۳۳٬۷۴۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن') |
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|' به '{{عربی|') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
*در روایتی<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۸۵؛ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج ۲، ص ۲۲۹</ref> دیگر، [[امام کاظم]]{{ع}} یکی از نشانههای امام را دانستن زبان تمام مردم و حتی حیوانات دانسته است.<ref>ر.ک. [[ناصرالدین اوجاقی|اوجاقی، ناصرالدین]]، [[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (کتاب)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]، ص ۶۲</ref> در ادامه آمده است، کلام هیچ انسان و پرنده و حیوان و به طور کلی جانداری بر امام پوشیده نیست. هر که این ویژگیها را نداشته باشد امام نیست.<ref>ر.ک. صادقی، مصطفی، شیوههای تشخیص امام در عصر حضور، ص ۵۷</ref> | *در روایتی<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۸۵؛ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج ۲، ص ۲۲۹</ref> دیگر، [[امام کاظم]]{{ع}} یکی از نشانههای امام را دانستن زبان تمام مردم و حتی حیوانات دانسته است.<ref>ر.ک. [[ناصرالدین اوجاقی|اوجاقی، ناصرالدین]]، [[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (کتاب)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]، ص ۶۲</ref> در ادامه آمده است، کلام هیچ انسان و پرنده و حیوان و به طور کلی جانداری بر امام پوشیده نیست. هر که این ویژگیها را نداشته باشد امام نیست.<ref>ر.ک. صادقی، مصطفی، شیوههای تشخیص امام در عصر حضور، ص ۵۷</ref> | ||
*در روایت از [[امام حسن]]{{ع}} آمده است: «هیچ لغتی نیست مگر آنکه امام آنرا میداند.»<ref>ر.ک. [[سید محمد فائز باقری|باقری، سید محمد فائز]]، [[بررسی علم اولیای الهی (پایاننامه)|بررسی علم اولیای الهی]]، ص ۷۴</ref> همچنین ایشان میفرمایند: "من بر تمام زبانهای شرق و غرب آگاهم".<ref>ر.ک. [[عبدالرضا حمادی|حمادی، عبدالرضا]]، [[گستره علم امام از منظر کلینی و صفار (مقاله)|گستره علم امام از منظر کلینی و صفار]]، فصلنامه امامتپژوهی، ش ۴، ص ۶۹</ref> | *در روایت از [[امام حسن]]{{ع}} آمده است: «هیچ لغتی نیست مگر آنکه امام آنرا میداند.»<ref>ر.ک. [[سید محمد فائز باقری|باقری، سید محمد فائز]]، [[بررسی علم اولیای الهی (پایاننامه)|بررسی علم اولیای الهی]]، ص ۷۴</ref> همچنین ایشان میفرمایند: "من بر تمام زبانهای شرق و غرب آگاهم".<ref>ر.ک. [[عبدالرضا حمادی|حمادی، عبدالرضا]]، [[گستره علم امام از منظر کلینی و صفار (مقاله)|گستره علم امام از منظر کلینی و صفار]]، فصلنامه امامتپژوهی، ش ۴، ص ۶۹</ref> | ||
*در کتاب بصائر بابی مطرح شده با عنوان: {{عربی | *در کتاب بصائر بابی مطرح شده با عنوان: {{عربی|فی الأئمه أنهم یتکلمون الألسن کلها}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج ۱، ص ۳۳۳</ref> و در بابی دیگر آمده است: {{عربی|"فی الأئمه أنهم یعرفون منطق الطیر"}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج ۱، ص ۳۴۱</ref> در این باب اشاره به روایاتی شده که [[امامان]] زبان حیوانات و پرندگان را هم میدانند.<ref>ر.ک. [[محمد شهبازیان|شهبازیان، محمد]]، [[عزالدین رضانژاد|رضانژاد، عزالدین]]، [[واکاوی و تحلیل روایی از علم امام به لغات با رویکرد نقد مدعیان دروغین (مقاله)|واکاوی و تحلیل روایی از علم امام به لغات با رویکرد نقد مدعیان دروغین]]، صفحه؟؟؟</ref> | ||
*[[علی بن اسباط]] میگوید:<ref>ر.ک. [[رمضان علی رفیعی|رفیعی، رمضان علی]]، تاریخ زندگانی ائمه(امام محمد تقی{{ع}})، صفحه؟؟؟</ref> همراه ابوجعفر{{ع}} از کوفه خارج شدم. آن حضرت بر الاغی سوار بود در راه به گلهای از گوسفندان رسیدیم ناگهان گوسفندی که میچرید گله را ترک کرد و در حالی که صدا را در گلو پیچانده بود نزد [[امام جواد]]{{ع}} آمد. آن حضرت به چوپان فرمود: این گوسفند از تو شکایت میکند که تو بر او ستم میکنی و همه شیر او را میدوشی و هنگامی که غروب به خانه میرود صاحبش شیری در پستان آن نمیبیند. اگر از این به بعد به این حیوان ظلم نکنی که هیچ وگرنه از خداوند میخواهم که عمر تو را کوتاه کند. چوپان گفت: {{عربی | *[[علی بن اسباط]] میگوید:<ref>ر.ک. [[رمضان علی رفیعی|رفیعی، رمضان علی]]، تاریخ زندگانی ائمه(امام محمد تقی{{ع}})، صفحه؟؟؟</ref> همراه ابوجعفر{{ع}} از کوفه خارج شدم. آن حضرت بر الاغی سوار بود در راه به گلهای از گوسفندان رسیدیم ناگهان گوسفندی که میچرید گله را ترک کرد و در حالی که صدا را در گلو پیچانده بود نزد [[امام جواد]]{{ع}} آمد. آن حضرت به چوپان فرمود: این گوسفند از تو شکایت میکند که تو بر او ستم میکنی و همه شیر او را میدوشی و هنگامی که غروب به خانه میرود صاحبش شیری در پستان آن نمیبیند. اگر از این به بعد به این حیوان ظلم نکنی که هیچ وگرنه از خداوند میخواهم که عمر تو را کوتاه کند. چوپان گفت: {{عربی|"أشْهَدُ أنْ لا اِلهَ إِلا اللّهُ وَ أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ وَ أنَّکَ وَصیُّهُ"}} پس ادامه داد از تو میخواهم بفرمایید که از کجا این مطلب را فهمیدی؟ امام فرمود: ما خزانه دار علم خدا، معدن [[حکمت]] او، وصی انبیاء الهی و بندگان مکرّم خداوندیم.<ref>بحرانی، سید هاشم، مدينه معاجز الائمة الاثنی عشر، ص ۳۹۷</ref> | ||
*و اگر در روایتی آمده است که امام زبانی را متوجه نشدهاند دلایلی دارد، مانند اینکه میخواستهاند این فضیلت را مخفی نگه دارند و یا اینکه در مسائل عادی از دانش غیبی استفاده نمیکردند.<ref>ر.ک. [[قاسم علی شیخزاده|شیخزاده، قاسم علی]]، [[رابطه علم غیب [[امام حسین]] و حادثه عاشورا (پایاننامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]، ص ۸۳</ref> | *و اگر در روایتی آمده است که امام زبانی را متوجه نشدهاند دلایلی دارد، مانند اینکه میخواستهاند این فضیلت را مخفی نگه دارند و یا اینکه در مسائل عادی از دانش غیبی استفاده نمیکردند.<ref>ر.ک. [[قاسم علی شیخزاده|شیخزاده، قاسم علی]]، [[رابطه علم غیب [[امام حسین]] و حادثه عاشورا (پایاننامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]، ص ۸۳</ref> | ||