چرا امام مهدی به نائب اول دستور داد از سامرا به بغداد برود؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
چرا امام مهدی به نائب اول دستور داد از سامرا به بغداد برود؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۳۴
، ۱ ژوئن ۲۰۱۹جایگزینی متن - '</ref><ref>مجتبی تونهای، [[موعودنامه' به '</ref><ref>تونهای، مجتبی، [[موعودنامه'
جز (حذف پیوند از عنوان منبعشناسی جامع مهدویت توسط ربات) |
جز (جایگزینی متن - '</ref><ref>مجتبی تونهای، [[موعودنامه' به '</ref><ref>تونهای، مجتبی، [[موعودنامه') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
::::::در طیف مهاجران به بغداد نام محدثان بسیاری از کوفه را مشاهده میکنیم؛ مانند [[ابن عقبه شیبانی]] و [[علی بن محمد بن زبیر قرشی]]. همچنین کسانی از بصره، قم، ری و حتی سمرقند در میان آنها مشاهده میشوند. در این میان مهاجرت افرادی چون [[علی بن محمد قزوینی]] که راوی کتب عیاشی بود و اولین کسی بود که کتابهای وی را به بغداد آورد و آمدن کلینی مؤلف کتاب الکافی در اواخر عمرش به بغداد بسیار حائز اهمیت و در تکوین کتب علمی بغداد مؤثر بود. | ::::::در طیف مهاجران به بغداد نام محدثان بسیاری از کوفه را مشاهده میکنیم؛ مانند [[ابن عقبه شیبانی]] و [[علی بن محمد بن زبیر قرشی]]. همچنین کسانی از بصره، قم، ری و حتی سمرقند در میان آنها مشاهده میشوند. در این میان مهاجرت افرادی چون [[علی بن محمد قزوینی]] که راوی کتب عیاشی بود و اولین کسی بود که کتابهای وی را به بغداد آورد و آمدن کلینی مؤلف کتاب الکافی در اواخر عمرش به بغداد بسیار حائز اهمیت و در تکوین کتب علمی بغداد مؤثر بود. | ||
::::::بدینترتیب مکتب علمی بغداد تحتتأثیر اندیشههای متفاوت عالمان [[شیعه]] شکل گرفت. با این حال گرایشهای کلامی و مباحث عقلی در حوزه بغداد غلبه داشت. این امر نیز طبعا ناشی از محیط خاص بغداد و رویارویی دائم آن با اندیشههای کلامی و برخورد با فرقههای دائم آن با اندیشههای کلامی و برخورد با فرقههای مختلف بود. متکلمان شیعی بزرگی در عصر غیبت در این شهر ظهور کردند که از آن جمله حسن بن موسی نوبختی است. خاندان نوبختی ازخاندانهای معروف بغداد و ایرانینژاد بودند. انها با پذیرش اسلام به دربار عباسیان راه یافتند و از راه نشر علوم و حکمت خدمات شایانی کردند. بسیاری از افراد این خاندان در دستگاه خلافت مناصب اداری و دیوانی داشتند و چند تن به وزارت رسیدند. حسین بن روح خود از این خاندان بود. [[حسن بن موسی نوبختی]] (متوفا ٣١٠ ق.) متکلم و فیلسوف برجسته [[شیعه]] بود که در مباحث کلامی و فلسفی بر همقطارانش برتری داشت. شخص دیگری از این خاندان [[ابو سهل اسماعیل بن علی نوبختی]] (متوفا ٣١١ ق.) است که او نیز از متکلمان مبرز بغداد بود. [[شیخ طوسی]] از وی با القاب و عناوین والایی یاد میکند و در الفهرست بیش از سی کتاب از وی نام میبرد که اکثرا در مباحث کلامی است و موضوع آنها [[امامت]] و ردّ بر سایر فرقههای شیعی و معتزلیان است. | ::::::بدینترتیب مکتب علمی بغداد تحتتأثیر اندیشههای متفاوت عالمان [[شیعه]] شکل گرفت. با این حال گرایشهای کلامی و مباحث عقلی در حوزه بغداد غلبه داشت. این امر نیز طبعا ناشی از محیط خاص بغداد و رویارویی دائم آن با اندیشههای کلامی و برخورد با فرقههای دائم آن با اندیشههای کلامی و برخورد با فرقههای مختلف بود. متکلمان شیعی بزرگی در عصر غیبت در این شهر ظهور کردند که از آن جمله حسن بن موسی نوبختی است. خاندان نوبختی ازخاندانهای معروف بغداد و ایرانینژاد بودند. انها با پذیرش اسلام به دربار عباسیان راه یافتند و از راه نشر علوم و حکمت خدمات شایانی کردند. بسیاری از افراد این خاندان در دستگاه خلافت مناصب اداری و دیوانی داشتند و چند تن به وزارت رسیدند. حسین بن روح خود از این خاندان بود. [[حسن بن موسی نوبختی]] (متوفا ٣١٠ ق.) متکلم و فیلسوف برجسته [[شیعه]] بود که در مباحث کلامی و فلسفی بر همقطارانش برتری داشت. شخص دیگری از این خاندان [[ابو سهل اسماعیل بن علی نوبختی]] (متوفا ٣١١ ق.) است که او نیز از متکلمان مبرز بغداد بود. [[شیخ طوسی]] از وی با القاب و عناوین والایی یاد میکند و در الفهرست بیش از سی کتاب از وی نام میبرد که اکثرا در مباحث کلامی است و موضوع آنها [[امامت]] و ردّ بر سایر فرقههای شیعی و معتزلیان است. | ||
::::::کسان دیگری از خاندان نوبختی در این عصر میزیستند که هریک در علم و ادب سرآمد بودند از جمله [[ابو اسحاق ابراهیم بن نوبخت]] که کتاب الیاقوت را نوشت. در این عصر فقیهان بزرگ شیعی در بغداد میزیستند. از آن جمله [[محمد بن احمد بن جنید اسکافی]] که در نیمه اول قرن چهارم درگذشت. وی تصنیفات زیادی داشته، ولی بنا به گفته [[شیخ طوسی]] گویا به واسطه اینکه قایل به حجّیت قیاس بوده، کتابهای وی مطرود و متروک گشت<ref>نشریه موعود، شماره ۳۳، ص ۶۴.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی | ::::::کسان دیگری از خاندان نوبختی در این عصر میزیستند که هریک در علم و ادب سرآمد بودند از جمله [[ابو اسحاق ابراهیم بن نوبخت]] که کتاب الیاقوت را نوشت. در این عصر فقیهان بزرگ شیعی در بغداد میزیستند. از آن جمله [[محمد بن احمد بن جنید اسکافی]] که در نیمه اول قرن چهارم درگذشت. وی تصنیفات زیادی داشته، ولی بنا به گفته [[شیخ طوسی]] گویا به واسطه اینکه قایل به حجّیت قیاس بوده، کتابهای وی مطرود و متروک گشت<ref>نشریه موعود، شماره ۳۳، ص ۶۴.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۱۶۹.</ref>. | ||
==پرسشهای وابسته== | ==پرسشهای وابسته== |