ویژگیهای امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
←پاسخهای دیگر
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۴. نویسندگان کتاب [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]؛}} | {{جمع شدن|۴. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛}} | ||
[[پرونده:783993038.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[قنبر علی صمدی]]]] | |||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در اینباره گفته است: | |||
:::::*«در بینش اعتقادی [[شیعه]]، [[امام زمان]]{{ع}} و دیگر اوصیای الاهی، همانند خود [[پیامبر]]{{صل}} دارای ویژگیهای منحصر به فرد و مقامهای آسمانی و الاهی هستند که مهمترین آن عبارت است از علم، [[عصمت]] و [[امامت]]. | |||
::::#'''[[علم لدنی]]:''' [[علم امام]]، همانند [[علم پیامبر]]{{صل}}، لدنی<ref>برگرفته از آیه {{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ}}﴾}}؛ (سوره هود، آیه ۱).</ref> است و گستره آن، غیب و شهود و گذشته و آینده را شامل میشود؛ چنان که در روایات بسیاری بدان تصریح شده است. [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه میفرماید: "همه علوم گذشته و آینده تا قیامت به [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} داده شده است و ما [[اهل بیت]]{{عم}} همه آن علوم را از او به ارث بردهایم"<ref>{{عربی|اندازه=120%|"إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ أُعْطِيَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَوَرِثْنَاهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} وِرَاثَةً"}}؛ بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۱۲۹.</ref>؛ از سوی دیگر با توجه به اینکه [[وحی]] و [[قرآن کریم]] منبع همه علوم است<ref>{{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|لاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}}﴾}}؛ (سوره انعام، آیه ۵۹).</ref>، [[امام]] بر تمامی علوم شریعت و رموز [[قرآن کریم]]، مشرف و به تمامی مراتب [[قرآن]]، آگاه است. در این زمینه [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "هیچ کس مدعی نیست که همه [[قرآن]] را به همان شکل که نازل شده جمع کرده، مگر شخص بسیار دروغگو. بلکه احدی [[قرآن]] را همانگونه که خداوند نازل کرده، جمع و نگه داری نکرده است جز [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} و [[امامان]] پس از او"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" مَا ادَّعَى أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ أَنَّهُ جَمَعَ الْقُرْآنَ كُلَّهُ كَمَا أُنْزِلَ إِلَّا كَذَّابٌ وَ مَا جَمَعَهُ وَ حَفِظَهُ كَمَا نَزَّلَهُ اللَّهُ تَعَالَى إِلَّا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ{{ع}}"}}؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۲۸.</ref>؛ نیز آن حضرت در سخنی دیگر فرمود:"احدی نمیتواند مدعی شود که همه [[قرآن]]، از ظاهر و باطن، نزد او است، جز اوصیاء"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" مَا يَسْتَطِيعُ أَحَدٌ أَنْ يَدَّعِيَ أَنَّ عِنْدَهُ جَمِيعَ الْقُرْآنِ كُلِّهِ ظَاهِرِهِ وَ بَاطِنِهِ غَيْرُ الْأَوْصِيَاءِ"}}؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۲۸.</ref>. [[سلمه بن محرز]] نقل کرده است که شنیدم [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "از جمله علومی که به ما داده شده، تفسیر [[قرآن]] و احکام آن است و علم تغییر زمان و حوادث آن. هرگاه خدا خیر مردمی را بخواهد، آنها را شنوا میسازد. کسی که گوش شنوا ندارد، از سخنی که به گوش او میرسد رو گردان است، گویی که آن که را نشنیده"<ref>{{عربی|اندازه=120%|"إِنَّ مِنْ عِلْمِ مَا أُوتِينَا تَفْسِيرَ الْقُرْآنِ وَ أَحْكَامَهُ وَ عِلْمَ تَغْيِيرِ الزَّمَانِ وَ حَدَثَانِهِ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ خَيْراً أَسْمَعَهُمْ وَ لَوْ أَسْمَعَ مَنْ لَمْ يَسْمَعْ لَوَلَّى مُعْرِضاً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْ "}}</ref>؛ سپس اندکی از سخن باز ایستاد و پس از آن فرمود: اگر دلهای وسیعی پیدا میکردیم که تاب تحمل حقایق را داشتند و اگر مردم نکته فهم و رازداری پیدا میشدند که مذاکره با آنها وسیله آسایش خاطر بود، آن چه خود میدانستیم، به آنها میگفتیم و خدا یاور ما است<ref> {{عربی|اندازه=120%|" وَ لَوْ وَجَدْنَا أَوْعِيَةً أَوْ مُسْتَرَاحاً لَقُلْنَا وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ"}}؛ الکافی، ج۱، ص ۲۲۹.</ref>؛ [[عبدالأعلی مولی آل سام]] نیز گوید: شنیدم [[امام صادق]]{{ع}} میفرمود:"به خدا، من کتاب خدا را از اول تا آخرش میدانم چنان چه گویا در کف دست من قرار دارد. خبر آسمان و زمین و آن چه خواهد بود، در آن است و خدای عزوجل فرمود: در آن شرح هر چیزی است"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ كِتَابَ اللَّهِ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَى آخِرِهِ كَأَنَّهُ فِي كَفِّي فِيهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ مَا كَانَ وَ خَبَرُ مَا هُوَ كَائِنٌ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْءٍ "}}؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۲۸.</ref>؛ [[احمد بن اسحاق قمی]] نقل کرده است: هنگامی که جهت تحویل وجوهات شرعی، خدمت [[امام عسکری]]{{ع}} رسیدم، آن حضرت مرا به فرزند خردسالش محول کرد و فرمود: "[[ابن اسحاق]]! آن چه آوردهای بیرون بیاور تا فرزندم حلال و حرام آن را جدا کند. پس اولین کیسه را بیرون آوردم. آن کودک فرمود: "این کیسه از فلان شخص از فلان محله شهر قم است که در آن ۶۲ اشرفی است. ۴۵ اشرفی آن، بهای فروش زمین سنگلاخی است که صاحبش آن را از پدر خود ارث برده بود و ۱۴ دینار آن، بهای ۹ جامهای است که فروخته و ۳ دینارش وجه اجاره دکان هاست. [[امام عسکری]]{{ع}} فرمود: "فرزند عزیزم! راست گفتی. اکنون این مرد را راهنمایی کن که کدام حرام است. کودک با دقت تمام، سکههای حرام را مشخص کرد و علت حرام بودن آنها را به روشنی بیان کرد! آن گاه کیسه دیگری بیرون آوردم. آن کودک پس از بیان نام و نشان و محل سکونت صاحب آن فرمود: "در آن کیسه ۵۰ اشرفی است که دست زدن بدان برای ما روا نیست. سپس علت ناپاکی آن اموال را یک به یک بیان کرد! آن گاه [[امام عسکری]]{{ع}} فرمود: "پسرم! راست گفتی. سپس رو به من کرد و فرمود: "همه را به صاحبش برگردان یا سفارش کن که آنها را به صاحبانش برسانند و ما را بدان نیازی نیست"<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۱۹۰.</ref>. | |||
::::#'''[[عصمت]]:''' عموم مسلمانان درباره [[عصمت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} اتفاق نظر دارند<ref>ر.ک: اوائل المقالات، ص۶۲؛ عصمة الانبیاء، ص۲۶؛ عقائد الإمامیه، ص۵۴.</ref>؛ اما اعتقاد به [[عصمت]] جانشینان [[پیامبر]]{{صل}} از مختصات اندیشه [[شیعی]] است. از دیدگاه [[شیعه]]، مقام [[امامت]] همانند مقام [[نبوت]]، یک منصب الاهی و یک مقام آسمانی و فرابشری است که به انتصاب از سوی خداوند نیاز دارد و مهمترین شرط آن نیز [[عصمت]]، یعنی مصونیت صد در صد از یک سو و گزینش الاهی از سوی دیگر است. در حالی که [[اهل سنت]] قائل به لزوم [[عصمت امام]] و خلفای [[پیامبر]]{{صل}} نمیباشند، بلکه آن را یک امر فقهی و مقام عرفی میدانند که با انتخاب و بیعت مردم ایجاد میشود. اعتقاد اصیل [[شیعه]] به [[عصمت]] [[ائمه]] {{عم}} مبتنی بر آیات [[قرآن]] و سخنان صریح [[پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره [[عصمت]] [[امامان]] است. [[قرآن کریم]] در برخی از آیات، به [[عصمت]] [[امامان]]{{ع}} اشاره کرده است؛ مانند [[آیه تطهیر]]: {{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}﴾}}<ref>همانا خداوند میخواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد؛ | |||
سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>؛ و نیز آیه [[اولوالامر]]: {{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً}}﴾}}<ref>ای کسانی که ایمان آوردهاید! خدا و پیامبر او و اولوالامر را اطاعت کنید و اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید، هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید [و از آنها داوری بطلبید]. این برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>؛ [[پیامبر]]{{صل}} نیز جانشینان بعد از خود را با ویژگی [[عصمت]] معرفی فرموده است. برای نمونه، از ایشان روایت شده است: "من، [[امام علی|علی]]، [[امام حسن|حسن]]، [[امام حسین|حسین]] و نه تن از فرزندان [[امام حسین|حسین]]، پاکیزه و معصوم از هرگونه گناه و اشتباهیم"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" أَنَا وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص۲۸۰؛ عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۶۶؛ مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۲۵۳؛ غایة المرام، ج۱، ص۱۹۵.</ref>. هم چنین آن حضرت خطاب به [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} فرموده است: {{عربی|اندازه=150%|"أَنْتَ الْإِمَامُ أَبُو الْأَئِمَّةِ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ صُلْبِكَ أَئِمَّةٌ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ وَ مِنْهُمُ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَمْلَأُ الدُّنْيَا قِسْطاً وَ عَدْلًا "}}<ref>غایة المرام، ج۱، ص۱۹۵.</ref>. نیز در جای دیگری فرمود: "از صلب [[امام حسین|حسین]]، نه [[امام]] معصوم و مطهر خارج خواهند شد که [[مهدی]] این امت، از آنان است و در [[آخر الزمان]] قیام میکند"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" يُخْرِجُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ تِسْعَةً مِنَ الْأَئِمَّةِ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ وَ مِنْهُمْ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِي يَقُومُ بِالدِّينِ فِي آخِرِ الزَّمَانِ "}}؛ کفایة الأثر، ص۱۳۵؛ الصراط المستقیم، ج۲، ص۱۱۷؛ بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۳۱.</ref>؛ بر اساس این احادیث، جانشینان [[پیامبر]]{{صل}} همانند خود [[پیامبر]]{{صل}} میبایست از هرگونه آلودگی و خطای فکری و عملی مصون باشند. | |||
::::#'''[[امامت]]:''' در اندیشه کلامی [[شیعه]]، [[امامت]]، طبق آن چه در [[قرآن کریم]] بیان شده<ref>ر.ک: سوره مائده، آیه ۵۵؛ سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>، مقامی الاهی است و معرفی مصداق آن بر عهده [[پیامبر]]{{صل}} است. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نیز در معرفی جانشینان خود، [[امام مهدی]] {{ع}} را به عنوان دوازدهمین وصی و آخرین [[امام]] پس از خود ذکر فرموده است. این دسته از احادیث نبوی دو گونهاند: برخی به طور عام از [[امامت]] [[امامان]] دوازده گانه خبر دادهاند و برخی دیگر، به طور خاص، نام [[ائمه]]{{ع}} و مخصوصاً [[حضرت مهدی]] {{ع}} را بیان کردهاند. در برخی احادیث نبوی، تعداد جانشینان [[پیامبر]]{{صل}} منحصر در دوازده نفر ذکر شده که همگی قریشی تبارند. این احادیث بیشتر در مجامع حدیثی [[اهل سنت]]، نظیر صحیح مسلم، صحیح ابن حبان، جامع ترمذی، سنن ابی داود، سنن ابن ماجه، مسند احمد بن حنبل، مسند ابن جعد، مسند ابی یعلی، کنز العمال و... نقل شده است. مانند حدیث: {{عربی|اندازه=120%|"يَكُونُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ "}}<ref>پس از من دوازده نفر جانشینان من خواهد بود؛ مسند ابن جعد، ص۳۹۰؛ الاحاد و المثانی، ج۳، ص۱۲۶.</ref>؛ و حدیث {{عربی|اندازه=120%|" لَا يَزَالُ الدِّينُ قَائِماً حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ أَوْ يَكُونَ عَلَيْكُمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ "}}<ref>همواره دین پایدار ماند تا قیامت فرا رسد یا دوازده جانشین که همگی از قریشاند بر شما حکم فرما باشند؛ مسند احمد، ج۵، ص۸۶؛ مسند ابی یعلی، ج۱۳، ص۴۵۶.</ref>؛ | |||
اما در نوع دوم احادیث معرفی خلفا، پیامبر {{صل}} ضمن تأکید بر دوازده نفر بودن جانشینان خود، به معرفی مصادیق این دوازده نفر پرداخته و آنان را اهل بیت خود دانسته است. در یک دسته از این احادیث، امیرمؤمنان {{ع}} اولین آنان و [[امام مهدی]] {{ع}} آخرین آنان معرفی شدهاند<ref>الاعتقادات فی دین الامامیه، ص۱۰۴؛ عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۶۲.</ref> و اقرار به امامت آنان، مایه ایمان و انکار آنان سبب کفر شمرده شده است<ref>من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۰.</ref>. | |||
در برخی دیگر از این احادیث، پیامبر {{صل}} نه نفر از دوازده امام بعد از خود را از صلب امام حسین {{ع}} معرفی کرده و تصریح فرموده که آخرین آنان، حضرت [[قائم]] است. | |||
به عنوان مثال، ابوذر از پیامبر {{صل}} نقل | |||
ص:۱۲۱ | |||
کرده است: {{عربی|اندازه=120%|"ال[[ائمه]] بعدی اثنا عشر تسعه من صلب الحسین تاسعهم [[قائم]]هم، ثم قال رسول الله {{صل}} : ألا إن مثلهم فیکم مثل سفینه نوح من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق و مثل باب حطه فی بنی إسرائیل"}}<ref>غایة المرام، ج۳، ص۲۲.</ref>؛ امامان بعد از من دوازده نفرند. نه نفر آنان از نسل حسین هستند و نهمین آنان، [[قائم]] آنان است. آگاه باشید که داستان امامان دوازده گانه در میان شما همانند قضیه کشتی نوح است؛ پس هر کس به آنان متمسک شود، نجات مییابد و هر کس از آن دوری ورزد، هلاک میشود. | |||
در بخشی دیگر از این دسته احادیث، پیامبر {{صل}} اسامی امامان بعد از خود را نیز بیان فرموده است. گاهی فقط اسامی مشترک میان [[ائمه]] {{عم}} بیان شده است؛ مثل: {{عربی|اندازه=120%|"ال[[ائمه]] من بعدی اثنا عشر أولهم علی و رابعهم و ثامنهم علی و عاشرهم علی و آخرهم مهدی"}}<ref>معارج الیقین، ص۶۲.</ref>؛ امامان بعد از من دوازده نفرند. اولین آنان، علی، چهارمین آنان، علی، هشتمین آنان، علی، دهمین آنان، علی و آخرین آنان مهدی است" یا {{عربی|اندازه=120%|"إن ال[[ائمه]] بعدی اثنا عشر رجلًا من أهل بیتی علی أولهم و أوسطهم محمد و آخرهم محمد و هو مهدی هذه الأمه الذی یصلی عیسی خلفه"}}<ref>کفایة الأثر، ص۸۰؛ غایة المرام، ج۲، ص۲۳۸.</ref>؛ امامان بعد از من دوازده نفر از اهل بیت من هستند. اولین آنان، علی، وسط آنان، محمد و آخر آنان، | |||
ص:۱۲۲ | |||
محمد و مهدی این امت است؛ کسی که عیسی بن مریم در نماز به او اقتدا میکند" و گاهی بر اسامی تک تک [[ائمه]] {{عم}} تصریح شده است. | |||
هنگامی که جابر بن عبدالله انصاری از رسول خدا {{صل}} درباره جانشینان ایشان پس از علی {{ع}} سؤال میکند، پیامبر {{صل}} در پاسخ وی، تمامی امامان دوازده گانه را با اسامی و القابشان معرفی نموده میفرماید: {{عربی|اندازه=120%|"الحسن و الحسین سیدا شباب أهل الجنه ثم سید العابدین فی زمانه علی بن الحسین ثم الباقر محمد بن علی و ستدرکه یا جابر فإذا أدرکته فأقرئه منی السلام ثم الصادق جعفر بن محمد ثم الکاظم موسی بن جعفر ثم الرضا علی بن موسی ثم التقی محمد بن علی ثم النقی علی بن محمد ثم الزکی الحسن بن علی ثم ابنه ال[[قائم]] بالحق مهدی أمتی الذی یملأ الأرض قسطاً و عدلًا کما ملئت ظلماً و جوراً"}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ص۲۵۸؛ الإحتجاج، ج۱، ص۸۷؛ کفایة الأثر، ص ۱۴۵.</ref>؛ فرمود حسن و حسین دو سید جوانان اهل بهشت سپس سید العابدین زمان خود علی بن الحسین سپس باقر محمد بن علی ای جابر محققا او را درک کنی چون او را درک کردی از قول من به او سلام برسان سپس امام صادق جعفر بن محمد سپس کاظم موسی بن جعفر سپس رضا علی بن موسی سپس تقی محمد بن علی سپس نقی علی بن محمد سپس زکی حسن بن علی سپس پسرش [[قائم]] بالحق مهدی امت من آنکه زمین را پر از عدل و داد کند چنانچه پر از ظلم و جور شده است. | |||
ص:۱۲۳ | |||
در حدیث معروف به "حدیث لوح" نیز آمده است: امام باقر {{ع}} از جابر بن عبدالله انصاری درخواست کرد که از آن چه در لوح حضرت فاطمه {{س}} دیده است، خبر بدهد. جابر در پاسخ امام باقر {{ع}} عرض کرد: "خدا را شاهد میگیرم که من در زمان حیات رسول الله {{صل}} وارد خانه مادرت فاطمه شدم تا تولد فرزندنش حسین {{ع}} را به او تبریک گویم. در دست دختر رسول خدا {{س}} لوحی سبز رنگ دیدم که گمان کردم زمرد است. در آن لوح، نوشتههایی نورانی به چشم میخورد که مثل سفیدی نور خورشید در آن نقش بسته بودند. پرسیدم: ای دختر سول خدا! پدر و مادرم به فدایت، این چیست؟ فرمود: "هذا لوح أهداه الله إلی رسوله فیه اسم أبی و اسم بعلی و اسم ابنی و اسم الأوصیاء من ولدی و أعطانیه أبی لیبشرنی بذلک؛ این لوحی است که خداوند آن را به پدرم رسول خدا هدیه نموده است و در آن اسم پدرم و شوهرم علی و هر دو فرزندم و اسامی دیگر اوصیا از فرزندانم ذکر شده است. پدرم آن را به من عطا نمود تا مرا شاد و مسرور نماید. آن گاه مادرت فاطمه، آن لوح را به من نشان داد و من آن را خواندم و از آن نسخه برداری کردم. پس از آن، جابر بنا به درخواست امام باقر {{ع}} نسخه مکتوب خود را به حضرت نشان داد که در آن، اسامی هر کدام از امامان دوازده گانه با توصیفات خاص، ذکر شده بود<ref>ر.ک: الکافی، ج ۱، ص ۵۲۷؛ الامامة و التبصرة، ص۱۰۴؛ الإختصاص، ص۲۱۰.</ref>»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص: ۷۶ -۸۴.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{جمع شدن|۵. نویسندگان کتاب [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]؛}} | |||
[[پرونده:991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]] | [[پرونده:991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]] | ||
::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | ::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | ||
خط ۹۷: | خط ۱۱۸: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۶. نویسندگان کتاب [[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]؛}} | ||
[[پرونده:1402.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | [[پرونده:1402.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | ||
::::::نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: |