۳۳٬۷۴۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '﴾' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
'''۱. وقوع [[الهام]] و [[ارتباط غیبی]] در غیر پیامبران:''' اولین نکته قابل تأمّل اینکه طرفداران [[شبهه]] فوق به مؤلفهٔ اساسی [[نبوت]] و پیغمبری توجّه نکردهاند، در صفحات پیشین ذکر شد که [[نبوت]] ارتباط مدّعی [[نبوت]] با [[عالم غیب]] و به صورت مشخص [[فرشته]] [[وحی]] و ادعای [[دریافت وحی]] و [[شریعت]] و یا حداقل ادعای [[مواجهه با فرشته]] [[وحی]] در [[ابلاغ پیام الهی]] مبنی بر [[تبلیغ]] و حمایت از [[شریعت]] پیشین است که برای [[پیامبران تبلیغی]] اتفاق میافتد. | '''۱. وقوع [[الهام]] و [[ارتباط غیبی]] در غیر پیامبران:''' اولین نکته قابل تأمّل اینکه طرفداران [[شبهه]] فوق به مؤلفهٔ اساسی [[نبوت]] و پیغمبری توجّه نکردهاند، در صفحات پیشین ذکر شد که [[نبوت]] ارتباط مدّعی [[نبوت]] با [[عالم غیب]] و به صورت مشخص [[فرشته]] [[وحی]] و ادعای [[دریافت وحی]] و [[شریعت]] و یا حداقل ادعای [[مواجهه با فرشته]] [[وحی]] در [[ابلاغ پیام الهی]] مبنی بر [[تبلیغ]] و حمایت از [[شریعت]] پیشین است که برای [[پیامبران تبلیغی]] اتفاق میافتد. | ||
اما صرف [[ارتباط با عالم غیب]] و [[فرشتگان الهی]] از جمله [[جبرئیل]] نه به منظور [[دریافت وحی]] و [[شریعت]] جدید، بلکه از باب دریافت [[علم الهامی]] یا صرف مکالمه و نزول فضل و [[نعمت الهی]] مصداق [[نبوت]] نبوده و اصل [[خاتمیت]] نیز آن را نفی نمیکند. دلیل این مدعا [[آیات]] [[قرآن کریم]] است که [[ارتباط غیبی]] را بر غیر [[پیامبران]] تعمیم و از وقوع آن نیز خبر داده است که در ذیل اشاره میشود: | اما صرف [[ارتباط با عالم غیب]] و [[فرشتگان الهی]] از جمله [[جبرئیل]] نه به منظور [[دریافت وحی]] و [[شریعت]] جدید، بلکه از باب دریافت [[علم الهامی]] یا صرف مکالمه و نزول فضل و [[نعمت الهی]] مصداق [[نبوت]] نبوده و اصل [[خاتمیت]] نیز آن را نفی نمیکند. دلیل این مدعا [[آیات]] [[قرآن کریم]] است که [[ارتباط غیبی]] را بر غیر [[پیامبران]] تعمیم و از وقوع آن نیز خبر داده است که در ذیل اشاره میشود: | ||
#'''[[الهام]] بر [[مادر موسی]]:''' [[قرآن کریم]] از مادر [[حضرت موسی]] خبر میدهد که هنگام تولید فرزندش [[موسی]] - که ترس قتل آن توسط دستگاه طاغوت را داشت - [[خداوند]] به او [[وحی]] نمود،<ref>دقت شود، آیه کلمه [[وحی]] را بهکار برده است و [[مفسران]] آن را بر [[الهام]] [[تفسیر]] نمودند.</ref> که [[موسی]] را شیر داده و به دریا بیندازد | #'''[[الهام]] بر [[مادر موسی]]:''' [[قرآن کریم]] از مادر [[حضرت موسی]] خبر میدهد که هنگام تولید فرزندش [[موسی]] - که ترس قتل آن توسط دستگاه طاغوت را داشت - [[خداوند]] به او [[وحی]] نمود،<ref>دقت شود، آیه کلمه [[وحی]] را بهکار برده است و [[مفسران]] آن را بر [[الهام]] [[تفسیر]] نمودند.</ref> که [[موسی]] را شیر داده و به دریا بیندازد{{متن قرآن|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ}} }}<ref> و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز میگردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد؛ سوره قصص، آیه:۷.</ref>؛ {{متن قرآن| إِذْ أَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّكَ مَا يُوحَى}} }}<ref> آن هنگام که به مادرت آنچه (بایست) وحی میشد وحی کردیم؛ سوره طه، آیه:۳۸.</ref>. روشن است که یک نوع [[وحی]] و [[ارتباط غیبی]] با [[مادر موسی]] انجام گرفته و وی نیز بر حسب آن فرزند خود را به دریا انداخته است، پس [[وحی]] و [[الهام]] به [[پیامبران]] اختصاص ندارد. | ||
#'''لقمان:''' شخص دیگری که از عنایت خاص الهی متنعم بوده، [[حضرت لقمان]] است که [[قرآن کریم]] از اعطای [[حکمت]] توسّط [[خداوند]] بر وی خبر میدهد | #'''لقمان:''' شخص دیگری که از عنایت خاص الهی متنعم بوده، [[حضرت لقمان]] است که [[قرآن کریم]] از اعطای [[حکمت]] توسّط [[خداوند]] بر وی خبر میدهد{{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ}} }}<ref> و به راستی ما به لقمان فرزانگی دادهایم؛ سوره لقمان، آیه:۱۲.</ref> | ||
#'''خضر:''' [[حضرت خضر]] بنابر قول [[پیامبر]] نبودن - که محل خلاف است<ref>ر.ک: المیزان، ج ۱۶، ص ۲۲۶. </ref> - [[خداوند]] او را با [[اوصاف]] بلندی نظیر عبد خدا، اتیان [[رحمت]] من عندنا، و [[علم لدنی]] توصیف میکند: | #'''خضر:''' [[حضرت خضر]] بنابر قول [[پیامبر]] نبودن - که محل خلاف است<ref>ر.ک: المیزان، ج ۱۶، ص ۲۲۶. </ref> - [[خداوند]] او را با [[اوصاف]] بلندی نظیر عبد خدا، اتیان [[رحمت]] من عندنا، و [[علم لدنی]] توصیف میکند: {{متن قرآن|فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا}} }}<ref> و بندهای از بندگان ما (خضر) را یافتند که به او از نزد خود بخشایشی داده و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم؛ سوره کهف، آیه:۶۵.</ref>. آیه شریفه کیفیّت عنایات ویژه فوق را از جمله چگونگی [[علم لدنی]] را [[تبیین]] نکرده، امّا از اینکه [[خداوند]] [[تعلیم]] [[علم]] بر [[خضر]] را بر خودش نسبت میدهد، برمیآید که یک نوع [[ارتباط غیبی]] بین [[خضر]] و [[عالم غیب]] برقرار بود که رهآورد آن "[[علم لدنی]]" [[حضرت خضر]] شد. | ||
#'''فرود آمدن [[فرشتگان]] بر مریم:''' مورد دیگر که [[فرشتگان]] آسمانی فرود آمده و به مکالمه و [[بشارت]] پرداختند [[حضرت مریم]] [[مادر عیسی]] بود که از حاملگی وی با [[معجزه]] [[خداوند]] بدون وجود پدر خبر میدهد: | #'''فرود آمدن [[فرشتگان]] بر مریم:''' مورد دیگر که [[فرشتگان]] آسمانی فرود آمده و به مکالمه و [[بشارت]] پرداختند [[حضرت مریم]] [[مادر عیسی]] بود که از حاملگی وی با [[معجزه]] [[خداوند]] بدون وجود پدر خبر میدهد: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ...ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ ... إِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ ... قَالَتْ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ قَالَ كَذَلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاء... }} }}<ref> سوره آل عمران، آیه: ۴۲ ، ۴۴ ، ۴۵، ۴۷.