پرش به محتوا

انسان کامل در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '{{عربی|«' به '{{عربی|اندازه=150%|«'
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=100%|' به '{{عربی|')
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|«' به '{{عربی|اندازه=150%|«')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۷: خط ۱۷:
==مقامات و فضایل [[انسان کامل]]==
==مقامات و فضایل [[انسان کامل]]==
===نخست: [[یگانگی]] و [[وحدت]]===
===نخست: [[یگانگی]] و [[وحدت]]===
*[[انسان کامل]] به لحاظ اصل و ریشه یک حقیقت است<ref>مصباح الانس، ص ۳۳۷.</ref> که از آن در عرفان به "[[حقیقت محمدیه]]" تعبیر می‌شود<ref>مصباح الهدایه، ص ۲۵.</ref>؛ ولی همین حقیقت واحد را بر حسب اقتضائات متفاوت و استعدادهای گوناگون در زمان‌های مختلف، مظاهری متعدّد و تجلیّاتی متنوّع است<ref>شرح فصوص الحکم، ص ۱۲۸.</ref>. این مظاهر و تجلیّات چیزی جز صورتهای پیامبران و اولیای معصوم نیست، ازاین‌رو قرآن کریم به‌رغم اینکه برتری برخی از پیامبران را نسبت به برخی دیگر می‌پذیرد: {{عربی|﴿{{متن قرآن|تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ}}﴾}} <ref> برخی از آن پیامبران را بر برخی دیگر برتری دادیم ؛ سوره بقره، آیه: ۲۵۳.</ref> همه انبیا را در کنار هم و معاضد یکدیگر معرّفی می‌کند:{{عربی|﴿{{متن قرآن| وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ}}﴾}} <ref>و (یاد کن) آنگاه را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستاده خداوند به سوی شمایم، توراتی را که پیش از من بوده است راست می‌شمارم و نویددهنده به پیامبری هستم که پس از من خواهد آمد، نام او احمد است؛ سوره صف، آیه: ۶.</ref> و بین آنها هیچ تفرقه‌ای را به رسمیّت نمی‌شناسد:{{عربی|﴿{{متن قرآن| وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ}}﴾}}<ref>همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتاب‌هایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و می‌گویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمی‌نهیم؛ سوره بقره، آیه: ۲۸۵.</ref> در برخی از روایات نیز به این نکته به صورت رمز اشاره شده است؛ از جمله روایتی است که از [[امام علی بن ابی‌ طالب]]{{ع}} نقل شده است: نخستین چیزی که خداوند متعالی آن را آفرید نور حبیبش [[محمد]]{{صل}} بود ... . پس خداوند از نور [[محمد]]{{صل}} ۲۰ دریا آفرید که همه از جنس نور بود. سپس به نور [[محمد]]{{صل}}فرمود: در آن دریاها نزول کند. پس نزول کرد و چون از آخرین دریا خارج شد خداوند متعالی به او فرمود: ای حبیب من! و ای سرور پیامبرانم! شفیع روز حشر تویی. آنگاه نور یاد شده به سجده افتاد و سپس برخاست و از او ۱۲۴۰۰۰ قطره مترشّح شد و خداوند متعالی از هر قطره پیامبری آفرید و زمانی که انوار انبیا کامل شد همه آنها مانند طواف حاجیان بر گرد خانه خدا بر گرد نور [[محمد]]{{صل}} طواف کردند<ref>بحارالانوار، ج ۱۵، ص ۲۷.</ref>، بنابراین می‌توان گفت انسان کاملی که از ازل تا ابد مدار احکام عالم و مرکز دایره وجود است به اعتبار اصل و حقیقت یکی است، گرچه به اعتبار ظهور و تجلّی متعدّد است. صرف‌نظر از وحدت انسان کامل به معنای مزبور، وحدت دیگری را برای او می‌توان ثابت کرد و آن عبارت است از اینکه در هر زمان فقط یک فرد از انسان کامل وجود دارد و دیگران هر که باشند تابع و رعیّت وی به حساب می‌آیند، زیرا انسان کامل مظهر {{عربی|﴿{{متن قرآن|لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ}}﴾}}<ref>چیزی مانند او نیست؛ سوره شوری، آیه: ۱۱.</ref> است و همان‌گونه که خداوند حقیقت واحد است و تعدّد بردار نیست مظهر تام او نیز یک حقیقت است و کثرت و تعدّد را بر نمی‌تابد: {{عربی|«الْإِمَامُ‏ وَاحِدُ دَهْرِه‏‏‏‏‏‏»}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۲۰۱.</ref> این وحدت را به صورت دیگر می‌توان از آیه مزبور استفاده کرد و آن عبارت از این است که "کاف" را در {{عربی|﴿{{متن قرآن| كَمِثْلِهِ}}﴾}} کاف تشبیه و "مثل" را به معنای مظهر تامّ دانسته و بگوییم چیزی شبیه مظهر تامّ خدا (انسان کامل) نیست. این سخن بدین معناست که انسان کامل نظیر ندارد<ref>رحمة من‌الرحمن، ج ۴، ص ۶۷ ، ۷۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/4/50.htm#f5 ر.ک: رمضانی، حسن؛ انسان کامل؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۵۰۷]</ref>.
*[[انسان کامل]] به لحاظ اصل و ریشه یک حقیقت است<ref>مصباح الانس، ص ۳۳۷.</ref> که از آن در عرفان به "[[حقیقت محمدیه]]" تعبیر می‌شود<ref>مصباح الهدایه، ص ۲۵.</ref>؛ ولی همین حقیقت واحد را بر حسب اقتضائات متفاوت و استعدادهای گوناگون در زمان‌های مختلف، مظاهری متعدّد و تجلیّاتی متنوّع است<ref>شرح فصوص الحکم، ص ۱۲۸.</ref>. این مظاهر و تجلیّات چیزی جز صورتهای پیامبران و اولیای معصوم نیست، ازاین‌رو قرآن کریم به‌رغم اینکه برتری برخی از پیامبران را نسبت به برخی دیگر می‌پذیرد: {{عربی|﴿{{متن قرآن|تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ}}﴾}} <ref> برخی از آن پیامبران را بر برخی دیگر برتری دادیم ؛ سوره بقره، آیه: ۲۵۳.</ref> همه انبیا را در کنار هم و معاضد یکدیگر معرّفی می‌کند:{{عربی|﴿{{متن قرآن| وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ}}﴾}} <ref>و (یاد کن) آنگاه را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستاده خداوند به سوی شمایم، توراتی را که پیش از من بوده است راست می‌شمارم و نویددهنده به پیامبری هستم که پس از من خواهد آمد، نام او احمد است؛ سوره صف، آیه: ۶.</ref> و بین آنها هیچ تفرقه‌ای را به رسمیّت نمی‌شناسد:{{عربی|﴿{{متن قرآن| وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ}}﴾}}<ref>همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتاب‌هایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و می‌گویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمی‌نهیم؛ سوره بقره، آیه: ۲۸۵.</ref> در برخی از روایات نیز به این نکته به صورت رمز اشاره شده است؛ از جمله روایتی است که از [[امام علی بن ابی‌ طالب]]{{ع}} نقل شده است: نخستین چیزی که خداوند متعالی آن را آفرید نور حبیبش [[محمد]]{{صل}} بود ... . پس خداوند از نور [[محمد]]{{صل}} ۲۰ دریا آفرید که همه از جنس نور بود. سپس به نور [[محمد]]{{صل}}فرمود: در آن دریاها نزول کند. پس نزول کرد و چون از آخرین دریا خارج شد خداوند متعالی به او فرمود: ای حبیب من! و ای سرور پیامبرانم! شفیع روز حشر تویی. آنگاه نور یاد شده به سجده افتاد و سپس برخاست و از او ۱۲۴۰۰۰ قطره مترشّح شد و خداوند متعالی از هر قطره پیامبری آفرید و زمانی که انوار انبیا کامل شد همه آنها مانند طواف حاجیان بر گرد خانه خدا بر گرد نور [[محمد]]{{صل}} طواف کردند<ref>بحارالانوار، ج ۱۵، ص ۲۷.</ref>، بنابراین می‌توان گفت انسان کاملی که از ازل تا ابد مدار احکام عالم و مرکز دایره وجود است به اعتبار اصل و حقیقت یکی است، گرچه به اعتبار ظهور و تجلّی متعدّد است. صرف‌نظر از وحدت انسان کامل به معنای مزبور، وحدت دیگری را برای او می‌توان ثابت کرد و آن عبارت است از اینکه در هر زمان فقط یک فرد از انسان کامل وجود دارد و دیگران هر که باشند تابع و رعیّت وی به حساب می‌آیند، زیرا انسان کامل مظهر {{عربی|﴿{{متن قرآن|لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ}}﴾}}<ref>چیزی مانند او نیست؛ سوره شوری، آیه: ۱۱.</ref> است و همان‌گونه که خداوند حقیقت واحد است و تعدّد بردار نیست مظهر تام او نیز یک حقیقت است و کثرت و تعدّد را بر نمی‌تابد: {{عربی|اندازه=150%|«الْإِمَامُ‏ وَاحِدُ دَهْرِه‏‏‏‏‏‏»}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۲۰۱.</ref> این وحدت را به صورت دیگر می‌توان از آیه مزبور استفاده کرد و آن عبارت از این است که "کاف" را در {{عربی|﴿{{متن قرآن| كَمِثْلِهِ}}﴾}} کاف تشبیه و "مثل" را به معنای مظهر تامّ دانسته و بگوییم چیزی شبیه مظهر تامّ خدا (انسان کامل) نیست. این سخن بدین معناست که انسان کامل نظیر ندارد<ref>رحمة من‌الرحمن، ج ۴، ص ۶۷ ، ۷۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/4/50.htm#f5 ر.ک: رمضانی، حسن؛ انسان کامل؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۵۰۷]</ref>.


===دوم: [[جامعیت]] و [[خلافت]]===
===دوم: [[جامعیت]] و [[خلافت]]===
خط ۳۲: خط ۳۲:


===ششم: [[برگزیدگی]] و [[فضیلت]]===
===ششم: [[برگزیدگی]] و [[فضیلت]]===
*اوصاف و کمالات [[انسان کامل]] همه بر اساس تفضّل خدا و تخصیص الهی است و شخص وی و کسب و اکتسابش در آنها هیچ‌گونه دخالتی ندارد. واژه‌های اصطفاء: {{عربی|﴿{{متن قرآن| إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ }}﴾}}<ref>و می‌گفتند: خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد؛ سوره آل عمران، آیه: ۳۳.</ref>، تفضیل و اجتباء و هدایت: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}﴾}}<ref> و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم. و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم؛ سوره انعام، آیه: ۸۶ - ۸۷.</ref>، اخلاص: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الأَيْدِي وَالأَبْصَارِ إِنَّا أَخْلَصْنَاهُم بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ  }}﴾}}<ref> و از بندگان توانمند و روشن‌بین ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن.و ما آنان را به ویژگی‌یی که یادکرد رستخیز است، ویژه ساختیم؛ سوره ص، آیه: ۴۵ - ۴۶.</ref> و تطهیر: {{عربی|﴿{{متن قرآن| إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}﴾}}<ref> جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند؛ سوره احزاب، آیه: ۳۳.</ref> هریک همراه با بار معنوی خاصّ خود آن‌هم با توجّه به اسنادش به خداوند مطلب یاد شده را تأیید می‌کند، از این‌رو [[امام‌ رضا]]{{ع}} در روایت معروف خود درباره شناخت [[امام]] می‌فرماید: [[امام]] بدون آنکه خود نقشی داشته باشد واجد همه فضایل و مناقب است: {{عربی|" مَخْصُوصٌ‏ بِالْفَضْلِ‏ كُلِّهِ‏ مِنْ‏ غَيْرِ طَلَبٍ‏ مِنْهُ‏ وَ لَا اكْتِسَابٍ‏ بَلِ اخْتِصَاصٌ مِنَ الْمُتَفَضِّلِ الْوَهَّاب‏‏‏‏‏‏"}}<ref>الکافی، ج۱، ص ۲۰۱.</ref>، بنابراین، دیگران که از مصادیق انسان کامل نیستند نمی‌توانند با کسب و طلب خویش به مرتبه وی دست یابند: {{عربی|" وَ لَا يَرْقَى‏ إِلَيَ‏ الطَّيْرُ ‏‏‏‏‏‏"}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳.</ref>،{{عربی|" وَ إِنَّكُمْ‏ لَا تَقْدِرُونَ‏ عَلَى‏ ذَلِك‏‏‏‏‏"}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵.</ref>؛ ولی در هر صورت همه مکلّف‌اند در راه او حرکت کرده و به فراخور استعدادشان خود را هرچه بیشتر به وی نزدیک سازند و از کمالات و اوصاف او بهره‌مند گردند: {{عربی|«" وَ لَكِنْ‏ أَعِينُونِي‏ بِوَرَعٍ‏ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَاد‏‏‏‏‏"}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵.</ref> بدیهی است که قدر و منزلت هر کسی به نزدیکی وی به انسان کامل وابسته است، و سعی و تلاش خود اوست که این مهمّ را رقم خواهد زد: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَأَن لَّيْسَ لِلإِنسَانِ إِلاَّ مَا سَعَى}}﴾}} <ref> و اینکه آدمی را چیزی جز آنچه (برای آن) کوشیده است نخواهد بود؛ سوره نجم، آیه: ۳۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/4/50.htm#f5 ر.ک: رمضانی، حسن؛ انسان کامل؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۵۱۰]</ref>.
*اوصاف و کمالات [[انسان کامل]] همه بر اساس تفضّل خدا و تخصیص الهی است و شخص وی و کسب و اکتسابش در آنها هیچ‌گونه دخالتی ندارد. واژه‌های اصطفاء: {{عربی|﴿{{متن قرآن| إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ }}﴾}}<ref>و می‌گفتند: خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد؛ سوره آل عمران، آیه: ۳۳.</ref>، تفضیل و اجتباء و هدایت: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}﴾}}<ref> و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم. و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم؛ سوره انعام، آیه: ۸۶ - ۸۷.</ref>، اخلاص: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الأَيْدِي وَالأَبْصَارِ إِنَّا أَخْلَصْنَاهُم بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ  }}﴾}}<ref> و از بندگان توانمند و روشن‌بین ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن.و ما آنان را به ویژگی‌یی که یادکرد رستخیز است، ویژه ساختیم؛ سوره ص، آیه: ۴۵ - ۴۶.</ref> و تطهیر: {{عربی|﴿{{متن قرآن| إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}﴾}}<ref> جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند؛ سوره احزاب، آیه: ۳۳.</ref> هریک همراه با بار معنوی خاصّ خود آن‌هم با توجّه به اسنادش به خداوند مطلب یاد شده را تأیید می‌کند، از این‌رو [[امام‌ رضا]]{{ع}} در روایت معروف خود درباره شناخت [[امام]] می‌فرماید: [[امام]] بدون آنکه خود نقشی داشته باشد واجد همه فضایل و مناقب است: {{عربی|" مَخْصُوصٌ‏ بِالْفَضْلِ‏ كُلِّهِ‏ مِنْ‏ غَيْرِ طَلَبٍ‏ مِنْهُ‏ وَ لَا اكْتِسَابٍ‏ بَلِ اخْتِصَاصٌ مِنَ الْمُتَفَضِّلِ الْوَهَّاب‏‏‏‏‏‏"}}<ref>الکافی، ج۱، ص ۲۰۱.</ref>، بنابراین، دیگران که از مصادیق انسان کامل نیستند نمی‌توانند با کسب و طلب خویش به مرتبه وی دست یابند: {{عربی|" وَ لَا يَرْقَى‏ إِلَيَ‏ الطَّيْرُ ‏‏‏‏‏‏"}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳.</ref>،{{عربی|" وَ إِنَّكُمْ‏ لَا تَقْدِرُونَ‏ عَلَى‏ ذَلِك‏‏‏‏‏"}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵.</ref>؛ ولی در هر صورت همه مکلّف‌اند در راه او حرکت کرده و به فراخور استعدادشان خود را هرچه بیشتر به وی نزدیک سازند و از کمالات و اوصاف او بهره‌مند گردند: {{عربی|اندازه=150%|«" وَ لَكِنْ‏ أَعِينُونِي‏ بِوَرَعٍ‏ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَاد‏‏‏‏‏"}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵.</ref> بدیهی است که قدر و منزلت هر کسی به نزدیکی وی به انسان کامل وابسته است، و سعی و تلاش خود اوست که این مهمّ را رقم خواهد زد: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَأَن لَّيْسَ لِلإِنسَانِ إِلاَّ مَا سَعَى}}﴾}} <ref> و اینکه آدمی را چیزی جز آنچه (برای آن) کوشیده است نخواهد بود؛ سوره نجم، آیه: ۳۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/4/50.htm#f5 ر.ک: رمضانی، حسن؛ انسان کامل؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۵۱۰]</ref>.


===هفتم: [[رهبری]] و [[امامت]]===
===هفتم: [[رهبری]] و [[امامت]]===
۲۱۸٬۳۵۲

ویرایش