پرش به محتوا

اجتهاد در مقابل نص: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=100%|' به '{{عربی|'
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|' به '{{عربی|اندازه=100%|')
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=100%|' به '{{عربی|')
خط ۱۲: خط ۱۲:


==مقدمه==
==مقدمه==
*این مسأله دربارۀ غصب [[خلافت امام علی|خلافت امیر المؤمنین]]{{ع}} در [[سقیفه]] پیش‌آمد. برخلاف آنچه در طول ۲۳ سال دعوت، [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} در مواقع مختلف [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} را به عنوان جانشین، خلیفه، [[وصی]]، مولا، و امیر مردم تعیین کرده بود و روشن‌ترین موردش در [[غدیر خم]] و جملۀ معروف {{عربی|اندازه=100%|من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه}} بود، قدرت‌طلبان در [[سقیفه بنی ساعده]] جمع شدند و [[ابوبکر]] را به خلافت برگزیدند و استنادشان آراء اهل حلّ و عقد و صلاحدید امّت بود. رسوایی و ضعف عملکرد اهل سقیفه و تضادّ آن با فرمان صریح [[پیامبر]]، بیش از آن بود که قابل کتمان و جبران باشد. برخی از [[اهل سنت]] هم در توجیه آن خطای بزرگ، جاهلانه ادّعا کرده‌اند که واقعۀ [[غدیرخم]] را قبول دارند، امّا بزرگان امّت [[اجتهاد]] کردند و مصلحت را در خلافت [[ابوبکر]] دیدند و با او بیعت کردند. این دقیقا همان اجتهاد در برابر نصّ صریح است که خطاست و آنجا که خدا و [[پیامبر|رسول]] حکمی کرده باشند، برای کسی حق تصمیم دیگری وجود ندارد. تصمیم سقیفه لغزش و فلته‌ای جبران‌ناپذیر بود و خطای بزرگتر، توجیه آن خطا توسّط دیگران است. [[اجتهاد]] در مقابل نصّ در موارد دیگری نیز از سوی عمر بن خطاب و دیگران انجام گرفته است، از جمله در مورد تمتّع در حج و متعۀ زنان، که وی گفت: دو متعه در زمان [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] حلال بود و من حرام می‌کنم و هرکس انجام دهد عقوبت می‌کنم: {{عربی|اندازه=100%|متعتان کانتا علی عهد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و انا انهی عنهما و اعاقب علیهما: متعة الحجّ و متعة النّساء}}.<ref>الغدیر، ج ۶ ص ۲۱۱ با لفظ‌های مختلف آمده است</ref> موارد متعدد دیگری در تاریخ آمده که وی اجتهاد در مقابل نصّ کرده است، بی‌آنکه [[علم]] و شایستگی و حقّ آن را داشته باشد.<ref>ر. ک: الغدیر، ج ۶ ص ۸۳ به بعد (نوادر الأثر فی علم عمر) و النص و الأجتهاد، سیّد شرف الدین</ref> اجتهاد در مقابل نص، نیز نام کتابی است که ترجمۀ النصّ و الأجتهاد <ref>تألیف سیّد عبد الحسین شرف الدین عاملی، چاپ سوّم، مطبعة النعمان، نجف،۴۰۸ صفحه</ref> از مرحوم سید شرف الدین صاحب "المراجعات" است و به تحلیل آن‌گونه اجتهادها و تأویل‌های  غلط در عصر خلفا و صدر [[اسلام]] پرداخته است و صد مورد از آنها را مستند ذکر کرده است، از قبیل: حادثۀ [[سقیفه]]، سپردن خلافت به [[عمر]] از سوی [[ابوبکر]]، اعتراض به فرماندهی اسامه، مخالفت با سهم {{عربی|اندازه=100%|مؤلّفة قلوبهم}} و {{عربی|اندازه=100%|ذی القربی}} در زکات، غصب فدک، جلوگیری از نگارش احادیث [[پیامبر خاتم|پیامبر]]، اسقاط {{عربی|اندازه=100%|حیّ علی خیر العمل}} از اذان و اقامه، جلوگیری از تمتّع در حج و زنان، گریستن بر مردگان و ده‌ها مورد دیگر<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۰.</ref>.
*این مسأله دربارۀ غصب [[خلافت امام علی|خلافت امیر المؤمنین]]{{ع}} در [[سقیفه]] پیش‌آمد. برخلاف آنچه در طول ۲۳ سال دعوت، [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} در مواقع مختلف [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} را به عنوان جانشین، خلیفه، [[وصی]]، مولا، و امیر مردم تعیین کرده بود و روشن‌ترین موردش در [[غدیر خم]] و جملۀ معروف {{عربی|من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه}} بود، قدرت‌طلبان در [[سقیفه بنی ساعده]] جمع شدند و [[ابوبکر]] را به خلافت برگزیدند و استنادشان آراء اهل حلّ و عقد و صلاحدید امّت بود. رسوایی و ضعف عملکرد اهل سقیفه و تضادّ آن با فرمان صریح [[پیامبر]]، بیش از آن بود که قابل کتمان و جبران باشد. برخی از [[اهل سنت]] هم در توجیه آن خطای بزرگ، جاهلانه ادّعا کرده‌اند که واقعۀ [[غدیرخم]] را قبول دارند، امّا بزرگان امّت [[اجتهاد]] کردند و مصلحت را در خلافت [[ابوبکر]] دیدند و با او بیعت کردند. این دقیقا همان اجتهاد در برابر نصّ صریح است که خطاست و آنجا که خدا و [[پیامبر|رسول]] حکمی کرده باشند، برای کسی حق تصمیم دیگری وجود ندارد. تصمیم سقیفه لغزش و فلته‌ای جبران‌ناپذیر بود و خطای بزرگتر، توجیه آن خطا توسّط دیگران است. [[اجتهاد]] در مقابل نصّ در موارد دیگری نیز از سوی عمر بن خطاب و دیگران انجام گرفته است، از جمله در مورد تمتّع در حج و متعۀ زنان، که وی گفت: دو متعه در زمان [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] حلال بود و من حرام می‌کنم و هرکس انجام دهد عقوبت می‌کنم: {{عربی|متعتان کانتا علی عهد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و انا انهی عنهما و اعاقب علیهما: متعة الحجّ و متعة النّساء}}.<ref>الغدیر، ج ۶ ص ۲۱۱ با لفظ‌های مختلف آمده است</ref> موارد متعدد دیگری در تاریخ آمده که وی اجتهاد در مقابل نصّ کرده است، بی‌آنکه [[علم]] و شایستگی و حقّ آن را داشته باشد.<ref>ر. ک: الغدیر، ج ۶ ص ۸۳ به بعد (نوادر الأثر فی علم عمر) و النص و الأجتهاد، سیّد شرف الدین</ref> اجتهاد در مقابل نص، نیز نام کتابی است که ترجمۀ النصّ و الأجتهاد <ref>تألیف سیّد عبد الحسین شرف الدین عاملی، چاپ سوّم، مطبعة النعمان، نجف،۴۰۸ صفحه</ref> از مرحوم سید شرف الدین صاحب "المراجعات" است و به تحلیل آن‌گونه اجتهادها و تأویل‌های  غلط در عصر خلفا و صدر [[اسلام]] پرداخته است و صد مورد از آنها را مستند ذکر کرده است، از قبیل: حادثۀ [[سقیفه]]، سپردن خلافت به [[عمر]] از سوی [[ابوبکر]]، اعتراض به فرماندهی اسامه، مخالفت با سهم {{عربی|مؤلّفة قلوبهم}} و {{عربی|ذی القربی}} در زکات، غصب فدک، جلوگیری از نگارش احادیث [[پیامبر خاتم|پیامبر]]، اسقاط {{عربی|حیّ علی خیر العمل}} از اذان و اقامه، جلوگیری از تمتّع در حج و زنان، گریستن بر مردگان و ده‌ها مورد دیگر<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۰.</ref>.