پرش به محتوا

علم دفعی معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|' به '{{عربی|'
جز (حذف پیوند از عنوان منبع‌شناسی جامع علم معصوم توسط ربات)
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|' به '{{عربی|')
خط ۵۷: خط ۵۷:
[[پرونده:11905.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمود جزایری|جزایری]]]]
[[پرونده:11905.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمود جزایری|جزایری]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمود جزائری]]''' پژوهشگر پایان‌نامه ''«[[کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان (پایان‌نامه)|کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان]]»'' در پاسخ به این پرسش گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمود جزائری]]''' پژوهشگر پایان‌نامه ''«[[کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان (پایان‌نامه)|کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان]]»'' در پاسخ به این پرسش گفته است:
::::::«مراد التفات (التفات اختیاری) از علمی به علم دیگر است که در حین التفات فاقد وجدان آن معلوم است نه فاقد وجود آن علوم. انتقال از علم به علم است نه از علم به جهل یا از جهل به علم. (آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا}}﴾}}<ref>«پروردگارا! بر دانش من بیفزای!»؛ سوره طه، آیه۱۱۴.</ref>) و  آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ}}﴾}}<ref>«تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم»؛ سوره شوری، آیه۵۲.</ref> مقصود عدم التفات است. زیرا در حالت توجه به حق به ما سوا غیر ملتفت است.<ref>ر.ک: [[علم امام ۱ (کتاب)|علم امام]]، [[محمد حسن نادم]]، ص ۲۰۴ و ۲۰۵ از [[رسالة فی علم النبی و الائمة الاطهار (مقاله)|رسالة فی علم النبی و الائمة الاطهار]]: تألیف [[محمد علی بن محمد باقر البهبهانی]].</ref> و جبرییل نازل می‌شد جهت این التفات نه جهت ایجاد علم. و عدم التفات و نزول تدریجی علم به [[اهل بیت]]{{ع}} به مقتضای این است که ایشان لباس این عالَم مادی را پوشیده‌اند و این عالَم قابلیتش در ظهور علم تدریجی است. نه دفعی اما تفاوت [[اهل بیت]]{{عم}} با بقیه این است که ضعف قابلیت برای بقیه اضطراری ذاتی است و برای [[ائمه]]{{ع}} لازم عرضی اختیاری. این است که موقوف است به مشیت و اراده آن بزرگواران. حقیقت علم و عدم علم التفات است و یک معنای دیگر روایت "لو شئنا علمنا" این است که علم اهل بیت باذن الله است و هروقت خدا نخواهد عالم نخواهند بود لکن فرمودند: {{عربی|اندازه=155%|"لو شئنا شاءالله"}} یعنی هر وقت ما بخواهیم خدا خواسته است.
::::::«مراد التفات (التفات اختیاری) از علمی به علم دیگر است که در حین التفات فاقد وجدان آن معلوم است نه فاقد وجود آن علوم. انتقال از علم به علم است نه از علم به جهل یا از جهل به علم. (آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا}}﴾}}<ref>«پروردگارا! بر دانش من بیفزای!»؛ سوره طه، آیه۱۱۴.</ref>) و  آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ}}﴾}}<ref>«تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم»؛ سوره شوری، آیه۵۲.</ref> مقصود عدم التفات است. زیرا در حالت توجه به حق به ما سوا غیر ملتفت است.<ref>ر.ک: [[علم امام ۱ (کتاب)|علم امام]]، [[محمد حسن نادم]]، ص ۲۰۴ و ۲۰۵ از [[رسالة فی علم النبی و الائمة الاطهار (مقاله)|رسالة فی علم النبی و الائمة الاطهار]]: تألیف [[محمد علی بن محمد باقر البهبهانی]].</ref> و جبرییل نازل می‌شد جهت این التفات نه جهت ایجاد علم. و عدم التفات و نزول تدریجی علم به [[اهل بیت]]{{ع}} به مقتضای این است که ایشان لباس این عالَم مادی را پوشیده‌اند و این عالَم قابلیتش در ظهور علم تدریجی است. نه دفعی اما تفاوت [[اهل بیت]]{{عم}} با بقیه این است که ضعف قابلیت برای بقیه اضطراری ذاتی است و برای [[ائمه]]{{ع}} لازم عرضی اختیاری. این است که موقوف است به مشیت و اراده آن بزرگواران. حقیقت علم و عدم علم التفات است و یک معنای دیگر روایت "لو شئنا علمنا" این است که علم اهل بیت باذن الله است و هروقت خدا نخواهد عالم نخواهند بود لکن فرمودند: {{عربی|"لو شئنا شاءالله"}} یعنی هر وقت ما بخواهیم خدا خواسته است.
