پرش به محتوا

وحی و شعر (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' الاهی ' به ' الهی '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' الاهی ' به ' الهی ')
خط ۳۲: خط ۳۲:


==چکیده مقاله==
==چکیده مقاله==
* نویسندگان در ابتدای چکیده مقاله خود می‌نویسند:«رویکرد این تحقیق، مقایسه‌ای بین [[وحی]] و شعر است. ابتدا تعریفی از این دو ارائه شده و سپس عناصر و ویژگی‌های هر کدام بررسی شده است. بین [[وحی]] و شعر تفاوت اساسی وجود دارد؛ زیرا منشأ شعر اعم از [[الهام]] الاهی است و شامل القائات شیطانی و دالات برخاسته از محسوسات و مشهودات نیز می‌شود؛ حتی اگر منشأ شعر، [[الهام]] الاهی باشد، باز هم با [[وحی]] تفاوت دارد و تخیل، احساسات و اندیشه شاعر، تأثیر اساسی بر شعر می‌گذارد. پس از بیان چندین فرق اساسی دیگر میان [[وحی]] و شعر از جهت غرض، منشأ، الفاظ و ...، در پایان اثبات شده است که [[وحی]] دارای ویژگی‌هایی است که شعر قابل مقایسه با آن نیست، به همین سبب، آشکار می‌گردد که تشبیه ماهیت و فرآیند [[وحی]] به شعر، ناشی از بی‌توجهی نسبت به حقیقت آنهاست. نظریه الاهیات سلبی به‌عنوان یکی از نظریه‌های مهم درباره معناشناسی اسما و صفات الاهی از دیرباز بین اندیشمندان مسلمان مطرح بوده است».
* نویسندگان در ابتدای چکیده مقاله خود می‌نویسند:«رویکرد این تحقیق، مقایسه‌ای بین [[وحی]] و شعر است. ابتدا تعریفی از این دو ارائه شده و سپس عناصر و ویژگی‌های هر کدام بررسی شده است. بین [[وحی]] و شعر تفاوت اساسی وجود دارد؛ زیرا منشأ شعر اعم از [[الهام]] الهی است و شامل القائات شیطانی و دالات برخاسته از محسوسات و مشهودات نیز می‌شود؛ حتی اگر منشأ شعر، [[الهام]] الهی باشد، باز هم با [[وحی]] تفاوت دارد و تخیل، احساسات و اندیشه شاعر، تأثیر اساسی بر شعر می‌گذارد. پس از بیان چندین فرق اساسی دیگر میان [[وحی]] و شعر از جهت غرض، منشأ، الفاظ و ...، در پایان اثبات شده است که [[وحی]] دارای ویژگی‌هایی است که شعر قابل مقایسه با آن نیست، به همین سبب، آشکار می‌گردد که تشبیه ماهیت و فرآیند [[وحی]] به شعر، ناشی از بی‌توجهی نسبت به حقیقت آنهاست. نظریه الاهیات سلبی به‌عنوان یکی از نظریه‌های مهم درباره معناشناسی اسما و صفات الهی از دیرباز بین اندیشمندان مسلمان مطرح بوده است».
* نویسندگان در ادامه چکیده مقاله خود می‌نویسند:«گروهی آن را به‌طور مطلق قبول کرده‌اند و جمعی به‌کلی منکر آن هستند. این مقاله، دو پرسش در خصوص این نظریه را بررسی می‌کند. اولاً، علت رویکرد اندیشمندان به این نظریه چه بوده است و با آن چه مشکلی را حل کرده‌اند؟ ثانیاً، رویکرد صحیح در قبال این نظریه چیست؟ الاهیات سلبی به چهار نظریه فرعی منشعب می‌گردد که اگر چه در اصل نظریه با هم مشترکند، در اهداف، انگیزه‌ها، نتایج و پیامدها اختلاف دارند؛ گروهی به سبب دشواری تعقل ایجابی صفات خداوند، گروهی دیگر به دلیل انکار صفات ذاتی حق‌تعالی و سومین گروه به قصد تعبیر منطقی صحیح از عینیت صفات با ذات به الاهیات سلبی روی آورده‌اند. دیدگاه چهارم هم رویکرد روایات است که به قصد نفی تشبیه، به الاهیات سلبی پرداخته‌اند. در این پژوهش، سه نظریه نخست نقد شده‌اند و نظریه چهارم به‌عنوان مفهومی معقول، نه واجب و ضروری‌الاجراء، تأیید شده است».<ref name=p1></ref>
* نویسندگان در ادامه چکیده مقاله خود می‌نویسند:«گروهی آن را به‌طور مطلق قبول کرده‌اند و جمعی به‌کلی منکر آن هستند. این مقاله، دو پرسش در خصوص این نظریه را بررسی می‌کند. اولاً، علت رویکرد اندیشمندان به این نظریه چه بوده است و با آن چه مشکلی را حل کرده‌اند؟ ثانیاً، رویکرد صحیح در قبال این نظریه چیست؟ الاهیات سلبی به چهار نظریه فرعی منشعب می‌گردد که اگر چه در اصل نظریه با هم مشترکند، در اهداف، انگیزه‌ها، نتایج و پیامدها اختلاف دارند؛ گروهی به سبب دشواری تعقل ایجابی صفات خداوند، گروهی دیگر به دلیل انکار صفات ذاتی حق‌تعالی و سومین گروه به قصد تعبیر منطقی صحیح از عینیت صفات با ذات به الاهیات سلبی روی آورده‌اند. دیدگاه چهارم هم رویکرد روایات است که به قصد نفی تشبیه، به الاهیات سلبی پرداخته‌اند. در این پژوهش، سه نظریه نخست نقد شده‌اند و نظریه چهارم به‌عنوان مفهومی معقول، نه واجب و ضروری‌الاجراء، تأیید شده است».<ref name=p1></ref>


۲۱۸٬۱۴۸

ویرایش