پرش به محتوا

مدح: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۷ مهٔ ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|' به '{{عربی|'
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|' به '{{عربی|')
خط ۱۶: خط ۱۶:
*شعرای حقگرا و عدالتخواه و مکتبی [[شیعه]] در دفاع از [[اهل بیت]]{{عم}} و بیان مظلومیت [[شیعه]] و احیای یاد و فضایل [[ائمه]]{{عم}} و شهدای کربلا و اولیای دین، با استفاده از این سلاح مؤثّر، خدمات ارزنده‌ای به [[حق]] نمودند و مردانه و قهرمانانه، از جبهه علویان دفاع کرده و با دشمن ستیز کردند. سروده‌های موضع دار این‌گونه شاعران در آن عصر، آنچه که به [[اهل بیت]]{{عم}} مربوط می‌شد، عمدتاً دو محور اساسی داشت:۱. مدایح؛ ۲.مراثی. در مدایح، فضایل [[ائمه]]{{عم}}: مطرح می‌شد و در مراثی، سوگ و رثای شهدای مظلوم خاندان پیامبر عنوان می‌گردید و روشن بود که جهت گیری این مرثیه های سوزناک و بیان شهادت‌ها- چه به صراحت چه با کنایه- متوجه خلفا و والیان وابسته به قدرت‌های مسلط بود که شهیدان، کشته کینه و عداوتِ آنها بودند. ستایش و مدحی هم که در قالب شعر، از [[امامان]] [[شیعه]]{{عم}} و اولیای [[دین]] و [[عترت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} می‌شد صرفاً مدّاحی و تملّق و ثناگویی نبود، چرا که این‌گونه مدح‌های تملّق آمیز، معمولًا برای خودشیرینی و کسب زر و سیم و رسیدن به دنیا و دینار بود و نه شاعران [[شیعه]] اهل این کار بودند و نه چنین سروده‌هایی مورد حمایت [[ائمه]]{{عم}} بود. انگیزه و هدف و سبک کار و محتوای آن اشعار با آنچه در دربارهای سلاطین و خلفا و امراء مرسوم و متداول بود فرق می‌کرد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۹۷-۱۰۴.</ref>.  
*شعرای حقگرا و عدالتخواه و مکتبی [[شیعه]] در دفاع از [[اهل بیت]]{{عم}} و بیان مظلومیت [[شیعه]] و احیای یاد و فضایل [[ائمه]]{{عم}} و شهدای کربلا و اولیای دین، با استفاده از این سلاح مؤثّر، خدمات ارزنده‌ای به [[حق]] نمودند و مردانه و قهرمانانه، از جبهه علویان دفاع کرده و با دشمن ستیز کردند. سروده‌های موضع دار این‌گونه شاعران در آن عصر، آنچه که به [[اهل بیت]]{{عم}} مربوط می‌شد، عمدتاً دو محور اساسی داشت:۱. مدایح؛ ۲.مراثی. در مدایح، فضایل [[ائمه]]{{عم}}: مطرح می‌شد و در مراثی، سوگ و رثای شهدای مظلوم خاندان پیامبر عنوان می‌گردید و روشن بود که جهت گیری این مرثیه های سوزناک و بیان شهادت‌ها- چه به صراحت چه با کنایه- متوجه خلفا و والیان وابسته به قدرت‌های مسلط بود که شهیدان، کشته کینه و عداوتِ آنها بودند. ستایش و مدحی هم که در قالب شعر، از [[امامان]] [[شیعه]]{{عم}} و اولیای [[دین]] و [[عترت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} می‌شد صرفاً مدّاحی و تملّق و ثناگویی نبود، چرا که این‌گونه مدح‌های تملّق آمیز، معمولًا برای خودشیرینی و کسب زر و سیم و رسیدن به دنیا و دینار بود و نه شاعران [[شیعه]] اهل این کار بودند و نه چنین سروده‌هایی مورد حمایت [[ائمه]]{{عم}} بود. انگیزه و هدف و سبک کار و محتوای آن اشعار با آنچه در دربارهای سلاطین و خلفا و امراء مرسوم و متداول بود فرق می‌کرد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۹۷-۱۰۴.</ref>.  