:::::*'''معنای لو شاء علم:''' ائمه{{ع}} حالات و مقامات و درجات مختلفه دارند: در حالت بشریه و بدن عنصری هرگاه به چیزی ملتفت شوند به سایر چیزها التفات ندارند. و این جهل و نقص نیست بلکه عدم التفات و نظر است. و اگر بخواهند به جنبه باطنی خود توجه کرده و می‌دانند. اما در حالت باطنی خود {{عربی|اندازه=155%|"لا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ"}}.<ref>ر.ک: [[علم امام ۱ (کتاب)|علم امام]]، [[محمد حسن نادم]]، محمدحسن، ص۳۰۶ و ۳۰۷.</ref>
:::::*'''معنای لو شاء علم:''' ائمه{{ع}} حالات و مقامات و درجات مختلفه دارند: در حالت بشریه و بدن عنصری هرگاه به چیزی ملتفت شوند به سایر چیزها التفات ندارند. و این جهل و نقص نیست بلکه عدم التفات و نظر است. و اگر بخواهند به جنبه باطنی خود توجه کرده و می‌دانند. اما در حالت باطنی خود {{عربی|"لا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ"}}.<ref>ر.ک: [[علم امام ۱ (کتاب)|علم امام]]، [[محمد حسن نادم]]، محمدحسن، ص۳۰۶ و ۳۰۷.</ref>
:::::*'''معنای عدم علم ائمه{{عم}} به غیب:''' علم یا امکانی (علم به آنچه امکان و صلاحیت ایجاد دارد) است یا کَونی (علم به موجودات موجود بالفعل).
:::::*'''معنای عدم علم ائمه{{عم}} به غیب:''' علم یا امکانی (علم به آنچه امکان و صلاحیت ایجاد دارد) است یا کَونی (علم به موجودات موجود بالفعل).
::::::علم غیب یعنی علم امکانی نه علم کَونی، لذا امام{{ع}} به آنچه در عالَم کَون آمده احاطه دارد نه آنچه در عالَم کَون نیامده و امکان و صلوح را دارد. علم به مکونات [[ائمه]]{{عم}} هم به نحو تفویض و شراکت و استقلال نیست بلکه در همه احوال {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|... عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ * لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ}}﴾}}<ref>«بلکه (فرشته‌ها تنها) بندگانی ارجمندند؛ * در گفتار بر او پیشی نمی‌جویند و آنان به فرمان وی کار می‌کنند»؛ سوره انبیا، آیه۲۶ و ۲۷.</ref>»<ref>مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.</ref>.
::::::علم غیب یعنی علم امکانی نه علم کَونی، لذا امام{{ع}} به آنچه در عالَم کَون آمده احاطه دارد نه آنچه در عالَم کَون نیامده و امکان و صلوح را دارد. علم به مکونات [[ائمه]]{{عم}} هم به نحو تفویض و شراکت و استقلال نیست بلکه در همه احوال {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|... عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ * لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ}}﴾}}<ref>«بلکه (فرشته‌ها تنها) بندگانی ارجمندند؛ * در گفتار بر او پیشی نمی‌جویند و آنان به فرمان وی کار می‌کنند»؛ سوره انبیا، آیه۲۶ و ۲۷.</ref>»<ref>مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.</ref>.