</ref>. در این [[آیات]] شریفه نه تنها از نزول [[ملائکه]] بر [[حضرت مریم]] بلکه از مکالمه [[فرشتگان]] با مریم و همچنین پاسخ مریم به [[فرشتگان]] و خطاب وی به [[خداوند]] "قالت یا ربّ" خبر میدهد و از آن برمیآید که [[نزول فرشته]] و مکالمه با [[انسان]] غیر [[پیامبر]] واقع شده است و در آن هیچ تعجبّی نیست. '''نکته دوم''' اینکه [[فرشتگان]] مکالمه خود با مریم را [[وحی]] و بعض اخبار گزارش شده به مریم را [[اخبار غیبی]] توصیف و تلقّی میکنند که آن نیز بر امکان خبر غیبی و آسمانی بر غیر [[پیامبر]] دلالت میکند. '''نکته سوم''' اینکه [[آیات]] فوق بر امکان وجود شخصیّت [[برگزیده]] و پاک غیر [[پیامبر]] یعنی مریم دلالت میکند. {{متن قرآن|يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ }} }}. حال این سؤال مطرح است آیا دختر [[پیامبر اسلام]]{{صل}} [[حضرت فاطمه]]{{س}} که مربی چون [[حضرت محمد]] {{صل}} و همسری چون [[امام علی]]{{ع}} داشته [[مقام|مقامی]] بالاتر از [[حضرت مریم]] ندارد؟ یا حداقل باید به تساوی آن دو شخصیّت معتقد باشیم و در این صورت [[شبهه]] [[نزول فرشته]] بر وی و [[تعلیم]] دعای خاص نیز عملاً از دور خارج میشود. | ||
#'''[[وحی]] بر [[حواریون]]:''' مورد دیگر که [[قرآن کریم]] از [[وحی]] بر غیر [[پیامبران]] خبر میدهد یاران باوفا و خالص [[حضرت عیسی]] "[[حواریون]]" است: | #'''[[وحی]] بر [[حواریون]]:''' مورد دیگر که [[قرآن کریم]] از [[وحی]] بر غیر [[پیامبران]] خبر میدهد یاران باوفا و خالص [[حضرت عیسی]] "[[حواریون]]" است: {{متن قرآن|وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُواْ بِي وَبِرَسُولِي قَالُواْ آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ}} }}<ref> و یاد کن که به حواریان وحی کردم که به من و فرستادهام ایمان آورید گفتند: (خداوندا) ایمان آوردیم و گواه باش که ما گردن نهادهایم؛ سوره مائده، آیه: ۱۱۱.</ref>. این قسم از [[وحی]] مطابق [[تفاسیر]] [[اهل سنت]] و [[شیعه]] از سنخ [[الهام]] و [[القا در قلب]] بوده است <ref>ر.ک: [[فخر رازی]]، تفسیر کبیر، ج ۶، ص ۱۳۶؛ المیزان، ج ۶، ص ۲۲۲، ذیل آیه فوق.</ref> | ||
#'''نزول [[فرشتگان]] بر [[اولیاء]] الله:''' موارد پیش گفته به صورت خاص و مشخص در [[قرآن کریم]] مورد تأکید و [[تأیید]] قرار گرفته است، [[قرآن کریم]] به صورت کلّی و با ذکر اوصافی امکان [[وحی]] "[[الهام]]" و [[فرود فرشتگان]] بر [[انسان|انسانهای]] خاص را نیز مورد اهتمام قرار داده است، مانند: | #'''نزول [[فرشتگان]] بر [[اولیاء]] الله:''' موارد پیش گفته به صورت خاص و مشخص در [[قرآن کریم]] مورد تأکید و [[تأیید]] قرار گرفته است، [[قرآن کریم]] به صورت کلّی و با ذکر اوصافی امکان [[وحی]] "[[الهام]]" و [[فرود فرشتگان]] بر [[انسان|انسانهای]] خاص را نیز مورد اهتمام قرار داده است، مانند: {{متن قرآن| يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالْرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنذِرُواْ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنَاْ فَاتَّقُونِ }} }}<ref> فرشتگان را با روح از (مبدأ) امر خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد فرو میفرستد که بیم دهید: هیچ خدایی جز من نیست بنابراین از من پروا کنید؛ سوره نحل، آیه:۲.</ref>. آیه فوق انزال [[فرشتگان]] را به مطلق [[انسان]]ها - البته از جنس بندگان خاص الهی - تعمیم داده و از اختصاص آن به [[پیامبران]] ذکری به میان نیاورده است: {{متن قرآن| إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخَافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ }} }}<ref> فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود میآیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده میدادند مژده باد!ما دوستان شما در این جهان و در جهان واپسینیم و در آنجا هر چه دلتان بخواهد هست و هر چه درخواست کنید دارید؛ سوره فصلت، آیه: ۳۰ - ۳۱.</ref> آیه فوق نیز از تنزّل [[فرشتگان]] برای [[انسان]]هایی که در راه [[خدا]] استقامت به خرج دهند خبر میدهد و آیه ذیل یادآور میشود که [[فرشتگان الهی]] در دنیا و آخرت [[اولیاء]] و یاران [[انسان|انسانهای]] دارای استقامت خواهند بود. [[فخر رازی]] در توضیح [[اولیاء]] بودن [[فرشتگان]] برای [[انسان]]ها در دنیا آن را از باب [[الهام]]، [[مکاشفه]] و مقامات حقیقیه [[تفسیر]] میکند که پذیرش ارتباط [[انسان]] غیر [[پیامبر]] با [[عالم غیب]] میباشد<ref>«معنی کونهم [[اولیاء]] للمومنین ان للملائکة تأثیرات فی الأرواح البشریة بالالهمات و المکاشفات الیقینیة و المقامات الحقیقیة»، (تفسیر کبیر، ج ۱۴، ص ۱۲۴، ذیل آیه ۳۹ سوره فصلت).</ref> | ||
#'''محاوره [[فرشتگان]] با برگزیدگان [[بنیاسرائیل]]:''' موارد پیشین در [[قرآن کریم]] مورد تصریح قرار گرفته است، علاوه بر [[قرآن]] در [[روایات]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به این مسئله تأکید شده است، چنانکه آن حضرت فرمود:{{عربی|" لقد کان فیمن کان قبلکم من بنیاسرائیل یکلّمون من غیر اَن یکون انبیاء"}}<ref>صحیح بخاری، ج ۳، ص ۱۳۴۹، در بعض روایات [[اهل سنت]] [[عمر]] یکی از مصادیق آن ذکر شده است.</ref> در این [[حدیث]] به [[سخن گفتن ملائکه]] با برخی از [[بنیاسرائیل]] تأکید شده و ذیل [[روایت]] نیز به [[پیامبر]] نبودن آنان تصریح میکند. به دلیل وضوح اصل مطالب یعنی [[ارتباط غیبی]] [[انسان|انسانهای]] غیر [[پیامبر]] با [[عالم غیب]] ما به همین مختصر بسنده نمودیم و لکن [[آیات]] و [[روایات]] دیگر بر [[ارتباط غیبی]] [[انسان|انسانهای]] دیگر مثل [[ذوالقرنین]]، [[صاحب سلیمان]] ([[آصف]]) و [[صاحب داوود]] و غیره وجود دارد که [[روایات]] به تفصیل به توضیح آنها و چگونگی [[ارتباط غیبی]] [[امامان]] پرداخته است که خواننده فاضل را به آن منابع حواله میدهیم<ref>ر.ک: بحار، ج ۲۶، باب دوم و دیگر ابواب.</ref> | #'''محاوره [[فرشتگان]] با برگزیدگان [[بنیاسرائیل]]:''' موارد پیشین در [[قرآن کریم]] مورد تصریح قرار گرفته است، علاوه بر [[قرآن]] در [[روایات]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به این مسئله تأکید شده است، چنانکه آن حضرت فرمود:{{عربی|" لقد کان فیمن کان قبلکم من بنیاسرائیل یکلّمون من غیر اَن یکون انبیاء"}}<ref>صحیح بخاری، ج ۳، ص ۱۳۴۹، در بعض روایات [[اهل سنت]] [[عمر]] یکی از مصادیق آن ذکر شده است.</ref> در این [[حدیث]] به [[سخن گفتن ملائکه]] با برخی از [[بنیاسرائیل]] تأکید شده و ذیل [[روایت]] نیز به [[پیامبر]] نبودن آنان تصریح میکند. به دلیل وضوح اصل مطالب یعنی [[ارتباط غیبی]] [[انسان|انسانهای]] غیر [[پیامبر]] با [[عالم غیب]] ما به همین مختصر بسنده نمودیم و لکن [[آیات]] و [[روایات]] دیگر بر [[ارتباط غیبی]] [[انسان|انسانهای]] دیگر مثل [[ذوالقرنین]]، [[صاحب سلیمان]] ([[آصف]]) و [[صاحب داوود]] و غیره وجود دارد که [[روایات]] به تفصیل به توضیح آنها و چگونگی [[ارتباط غیبی]] [[امامان]] پرداخته است که خواننده فاضل را به آن منابع حواله میدهیم<ref>ر.ک: بحار، ج ۲۶، باب دوم و دیگر ابواب.</ref> | ||
#'''[[مشاهده عالم برزخ]] برای برخی:''' [[ارتباط با عالم غیب]] و [[مشاهده عالم برزخ]] و حالات جهنم و بهشت برای [[انسان کامل|انسانهای کامل]] در این دنیا ممکن بلکه تحقق نیز یافته است. جریان حارثهبن مالک در تاریخ معروف است، وقتی [[پیامبر اسلام]]{{صل}} بعد از نماز صبح صورت سفید خوفناک وی "البته خوف از [[خداوند]] و جهنّم" را مشاهده فرمود، از چگونگی سپری کردن شب از او سؤال کرد: "کیف اصبحتَ". وی نیز حالات [[یقین]] و مشاهده بهشت و جهنّم را وصف نمود <ref>السیرة الحلبیة، ج ۲، ص ۲۰۵؛ احیاء علوم الدین، ج ۴، ص ۸۴، باب بیان حد الشکر؛ حادی الأرواح، ج ۱، ص ۱۸۰، باب ۵۹؛ بحار، ج ۶۷، ص ۷۴.</ref>. [[مولانا بلخی]] جریان فوق را به صورت زیبا در مثنوی خود آورده است<ref>مثنوی معنوی، دفتر اول، فصل پرسیدن [[پیامبر]]، ج ۱، ص ۱۵۵، بیت: ۳۵۰۶.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} از وجود [[انسان کامل|انسانهای کامل]]ی خبر میدهد که در دنیا حجاب مادّی از چشمانشان مرتفع شده و توانستند [[عالم غیب]] و برزخ را مشاهده کنند. | #'''[[مشاهده عالم برزخ]] برای برخی:''' [[ارتباط با عالم غیب]] و [[مشاهده عالم برزخ]] و حالات جهنم و بهشت برای [[انسان کامل|انسانهای کامل]] در این دنیا ممکن بلکه تحقق نیز یافته است. جریان حارثهبن مالک در تاریخ معروف است، وقتی [[پیامبر اسلام]]{{صل}} بعد از نماز صبح صورت سفید خوفناک وی "البته خوف از [[خداوند]] و جهنّم" را مشاهده فرمود، از چگونگی سپری کردن شب از او سؤال کرد: "کیف اصبحتَ". وی نیز حالات [[یقین]] و مشاهده بهشت و جهنّم را وصف نمود <ref>السیرة الحلبیة، ج ۲، ص ۲۰۵؛ احیاء علوم الدین، ج ۴، ص ۸۴، باب بیان حد الشکر؛ حادی الأرواح، ج ۱، ص ۱۸۰، باب ۵۹؛ بحار، ج ۶۷، ص ۷۴.</ref>. [[مولانا بلخی]] جریان فوق را به صورت زیبا در مثنوی خود آورده است<ref>مثنوی معنوی، دفتر اول، فصل پرسیدن [[پیامبر]]، ج ۱، ص ۱۵۵، بیت: ۳۵۰۶.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} از وجود [[انسان کامل|انسانهای کامل]]ی خبر میدهد که در دنیا حجاب مادّی از چشمانشان مرتفع شده و توانستند [[عالم غیب]] و برزخ را مشاهده کنند. |