پرش به محتوا

آیا ابراهیم پیامبر علم غیب داشت؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ؛' به '؛'
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|«' به '{{عربی|اندازه=150%|«')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛')
خط ۳۸: خط ۳۸:
::::::به نظر می‌رسد تفسیر دوم درست است. شواهد تفسیری موجود در خود این آیه نیز همین برداشت را تأیید می‌کند. در این آیه کریمه، سخن از نشان دادن ملکوت آسمان‌ها و زمین است، نه دیدن آن‌ها. این کار نشان دادن به خداوند نسبت داده شده است؛ در حالی که دیدن کار [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} است. این تعبیر به این نکته اشاره دارد که این کار، عنایت خاص خداوند به ایشان بوده و با مشاهده عادی خود [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} انجام نشده است. چنان که بیان هدف این کار نیز از اختصاصی بودن آن حکایت می‌کند: {{عربی|﴿{{متن قرآن|لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ }}﴾}}. خداوند این عنایت را با هدفی خاص انجام داد که شامل همه نمی‌شد. بنابراین خداوند در این مورد، حقایقی پنهان را به [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} نشان داد، نه آن که [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در اموری تدبر کرده باشند و به نتایجی رسیده باشند.  
::::::به نظر می‌رسد تفسیر دوم درست است. شواهد تفسیری موجود در خود این آیه نیز همین برداشت را تأیید می‌کند. در این آیه کریمه، سخن از نشان دادن ملکوت آسمان‌ها و زمین است، نه دیدن آن‌ها. این کار نشان دادن به خداوند نسبت داده شده است؛ در حالی که دیدن کار [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} است. این تعبیر به این نکته اشاره دارد که این کار، عنایت خاص خداوند به ایشان بوده و با مشاهده عادی خود [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} انجام نشده است. چنان که بیان هدف این کار نیز از اختصاصی بودن آن حکایت می‌کند: {{عربی|﴿{{متن قرآن|لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ }}﴾}}. خداوند این عنایت را با هدفی خاص انجام داد که شامل همه نمی‌شد. بنابراین خداوند در این مورد، حقایقی پنهان را به [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} نشان داد، نه آن که [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در اموری تدبر کرده باشند و به نتایجی رسیده باشند.  
::::::افزون بر آن، در تعبیر قرآن از ملکوت "آسمان‌ها" و زمین سخن گفته شده است. اگر این مشاهده از نوع تدبر در پدیده‌های مشهود جهان می‌بود، تعبیر «آسمان‌ها» جا نداشت؛ زیرا انسان با تدبر و تعمق نمی‌تواند به آسمان‌های هفتگانه راه یابد. حداکثر می‌تواند حقایقی را از آسمان اول بشناسد. ظهور آیات قرآنی دلالت بر آن دارد که تمام ستاره‌ها و سیارات و آن چه قابل مشاهده برای انسان است، مربوط به آسمان اول است؛  اما در آیه مورد بحث، از نشان دادن ملکوت آسمان‌ها و زمین به [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} سخن گفته شده است. پس این مشاهده به حقایقی مربوط بوده که همه یا بخشی از آن‌ها از دسترس مشاهده عادی انسان‌ها خارج است.   
::::::افزون بر آن، در تعبیر قرآن از ملکوت "آسمان‌ها" و زمین سخن گفته شده است. اگر این مشاهده از نوع تدبر در پدیده‌های مشهود جهان می‌بود، تعبیر «آسمان‌ها» جا نداشت؛ زیرا انسان با تدبر و تعمق نمی‌تواند به آسمان‌های هفتگانه راه یابد. حداکثر می‌تواند حقایقی را از آسمان اول بشناسد. ظهور آیات قرآنی دلالت بر آن دارد که تمام ستاره‌ها و سیارات و آن چه قابل مشاهده برای انسان است، مربوط به آسمان اول است؛  اما در آیه مورد بحث، از نشان دادن ملکوت آسمان‌ها و زمین به [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} سخن گفته شده است. پس این مشاهده به حقایقی مربوط بوده که همه یا بخشی از آن‌ها از دسترس مشاهده عادی انسان‌ها خارج است.   
