه نباشد، و از آن وحشت نکنند، و عمل بدان بر ایشان دشوار و سخت نباشد و موفقیت و پیروزی آن ناممکن نشود.
:::::#در حقیقت هدف نهائی، پیاده شدن نقشه کامل عدل جهانی است که در آن هیچ ظلم و ستمی وجود ندارد.
*'''شرط دوم: وجود رهبر و پیشوائی شایسته''' و بزرگ که شایستگی رهبری همه ‏جانبه آن روز را داشته باشد. در این باره در ضمن دو نکته به بحث می‌پردازیم:
:::::#این نقشه فقط به هنگام [[ظهور]] حضرت عملی می‌‏شود. و اگر بخواهد در آن روز هم قابل پیاده شدن نباشد دیگر در هیچ زمانی پیاده نخواهد شد، و گسترش عدالت در روز موعود محال و ممتنع می‏‌شود.
#نکته اول: این شرط به هنگام تحلیل به دو شرط زیر تقسیم می‏‌شود:
:::::#پیش از آنکه بخواهند این نقشه را عملی کنند، اصول و کلیات آن باید برای مردم روشن باشد و از آن اطلاع داشته باشند. زیرا قبلا گفتیم که تطبیق و پیاده کردن نقشه خدائی وابسته به آن است که انسان‌ها در طول زمان تجربیاتی به دست آورند و آزمایشاتی بدهند، تا در پذیرش عدالت واقعی قبلا تمرین کرده و بر ایشان بی‏سابقه نباشد، و از آن وحشت نکنند، و عمل بدان بر ایشان دشوار و سخت نباشد و موفقیت و پیروزی آن ناممکن نشود.
*'''اول:''' وجود رهبر برای این نهضت جهانی که بدون او چنین نهضتی راه نمی‌‏افتد.
:::::*'''شرط دوم: وجود رهبر و پیشوائی شایسته''' و بزرگ که شایستگی رهبری همه ‏جانبه آن روز را داشته باشد. در این باره در ضمن دو نکته به بحث می‌پردازیم:
*'''دوم''' این رهبر باید شایستگی رهبری در سطح جهانی را داشته باشد.
:::::#نکته اول: این شرط به هنگام تحلیل به دو شرط زیر تقسیم می‏‌شود:
یک جامعه را در یکی از سه حالت ذیل می‏‌توانیم در نظر گیریم:
:::::*'''اول:''' وجود رهبر برای این نهضت جهانی که بدون او چنین نهضتی راه نمی‌‏افتد.
#هر فردی به تنهائی شایسته رهبری باشد، تا چه رسد به صورت جمعی.
:::::*'''دوم''' این رهبر باید شایستگی رهبری در سطح جهانی را داشته باشد.
#فرد به تنهائی نتواند وظائف رهبری را انجام دهد، بلکه رأی و نظریه متفق علیه عموم را اتخاذ کند.
::::::یک جامعه را در یکی از سه حالت ذیل می‏‌توانیم در نظر گیریم:
#هم فرد و هم جامعه ناقص بوده و شایستگی رهبری نداشته باشند.
:::::#هر فردی به تنهائی شایسته رهبری باشد، تا چه رسد به صورت جمعی.
صورت اول از درجه اعتبار ساقط است. زیرا هیچ‏گاه و در هیچ زمانی نه در گذشته و نه در آینده این وضعیت قابل تحقق نیست و هیچ قانونگذار و فیلسوف و جامعه‌‏شناسی مدعی آن نمی‌‏تواند بشود که چنین وضعی پیش آید که تمام افراد، شایسته رهبری باشند و هر کس به تنهائی رهبر باشد. و اگر بخواهد روز موعود متوقف بر چنین حالتی باشد، هیچ‏گاه فرا نخواهد رسید و این [[انتظار]] بیهوده خواهد بود و هیچ‏یک از ادیان آسمانی که نوید چنان روزی را داده‏‌اند، چنین مطلبی را نگفته‏‌اند. علاوه بر آن چنین تلازمی بین این دو مسأله نیست که اگر فردی در صورت انفرادی شایستگی رهبری را داشته باشد، در صورت اجتماعی هم شایستگی خواهد داشت. زیرا در صورت انفرادی برخورد تضاد آراء و اندیشه‏‌ها چندان نیست و لذا رهبری آسانتر انجام می‌‏گیرد، ولی در صورت رهبری جمعی به جهت برخورد و تضاد اندیشه‌‏ها، رهبری دشوار می‌‏گردد. بنابراین هرگونه شایستگی رهبری فردی همراه شایستگی رهبری جمعی نخواهد بود، و اگر گفته شود که بر طبق موازین دموکراسی جدید، برخی از اشخاص و یا گروه اقلیت نظریه خود را پس گرفته و یا به نظر آنها اعتنا نشده و ملاک رأی اکثریت است، در این صورت زیان جبران‏ناپذیر و ظلمی ناروا انجام گرفته است. و اما صورت سوم؛ بدیهی است که این حالت نیز بی‏اعتبار است. زیرا اجتماع ناقص‌ها هیچ‏گاه کمال آفرین نخواهد بود. اگر اندیشه جمع‏شده آنها ناقص باشد، خواه ناخواه رهبری آنان نیز ناقص بوده و از پیاده کردن نقشه عدالت جهانی ناتوان خواهند بود.
:::::#فرد به تنهائی نتواند وظائف رهبری را انجام دهد، بلکه رأی و نظریه متفق علیه عموم را اتخاذ کند.
*'''شرط سوم: وجود یاران همکار و همفکر و پایدار در کنار آن رهبر واحد.''' دلیل و برهان بر لزوم این مطلب را بعد از ابطال دو فرض می‌‏توان اقامه کرد:
:::::#هم فرد و هم جامعه ناقص بوده و شایستگی رهبری نداشته باشند.
#اینکه بگوئیم آن رهبر واحد به تنهائی با دنیا بجنگد و به مقابله برخیزد. بطلان این نظریه واضح است، زیرا آن شخص هر چند توانائی جسمی و روحی داشته باشد، باز به تنهائی نخواهد توانست با تمامی دشمنان بستیزد و همه را از بین ببرد؛ البته با ابطال نظریه دوم که اظهار معجزه باشد، و الا به صورت اعجاز امکان آن پیروزی وجود دارد. اگر کسی بگوید که این رهبر واحد ابتدا به تنهائی کارش را شروع می‌‏کند و به تدریج یاران و همکارانی تربیت کرده و کارش را پیش می‌‏برد، چنانکه [[رسول خدا]] این چنین عمل کرد؛ می‌گوئیم: معنای این مطلب آن است که این شخص به تمام عالم نمی‏‌پردازد مگر بعد از آنکه به تعداد کافی یار و یاور داشته باشد، نه اینکه خود به تنهائی با تمامی نیروهای دنیا بجنگد.
::::::صورت اول از درجه اعتبار ساقط است. زیرا هیچ‏گاه و در هیچ زمانی نه در گذشته و نه در آینده این وضعیت قابل تحقق نیست و هیچ قانونگذار و فیلسوف و جامعه‌‏شناسی مدعی آن نمی‌‏تواند بشود که چنین وضعی پیش آید که تمام افراد، شایسته رهبری باشند و هر کس به تنهائی رهبر باشد. و اگر بخواهد روز موعود متوقف بر چنین حالتی باشد، هیچ‏گاه فرا نخواهد رسید و این [[انتظار]] بیهوده خواهد بود و هیچ‏یک از ادیان آسمانی که نوید چنان روزی را داده‏‌اند، چنین مطلبی را نگفته‏‌اند. علاوه بر آن چنین تلازمی بین این دو مسأله نیست که اگر فردی در صورت انفرادی شایستگی رهبری را داشته باشد، در صورت اجتماعی هم شایستگی خواهد داشت. زیرا در صورت انفرادی برخورد تضاد آراء و اندیشه‏‌ها چندان نیست و لذا رهبری آسانتر انجام می‌‏گیرد، ولی در صورت رهبری جمعی به جهت برخورد و تضاد اندیشه‌‏ها، رهبری دشوار می‌‏گردد. بنابراین هرگونه شایستگی رهبری فردی همراه شایستگی رهبری جمعی نخواهد بود، و اگر گفته شود که بر طبق موازین دموکراسی جدید، برخی از اشخاص و یا گروه اقلیت نظریه خود را پس گرفته و یا به نظر آنها اعتنا نشده و ملاک رأی اکثریت است، در این صورت زیان جبران‏ناپذیر و ظلمی ناروا انجام گرفته است. و اما صورت سوم؛ بدیهی است که این حالت نیز بی‏اعتبار است. زیرا اجتماع ناقص‌ها هیچ‏گاه کمال آفرین نخواهد بود. اگر اندیشه جمع‏شده آنها ناقص باشد، خواه ناخواه رهبری آنان نیز ناقص بوده و از پیاده کردن نقشه عدالت جهانی ناتوان خواهند بود.
#این رهبر از طریق معجزه با جهانیان بجنگد.در این مطلب مناقشه است  و حاصل آن در دو جواب خلاصه می‌‏شود:
:::::*'''شرط سوم: وجود یاران همکار و همفکر و پایدار در کنار آن رهبر واحد.''' دلیل و برهان بر لزوم این مطلب را بعد از ابطال دو فرض می‌‏توان اقامه کرد:
'''*پاسخ اول:''' اگر دعوت الهی در طول تاریخ بر اساس ایجاد معجزات برای یاری و پیروزی آن، پایه‏گذاری شده بود، از آغاز آفرینش بر روی کره زمین هیچ‏گونه انحراف و ضلالتی پدیدار نمی‏گشت و دیگر نیازی به پیکار و جهاد انبیاء و یارانشان نبود، و بدین ترتیب روز موعود نیز نیازمند برنامه‏ریزی برای تحقق آن نبوده به تأخیر نمی‏افتاد. زیرا از همان آغاز تولد بشریت تا پایان عمر بشر می‌‏توانست موجود باشد.
:::::#اینکه بگوئیم آن رهبر واحد به تنهائی با دنیا بجنگد و به مقابله برخیزد. بطلان این نظریه واضح است، زیرا آن شخص هر چند توانائی جسمی و روحی داشته باشد، باز به تنهائی نخواهد توانست با تمامی دشمنان بستیزد و همه را از بین ببرد؛ البته با ابطال نظریه دوم که اظهار معجزه باشد، و الا به صورت اعجاز امکان آن پیروزی وجود دارد. اگر کسی بگوید که این رهبر واحد ابتدا به تنهائی کارش را شروع می‌‏کند و به تدریج یاران و همکارانی تربیت کرده و کارش را پیش می‌‏برد، چنانکه [[رسول خدا]] این چنین عمل کرد؛ می‌گوئیم: معنای این مطلب آن است که این شخص به تمام عالم نمی‏‌پردازد مگر بعد از آنکه به تعداد کافی یار و یاور داشته باشد، نه اینکه خود به تنهائی با تمامی نیروهای دنیا بجنگد.
*'''پاسخ دوم:''' دعوت الهی همواره بر پایه تربیت اختیاری فرد و امت قرار داشته است. چرا که خدای متعال به انسان عقل و اختیار عطا فرموده و راه حق و باطل را به او نشان داده و مسئولیت اعمالش را بر دوش خود وی گذارده است. و در چنین شرایطی است که تمحیص و امتحان الهی آغاز گشته و معنی می‌‏یابد. و روشن است ایمان آزموده شده، و لو در شکل بسیط و ابتدائی، گرانبهاتر و ریشه‏دارتر از ایمان قهری و اضطراری است. و با فرض به کار برده شدن معجزات مورد بحث، آنچه می‏‌تواند به دست آید، همین ایمان قهری است<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۴۹۵-۵۰۲.</ref>.
:::::#این رهبر از طریق معجزه با جهانیان بجنگد.در این مطلب مناقشه است  و حاصل آن در دو جواب خلاصه می‌‏شود:
=== حجت الاسلام و المسلمین دکتر یوسفیان ===
:::::'''*پاسخ اول:''' اگر دعوت الهی در طول تاریخ بر اساس ایجاد معجزات برای یاری و پیروزی آن، پایه‏گذاری شده بود، از آغاز آفرینش بر روی کره زمین هیچ‏گونه انحراف و ضلالتی پدیدار نمی‏گشت و دیگر نیازی به پیکار و جهاد انبیاء و یارانشان نبود، و بدین ترتیب روز موعود نیز نیازمند برنامه‏ریزی برای تحقق آن نبوده به تأخیر نمی‏افتاد. زیرا از همان آغاز تولد بشریت تا پایان عمر بشر می‌‏توانست موجود باشد.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[مهدی یوسفیان]]'''، در کتاب ''«[[شرایط ظهور (کتاب)|شرایط ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*'''پاسخ دوم:''' دعوت الهی همواره بر پایه تربیت اختیاری فرد و امت قرار داشته است. چرا که خدای متعال به انسان عقل و اختیار عطا فرموده و راه حق و باطل را به او نشان داده و مسئولیت اعمالش را بر دوش خود وی گذارده است. و در چنین شرایطی است که تمحیص و امتحان الهی آغاز گشته و معنی می‌‏یابد. و روشن است ایمان آزموده شده، و لو در شکل بسیط و ابتدائی، گرانبهاتر و ریشه‏دارتر از ایمان قهری و اضطراری است. و با فرض به کار برده شدن معجزات مورد بحث، آنچه می‏‌تواند به دست آید، همین ایمان قهری است<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۴۹۵-۵۰۲.</ref>.
«مراد از [[شرایط ظهور]]، آن دسته از اموری هستند که تحقّق ظهور، وابسته به وجود آن‌هاست و تا آن‌ها محقّق نشوند، ظهور نیز واقع نخواهد شد»<ref>[[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[شرایط ظهور (کتاب)|شرایط ظهور]]، ص ۱۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین دکتر یوسفیان؛}}
=== حجت الاسلام و المسلمین موسوی‌نسبد ===
[[پرونده:Pic2391.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[مهدی یوسفیان]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[مهدی یوسفیان]]'''، در کتاب ''«[[شرایط ظهور (کتاب)|شرایط ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
«ظهور [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]] {{ع}} منوط به شرایطی است که اگر آن شرایط محقق نگردد [[ظهور]] به تأخیر می‌افتد تا شرایط فراهم گردد. پس [[ظهور]] مشروط به مقدماتی است که باید آن شرایط و مقدمات فراهم باشد. که ذیلاً به برخی شروط اشاره می‌گردد.
::::::«مراد از [[شرایط ظهور]]، آن دسته از اموری هستند که تحقّق ظهور، وابسته به وجود آن‌هاست و تا آن‌ها محقّق نشوند، ظهور نیز واقع نخواهد شد»<ref>[[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[شرایط ظهور (کتاب)|شرایط ظهور]]، ص ۱۲.</ref>.
#'''طرح و برنامه:''' انقلاب [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} مانند هر انقلابی دیگر نیاز به یک برنامه مشخص دارد که این طرح در دو زمینه باید ارائه شود.
{{پایان جمع شدن}}
##چگونگی مبارزه با ناهنجاری‌های کنونی و انهدام کامل سنگرهای ضلالت و گمراهی و ریشه‌‌‌کنی همه‌‌‌ مظاهر شرک و کفر و غفلت بطور کامل.
{{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین موسوی‌نسب؛}}
##برنامه‌ای جامع و مطلوب برای تثبیت هنجارهای مطلوب و چنین برنامه‌ای در مورد قیام حضرت وجود دارد، خداوند متعال با توجه به فضل و علم بیکران خود و با آشنایی کامل از حالات و واقعیات و نیازهای بشری در بعد جسم و روح برنامه‌ای جامع تنظیم نموده و تحت عنوان [[دین اسلام]] و کتاب [[قرآن]] نازل کرده است که اکنون در اختیار [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} می‌باشد.
[[پرونده:13681056.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید جعفر موسوی‌نسب]]]]
#'''[[رهبری توانا]]:''' از شرایط لازم انقلاب، وجود رهبری آگاه و توانمند و دلسوز است تا با آشنایی کامل از برنامه‌ها و اهداف و زمینه‌ها و موانع با مدیریت صحیح و قاطع حرکت اصلاحی را به سرانجام مطلوب برساند "به عنوان مثال"<ref>بقره، آیه ۲۴۶.</ref> این شرط نیز در قیام و ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} موجود است، زیرا رهبری این انقلاب به عهده [[امام مهدی|بقیة اللّه الاعظم]] {{ع}} است که او [[امام]] است و [[معصوم]] و متصل به سرچشمه [[وحی]] و عارف به [[قرآن]] و معارف دین و مؤید به تأییدات خاصه الهی.
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
#'''[[یاران با وفا]]:''' یکی از شرایط مهم یک خیزش اسلامی، وجود یاران فداکاری است که با برنامه‌ها و اهداف قیام آشنا و به آن اعتقاد داشته باشند و برای تحقق آن آماده هرگونه تلاش بوده باشند و رهبر خود را تنها نگذاشته و فرمان او را بر جان خود مقدّم بدارند.
::::::«ظهور [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]] {{ع}} منوط به شرایطی است که اگر آن شرایط محقق نگردد [[ظهور]] به تأخیر می‌افتد تا شرایط فراهم گردد. پس [[ظهور]] مشروط به مقدماتی است که باید آن شرایط و مقدمات فراهم باشد. که ذیلاً به برخی شروط اشاره می‌گردد.
#'''[[آمادگی عمومی]] و [[آمادگی جهانی|جهانی]]:''' از جمله شرایط مهم یک جنبش اصلاحی و تحقق آن. پذیرش و قبول مردم است، وجود توده‌های مردمی که در سطح کافی از فرهنگ و شعور اجتماعی و روحیه فداکاری برخوردار باشند تا در نخستین مرحله پیروان حضرت را تشکیل دهنند، زیرا آن افراد هستند که توانایی انقلاب جهانی را دارا می‌باشند»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۳۱، ۳۲.</ref>.
::::#'''طرح و برنامه:''' انقلاب [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} مانند هر انقلابی دیگر نیاز به یک برنامه مشخص دارد که این طرح در دو زمینه باید ارائه شود.
 
::::##چگونگی مبارزه با ناهنجاری‌های کنونی و انهدام کامل سنگرهای ضلالت و گمراهی و ریشه‌‌‌کنی همه‌‌‌ مظاهر شرک و کفر و غفلت بطور کامل.
=== حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان ===
::::##برنامه‌ای جامع و مطلوب برای تثبیت هنجارهای مطلوب و چنین برنامه‌ای در مورد قیام حضرت وجود دارد، خداوند متعال با توجه به فضل و علم بیکران خود و با آشنایی کامل از حالات و واقعیات و نیازهای بشری در بعد جسم و روح برنامه‌ای جامع تنظیم نموده و تحت عنوان [[دین اسلام]] و کتاب [[قرآن]] نازل کرده است که اکنون در اختیار [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} می‌باشد.
حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::#'''[[رهبری توانا]]:''' از شرایط لازم انقلاب، وجود رهبری آگاه و توانمند و دلسوز است تا با آشنایی کامل از برنامه‌ها و اهداف و زمینه‌ها و موانع با مدیریت صحیح و قاطع حرکت اصلاحی را به سرانجام مطلوب برساند "به عنوان مثال"<ref>بقره، آیه ۲۴۶.</ref> این شرط نیز در قیام و ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} موجود است، زیرا رهبری این انقلاب به عهده [[امام مهدی|بقیة اللّه الاعظم]] {{ع}} است که او [[امام]] است و [[معصوم]] و متصل به سرچشمه [[وحی]] و عارف به [[قرآن]] و معارف دین و مؤید به تأییدات خاصه الهی.
«"شرایط ظهور"؛ در اصطلاح [[مهدویت]] عبارتند از: زمینه‌هایی که تحقق ظهور و قیام [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را قطعیت بخشیده، آن را امری منطقی و لازم می‌نمایانند.
::::#'''[[یاران با وفا]]:''' یکی از شرایط مهم یک خیزش اسلامی، وجود یاران فداکاری است که با برنامه‌ها و اهداف قیام آشنا و به آن اعتقاد داشته باشند و برای تحقق آن آماده هرگونه تلاش بوده باشند و رهبر خود را تنها نگذاشته و فرمان او را بر جان خود مقدّم بدارند.
*اگرچه شرایط ظهور [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به طور کامل برای ما روشن نیست.
::::#'''[[آمادگی عمومی]] و [[آمادگی جهانی|جهانی]]:''' از جمله شرایط مهم یک جنبش اصلاحی و تحقق آن. پذیرش و قبول مردم است، وجود توده‌های مردمی که در سطح کافی از فرهنگ و شعور اجتماعی و روحیه فداکاری برخوردار باشند تا در نخستین مرحله پیروان حضرت را تشکیل دهنند، زیرا آن افراد هستند که توانایی انقلاب جهانی را دارا می‌باشند»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۳۱، ۳۲.</ref>.
*امّا با به رهگیری از سخنان معصومین{{عم}} استفاده می‌شود که بخشی از بنیادی‌ترین آنها عبارت است از:
{{پایان جمع شدن}}
#برنامه و طرحی فاخر که بتواند با ساختاری متعالی، عدل راستین را در تمام گیتی برپا کرده، ثبات و ایستایی بخشد. و زمینه سعادت و کمال همگان را فراهم نماید. این شرط، با بعثت [[پیامبر خاتم]]{{صل}} محقق شد. آنگاه که به مدّت ۲۳ سال فرشته [[وحی]] قانونی جامع و مدوّن را برای همیشه بشریت، به ارمغان آورد.
#رهبر و هدایت‌گری بزرگ، شایسته و معصوم که از سوی خداوند منصوب شده است. و این شرط نیز در پگاه نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری، با فرود آمدن نور آخرین ذخیره الهی در بیت شریف [[امام عسکری]]{{ع}} تحقق یافت.
#گروهی از انسان‌های فداکار که در اوج [[تقوا]]، برای دفاع همه‌جانبه از برنامه [[امام]]{{ع}} آمادگی داشته باشند.
#آمادگی همگانی جامعه بشری برای پذیرش آن رهبر و هدایتگر.
*از آیات و احادیث و نیز سخنان دانشوران مسلمان، استفاده می‌شود، یکی از مهمترین رازهای غیبت [[امام مهدی]]{{ع}} نبود آمادگی در جامعه انسانی است. بنابراین قطع استمرار حضور ظاهری سفیران الهی و غیبت ولی غایب، به خاطر عدم آمادگی و جهالت مردم پیش آمد. مردم [[پیامبران]] را کشتند، [[امامان]] را کشتند، از پیش تازان حقّ طلب و مقید و مکتبی و حامل ارزشها، شهیدان قسط و عدل حمایت‌های کارساز ننمودند. شاید اگر صد و بیست و چهار هزار [[پیغمبر]] و [[امام]] دیگر فرستاده می‌شد، اهالی زر و زور و تزویر آنها را می‌کشتند. به طور قطع چنین کاری عبث و بیهوده بود و خداوند از عمل بیهوده مبرّا است. در گذشته [[پیامبران]] از کوه پایین آمده، و به سراغ مردم می‌رفتند، سنگ و خاکستر و زخم شمشیر را به جان می‌خریدند، تا مردم را هدایت کنند. امّا در عصر غیبت، مردم باید احساس نیاز کرده و با علم و معرفت سراغ [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} بروند؛ که آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. <ref> شعبان علی لامعی، قدّیس، ص ۸۸،( با تصرّف).</ref>
*آنچه در پیشوایان دینی و به ویژه درباره [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} مطرح است، پذیرش قلبی و همگانی رهبری آن حضرت و حمایت از آن است. و اگرچه این امر در زمان ظهور آن حضرت، به شکل کامل تحقق خواهد یافت و مردم با ملاحظه روش و رفتار والای آن حضرت با رضایت و خشنودی تمام، [[ولایت]] و حاکمیت او را خواهند پذیرفت و از او اطاعت خواهند کرد؛ اما زمینه آن به طور قطع می‌بایست پیش از ظهور رقم خورد.
*یکی از دانشمندان معاصر، این آمادگی جهانی را در سه بعد، مورد ارزیابی قرار داده است:
#'''آمادگی فکری و فرهنگی؛''' یعنی سطح افکار مردم جهان آنچنان بالا رود که بدانند مثلا مسئله نژاد یا مناطق مختلف جغرافیایی مسئله قابل توجهی در زندگی بشر نیست. تفاوت رنگها و زبانها و سرزمین‌ها نمی‌توانند نوع بشر را از هم جدا سازد، تعصب‌های قبیله‌ای و گروهی باید برای همیشه بمیرد؛ ... بلکه همانگونه که نور آفتاب و نسیم‌های روح‌بخش، و ابرهای باران زا؛ و سایر مواهب و نیروهای جهان طبیعت به این مرزها ابدا توجهی ندارد و همه روی کره زمین را دور می‌زنند و دنیا را عملا یک کشور می‌دانند؛ ما انسان‌ها نیز به همین مرحله از رشد فکری برسیم.
#'''آمادگی اجتماعی؛''' مردم جهان باید از ظلم و ستم و نظامات موجود خسته شوند، و تلخی این زندگی مادّی و یک بعدی را احساس کنند، و حتی از اینکه ادامه این را یک بعدی ممکن است در آینده مشکلات کنونی را حل کند مأیوس گردند ...
#'''آمادگی‌های تکنولوژی و ارتباطی؛''' برخلاف آنچه بعضی می‌پندارند که رسیدن به مرحله تکامل اجتماعی و رسیدن به جهانی آکنده از صلح و عدالت، حتما همراه با نابودی تکنولوژی جدید امکان‌پذیر است، وجود این صنایع پیشرفته نه تنها مزاحم یک حکومت عادلانه جهانی نخواهد بود، بلکه شاید بدون آن وصول به چنین هدفی محال است<ref> ناصر مکارم شیرازی، مهدی انقلابی بزرگ، ص ۸۲.</ref>
*بنابراین آنچه تاکنون به وقوع نپیوسته، شرط سوم و چهارم است. برای تحقق این دو شرط باید تلاش کرد و در جهت تربیت نفوس خویش و دیگران کوشید. علاوه بر آنچه یاد شد، گمان می‌رود پاره‌ای شرایط دیگر نیز تحقق خواهد یافت. اگرچه بر ما پوشیده است. بی‌تردید باید همه آنچه به عنوان شرایط مورد نظر است، واقع شود. تا زمینه ظهور به طور کامل فراهم آید. برای تسریع در تحقق این شرایط و رخ نمودن روزگار آرمانی ظهور، افزون بر دعا و تضرّع در درگاه احدیت، تلاش و کوشش در راه اصلاح خویش و جامعه، بسیار سودمند است. معصومان{{عم}} مؤمنان را به کوشش و آنگاه دعا و نیایش، در این باره فرمان داده‌اند. ذکر آن لازم است که برخی افراد، اموری همچون فراگیری جهان از ستم را نیز در شمار شرایط ظهور دانسته‌اند، از این‌رو می‌پندارند که باید در جهت تحقّق این شرط نیز کوشید و به ترویج فساد دست یازید؛ تا شرایط فراهم شده، پرده‌های غیبت کنار رود و ظهور حضرتش نزدیک شود! به طور قطع این پندار باطل و نادرست است؛ زیرا:
#اینچنین نیست که پر شدن زمین از ستم و بیداد از شرایط ظهور باشد؛ بلکه از روایات و سخنان بزرگان برمی‌آید: به عنوان نشانه ظهور آمده است و روشن است که هرگز کسی مأمور به وجود آوردن نشانه نیست.
#بر فرض که فراگیری ستم از شرایط ظهور به شمار آید، به طور قطع در شمار شرایط مصطلح نیست؛ چرا که جهان به رغم تلاش مؤمنان دلسوز، به سمت ستم فراگیر پیش می‌رود.
*بنابراین بایسته و شایسته است، مؤمنان راستین، وظیفه خویش را انجام دهند و تکلیف الهی اهل [[ایمان]] را- بی‌آنکه در نتیجه بیندیشند- به جای آورند؛ زیرا نتیجه ندادن و توفیق نیافتن، سبب برداشته شدن تکلیف نمی‌شود»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص: ۲۲۳- ۲۲۶.</ref>.
 
=== حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی ===
حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
«مقصود از شرایط ظهور، همان شرایطی است که تحقّق روز موعود متوقّف بر آنها است، و گسترش [[عدالت]] جهانی به آنها وابستگی دارد. و می‌‏توان تعداد شرایط را سه چیز دانست:
#'''شرط اوّل''': وجود طرح و برنامه عادلانه کاملی، که عدالت خالص واقعی را در برداشته باشد، و بتوان آن را در هر زمان و مکانی پیاده کرده و برای انسانیت سعادت و خوشی به بار آورد، و تضمین کننده سعادت دنیوی و اخروی انسان باشد. روشن است که بدون وجود چنین برنامه و نقشه جامعی، عدالت کامل متحقق نخواهد شد.
#'''شرط دوّم''': وجود رهبر و پیشوایی شایسته و بزرگ که شایستگی رهبری همه‌‏جانبه آن روز را داشته باشد، که وجود دارد.
#'''شرط سوّم''': وجود یاران همکار و همفکر و پایدار، در رکاب آن رهبر واحد. برای‏ پیاده کردن جهانی نیاز به یار و پشتیبان می‌‏‏باشد تا با همکاری آنان بتوان به صورتی طبیعی و عادی به گسترش عدل و داد پرداخت. ویژگی‌هایی را که این افراد می‌‏‏بایست واجد باشند، در همین شرط نهفته است. زیرا این افراد باید دارای خصوصیات معینی باشند تا بتوانند آن کار مهمّ را انجام دهند، وگرنه هرگونه پشتیبانی کفایت نمی‌‏‏کند.
#'''شرط چهارم''': وجود توده‏‌های مردمی که در سطحی کافی از فرهنگ و شعور اجتماعی و روحیه فداکاری باشند، تا در نخستین مرحله موعود گروه‌‏های اوّلیه پیروان [[حضرت مهدی|امام مهدی]] {{ع}} را تشکیل دهند. زیرا آن افراد با اخلاص درجه یک که شرط سوّم باوجود آنها محقّق می‌‏‏شد، گروه پیشرو جبهه جنگ جهانی هستند؛ ولی چنانچه بخواهند آن نقشه عدالت جهانی را پیاده کنند، می‌‏‏بایست جمعیت بیشتری داشته باشند تا در آغاز، زمین‌ه‏ای برای پذیرش آن برنامه باشند و از جامعه آنان شروع شود.
لازم به ذکر است که شرایط چهارگانه فوق، مربوط به پیاده کردن عدالت خالص در روز موعود است، ولی چنانچه نسبت به شرایط ظهور بسنجیم، یکی از آنها که وجود رهبر باشد کم می‌‏شود و سه شرط دیگر باقی می‌‏‏ماند، زیرا معنی ظهور آن است که فرد آماده قیام در آن‏روز، وجود دارد که می‌‏خواهد ظاهر شود و با گفتن این کلمه شرط دوّم را ضمنی پذیرفته‌‏ایم و خواه‏ناخواه سه شرط بیشتر باقی نمی‌‏ماند.
و امّا اینکه، شرایط ظهور چه تفاوت‌هایی با علایم ظهور دارند؟ باید گفت که:
*'''اوّلین تفاوت''' در این است که وابستگی ظهور به شرایط، یک نوع وابستگی واقعی است، ولی وابستگی به نشانه‏‌ها و علایم وابستگی از جهت کشف و اعلام است، نه به ‏عنوان یک امر واقعی و ارتباط حقیقی.
*'''تفاوت دوّم''' این است که علایم ظهور، عبارت از چندین رویداد و حادثه است که گاهی نیز به ظهور پراکنده پدید آمده و تنها ارتباط واقعی در بین آنها و ظهور، تحقّق همه آنها پیش از ظهور می‌‏‏باشد. امّا شرایط ظهور به اعتبار برنامه‌‏ریزی طولانی الهی، با ظهور رابطه واقعی داشته و سبب پیدایش آن می‌‏باشند.
*'''تفاوت سوّم''' اینکه، نشانه‏‌ها لزومی ندارد حتما در یک زمان به یکدیگر واقع شوند بلکه یک نشانه در یک زمان پدید می‌‏‏آید و پایان می‌‏‏پذیرد. البته گاهی هم به ‏طور تصادفی در یک زمان چندین نشانه باهم پدید می‌‏‏آیند. امّا شرایط باید با یکدیگر مرتبط باشند و در آخر کار موجب ظهور شوند، و به تدریج ایجاد شده و آنچه که وجود می‌‏یابد استمرار داشته و از بین نرود.
*'''تفاوت چهارم''' اینکه، تمامی علامات، پیش از ظهور پدید آمده و از بین می‌‏رود؛ لیکن شرایط به ‏طور کامل به وجود نمی‌‏‏آیند مگر نزدیک ظهور و یا به هنگام وقوع آن و ممکن نیست که از بین بروند.
*'''تفاوت پنجم''' اینکه، علایم ظهور را می‌‏‏توان شناسایی کرد، و می‌‏‏توانیم بفهمیم که کدام یک از آنها تاکنون موجود شده، و کدامیک هنوز موجود نگشته است. امّا به شرایط نمی‌‏توان کاملا و در یک زمان پیش از ظهور، دست یافت، و یا آنها را حاصل کرد. زیرا برخی از آن شرایط، وجود تعداد کافی از افراد آزموده و بااخلاص، در سطح جهان بوده، و بررسی درست و شناسایی آنها برای اشخاص عادی امکان‏پذیر نیست<ref> برای آگاهی بیشتر به کتاب تاریخ غیبت کبری تألیف سید محمد صدر، ص ۴۸۹ به بعد مراجعه شود.</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۶۸.</ref>.
 
=== حجت الاسلام و المسلمین علی‌پور ===
حجت الاسلام و المسلمین '''[[مهدی علی‌پور]]'''، در مقاله ''«[[ظهور (مقاله)|ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
«شرایط ظهور [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به طور کامل برای ما روشن نیست. بخشی از بنیادی‌ترین آنها عبارتند از:
#وجود برنامه و طرحی متعالی که بتواند با ساختار درست، عدل واقعی را در جهان برپا سازد و سعادت و کمال آدمیان را به ارمغان آورد؛
#وجود رهبر و هدایت‌گری بزرگ، شایسته و معصوم که از سوی خداوند منصوب شده است؛
#وجود گروهی از انسان‌های پاکدل و فداکار که در اوج تقوا به سر می‌برند و برای دفاع همه جانبه از برنامه الهی و امام معصوم آمادگی دارد.<ref> سید محمد صدر، تاریخ الغیبة الکبری، ص ۴۰۰ به بعد.</ref>
*بی تردید، برای پدید آمدن ظهور باید این شرایط محقق شوند. وحی و روایات متواتر و قطعی، بر تحقق یافتن شرط‌های اول و دوم گواهی می‌دهند. شرط نخست با بعثت [[پیامبر خاتم]]{{صل}} محقق شد. شرط دوم نیز با تولد فرزند [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} در سال ۲۵۵هجری قمری تحقق یافت. آنچه اکنون رخ نداده، شرط سوم است. برای تحقق این شرط باید در جهت تربیت نفوس خویش و دیگران کوشید. البته افزون بر شرط‌های یاد شده، احتمال وجود پاره‌ای شرایط نامشخص دیگر نیز قوی می‌نماید. بی‌تردید، باید همه آن شرایط واقع شود تا زمینه ظهور به طور کامل فراهم آید. برای تصریح در تحقق این شرایط و رخ نمودن روزگار آرمانی ظهور، دعا و تضرع در درگاه احدیت بسیار سودمند می‌نماید. معصومان{{ع}} و مؤمنان را به دعا در این باره فرمان داده‌اند.
*گاه اموری چون وضعیت اسف‌بار و آکنده از ستم جهان نیز از شرایط ظهور شمرده می‌شود. ممکن است گروهی چنان پندارند که باید در جهت تحقق این شرط کوشید و به ترویج فساد دست یازید، تا پرده‌های [[غیبت]] سریع‌تر کنار رود و ظهور [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} واقع شود. در نادرستی این پندار تردید نیست، زیرا بسیاری از این پدیده هایی که ممکن است از شرایط تلقی شوند، در شمار نشانه های ظهور جای دارند و ظهور بر آنها متوقف نیست؛ به عبارت دیگر، شرط بودن ستم فراگیر برای ظهور قابل تأمل می‌نماید و می‌توان این پدیده را از نشانه‌های ظهور به شمار آورد. حتی اگر آن از شرایط ظهور باشد، می‌توان ادعا کرد که در شمار شرایط به معنای مصطلح نمی‌گنجد، زیرا ارتباط آن با ظهور از نوع ارتباط سبب و مسبب نیست. افزون بر این، حتی اگر ستم فراگیر شرط اصطلاحی ظهور به شمار آید، در هم گونی آن با دیگر شرط‌ها و لزوم تلاش برای تحقق آن تردید. هست، زیرا به نظر می‌رسد شرط قهری و تکوینی است؛ یعنی جهان به رغم تلاش مؤمنان دلسوز به سمت ستم فراگیر پیش می‌رود. مؤمنان باید وظیفه خویش را انجام دهند و تکلیف الهی اهل ایمان را بی‌آنکه در نتیجه بیندیشند به جای آورند، زیرا نتیجه ندادن و توفيق نیافتن، سبب سقوط تکلیف نمی‌شود»<ref>[[مهدی علی‌پور|علی‌پور، مهدی]]، [[ظهور (مقاله)|ظهور]]، ص: ۲۳۸-۲۴۰.</ref>.


=== آقای السادة (پژوهشگر معارف مهدویت) ===
{{جمع شدن|۴. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛}}
آقای '''[[سید مجتبی السادة]]'''، در کتاب ''«[[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]»'' در این‌باره گفته است:
[[پرونده:Pic259.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عبدالمجید زهادت]]]]
#«ایدئولوژی فکری کاملی که قابل اجرا در تمامی مکان‌ها و زمان‌ها و تضمین‌کننده رفاه برای همه بشریت باشد.
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
#رهبری مقتدر و توانمند که بتواند فرمانروایی جهان را بر عهده گرفته و عدالت را در آن گسترش دهد.
::::::«قیام [[امام مهدی]] {{ع}} از طرفی آسمانی بوده و از سویی نیز انسانی و مربوط به جامعه بشری است که از این رو برخی از شرایط توسط خداوند باید محقق شود و برخی دیگر به وسیله انسان‌ها باید فراهم آید. البته این شرایط غیر از اذن و اراده الهی برای تحقق در امور است.
#یاوران جان برکف و مجریان توانا به تعداد کافی.
:::::*'''[[رهبر]]''': از اولین شروط اصلی و اساسی برای یک قیام و انقلاب تأثیر گزار و سازنده، وجود رهبر و پیشوایی آگاه، توانمند و دلسوز است تا با آشنایی کاملی که از برنامه و هدف و زمینه‌ها و موانع دارد با مدیریتی صحیح و قاطع، حرکت و خیزش را به درستی هدایت کرده و به سرانجام مطلوب برساند. رهبر حرکت عظیم و جنبش بزرگ جهانی، مصلح کل و منجی عالم، [[امام مهدی]] {{ع}} می‌باشد. شخصیتی که فرزند ولایت بوده و در دامان [[امامت]] پرورش یافته است. آخرین وصیّ پیامبر خاتم بوده و به سرچشمه [[وحی]] متصل است. او که در سال ۲۵۵ق به دنیا آمده و نزدیک به هزار و دویست سال است که عمر پربرکت خویش را در میان مردم گذرانده و ملّت‌ها، دولت‌ها، حرکت‌ها و قیام‌های مختلف را به نظاره نشسته است. (بنابراین این شرط از قیام فراهم و آماده می‌باشد).
#بالا رفتن سطح رشد و فهم عمومی و فراهم بودن شرایط جهانی‌»<ref>[[سید مجتبی السادة|الساده، مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص: ۲۰۹ - ۲۱۰.</ref>.
:::::*'''[[یاران]]''': یکی از شرایط مهم برای پیروزی و به ثمر نشستن یک خیزش و انقلاب، وجود یاران و فدائیان جان بر کف است. یارانی که نسبت به [[امام]] و رهبر خود آگاهی لازم را داشته باشند و به او معتقد بوده و ولایت او را با همه وجود بپذیرند. با برنامه‌ها و اهداف قیام آشنا بوده و به آنها اعتقاد داشته باشند. برای به فعلیّت رساندن خواست و اراده رهبر و اجرایی کردن برنامه‌ها، آماده هرگونه تلاش و جانفشانی بوده و با تمام وجود به یاری رهبرشان همّت گمارند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزند. عمق معرفت و ویژگی‌های خاص یاران [[امام مهدی]] {{ع}} را می‌توان از روایت ذیل تا حدی دریافت کرد: [[سهل بن حسن خراسانی]] به [[امام صادق]] {{ع}} عرض می‌کند: چه چیز شما را واداشته تا آن که از حق مسلمِ خودیش "[[حکومت]]" باز بنشینید؟ در حالی که صد هزار [[شیعه]] پا در رکاب و شمشیرزن در اختیار شماست؟ [[امام صادق]] {{ع}} دستور دادند تا تنور آتش را روشن کنند، وقتی شعله آتش برافروخته شد، حضرت به او دستور می‌دهند که وارد تنور شود! او که گمان کرده بود [[امام]] {{ع}} از سخنانش غضب‌ناک شده و قصد مجازاتش را دارد، عرض می‌کند: آقا! مرا ببخشید و به آتش عذابم نکنید!. در همین وقت، [[هارون مکی]] در حالی که کفش‌هایش را به دست‌گرفته بود وارد می‌شود و خدمت [[امام]] خویش سلام عرض می‌کند. حضرت بدون هیچ مقدمه‌ای به او می‌فرماید: کفش‌هایت را بگذار و درون تنور بنشین. [[هارون مکی]] نیز بدون هیچ‌گونه درنگ و پرسشی، این‌کار را انجام می‌دهد. [[امام]] {{ع}} در این حال به گفت‌وشنود خود با مرد خراسانی ادامه می‌دهد و مطالبی را درباره خراسانی به او می‌فرمایند که گویا از نزدیک در جریان آن‌ها بوده است. پس از آن، رو به [[سهل بن حسن خراسانی]] کرده و می‌فرماید: برخیز و داخل تنور را بنگر. او می‌گوید: هنگامی که به درونِ آتش در حال زبانه کشیدن نگاه کردم، [[هارون مکی|هارون]] را در حالی دیدم که چهار زانو نشسته بود. در این وقت [[امام صادق]] {{ع}} از مرد خراسانی می‌پرسند: در خراسان، چه تعداد مثل این شخص می‌شناسی. [[سهل بن حسن خراسانی|سهل]] در پاسخ می‌گوید: به خدا قسم یک نفر هم این‌گونه نداریم. حضرت فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«اما إنا لا نخرج في زمان لا نجد فيه خمسه معاضدين لنا! نحن اعلم بالوقت»}}؛ آگاه باش ما در زمانی که پنج تن یاور و کمک‌کار پیدا نکنیم، قیام نمی‌کنیم. ما آگاه‌تریم که وقت قیام چه زمان است<ref>بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۱۲۳.</ref>. در مورد تعدا یاران روایات متعددی وجود دارد. [[امام جواد]] {{ع}} در ضمن حدیثی فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«يجتمع إليه من أصحاب عدة أهل بدر ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا من أقاصي الأرض و ذلك قول الله عزوجل {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ }}﴾}} فإذا اجتمعت لهذه العدة من أهل الإخلاص أظهر الله امره فإذا كمل له العقد و هو عشرة الآف رجل خرج باذن الله عزوجل»}}<ref>بقره، ۱۴۸.</ref> <ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۸، ح ۲؛ اجتماع می‌کنند به سوی او اصحابش به تعداد اهل بدر ۳۱۳ نفر از اطراف زمین و این معنی قول خداست که "هرکجا باشید خدا شما را می‌آورد همگی را به درستی که خدا بر هر کاری قدرت دارد" پس هنگامی که جمع شد برای او اولین عده از اهل اخلاص خدا امر او را ظاهر می‌کند، پس زمانی که کامل شد برای او عقد و آن گروه ده هزار نفری است خروج می‌کند به اذن خدا.</ref>.
::::::از این روایت و سایر احادیث استفاده می‌شود یاران حضرت را سه گروه تشکیل می‌دهند:
:::::#یاوران ویژه که ۳۱۳ نفرند و با اجتماع آنان ظهور به اذن خدا واقع می‌شود؛
:::::#یاروانی که حدود ده هزار نفرند و با اجتماع آنان قیام و خروج به اذن خدا صورت می‌گیرد؛
:::::#یاورانی که در طول قیام به صفوف سربازان حضرت ملحق می‌شوند.
::::::این شرط از شرایطی است که توسط انسان‌ها باید محقق شود. اکنون جای این سؤال است که آیا یاوران حضرت فراهم شده‌اند؟ آیا گروهی از انسان‌ها با ایجاد ویژگی‌ها و صفات یاران در جان خویش، خود را برای یاری و همراهی [[امام]] آماده کرده‌اند؟
:::::*'''[[آمادگی مردمی|آمادگی]] و [[پذیرش مردمی]]''': یکی دیگر از شرایط بسیار مهم برای تحقق و پیروزی یک قیام و انقلاب پذیرش مردمی است. باید مردم آن را بخواهند و بپذیرند و در غیر این صورت اگر بهترین برنامه را برگزیده و منتخب خداوند با یارانی بی‌نظیر و از جان گذشته بخواهند در جامعه پیاده کنند ولی مردم آن را پذیرا نباشند قطعاً به انجام نخواهد رسید. فاجعه خونبار کربلا شاهدی بر این مدعی است. رهبر قیام سید و سالار جوانان بهشت [[امام حسین]] {{ع}} بود، و برنامه او مبتنی بر [[وحی]] و [[قرآن]] و سیره [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} پایه‌ریزی شده بود و یارانی همچون [[حضرت عباس|ابوالفضل العباس]] و [[حبیب بن مظاهر]] بر گرد او جمع شده بودند، ولی چون مردم آن را نپذیرفتند به پیروزی ظاهری و تشکیل حکومت در جامعه منتهی نگشت. (هر چند وظیفه الهی [[امام حسین]] {{ع}} حرکت و قیام بود و به برکت آن فداکاری، حقیقت [[دین]] [[اسلام]] در میان مردم باقی ماند و نابود نشد). در توقیعی که به نام [[شیخ مفید]] معروف است از جانب [[امام مهدی]] {{ع}} نقل شده است: {{عربی|اندازه=155%|«وَ لَوْ أَنَّ أَشْياعَنا وَفَّقَهُمُ اللّه لِطاعَتِةِ عَلَى اجْتِماعٍ مِنَ القُلُوبِ فِى الوَفاءِ بِالعَهْدِ عَلَيْهِمْ، لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقائِنا»}}؛آری سنّت الهی بر این قرار گرفته تا مردم خود نخواهند و حرکت نکنند و آماده مبارزه با ظلم و پذیرش دولت حق نباشند خدا نیز آن را نخواهد داد<ref>احتجاج، ج ۲، ص ۶۰۰، ش ۳۶۰؛ اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد در راه ایفای پیمانی که بر عهده دارند همدل شوند میمنت ملاقات ما به تأخیر نمیافتد.</ref>»<ref>[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۵۳-۲۵۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


=== نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» ===
{{جمع شدن|۵. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛}}
نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]]
«برای انقلاب جهانی و بزرگ [[امام مهدی]]{{ع}} مانند هر انقلاب دیگر، چهار شرط متصور و لازم است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
*'''۱. قانون جامع:''' یک انقلاب، برای در هم شکستن وضع موجود و برقراری وضع مطلوب، به دو نوع برنامه نیاز دارد:
::::::«"شرایط ظهوردر اصطلاح [[مهدویت]] عبارتند از: زمینه‌هایی که تحقق ظهور و قیام [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را قطعیت بخشیده، آن را امری منطقی و لازم می‌نمایانند.
#برنامه برای نابودی وضع موجود "دوران انقلاب
:::::*اگرچه شرایط ظهور [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به طور کامل برای ما روشن نیست.
#قانون مناسب برای حرکت جامعه به طرف وضعیت مطلوب و رسیدن به حالت آرمانی "دوران تثبیت".
:::::*امّا با به رهگیری از سخنان معصومین{{عم}} استفاده می‌شود که بخشی از بنیادی‌ترین آنها عبارت است از:
*قیام جهانی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} نیز این دو نوع برنامه را لازم دارد. برنامه آن حضرت در قسمت اول، بر اساس روایات، پس از دعوت به راستی، حرکت مسلحانه تا نابودی کامل شرک و کفر و فساد است. به عبارت دقیق‌تر، [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} هنگام ظهور، ابتدا مردم را دعوت به [[دین]] [[حق]] و [[امامت]] خویش می‌کند و اگر کسی مخالفت کرد و خواست به راه شرک و کفر و تباهی ادامه دهد، حضرت با وی مقابله می‌کند. این روش بر گرفته از [[قرآن]] است.{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انتَهَوْا فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ}}﴾}}<ref>  و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها [[دین]] خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد؛ سوره بقره، آیه: ۱۹۳.</ref>.
::::#برنامه و طرحی فاخر که بتواند با ساختاری متعالی، عدل راستین را در تمام گیتی برپا کرده، ثبات و ایستایی بخشد. و زمینه سعادت و کمال همگان را فراهم نماید. این شرط، با بعثت [[پیامبر خاتم]]{{صل}} محقق شد. آنگاه که به مدّت ۲۳ سال فرشته [[وحی]] قانونی جامع و مدوّن را برای همیشه بشریت، به ارمغان آورد.
*برنامه حضرت در بخش دوم نیز بر اساس عمل به کتاب خدا و سنت [[پیامبر]] است. قانونی که از طرف خالق و پروردگار انسان فرستاده شده و تضمین کننده سعادت دنیایی و آخرتی او است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} در بیانی فرمود: سیره و سنت او، سنت من است. مردم را بر [[دین]] و آیین من به پا خواهد داشت و آنان را به کتاب پروردگارم دعوت می‌کند.<ref>کمال الدین، ج ۲، ب۳۹، ح۶.</ref>
::::#رهبر و هدایت‌گری بزرگ، شایسته و معصوم که از سوی خداوند منصوب شده است. و این شرط نیز در پگاه نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری، با فرود آمدن نور آخرین ذخیره الهی در بیت شریف [[امام عسکری]]{{ع}} تحقق یافت.
*'''۲. رهبری:''' شرط دیگر برای پیدایش یک انقلاب، وجود رهبر و پیشوایی آگاه، توانمند، شجاع، قاطع، دلسوز و فداکار است، تا با آشنایی کامل از اهداف و برنامه‌ها، امکانات و زمینه‌ها، موانع و مشکلات، با مدیریتی صحیح و هوشمندانه، حرکت انقلاب را رهبری کند و تا آخرین نفس ادامه دهد.
::::#گروهی از انسان‌های فداکار که در اوج [[تقوا]]، برای دفاع همه‌جانبه از برنامه [[امام]]{{ع}} آمادگی داشته باشند.
*انقلاب عظیم [[امام مهدی]]{{ع}} نیز دارای این شرط است. رهبر این انقلاب، بزرگ مردی از دودمان [[پیامبر]]{{صل}} و سلسله نورانی [[امامت]] است که در دامان [[ولایت]] پرورش یافته و وارث علوم [[انبیا]] و آگاه به [[قرآن]] و معارف [[دین]] است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]]{{صل}} در بیانی فرمود: مهدی این امت از ما است، کسی که زمین را از قسط و عدل پر می‌کند همان گونه که از جور و ظلم پر شده است.<ref>{{عربی|اندازه=120%|" مِنَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَهْدِيُّ هَذِهِ‏ الْأُمَّةِ الَّذِي‏ يَمْلَأُ الْأَرْضَ‏ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ‏ جَوْراً وَ ظُلْماً "}}؛ کمال الدین، ج۱، باب۲۴، ح۱۰.</ref>
::::#آمادگی همگانی جامعه بشری برای پذیرش آن رهبر و هدایتگر.
*'''۳. یاران:''' شرط دیگر یک انقلاب، وجود یارانی فداکار است که با آشنایی با رهبر و برنامه‌ها و اهداف او و اعتقاد راسخ به آن‌ها، تا آخرین لحظه، از رهبر و انقلاب دست برندارند و آماده هر گونه فداکاری باشند. قیام جهانی [[امام مهدی]]{{ع}} نیز به یارانی نیاز دارد که ضمن آشنایی و اعتقاد به [[امام]] و [[دین]]، تا آخرین لحظه فداکاری کنند. از [[امام جواد]]{{ع}} ضمن حدیثی نقل شده است: اصحاب [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} به سوی او اجتماع می‌کنند که ۳۱۳ نفرند، به تعداد اهل بدر، از نقاط مختلف زمین... وقتی این عده جمع شدند، خدا امر او را ظاهر می‌کند و چون عقد کامل شد _ که ده هزار نفرند _ به اذن خدا خروج می‌کند<ref>کمال الدین، ج۲، ب۳۷، ح۲.</ref>.
:::::*از آیات و احادیث و نیز سخنان دانشوران مسلمان، استفاده می‌شود، یکی از مهمترین رازهای غیبت [[امام مهدی]]{{ع}} نبود آمادگی در جامعه انسانی است. بنابراین قطع استمرار حضور ظاهری سفیران الهی و غیبت ولی غایب، به خاطر عدم آمادگی و جهالت مردم پیش آمد. مردم [[پیامبران]] را کشتند، [[امامان]] را کشتند، از پیش تازان حقّ طلب و مقید و مکتبی و حامل ارزشها، شهیدان قسط و عدل حمایت‌های کارساز ننمودند. شاید اگر صد و بیست و چهار هزار [[پیغمبر]] و [[امام]] دیگر فرستاده می‌شد، اهالی زر و زور و تزویر آنها را می‌کشتند. به طور قطع چنین کاری عبث و بیهوده بود و خداوند از عمل بیهوده مبرّا است. در گذشته [[پیامبران]] از کوه پایین آمده، و به سراغ مردم می‌رفتند، سنگ و خاکستر و زخم شمشیر را به جان می‌خریدند، تا مردم را هدایت کنند. امّا در عصر غیبت، مردم باید احساس نیاز کرده و با علم و معرفت سراغ [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} بروند؛ که آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. <ref> شعبان علی لامعی، قدّیس، ص ۸۸،( با تصرّف).</ref>
*'''۴. آمادگی و پذیرش عمومی''' یکی دیگر از شرایط یک انقلاب و تحقق آن، پذیرش مردمی‌ است. باید مردم خواستار تغییر حاکمیت و وضع موجود بوده و رهبر انقلاب و برنامه‌های او را واقعاً پذیرا باشند. در غیر این صورت، حرکت انقلاب به سرانجام مطلوب نخواهد رسید. انقلاب [[امام مهدی]]{{ع}} نیز این شرط را لازم دارد. مردم باید به حدی از رشد و آگاهی رسیده باشند که پذیرای حرکت اصلاحی و قیام بزرگ منجی عالم بشریت باشند، تا هنگام قیام، او را پذیرفته و برای تحقق اهداف و برنامه‌های او همکاری کنند.<ref>تاریخ، نمونه‌های متعددی را از آمادگی و عدم آمادگی مردم در سینه خود انباشته است؛ برای نمونه اعلام آمادگی مردم مدینه در هجرت [[پیامبر]]{{صل}} به آن شهر و استقرار [[حکومت]] اسلامی‌ نقش اساسی داشت. نیز خواست عمومی‌ مردم مدینه و شهرهای دیگر که در مدینه اجتماع کرده بودند، [[حکومت]] عدل گستر [[امام علی]]{{ع}} را در پی‌داشت. همچنین عدم همراهی عموم مردم با [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} و شهادت آن دو [[امام]] بزرگوار، توسط دشمنان اسلام.</ref>
:::::*آنچه در پیشوایان دینی و به ویژه درباره [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} مطرح است، پذیرش قلبی و همگانی رهبری آن حضرت و حمایت از آن است. و اگرچه این امر در زمان ظهور آن حضرت، به شکل کامل تحقق خواهد یافت و مردم با ملاحظه روش و رفتار والای آن حضرت با رضایت و خشنودی تمام، [[ولایت]] و حاکمیت او را خواهند پذیرفت و از او اطاعت خواهند کرد؛ اما زمینه آن به طور قطع می‌بایست پیش از ظهور رقم خورد.
شرایط یک پدیده، به اموری گفته می‌شود که آن پدیده، به آن‌ها وابستگی وجودی دارد و تا آن‌ها نباشند، آن شیء به وجود نمی‌آید. طبق این تعریف، شرایط ظهور به اموری اطلاق می‌شود که امر ظهور [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} به وجود آن‌ها وابسته بوده و تا آن‌ها محقق نشوند، ظهور رخ نخواهد داد. اما [[علایم ظهور]]، به اموری گفته می‌شود که بیانگر نزدیکی امر ظهور می‌باشند و تحقق هر یک از آن‌ها، نشانه نزدیک‌تر شدن فرج و ظهور [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} است.
:::::*یکی از دانشمندان معاصر، این آمادگی جهانی را در سه بعد، مورد ارزیابی قرار داده است:
*با توجه به تعریفی که از شرایط و [[علایم ظهور]] ارائه شد، تفاوت‌هایی که بین این دو موضوع وجود دارد نیز روشن می‌شود. تفاوت اصلی و اساسی این است که وابستگی ظهور به شرایط، یک ارتباط و وابستگی وجودیِ تامّ و حقیقی است؛ ولی علایم برای ظهور، فقط حالت کاشفیّت دارند. البته کنار این اختلاف، می‌توان به تفاوت‌های دیگر نیز اشاره کرد؛ از جمله:
::::#'''آمادگی فکری و فرهنگی؛''' یعنی سطح افکار مردم جهان آنچنان بالا رود که بدانند مثلا مسئله نژاد یا مناطق مختلف جغرافیایی مسئله قابل توجهی در زندگی بشر نیست. تفاوت رنگها و زبانها و سرزمین‌ها نمی‌توانند نوع بشر را از هم جدا سازد، تعصب‌های قبیله‌ای و گروهی باید برای همیشه بمیرد؛ ... بلکه همانگونه که نور آفتاب و نسیم‌های روح‌بخش، و ابرهای باران زا؛ و سایر مواهب و نیروهای جهان طبیعت به این مرزها ابدا توجهی ندارد و همه روی کره زمین را دور می‌زنند و دنیا را عملا یک کشور می‌دانند؛ ما انسان‌ها نیز به همین مرحله از رشد فکری برسیم.
#نشانه‌های ظهور، به صورت پراکنده و جدا از هم می‌تواند رخ دهند و در نهایت، ظهور [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} حادث شود؛ ولی شرایط باید با هم و کنار یک دیگر، تحقق یافته و موجود باشند، تا [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} ظهور کند.
::::#'''آمادگی اجتماعی؛''' مردم جهان باید از ظلم و ستم و نظامات موجود خسته شوند، و تلخی این زندگی مادّی و یک بعدی را احساس کنند، و حتی از اینکه ادامه این را یک بعدی ممکن است در آینده مشکلات کنونی را حل کند مأیوس گردند ...
#به علت عدم ارتباط وجودی بین علایم با ظهور، امکان دارد یک علامت یا برخی از علایم اتفاق نیفتند یا در یک زمان حادث شوند و پایان پذیرند و بعد از آن ظهور واقع شود؛ ولی برای تحقق ظهور، باید همه شرایط "با هم" موجود باشند؛ لذا در صورت نبودن حتی یک شرط، ظهور [[امام مهدی]]{{ع}} محقق نمی‌شود. این، به علت رابطه وجودی بین شرط و مشروط "ظهور" است.
::::#'''آمادگی‌های تکنولوژی و ارتباطی؛''' برخلاف آنچه بعضی می‌پندارند که رسیدن به مرحله تکامل اجتماعی و رسیدن به جهانی آکنده از صلح و عدالت، حتما همراه با نابودی تکنولوژی جدید امکان‌پذیر است، وجود این صنایع پیشرفته نه تنها مزاحم یک حکومت عادلانه جهانی نخواهد بود، بلکه شاید بدون آن وصول به چنین هدفی محال است<ref> ناصر مکارم شیرازی، مهدی انقلابی بزرگ، ص ۸۲.</ref>
#علایم، چون حالت نشانه بودن را دارند، لذا ممکن است یک علامت، بعد از ظهور "مثلاً روز بعد" اتفاق بیفتد؛ ولی شرایط، باید پیش از ظهور موجود باشند. البته تفاوتهای دیگری نیز وجود دارد»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۱۸۷-۱۹۱.</ref>.
:::::*بنابراین آنچه تاکنون به وقوع نپیوسته، شرط سوم و چهارم است. برای تحقق این دو شرط باید تلاش کرد و در جهت تربیت نفوس خویش و دیگران کوشید. علاوه بر آنچه یاد شد، گمان می‌رود پاره‌ای شرایط دیگر نیز تحقق خواهد یافت. اگرچه بر ما پوشیده است. بی‌تردید باید همه آنچه به عنوان شرایط مورد نظر است، واقع شود. تا زمینه ظهور به طور کامل فراهم آید. برای تسریع در تحقق این شرایط و رخ نمودن روزگار آرمانی ظهور، افزون بر دعا و تضرّع در درگاه احدیت، تلاش و کوشش در راه اصلاح خویش و جامعه، بسیار سودمند است. معصومان{{عم}} مؤمنان را به کوشش و آنگاه دعا و نیایش، در این باره فرمان داده‌اند. ذکر آن لازم است که برخی افراد، اموری همچون فراگیری جهان از ستم را نیز در شمار شرایط ظهور دانسته‌اند، از این‌رو می‌پندارند که باید در جهت تحقّق این شرط نیز کوشید و به ترویج فساد دست یازید؛ تا شرایط فراهم شده، پرده‌های غیبت کنار رود و ظهور حضرتش نزدیک شود! به طور قطع این پندار باطل و نادرست است؛ زیرا:
::::#اینچنین نیست که پر شدن زمین از ستم و بیداد از شرایط ظهور باشد؛ بلکه از روایات و سخنان بزرگان برمی‌آید: به عنوان نشانه ظهور آمده است و روشن است که هرگز کسی مأمور به وجود آوردن نشانه نیست.
::::#بر فرض که فراگیری ستم از شرایط ظهور به شمار آید، به طور قطع در شمار شرایط مصطلح نیست؛ چرا که جهان به رغم تلاش مؤمنان دلسوز، به سمت ستم فراگیر پیش می‌رود.
:::::*بنابراین بایسته و شایسته است، مؤمنان راستین، وظیفه خویش را انجام دهند و تکلیف الهی اهل [[ایمان]] را- بی‌آنکه در نتیجه بیندیشند- به جای آورند؛ زیرا نتیجه ندادن و توفیق نیافتن، سبب برداشته شدن تکلیف نمی‌شود»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص: ۲۲۳- ۲۲۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۶. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛}}
[[پرونده:1368299.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علی رضا رجالی تهرانی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«مقصود از شرایط ظهور، همان شرایطی است که تحقّق روز موعود متوقّف بر آنها است، و گسترش [[عدالت]] جهانی به آنها وابستگی دارد. و می‌‏توان تعداد شرایط را سه چیز دانست:
:::::#'''شرط اوّل''': وجود طرح و برنامه عادلانه کاملی، که عدالت خالص واقعی را در برداشته باشد، و بتوان آن را در هر زمان و مکانی پیاده کرده و برای انسانیت سعادت و خوشی به بار آورد، و تضمین کننده سعادت دنیوی و اخروی انسان باشد. روشن است که بدون وجود چنین برنامه و نقشه جامعی، عدالت کامل متحقق نخواهد شد.
:::::#'''شرط دوّم''': وجود رهبر و پیشوایی شایسته و بزرگ که شایستگی رهبری همه‌‏جانبه آن روز را داشته باشد، که وجود دارد.
:::::#'''شرط سوّم''': وجود یاران همکار و همفکر و پایدار، در رکاب آن رهبر واحد. برای‏ پیاده کردن جهانی نیاز به یار و پشتیبان می‌‏‏باشد تا با همکاری آنان بتوان به صورتی طبیعی و عادی به گسترش عدل و داد پرداخت. ویژگی‌هایی را که این افراد می‌‏‏بایست واجد باشند، در همین شرط نهفته است. زیرا این افراد باید دارای خصوصیات معینی باشند تا بتوانند آن کار مهمّ را انجام دهند، وگرنه هرگونه پشتیبانی کفایت نمی‌‏‏کند.
:::::#'''شرط چهارم''': وجود توده‏‌های مردمی که در سطحی کافی از فرهنگ و شعور اجتماعی و روحیه فداکاری باشند، تا در نخستین مرحله موعود گروه‌‏های اوّلیه پیروان [[حضرت مهدی|امام مهدی]] {{ع}} را تشکیل دهند. زیرا آن افراد با اخلاص درجه یک که شرط سوّم باوجود آنها محقّق می‌‏‏شد، گروه پیشرو جبهه جنگ جهانی هستند؛ ولی چنانچه بخواهند آن نقشه عدالت جهانی را پیاده کنند، می‌‏‏بایست جمعیت بیشتری داشته باشند تا در آغاز، زمین‌ه‏ای برای پذیرش آن برنامه باشند و از جامعه آنان شروع شود.
::::::لازم به ذکر است که شرایط چهارگانه فوق، مربوط به پیاده کردن عدالت خالص در روز موعود است، ولی چنانچه نسبت به شرایط ظهور بسنجیم، یکی از آنها که وجود رهبر باشد کم می‌‏شود و سه شرط دیگر باقی می‌‏‏ماند، زیرا معنی ظهور آن است که فرد آماده قیام در آن‏روز، وجود دارد که می‌‏خواهد ظاهر شود و با گفتن این کلمه شرط دوّم را ضمنی پذیرفته‌‏ایم و خواه‏ناخواه سه شرط بیشتر باقی نمی‌‏ماند.
::::::و امّا اینکه، شرایط ظهور چه تفاوت‌هایی با علایم ظهور دارند؟ باید گفت که:
:::::*'''اوّلین تفاوت''' در این است که وابستگی ظهور به شرایط، یک نوع وابستگی واقعی است، ولی وابستگی به نشانه‏‌ها و علایم وابستگی از جهت کشف و اعلام است، نه به ‏عنوان یک امر واقعی و ارتباط حقیقی.
:::::*'''تفاوت دوّم''' این است که علایم ظهور، عبارت از چندین رویداد و حادثه است که گاهی نیز به ظهور پراکنده پدید آمده و تنها ارتباط واقعی در بین آنها و ظهور، تحقّق همه آنها پیش از ظهور می‌‏‏باشد. امّا شرایط ظهور به اعتبار برنامه‌‏ریزی طولانی الهی، با ظهور رابطه واقعی داشته و سبب پیدایش آن می‌‏باشند.
:::::*'''تفاوت سوّم''' اینکه، نشانه‏‌ها لزومی ندارد حتما در یک زمان به یکدیگر واقع شوند بلکه یک نشانه در یک زمان پدید می‌‏‏آید و پایان می‌‏‏پذیرد. البته گاهی هم به ‏طور تصادفی در یک زمان چندین نشانه باهم پدید می‌‏‏آیند. امّا شرایط باید با یکدیگر مرتبط باشند و در آخر کار موجب ظهور شوند، و به تدریج ایجاد شده و آنچه که وجود می‌‏یابد استمرار داشته و از بین نرود.
:::::*'''تفاوت چهارم''' اینکه، تمامی علامات، پیش از ظهور پدید آمده و از بین می‌‏رود؛ لیکن شرایط به ‏طور کامل به وجود نمی‌‏‏آیند مگر نزدیک ظهور و یا به هنگام وقوع آن و ممکن نیست که از بین بروند.
:::::*'''تفاوت پنجم''' اینکه، علایم ظهور را می‌‏‏توان شناسایی کرد، و می‌‏‏توانیم بفهمیم که کدام یک از آنها تاکنون موجود شده، و کدامیک هنوز موجود نگشته است. امّا به شرایط نمی‌‏توان کاملا و در یک زمان پیش از ظهور، دست یافت، و یا آنها را حاصل کرد. زیرا برخی از آن شرایط، وجود تعداد کافی از افراد آزموده و بااخلاص، در سطح جهان بوده، و بررسی درست و شناسایی آنها برای اشخاص عادی امکان‏پذیر نیست<ref> برای آگاهی بیشتر به کتاب تاریخ غیبت کبری تألیف سید محمد صدر، ص ۴۸۹ به بعد مراجعه شود.</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۶۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۷. حجت الاسلام و المسلمین علی‌پور؛}}
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مهدی علی‌پور]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[مهدی علی‌پور]]'''، در مقاله ''«[[ظهور (مقاله)|ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«شرایط ظهور [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به طور کامل برای ما روشن نیست. بخشی از بنیادی‌ترین آنها عبارتند از:
::::#وجود برنامه و طرحی متعالی که بتواند با ساختار درست، عدل واقعی را در جهان برپا سازد و سعادت و کمال آدمیان را به ارمغان آورد؛
::::#وجود رهبر و هدایت‌گری بزرگ، شایسته و معصوم که از سوی خداوند منصوب شده است؛
::::#وجود گروهی از انسان‌های پاکدل و فداکار که در اوج تقوا به سر می‌برند و برای دفاع همه جانبه از برنامه الهی و امام معصوم آمادگی دارد.<ref> سید محمد صدر، تاریخ الغیبة الکبری، ص ۴۰۰ به بعد.</ref>
:::::*بی تردید، برای پدید آمدن ظهور باید این شرایط محقق شوند. وحی و روایات متواتر و قطعی، بر تحقق یافتن شرط‌های اول و دوم گواهی می‌دهند. شرط نخست با بعثت [[پیامبر خاتم]]{{صل}} محقق شد. شرط دوم نیز با تولد فرزند [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} در سال ۲۵۵هجری قمری تحقق یافت. آنچه اکنون رخ نداده، شرط سوم است. برای تحقق این شرط باید در جهت تربیت نفوس خویش و دیگران کوشید. البته افزون بر شرط‌های یاد شده، احتمال وجود پاره‌ای شرایط نامشخص دیگر نیز قوی می‌نماید. بی‌تردید، باید همه آن شرایط واقع شود تا زمینه ظهور به طور کامل فراهم آید. برای تصریح در تحقق این شرایط و رخ نمودن روزگار آرمانی ظهور، دعا و تضرع در درگاه احدیت بسیار سودمند می‌نماید. معصومان{{ع}} و مؤمنان را به دعا در این باره فرمان داده‌اند.
:::::*گاه اموری چون وضعیت اسف‌بار و آکنده از ستم جهان نیز از شرایط ظهور شمرده می‌شود. ممکن است گروهی چنان پندارند که باید در جهت تحقق این شرط کوشید و به ترویج فساد دست یازید، تا پرده‌های [[غیبت]] سریع‌تر کنار رود و ظهور [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} واقع شود. در نادرستی این پندار تردید نیست، زیرا بسیاری از این پدیده هایی که ممکن است از شرایط تلقی شوند، در شمار نشانه های ظهور جای دارند و ظهور بر آنها متوقف نیست؛ به عبارت دیگر، شرط بودن ستم فراگیر برای ظهور قابل تأمل می‌نماید و می‌توان این پدیده را از نشانه‌های ظهور به شمار آورد. حتی اگر آن از شرایط ظهور باشد، می‌توان ادعا کرد که در شمار شرایط به معنای مصطلح نمی‌گنجد، زیرا ارتباط آن با ظهور از نوع ارتباط سبب و مسبب نیست. افزون بر این، حتی اگر ستم فراگیر شرط اصطلاحی ظهور به شمار آید، در هم گونی آن با دیگر شرط‌ها و لزوم تلاش برای تحقق آن تردید. هست، زیرا به نظر می‌رسد شرط قهری و تکوینی است؛ یعنی جهان به رغم تلاش مؤمنان دلسوز به سمت ستم فراگیر پیش می‌رود. مؤمنان باید وظیفه خویش را انجام دهند و تکلیف الهی اهل ایمان را بی‌آنکه در نتیجه بیندیشند به جای آورند، زیرا نتیجه ندادن و توفيق نیافتن، سبب سقوط تکلیف نمی‌شود»<ref>[[مهدی علی‌پور|علی‌پور، مهدی]]، [[ظهور (مقاله)|ظهور]]، ص: ۲۳۸-۲۴۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۸. آقای السادة (پژوهشگر معارف مهدویت)؛}}
[[پرونده:32465.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید مجتبی السادة]]]]
::::::آقای '''[[سید مجتبی السادة]]'''، در کتاب ''«[[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::#«ایدئولوژی فکری کاملی که قابل اجرا در تمامی مکان‌ها و زمان‌ها و تضمین‌کننده رفاه برای همه بشریت باشد.
::::#رهبری مقتدر و توانمند که بتواند فرمانروایی جهان را بر عهده گرفته و عدالت را در آن گسترش دهد.
::::#یاوران جان برکف و مجریان توانا به تعداد کافی.
::::#بالا رفتن سطح رشد و فهم عمومی و فراهم بودن شرایط جهانی‌»<ref>[[سید مجتبی السادة|الساده، مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص: ۲۰۹ - ۲۱۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


=== پژوهشگران مؤسسه آینده روشن ===
{{جمع شدن|۹. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛}}
'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
[[پرونده:1402.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
«شرایط متعددی برای [[ظهور]] باید فراهم شود، زیرا [[ظهور]] نیز مانند هر پدیده دیگر، به زمینه مساعد برای بروز و نتیجه دادن احتیاج دارد و بدون آن شرایط، [[ظهور]] اتفاق نمی‌افتد. بنابراین، عامل دیگری غیر از فراهم شدن شرایط و زمینه‌های [[ظهور]] نمی‌تواند موجب [[ظهور]] یا تسریع آن شود. البته عواملی هست که با وجود آن، این شرایط سریعتر به وجود می‌آید و درنتیجه [[ظهور]] زودتر اتفاق می‌افتد، اما به‌هرحال باید این شرایط فراهم شود.
::::::نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
به دو شرط از شرایط مهم [[ظهور]] اشاره می‌کنیم که شرایط دیگر نیز در درون آن خواهد بود:
::::::«برای انقلاب جهانی و بزرگ [[امام مهدی]]{{ع}} مانند هر انقلاب دیگر، چهار شرط متصور و لازم است:
*'''وجود یاران کارآمد''': چنانکه روشن است وجود رهبر، هرچند بسیار آگاه و کارآمد باشد، به تنهایی کافی نیست، زیرا باید کسانی باشند که دستورها و اهداف آن رهبر را اجرا کنند و به عرصه عمل آورند بنابراین، برای اینکه قیام ثمربخش باشد، باید افرادی باشند که اوامر [[امام زمان]] {{ع}} را دقیقاً و همان‌گونه که امام می‌خواهد انجام دهند یعنی افرادی عالم و آگاه و درعین‌حال اهل تقوا و اخلاص باشند تا از موقعیت خود سوءاستفاده ننمایند؛ فداکار و جان‌نثار، اهل مبارزه و مقاومت باشند و از هیچ چیزشان در راه اطاعت از امام دریغ نکنند و با تمام وجود، در خدمت امام باشند و خود را وقف او نمایند؛
:::::*'''۱. قانون جامع:''' یک انقلاب، برای در هم شکستن وضع موجود و برقراری وضع مطلوب، به دو نوع برنامه نیاز دارد:
*'''آمادگی مردمی''': اگر رهبر و افراد فرمان‌بر باشند، اما توده مردم آنها را نپذیرند و حاکمیت آنها را قبول نکنند، باز قیام و حرکت اثری نخواهد داشت. بنابراین، شرط دیگر [[ظهور]] این است که مردم واقعاً طالب حکومت مهدوی باشند و تن به [[عدالت]] دهند و برای اجرای [[عدالت]] و [[اسلام]] و دین از چیزی دریغ نکنند؛ [[عدالت]] را فقط زمانی که به نفع آنهاست نخواهند. بلکه ارزش [[عدالت]] و دین را بفهمند و برای برقراری [[عدالت]] و [[معنویت]] سرمایه‌گذاری نمایند. این وقتی اتفاق می‌افتد که مردم اولاً بفهمند تنها راه نجاتشان برقراری [[معنویت]] و [[عدالت]] است و ثانیاً به این علم و فهم خود عمل کنند؛ یعنی عملاً برای آن اقدام نمایند. البته عواملی وجود دارد که این علم را تسریع می‌کند مثل وجود وسائل ارتباط جمعی و رسانه‌های جهانی که می‌تواند پرده از چهره مدعیان دروغین حقوق بشر، مبارزه با تروریسم، مبارزه برای امنیت و غیره بردارد و مردم زودتر بفهمند که اینان توان به [[سعادت]] رساندن انسان را ندارند و بلکه بیشتر آنها را گمراه می‌کنند و باید سراغ راه دیگری بروند. و از طرفی دیگر به این نتیجه برسند که با سیاست‌کاری و باندبازی و فامیل‌گرایی و رشوه و صد عامل دیگر نمی‌توان کشور و جامعه‌ای سالم داشت و به [[سعادت]] رسید؛ بلکه تنها راه، اجرای [[عدالت]] است.
::::#برنامه برای نابودی وضع موجود "دوران انقلاب"؛
آنگاه برای [[معنویت]] و [[عدالت]] بپا خواهند خاست و هر نوع فساد و بی[[عدالت]] ی را محکوم و برای [[عدالت]] فداکاری خواهند کرد. در این زمان می‌توان گفت زمینه برای [[ظهور]] فراهم شده است و مردم حاضرند حکومت مهدوی را بپذیرند. البته نباید گمان کرد که چنین چیزی به این زودی‌ها اتفاق نمی‌افتد، زیرا نشانه‌هایی وجود دارد که مردم هر روز بیشتر و بیشتر تشنه [[عدالت]] می‌شوند و به دنبال افراد عادل می‌گردند»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۱۶۹.</ref>.
::::#قانون مناسب برای حرکت جامعه به طرف وضعیت مطلوب و رسیدن به حالت آرمانی "دوران تثبیت".
:::::*قیام جهانی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} نیز این دو نوع برنامه را لازم دارد. برنامه آن حضرت در قسمت اول، بر اساس روایات، پس از دعوت به راستی، حرکت مسلحانه تا نابودی کامل شرک و کفر و فساد است. به عبارت دقیق‌تر، [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} هنگام ظهور، ابتدا مردم را دعوت به [[دین]] [[حق]] و [[امامت]] خویش می‌کند و اگر کسی مخالفت کرد و خواست به راه شرک و کفر و تباهی ادامه دهد، حضرت با وی مقابله می‌کند. این روش بر گرفته از [[قرآن]] است.{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انتَهَوْا فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ}}﴾}}<ref>  و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها [[دین]] خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد؛ سوره بقره، آیه: ۱۹۳.</ref>.
:::::*برنامه حضرت در بخش دوم نیز بر اساس عمل به کتاب خدا و سنت [[پیامبر]] است. قانونی که از طرف خالق و پروردگار انسان فرستاده شده و تضمین کننده سعادت دنیایی و آخرتی او است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} در بیانی فرمود: سیره و سنت او، سنت من است. مردم را بر [[دین]] و آیین من به پا خواهد داشت و آنان را به کتاب پروردگارم دعوت می‌کند.<ref>کمال الدین، ج ۲، ب۳۹، ح۶.</ref>
:::::*'''۲. رهبری:''' شرط دیگر برای پیدایش یک انقلاب، وجود رهبر و پیشوایی آگاه، توانمند، شجاع، قاطع، دلسوز و فداکار است، تا با آشنایی کامل از اهداف و برنامه‌ها، امکانات و زمینه‌ها، موانع و مشکلات، با مدیریتی صحیح و هوشمندانه، حرکت انقلاب را رهبری کند و تا آخرین نفس ادامه دهد.
:::::*انقلاب عظیم [[امام مهدی]]{{ع}} نیز دارای این شرط است. رهبر این انقلاب، بزرگ مردی از دودمان [[پیامبر]]{{صل}} و سلسله نورانی [[امامت]] است که در دامان [[ولایت]] پرورش یافته و وارث علوم [[انبیا]] و آگاه به [[قرآن]] و معارف [[دین]] است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]]{{صل}} در بیانی فرمود: مهدی این امت از ما است، کسی که زمین را از قسط و عدل پر می‌کند همان گونه که از جور و ظلم پر شده است.<ref>{{عربی|اندازه=120%|" مِنَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَهْدِيُّ هَذِهِ‏ الْأُمَّةِ الَّذِي‏ يَمْلَأُ الْأَرْضَ‏ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ‏ جَوْراً وَ ظُلْماً "}}؛ کمال الدین، ج۱، باب۲۴، ح۱۰.</ref>
:::::*'''۳. یاران:''' شرط دیگر یک انقلاب، وجود یارانی فداکار است که با آشنایی با رهبر و برنامه‌ها و اهداف او و اعتقاد راسخ به آن‌ها، تا آخرین لحظه، از رهبر و انقلاب دست برندارند و آماده هر گونه فداکاری باشند. قیام جهانی [[امام مهدی]]{{ع}} نیز به یارانی نیاز دارد که ضمن آشنایی و اعتقاد به [[امام]] و [[دین]]، تا آخرین لحظه فداکاری کنند. از [[امام جواد]]{{ع}} ضمن حدیثی نقل شده است: اصحاب [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} به سوی او اجتماع می‌کنند که ۳۱۳ نفرند، به تعداد اهل بدر، از نقاط مختلف زمین... وقتی این عده جمع شدند، خدا امر او را ظاهر می‌کند و چون عقد کامل شد _ که ده هزار نفرند _ به اذن خدا خروج می‌کند<ref>کمال الدین، ج۲، ب۳۷، ح۲.</ref>.
:::::*'''۴. آمادگی و پذیرش عمومی''' یکی دیگر از شرایط یک انقلاب و تحقق آن، پذیرش مردمی‌ است. باید مردم خواستار تغییر حاکمیت و وضع موجود بوده و رهبر انقلاب و برنامه‌های او را واقعاً پذیرا باشند. در غیر این صورت، حرکت انقلاب به سرانجام مطلوب نخواهد رسید. انقلاب [[امام مهدی]]{{ع}} نیز این شرط را لازم دارد. مردم باید به حدی از رشد و آگاهی رسیده باشند که پذیرای حرکت اصلاحی و قیام بزرگ منجی عالم بشریت باشند، تا هنگام قیام، او را پذیرفته و برای تحقق اهداف و برنامه‌های او همکاری کنند.<ref>تاریخ، نمونه‌های متعددی را از آمادگی و عدم آمادگی مردم در سینه خود انباشته است؛ برای نمونه اعلام آمادگی مردم مدینه در هجرت [[پیامبر]]{{صل}} به آن شهر و استقرار [[حکومت]] اسلامی‌ نقش اساسی داشت. نیز خواست عمومی‌ مردم مدینه و شهرهای دیگر که در مدینه اجتماع کرده بودند، [[حکومت]] عدل گستر [[امام علی]]{{ع}} را در پی‌داشت. همچنین عدم همراهی عموم مردم با [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} و شهادت آن دو [[امام]] بزرگوار، توسط دشمنان اسلام.</ref>
::::::شرایط یک پدیده، به اموری گفته می‌شود که آن پدیده، به آن‌ها وابستگی وجودی دارد و تا آن‌ها نباشند، آن شیء به وجود نمی‌آید. طبق این تعریف، شرایط ظهور به اموری اطلاق می‌شود که امر ظهور [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} به وجود آن‌ها وابسته بوده و تا آن‌ها محقق نشوند، ظهور رخ نخواهد داد. اما [[علایم ظهور]]، به اموری گفته می‌شود که بیانگر نزدیکی امر ظهور می‌باشند و تحقق هر یک از آن‌ها، نشانه نزدیک‌تر شدن فرج و ظهور [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} است.
:::::*با توجه به تعریفی که از شرایط و [[علایم ظهور]] ارائه شد، تفاوت‌هایی که بین این دو موضوع وجود دارد نیز روشن می‌شود. تفاوت اصلی و اساسی این است که وابستگی ظهور به شرایط، یک ارتباط و وابستگی وجودیِ تامّ و حقیقی است؛ ولی علایم برای ظهور، فقط حالت کاشفیّت دارند. البته کنار این اختلاف، می‌توان به تفاوت‌های دیگر نیز اشاره کرد؛ از جمله:
::::#نشانه‌های ظهور، به صورت پراکنده و جدا از هم می‌تواند رخ دهند و در نهایت، ظهور [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} حادث شود؛ ولی شرایط باید با هم و کنار یک دیگر، تحقق یافته و موجود باشند، تا [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} ظهور کند.
::::#به علت عدم ارتباط وجودی بین علایم با ظهور، امکان دارد یک علامت یا برخی از علایم اتفاق نیفتند یا در یک زمان حادث شوند و پایان پذیرند و بعد از آن ظهور واقع شود؛ ولی برای تحقق ظهور، باید همه شرایط "با هم" موجود باشند؛ لذا در صورت نبودن حتی یک شرط، ظهور [[امام مهدی]]{{ع}} محقق نمی‌شود. این، به علت رابطه وجودی بین شرط و مشروط "ظهور" است.
::::#علایم، چون حالت نشانه بودن را دارند، لذا ممکن است یک علامت، بعد از ظهور "مثلاً روز بعد" اتفاق بیفتد؛ ولی شرایط، باید پیش از ظهور موجود باشند. البته تفاوتهای دیگری نیز وجود دارد»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۱۸۷-۱۹۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


=== نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» ===
{{جمع شدن|۱۰. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛}}
نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:
[[پرونده:1368303.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]]
«ظهور [[امام مهدی]]{{ع}} شرایط و نشانه‌هایی دارد که از آن‌ها به عنوان زمینه‌های ظهور و علائم آن یاد می‌شود. تفاوت این دو آن است که زمینه‌ها در تحقق ظهور تأثیر واقعی دارند، به گونه‌ای که با فراهم شدن آن‌ها ظهور امام اتفاق می‌افتد و بدون آن‌ها ظهور نخواهد بود؛ ولی علائم در وقوع ظهور نقشی ندارند، بلکه تنها نشانه‌هایی هستند که به وسیله آن‌ها می‌توان به اصل ظهور یا نزدیک شدن آن پی برد. هر پدیده‌ای در جهان با فراهم آمدن شرائط و زمینه‌های آن به وجود می‌آید و بدون تحقق زمینه‌ها، امکان وجود برای هیچ موجودی نخواهد بود. هر زمینی قابلیت پرورش دانه را ندارد و هر آب و هوایی مناسب رشد هر گیاه و نباتی نیست. کشاورز، وقتی می‌تواند انتظار برداشت خوب از زمین داشته باشد که شرایط لازم را برای به دست آوردن محصول فراهم کرده باشد. بر این اساس، هر انقلاب و رویداد اجتماعی نیز به زمینه‌ها و شرایط آن بستگی دارد. همان‌گونه که انقلاب اسلامی ایران نیز با فراهم آمدن مقدمات آن به پیروزی رسید، قیام و انقلاب جهانی [[امام مهدی]]{{ع}} که بزرگ‌ترین حرکت جهانی است نیز پیرو همین اصل است و بدون تحقق زمینه‌ه و شرایط آن به وقوع نخواهد پیوست. مقصود از این سخن، آن است که تصور نشود امر قیام و [[حکومت]] [[امام مهدی]]{{ع}} از روابط حاکم بر جهان آفرینش مستثنا است و حرکت اصلاحی آن بزرگوار از راه معجزه و بدون اسباب و عوامل عادی به سرانجام می‌رسد؛ بلکه براساس تعالیم قرآن و پیشوایان معصوم، سنّت الهی بر این قرار گرفته که امور عالم از مجرای طبیعی و علل و سباب عادی انجام گیرد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "خداوند، امتناع دارد از اینکه امور را جز از راه اسباب آن فراهم آورد.<ref>کافی، ج ۱، باب معرفه الامام و الرد الیه، ح ۷، ص ۱۸۲.</ref> و در روایتی نقل شده است که شخصی به [[امام باقر]]{{ع}} عرض کرد: "می‌گویند زمانی که [[امام مهدی]]{{ع}} قیام کند، همه امور بر وفق مراد او خواهد بود. حضرت فرمود: هرگز چنین نیست. قسم به آن کس که جانم در دست اوست! اگر بنا بود برای کسی کارها خود به خود درست شود، همانا برای [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} چنین می‌شد.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۵، ح ۲، ص ۳۹۹.</ref> البته سخن فوق بدین معنا نیست که در قیام بزرگ مهدوی، امدادهای غیبی و آسمانی وجود نخواهد داشت؛ بلکه مقصود، آن است که در کنار امدادهای الهی، زمینه‌ها و عوامل و شرایط عادی نیز باید فراهم شود.
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
*مهم‌ترین زمینه‌های قیام و انقلاب جهانی [[امام مهدی]]{{ع}} چهار چیز است که هر یک را جداگانه بررسی می‌کنیم:
::::::«شرایط متعددی برای [[ظهور]] باید فراهم شود، زیرا [[ظهور]] نیز مانند هر پدیده دیگر، به زمینه مساعد برای بروز و نتیجه دادن احتیاج دارد و بدون آن شرایط، [[ظهور]] اتفاق نمی‌افتد. بنابراین، عامل دیگری غیر از فراهم شدن شرایط و زمینه‌های [[ظهور]] نمی‌تواند موجب [[ظهور]] یا تسریع آن شود. البته عواملی هست که با وجود آن، این شرایط سریعتر به وجود می‌آید و درنتیجه [[ظهور]] زودتر اتفاق می‌افتد، اما به‌هرحال باید این شرایط فراهم شود.
#'''[[طرح و برنامه برای ظهور|طرح و برنامه]]:''' روشن است که هر قیام و حرکت اصلاحی به دو برنامه نیاز دارد:
::::::به دو شرط از شرایط مهم [[ظهور]] اشاره می‌کنیم که شرایط دیگر نیز در درون آن خواهد بود:
##برنامه‌ای جامع برای مبارزه با ناهنجاری‌های موجود از طریق سازماندهی نیروها؛
:::::*'''وجود یاران کارآمد''': چنانکه روشن است وجود رهبر، هرچند بسیار آگاه و کارآمد باشد، به تنهایی کافی نیست، زیرا باید کسانی باشند که دستورها و اهداف آن رهبر را اجرا کنند و به عرصه عمل آورند بنابراین، برای اینکه قیام ثمربخش باشد، باید افرادی باشند که اوامر [[امام زمان]] {{ع}} را دقیقاً و همان‌گونه که امام می‌خواهد انجام دهند یعنی افرادی عالم و آگاه و درعین‌حال اهل تقوا و اخلاص باشند تا از موقعیت خود سوءاستفاده ننمایند؛ فداکار و جان‌نثار، اهل مبارزه و مقاومت باشند و از هیچ چیزشان در راه اطاعت از امام دریغ نکنند و با تمام وجود، در خدمت امام باشند و خود را وقف او نمایند؛
##قانونی کامل و متناسب با همه نیازهای جامعه که ضامن تمام حقوق فردی و اجتماعی در یک نظام عادلانه حکومتی باشد و حرکت رو به رشد اجتماعی را برای رسیدن به وضعیت آرمانی، ترسیم کند. تعالیم [[قرآن کریم]] و سنّت معصومان{{عم}} که همان اسلام ناب است، به عنوان بهترین قانون و برنامه در اختیار [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} است و آن حضرت بر اساس این منشور جاوید الهی عمل خواهد کرد.<ref>[[امام باقر]]{{ع}} در توصیف [[امام مهدی]]{{ع}} فرمود: «يعمل بكتاب الله، لايرى منكرا الا أنكره؛ او بر اساس کتاب خدا عمل خواهد کرد و هیچ بدی را نمی‌بیند، مگر اینکه آن را انکار می‌کند»؛ (کافی، ج ۸، ش ۵۹۷، ص ۳۹۶).</ref> آیات [[قرآن]]، توسط خداوند بزرگ که آگاه به تمام زوایای حیات آدمی و نیازهای مادی و معنوی اوست نازل شده است؛ بنابراین انقلاب جهانی او از نظر برنامه و قانون حکومتی، دارای پیشتوانه‌ای بی‌نظیر است و با هیچ حرکت و جنبش اصلاحی دیگری قابل مقایسه نیست. شاهد این ادّعا آن است که جهان امروز پس از تجربه قوانین بشری، به ضعف و سستی آن‌ها اقرار و اعتراف کرده و به تدریج، آماده پذیرش قوانین آسمانی شده است. "[[آلوین تافلر]]" مشاور سیاستمداران آمریکا برای حل این بحران و اصلاح جامعه جهانی، نظریه "موج سوم"<ref>وی معتقد است تا به حال دو انقلاب کشاورزی و صنعتی تحول عظیمی در جهان ایجاد کرده و موج سوم که انقلاب الکترونیکی و فراصنعتی است، در راه است.</ref> را ارائه کرده است؛ ولی در عین حال، اعترافات شگفت‌آوری در این‌باره مطرح می‌کند: "فهرست مشکلاتی که جامعه ما (غرب) با آن مواجه است، تمامی ندارد. با دیدن فروپاشی پیاپی نهادهای تمدن صنعتی در حال نزاع به درون غرقاب بی‌کفایتی و فساد، بوی انحطاط اخلاقی آن نیز مشام را می‌آزارد. در نتیجه، موج ناخشنودی و فشار برای تغییرات، فضا را انباشته است. در پاسخ به این فشارها، هزاران طرح ارائه می‌شود که همگی ادعا دارند اساسی و بنیادی یا حتی انقلابی‌اند؛ اما بارها و بارها، مقررات و قوانین، طرح‌ها و دستور العمل‌های جدید –که همگی به منظور حل مشکلات ما تهیه و تدوین شده‌اند- کمانه می‌کنند و بر وخامت مشکلات ما می‌افزایند و این احساس عجز و یأس را دامن می‌زنند که هیچ فایده‌ای ندارد و مؤثّر نیست. این احساس برای هر نظام دموکراسی خطرناک است و نیاز شدید به وجود مرد سوار بر اسب سفیدِ ضرب المثل‌ها را هر چه بیشتر دامن می‌زند"<ref>به سوی تمدن جدید، ص ۹۶ و ۹۷.</ref>.
:::::*'''آمادگی مردمی''': اگر رهبر و افراد فرمان‌بر باشند، اما توده مردم آنها را نپذیرند و حاکمیت آنها را قبول نکنند، باز قیام و حرکت اثری نخواهد داشت. بنابراین، شرط دیگر [[ظهور]] این است که مردم واقعاً طالب حکومت مهدوی باشند و تن به [[عدالت]] دهند و برای اجرای [[عدالت]] و [[اسلام]] و دین از چیزی دریغ نکنند؛ [[عدالت]] را فقط زمانی که به نفع آنهاست نخواهند. بلکه ارزش [[عدالت]] و دین را بفهمند و برای برقراری [[عدالت]] و [[معنویت]] سرمایه‌گذاری نمایند. این وقتی اتفاق می‌افتد که مردم اولاً بفهمند تنها راه نجاتشان برقراری [[معنویت]] و [[عدالت]] است و ثانیاً به این علم و فهم خود عمل کنند؛ یعنی عملاً برای آن اقدام نمایند. البته عواملی وجود دارد که این علم را تسریع می‌کند مثل وجود وسائل ارتباط جمعی و رسانه‌های جهانی که می‌تواند پرده از چهره مدعیان دروغین حقوق بشر، مبارزه با تروریسم، مبارزه برای امنیت و غیره بردارد و مردم زودتر بفهمند که اینان توان به [[سعادت]] رساندن انسان را ندارند و بلکه بیشتر آنها را گمراه می‌کنند و باید سراغ راه دیگری بروند. و از طرفی دیگر به این نتیجه برسند که با سیاست‌کاری و باندبازی و فامیل‌گرایی و رشوه و صد عامل دیگر نمی‌توان کشور و جامعه‌ای سالم داشت و به [[سعادت]] رسید؛ بلکه تنها راه، اجرای [[عدالت]] است.
#'''[[رهبری]]:''' در همه قیام‌ها، نیاز به [[رهبر]] از ابتدایی ضرورت‌های قیام شمرده می‌شود. هر چند قیام، وسیع‌تر و دارای اهداف بلندتری باشد، نیاز به رهبری توانا و متناسب با آن اهداف بیشتر احساس می‌شود. در مسیر مبارزه جهانی با ظلم و ستم و حاکمیت [[عدالت]] و مساوات در کره زمین وجود رهبری آگاه و توانا و دلسوز که از مدیریتی صحیح و قاطع برخوردار باشد، رکن اصلی و اساسی انقلاب است. [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} که عصاره [[انبیا]] و اولیا است به عنوان رهبر قیام بزرگ زنده و حاضر است، او تنها رهبری است که به دلیل ارتباط با عالم غیب، به همه هستی و روابط موجود در آن آگاهی کامل دارد و داناترین انسان‌های زمان خویش است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "آگاه باشید که [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} وارث تمام علوم است و بر تمام دانش‌ها احاطه دارد.<ref>به سوی تمدن جدید، ص ۹۶ و ۹۷.</ref> او یگانه رهبری است که از همه قید و بندها آزاد بوده و تنها دل در گرو رضایت آفریدگار عالم دارد؛ بنابراین قیام و حکومت جهانی از نظر [[رهبر]] و [[پیشوا]] نیز در بهترین شرایط قرار دارد.
::::::آنگاه برای [[معنویت]] و [[عدالت]] بپا خواهند خاست و هر نوع فساد و بی[[عدالت]] ی را محکوم و برای [[عدالت]] فداکاری خواهند کرد. در این زمان می‌توان گفت زمینه برای [[ظهور]] فراهم شده است و مردم حاضرند حکومت مهدوی را بپذیرند. البته نباید گمان کرد که چنین چیزی به این زودی‌ها اتفاق نمی‌افتد، زیرا نشانه‌هایی وجود دارد که مردم هر روز بیشتر و بیشتر تشنه [[عدالت]] می‌شوند و به دنبال افراد عادل می‌گردند»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۱۶۹.</ref>.
#'''[[یاران]]:''' یکی دیگر از زمینه‌ها و شرایط لازم برای تحقق [[ظهور]]، وجود یاورانی شایسته و لایق برای پشتیبانی از [[قیام]] و انجام کارهای [[حکومت جهانی]] است. بدیهی است وقتی انقلابی جهانی به وسیله رهبری آسمانی روی می‌دهد، یاورانی متناسب با آن می‌خواهد و این گونه نیست که هر کس ادّعای یاوری کند، بتواند در آن میدان، حضور یابد. در این باره به جریان زیر توجه کنید: "یکی از [[شیعیان]] [[امام صادق]]{{ع}} به نام [[سهل بن حسن خراسانی]] به آن حضرت می‌گوید: "چه چیز شما را بازداشته است از اینکه حق مسلّم خود [[حکومت]] را به دست بگیرید؛ در حالی که صدهزار [[شیعه]] پا در رکاب و شمشیر زن در اختیار شماست؟ [[امام]] دستور می‌دهند تا تنور آتشی فراهم شود و چون شعله‌های آتش بالا می‌گیرد، به سهل می‌فرمایند: ای خراسانی! برخیز و در تنور بنشین سهل که گمان کرده است [[امام]] از او خشمگین شده است، شروع به عذر خواهی می‌کند و می‌گوید: آقا! مرا ببخشید و به آتش شکنجه‌ام نکنید. [[امام]] می‌فرماید: از تو گذشتم. در این حال، [[هارون مکّی]] از شیعیان راستین حضرت وارد می‌شود و سلام می‌کند. [[امام صادق]]{{ع}} به او پاسخ می‌دهد و بدون هیچ مقدمه‌ای به او می‌فرماید: در درون تنور بنشین. هارون مکّی بی‌درنگ و بدون هیچ پرسشی، این کار را انجام می‌دهد. [[امام صادق]]{{ع}} در همان حال با مرد خراسانی گفت‌وگو می‌کند و درباره خراسان خبرهایی می‌دهد؛ چنانکه گویی خود شاهد آن بوده است. پس از مدّتی به سهل می‌فرماید: برخیز ای خراسانی! و داخل تنور را نگاه کن. سهل برخاسته و داخل تنور را نگاه می‌کند. هارون را می‌بیند که در میان شعله‌های آتش، چهار زانو نشسته است. آن‌گاه [[امام]]{{ع}} از او می‌پرسد: در خراسان، چند نفر مثل هارون می‌شناسی؟ خراسانی می‌گویود: به خدا قسم! یک نفر هم این گونه سراغ ندارم. حضرت می‌فرماید: آگاه باش! ما در زمانی که پنج نفر یاور و پشتیبان پیدا نکنیم، قیام نمی‌کنیم. ما بهتر می‌دانیم که کدام زمان، زمان قیام است".<ref>بحار الانوار، ج ۴۷، ح ۱۷۲، ص ۱۲۳.</ref>
{{پایان جمع شدن}}
#'''[[آمادگی عمومی]]:''' در مقاطع مختلف تاریخ [[امامان]]{{عم}}، این حقیقت مشاهده می‌شود که مردم، آمادگی لازم برای استفاده بهتر از حضور [[امام]] را نداشتند. آنان در زمان‌های گوناگون فیض محضر معصوم را قدر ندانستند و از زمزم جاری هدایت‌های او آن چنان که بایسته بوده بهره نبردند. خداوند متعال آخرین حجّت حق را پنهان کرد تا هر زمان که آمادگی عمومی برای پذیرش او فراهم شد، ظاهر و همگان را از سرچشمه معارف الهی سیراب سازد. بنابراین وجود آمادگی از شرایط بسیار مهمّ برای ظهور مصلح موعود است و به وسیله آن، حرکت اصلاحی آن حضرت به نتیجه مطلوب خواهد رسید. در [[قرآن کریم]] آمده است گروهی از بنی اسرائیل که از ظلم و ستم جالوت به ستوه آمده بودند از [[پیامبر]] زمان خود خواستند که برای آن‌ها فرماندهی را برگزیند تا تحت فرمان او به نبرد جالوت بپردازند. خواستن فرمانده برای جنگ، نوعی آمادگی را در آن‌ها نشان می‌داد؛ اگر چه تعداد فراوانی در بین راه سست شدند و عدّه کمی تا پایان مبارزه ماندند.<ref>ر.ک: سوره بقره: آیه:۲۴۶ – ۲۵۱.</ref> پس امر ظهور، زمانی است که همه از عمق جان خواهان عدالت اجتماعی، امنیّت اخلاقی و روانی و رشد و شکوفایی معنوی باشند. وقتی مردم از بی‌عدالتی‌ها و تبعیض‌ها خسته شوند و ببینند که آشکارا حقوق ضعیفان به وسیله صاحبان قدرت و ثروت پایمال می‌گردد و امکانات مادی در انحصار عده‌ای معدود است، عطش عدالت خواهی به اوج می‌رسد. زمانی که فساد اخلاقی در انواع مختلف رواج پیدا کند و افراد در انجام کارهای ضد اخلاقی بر یک‌دیگر سبقت بگیرند، اشتیاق به ظهور پیشوایی ک حاکمیت او، امنیّت و سلامتی اخلاقی و روانی را به بشریت هدیه خواهد کرد، فراوان می‌شود. آن‌گاه که مردم همه لذّت‌های مادی را تجربه کنند، ولی از زندگی و حیات خود راضی نباشند و در پی جهانی برخوردار از معنویت باشند، تشنه آبشارِ لطف امام {{ع}} می‌شوند. بدیهی است که شوق درک حضور [[امام]]، زمانی به اوج می‌رسد که بشریت با تجربه کردن دولت‌ها و نظام‌های مختلف بشری به این حقیقت برسد که تنها نجات دهنده عالم از فساد و تباهی، خلیفه و جانشین خدا در زمین [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} است و یگانه برنامه‌ای که حیات پاک و طیبه را برای انسان‌ها و ارمغان می‌آورد، قوانین الهی است؛ بنابراین با همه وجود نیاز به [[امام]] را درک می‌کنند و به دنبال این درک، برای فراهم شدن زمینه‌های ظهور او می‌کوشند و موانع را از سر راه او بر می‌دارند. در این زمان است که فرج و گشایش فرا می‌رسد. [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} در توصیف [[آخر الزمان]] و دوران پیش از ظهور فرمود: "زمانی می‌رسد که انسان مؤمن هیچ پناهگاهی نمی‌یابد که از شرّ ظلم و تباهی به آن پناه برد، در آن زمان خداوند عزوجل مردی از خاندان مرا بر می‌انگیزد.<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ح ۱۳۲، ص ۴۲۰.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۵۶ - ۱۶۵.</ref>.


==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
{{جمع شدن|۱۱. نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»؛}}
* منظور از [[شرایط ظهور]] چیست؟
[[پرونده:991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]]
* [[زمینه‌های ظهور امام مهدی]] کدام‌اند؟
::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:
* [[شرایط ظهور امام مهدی]]{{ع}} چیست؟ و چه فرق‌هایی با [[علایم ظهور]] دارند؟
::::::«ظهور [[امام مهدی]]{{ع}} شرایط و نشانه‌هایی دارد که از آن‌ها به عنوان زمینه‌های ظهور و علائم آن یاد می‌شود. تفاوت این دو آن است که زمینه‌ها در تحقق ظهور تأثیر واقعی دارند، به گونه‌ای که با فراهم شدن آن‌ها ظهور امام اتفاق می‌افتد و بدون آن‌ها ظهور نخواهد بود؛ ولی علائم در وقوع ظهور نقشی ندارند، بلکه تنها نشانه‌هایی هستند که به وسیله آن‌ها می‌توان به اصل ظهور یا نزدیک شدن آن پی برد. هر پدیده‌ای در جهان با فراهم آمدن شرائط و زمینه‌های آن به وجود می‌آید و بدون تحقق زمینه‌ها، امکان وجود برای هیچ موجودی نخواهد بود. هر زمینی قابلیت پرورش دانه را ندارد و هر آب و هوایی مناسب رشد هر گیاه و نباتی نیست. کشاورز، وقتی می‌تواند انتظار برداشت خوب از زمین داشته باشد که شرایط لازم را برای به دست آوردن محصول فراهم کرده باشد. بر این اساس، هر انقلاب و رویداد اجتماعی نیز به زمینه‌ها و شرایط آن بستگی دارد. همان‌گونه که انقلاب اسلامی ایران نیز با فراهم آمدن مقدمات آن به پیروزی رسید، قیام و انقلاب جهانی [[امام مهدی]]{{ع}} که بزرگ‌ترین حرکت جهانی است نیز پیرو همین اصل است و بدون تحقق زمینه‌ه و شرایط آن به وقوع نخواهد پیوست. مقصود از این سخن، آن است که تصور نشود امر قیام و [[حکومت]] [[امام مهدی]]{{ع}} از روابط حاکم بر جهان آفرینش مستثنا است و حرکت اصلاحی آن بزرگوار از راه معجزه و بدون اسباب و عوامل عادی به سرانجام می‌رسد؛ بلکه براساس تعالیم قرآن و پیشوایان معصوم، سنّت الهی بر این قرار گرفته که امور عالم از مجرای طبیعی و علل و سباب عادی انجام گیرد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "خداوند، امتناع دارد از اینکه امور را جز از راه اسباب آن فراهم آورد.<ref>کافی، ج ۱، باب معرفه الامام و الرد الیه، ح ۷، ص ۱۸۲.</ref> و در روایتی نقل شده است که شخصی به [[امام باقر]]{{ع}} عرض کرد: "می‌گویند زمانی که [[امام مهدی]]{{ع}} قیام کند، همه امور بر وفق مراد او خواهد بود. حضرت فرمود: هرگز چنین نیست. قسم به آن کس که جانم در دست اوست! اگر بنا بود برای کسی کارها خود به خود درست شود، همانا برای [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} چنین می‌شد.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۵، ح ۲، ص ۳۹۹.</ref> البته سخن فوق بدین معنا نیست که در قیام بزرگ مهدوی، امدادهای غیبی و آسمانی وجود نخواهد داشت؛ بلکه مقصود، آن است که در کنار امدادهای الهی، زمینه‌ها و عوامل و شرایط عادی نیز باید فراهم شود.
* [[شرایط ظهور]] چیست و آیا باید همه آنها فراهم شود یا عوامل تسریع دیگری وجود دارد؟
:::::*مهم‌ترین زمینه‌های قیام و انقلاب جهانی [[امام مهدی]]{{ع}} چهار چیز است که هر یک را جداگانه بررسی می‌کنیم:
::::#'''[[طرح و برنامه برای ظهور|طرح و برنامه]]:''' روشن است که هر قیام و حرکت اصلاحی به دو برنامه نیاز دارد:
::::##برنامه‌ای جامع برای مبارزه با ناهنجاری‌های موجود از طریق سازماندهی نیروها؛
::::##قانونی کامل و متناسب با همه نیازهای جامعه که ضامن تمام حقوق فردی و اجتماعی در یک نظام عادلانه حکومتی باشد و حرکت رو به رشد اجتماعی را برای رسیدن به وضعیت آرمانی، ترسیم کند. تعالیم [[قرآن کریم]] و سنّت معصومان{{عم}} که همان اسلام ناب است، به عنوان بهترین قانون و برنامه در اختیار [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} است و آن حضرت بر اساس این منشور جاوید الهی عمل خواهد کرد.<ref>[[امام باقر]]{{ع}} در توصیف [[امام مهدی]]{{ع}} فرمود: «يعمل بكتاب الله، لايرى منكرا الا أنكره؛ او بر اساس کتاب خدا عمل خواهد کرد و هیچ بدی را نمی‌بیند، مگر اینکه آن را انکار می‌کند»؛ (کافی، ج ۸، ش ۵۹۷، ص ۳۹۶).</ref> آیات [[قرآن]]، توسط خداوند بزرگ که آگاه به تمام زوایای حیات آدمی و نیازهای مادی و معنوی اوست نازل شده است؛ بنابراین انقلاب جهانی او از نظر برنامه و قانون حکومتی، دارای پیشتوانه‌ای بی‌نظیر است و با هیچ حرکت و جنبش اصلاحی دیگری قابل مقایسه نیست. شاهد این ادّعا آن است که جهان امروز پس از تجربه قوانین بشری، به ضعف و سستی آن‌ها اقرار و اعتراف کرده و به تدریج، آماده پذیرش قوانین آسمانی شده است. "[[آلوین تافلر]]" مشاور سیاستمداران آمریکا برای حل این بحران و اصلاح جامعه جهانی، نظریه "موج سوم"<ref>وی معتقد است تا به حال دو انقلاب کشاورزی و صنعتی تحول عظیمی در جهان ایجاد کرده و موج سوم که انقلاب الکترونیکی و فراصنعتی است، در راه است.</ref> را ارائه کرده است؛ ولی در عین حال، اعترافات شگفت‌آوری در این‌باره مطرح می‌کند: "فهرست مشکلاتی که جامعه ما (غرب) با آن مواجه است، تمامی ندارد. با دیدن فروپاشی پیاپی نهادهای تمدن صنعتی در حال نزاع به درون غرقاب بی‌کفایتی و فساد، بوی انحطاط اخلاقی آن نیز مشام را می‌آزارد. در نتیجه، موج ناخشنودی و فشار برای تغییرات، فضا را انباشته است. در پاسخ به این فشارها، هزاران طرح ارائه می‌شود که همگی ادعا دارند اساسی و بنیادی یا حتی انقلابی‌اند؛ اما بارها و بارها، مقررات و قوانین، طرح‌ها و دستور العمل‌های جدید –که همگی به منظور حل مشکلات ما تهیه و تدوین شده‌اند- کمانه می‌کنند و بر وخامت مشکلات ما می‌افزایند و این احساس عجز و یأس را دامن می‌زنند که هیچ فایده‌ای ندارد و مؤثّر نیست. این احساس برای هر نظام دموکراسی خطرناک است و نیاز شدید به وجود مرد سوار بر اسب سفیدِ ضرب المثل‌ها را هر چه بیشتر دامن می‌زند"<ref>به سوی تمدن جدید، ص ۹۶ و ۹۷.</ref>.
::::#'''[[رهبری]]:''' در همه قیام‌ها، نیاز به [[رهبر]] از ابتدایی ضرورت‌های قیام شمرده می‌شود. هر چند قیام، وسیع‌تر و دارای اهداف بلندتری باشد، نیاز به رهبری توانا و متناسب با آن اهداف بیشتر احساس می‌شود. در مسیر مبارزه جهانی با ظلم و ستم و حاکمیت [[عدالت]] و مساوات در کره زمین وجود رهبری آگاه و توانا و دلسوز که از مدیریتی صحیح و قاطع برخوردار باشد، رکن اصلی و اساسی انقلاب است. [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} که عصاره [[انبیا]] و اولیا است به عنوان رهبر قیام بزرگ زنده و حاضر است، او تنها رهبری است که به دلیل ارتباط با عالم غیب، به همه هستی و روابط موجود در آن آگاهی کامل دارد و داناترین انسان‌های زمان خویش است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "آگاه باشید که [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} وارث تمام علوم است و بر تمام دانش‌ها احاطه دارد.<ref>به سوی تمدن جدید، ص ۹۶ و ۹۷.</ref> او یگانه رهبری است که از همه قید و بندها آزاد بوده و تنها دل در گرو رضایت آفریدگار عالم دارد؛ بنابراین قیام و حکومت جهانی از نظر [[رهبر]] و [[پیشوا]] نیز در بهترین شرایط قرار دارد.
::::#'''[[یاران]]:''' یکی دیگر از زمینه‌ها و شرایط لازم برای تحقق [[ظهور]]، وجود یاورانی شایسته و لایق برای پشتیبانی از [[قیام]] و انجام کارهای [[حکومت جهانی]] است. بدیهی است وقتی انقلابی جهانی به وسیله رهبری آسمانی روی می‌دهد، یاورانی متناسب با آن می‌خواهد و این گونه نیست که هر کس ادّعای یاوری کند، بتواند در آن میدان، حضور یابد. در این باره به جریان زیر توجه کنید: "یکی از [[شیعیان]] [[امام صادق]]{{ع}} به نام [[سهل بن حسن خراسانی]] به آن حضرت می‌گوید: "چه چیز شما را بازداشته است از اینکه حق مسلّم خود [[حکومت]] را به دست بگیرید؛ در حالی که صدهزار [[شیعه]] پا در رکاب و شمشیر زن در اختیار شماست؟ [[امام]] دستور می‌دهند تا تنور آتشی فراهم شود و چون شعله‌های آتش بالا می‌گیرد، به سهل می‌فرمایند: ای خراسانی! برخیز و در تنور بنشین سهل که گمان کرده است [[امام]] از او خشمگین شده است، شروع به عذر خواهی می‌کند و می‌گوید: آقا! مرا ببخشید و به آتش شکنجه‌ام نکنید. [[امام]] می‌فرماید: از تو گذشتم. در این حال، [[هارون مکّی]] از شیعیان راستین حضرت وارد می‌شود و سلام می‌کند. [[امام صادق]]{{ع}} به او پاسخ می‌دهد و بدون هیچ مقدمه‌ای به او می‌فرماید: در درون تنور بنشین. هارون مکّی بی‌درنگ و بدون هیچ پرسشی، این کار را انجام می‌دهد. [[امام صادق]]{{ع}} در همان حال با مرد خراسانی گفت‌وگو می‌کند و درباره خراسان خبرهایی می‌دهد؛ چنانکه گویی خود شاهد آن بوده است. پس از مدّتی به سهل می‌فرماید: برخیز ای خراسانی! و داخل تنور را نگاه کن. سهل برخاسته و داخل تنور را نگاه می‌کند. هارون را می‌بیند که در میان شعله‌های آتش، چهار زانو نشسته است. آن‌گاه [[امام]]{{ع}} از او می‌پرسد: در خراسان، چند نفر مثل هارون می‌شناسی؟ خراسانی می‌گویود: به خدا قسم! یک نفر هم این گونه سراغ ندارم. حضرت می‌فرماید: آگاه باش! ما در زمانی که پنج نفر یاور و پشتیبان پیدا نکنیم، قیام نمی‌کنیم. ما بهتر می‌دانیم که کدام زمان، زمان قیام است".<ref>بحار الانوار، ج ۴۷، ح ۱۷۲، ص ۱۲۳.</ref>
::::#'''[[آمادگی عمومی]]:''' در مقاطع مختلف تاریخ [[امامان]]{{عم}}، این حقیقت مشاهده می‌شود که مردم، آمادگی لازم برای استفاده بهتر از حضور [[امام]] را نداشتند. آنان در زمان‌های گوناگون فیض محضر معصوم را قدر ندانستند و از زمزم جاری هدایت‌های او آن چنان که بایسته بوده بهره نبردند. خداوند متعال آخرین حجّت حق را پنهان کرد تا هر زمان که آمادگی عمومی برای پذیرش او فراهم شد، ظاهر و همگان را از سرچشمه معارف الهی سیراب سازد. بنابراین وجود آمادگی از شرایط بسیار مهمّ برای ظهور مصلح موعود است و به وسیله آن، حرکت اصلاحی آن حضرت به نتیجه مطلوب خواهد رسید. در [[قرآن کریم]] آمده است گروهی از بنی اسرائیل که از ظلم و ستم جالوت به ستوه آمده بودند از [[پیامبر]] زمان خود خواستند که برای آن‌ها فرماندهی را برگزیند تا تحت فرمان او به نبرد جالوت بپردازند. خواستن فرمانده برای جنگ، نوعی آمادگی را در آن‌ها نشان می‌داد؛ اگر چه تعداد فراوانی در بین راه سست شدند و عدّه کمی تا پایان مبارزه ماندند.<ref>ر.ک: سوره بقره: آیه:۲۴۶ – ۲۵۱.</ref> پس امر ظهور، زمانی است که همه از عمق جان خواهان عدالت اجتماعی، امنیّت اخلاقی و روانی و رشد و شکوفایی معنوی باشند. وقتی مردم از بی‌عدالتی‌ها و تبعیض‌ها خسته شوند و ببینند که آشکارا حقوق ضعیفان به وسیله صاحبان قدرت و ثروت پایمال می‌گردد و امکانات مادی در انحصار عده‌ای معدود است، عطش عدالت خواهی به اوج می‌رسد. زمانی که فساد اخلاقی در انواع مختلف رواج پیدا کند و افراد در انجام کارهای ضد اخلاقی بر یک‌دیگر سبقت بگیرند، اشتیاق به ظهور پیشوایی ک حاکمیت او، امنیّت و سلامتی اخلاقی و روانی را به بشریت هدیه خواهد کرد، فراوان می‌شود. آن‌گاه که مردم همه لذّت‌های مادی را تجربه کنند، ولی از زندگی و حیات خود راضی نباشند و در پی جهانی برخوردار از معنویت باشند، تشنه آبشارِ لطف امام {{ع}} می‌شوند. بدیهی است که شوق درک حضور [[امام]]، زمانی به اوج می‌رسد که بشریت با تجربه کردن دولت‌ها و نظام‌های مختلف بشری به این حقیقت برسد که تنها نجات دهنده عالم از فساد و تباهی، خلیفه و جانشین خدا در زمین [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} است و یگانه برنامه‌ای که حیات پاک و طیبه را برای انسان‌ها و ارمغان می‌آورد، قوانین الهی است؛ بنابراین با همه وجود نیاز به [[امام]] را درک می‌کنند و به دنبال این درک، برای فراهم شدن زمینه‌های ظهور او می‌کوشند و موانع را از سر راه او بر می‌دارند. در این زمان است که فرج و گشایش فرا می‌رسد. [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} در توصیف [[آخر الزمان]] و دوران پیش از ظهور فرمود: "زمانی می‌رسد که انسان مؤمن هیچ پناهگاهی نمی‌یابد که از شرّ ظلم و تباهی به آن پناه برد، در آن زمان خداوند عزوجل مردی از خاندان مرا بر می‌انگیزد.<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ح ۱۳۲، ص ۴۲۰.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۵۶ - ۱۶۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


==پرسش‌های وابسته==
==پرسش‌های وابسته==
۲۱۸٬۱۴۸

ویرایش