شناخت قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ مهٔ ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - ':{{عربی|﴿' به ': {{عربی|﴿'
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=100%|' به '{{عربی|')
جز (جایگزینی متن - ':{{عربی|﴿' به ': {{عربی|﴿')
خط ۱۴: خط ۱۴:
#ویژگی‌هایی که از زبان قرآن برای این کتاب بر‌شمرده شده حکایت از برخورداری قرآن از ماهیتی دیگر غیر از ظاهر الفاظ و عبارات آن دارد. از نگاه قرآن اگر این کتاب بر کوه فرود آید آن را درهم می‌شکند و فرومی‌پاشد<ref>حشر، آیه ۲۱</ref> و اگر بر زمین عرضه شود باعث پاره‌پاره شدن آن می‌شود و اگر بر مردگان ارائه شود آنان ارزنده خواهد کرد<ref>رعد، آیه ۳۱</ref> آیا صفت‌هایی همچون قول ثقیل بودن، شفا، عزیز بودن، حکمت، عظمت، کرامت، مجد،‌ شفا، مبارک، نور بودن قرآن با تحلیل آن تنها به‌عنوان مصحفی فرود آمده از خداوند سازگار است؟ به‌عنوان‌ مثال گفته می‌شود که قرآن نور<ref>اعراف، آیه ۱۵۷؛ تغابن، آیه ۸</ref> شفاء <ref>اسراء، آیه ۸۲</ref> برکت<ref>عام، آیات ۹۲ و ۱۵۵</ref> رحمت<ref>انعام، آیه ۱۵۷؛ یونس، آیه ۵۷</ref> و... است. یا آنکه هماره تازه است و تازگی آن هرگز به پایان نمی‌رسد، یا آنکه باعث ملال و خستگی خواننده نمی‌شود<ref>برای آگاهی بیشتر ازاین‌دست روایت‌ها ر.ک. محمدرضا حکیمی، الحیاة، ج ۲ صص ۶۷ و ۱۸۴، باب ششم. فاتحه، آیه ۳. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۱۸۸</ref> در برخی از روایت‌ها آمده است که قرآن در روز [[قیامت]] با چهره‌ای زیبا حاضر می‌شود<ref>بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۲۳۳</ref> و نیز در برخی دیگر از روایت‌ها از شفاعت قرآن نسبت به قاریان، حافظان، عالمان آن<ref>کافی، جلد ۲، ص ۶۱۲؛ وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۲۰۲</ref> یا از شکایت قرآن از کسانی که به آن بی‌اعتنا بوده یا به تحریف معنوی آن پرداخته‌اند، سخن به میان آمده است.
#ویژگی‌هایی که از زبان قرآن برای این کتاب بر‌شمرده شده حکایت از برخورداری قرآن از ماهیتی دیگر غیر از ظاهر الفاظ و عبارات آن دارد. از نگاه قرآن اگر این کتاب بر کوه فرود آید آن را درهم می‌شکند و فرومی‌پاشد<ref>حشر، آیه ۲۱</ref> و اگر بر زمین عرضه شود باعث پاره‌پاره شدن آن می‌شود و اگر بر مردگان ارائه شود آنان ارزنده خواهد کرد<ref>رعد، آیه ۳۱</ref> آیا صفت‌هایی همچون قول ثقیل بودن، شفا، عزیز بودن، حکمت، عظمت، کرامت، مجد،‌ شفا، مبارک، نور بودن قرآن با تحلیل آن تنها به‌عنوان مصحفی فرود آمده از خداوند سازگار است؟ به‌عنوان‌ مثال گفته می‌شود که قرآن نور<ref>اعراف، آیه ۱۵۷؛ تغابن، آیه ۸</ref> شفاء <ref>اسراء، آیه ۸۲</ref> برکت<ref>عام، آیات ۹۲ و ۱۵۵</ref> رحمت<ref>انعام، آیه ۱۵۷؛ یونس، آیه ۵۷</ref> و... است. یا آنکه هماره تازه است و تازگی آن هرگز به پایان نمی‌رسد، یا آنکه باعث ملال و خستگی خواننده نمی‌شود<ref>برای آگاهی بیشتر ازاین‌دست روایت‌ها ر.ک. محمدرضا حکیمی، الحیاة، ج ۲ صص ۶۷ و ۱۸۴، باب ششم. فاتحه، آیه ۳. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۱۸۸</ref> در برخی از روایت‌ها آمده است که قرآن در روز [[قیامت]] با چهره‌ای زیبا حاضر می‌شود<ref>بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۲۳۳</ref> و نیز در برخی دیگر از روایت‌ها از شفاعت قرآن نسبت به قاریان، حافظان، عالمان آن<ref>کافی، جلد ۲، ص ۶۱۲؛ وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۲۰۲</ref> یا از شکایت قرآن از کسانی که به آن بی‌اعتنا بوده یا به تحریف معنوی آن پرداخته‌اند، سخن به میان آمده است.
#[[قرآن]] خود را کتاب هدایت، نور، حکمت و... معرفی کرده است. به عبارت روشن‌تر، قرآن کامل‌ترین و جامع‌ترین نسخه سعادت و نجات انسان‌ها است. به‌ویژه آنکه می‌دانیم در میان کتاب‌های ادیان آسمانی موجود، هیچ کتابی از دستبرد تحریف به کاستی و فزونی مصون نمانده و درستی و کژی و سره و ناسره در آن‌ها درهم‌آمیخته است. آیا حتی پیروان ادیان آسمانی موجود می‌توانند با اطمینان خاطر به دنیا بگویند که در کتاب‌های مقدس موردادعای آنان ‌همچون تورات و انجیل، هیچ آموزه ناصوابی راه نیافته و تمام مباحث آنان از سوی خداوند به مردم ابلاغ‌شده است؟ حاصل سخن آنکه در زیر آسمان باوجود میلیون‌‌ها جلد کتاب که به زبان‌ها و فرهنگ‌های مختلف در عرصه‌های گوناگون فراهم آمده، تنها یک کتاب است که با تمام قاطعیت و مستند به ده‌ها شاهد و برهان می‌توان گفت که سراسر آن سخن خداوند است و گفتارغیرالهی حتی در حد یک حرف و کلمه، در آن راه نیافته است. قرآن به خاطر برخورداری از چنین ویژگی منحصربه‌فرد تنها کتابی است که می‌توان به هزاران پرسش در عرصه‌های خداشناسی، هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، راهنما شناسی و معادشناسی پاسخ دهد. بنابراین قرآن افزون بر آنکه تنها نسخه پیراسته هدایت و سعادت انسان‌ها است، حاوی آموزه‌های بلندی در عرصه‌های دین‌شناسی است که هیچ نظیر و همسانی ندارد. آیا باوجود چنین امتیازهایی می‌توان از کنار قر‌آن به‌سادگی گذشت؟ ازاین‌جهت به نظر می‌رسد که شناخت هرچه بیشتر قرآن ضرورت پیدا می‌کند.
#[[قرآن]] خود را کتاب هدایت، نور، حکمت و... معرفی کرده است. به عبارت روشن‌تر، قرآن کامل‌ترین و جامع‌ترین نسخه سعادت و نجات انسان‌ها است. به‌ویژه آنکه می‌دانیم در میان کتاب‌های ادیان آسمانی موجود، هیچ کتابی از دستبرد تحریف به کاستی و فزونی مصون نمانده و درستی و کژی و سره و ناسره در آن‌ها درهم‌آمیخته است. آیا حتی پیروان ادیان آسمانی موجود می‌توانند با اطمینان خاطر به دنیا بگویند که در کتاب‌های مقدس موردادعای آنان ‌همچون تورات و انجیل، هیچ آموزه ناصوابی راه نیافته و تمام مباحث آنان از سوی خداوند به مردم ابلاغ‌شده است؟ حاصل سخن آنکه در زیر آسمان باوجود میلیون‌‌ها جلد کتاب که به زبان‌ها و فرهنگ‌های مختلف در عرصه‌های گوناگون فراهم آمده، تنها یک کتاب است که با تمام قاطعیت و مستند به ده‌ها شاهد و برهان می‌توان گفت که سراسر آن سخن خداوند است و گفتارغیرالهی حتی در حد یک حرف و کلمه، در آن راه نیافته است. قرآن به خاطر برخورداری از چنین ویژگی منحصربه‌فرد تنها کتابی است که می‌توان به هزاران پرسش در عرصه‌های خداشناسی، هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، راهنما شناسی و معادشناسی پاسخ دهد. بنابراین قرآن افزون بر آنکه تنها نسخه پیراسته هدایت و سعادت انسان‌ها است، حاوی آموزه‌های بلندی در عرصه‌های دین‌شناسی است که هیچ نظیر و همسانی ندارد. آیا باوجود چنین امتیازهایی می‌توان از کنار قر‌آن به‌سادگی گذشت؟ ازاین‌جهت به نظر می‌رسد که شناخت هرچه بیشتر قرآن ضرورت پیدا می‌کند.
#افزون بر نکات پیشین، قرآن خود به‌ضرورت شناخت و تدبر در خود تأکید کرده است آنجا که می‌گوید:{{عربی|﴿{{متن قرآن|أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا}}﴾}}<ref>محمد، آیه ۲۴</ref> آیا به آیات قرآن نمی‌اندیشند؟ یا{مگر} بر دل‌هایشان قفل‌هایی نهاده شده است؟ چنان‌که در جای دیگر آورده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلافًا كَثِيرًا}}﴾}}<ref>نساء، آیه ۸۲</ref>آیا در {معانی}قرآن نمی‌اندیشند؟ اگر از جانب غیر خدا بود قطعاً در آن اختلاف بسیاری می‌یافتند.
#افزون بر نکات پیشین، قرآن خود به‌ضرورت شناخت و تدبر در خود تأکید کرده است آنجا که می‌گوید: {{عربی|﴿{{متن قرآن|أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا}}﴾}}<ref>محمد، آیه ۲۴</ref> آیا به آیات قرآن نمی‌اندیشند؟ یا{مگر} بر دل‌هایشان قفل‌هایی نهاده شده است؟ چنان‌که در جای دیگر آورده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلافًا كَثِيرًا}}﴾}}<ref>نساء، آیه ۸۲</ref>آیا در {معانی}قرآن نمی‌اندیشند؟ اگر از جانب غیر خدا بود قطعاً در آن اختلاف بسیاری می‌یافتند.


شناخت قرآن برای هر فرد عالم به‌عنوان یک فرد عالم و برای هر فرد مؤمن به‌عنوان یک فرد مؤمن، امری ضروری و واجب است. اما برای یک عالم انسان‌شناس و جامعه‌شناس، شناخت قرآن ازآن‌جهت ضروری است که این کتاب در تکوین سرنوشت جوامع اسلامی و بلکه در تکوین سرنوشت بشریت مؤثر بوده است. نگاهی به تاریخ این نکته را روشن می‌کند که عملاً هیچ کتابی به‌اندازه قرآن بر جوامع بشری و بر زندگی انسان‌ها تأثیر نگذاشته است و به همین جهت است که قرآن خودبه‌خود وارد حوزه بحث جامعه‌شناسی می‌رود و جزو موضوعات موردبررسی این علم قرار می‌گیرد. معنای این سخن این است که بررسی و تحقیق پیرامون تاریخ جهان در این ۱۴ قرن عموماً و شناختن جوامع اسلامی به‌خصوص، بدون شناخت قرآن میسر نیست. اما ضروری بودن شناخت قرآن برای یک مؤمن مسلمان ازآن‌جهت است که منبع اصلی و اساسی دین و ایمان و اندیشه یک مسلمان و آنچه به زندگی او حرارت و معنا و حرمت و روح می‌دهد قرآن است.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[آشنایی با قرآن (کتاب)|آشنایی با قرآن]]، ج ۱، ص ۹</ref> درباره شناخت قرآن از سه جهت می‌توان سخن گفت که عبارت‌اند از: امکان شناخت قرآن؛ شرایط شناخت؛ انواع شناخت. اینک این محورهای چهارگانه را مرور می‌کنیم<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|قرآن‌شناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲]]، ص: ۲۵ تا ۴۰.</ref>.
شناخت قرآن برای هر فرد عالم به‌عنوان یک فرد عالم و برای هر فرد مؤمن به‌عنوان یک فرد مؤمن، امری ضروری و واجب است. اما برای یک عالم انسان‌شناس و جامعه‌شناس، شناخت قرآن ازآن‌جهت ضروری است که این کتاب در تکوین سرنوشت جوامع اسلامی و بلکه در تکوین سرنوشت بشریت مؤثر بوده است. نگاهی به تاریخ این نکته را روشن می‌کند که عملاً هیچ کتابی به‌اندازه قرآن بر جوامع بشری و بر زندگی انسان‌ها تأثیر نگذاشته است و به همین جهت است که قرآن خودبه‌خود وارد حوزه بحث جامعه‌شناسی می‌رود و جزو موضوعات موردبررسی این علم قرار می‌گیرد. معنای این سخن این است که بررسی و تحقیق پیرامون تاریخ جهان در این ۱۴ قرن عموماً و شناختن جوامع اسلامی به‌خصوص، بدون شناخت قرآن میسر نیست. اما ضروری بودن شناخت قرآن برای یک مؤمن مسلمان ازآن‌جهت است که منبع اصلی و اساسی دین و ایمان و اندیشه یک مسلمان و آنچه به زندگی او حرارت و معنا و حرمت و روح می‌دهد قرآن است.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[آشنایی با قرآن (کتاب)|آشنایی با قرآن]]، ج ۱، ص ۹</ref> درباره شناخت قرآن از سه جهت می‌توان سخن گفت که عبارت‌اند از: امکان شناخت قرآن؛ شرایط شناخت؛ انواع شناخت. اینک این محورهای چهارگانه را مرور می‌کنیم<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|قرآن‌شناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲]]، ص: ۲۵ تا ۴۰.</ref>.
۲۱۸٬۰۵۸

ویرایش