*استاد [[محمد رضا حکیمی]] در این باره می‌نویسد: «... شاعرانِ سلف اسلام که در دامان این تعالیم، تربیت یافته بودند، هرگز به سوی مدح گویی- به معنای متعارف- نمی‌گراییدند و آن را مذموم می‌دانستند و از نظر شرع، منهیّ. بعدها بیشترِ شاعرانِ مذهبی، به ویژه در زبان پارسی از اصالت کار دور ماندند و در مدایح دینی نیز غرضِ اصلی را رها کردند. باری، در شعر مذهبی نظر کلی بر نشر مبادی دین بود و احیای حقایق ایمان و زنده کردن دل‌ها و جان‌ها و جاری ساختن خون حماسه و تعهّد در رگ‌ها و پی‌ها. از این رو شاعران بزرگ [[شیعه]] همیشه برای حکومت‌های فاسد، خطری بزرگ محسوب می‌شدند. زیرا آنان در خلال مدح [[آل محمد]]{{صل}} حقایق دین و صفات لازم حاکم دینی را یاد می‌کردند و با ذکر صفات اسلامی [[امامان]]{{عم}} و مقایسه و تحقیر زمامداران، دل‌ها را به [[حق]] و حکومت [[حق]] توجه می‌دادند ...»<ref>ادبیات و تعهد در اسلام، محمدرضا حکیمی، ص ۲۷۴.</ref> این شیوه و پیمودن این راه، الهام گرفته از رهنمودهای خود [[ائمه]]{{عم}}: بود و آن حضرات، هم با صراحت، مشوّق و فراخواننده صاحبان این هنر به دفاع از حق و فضیلت بودند و هم رفتار و سیره عملی آنان در زندگی، مؤیّد این‌گونه شاعران بود. [[ائمه]] [[شیعه]]{{عم}}، لفظاً و عملًا، با صراحت و کنایه، مدافع شاعران متعهد و مدیحه سرایان متّقی و مرثیه خوانان [[حق]] شعار بودند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۹۷-۱۰۴.</ref>.  
*استاد [[محمد رضا حکیمی]] در این باره می‌نویسد: «... شاعرانِ سلف اسلام که در دامان این تعالیم، تربیت یافته بودند، هرگز به سوی مدح گویی- به معنای متعارف- نمی‌گراییدند و آن را مذموم می‌دانستند و از نظر شرع، منهیّ. بعدها بیشترِ شاعرانِ مذهبی، به ویژه در زبان پارسی از اصالت کار دور ماندند و در مدایح دینی نیز غرضِ اصلی را رها کردند. باری، در شعر مذهبی نظر کلی بر نشر مبادی دین بود و احیای حقایق ایمان و زنده کردن دل‌ها و جان‌ها و جاری ساختن خون حماسه و تعهّد در رگ‌ها و پی‌ها. از این رو شاعران بزرگ [[شیعه]] همیشه برای حکومت‌های فاسد، خطری بزرگ محسوب می‌شدند. زیرا آنان در خلال مدح [[آل محمد]]{{صل}} حقایق دین و صفات لازم حاکم دینی را یاد می‌کردند و با ذکر صفات اسلامی [[امامان]]{{عم}} و مقایسه و تحقیر زمامداران، دل‌ها را به [[حق]] و حکومت [[حق]] توجه می‌دادند ...»<ref>ادبیات و تعهد در اسلام، محمدرضا حکیمی، ص ۲۷۴.</ref> این شیوه و پیمودن این راه، الهام گرفته از رهنمودهای خود [[ائمه]]{{عم}}: بود و آن حضرات، هم با صراحت، مشوّق و فراخواننده صاحبان این هنر به دفاع از حق و فضیلت بودند و هم رفتار و سیره عملی آنان در زندگی، مؤیّد این‌گونه شاعران بود. [[ائمه]] [[شیعه]]{{عم}}، لفظاً و عملًا، با صراحت و کنایه، مدافع شاعران متعهد و مدیحه سرایان متّقی و مرثیه خوانان [[حق]] شعار بودند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۹۷-۱۰۴.</ref>.  
*[[امام جواد]]{{ع}} به «عبدالله بن صلت» نوشت که: در سوگ من و پدرم [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} مرثیه بسرای<ref>وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۴۶۸، حدیث۵.</ref>[[امام رضا]]{{عم}} فرموده است: {{عربی|اندازه=155%|«ما قال فینا مؤمنٌ شِعراً یَمْدحُنا به إِلّا بَنَی الله له فی الجنهِ أَوسعَ مِنَ الدّنیا سَبْعَ مَرّاتٍ»}}<ref> وسائل الشیعه، ص ۴۶۷، حدیث ۳؛ بحار الانوار چاپ بیروت، ج ۷۶، ص ۲۹۱.</ref>هیچ مؤمنی درباره ما شعری در ستایش ما نمی‌گوید، جز آنکه خداوند در بهشت، برای او به اندازه بیش از هفت برابر دنیا بنا نهد. پیشوای ششم [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} فرموده است: {{عربی|اندازه=155%|«مَن قالَ «فینا» بیتَ شِعرٍ بَنی اللهُ لهُ بیتاً فی الجَنهِ»}}<ref>وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۴۶۷.</ref> هرکس درباره ما یک بیت شعر بسراید، خداوند به پاداش آن خانه ای در بهشت برایش می‌سازد. توجه و عنایتی که در این‌گونه روایات- که مکرّر هم نقل شده- روی تعبیرِ «فینا» است، یعنی درباره ما و در [[حق]] و شأن ما، نشان دهنده بعد تعهّد و حماسه و جنبه حق گرایانه شعر است که ارزش دهنده شعر و بیانِ ادبی است. تجلیل شعری از [[ائمه]]{{عم}}، تجلیل و ستایش [[حق]] و اسلام و عدالت است و بیان مظلومیت‌های آنان و مرثیه سرایی برای شهیدان [[اهل بیت]]{{عم}}، به طور ضمنی مبارزه با ستم و خفقانِ حکّام جور است و آنچنان مقدس و ارزشمند است که هم تراز و هم پایه با عبادت، در ارزشمندترین لحظه‌ها و مکان‌های مقدس عبادت به حساب آمده است و گوش کردن به آن هم عبادت است. «کمیت»، در موسم حج و ایام تشریق در «منا» خدمت [[امام صادق]]{{ع}} می‌رسد و از حضور [[امام]]{{ع}} اجازه می‌طلبد تا شعری را که سروده است بخواند. [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: این ایام، ایام بزرگی است (یعنی شعر خواندن در این موقعیت عبادی و حساس، مناسب نیست). کمیت می‌گوید: «انّها فیکم!»- شعر، درباره شماست (یعنی مکتبی و موضع دار و مبین [[حق]] است). [[امام]]{{ع}} می فرماید: بخوان!<ref>الغدیر، علامه امینی، ج۲، ص۱۹۲.</ref>. چنین برخورد و اجازه گرفتنی را هم در «ایام البیض» با [[امام باقر]]{{ع}} داشته و سروده خویش را درباره شهدای کربلا خوانده است و حاضرین با شعر او گریسته اند و [[امام باقر]]{{ع}} او را دعا کرده است<ref>الغدیر، ج ۲، ص۲۴۲.</ref> قالب مدح و مرثیه، معمولًا برای بیان گفتنی‌ها- از فضایل [[اهل بیت]]{{عم}} و مظالم امویان- مورد استفاده قرار می گرفته است و این‌گونه اشعار هم دست به دست و دهان به دهان می‌گشته و نقل می‌شده است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۹۷-۱۰۴.</ref>.
*[[امام جواد]]{{ع}} به «عبدالله بن صلت» نوشت که: در سوگ من و پدرم [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} مرثیه بسرای<ref>وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۴۶۸، حدیث۵.</ref>[[امام رضا]]{{عم}} فرموده است: {{عربی|«ما قال فینا مؤمنٌ شِعراً یَمْدحُنا به إِلّا بَنَی الله له فی الجنهِ أَوسعَ مِنَ الدّنیا سَبْعَ مَرّاتٍ»}}<ref> وسائل الشیعه، ص ۴۶۷، حدیث ۳؛ بحار الانوار چاپ بیروت، ج ۷۶، ص ۲۹۱.</ref>هیچ مؤمنی درباره ما شعری در ستایش ما نمی‌گوید، جز آنکه خداوند در بهشت، برای او به اندازه بیش از هفت برابر دنیا بنا نهد. پیشوای ششم [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} فرموده است: {{عربی|«مَن قالَ «فینا» بیتَ شِعرٍ بَنی اللهُ لهُ بیتاً فی الجَنهِ»}}<ref>وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۴۶۷.</ref> هرکس درباره ما یک بیت شعر بسراید، خداوند به پاداش آن خانه ای در بهشت برایش می‌سازد. توجه و عنایتی که در این‌گونه روایات- که مکرّر هم نقل شده- روی تعبیرِ «فینا» است، یعنی درباره ما و در [[حق]] و شأن ما، نشان دهنده بعد تعهّد و حماسه و جنبه حق گرایانه شعر است که ارزش دهنده شعر و بیانِ ادبی است. تجلیل شعری از [[ائمه]]{{عم}}، تجلیل و ستایش [[حق]] و اسلام و عدالت است و بیان مظلومیت‌های آنان و مرثیه سرایی برای شهیدان [[اهل بیت]]{{عم}}، به طور ضمنی مبارزه با ستم و خفقانِ حکّام جور است و آنچنان مقدس و ارزشمند است که هم تراز و هم پایه با عبادت، در ارزشمندترین لحظه‌ها و مکان‌های مقدس عبادت به حساب آمده است و گوش کردن به آن هم عبادت است. «کمیت»، در موسم حج و ایام تشریق در «منا» خدمت [[امام صادق]]{{ع}} می‌رسد و از حضور [[امام]]{{ع}} اجازه می‌طلبد تا شعری را که سروده است بخواند. [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: این ایام، ایام بزرگی است (یعنی شعر خواندن در این موقعیت عبادی و حساس، مناسب نیست). کمیت می‌گوید: «انّها فیکم!»- شعر، درباره شماست (یعنی مکتبی و موضع دار و مبین [[حق]] است). [[امام]]{{ع}} می فرماید: بخوان!<ref>الغدیر، علامه امینی، ج۲، ص۱۹۲.</ref>. چنین برخورد و اجازه گرفتنی را هم در «ایام البیض» با [[امام باقر]]{{ع}} داشته و سروده خویش را درباره شهدای کربلا خوانده است و حاضرین با شعر او گریسته اند و [[امام باقر]]{{ع}} او را دعا کرده است<ref>الغدیر، ج ۲، ص۲۴۲.</ref> قالب مدح و مرثیه، معمولًا برای بیان گفتنی‌ها- از فضایل [[اهل بیت]]{{عم}} و مظالم امویان- مورد استفاده قرار می گرفته است و این‌گونه اشعار هم دست به دست و دهان به دهان می‌گشته و نقل می‌شده است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۹۷-۱۰۴.</ref>.
*علامه امینی درباره «سید حمیری» که یکی از این وارسته مردان مخلص [[اهل بیت]]{{عم}} و شاعران نام‌آور و صاحب [[ولایت]] و توانا و بلندپایه و چیره دست و پاکدل [[شیعه]] و یادآور بزرگ حماسه عاشورا بود و نزد [[امام صادق]]{{ع}} منزلتی عظیم داشت و سروده‌های انقلابی و مرثیه‌های سوزناک و پرمحتوایش از نفوذ و شهرت و قوت کم نظیری بهره‌مند بود. می‌گوید:«... از بسیاری از شاعران، در جدیت و دعوت به بنیاد استوار، پیشی گرفت و در ستایش [[عترت]] پاک [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}}، فراوان شعر گفت و با ایثار جان و هستی در راه تقویت روح ایمان در جامعه و احیای دل‌های مرده، با پراکندن و نشر فضایل «آل الله» و گسترش فضایل این خاندان و نکوهش و انتقاد از دشمنانشان، از دیگر شاعران، برتر و بالاتر گشت .... و به گفته «ابوالفرج اصفهانی» شعرهایش یا آمیخته به مدح بنی هاشم، یا بدگویی و انتقاد از دشمنان و مخالفانشان بود ...»<ref>الغدیر، ج ۲، ص۲۴۰.</ref>این، نمونه‌ای از «تولّی» و «تبرّی» در محتوای شعری اوست. البته تنها به مرحله قلبی و زبانی اکتفا نمی‌کرد و این موضع، در عمل و رفتار اجتماعی و گسستن‌ها و پیوستن‌های او هم مشهود بود، که علامه امینی در این مورد هم می‌نویسد: «سید حمیری، همه فضایل [[امام علی|علی]]{{ع}} را به‌گونه‌ای در قالب اشعارش گنجانید. حضور در هر مجلسی که در آن [[آل محمد]] یاد نمی‌شد او را ملول و خسته می‌کرد و هرگز به محفلی که خالی از ذکر آنان بود انس و الفت نداشت»<ref>الغدیر، ج ۲، ص۱۰۲.</ref> «دِعبل» نیز یکی از این شاعران والامقام و بلندپایه است که سروده‌هایش آوازه و شهرت و نفوذ خاصّی داشت و مورد تکریم شایسته [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} قرار گرفت. قصیده معروفِ «مدارسُ آیاتٍ ...» او، که در سوگ شهدای [[آل محمد]]{{عم}} و به خون خفتگان دشت کربلا و بیان فضایل [[اهل بیت]]{{عم}} [[عصمت]] و [[عترت]] طاهره [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} است، یکی از بهترین کارها و زیباترین شعرهای اوست<ref>به بحث تحلیلی علامه امینی درباره این قصیده، رجوع شود به: الغدیر، ج ۲، ص ۳۵۰.</ref> و در مسائل دیگر، به خصوص در مدح [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} و مرثیه [[امام حسین|اباعبدالله الحسین]]{{ع}} و ستایش از [[ائمه]]{{عم}}، شعرهای فراوانی دارد<ref>برخی از اشعار دعبل در موارد یاد شده، در الغدیر، ج ۲، ص ۳۸۱ به بعد نقل شده است.</ref> روشن است که حرکت در چنین خطّی و داشتن چنین موضعی متعهّدانه و قاطع و صریح، برای شاعران، گران تمام می‌شده است و زندگی سراسر سختی و فشار و هراس این‌گونه فرزانگان شیردل و شعرای بی‌باک، نشان این حقیقت است. برای این سخن نمونه‌های فراوان می‌توان یاد کرد. از جمله کمیت بن زید- شاعر معروف [[اهل بیت]]{{عم}} که تاکنون به صورت مکرر نامش آورده شده- یکی از آنان است. کمیت، به خاطر قصیده بلند و بالایی که در بعضی از ابیات آن، به مدح بنی هاشم و بیان سوگنامه برای زید بن علی و پسرش یحیی بن زید پرداخته بود، وقتی گزارش این قصیده تعهدبار به «هشام بن عبدالملک» رسید، به والی آن روز کوفه (خالد بن عبدالله قسری) نوشت و سوگند داد که دست و زبان کمیت را قطع کند ... که ناگهان، کمیت، خانه خود را در محاصره نیروهای سواره والی دید، کمیت را دستگیر کردند و به زندان افکندند<ref>الغدیر، ج ۲، ص ۱۹۵.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۹۷-۱۰۴.</ref>.  
*علامه امینی درباره «سید حمیری» که یکی از این وارسته مردان مخلص [[اهل بیت]]{{عم}} و شاعران نام‌آور و صاحب [[ولایت]] و توانا و بلندپایه و چیره دست و پاکدل [[شیعه]] و یادآور بزرگ حماسه عاشورا بود و نزد [[امام صادق]]{{ع}} منزلتی عظیم داشت و سروده‌های انقلابی و مرثیه‌های سوزناک و پرمحتوایش از نفوذ و شهرت و قوت کم نظیری بهره‌مند بود. می‌گوید:«... از بسیاری از شاعران، در جدیت و دعوت به بنیاد استوار، پیشی گرفت و در ستایش [[عترت]] پاک [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}}، فراوان شعر گفت و با ایثار جان و هستی در راه تقویت روح ایمان در جامعه و احیای دل‌های مرده، با پراکندن و نشر فضایل «آل الله» و گسترش فضایل این خاندان و نکوهش و انتقاد از دشمنانشان، از دیگر شاعران، برتر و بالاتر گشت .... و به گفته «ابوالفرج اصفهانی» شعرهایش یا آمیخته به مدح بنی هاشم، یا بدگویی و انتقاد از دشمنان و مخالفانشان بود ...»<ref>الغدیر، ج ۲، ص۲۴۰.</ref>این، نمونه‌ای از «تولّی» و «تبرّی» در محتوای شعری اوست. البته تنها به مرحله قلبی و زبانی اکتفا نمی‌کرد و این موضع، در عمل و رفتار اجتماعی و گسستن‌ها و پیوستن‌های او هم مشهود بود، که علامه امینی در این مورد هم می‌نویسد: «سید حمیری، همه فضایل [[امام علی|علی]]{{ع}} را به‌گونه‌ای در قالب اشعارش گنجانید. حضور در هر مجلسی که در آن [[آل محمد]] یاد نمی‌شد او را ملول و خسته می‌کرد و هرگز به محفلی که خالی از ذکر آنان بود انس و الفت نداشت»<ref>الغدیر، ج ۲، ص۱۰۲.</ref> «دِعبل» نیز یکی از این شاعران والامقام و بلندپایه است که سروده‌هایش آوازه و شهرت و نفوذ خاصّی داشت و مورد تکریم شایسته [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} قرار گرفت. قصیده معروفِ «مدارسُ آیاتٍ ...» او، که در سوگ شهدای [[آل محمد]]{{عم}} و به خون خفتگان دشت کربلا و بیان فضایل [[اهل بیت]]{{عم}} [[عصمت]] و [[عترت]] طاهره [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} است، یکی از بهترین کارها و زیباترین شعرهای اوست<ref>به بحث تحلیلی علامه امینی درباره این قصیده، رجوع شود به: الغدیر، ج ۲، ص ۳۵۰.</ref> و در مسائل دیگر، به خصوص در مدح [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} و مرثیه [[امام حسین|اباعبدالله الحسین]]{{ع}} و ستایش از [[ائمه]]{{عم}}، شعرهای فراوانی دارد<ref>برخی از اشعار دعبل در موارد یاد شده، در الغدیر، ج ۲، ص ۳۸۱ به بعد نقل شده است.</ref> روشن است که حرکت در چنین خطّی و داشتن چنین موضعی متعهّدانه و قاطع و صریح، برای شاعران، گران تمام می‌شده است و زندگی سراسر سختی و فشار و هراس این‌گونه فرزانگان شیردل و شعرای بی‌باک، نشان این حقیقت است. برای این سخن نمونه‌های فراوان می‌توان یاد کرد. از جمله کمیت بن زید- شاعر معروف [[اهل بیت]]{{عم}} که تاکنون به صورت مکرر نامش آورده شده- یکی از آنان است. کمیت، به خاطر قصیده بلند و بالایی که در بعضی از ابیات آن، به مدح بنی هاشم و بیان سوگنامه برای زید بن علی و پسرش یحیی بن زید پرداخته بود، وقتی گزارش این قصیده تعهدبار به «هشام بن عبدالملک» رسید، به والی آن روز کوفه (خالد بن عبدالله قسری) نوشت و سوگند داد که دست و زبان کمیت را قطع کند ... که ناگهان، کمیت، خانه خود را در محاصره نیروهای سواره والی دید، کمیت را دستگیر کردند و به زندان افکندند<ref>الغدیر، ج ۲، ص ۱۹۵.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۹۷-۱۰۴.</ref>.  
*می‌بینیم که داستان خونبار [[شیعه]] در ادبیات و شعرش، فقط در [[ائمه]] [[معصوم]]{{عم}} خلاصه نمی‌شود، بلکه به بیان فضایل علویون دیگر هم که در مبارزه با امویان شربت شهادت می‌نوشیدند می‌پرداختند. نام و چهره کسانی همچون: «حِمّانی افَوه»، «سدیف بن میمون»، «عبدی کوفی»، «صنوبری»، «ابی فراس»، «کشاجم»، «سید رضی»، «سید مرتضی»، «مهیار دیلمی»، «خطیب خوارزمی»، «صاحب بن عباد» و ده‌ها تن دیگر در این رواق خونین می‌درخشد و آثارشان سرشار از لطافت و ظرافت و زیبایی در سوگ شهیدان و مدح [[ائمه]] است<ref>برای آشنایی به شعر و زندگی‌نامه این شاعران به مجلّداتِ الغدیر جلدهای ۲ و ۳ و ۴ مراجعه کنید. همچنین بحث مستوفا و عالمانه و تحقیقی مرحوم علامه امینی درباره شعر در تاریخ اسلام و شاعرانِ متعهد [[شیعه]] و مقام و احترامشان نزد ائمه، موضع امامان در این رابطه، برخورد خوب و شایسته عالمان بزرگ دین با عنصر شعر موضع دار و مکتبی و در خدمت هدف متعالی، در الغدیر، ج ۲، صفحات ۲ تا ۲۴ یا در ترجمه فارسی الغدیر، بسیار مفید و مطالعه اش برای علاقمندان به این‌گونه مباحث، آموزنده و راهگشاست.</ref> علاوه بر به کارگیری شعر در قالب «مدایح و مراثی» شیوه‌های دیگری هم در «احیای امر» [[ائمه]]{{عم}} مرسوم بوده است، که برپا کردن مراسم عزاداری و گریه و نوحه بر مظلومیت [[اهل بیت]]{{عم}} و شهدای کربلا یکی از آن‌ها است. از پرداختن به این بحث هم چشم می‌پوشیم، چرا که نیازمند تألیفی مستقل است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۹۷-۱۰۴.</ref>.
*می‌بینیم که داستان خونبار [[شیعه]] در ادبیات و شعرش، فقط در [[ائمه]] [[معصوم]]{{عم}} خلاصه نمی‌شود، بلکه به بیان فضایل علویون دیگر هم که در مبارزه با امویان شربت شهادت می‌نوشیدند می‌پرداختند. نام و چهره کسانی همچون: «حِمّانی افَوه»، «سدیف بن میمون»، «عبدی کوفی»، «صنوبری»، «ابی فراس»، «کشاجم»، «سید رضی»، «سید مرتضی»، «مهیار دیلمی»، «خطیب خوارزمی»، «صاحب بن عباد» و ده‌ها تن دیگر در این رواق خونین می‌درخشد و آثارشان سرشار از لطافت و ظرافت و زیبایی در سوگ شهیدان و مدح [[ائمه]] است<ref>برای آشنایی به شعر و زندگی‌نامه این شاعران به مجلّداتِ الغدیر جلدهای ۲ و ۳ و ۴ مراجعه کنید. همچنین بحث مستوفا و عالمانه و تحقیقی مرحوم علامه امینی درباره شعر در تاریخ اسلام و شاعرانِ متعهد [[شیعه]] و مقام و احترامشان نزد ائمه، موضع امامان در این رابطه، برخورد خوب و شایسته عالمان بزرگ دین با عنصر شعر موضع دار و مکتبی و در خدمت هدف متعالی، در الغدیر، ج ۲، صفحات ۲ تا ۲۴ یا در ترجمه فارسی الغدیر، بسیار مفید و مطالعه اش برای علاقمندان به این‌گونه مباحث، آموزنده و راهگشاست.</ref> علاوه بر به کارگیری شعر در قالب «مدایح و مراثی» شیوه‌های دیگری هم در «احیای امر» [[ائمه]]{{عم}} مرسوم بوده است، که برپا کردن مراسم عزاداری و گریه و نوحه بر مظلومیت [[اهل بیت]]{{عم}} و شهدای کربلا یکی از آن‌ها است. از پرداختن به این بحث هم چشم می‌پوشیم، چرا که نیازمند تألیفی مستقل است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۹۷-۱۰۴.</ref>.