۳۳٬۷۴۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '﴾' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
*«اولیا» جمع «ولیّ» و در اصل به معنای «قرب و نزدیکی» است <ref>معجم مقاییس اللغه: ۱۰۶۴؛ مصباح المنير: ۱-۲/۶۷۲.</ref> و این به معنای نبودن واسطه میان دو چیز و برقرار بودن رابطه بین آنان است، بر این اساس به هر چیزی که نسبت به دیگری قرابت داشته باشد، اطلاق میشود؛ خواه مکانی، خواه با زبان، خواه با نسب و مقام، «ولیّ» گفته میشود. | *«اولیا» جمع «ولیّ» و در اصل به معنای «قرب و نزدیکی» است <ref>معجم مقاییس اللغه: ۱۰۶۴؛ مصباح المنير: ۱-۲/۶۷۲.</ref> و این به معنای نبودن واسطه میان دو چیز و برقرار بودن رابطه بین آنان است، بر این اساس به هر چیزی که نسبت به دیگری قرابت داشته باشد، اطلاق میشود؛ خواه مکانی، خواه با زبان، خواه با نسب و مقام، «ولیّ» گفته میشود. | ||
*استعمال این کلمه به معنای «سرپرست» و «دوست» و مانند اینها از همین جاست. «ولایت» به معنای «سرپرستی» این معنا را در خود دارد، «ولیّ» به معنای «سرپرست» در حقیقت عهدهدار تدبیر «مولّی علیه» است و با او قریب و نزدیک بوده و رابطه «ولایت» با زیر مجموعه را دارد: | *استعمال این کلمه به معنای «سرپرست» و «دوست» و مانند اینها از همین جاست. «ولایت» به معنای «سرپرستی» این معنا را در خود دارد، «ولیّ» به معنای «سرپرست» در حقیقت عهدهدار تدبیر «مولّی علیه» است و با او قریب و نزدیک بوده و رابطه «ولایت» با زیر مجموعه را دارد: | ||
* | *{{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ...}} }}.<ref>«خداوند، ولیّ مؤمنان است آنان را از تاریکیها به سوی نور هدایت میکند». بقره: ۲۵۷.</ref> | ||
* | *{{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} }}.<ref>«سرپرست و رهبر شما فقط خداست و پیامبر او و آنان که ایمان آوردهاند و نماز را برپا داشته و در حال رکوع، زکات میپردازند». مائده: ۵۵.</ref> | ||
*این آیه، معروف به «آیه ولایت» و شأن نزول آن امیرمؤمنان على {{ع}} است که در حال ركوع، انگشتر به سائل بخشید، خداوند، ولایت او را در کنار ولایت خدا و رسول قرار داده است. در این زمینه روایات فراوانی از بزرگان از صحابه مثل: [[عمار یاسر]]، [[ابن عباس]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[ابوذر غفاری]] و ... نقل شده است.<ref>احقاق الحق: ۲/ ۴۱۰ – ۳۹۹.</ref> | *این آیه، معروف به «آیه ولایت» و شأن نزول آن امیرمؤمنان على {{ع}} است که در حال ركوع، انگشتر به سائل بخشید، خداوند، ولایت او را در کنار ولایت خدا و رسول قرار داده است. در این زمینه روایات فراوانی از بزرگان از صحابه مثل: [[عمار یاسر]]، [[ابن عباس]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[ابوذر غفاری]] و ... نقل شده است.<ref>احقاق الحق: ۲/ ۴۱۰ – ۳۹۹.</ref> | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
*کتابهای معروفی که این حدیث در آن نقل شده، از سی کتاب تجاوز میکند که همه آنها از منابع اهل سنت است.<ref>ر.ک: احقاق الحق: ۲/ ۴۰۸ - ۳۹۹؛ المراجعات / مراجعه ۴۰: ۲۶۰ - ۲۵۶؛ الغدير: ۲ / *۵۳-۵۲.</ref> | *کتابهای معروفی که این حدیث در آن نقل شده، از سی کتاب تجاوز میکند که همه آنها از منابع اهل سنت است.<ref>ر.ک: احقاق الحق: ۲/ ۴۰۸ - ۳۹۹؛ المراجعات / مراجعه ۴۰: ۲۶۰ - ۲۵۶؛ الغدير: ۲ / *۵۳-۵۲.</ref> | ||
واژه «اولیا» در مورد «رابطه دوستی» و «محبّت» هم به کار رفته است: | واژه «اولیا» در مورد «رابطه دوستی» و «محبّت» هم به کار رفته است: | ||
{{متن قرآن|أَلا إِنَّ أَوْلِيَاء اللَّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ}} }}.<ref>«آگاه باشید! دوستان خداوند، نه ترسی دارند و نه اندوهگین میشوند». یونس: ۶۲.</ref> | |||
*اولیای خدا کسانی هستند که میان آنان و خدا حایل و فاصلهای نیست حجابها از قلبشان کنار رفته و در پرتو نور معرفت و ایمان و عمل پاک، خدا را با چشم دل چنان میبینند که هیچگونه شک و تردیدی به دلهایشان راه نمییابد و به خاطر همین آشنایی با خدا که وجود بیانتها و قدرت بیپایان و کمال مطلق است، ماسوای خدا در نظرشان کوچک، کم ارزش، ناپایدار و بیمقدار است. | *اولیای خدا کسانی هستند که میان آنان و خدا حایل و فاصلهای نیست حجابها از قلبشان کنار رفته و در پرتو نور معرفت و ایمان و عمل پاک، خدا را با چشم دل چنان میبینند که هیچگونه شک و تردیدی به دلهایشان راه نمییابد و به خاطر همین آشنایی با خدا که وجود بیانتها و قدرت بیپایان و کمال مطلق است، ماسوای خدا در نظرشان کوچک، کم ارزش، ناپایدار و بیمقدار است. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==معنای واژه نِعَم== | ==معنای واژه نِعَم== | ||
*«نعم» جمع «نعمت» است که به معنای «رفاه، خوشی و آسایش زندگی» است؛ چه در عرصه مادّی و چه در عرصه معنوی. | *«نعم» جمع «نعمت» است که به معنای «رفاه، خوشی و آسایش زندگی» است؛ چه در عرصه مادّی و چه در عرصه معنوی. | ||
*«ناعم» از همین ریشه است: | *«ناعم» از همین ریشه است: {{متن قرآن|وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاعِمَةٌ}} }}.<ref>«چهرههایی در آن روز شاداب و باطراوت است (چون غرق نعمت هستند)». غاشیه: ۸.</ref> | ||
*«نعیم» نیز از همین ریشه است. | *«نعیم» نیز از همین ریشه است. | ||
*راغب در مفردات گوید: «النعيم النعمة الكثيرة».<ref>«نعیم، نعمت بسیار است». المفردات: ۴۹۹.</ref> | *راغب در مفردات گوید: «النعيم النعمة الكثيرة».<ref>«نعیم، نعمت بسیار است». المفردات: ۴۹۹.</ref> | ||
{{متن قرآن|إِنَّ الأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ}} }}.<ref>«مسلّماً ابرار در نعمت فراوانی هستند». انفطار: ۱۳.</ref> | |||
*در قرآن جمع «نعمت»، «نِعَم» و «اَنعُم» آمده است. | *در قرآن جمع «نعمت»، «نِعَم» و «اَنعُم» آمده است. | ||
* | *{{متن قرآن|...وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً...}} }}.<ref>«نعمتهای ظاهری و باطنی خویش را فراوان بر شما فرو ریخت». لقمان: ۲۰.</ref> | ||
* | *{{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ}} }}.<ref>«خداوند برای آنان که کفران نعمت میکنند مثلی زده است؛ منطقه آبادی را که امن و آرام و مطمئن بوده و همواره روزیاش به طور فراوان از هر مکانی فرا میرسید، اما نعمت خدا را کفران کردند و خداوند به خاطر اعمالی که انجام دادند لباس گرسنگی و ترس را بر اندامشان پوشاند». نحل: ۱۱۲.</ref> | ||
*نعمتهای خداوند در قرآن و وظایف انسان در برابر آنها در قرآن کریم، هم از نعمتهای فراوان خداوند سخن گفته شده و هم از وظایف انسان در برابر نعمتها. آن قدر خداوند انسانها را غرق نعمت خویش ساخته است که نمیتوان آنها را به شماره در آورد: | *نعمتهای خداوند در قرآن و وظایف انسان در برابر آنها در قرآن کریم، هم از نعمتهای فراوان خداوند سخن گفته شده و هم از وظایف انسان در برابر نعمتها. آن قدر خداوند انسانها را غرق نعمت خویش ساخته است که نمیتوان آنها را به شماره در آورد: {{متن قرآن|إِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا...}} }}.<ref>«و اگر بخواهید نعمتهای او را بشمارید، توان شمارش آنها را ندارید». نحل: ۱۸؛ ابراهیم: ۳۴.</ref> | ||
*اصولاً سر تا پای وجود انسان غرق نعمتهای اوست؛ در هر نفس که فرو میرود و بر میآید، نه تنها دو نعمت بلکه هزاران نعمت موجود است؛ هر دقیقهای که از عمر ما میگذرد، حیات و سلامت ما مدیون فعالیت میلیونها موجود زنده در درون بدنمان و میلیونها موجود جاندار و بیجان در بیرون بدنمان است که بدون فعالیت آنها ادامه حیات حتی برای یک لحظه هم ممکن نیست، تنها در بدن انسان بهطور متوسط ده میلیون میلیارد سلول زنده است که هرکدام یک واحد فعال بدن ما را تشکیل میدهد، این عدد به قدری بزرگ است که اگر ما بخواهیم این سلولها را شماره کنیم، صدها سال طول میکشد و تازه اینها تنها بخشی از نعمتهای ذات مقدس ربوبی است. | *اصولاً سر تا پای وجود انسان غرق نعمتهای اوست؛ در هر نفس که فرو میرود و بر میآید، نه تنها دو نعمت بلکه هزاران نعمت موجود است؛ هر دقیقهای که از عمر ما میگذرد، حیات و سلامت ما مدیون فعالیت میلیونها موجود زنده در درون بدنمان و میلیونها موجود جاندار و بیجان در بیرون بدنمان است که بدون فعالیت آنها ادامه حیات حتی برای یک لحظه هم ممکن نیست، تنها در بدن انسان بهطور متوسط ده میلیون میلیارد سلول زنده است که هرکدام یک واحد فعال بدن ما را تشکیل میدهد، این عدد به قدری بزرگ است که اگر ما بخواهیم این سلولها را شماره کنیم، صدها سال طول میکشد و تازه اینها تنها بخشی از نعمتهای ذات مقدس ربوبی است. | ||
==نعمتهای مادّی و معنوی خداوند در قرآن== | ==نعمتهای مادّی و معنوی خداوند در قرآن== | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
'''۲- نعمتهای معنوی خداوند در قرآن''' | '''۲- نعمتهای معنوی خداوند در قرآن''' | ||
*نکته قابل توجه این است که قرآن کریم علاوه بر آن که مؤمنان را به «نعمتهای مادّی» تذکر داده، «نعمتهای معنوی» را هم به آنان گوشزد نموده است. این بینش برخلاف بینش سطحی نگرانۀ کسانی است که «نعمت» را تنها در «خوراک، پوشاک، مسکن و رفاه» میدانند. این بینش، جهان بینی انسان را در باب نعمتها رشد داده و نعمتهای معنوی را نعمتهای شکرگذاردنی میداند. هر مسلمانی روزی چند مرتبه در نماز میخواند: | *نکته قابل توجه این است که قرآن کریم علاوه بر آن که مؤمنان را به «نعمتهای مادّی» تذکر داده، «نعمتهای معنوی» را هم به آنان گوشزد نموده است. این بینش برخلاف بینش سطحی نگرانۀ کسانی است که «نعمت» را تنها در «خوراک، پوشاک، مسکن و رفاه» میدانند. این بینش، جهان بینی انسان را در باب نعمتها رشد داده و نعمتهای معنوی را نعمتهای شکرگذاردنی میداند. هر مسلمانی روزی چند مرتبه در نماز میخواند: | ||
{{متن قرآن|صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ}} }}<ref>«خدایا! ما را هدایت کن به راه کسانی که به آنان نعمت دادی». سوره حمد: ۷.</ref> | |||
*این نعمتدادهشدگان، در قرآن چنین معرفی شدهاند: | *این نعمتدادهشدگان، در قرآن چنین معرفی شدهاند: | ||
* | *{{متن قرآن|وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُوْلَئِكَ رَفِيقًا}} }}.<ref>«و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند (در روز رستاخیز) همنشین کسانی خواهد بود که خداوند، نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از پیامبران و صدیقان و شهدا و صالحان و آنان رفيقهای خوبی هستند». نساء: ۶۹.</ref> | ||
*برخی از نعمتهای معنوی خداوند عبارتند از: | *برخی از نعمتهای معنوی خداوند عبارتند از: | ||
*الف - نعمت نبوّت و بعث رُسُل | *الف - نعمت نبوّت و بعث رُسُل | ||
*«نبوّت و بعث رُسُل» یکی نعمت الهی است؛ نعمتی که با آن، برترین نعمتها به انسان داده شده و آن عبارت است از: *«نعمت هدایت»: | *«نبوّت و بعث رُسُل» یکی نعمت الهی است؛ نعمتی که با آن، برترین نعمتها به انسان داده شده و آن عبارت است از: *«نعمت هدایت»: | ||
* | *{{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ...}} }}.<ref>«خداوند به مؤمنان نعمت بزرگی بخشید هنگامی که در میان آنان پیامبری از خودشان برانگیخت...». آل عمران: ۱۶۴.</ref> | ||
*واژه «منّت» از «مَنّ» به معنای «سنگهایی است که با آن وزن میکنند» و به همین دلیل، هر نعمت سنگین و گرانبهایی را «منّت» میگویند که اگر جنبه عملی داشته باشد؛ یعنی کسی عملاً نعمت بزرگی بدهد، کاملاً زیبا و ارزنده است و اما اگر کسی کار کوچک خود را با سخن، بزرگ کند و به رخ افراد بکشد، کاری است بسیار زشت؛ بنابراین، منّتی که نکوهیده است به معنای «بزرگ شمردن نعمتها در گفتار است» اما منّتی که زیبنده است، همان «بخشیدن نعمتهای بزرگ» است. | *واژه «منّت» از «مَنّ» به معنای «سنگهایی است که با آن وزن میکنند» و به همین دلیل، هر نعمت سنگین و گرانبهایی را «منّت» میگویند که اگر جنبه عملی داشته باشد؛ یعنی کسی عملاً نعمت بزرگی بدهد، کاملاً زیبا و ارزنده است و اما اگر کسی کار کوچک خود را با سخن، بزرگ کند و به رخ افراد بکشد، کاری است بسیار زشت؛ بنابراین، منّتی که نکوهیده است به معنای «بزرگ شمردن نعمتها در گفتار است» اما منّتی که زیبنده است، همان «بخشیدن نعمتهای بزرگ» است. | ||
*«صدّیقین» کسانی هستند که هم صداقت گفتاری دارند و هم صداقت رفتاری. | *«صدّیقین» کسانی هستند که هم صداقت گفتاری دارند و هم صداقت رفتاری. | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
*ب - نعمت ولایت: | *ب - نعمت ولایت: | ||
*در بینش قرآن، «نعمت ولایت» از دیگر نعمتهای خداوند و شایسته شکر است؛ به دلیل این که وقتی در غدیر خم، امیرمؤمنان علی {{ع}} به امامت منصوب گردید آیه نازل شد که: | *در بینش قرآن، «نعمت ولایت» از دیگر نعمتهای خداوند و شایسته شکر است؛ به دلیل این که وقتی در غدیر خم، امیرمؤمنان علی {{ع}} به امامت منصوب گردید آیه نازل شد که: | ||
* | *{{متن قرآن|...الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي...}} }}.<ref>«امروز دین شما را کامل کرده نعمت خود را بر شما تمام نمودم...». مائده: ۳.</ref> | ||
*معنای این آیه آن است که: حتى «نعمت اسلام» نیز بی ولایت، ناقص است، در زمان پیامبر{{صل}} این نعمت کامل بود؛ چون پیامبر{{صل}} هم رسول بود و هم امام، برای بعد از پیامبر، اگر امام حق، مولا على {{ع}} نصب نمیشد، این نعمت ناقص میماند. بر این اساس، پیامبر{{صل}} بلافاصله بعد از نزول آیه فرمود: | *معنای این آیه آن است که: حتى «نعمت اسلام» نیز بی ولایت، ناقص است، در زمان پیامبر{{صل}} این نعمت کامل بود؛ چون پیامبر{{صل}} هم رسول بود و هم امام، برای بعد از پیامبر، اگر امام حق، مولا على {{ع}} نصب نمیشد، این نعمت ناقص میماند. بر این اساس، پیامبر{{صل}} بلافاصله بعد از نزول آیه فرمود: | ||
«الله اكبر على إكمال الدّين واتمام النعمة ورضى الربّ برسالتی وبالولاية لعلیّ من بعدي، ثمّ قال: من کنت مولاه فعلیّ مولاه، اللّهم وال من والاه وعاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله».<ref> تفسیر نمونه: ۴/ ۲۶۶.</ref> | «الله اكبر على إكمال الدّين واتمام النعمة ورضى الربّ برسالتی وبالولاية لعلیّ من بعدي، ثمّ قال: من کنت مولاه فعلیّ مولاه، اللّهم وال من والاه وعاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله».<ref> تفسیر نمونه: ۴/ ۲۶۶.</ref> | ||
«الله اکبر! بر تکمیل دین و اتمام نعمت پروردگار و خشنودی خداوند از رسالت من و ولایت علی {{ع}} بعد از من، سپس فرمود: هركس من مولای اویم، علی {{ع}} مولای اوست؛ خداوندا! آنکس که او را دوست بدارد، دوست بدار و آن کس که او را دشمن دارد، دشمن بدار، هرکس او را یاری کند، یاری کن و هرکس دست از یاریاش بردارد، دست از او بردار». | «الله اکبر! بر تکمیل دین و اتمام نعمت پروردگار و خشنودی خداوند از رسالت من و ولایت علی {{ع}} بعد از من، سپس فرمود: هركس من مولای اویم، علی {{ع}} مولای اوست؛ خداوندا! آنکس که او را دوست بدارد، دوست بدار و آن کس که او را دشمن دارد، دشمن بدار، هرکس او را یاری کند، یاری کن و هرکس دست از یاریاش بردارد، دست از او بردار». | ||
*ج - نعمت وحدت: | *ج - نعمت وحدت: | ||
*قرآن کریم «وحدت» را نیز از نعمتهای معنوی خداوند دانسته و چنین میفرماید: | *قرآن کریم «وحدت» را نیز از نعمتهای معنوی خداوند دانسته و چنین میفرماید: {{متن قرآن|...وَاذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}} }}.<ref>«... و نعمت خدا را بر خود به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، او میان دلهای شما الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او برادر شدید و شما بر لب حفرهای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد، این چنین خداوند آیات خود را برای شما آشکار میسازد، شاید پذیرای هدایت شوید». آل عمران: ۱۰۳.</ref> | ||
*«نعمت وحدت» را کسانی قدر میدانند که زیان «آتش تفرقه» را لمس کرده باشند و اهالی مدینه -که شاهد جنگهای طولانی صد ساله اوس و خزرج بودند- به خوبی این نعمت را لمس کردند که چگونه با نعمت وجود پیامبر اکرم {{صل}} با هم برادر شدند و کینههای دیرینه آنان رخت بر بست. (...) | *«نعمت وحدت» را کسانی قدر میدانند که زیان «آتش تفرقه» را لمس کرده باشند و اهالی مدینه -که شاهد جنگهای طولانی صد ساله اوس و خزرج بودند- به خوبی این نعمت را لمس کردند که چگونه با نعمت وجود پیامبر اکرم {{صل}} با هم برادر شدند و کینههای دیرینه آنان رخت بر بست. (...) | ||
*د- نعمت کتاب و قانون: | *د- نعمت کتاب و قانون: | ||
*«نعمت کتاب و قانون» دیگر نعمت معنوی خداوند است که قرآن از آن چنین یاد میکند: | *«نعمت کتاب و قانون» دیگر نعمت معنوی خداوند است که قرآن از آن چنین یاد میکند: | ||
{{متن قرآن|...وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنزَلَ عَلَيْكُمْ مِّنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ...}} }}.<ref>«به یاد نعمتهای خدا باشید و به یاد آن کتاب و حکمتی باشید که بر شما نازل فرمود». بقره: ۲۳۱.</ref> | |||
*هـ- نعمت نجات از شرّ طاغوتیان: «نجات از شرّ طاغوتیان» نیز از دیگر نعمتهای معنوی خداوند است که مورد تذکّر قرآن میباشد: | *هـ- نعمت نجات از شرّ طاغوتیان: «نجات از شرّ طاغوتیان» نیز از دیگر نعمتهای معنوی خداوند است که مورد تذکّر قرآن میباشد: {{متن قرآن|...اذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنجَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ...}} }}.<ref>«بنی اسرائیل! به یاد نعمت خداوند باشید که شما را از شرّ فرعونیان رهانید». ابراهیم: ۶.</ref> | ||
*و - نعمت دفع توطئههای دشمن: | *و - نعمت دفع توطئههای دشمن: | ||
*«دفع توطئههای دشمن» نیز از نعمتهای معنوی پروردگار متعال است که قرآن، مسلمانان را دعوت به یادآوری آن میکند: | *«دفع توطئههای دشمن» نیز از نعمتهای معنوی پروردگار متعال است که قرآن، مسلمانان را دعوت به یادآوری آن میکند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَن يَبْسُطُواْ إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ...}} }}.<ref>«برای کسانی که ایمان آوردهاید! نعمتی را که خداوند به شما بخشیده یاد آورید آن زمان که جمعی از دشمنان قصد داشتند دست به سوی شما دراز کنند (و شما را از میان بردارند) اما خدا دست آنان را از شما باز داشت». مائده: ۱۱.</ref> | ||
*ز - نعمت امدادهای غیبی: | *ز - نعمت امدادهای غیبی: | ||
*«نعمت امدادهای غیبی» از دیگر نعمتهای معنوی خداوند است؛ چنان که قرآن کریم میفرماید: | *«نعمت امدادهای غیبی» از دیگر نعمتهای معنوی خداوند است؛ چنان که قرآن کریم میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا...}} }}.<ref>«به یاد آورید نعمت خداوند بر شما آنگاه که لشکر بسیاری از کافران علیه شما جمع شدند، پس ما به کمک و یاری شما بادی تند و سپاهی بسیار از فرشتگان که به چشم نمیدیدید فرستادیم». احزاب: ۹.</ref> | ||
*اینها برخی از نعمتهای معنوی خداوند بود که در قرآن کریم از آنها یاد شده است. | *اینها برخی از نعمتهای معنوی خداوند بود که در قرآن کریم از آنها یاد شده است. | ||
==شکرگزاری، وظیفه ما در قبال نعمتهای خداوند== | ==شکرگزاری، وظیفه ما در قبال نعمتهای خداوند== | ||
*برترین وظیفه ما در قبال نعمتهای پروردگار متعال، سپاسگزاری از نعمتهای اوست، البته خداوند، نیازی به شکر ما ندارد، این ماییم که نیازمند به شکریم تا هم به وظیفه انسانی خود عمل کنیم: ««...وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ...»».<ref>«هرکس شکر کند، به نفع خود شکر میکند» نمل: ۴۰.</ref> و هم با شکر، نعمتها را فزونی بخشیم. | *برترین وظیفه ما در قبال نعمتهای پروردگار متعال، سپاسگزاری از نعمتهای اوست، البته خداوند، نیازی به شکر ما ندارد، این ماییم که نیازمند به شکریم تا هم به وظیفه انسانی خود عمل کنیم: ««...وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ...»».<ref>«هرکس شکر کند، به نفع خود شکر میکند» نمل: ۴۰.</ref> و هم با شکر، نعمتها را فزونی بخشیم. {{متن قرآن|...لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ...}} }}.<ref>«اگر شکر کنید البته من بر نعمتها میافزایم». ابراهيم: ۷.</ref> | ||
*ناسپاسی، نه تنها سبب از دست رفتن نعمت میشود بلکه موجب آن میشود که انسان، مستحق مجازات الهی گردد: | *ناسپاسی، نه تنها سبب از دست رفتن نعمت میشود بلکه موجب آن میشود که انسان، مستحق مجازات الهی گردد: {{متن قرآن|...وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ}} }}.<ref>«و اگر کفران کنید، مجازاتم شدید است». ابراهيم: ۷.</ref> | ||
*مراحل شکرگزاری: | *مراحل شکرگزاری: | ||
۱- شناخت منعم: | ۱- شناخت منعم: |