۳۳٬۷۴۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=100%|' به '{{عربی|') |
جز (جایگزینی متن - '﴿' به ' ') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*حادثهای که به نام مباهله در تاریخ [[اسلام]] رخ داد و از برجستهترین فضایل [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[اهل بیت]] و سند حقّانیت [[پیامبر]] است، مربوط به سالهای پس از فتح مکّه و مکاتبات پیامبر اسلام با سران ادیان و قبایل و زمامداران برای پذیرش اسلام بود. از جملۀ نامههای [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}}، به مسیحیان نجران (منطقهای بین حجاز و یمن) بود که آنان را به خداپرستی و [[ولایت]] خداوند دعوت کرد.<ref>مکاتیب الرّسول، ج ۲ ص ۵۰۲</ref> هیئت بلندپایهای از سوی آنان به مدینه آمد و چون در گفتگوهای شفاهی به نتیجهای نرسیدند، به پیشنهاد [[پیامبر]]، مباهله را پذیرفتند {{عربی| | *حادثهای که به نام مباهله در تاریخ [[اسلام]] رخ داد و از برجستهترین فضایل [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[اهل بیت]] و سند حقّانیت [[پیامبر]] است، مربوط به سالهای پس از فتح مکّه و مکاتبات پیامبر اسلام با سران ادیان و قبایل و زمامداران برای پذیرش اسلام بود. از جملۀ نامههای [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}}، به مسیحیان نجران (منطقهای بین حجاز و یمن) بود که آنان را به خداپرستی و [[ولایت]] خداوند دعوت کرد.<ref>مکاتیب الرّسول، ج ۲ ص ۵۰۲</ref> هیئت بلندپایهای از سوی آنان به مدینه آمد و چون در گفتگوهای شفاهی به نتیجهای نرسیدند، به پیشنهاد [[پیامبر]]، مباهله را پذیرفتند {{عربی| {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}﴾}}<ref>سوره آل عمران آیه ۶۱</ref> روز موعود، مصادف با ۲۴ ذی حجّه بود. تعداد مسیحیان را دهها نفر (تا هفتاد نفر) نقل کردهاند که با هیئتی آراسته و باشکوه وارد مدینه شده بودند. قرار بود در روز تعیینشده برای مباهله، هردو گروه، طرف مقابل را نفرین کنند که اگر باطل و ظالمند دچار غضب الهی شوند. مسیحیان چون دیدند [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} تنها با چند تن از نزدیکترین افراد خویش ([[امام علی|علی]]، [[فاطمه زهرا]]، [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]] {{عم}}) با حالتی سرشار از خشوع آمده است، از مباهله بیمناک شدند و او را صادق یافتند، و الاّ نزدیکترین افراد [[اهل بیت]] خود را در معرض خطر قرار نمیداد. با آن حضرت صلح کردند و قراردادی مبنی بر پرداخت جزیه به حکومت اسلامی امضا کردند که داستان آن مفصّل است. | ||
این حادثه، موقعیّت والای [[اهل بیت]] {{عم}} را نزد خدا نشان میدهد و از فضایل روشن [[امام علی|علی بن ابی طالب]] {{ع}} است که در آیه، جان [[پیامبر]] به شمار آمده است و نشان میدهد که او افضل صحابه است. خود [[امام علی]]{{ع}} هم به این واقعه استشهاد و احتجاج کرده است.<ref> احتجاج، ج ۱ ص ۱۱۸، نیز ر.ک: «اسرار مباهله»، محمدرضا انصاری</ref> [[امامان]] دیگر نیز به آن احتجاج کردهاند.<ref>از جمله مناشده و احتجاج [[امام حسین]]{{ع}}، در بحارالأنوار، ج ۳۳ ص ۱۸۱</ref> این واقعه و فضیلت در آثار شعرای عرب و عجم نیز انعکاس یافته است. وقتی مأمون از [[امام رضا]]{{ع}} خواست که بزرگترین فضیلت [[امام علی|علی]]{{ع}} را بیان کند، حضرت به این فضیلت اشاره فرمود، چونکه [[پیامبر]] برترین آفریدۀ خداست، [[امام علی|علی]]{{ع}} هم در این آیه همچون جان [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} به شمار آمده است.<ref> نفحات الازهار، ج ۲۰ ص ۲۵۸</ref> داستان مباهله در منابع تاریخی و حدیثی مفصّل آمده است، آنچه گذشت اشارهای فشرده به آن حادثۀ فضیلتآفرین برای [[امام علی|امیر المؤمنین ]]{{ع}} و [[اهل بیت]] [[پیامبر]] بود و اینکه [[امام علی]]{{ع}} در این آیه مصداق "أنفسنا" (جان ما، خود ما) به شمار آمده است. [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] با تعابیر مختلفی به یکی بودن در فضایل و پیوند عمیق او با امیر مؤمنان تصریح فرموده است، از جمله: {{عربی|أنت منّی و أنا منک}}، {{عربی|علیّ منّی مثل رأسی من بدنی}}، {{عربی|أنت منّی کروحی من جسدی}}، {{عربی|أنت منّی کالضّوء من الضّوء}}<ref> ر.ک: «بحارالأنوار»، ج ۳۵ ص ۲۵۷، ج ۲۱ ص ۲۷۶، «دانشنامه امام علی»، ج ۱۰ ص ۱۹۳، «نفحات الازهار» ج ۲۰ ص ۲۱۵، «منتهی الآمال»، ج ۱، «فروغ ابدیت»، ج ۲، «احقاق الحق»، ج ۸ ص ۶۷ و ج ۱۴ ص ۱۳۱، «مناقب»، ج ۲ ص ۲۱۷، «از نجران تا مدینه»، محمدرضا انصاری</ref> در منابع [[اهل سنت]] هم احادیثی با همین مضمون نقل شده است، از جمله در صحیح بخاری و ترمذی، خصائص نسائی و کتب دیگر.<ref> فضائل الخمسه من الصحاح السته، ج ۱ ص ۳۳۹</ref> مسجدی که در مدینه، شمال بقیع به نام "مسجد الأجابه" و "مسجد مباهله" معروف است، بنا به برخی نقلها همان جایی است که مباهله انجام گرفته است.<ref>سیری در اماکن سرزمین وحی، علی اکبر حسنی، ص ۵۹</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۵۲۸.</ref>. | این حادثه، موقعیّت والای [[اهل بیت]] {{عم}} را نزد خدا نشان میدهد و از فضایل روشن [[امام علی|علی بن ابی طالب]] {{ع}} است که در آیه، جان [[پیامبر]] به شمار آمده است و نشان میدهد که او افضل صحابه است. خود [[امام علی]]{{ع}} هم به این واقعه استشهاد و احتجاج کرده است.<ref> احتجاج، ج ۱ ص ۱۱۸، نیز ر.ک: «اسرار مباهله»، محمدرضا انصاری</ref> [[امامان]] دیگر نیز به آن احتجاج کردهاند.<ref>از جمله مناشده و احتجاج [[امام حسین]]{{ع}}، در بحارالأنوار، ج ۳۳ ص ۱۸۱</ref> این واقعه و فضیلت در آثار شعرای عرب و عجم نیز انعکاس یافته است. وقتی مأمون از [[امام رضا]]{{ع}} خواست که بزرگترین فضیلت [[امام علی|علی]]{{ع}} را بیان کند، حضرت به این فضیلت اشاره فرمود، چونکه [[پیامبر]] برترین آفریدۀ خداست، [[امام علی|علی]]{{ع}} هم در این آیه همچون جان [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} به شمار آمده است.<ref> نفحات الازهار، ج ۲۰ ص ۲۵۸</ref> داستان مباهله در منابع تاریخی و حدیثی مفصّل آمده است، آنچه گذشت اشارهای فشرده به آن حادثۀ فضیلتآفرین برای [[امام علی|امیر المؤمنین ]]{{ع}} و [[اهل بیت]] [[پیامبر]] بود و اینکه [[امام علی]]{{ع}} در این آیه مصداق "أنفسنا" (جان ما، خود ما) به شمار آمده است. [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] با تعابیر مختلفی به یکی بودن در فضایل و پیوند عمیق او با امیر مؤمنان تصریح فرموده است، از جمله: {{عربی|أنت منّی و أنا منک}}، {{عربی|علیّ منّی مثل رأسی من بدنی}}، {{عربی|أنت منّی کروحی من جسدی}}، {{عربی|أنت منّی کالضّوء من الضّوء}}<ref> ر.ک: «بحارالأنوار»، ج ۳۵ ص ۲۵۷، ج ۲۱ ص ۲۷۶، «دانشنامه امام علی»، ج ۱۰ ص ۱۹۳، «نفحات الازهار» ج ۲۰ ص ۲۱۵، «منتهی الآمال»، ج ۱، «فروغ ابدیت»، ج ۲، «احقاق الحق»، ج ۸ ص ۶۷ و ج ۱۴ ص ۱۳۱، «مناقب»، ج ۲ ص ۲۱۷، «از نجران تا مدینه»، محمدرضا انصاری</ref> در منابع [[اهل سنت]] هم احادیثی با همین مضمون نقل شده است، از جمله در صحیح بخاری و ترمذی، خصائص نسائی و کتب دیگر.<ref> فضائل الخمسه من الصحاح السته، ج ۱ ص ۳۳۹</ref> مسجدی که در مدینه، شمال بقیع به نام "مسجد الأجابه" و "مسجد مباهله" معروف است، بنا به برخی نقلها همان جایی است که مباهله انجام گرفته است.<ref>سیری در اماکن سرزمین وحی، علی اکبر حسنی، ص ۵۹</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۵۲۸.</ref>. | ||
==مباهله از [[اثبات نبوت|راههای اثبات حقّانیت و نبوّت]] [[پیامبران]] == | ==مباهله از [[اثبات نبوت|راههای اثبات حقّانیت و نبوّت]] [[پیامبران]] == | ||
* [[دعوت به مباهله]] از [[اثبات نبوت|راههای اثبات حقّانیت و نبوّت]] [[پیامبران]] بوده که در آیه ۶۱ سوره آل عمران به آن اشاره شده است:<ref> التحریروالتنویر، ج۳، ص۲۶۵.</ref> {{عربی| | * [[دعوت به مباهله]] از [[اثبات نبوت|راههای اثبات حقّانیت و نبوّت]] [[پیامبران]] بوده که در آیه ۶۱ سوره آل عمران به آن اشاره شده است:<ref> التحریروالتنویر، ج۳، ص۲۶۵.</ref> {{عربی| {{متن قرآن| فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ }}﴾}} <ref> بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش ، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهوای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه "به درگاه خداوند" زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم؛ سوره آل عمران، آیه:۶۱.</ref>. وقتی در برابر استدلالها و معجزات پیامبران یا هر مدّعی حقّی در مسائل مربوط به اعتقادات دینی به جای تسلیم شدن، لجاجت صورت میگیرد، واپسین راهحلّ برای اثبات دعوی، مباهله یعنی نفرین کردن یک دیگر است تا هرکس که بر حقّ نیست، عذابی مهلک از طرف خداوند بر او نازل شود. مباهله مخصوص [[رسول خدا]] نیست؛ بلکه هر فرد با ایمانی که تقوا و خداپرستی کامل داشته باشد، هنگامی که استدلالهای او در برابر دشمن بر اثر لجاجت به جایی نرسید میتواند برای اثبات مدّعای خود به مباهله دعوت کند<ref> نمونه، ج۲ ص۴۴۷.</ref>. از کلمه {{عربی| {{متن قرآن| حَاجَّكَ }}﴾}} که در ابتدای آیه مذکور آمده، روشن میشود که مباهله در مقام احتجاج بوده و هنگامی که بنینجران در مقابل ادلّه پیامبر تسلیم نشدند به پیامبر دستور داده شد تا حجّت دیگری که همان مباهله است، برای اثبات مدّعا اقامه کند<ref> مجمعالبیان، ج۲ ص۷۶۳؛ التحریروالتنویر، ج۳، ص۲۶۴؛ تفسیرمراغی، مج۱، ج۳، ص۱۷۴</ref><ref>[[فتاح آقازاده|آقازاده، فتاح]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۲، ص: ۲۰۴ - ۲۱۵.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |