پرش به محتوا

اهل بیت پیامبر خاتم در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|' به '{{عربی|'
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|' به '{{عربی|')
خط ۵۴: خط ۵۴:
*[[حافظ ابوعبداللّه گنجی]] از [[طبرانی]] روایت کرده که [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: خداوند پیامبران را از درخت‌های گوناگونی "سرچشمه‌های مختلفی" آفرید و من و [[امام علی|علی]] را از یک درخت "منشأ" آفرید. من ریشه آن درخت و [[امام علی|علی]]شاخه آن، [[فاطمه زهرا|فاطمه]] لقاح و [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]] میوه‌های آن است. هر کس به یکی از آنها درآویزد نجات یافته و هر کس روی برگرداند، سقوط خواهد کرد. و اگر فردی سه هزار سال میان صفا و مروه عبادت کند و محبت ما را نداشته باشد، خداوند او را به دوزخ خواهد افکند، سپس آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}﴾}} را تلاوت کردند<ref>کفایة الطالب، ص۱۳۱۷.</ref>. [[ابو عبداللّه گنجی]] درباره سند حدیث گفته است: هذا حدیث حسن عال.
*[[حافظ ابوعبداللّه گنجی]] از [[طبرانی]] روایت کرده که [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: خداوند پیامبران را از درخت‌های گوناگونی "سرچشمه‌های مختلفی" آفرید و من و [[امام علی|علی]] را از یک درخت "منشأ" آفرید. من ریشه آن درخت و [[امام علی|علی]]شاخه آن، [[فاطمه زهرا|فاطمه]] لقاح و [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]] میوه‌های آن است. هر کس به یکی از آنها درآویزد نجات یافته و هر کس روی برگرداند، سقوط خواهد کرد. و اگر فردی سه هزار سال میان صفا و مروه عبادت کند و محبت ما را نداشته باشد، خداوند او را به دوزخ خواهد افکند، سپس آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}﴾}} را تلاوت کردند<ref>کفایة الطالب، ص۱۳۱۷.</ref>. [[ابو عبداللّه گنجی]] درباره سند حدیث گفته است: هذا حدیث حسن عال.
*[[ابو نعیم اصفهانی]] از زاذان روایت کرده که [[امام علی]]{{ع}} فرمود:درباره ما آل حم، این مطلب مقرر شده است که [[مودت]] ما را جز مؤمنان رعایت نخواهند کرد، سپس آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}﴾}} را تلاوت کرد<ref>تاریخ اصفهان، ج۲، ص۱۶۵</ref>.
*[[ابو نعیم اصفهانی]] از زاذان روایت کرده که [[امام علی]]{{ع}} فرمود:درباره ما آل حم، این مطلب مقرر شده است که [[مودت]] ما را جز مؤمنان رعایت نخواهند کرد، سپس آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}﴾}} را تلاوت کرد<ref>تاریخ اصفهان، ج۲، ص۱۶۵</ref>.
*[[ابن حجر مکی]] پس از نقل روایات مربوط به وجوب محبّت [[اهل بیت]] گفته است: از احادیث پیشین وجوب محبّت [[اهل بیت]] و حرمت شدید بغض نسبت به آنان، معلوم شد. [[بیهقی]] و [[بغوی]] و دیگران بر وجوب محبت آنان تصریح کرده‌اند، و [[شافعی]] در ابیاتی که از او نقل شده به آن تصریح کرده است، چنان که گفته است: یا أهل بیت رسول اللّه حبّکم * فرض من اللّه فی القرآن أنزله<ref>الصواعق المحرقه، ص۲۱۷.</ref> وی، پس از نقل حدیث، {{عربی|اندازه=150%|" إِنَّمَا مَثَلُ‏ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ فِيكُمْ‏ مَثَلُ‏ بَابِ‏ حِطَّةٍ مَنْ دَخَلَهُ غُفِرَ لَهُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} گفته است: وجه تشبیه [[اهل بیت]] به باب حطّه این است که خداوند داخل شدن از آن در که در أریحا بود، را به بیت المقدس با تواضع و استغفار، سبب آمرزش بنی اسرائیل و [[مودت اهل بیت]] را سبب آمرزش امت اسلامی‌ قرار داد<ref>الصواعق المحرقه، ص۱۹۰.</ref>.
*[[ابن حجر مکی]] پس از نقل روایات مربوط به وجوب محبّت [[اهل بیت]] گفته است: از احادیث پیشین وجوب محبّت [[اهل بیت]] و حرمت شدید بغض نسبت به آنان، معلوم شد. [[بیهقی]] و [[بغوی]] و دیگران بر وجوب محبت آنان تصریح کرده‌اند، و [[شافعی]] در ابیاتی که از او نقل شده به آن تصریح کرده است، چنان که گفته است: یا أهل بیت رسول اللّه حبّکم * فرض من اللّه فی القرآن أنزله<ref>الصواعق المحرقه، ص۲۱۷.</ref> وی، پس از نقل حدیث، {{عربی|" إِنَّمَا مَثَلُ‏ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ فِيكُمْ‏ مَثَلُ‏ بَابِ‏ حِطَّةٍ مَنْ دَخَلَهُ غُفِرَ لَهُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} گفته است: وجه تشبیه [[اهل بیت]] به باب حطّه این است که خداوند داخل شدن از آن در که در أریحا بود، را به بیت المقدس با تواضع و استغفار، سبب آمرزش بنی اسرائیل و [[مودت اهل بیت]] را سبب آمرزش امت اسلامی‌ قرار داد<ref>الصواعق المحرقه، ص۱۹۰.</ref>.
*[[فخرالدین رازی]] بر وجوب محبت [[اهل بیت]] این گونه استدلال کرده است: شکی نیست که [[پیامبر]]{{صل}} [[امام علی]]، [[فاطمه]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} را دوست می‌داشت، بر این اساس، این عمل بر همه امت واجب است زیرا خداوند فرموده است {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}}﴾}}<ref> بگو: ای مردم! به راستی من فرستاده خداوند به سوی همه شمایم، همان که فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین از آن اوست، هیچ خدایی جز او نیست که زنده می‌دارد و می‌میراند، پس به خداوند و فرستاده او پیامبر درس ناخوانده‌ای که به خداوند و قرآن او ایمان دارد ایمان بیاورید و از او پیروی کنید باشد که راهیاب گردید؛ سوره اعراف، آیه: ۱۵۸.</ref>. و نیز فرموده است:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}﴾}}<ref> بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره آل عمران، آیه:۳۱.</ref>. و نیز فرموده است: {{عربی|اندازه=150%|" لَقَدْ كانَ‏ لَكُمْ‏ فِي‏ رَسُولِ‏ اللَّهِ‏ أُسْوَةٌ حَسَنَة‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۷، ص۱۶۶.</ref> وی، آل محمد {{صل}} را به [[امام علی]]، [[فاطمه زهرا|فاطمه]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} تفسیر کرده و گفته است: آل محمد کسانی اند که نسبت آنان به [[پیامبر]] {{صل}} باز می‌گردد، بنابراین، هر کس نسبتش با [[پیامبر]] شدیدتر و کامل‎تر باشد، آل او خواهد بود. و شکی نیست که [[امام علی]]، [[فاطمه زهرا|فاطمه]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} با [[پیامبر]] {{صل}} شدیدترین تعلق را داشتند. بنابراین، آنان آل پیامبرند. آن گاه به روایتی استشهاد کرده است که [[زمخشری]] نقل کرده که هنگامی‌ که [[آیه مودت]] نازل شد، از [[پیامبر]] {{صل}} پرسیدند اقربای شما که محبّت آنها بر ما واجب است، چه کسانی اند، [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: [[امام علی]]، [[فاطمه زهرا|فاطمه]] و دو پسر آنان است<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۷، ص۱۶۶.</ref>.
*[[فخرالدین رازی]] بر وجوب محبت [[اهل بیت]] این گونه استدلال کرده است: شکی نیست که [[پیامبر]]{{صل}} [[امام علی]]، [[فاطمه]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} را دوست می‌داشت، بر این اساس، این عمل بر همه امت واجب است زیرا خداوند فرموده است {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}}﴾}}<ref> بگو: ای مردم! به راستی من فرستاده خداوند به سوی همه شمایم، همان که فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین از آن اوست، هیچ خدایی جز او نیست که زنده می‌دارد و می‌میراند، پس به خداوند و فرستاده او پیامبر درس ناخوانده‌ای که به خداوند و قرآن او ایمان دارد ایمان بیاورید و از او پیروی کنید باشد که راهیاب گردید؛ سوره اعراف، آیه: ۱۵۸.</ref>. و نیز فرموده است:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}﴾}}<ref> بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره آل عمران، آیه:۳۱.</ref>. و نیز فرموده است: {{عربی|" لَقَدْ كانَ‏ لَكُمْ‏ فِي‏ رَسُولِ‏ اللَّهِ‏ أُسْوَةٌ حَسَنَة‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۷، ص۱۶۶.</ref> وی، آل محمد {{صل}} را به [[امام علی]]، [[فاطمه زهرا|فاطمه]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} تفسیر کرده و گفته است: آل محمد کسانی اند که نسبت آنان به [[پیامبر]] {{صل}} باز می‌گردد، بنابراین، هر کس نسبتش با [[پیامبر]] شدیدتر و کامل‎تر باشد، آل او خواهد بود. و شکی نیست که [[امام علی]]، [[فاطمه زهرا|فاطمه]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} با [[پیامبر]] {{صل}} شدیدترین تعلق را داشتند. بنابراین، آنان آل پیامبرند. آن گاه به روایتی استشهاد کرده است که [[زمخشری]] نقل کرده که هنگامی‌ که [[آیه مودت]] نازل شد، از [[پیامبر]] {{صل}} پرسیدند اقربای شما که محبّت آنها بر ما واجب است، چه کسانی اند، [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: [[امام علی]]، [[فاطمه زهرا|فاطمه]] و دو پسر آنان است<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۷، ص۱۶۶.</ref>.
*'''اشکال:''' در آیات [[قرآن]] تأکید شده است که [[پیامبر]]ان الهی بر تبلیغ رسالت خداوند از مردم درخواست مزد نمی‌کردند، و این یکی از ویژگی‌های پیامبران بوده است، آنان تأکید می‌کردند که مزدشان بر خداوند است و نه دیگری {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ}}﴾}}<ref> سوره هود، آیه:۲۹.</ref>. در این صورت، چگونه می‌توان [[مودت اهل بیت]] [[پیامبر]] {{صل}} را مزد رسالت او به شمار آورد؟
*'''اشکال:''' در آیات [[قرآن]] تأکید شده است که [[پیامبر]]ان الهی بر تبلیغ رسالت خداوند از مردم درخواست مزد نمی‌کردند، و این یکی از ویژگی‌های پیامبران بوده است، آنان تأکید می‌کردند که مزدشان بر خداوند است و نه دیگری {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ}}﴾}}<ref> سوره هود، آیه:۲۹.</ref>. در این صورت، چگونه می‌توان [[مودت اهل بیت]] [[پیامبر]] {{صل}} را مزد رسالت او به شمار آورد؟
*'''پاسخ:''' از مجموع آیات مربوط به مزد رسالت [[پیامبر]] {{صل}} به دست می‌آید که وی هیچ گونه مزد مادی و غیر مادی که به خود او باز گردد از مسلمانان نخواسته است{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ}}﴾}}<ref> بگو: من از شما پاداشی بر این (رسالت) نمی‌خواهم و چیزی بر خود نمی‌بندم؛ سوره ص، آیه:۸۶.</ref>. و اگر هم [[مودت اهل بیت]] خود را به عنوان مزد رسالت خویش مطرح کرده است، در واقع به خود آنان باز می‌گردد:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| قُلْ مَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}﴾}}<ref> بگو هر پاداشی از شما خواسته باشم از آن خودتان باد! پاداش من جز با خداوند نیست و او به هر چیزی گواه است؛ سوره سبأ، آیه:۴۷.</ref> مزدی که [[پیامبر]] {{صل}} از مردم خواسته است و در واقع به خود آنان باز می‌گردد این است که آیین او را بپذیرند و به آن عمل کنند، چرا که آیین او راه خدا است، و برگزیدن راه خدا مایه سعادت مندی انسان خواهد بود{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاَّ مَن شَاء أَن يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلا}}﴾}}<ref> بگو: برای این (پیامبری) از شما مزدی نمی‌خواهم جز این که هر کس بخواهد به سوی پروردگار خویش راهی پیش گیرد؛ سوره فرقان، آیه:۵۷.</ref>. امّا پیمودن راه خدا در گرو شناخت آن است، و شناخت راه خدا به راه شناسی نیاز دارد که هم راه را به خوبی بشناسد و هم در پیمودن آن کوشا و راسخ قدم باشد، این راهنمایان همان [[اهل بیت]] معصوم پیامبرند. بدیهی است کسی که بخواهد از راهنمایی آنان به طور کامل بهره ببرد، قبل از هر چیز باید آنان را دوست بدارد و به آنان با دیده تکریم و تعظیم بنگرد تا شخصیت آنان برای او جذّاب و تأثیرگذار باشد. این مطلب در [[آیه مودت]] [[قربی]] آمده است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۹۴.</ref>
*'''پاسخ:''' از مجموع آیات مربوط به مزد رسالت [[پیامبر]] {{صل}} به دست می‌آید که وی هیچ گونه مزد مادی و غیر مادی که به خود او باز گردد از مسلمانان نخواسته است{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ}}﴾}}<ref> بگو: من از شما پاداشی بر این (رسالت) نمی‌خواهم و چیزی بر خود نمی‌بندم؛ سوره ص، آیه:۸۶.</ref>. و اگر هم [[مودت اهل بیت]] خود را به عنوان مزد رسالت خویش مطرح کرده است، در واقع به خود آنان باز می‌گردد:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| قُلْ مَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}﴾}}<ref> بگو هر پاداشی از شما خواسته باشم از آن خودتان باد! پاداش من جز با خداوند نیست و او به هر چیزی گواه است؛ سوره سبأ، آیه:۴۷.</ref> مزدی که [[پیامبر]] {{صل}} از مردم خواسته است و در واقع به خود آنان باز می‌گردد این است که آیین او را بپذیرند و به آن عمل کنند، چرا که آیین او راه خدا است، و برگزیدن راه خدا مایه سعادت مندی انسان خواهد بود{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاَّ مَن شَاء أَن يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلا}}﴾}}<ref> بگو: برای این (پیامبری) از شما مزدی نمی‌خواهم جز این که هر کس بخواهد به سوی پروردگار خویش راهی پیش گیرد؛ سوره فرقان، آیه:۵۷.</ref>. امّا پیمودن راه خدا در گرو شناخت آن است، و شناخت راه خدا به راه شناسی نیاز دارد که هم راه را به خوبی بشناسد و هم در پیمودن آن کوشا و راسخ قدم باشد، این راهنمایان همان [[اهل بیت]] معصوم پیامبرند. بدیهی است کسی که بخواهد از راهنمایی آنان به طور کامل بهره ببرد، قبل از هر چیز باید آنان را دوست بدارد و به آنان با دیده تکریم و تعظیم بنگرد تا شخصیت آنان برای او جذّاب و تأثیرگذار باشد. این مطلب در [[آیه مودت]] [[قربی]] آمده است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۹۴.</ref>
خط ۶۴: خط ۶۴:
*از مباحث مربوط به [[مودت اهل بیت]] نیز روشن شد که [[مودت]] جنبه طریقی دارد، و غرض اصلی این است که مردم راه حق را بشناسند و با پیمودن آن به سعادت و رستگاری برسند، شناخت راه حق و پیمودن آن نیز همه عرصه های زندگی فردی و اجتماعی، عبادی و سیاسی را دربرمی‌گیرد.
*از مباحث مربوط به [[مودت اهل بیت]] نیز روشن شد که [[مودت]] جنبه طریقی دارد، و غرض اصلی این است که مردم راه حق را بشناسند و با پیمودن آن به سعادت و رستگاری برسند، شناخت راه حق و پیمودن آن نیز همه عرصه های زندگی فردی و اجتماعی، عبادی و سیاسی را دربرمی‌گیرد.
*نکته درخور توجه در این باره این است که در بسیاری از نقل‌های [[حدیث ثقلین]]، هم تمسک به [[اهل بیت]] بیان شده است و هم [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به عبارت دیگر، در جریان [[غدیر خم]]، [[پیامبر]] گرامی‌ هم درباره عترت و [[اهل بیت]] خود سخن گفت و مسلمانان را به پیروی از آنان سفارش کرد، و هم [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را به عنوان ولی و رهبر امت اسلامی‌ پس از خود معرفی کرد<ref>ینابیع المودة، ص۳۶ـ ۴۰.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} با این کار نشان داد که [[ولایت]] و رهبری [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} نخستین گام در جهت  تحقق بخشیدن به مفاد [[حدیث ثقلین]] است.
*نکته درخور توجه در این باره این است که در بسیاری از نقل‌های [[حدیث ثقلین]]، هم تمسک به [[اهل بیت]] بیان شده است و هم [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به عبارت دیگر، در جریان [[غدیر خم]]، [[پیامبر]] گرامی‌ هم درباره عترت و [[اهل بیت]] خود سخن گفت و مسلمانان را به پیروی از آنان سفارش کرد، و هم [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را به عنوان ولی و رهبر امت اسلامی‌ پس از خود معرفی کرد<ref>ینابیع المودة، ص۳۶ـ ۴۰.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} با این کار نشان داد که [[ولایت]] و رهبری [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} نخستین گام در جهت  تحقق بخشیدن به مفاد [[حدیث ثقلین]] است.
*نکته دیگر این که در برخی از نقل‌های [[حدیث ثقلین]]، از [[قرآن]] و [[اهل بیت]] با عنوان خلیفتین تعبیر شده است:{{عربی|اندازه=150%|" إنّی ترکت فیکم خلیفتین: کتاب اللّه وأهل بیتی‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>المسند، ج۵، ص۱۸۱؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۶۳؛ فیض القدیر، ج۳، ص۱۴؛ کنزالعمال، ج۱، ص۱۶۶؛ نفحات الأزهار، ج۲، ص۲۸۴ـ ۲۸۵.</ref>، مطابق این حدیث، [[اهل بیت]]، جانشینان پیامبرند، و جانشینی آنان همه جانبه است.
*نکته دیگر این که در برخی از نقل‌های [[حدیث ثقلین]]، از [[قرآن]] و [[اهل بیت]] با عنوان خلیفتین تعبیر شده است:{{عربی|" إنّی ترکت فیکم خلیفتین: کتاب اللّه وأهل بیتی‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>المسند، ج۵، ص۱۸۱؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۶۳؛ فیض القدیر، ج۳، ص۱۴؛ کنزالعمال، ج۱، ص۱۶۶؛ نفحات الأزهار، ج۲، ص۲۸۴ـ ۲۸۵.</ref>، مطابق این حدیث، [[اهل بیت]]، جانشینان پیامبرند، و جانشینی آنان همه جانبه است.
*در حدیث دیگری پس از بیان این که [[پیامبر]] {{صل}} قرآن و عترت را به عنوان دو میراث گرانبهای خود برای امت اسلامی‌ معرفی کرده است، این مطلب بیان شده است که زمین هیچ‌گاه از [[اهل بیت]] خالی نخواهد بود، زیرا اگر چنان شود، زمین بر اهلش خشم خواهد گرفت سپس فرمود: خدایا تو هرگز زمین را از حجت خود خالی نخواهی گذاشت، آنان از نظر تعداد اندک و از نظر منزلت در پیشگاه خداوند بزرگ ترین مقام را دارند<ref>ینابیع المودّة، ص۲۷.</ref> بنابراین، [[اهل بیت]]، حجت های خداوند بر زمین‌اند، و [[امامت]] و رهبری از آن حجت‌های خداوند است.
*در حدیث دیگری پس از بیان این که [[پیامبر]] {{صل}} قرآن و عترت را به عنوان دو میراث گرانبهای خود برای امت اسلامی‌ معرفی کرده است، این مطلب بیان شده است که زمین هیچ‌گاه از [[اهل بیت]] خالی نخواهد بود، زیرا اگر چنان شود، زمین بر اهلش خشم خواهد گرفت سپس فرمود: خدایا تو هرگز زمین را از حجت خود خالی نخواهی گذاشت، آنان از نظر تعداد اندک و از نظر منزلت در پیشگاه خداوند بزرگ ترین مقام را دارند<ref>ینابیع المودّة، ص۲۷.</ref> بنابراین، [[اهل بیت]]، حجت های خداوند بر زمین‌اند، و [[امامت]] و رهبری از آن حجت‌های خداوند است.
*گواه دیگر بر این که [[حدیث ثقلین]] بر [[امامت]] [[اهل بیت]]{{عم}} دلالت می‌کند، این است که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در مواردی به آن احتجاج کرده است که روز شوری از آن جمله است<ref>مناقب ابن مغازلی، ص۱۲۲.</ref>.
*گواه دیگر بر این که [[حدیث ثقلین]] بر [[امامت]] [[اهل بیت]]{{عم}} دلالت می‌کند، این است که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در مواردی به آن احتجاج کرده است که روز شوری از آن جمله است<ref>مناقب ابن مغازلی، ص۱۲۲.</ref>.