::::::معراج [[رسول خدا]]{{صل}} مصداق دیگری از مشاهده ملکوت است. قرآن کریم، در سوره‌ اسراء به این نکته تصریح می‌کند که خداوند آن حضرت را در یک شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصی برد تا آیاتی از عظمت خود را به او نشان دهد: {{عربی|﴿{{متن قرآن| سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}﴾}} <ref> پاکا آن خداوند که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست؛ سوره اسراء، آیه: ۱.</ref> در این آیه کریمه، هدف و غایت این مسافرت شبانه، نشان دادن برخی از آیات الهی به آن حضرت معرفی شده است. در آیه‌ای دیگر تصریح شده است که آیات نشان داده شده به آن حضرت، حقایقی عظیم و بزرگ بوده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن| لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى}}﴾}} <ref> بی‌گمان برخی از نشانه‌های بزرگ پروردگارش را دیده است ؛ سوره نجم ، آیه: ۱۸.</ref>قرآن کریم در سوره مبارکه نجم نیز از مشاهده حقایق ملکوتی و متعالی جهان توسط [[پیامبر اعظم]]{{صل}} خبر داده است.  
::::::معراج [[رسول خدا]]{{صل}} مصداق دیگری از مشاهده ملکوت است. قرآن کریم، در سوره‌ اسراء به این نکته تصریح می‌کند که خداوند آن حضرت را در یک شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصی برد تا آیاتی از عظمت خود را به او نشان دهد: {{عربی|﴿{{متن قرآن| سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}﴾}} <ref> پاکا آن خداوند که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست؛ سوره اسراء، آیه: ۱.</ref> در این آیه کریمه، هدف و غایت این مسافرت شبانه، نشان دادن برخی از آیات الهی به آن حضرت معرفی شده است. در آیه‌ای دیگر تصریح شده است که آیات نشان داده شده به آن حضرت، حقایقی عظیم و بزرگ بوده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن| لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى}}﴾}} <ref> بی‌گمان برخی از نشانه‌های بزرگ پروردگارش را دیده است؛ سوره نجم ، آیه: ۱۸.</ref>قرآن کریم در سوره مبارکه نجم نیز از مشاهده حقایق ملکوتی و متعالی جهان توسط [[پیامبر اعظم]]{{صل}} خبر داده است.  
::::::ظاهر برخی از این آیات  و تصریح برخی روایات  نشان می‌دهد که معراج دو بار رخ داده است. بنابر بیان اجمالی آیات یاد شده و آن چه به طور جزئی‌تر در برخی روایات آمده است، خداوند در این دو بار، به آن حضرت حقایق پنهان و عظیم جهان مانند آسمان‌های هفتگانه، بهشت و جهنم، عرش و سدرة المنتهی  را نشان داد و آن حضرت با برخی انبیاء، فرشتگان و مردم سخن گفتند.
::::::ظاهر برخی از این آیات  و تصریح برخی روایات  نشان می‌دهد که معراج دو بار رخ داده است. بنابر بیان اجمالی آیات یاد شده و آن چه به طور جزئی‌تر در برخی روایات آمده است، خداوند در این دو بار، به آن حضرت حقایق پنهان و عظیم جهان مانند آسمان‌های هفتگانه، بهشت و جهنم، عرش و سدرة المنتهی  را نشان داد و آن حضرت با برخی انبیاء، فرشتگان و مردم سخن گفتند.
::::::به هر حال، مطالب یاد شده، این برداشت را تأیید می‌کنند که [[آیا علم به ملکوت علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|مشاهده ملکوت آسمان‌ها و زمین یکی از مصادیق علم به غیب است]] که خداوند آن را در اختیار [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و [[پیامبر خاتم|حضرت محمد]]{{صل}} قرار داد.»<ref>[[قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)|قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه]].</ref>.
::::::به هر حال، مطالب یاد شده، این برداشت را تأیید می‌کنند که [[آیا علم به ملکوت علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|مشاهده ملکوت آسمان‌ها و زمین یکی از مصادیق علم به غیب است]] که خداوند آن را در اختیار [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و [[پیامبر خاتم|حضرت محمد]]{{صل}} قرار داد.»<ref>[[قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)|قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه]].</ref>.
خط ۵۲: خط ۵۲:
[[پرونده:11902.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسن مهدی‌فر|مهدی‌فر]]]]
[[پرونده:11902.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسن مهدی‌فر|مهدی‌فر]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[حسن مهدی‌فر]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[حسن مهدی‌فر]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«{{عربی|﴿{{متن قرآن| [[ آیا آیه ۷۵ سوره انعام علم غیب ابراهیم پیامبر را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ]] }}﴾}} <ref> و این‌گونه ما گستره آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم می‌نمایانیم و (چنین می‌کنیم) تا از باورداران گردد ؛ سوره انعام، آیه: ۷۵.</ref>. ملکوت در اصل از ریشه ملک "بر وزن حکم" به معنی حکومت و مالکیت است،و "واو" و "ت" برای تاکید و مبالغه به آن اضافه شده بنابراین ‏منظور از آن در اینجا سلطنت و حکومت مطلقه خداوند بر سراسر عالم هستی است<ref>در اصطلاح عرفان و فلسفه، به عالم باطن و عالم غیب، عالم ملکوت اطلاق می‌شود وعالم ملک به عالم ظاهر و شهادت و عالم اجسام گفته می‌شود فرهنگ علوم فلسفی و کلامی، سید جعفر سجادی، ص۷۵۱.</ref>. طبق این آیه، [[ابراهیم]] سلطه و قیومیت خداوند و ارتباط واقعی و تکوینی بین اشیاء و خداوند را مشاهده کرد اما این مشاهده نه بصورت حسی بوده است برای اینکه چنین چیزی از طریق حس قابل دریافت نیست و نه به مشاهده عقلی بوده چون هر انسان موحدو خداشناس وظیفه دارد برای اثبات وجود خداوند وصفات جمال و جلال او، از طریق عقل وبرهان استدلال کند و این امتیازی برای ابراهیم محسوب نمی‌شود خصوصا اینکه فاعل رؤیت در آیه شریفه، خداوند است و این نشانگر این است که اساساً چنین مطلبی از راه برهان و استدلال‌های عقلی امکان‌پذیر نبوده است. بنابراین مشاهده ابراهیم فوق مشاهده حسی و عقلی بوده و نتیجه چنین مشاهده‌ای پیدا شدن صفت یقین است. و یقین مرتبه‌ای از علم است که به هیچ وجه شک و تردیدی در آن راه ندارد.
::::::«{{عربی|﴿{{متن قرآن| [[ آیا آیه ۷۵ سوره انعام علم غیب ابراهیم پیامبر را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ]] }}﴾}} <ref> و این‌گونه ما گستره آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم می‌نمایانیم و (چنین می‌کنیم) تا از باورداران گردد؛ سوره انعام، آیه: ۷۵.</ref>. ملکوت در اصل از ریشه ملک "بر وزن حکم" به معنی حکومت و مالکیت است،و "واو" و "ت" برای تاکید و مبالغه به آن اضافه شده بنابراین ‏منظور از آن در اینجا سلطنت و حکومت مطلقه خداوند بر سراسر عالم هستی است<ref>در اصطلاح عرفان و فلسفه، به عالم باطن و عالم غیب، عالم ملکوت اطلاق می‌شود وعالم ملک به عالم ظاهر و شهادت و عالم اجسام گفته می‌شود فرهنگ علوم فلسفی و کلامی، سید جعفر سجادی، ص۷۵۱.</ref>. طبق این آیه، [[ابراهیم]] سلطه و قیومیت خداوند و ارتباط واقعی و تکوینی بین اشیاء و خداوند را مشاهده کرد اما این مشاهده نه بصورت حسی بوده است برای اینکه چنین چیزی از طریق حس قابل دریافت نیست و نه به مشاهده عقلی بوده چون هر انسان موحدو خداشناس وظیفه دارد برای اثبات وجود خداوند وصفات جمال و جلال او، از طریق عقل وبرهان استدلال کند و این امتیازی برای ابراهیم محسوب نمی‌شود خصوصا اینکه فاعل رؤیت در آیه شریفه، خداوند است و این نشانگر این است که اساساً چنین مطلبی از راه برهان و استدلال‌های عقلی امکان‌پذیر نبوده است. بنابراین مشاهده ابراهیم فوق مشاهده حسی و عقلی بوده و نتیجه چنین مشاهده‌ای پیدا شدن صفت یقین است. و یقین مرتبه‌ای از علم است که به هیچ وجه شک و تردیدی در آن راه ندارد.
::::::تاج العروس می‌نویسد: یقین در لغت برطرف شدن حالت شک است وتعریف یقین در اصطلاح چنین است: اعتقاد به چیزی به طوری که معتقد باشد آن چیز غیر این نمی‌تواند باشد وآن اعتقاد مطابق واقع نیز باشد واصلا قابل زوال نباشد. وی درادامه می‌گوید: ویقین نزد اهل حقیقت مشاهده عینی است بوسیله قدرت ایمان نه با برهان واستدلال. از دیدگاه قرآن کریم علم یقینی دارای آثار و نتایج مهمی است از جمله اینکه انسان حقایق عالم هستی را که در پس پرده محسوسات است آن مقداری که خدا بخواهد می‌بیند. {{عربی|﴿{{متن قرآن| كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ  لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ  }}﴾}} <ref> هرگز! اگر به «دانش بی‌گمان» بدانید، به راستی دوزخ را خواهید دید؛ سوره تکاثر، آیه: ۵ - ۶.</ref>. با انضمام تعریف یقین "خصوصاً تعریف اهل حقیقت" با علم الیقینی که آیه شریفه بیان می‌کند، چنین نتیجه می‌گیریم که علم یقینی که بواسطه آن، آنچه در پس پرده غیب است نمایان می‌شود، نتیجه ارائه خداوندی است که به انبیاء و هر کس دیگری که بخواهد عطا می‌کند و بدین وسیله آنان را با معارف غیبی آشنا می‌کند. [[امام باقر]]{{ع}} درتوضیح و استدلال به این آیه فرموده است: برای ابراهیم پرده‌ها کنار رفت تا اینکه زمین و آسمان و آنچه در آنها وجود دارد و همچنین مَلَکی که آنها را حمل می‌کند را مشاهده کرد و نیز عرش و آنچه بر روی آن است را دید و امام شما نیز چنین است <ref>{{عربی|اندازه=120%|" كُشِطَ لَهُ عَنِ الْأَرْضِ حَتَّى رَآهَا وَ مَنْ فِيهَا وَ عَنِ‏ السَّمَاءِ حَتَّى‏ رَآهَا وَ مَنْ‏ فِيهَا وَ الْمَلَكُ‏ الَّذِي يَحْمِلُهَا وَ الْعَرْشُ وَ مَنْ عَلَيْهِ وَ كَذَلِكَ أُرِيَ صَاحِبُكُم‏‏‏‏‏"}}؛ بصائر الدرجات، ص ۱۲۶- ۱۲۷.</ref>»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]، ص۹۰.</ref>.
::::::تاج العروس می‌نویسد: یقین در لغت برطرف شدن حالت شک است وتعریف یقین در اصطلاح چنین است: اعتقاد به چیزی به طوری که معتقد باشد آن چیز غیر این نمی‌تواند باشد وآن اعتقاد مطابق واقع نیز باشد واصلا قابل زوال نباشد. وی درادامه می‌گوید: ویقین نزد اهل حقیقت مشاهده عینی است بوسیله قدرت ایمان نه با برهان واستدلال. از دیدگاه قرآن کریم علم یقینی دارای آثار و نتایج مهمی است از جمله اینکه انسان حقایق عالم هستی را که در پس پرده محسوسات است آن مقداری که خدا بخواهد می‌بیند. {{عربی|﴿{{متن قرآن| كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ  لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ  }}﴾}} <ref> هرگز! اگر به «دانش بی‌گمان» بدانید، به راستی دوزخ را خواهید دید؛ سوره تکاثر، آیه: ۵ - ۶.</ref>. با انضمام تعریف یقین "خصوصاً تعریف اهل حقیقت" با علم الیقینی که آیه شریفه بیان می‌کند، چنین نتیجه می‌گیریم که علم یقینی که بواسطه آن، آنچه در پس پرده غیب است نمایان می‌شود، نتیجه ارائه خداوندی است که به انبیاء و هر کس دیگری که بخواهد عطا می‌کند و بدین وسیله آنان را با معارف غیبی آشنا می‌کند. [[امام باقر]]{{ع}} درتوضیح و استدلال به این آیه فرموده است: برای ابراهیم پرده‌ها کنار رفت تا اینکه زمین و آسمان و آنچه در آنها وجود دارد و همچنین مَلَکی که آنها را حمل می‌کند را مشاهده کرد و نیز عرش و آنچه بر روی آن است را دید و امام شما نیز چنین است <ref>{{عربی|اندازه=120%|" كُشِطَ لَهُ عَنِ الْأَرْضِ حَتَّى رَآهَا وَ مَنْ فِيهَا وَ عَنِ‏ السَّمَاءِ حَتَّى‏ رَآهَا وَ مَنْ‏ فِيهَا وَ الْمَلَكُ‏ الَّذِي يَحْمِلُهَا وَ الْعَرْشُ وَ مَنْ عَلَيْهِ وَ كَذَلِكَ أُرِيَ صَاحِبُكُم‏‏‏‏‏"}}؛ بصائر الدرجات، ص ۱۲۶- ۱۲۷.</ref>»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]، ص۹۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش