۳۳٬۷۴۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '﴿' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - '﴾' به ' ') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
* بیشترین توجه متكلمان درباره شئون اخروی [[امام]]، معطوف به روز قیامت است. دیدگاه ایشان را میتوان در چند محور بررسی کرد: | * بیشترین توجه متكلمان درباره شئون اخروی [[امام]]، معطوف به روز قیامت است. دیدگاه ایشان را میتوان در چند محور بررسی کرد: | ||
=== نخست: [[جلوداری]]=== | === نخست: [[جلوداری]]=== | ||
* پیشتر یکی از شئون [[امام]] در [[قیامت]] را شأن جلوداری ایشان دانستیم. بر اساس جستوجوی نگارنده، تنها شیخ طوسی به این شأن اشاره کرده است. وی ذیل آیۀ {{عربی| {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ}} | * پیشتر یکی از شئون [[امام]] در [[قیامت]] را شأن جلوداری ایشان دانستیم. بر اساس جستوجوی نگارنده، تنها شیخ طوسی به این شأن اشاره کرده است. وی ذیل آیۀ {{عربی| {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ}} }}<ref>اسراء (۱۷)، ۷۱.</ref> درباره مقصود از امام به بیان دیدگاههایی میپردازد.<ref>برخی دیدگاهها درباره چیستی امام در آیه مورد بحث، عبارتاند از: پیامبر، کتاب اعمال، آنچه به وسیله آن خدا را عبادت میکردند (ر.ک: محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج ۶، ص ۵۰۴).</ref> یکی از آن دیدگاهها این است که مقصود از امام در آیه یادشده کسی است که مردم به او اقتدا میکردند. [[شیخ طوسی]] این دیدگاه را سخن امامین صادقین{{عم}} نیز میداند<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج ۶، ص ۵۰۴.</ref> وی به صراحت از پرداختن به اینکه [[امامان]]{{عم}} نیز میتوانند مصداق این آیه باشند، خودداری کرده است، اما از آنجا که ایشان این نظر را قول امامین صادقین{{عم}} میداند، ممکن است بتوان گفت تفسیر خود او نیز همین است. | ||
===دوم: [[پرچمداری]]=== | ===دوم: [[پرچمداری]]=== | ||
* برخی متکلمان به شأن پرچمداری [[امام]] اشاره کردهاند. [[شیخ مفید]] که بیشتر دیدگاههایش درباره شئون اخروی [[امام]]، در باب فضایل [[امام علی]]{{ع}} در قیامت است، بر اساس روایات، [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} را پرچمدار بهشت میداند<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، تفضیل [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}}، ص۲۹-۳۱.</ref> او روایتی نقل میکند که در آن، از پرچمدار بودن [[امام علی]]{{ع}} برای پیامبر سخن به میان آمده است.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، الامالی، ص ۱۶۸.</ref> کراجکی نیز روایت دیگری را نقل کرده که [[امام علی]]{{ع}} خود را پرچمدار [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} معرفی میکند.<ref>ابوالفتح کراجکی، الاستنصار، ص ۲۱-۲۲.</ref> همچنین [[شیخ طوسی]] روایاتی نقل میکند که در آنها، از شئونی برای [[امام علی]]{{ع}} مانند پرچمداری برای [[پیامبر]] یاد شده است<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، الامالی، ص ۱۹۰.</ref> [[علامه حلی]] تنها در جایی روایتی نقل میکند که در آن روایت، [[امام علی]]{{ع}} به عنوان پرچمدار [[پیامبر]] در قیامت معرفی شده است<ref>حسن بن یوسف حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص۲۶۱-۲۶۲.</ref> در روایات دیگر نیز او را صاحب لواء الحمد میداند<ref>حسن بن یوسف حلی، کشف الیقین، ص ۲۷۱.</ref> دیگر متکلمان دراینباره سخنی بیان نکردهاند. | * برخی متکلمان به شأن پرچمداری [[امام]] اشاره کردهاند. [[شیخ مفید]] که بیشتر دیدگاههایش درباره شئون اخروی [[امام]]، در باب فضایل [[امام علی]]{{ع}} در قیامت است، بر اساس روایات، [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} را پرچمدار بهشت میداند<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، تفضیل [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}}، ص۲۹-۳۱.</ref> او روایتی نقل میکند که در آن، از پرچمدار بودن [[امام علی]]{{ع}} برای پیامبر سخن به میان آمده است.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، الامالی، ص ۱۶۸.</ref> کراجکی نیز روایت دیگری را نقل کرده که [[امام علی]]{{ع}} خود را پرچمدار [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} معرفی میکند.<ref>ابوالفتح کراجکی، الاستنصار، ص ۲۱-۲۲.</ref> همچنین [[شیخ طوسی]] روایاتی نقل میکند که در آنها، از شئونی برای [[امام علی]]{{ع}} مانند پرچمداری برای [[پیامبر]] یاد شده است<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، الامالی، ص ۱۹۰.</ref> [[علامه حلی]] تنها در جایی روایتی نقل میکند که در آن روایت، [[امام علی]]{{ع}} به عنوان پرچمدار [[پیامبر]] در قیامت معرفی شده است<ref>حسن بن یوسف حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص۲۶۱-۲۶۲.</ref> در روایات دیگر نیز او را صاحب لواء الحمد میداند<ref>حسن بن یوسف حلی، کشف الیقین، ص ۲۷۱.</ref> دیگر متکلمان دراینباره سخنی بیان نکردهاند. | ||
===سوم: [[حسابرسی بندگان|بازگشتگاه و حسابرس مردم]]=== | ===سوم: [[حسابرسی بندگان|بازگشتگاه و حسابرس مردم]]=== | ||
* از دیگر شئون تکوینی [[امام]] در سرای آخرت، نقش ایشان در حسابرسی بندگان است. از میان متکلمان تنها شیخ مفید به این مسئله توجه کرده است. او مسئولیت حسابرسی مؤمنان گنهکار را بر عهده [[پیامبر خاتم|رسول الله]] و [[ائمه|ائمه اطهار]]{{عم}} میداند. [[شیخ مفید]] بر این باور است که خداوند این مقام را به ایشان داده تا برتری آنها بر سایر بندگان را نشان دهد. شیخ، دلیل مدعای خود را اخبار مستفیض صادقین{{عم}} بیان میکند و پس از ذکر آیه {{عربی| {{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}} | * از دیگر شئون تکوینی [[امام]] در سرای آخرت، نقش ایشان در حسابرسی بندگان است. از میان متکلمان تنها شیخ مفید به این مسئله توجه کرده است. او مسئولیت حسابرسی مؤمنان گنهکار را بر عهده [[پیامبر خاتم|رسول الله]] و [[ائمه|ائمه اطهار]]{{عم}} میداند. [[شیخ مفید]] بر این باور است که خداوند این مقام را به ایشان داده تا برتری آنها بر سایر بندگان را نشان دهد. شیخ، دلیل مدعای خود را اخبار مستفیض صادقین{{عم}} بیان میکند و پس از ذکر آیه {{عربی| {{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}} }}<ref>سوره توبه، آیه: ۱۰۵.</ref> مقصود از «مؤمنون» را [[ائمه]]{{عم}} میداند.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، اوائل المقالات، ص ۷۸-۷۹.</ref> | ||
===چهارم: [[شهادت بر اعمال]]=== | ===چهارم: [[شهادت بر اعمال]]=== | ||
*بیشتر متکلمان به این شأن اشاره کردهاند. [[شیخ مفید]] به عنوان نخستین متکلم این دوران، گاهی روایتی نقل میکند که در آن، [[امام علی]]{{ع}}، خود و دیگر [[امامان]]{{عم}} را شاهدان خدا معرفی کرده است.<ref>همو، الارشاد، ج ۱، ص ۲۲۹.</ref> افزون بر آن، در ابتدای کتاب فقهی خود، [[امامان]]{{عم}} را شاهدان اعمال شیعیان در روز قیامت و پیامبران را نیز شاهدان اعمال امت خود میداند.<ref>همو، المقنعة، ص۳۲.</ref> [[سید مرتضی]] نیز به این شأن پرداخته است. مرحوم سید آنگاه که قاضی عبدالجبار معتزلی میخواهد از آیه {{عربی| {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ}} | *بیشتر متکلمان به این شأن اشاره کردهاند. [[شیخ مفید]] به عنوان نخستین متکلم این دوران، گاهی روایتی نقل میکند که در آن، [[امام علی]]{{ع}}، خود و دیگر [[امامان]]{{عم}} را شاهدان خدا معرفی کرده است.<ref>همو، الارشاد، ج ۱، ص ۲۲۹.</ref> افزون بر آن، در ابتدای کتاب فقهی خود، [[امامان]]{{عم}} را شاهدان اعمال شیعیان در روز قیامت و پیامبران را نیز شاهدان اعمال امت خود میداند.<ref>همو، المقنعة، ص۳۲.</ref> [[سید مرتضی]] نیز به این شأن پرداخته است. مرحوم سید آنگاه که قاضی عبدالجبار معتزلی میخواهد از آیه {{عربی| {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ}} }}<ref>بقره (۲)، ۱۴۳.</ref> استفاده کند تا حجیت اجماع و درستی روایت {{عربی|"لَا تَجْتَمِعُ أُمَّتِی عَلَی خَطَإٍ"}} را ثابت نماید، استدلال به آیه را مردود میداند، به این دلیل که «شهدا» جمع شهید است و اگر مقصود از «امت وسط» مسلمانان باشند، پس باید فردفرد مسلمانان شاهد باشند. این امر موجب میشود که گفته شود هریک از افراد امت خود حجتی برای درستی رفتار و گفتار خود است و هیچکس به این سخن ملتزم نمیشود؛ ازاینرو درست آن است که بگوییم مقصود از «امت وسط» گروهی خاص است که هریک از آنها شاهد بر دیگر افرادند و آنها همان [[امامان]]یاند که عصمت و طهارت آنها ثابت شده است.<ref>سید مرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامة، تحقیق عبدالزهرا حسینی، ج ۱، ص ۲۳۲.</ref> [[سید مرتضی]] دراینباره این پرسش را مطرح میکند که با توجه به آنکه [[امامان]]{{عم}} همگی چیز واحدی را مشاهده نکردهاند، چگونه میتوانند بر آن چیز شهادت دهند؟ وی در پاسخ میگوید برای [[شهادت]] لازم نیست مشهود علیه دیده شود، بلکه علم به آن کافی است، چنانکه شهادت ما نیز به یگانگی خداوند و نبوت پیامبرانش از همین قبیل است. سید درباره گستره شهادت ایشان نیز بیان میکند که این [[شهادت]] بر اعمال کسانی است که اهل ثواب نیستند یا آنکه اساساً خارج از امت اسلاماند.<ref>همان، ص ۲۳۱.</ref> ابوالصلاح حلبی نسبت به شئون [[امام]] در [[قیامت]] تنها به شأن [[شهادت]] بر اعمال بندگان اشاره کرده است. وی به بهانه اثبات عصمت [[امامان]]{{عم}} با استناد به آیاتی همچون {{عربی| {{متن قرآن|فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ}} }}<ref>نساء (۴)، ۴۱.</ref> و {{عربی| {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ}} }}<ref>نحل (۱۶)، ۸۹.</ref> اثبات میکند که شاهدان در [[قیامت]] باید معصوم باشند و این صفت تنها برای [[امامان]]{{عم}} ثابت است.<ref>ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ص ۱۸۰-۱۸۱.</ref> [[شیخ طوسی]] بر اساس آیه {{عربی| {{متن قرآن|وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی كُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا عَلَیْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِیدًا عَلَی هَؤُلاء}} }}<ref>نحل (۱۶)، ۸۹.</ref> بیان میکند که در هر دورهای لازم است حجتی روی زمین باشد که مورد تأیید خداوند متعال است.<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۶، ص ۴۱۷.</ref> شیخ در جایی دیگر این نظریه را با تفصیل بیشتری مطرح کرده است. او به مناسبت نقد ادله اهل سنت بر حجیت اجماع، آیه {{عربی| {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ}} }}<ref>بقره (۲)، ۱۴۳.</ref> را نقل میکند. پس از رد استناد ایشان به این آیه، اثبات میکند که مقصود از امت وسط میتواند [[ائمه]] اطهار{{عم}} باشد. شیخ طوسی همچون سید مرتضی معتقد است برای شهادت لازم نیست مشهود علیه دیده شود، بلکه علم به آن کافی است، چنانکه [[شهادت]] ما نیز به یگانگی خداوند و نبوت پیامبرانش از همین قبیل است. وی درباره گستره شهادت ایشان معتقد است این [[شهادت]] بر کسانی است که اهل ثواب نیستند یا آنکه اساساً خارج از امت اسلاماند.<ref>محمد بن حسن طوسی، تلخیص الشافی، تحقیق حسین بحرالعلوم، ج ۱، ص۱۶۶-۱۷۰؛ همو، تمهید الأصول فی علم الكلام، تصحیح عبدالمحسن مشکوة الدینی، ص ۳۵۷؛ همو، التبیان، ج ۲، ص ۷-۸.</ref> ابن میثم بحرانی شأن [[شهادت]] را برای پیامبر و [[امامان]]{{عم}} ثابت دانسته است. به باور او، مقصود از [[شهادت]]، همان آگاهی از افعال امت است. چنین شأنی برای ایشان سبب میشود مردم نسبت به کارهای خود مراقبت بیشتری داشته باشند.<ref>میثم بن علی بن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۰۳-۲۰۴.</ref> [[علامه حلی]] در پی اثبات [[عصمت]] [[امام]]{{ع}}، آیه {{عربی| {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ}} }}<ref>بقره (۲)، ۱۴۳.</ref> را طرح میکند و با مسلّم انگاشتن اینکه مقصود از شاهدان، همان [[امامان]]اند، میگوید که خداوند امام را تزکیه و پاک کرده است؛ زیرا در غیر این صورت [[شهادت]] ایشان در [[قیامت]] پذیرفته نمیشود. کسی که خداوند او را تزکیه و پاک کرده، معصوم است.<ref>حسن بن یوسف حلی، الالفین، ج ۱، ص ۱۳۲-۱۳۳.</ref> | ||
===پنجم: [[جایگاه امام در اعراف]]=== | ===پنجم: [[جایگاه امام در اعراف]]=== | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
===هفتم: [[جایگاه امام در موقف صراط]]=== | ===هفتم: [[جایگاه امام در موقف صراط]]=== | ||
* [[شیخ مفید]] از معدود متکلمانی است که دراینباره نظر داده است. به باور او صراط به معنای راه است. از آنجا که دین نیز به سوی صواب هدایت میکند، راه نامیده میشود. [[ولایت]] [[امامان]]{{عم}} نیز به همین خاطر، صراط نامیده میشود؛ زیرا معرفت و تمسک به ایشان راهی به سوی خداوند است. [[شیخ مفید]]، درباره [[صراط]] در [[قیامت]] میگوید که بر اساس روایتی، راهی که از آن به بهشت وارد میشوند، مانند پلی است که مردم بر آن عبور میکنند و [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} سمت راست آن و [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} سمت چپ آن قرار گرفتهاند و خداوند به آن دو میفرماید: {{عربی| {{متن قرآن|أَلْقِیَا فِی جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِیدٍ}} | * [[شیخ مفید]] از معدود متکلمانی است که دراینباره نظر داده است. به باور او صراط به معنای راه است. از آنجا که دین نیز به سوی صواب هدایت میکند، راه نامیده میشود. [[ولایت]] [[امامان]]{{عم}} نیز به همین خاطر، صراط نامیده میشود؛ زیرا معرفت و تمسک به ایشان راهی به سوی خداوند است. [[شیخ مفید]]، درباره [[صراط]] در [[قیامت]] میگوید که بر اساس روایتی، راهی که از آن به بهشت وارد میشوند، مانند پلی است که مردم بر آن عبور میکنند و [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} سمت راست آن و [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} سمت چپ آن قرار گرفتهاند و خداوند به آن دو میفرماید: {{عربی| {{متن قرآن|أَلْقِیَا فِی جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِیدٍ}} }}<ref>ق (۵۰)، ۲۴.</ref>.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، تصحیح الاعتقاد، ص۱۰۸.</ref> همچنین او روایت دیگری نیز آورده به این مضمون که عبور از صراط مخصوص کسانی است که [[امام علی]]{{ع}} نامه برائت از آتش به آنها داده باشد.<ref>همان.</ref> چنانکه پیداست، وی تحلیل خاصی دراینباره ارائه نکرده است. | ||
===هشتم: [[قسمتکننده بهشت و جهنم]]=== | ===هشتم: [[قسمتکننده بهشت و جهنم]]=== |