پرش به محتوا

رابطه خزائن الهی با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '﴿{{متن قرآن| ' به '﴿{{متن قرآن|'
جز (جایگزینی متن - ':{{عربی|﴿' به ': {{عربی|﴿')
جز (جایگزینی متن - '﴿{{متن قرآن| ' به '﴿{{متن قرآن|')
خط ۲۶: خط ۲۶:
[[پرونده:11785.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید عبدالحسین طیب|طیب]]]]
[[پرونده:11785.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید عبدالحسین طیب|طیب]]]]
آیت‌الله '''[[سید عبدالحسین طیب]]''' در کتاب ''«[http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/60818/1#147 اطیب البیان فی تفسیر القرآن]»'' در این‌باره گفته‌است:
آیت‌الله '''[[سید عبدالحسین طیب]]''' در کتاب ''«[http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/60818/1#147 اطیب البیان فی تفسیر القرآن]»'' در این‌باره گفته‌است:
::::::«مفاتح جمع مفتح بفتح است یعنی چیزی که دارای مفتاح باشد که عبارت از خزینه جواهرات است که درب او مقفّل است و کسی از ما فی الخزانه اطلاعی ندارد جز صاحب خزینه و لذا تعبیر بغیب کرده مگر آنکه درب آن را باز کند و ببعض از خواص خود ارائه دهد مثل [[اهل بیت]]{{عم}} و دیگر بر آنها غیب نیست پس آنچه که بر آنها غیب است علمش مختص بخدا است {{عربی|﴿{{متن قرآن| [[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)|لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ‏]]}}﴾}}<ref> هیچ کس جز او آنها را نمی‌داند؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref> و آنچه بر آنها مکشوف است و بر دیگران مستور و لو صدق غیب می‌کند چون بر دیگران مستور است و باین لحاظ می‌گوییم آنها هم عالم بغیب هستند ولی چون بر آنها مکشوف شده از عنوان غیب بیرون می‌آید و [[علم غیب]] منحصر می‌شود بآنچه که بر تمام بنده‌گان مستور است و علمش مختص بخدا است»<ref>[http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/60818/1#147 اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۹۲.]</ref>.
::::::«مفاتح جمع مفتح بفتح است یعنی چیزی که دارای مفتاح باشد که عبارت از خزینه جواهرات است که درب او مقفّل است و کسی از ما فی الخزانه اطلاعی ندارد جز صاحب خزینه و لذا تعبیر بغیب کرده مگر آنکه درب آن را باز کند و ببعض از خواص خود ارائه دهد مثل [[اهل بیت]]{{عم}} و دیگر بر آنها غیب نیست پس آنچه که بر آنها غیب است علمش مختص بخدا است {{عربی|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)|لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ‏]]}}﴾}}<ref> هیچ کس جز او آنها را نمی‌داند؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref> و آنچه بر آنها مکشوف است و بر دیگران مستور و لو صدق غیب می‌کند چون بر دیگران مستور است و باین لحاظ می‌گوییم آنها هم عالم بغیب هستند ولی چون بر آنها مکشوف شده از عنوان غیب بیرون می‌آید و [[علم غیب]] منحصر می‌شود بآنچه که بر تمام بنده‌گان مستور است و علمش مختص بخدا است»<ref>[http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/60818/1#147 اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۹۲.]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۵۶: خط ۵۶:
[[پرونده:1367021.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[احمد جمالی|جمالی]]]]
[[پرونده:1367021.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[احمد جمالی|جمالی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[احمد جمالی]]'''، در کتاب ''«[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[احمد جمالی]]'''، در کتاب ''«[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«از خزائن الهی به "مفاتح غیب" یاد شده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}﴾}}<ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه:۵۹.</ref> اگر {{عربی|﴿{{متن قرآن| مَفَاتِحُ}}﴾}} جمع "مَفتح" باشد<ref>غريب القرآن، ص ۱۷۲؛ تفسیر جلالین، ص ۱۷۱؛ الصافی، ج ۲، ص ۱۲۵.</ref>؛ ولی برخی احتمال داده‌اند که جمع "مِفتح" به معنای کلید باشد، پس مفاتح غیب به معنای کلیدهای خزائن الهی است نه خود خزائن<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص ۸؛ الصافی، ج ۲، ص ۱۲۵.</ref> از این آیه برمی‌آید که خزائن الهی از قبیل علم است<ref>الميزان، ج ۷، ص ۱۲۴، ۱۲۹.</ref>؛ یعنی همه موجودات در این مرتبه با علمی غیر مقدّر معلوم‌اند و به دیگر سخن، در ظرف علم به صورت غیر مقدّر موجودند<ref>الميزان، ج ۲، ص ۳۳۹.</ref>؛ لکن این علم از سنخ علم معمولی نیست که نزد بشر شناخته شده است؛ یعنی دانشی نیست که از اشیاء پس از وجود خارجی آنها اخذ می‌شود، بلکه مراد علم به اشیاء پیش از وجود خارجی آنهاست؛ یعنی این علم نامتناهی است و هیچ‌گونه انفعالی از معلوم نمی‌پذیرد<ref>المیزان، ج ۷، ص ۱۲۹.</ref> به تعبير برخی، خزائن الهی همان غیوب خداست که به جهت غموض و پوشیدگی به آن خزائن گفته شده است.<ref>غريب القرآن، ص ۵۳۸؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص:۶۴۳، «خزن»؛ زادالمسیر، ج ۴، ص ۸۱.</ref><ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص:۸۸- ۹۳.</ref>.
::::::«از خزائن الهی به "مفاتح غیب" یاد شده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}﴾}}<ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه:۵۹.</ref> اگر {{عربی|﴿{{متن قرآن|مَفَاتِحُ}}﴾}} جمع "مَفتح" باشد<ref>غريب القرآن، ص ۱۷۲؛ تفسیر جلالین، ص ۱۷۱؛ الصافی، ج ۲، ص ۱۲۵.</ref>؛ ولی برخی احتمال داده‌اند که جمع "مِفتح" به معنای کلید باشد، پس مفاتح غیب به معنای کلیدهای خزائن الهی است نه خود خزائن<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص ۸؛ الصافی، ج ۲، ص ۱۲۵.</ref> از این آیه برمی‌آید که خزائن الهی از قبیل علم است<ref>الميزان، ج ۷، ص ۱۲۴، ۱۲۹.</ref>؛ یعنی همه موجودات در این مرتبه با علمی غیر مقدّر معلوم‌اند و به دیگر سخن، در ظرف علم به صورت غیر مقدّر موجودند<ref>الميزان، ج ۲، ص ۳۳۹.</ref>؛ لکن این علم از سنخ علم معمولی نیست که نزد بشر شناخته شده است؛ یعنی دانشی نیست که از اشیاء پس از وجود خارجی آنها اخذ می‌شود، بلکه مراد علم به اشیاء پیش از وجود خارجی آنهاست؛ یعنی این علم نامتناهی است و هیچ‌گونه انفعالی از معلوم نمی‌پذیرد<ref>المیزان، ج ۷، ص ۱۲۹.</ref> به تعبير برخی، خزائن الهی همان غیوب خداست که به جهت غموض و پوشیدگی به آن خزائن گفته شده است.<ref>غريب القرآن، ص ۵۳۸؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص:۶۴۳، «خزن»؛ زادالمسیر، ج ۴، ص ۸۱.</ref><ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص:۸۸- ۹۳.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش