توقیع اسحاق بن یعقوب: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - '><ref>مجتبی تونهای، [[موعودنامه' به '><ref>تونهای، مجتبی، [[موعودنامه'
جز (جایگزینی متن - '><ref>مجتبی تونهای، [[موعودنامه' به '><ref>تونهای، مجتبی، [[موعودنامه') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*یکی از توقیعات بااهمیت، توقیعی است که توسط [[محمد بن عثمان]] در پاسخ به مکتوب [[اسحاق بن یعقوب]] از ناحیه مقدسه صادر شده است. این توقیع مشتمل بر مطالب قابلتوجّهی از جمله تعیین وظیفه مردم در [[غیبت کبری]] و بیان علّت [[غیبت]] و معرفی و مشخص نمودن هویت بعضی افراد است. | *یکی از توقیعات بااهمیت، توقیعی است که توسط [[محمد بن عثمان]] در پاسخ به مکتوب [[اسحاق بن یعقوب]] از ناحیه مقدسه صادر شده است. این توقیع مشتمل بر مطالب قابلتوجّهی از جمله تعیین وظیفه مردم در [[غیبت کبری]] و بیان علّت [[غیبت]] و معرفی و مشخص نمودن هویت بعضی افراد است. | ||
*اسحاق بن یعقوب میگوید: از محمد بن عثمان خواهش کردم نامه مرا که مشتمل بر پارهای از مسائل مشکلی که برایم پیش آمده بود، به ناحیه مقدسه تقدیم دارد. او هم پذیرفت و جواب آن به خط مولایم [[امام زمان]] {{ع}} بدین قرار صادر شد: "خداوند تو را هدایت کند و بر اعتقاد حق ثابت و پایدار بدارد. اینکه سؤال کردهای بعضی از افراد خاندان ما و عموزادگان ما، منکر وجود من هستند، بدان که میان خداوند و هیچکس قرابت و خویشی نیست و هرکس منکر وجود من باشد از من نیست و راهی که او میرود، راه پسر نوح است. و راهی که عمویم [[جعفر کذاب]] و اولاد او نسبت به من پیش گرفتهاند، راه برادران یوسف است. اما فقّاع نوشیدنش حرام است، ولی نوشیدن شلماب<ref>شلماب: نوعی نوشیدنی است که از "شیلم" یعنی دانهای شبیه جو درست میشود و در انسان، نوعی بیهوشی و خوابآلودگی ایجاد میکند. (کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۴ به نقل از استاد شعرانی).</ref> مانعی ندارد. اما اموالی که شما بهعنوان هدیه به ما میرسانید، ان را برای پاک شدن شما از گناهان قبول میکنیم، بنابراین هرکس میخواهد به ما برساند، و هرکس نمیخواهد قطع کند؛ آنچه خدا به ما داده است، از آنچه شما میدهید بهتر است. و اما وقت ظهور من وابسته به اراده خداوند متعال است. کسانی که وقت آن را تعیین میکنند، دروغگو هستند. و اما حوادثی که برای شما پدید میآید، پس رجوع کنید به راویان حدیث ما، زیرا آنها حجّت من بر شما هستند، و من هم حجّت خدا بر آنها هستم. و اما [[محمد بن عثمان عمری]] که خداوند از وی و از پدرش خشنود باشد، مورد وثوق من و نوشته او نوشته من است. و اما [[محمد بن علی بن مهزیار اهوازی]]، به زودی خداوند دل او را اصلاح میکند و شک و تردیدش را برطرف میسازد. و اما مالی را که برای ما فرستادهای پذیرفته نمیشود، مگر اینکه از حرام پاک گردد و پول زن آوازهخوان هم، حرام است. و اما [[محمد بن شاذان بن نعیم]]، مردی از دوستان ما [[اهل بیت]] است. و اما [[ابوالخطّاب محمد بن ابی زینب اجوع]]<ref>یکی از اصحاب [[امام صادق]] {{ع}} بود و بعد از مدتی منحرف شد و برای خود مذهبی تأسیس کرد و [[امام صادق]] {{ع}} او را چند بار لعنت نموده است. (معجم رجال الحدیث، ج ۱۴، ص ۲۴۴).</ref>، او و پیروانش ملعون هستند، تو با آنها که عقیده اینان را دارند، رفتوآمد مکن؛ زیرا من از آنها بیزارم، و پدران من هم از آنها بیزار بودند. و اما کسانی که اموال ما را نزد خود نگاه میدارند، اگر چیزی از آن را برای خود حلال بدانند و بخورند، مثل این است که آتش خوردهاند... اما چگونگی انتفاعی که مردم در غیبت من از من میبرند، همچون انتفاع از خورشید است، هنگامی که در پشت ابرها پنهان شود. من امان مردم روی زمین هستم، همانطور که ستارگان امان اهل آسمانها هستند. بنابراین سؤالهایی که به شما سودی ندارد پرسش نکنید و خود را به خاطر چیزی که نیازی به آن ندارید، به مشقّت نیندازید. برای تعجیل در فرج و ظهور من زیاد دعا کنید که رهایی شما از قید و بندها در دعا است. سلام بر تو ای [[اسحاق بن یعقوب]] و سلام بر کسانی که راه هدایت را پیش گرفتهاند<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۳؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۸۰.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی | *اسحاق بن یعقوب میگوید: از محمد بن عثمان خواهش کردم نامه مرا که مشتمل بر پارهای از مسائل مشکلی که برایم پیش آمده بود، به ناحیه مقدسه تقدیم دارد. او هم پذیرفت و جواب آن به خط مولایم [[امام زمان]] {{ع}} بدین قرار صادر شد: "خداوند تو را هدایت کند و بر اعتقاد حق ثابت و پایدار بدارد. اینکه سؤال کردهای بعضی از افراد خاندان ما و عموزادگان ما، منکر وجود من هستند، بدان که میان خداوند و هیچکس قرابت و خویشی نیست و هرکس منکر وجود من باشد از من نیست و راهی که او میرود، راه پسر نوح است. و راهی که عمویم [[جعفر کذاب]] و اولاد او نسبت به من پیش گرفتهاند، راه برادران یوسف است. اما فقّاع نوشیدنش حرام است، ولی نوشیدن شلماب<ref>شلماب: نوعی نوشیدنی است که از "شیلم" یعنی دانهای شبیه جو درست میشود و در انسان، نوعی بیهوشی و خوابآلودگی ایجاد میکند. (کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۴ به نقل از استاد شعرانی).</ref> مانعی ندارد. اما اموالی که شما بهعنوان هدیه به ما میرسانید، ان را برای پاک شدن شما از گناهان قبول میکنیم، بنابراین هرکس میخواهد به ما برساند، و هرکس نمیخواهد قطع کند؛ آنچه خدا به ما داده است، از آنچه شما میدهید بهتر است. و اما وقت ظهور من وابسته به اراده خداوند متعال است. کسانی که وقت آن را تعیین میکنند، دروغگو هستند. و اما حوادثی که برای شما پدید میآید، پس رجوع کنید به راویان حدیث ما، زیرا آنها حجّت من بر شما هستند، و من هم حجّت خدا بر آنها هستم. و اما [[محمد بن عثمان عمری]] که خداوند از وی و از پدرش خشنود باشد، مورد وثوق من و نوشته او نوشته من است. و اما [[محمد بن علی بن مهزیار اهوازی]]، به زودی خداوند دل او را اصلاح میکند و شک و تردیدش را برطرف میسازد. و اما مالی را که برای ما فرستادهای پذیرفته نمیشود، مگر اینکه از حرام پاک گردد و پول زن آوازهخوان هم، حرام است. و اما [[محمد بن شاذان بن نعیم]]، مردی از دوستان ما [[اهل بیت]] است. و اما [[ابوالخطّاب محمد بن ابی زینب اجوع]]<ref>یکی از اصحاب [[امام صادق]] {{ع}} بود و بعد از مدتی منحرف شد و برای خود مذهبی تأسیس کرد و [[امام صادق]] {{ع}} او را چند بار لعنت نموده است. (معجم رجال الحدیث، ج ۱۴، ص ۲۴۴).</ref>، او و پیروانش ملعون هستند، تو با آنها که عقیده اینان را دارند، رفتوآمد مکن؛ زیرا من از آنها بیزارم، و پدران من هم از آنها بیزار بودند. و اما کسانی که اموال ما را نزد خود نگاه میدارند، اگر چیزی از آن را برای خود حلال بدانند و بخورند، مثل این است که آتش خوردهاند... اما چگونگی انتفاعی که مردم در غیبت من از من میبرند، همچون انتفاع از خورشید است، هنگامی که در پشت ابرها پنهان شود. من امان مردم روی زمین هستم، همانطور که ستارگان امان اهل آسمانها هستند. بنابراین سؤالهایی که به شما سودی ندارد پرسش نکنید و خود را به خاطر چیزی که نیازی به آن ندارید، به مشقّت نیندازید. برای تعجیل در فرج و ظهور من زیاد دعا کنید که رهایی شما از قید و بندها در دعا است. سلام بر تو ای [[اسحاق بن یعقوب]] و سلام بر کسانی که راه هدایت را پیش گرفتهاند<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۳؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۸۰.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۲۳۵.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |