۳۳٬۷۴۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن') |
جز (جایگزینی متن - '}} }}' به '}}') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
از پایههای مهم جهانشناسی اسلامی، تفکیک میان عالم غیب و عالم شهادت است.<ref>[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa1922 وبگاه اسلام کوئست]</ref> شهود و شهادت در مقابل غیبت <ref>[http://lib.eshia.ir/50082/1/70؛ تفسیر نمونه]، ج۱ ص۷۰؛ [http://www.erfan.ir/farsi/83732.html؛ پایگاه اطلاعرسانی حسین انصاریان.]</ref> به معنای حضور به همراه مشاهده است<ref>[[حسین بن محمد راغب اصفهانی]]، المفردات فی غریب القرآن، ص ۴۶۵.</ref> که گاهی این مشاهده با دیدن حسی است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) داوود خوشباور، علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص ۳.]</ref> و گاهی با بصیرت و قلب<ref>[[سید علی هاشمی]]، [[شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه (مقاله)|شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه]]، [[تحقیقات کلامی (نشریه)|فصلنامه تحقیقات کلامی]]، شماره هفتم، ص۸۰.</ref> و کاربردش بیشتر در مورد مشاهدات قلبی است<ref>[[حسین بن محمد راغب اصفهانی]]، المفردات فی غریب القرآن، ص ۴۶۵. [[سید علی هاشمی]]، [[شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه (مقاله)|شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه]]، [[تحقیقات کلامی (نشریه)|فصلنامه تحقیقات کلامی]]، شماره هفتم، ص۸۰.</ref> منتها در شهادت و شهود، این مشاهدۀ مستقیم است که موجب علم میشود<ref>حسن بن عبدالله عسکری، الفروق فی اللغة، ص٨٨.؛ [[سید علی هاشمی]]، [[شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه (مقاله)|شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه]]، [[تحقیقات کلامی (نشریه)|فصلنامه تحقیقات کلامی]]، شماره هفتم، ص۸۰.</ref> | از پایههای مهم جهانشناسی اسلامی، تفکیک میان عالم غیب و عالم شهادت است.<ref>[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa1922 وبگاه اسلام کوئست]</ref> شهود و شهادت در مقابل غیبت <ref>[http://lib.eshia.ir/50082/1/70؛ تفسیر نمونه]، ج۱ ص۷۰؛ [http://www.erfan.ir/farsi/83732.html؛ پایگاه اطلاعرسانی حسین انصاریان.]</ref> به معنای حضور به همراه مشاهده است<ref>[[حسین بن محمد راغب اصفهانی]]، المفردات فی غریب القرآن، ص ۴۶۵.</ref> که گاهی این مشاهده با دیدن حسی است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) داوود خوشباور، علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص ۳.]</ref> و گاهی با بصیرت و قلب<ref>[[سید علی هاشمی]]، [[شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه (مقاله)|شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه]]، [[تحقیقات کلامی (نشریه)|فصلنامه تحقیقات کلامی]]، شماره هفتم، ص۸۰.</ref> و کاربردش بیشتر در مورد مشاهدات قلبی است<ref>[[حسین بن محمد راغب اصفهانی]]، المفردات فی غریب القرآن، ص ۴۶۵. [[سید علی هاشمی]]، [[شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه (مقاله)|شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه]]، [[تحقیقات کلامی (نشریه)|فصلنامه تحقیقات کلامی]]، شماره هفتم، ص۸۰.</ref> منتها در شهادت و شهود، این مشاهدۀ مستقیم است که موجب علم میشود<ref>حسن بن عبدالله عسکری، الفروق فی اللغة، ص٨٨.؛ [[سید علی هاشمی]]، [[شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه (مقاله)|شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه]]، [[تحقیقات کلامی (نشریه)|فصلنامه تحقیقات کلامی]]، شماره هفتم، ص۸۰.</ref> | ||
همانطور که [[غیب]] به مطلق و نسبی تقسیم میشود، شهادت نیز چنین است، شهادت مطلق، نظیر اصل واقعیت که نسبت به هیچ موجودی غایب و محجوب نیست، اما موجودات مادی و محسوس، گرچه وجود آنها در نشئۀ شهادت قرار دارد، لکن چون بعضی از موجودهای نشئه مزبور از برخی دیگر غایب است، همه شهادتهای عالم حس از یک غیب نسبی برخوردار است<ref>[http://portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=NjY3-lo9QdCkQRPY%3d، عبدالله جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج۲، ص۱۷۱ ـ ۱۷۲.]</ref>همچنین ممکن است نسبی بدان معنا باشد که بعضی امور برای برخی افراد پوشیده باشد، ولی همان امر برای فرد دیگری آشکار باشد<ref>[http://lib.eshia.ir/50081/11/418؛ علامه طباطبایی، ترجمۀ تفسیر المیزان]، ج ۱۱، ص ۴۱۸؛ [http://portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=Njg4-HijaSOzmW8o%3d؛ تفسیر تسنیم]، ج۵، ص۲۹۲؛[http://www.erfan.ir/farsi/83732.html؛ پایگاه اطلاعرسانی حسین انصاریان.]</ref>و باید دانست که این تقسیمات در مورد موجودات معنا دارد و الّا برای خداوند همه چیز مشهود است: <ref>[http://portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=Njg4-HijaSOzmW8o%3d جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج۵، ص۲۹۲]؛ [http://www.erfan.ir/farsi/83732.html؛ پایگاه اطلاعرسانی حسین انصاریان.]</ref>{{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ | همانطور که [[غیب]] به مطلق و نسبی تقسیم میشود، شهادت نیز چنین است، شهادت مطلق، نظیر اصل واقعیت که نسبت به هیچ موجودی غایب و محجوب نیست، اما موجودات مادی و محسوس، گرچه وجود آنها در نشئۀ شهادت قرار دارد، لکن چون بعضی از موجودهای نشئه مزبور از برخی دیگر غایب است، همه شهادتهای عالم حس از یک غیب نسبی برخوردار است<ref>[http://portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=NjY3-lo9QdCkQRPY%3d، عبدالله جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج۲، ص۱۷۱ ـ ۱۷۲.]</ref>همچنین ممکن است نسبی بدان معنا باشد که بعضی امور برای برخی افراد پوشیده باشد، ولی همان امر برای فرد دیگری آشکار باشد<ref>[http://lib.eshia.ir/50081/11/418؛ علامه طباطبایی، ترجمۀ تفسیر المیزان]، ج ۱۱، ص ۴۱۸؛ [http://portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=Njg4-HijaSOzmW8o%3d؛ تفسیر تسنیم]، ج۵، ص۲۹۲؛[http://www.erfan.ir/farsi/83732.html؛ پایگاه اطلاعرسانی حسین انصاریان.]</ref>و باید دانست که این تقسیمات در مورد موجودات معنا دارد و الّا برای خداوند همه چیز مشهود است: <ref>[http://portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=Njg4-HijaSOzmW8o%3d جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج۵، ص۲۹۲]؛ [http://www.erfan.ir/farsi/83732.html؛ پایگاه اطلاعرسانی حسین انصاریان.]</ref>{{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ}}<ref>سورۀ انعام، آیۀ ۷۳ .</ref> | ||
نکتۀ دیگر اینکه رابطۀ میان آن غیب و شهادت عمیق و ناگسستنی است و هرچه در عالم شهادت است، ریشهای در عالم غیب دارد. قرآن کریم ریشۀ همه موجودات را نزد خدا میداند و میفرماید:<ref>[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa1922 وبگاه اسلام کوئست]</ref> {{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ | نکتۀ دیگر اینکه رابطۀ میان آن غیب و شهادت عمیق و ناگسستنی است و هرچه در عالم شهادت است، ریشهای در عالم غیب دارد. قرآن کریم ریشۀ همه موجودات را نزد خدا میداند و میفرماید:<ref>[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa1922 وبگاه اسلام کوئست]</ref> {{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ}}<ref>«هیچ چیز نیست مگر آنکه گنجینههای آن نزد ما است، و ما آن را جز به اندازهای معین فرو نمیفرستیم»؛ سوره حجر، آیه۲۱.</ref> | ||
عالم شهادت، شامل عالم مادی و غیر مادی نیز میشود<ref>[http://www.erfan.ir/farsi/83732.html پایگاه اطلاعرسانی حسین انصاریان]</ref> اما از تقدیم غیب بر شهادت در قرآن کریم استفاده میشود که امور غیبی بسیار و بینهایت است، اما اموری را که میتوانیم بشناسیم و شهود کنیم، محصور و محدود است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) داوود خوشباور، علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص ۳.]</ref>. | عالم شهادت، شامل عالم مادی و غیر مادی نیز میشود<ref>[http://www.erfan.ir/farsi/83732.html پایگاه اطلاعرسانی حسین انصاریان]</ref> اما از تقدیم غیب بر شهادت در قرآن کریم استفاده میشود که امور غیبی بسیار و بینهایت است، اما اموری را که میتوانیم بشناسیم و شهود کنیم، محصور و محدود است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) داوود خوشباور، علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص ۳.]</ref>. | ||
|تاریخ بایگانی | منبع = <small>'''با انتخاب "ادامه مطلب" از پاسخهای تفصیلی ذیل بهرهمند شوید:'''</small> | تراز = راست| عرض = 770px | اندازه خط = 14px| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | |تاریخ بایگانی | منبع = <small>'''با انتخاب "ادامه مطلب" از پاسخهای تفصیلی ذیل بهرهمند شوید:'''</small> | تراز = راست| عرض = 770px | اندازه خط = 14px| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
::::::آیتالله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در کتاب ''«[[تسنیم (کتاب)|تسنیم]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آیتالله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در کتاب ''«[[تسنیم (کتاب)|تسنیم]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::*«در برابر [[غیب مطلق چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)|غیب مطلق]] و [[غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)|نسبی]]، شهادت مطلق و نسبی است. شهادت مطلق، نظیر اصل واقعیت است که نسبت به هیچ موجودی غایب و محجوب نیست. اما موجودات مادی و محسوس، گرچه وجود آنها در نشئه شهادت قرار دارد، لکن چون بعضی از موجودهای نشئه مزبور از برخی دیگر غایب است، همه شهادتهای عالم حس از یک غیب نسبی برخوردار است»<ref>[http://portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=NjY3-lo9QdCkQRPY%3d تفسیر تسنیم، ج۲، ص۱۷۱-۱۷۲.]</ref>. | :::::*«در برابر [[غیب مطلق چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)|غیب مطلق]] و [[غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)|نسبی]]، شهادت مطلق و نسبی است. شهادت مطلق، نظیر اصل واقعیت است که نسبت به هیچ موجودی غایب و محجوب نیست. اما موجودات مادی و محسوس، گرچه وجود آنها در نشئه شهادت قرار دارد، لکن چون بعضی از موجودهای نشئه مزبور از برخی دیگر غایب است، همه شهادتهای عالم حس از یک غیب نسبی برخوردار است»<ref>[http://portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=NjY3-lo9QdCkQRPY%3d تفسیر تسنیم، ج۲، ص۱۷۱-۱۷۲.]</ref>. | ||
:::::*«{{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ | :::::*«{{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ}} بودن خدا به این معنا نیست که برخی اشیا برای خدا، [[غیب]] و برخی [[شهادت]] است و خدای سبحان به هر دو قسم آن آگاه است، بلکه غیب و شهادت در این تعبیر، امری اضافی و فقط نسبت به دید انسانهاست؛ چون حقیقت علم، عبارت از شهود و حضور معلوم است و حضور معلوم با غایب بودن آن سازگار نیست. سراسر جهان مشهود خداست و چیزی برای او غیب نیست. تقسیم جهان به غیب و شهادت نظیر تقسیم موجود به مجرد و مادی نیست که تقسیمی حقیقی است، بلکه نسبت به خداوند از قبیل نفی موضوع است؛ یعنی آنچه نزد شما بر دو قسم "غیب و شهادت" است، نزد خدا بیش از یک قسم "شهادت" نیست. بر اساس این دو نکته، همه امور نزد خداوند، شهادت "آشکار" است و هیچ چیز بر او غیب "پوشیده" نیست، اما برای دیگر موجودات، برخی امور، پوشیده است و برخی امور، آشکار. البته غیب و شهادت برای اشیا و افراد، نسبی است؛ یعنی ممکن است بعضی امور برای برخی افراد پوشیده باشد، ولی همان امر برای فرد دیگری آشکار باشد»<ref>[http://portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=Njg4-HijaSOzmW8o%3d تفسیر تسنیم، ج۵، ص۲۹۲.]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
[[پرونده:1368221.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسین انصاریان|انصاریان]]]] | [[پرونده:1368221.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسین انصاریان|انصاریان]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین انصاریان]]''' در ''«[http://www.erfan.ir/farsi/83732.html پایگاه اطلاعرسانی خود]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین انصاریان]]''' در ''«[http://www.erfan.ir/farsi/83732.html پایگاه اطلاعرسانی خود]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«غیب و شهود دو نقطه مقابل یکدیگرند، شهود عالم محسوسات است و جهان غیب ماورای حس است. خداوند متعال در آیه {{متن قرآن|ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ | ::::::«غیب و شهود دو نقطه مقابل یکدیگرند، شهود عالم محسوسات است و جهان غیب ماورای حس است. خداوند متعال در آیه {{متن قرآن|ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ}}<ref>پس از مرگ به محضر کسی میروید که آگاه به جهان غیب و شهود است و او از اعمال شما به شما خبر میدهد؛ سوره جمعه، آیه ۸.</ref> میفرماید: سپس بهسوی کسی که دانای پنهان و آشکار است، باز گردانده میشوید؛ آنگاه شما را از آنچه انجام میدادید، خبر میدهد. البته باید به این نکته نیز توجه کرد که غیب و شهادت جزو معانی نسبی هستند؛ یعنی یک چیز ممکن است نسبت به چیزی غیب و نسبت به چیز دیگر شهادت باشد. بنابراین، غیب و شهادت نسبت به افراد عالم و جاهل متفاوت میباشد. هرقدر دانستههای یک فرد بیشتر باشد، چیزهایی که از او پنهان هستند، کم خواهند بود؛ ازاینرو برای خدایی که علم او نامحدود است و هیچچیز نیست که از حیطه و دایره علمی او خارج باشد، همه چیز شهادت و آشکار و روشن است و برای او هیچ غیب و نمایی وجود ندارد. بنابراین، معنای علم خدا به غیب و شهادت این است که در حقیقت همه چیز برای او شهادت است. غیب و شهود موجودات نسبت به هم، همه برای خدا شهادت است. به تعبیر دیگر معنای آیه {{متن قرآن|عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ}} ین است که اموری که ممکن است علم صاحبان علم به ان احاطه یابد و اموری که خارج از حد وجودشان نیست و نیز اموری که ممکن نیست علم صاحبان علم به آن تعلق گیرد، به خاطر خارج بودن از حد وجودشان، هر دو قسم برای خداوند متعال معلوم و روشن است؛ چون او به تمام چیزها احاطه کامل دارد؛ آگاه باشید که خداوند به همه چیز احاطه دارد. در سوره جمعه، یهودیان را تهدید کرده و خطاب به آنها فرموده: چه بخواهند و چه نخواهند مرگ آنها را فرا میگیرد؛ سپس با ستمکاری و گناه به سمت خدا برمیگردند و خداوند به حقیقت اعمال ظاهری و پنهانی آنها آگاه است؛ چون خداوند عالم به غیب و شهادت است و هیچ عملی از آنان بر خدا پوشیده نیست. عالم شهادت، شامل عالم مادی و غیر مادی نیز میشود و منظور از شهادت، آگاهی خداوند به اعمال ظاهری آنان است»<ref>[http://www.erfan.ir/farsi/83732.html پایگاه اطلاعرسانی دفتر پاسخدهنده]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
[[پرونده:11270.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[داوود خوشباور|خوشباور]]]] | [[پرونده:11270.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[داوود خوشباور|خوشباور]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود خوشباور]]'''، در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایاننامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود خوشباور]]'''، در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایاننامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«قرآن چیزهایی را که از قلمرو حس بشری بیرون است را غائبه میگوید {{متن قرآن|وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ | ::::::«قرآن چیزهایی را که از قلمرو حس بشری بیرون است را غائبه میگوید {{متن قرآن|وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}} <ref> و هیچ (چیز) پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر که در کتابی روشنگر (آمده) است؛ سوره نمل، آیه: ۷۵.</ref> و هیچ موجود پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر اینکه در کتاب مبین در [[لوح محفوظ]] و علم بیپایان پروردگار ثبت است، [[غیب]] در مقابل حضور و شهود است چناچه در قرآن کریم و سخن بزرگان دین، [[غیب]] و شهود، غائب و شاهد در مقابل یکدیگر قرار گرفتهاند. و مفسران در تعریف [[غیب]] گفتهاند: هرچیزی که در مجال ادراک حسی بشر قرار ندارد، بگونهای که بهطور عادی نتواند آنرا درک کند غیر است و در تعریف شهادت میگویند: هرچیزی که حسب عادت بشر بتواند آنرا درک کند، به آن شهادت گویند آنچه در نصوص قرآنی مشاهده میکنیم خداوند متعال [[غیب]] را بر شهادت تقدیم داشته "عالم غیب والشهاده" واین بدان معناست که امور غیبی بسیار و بینهایت است، اما اموری را که میتوانیم بشناسیم وشهود کنیم، اندک نیست اما محصور و محدود است چنانچه قرآن کریم در تأیید این سخنان پیرامون روح میفرماید: {{متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً }} <ref> از تو درباره روح میپرسند بگو روح از امر پروردگار من است و به شما از دانش جز اندکی ندادهاند؛ سوره اسراء، آیه: ۸۵.</ref> و از تو درباره روح سؤال میکنند، بگو: روح از فرمان پروردگار من است و جز اندکی از دانش، به شما داده نشده است! بنابراین، آنچه از علم غیب در قرآن کریم برمی آید، علم غیب بر دوگونه است: | ||
::::# بخشی از آن برای مخلوقات اگر شرایط خاص آنرا حایز شوند، تبدیل به شهود میشود: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا]] | ::::# بخشی از آن برای مخلوقات اگر شرایط خاص آنرا حایز شوند، تبدیل به شهود میشود: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا]]}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی میگمارد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ - ۲۷.</ref>. | ||
::::# بخشی دیگر از [[غیب]] است که در هیچ شرایطی پرده [[غیب]] از آن برداشته نمیشود و خداوند متعال آگاهی از آنرا به خود اختصاص داده و هیچکس از آنها آگاه نمیشود چنانچه خداوند متعال میفرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات میشود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ]] | ::::# بخشی دیگر از [[غیب]] است که در هیچ شرایطی پرده [[غیب]] از آن برداشته نمیشود و خداوند متعال آگاهی از آنرا به خود اختصاص داده و هیچکس از آنها آگاه نمیشود چنانچه خداوند متعال میفرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات میشود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ]]}} <ref> بگو: جز خداوند کسی در آسمانها و زمین غیب را نمیداند و درنمییابند که چه هنگام برانگیخته خواهند شد؛ سوره نمل، آیه: ۶۵.</ref>البته برخی از امور هستند که نسبت برخی آفریدگان [[غیب]] است و برای برخی دیگر عالم شهادت است، یعنی ممکن است مسایلی تنها برای انسان از عالم غیب باشد، حال آنکه برای اجنه یا فرشتگان از امور غیبی نباشد. بنابراین، با توجه به معنی شهود و شاهد بخوبی می توان به معنی [[غیب]] و غایب پیبرد و شهود کنایه از ارتباط حواس به مشهود و قرار گرفتن مشهود در حیطه حواس ظاهری است، چنانچه [[پیامبر|حضرت رسول اعظم]]{{صل}} در سخنانشان بارها هنگامی که دستورالعمل صادر میکردند، همچون در سرزمین غدیر فرمودند: {{عربی|« أَنْ يُبَلِّغَ الشَّاهِدُ الْغَائِب»}} <ref>یعنی آگاه باشید که باید حاضران به غائبان برسانند.</ref> و یا [[امام علی|امیرالمومنین]]{{ع}} در یکی از سخنانشان در نکوهش گروهی از یاران خود چنین فرمودند: {{عربی|« مَا لِي أَرَاكُمْ أَشْبَاحاً بِلَا أَرْوَاحٍ وَ أَرْوَاحاً بِلَا أَشْبَاحٍ وَ نُسَّاكاً بِلَا صَلَاحٍ وَ تُجَّاراً بِلَا أَرْبَاحٍ وَ أَيْقَاظاً نُوَّماً وَ شُهُوداً غُيَّبا»}}<ref>چرا شما را جسم های بدون روان، بیداریهایی مانند خفتگان و حاضرانی، بسان غایبان، میبینم؟!.</ref>»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص ۳]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
[[پرونده:11756.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد فنایی اشکوری|فنایی اشکوری]]]] | [[پرونده:11756.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد فنایی اشکوری|فنایی اشکوری]]]] | ||
دکتر '''[[محمد فنایی اشکوری]]''' در مقاله ''«[http://marifat.nashriyat.ir/node/2559 دو ساحت ظاهر و باطن در جهان بینی جلالالدین مولوی]»'' در اینباره گفتهاند: | دکتر '''[[محمد فنایی اشکوری]]''' در مقاله ''«[http://marifat.nashriyat.ir/node/2559 دو ساحت ظاهر و باطن در جهان بینی جلالالدین مولوی]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«قرآن از دو عالم غیب و شهادت سخن میگوید که تعبیر دیگری از ظاهر و باطن است. هر عالمی تابع اسمی است که از آن ناشی شده است. عالم شهادت از اسم الظاهر حق و عالم غیب از اسم الباطن حق تجلی یافته است. عالم شهادت عالم محسوس و مادی است و عالم غیب عالم غیر محسوس و مجرد است. مرز دین داری و بی دینی، ایمان به عالم غیب است و مؤمنان کسانی هستند که به عالم غیب ایمان دارند: {{متن قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْب | ::::::«قرآن از دو عالم غیب و شهادت سخن میگوید که تعبیر دیگری از ظاهر و باطن است. هر عالمی تابع اسمی است که از آن ناشی شده است. عالم شهادت از اسم الظاهر حق و عالم غیب از اسم الباطن حق تجلی یافته است. عالم شهادت عالم محسوس و مادی است و عالم غیب عالم غیر محسوس و مجرد است. مرز دین داری و بی دینی، ایمان به عالم غیب است و مؤمنان کسانی هستند که به عالم غیب ایمان دارند: {{متن قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْب}}<ref> همان کسانی که غیب را باور میدارند؛ سوره بقره، آیه: ۳.</ref>. متعلق باورهای دینی حقایق غیبی است. خدا، فرشتگان، [[وحی]]، حیات پس از مرگ و عالم آخرت همه حقایق نامحسوس، غیرمادی و غیبی هستند. معنویت گرایی یعنی فراتر رفتن از عالم حس و گرایش به عالم معنا و غیب. دینداری معمولی، ایمان و قبول عالم غیب است و ایمان عرفانی، شهود عالم غیب. بدین سان، ایمان و عرفان چشم آدمی را به جهانی بس بزرگتر از آنچه که در ظاهر به نظر میرسد میگشاید. به تعبیر مولوی، آنچه از باطن به ظاهر و از عالم غیب به عالم شهادت رسیده، تنها شاخهای است کوچک از باغی بزرگ. آری، عالمی هست کین فلک یک برگ اوست»<ref>[http://marifat.nashriyat.ir/node/2559 دو ساحت ظاهر و باطن در جهان بینی جلالالدین مولوی]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|]] | [[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|]] | ||
پژوهشگران ''«[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa1922 وبگاه اسلام کوئست]» در اینباره گفتهاند: | پژوهشگران ''«[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa1922 وبگاه اسلام کوئست]» در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«[[غیب]] و [[شهادت]]<ref>این بخش، از کتاب معارف اسلامی، ج۱، صص۱۲۳ و ۱۲۳ اقتباس شده است.</ref> یکی از پایههای مهم جهانشناسی اسلامی، تفکیک میان عالم غیب و عالم شهادت است. "[[غیب]]" و "[[شهادت]]" به معنای [[پنهان]] و [[آشکار]] است. مقصود از غیب، چیزی است که از حوزه ادراکات حسی خارج باشد؛ بر خلاف شهادت که قابل ادراک حسی است. بنا براین مقصود از عالم غیب در مباحث جهانشناختی، بخشی از هستی است که از حیطه حواس بشر خارج است و با ادراک حسی متعارف قابل درک نیست. در بینش اسلامی، همه واقعیتهای جهان و موجودات خارج از وجود انسان، محسوس نیستند بلکه بخشی از واقعیتهای هستی، خارج از حیطه حواس ظاهری انسان، است. این آموزه تفکیک غیب از شهادت، اسلام را در مقابل تمام مکاتب مادیگرایی – که وجود واقعیتهای غیر مادی و نامحسوس را انکار میکنند – قرار میدهد.<ref>البته بخش غیبی عالم تنها برای موجوداتی که علم و آگاهی آنان محدودیت دارد، مطرح است و در نتیجه برای خداوند – که دانای مطلق است – چنین تفکیکی بی معنا است. از همین رو قرآن مجید، خدا را «عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ» و «ععَلاَّمُ الْغُيُوبِ» می شناساند.</ref> بر اساس این آموزه، ذات اقدس الهی، فرشتگان و پدیده وحی، نمونههایی از عالم غیباند. قرآن کریم ایمان به غیب را نخستین ویژگی پرهیزگاران و پیششرط هدایتیابی آدمیان میداند و میفرماید: {{متن قرآن|ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ * الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ | ::::::«[[غیب]] و [[شهادت]]<ref>این بخش، از کتاب معارف اسلامی، ج۱، صص۱۲۳ و ۱۲۳ اقتباس شده است.</ref> یکی از پایههای مهم جهانشناسی اسلامی، تفکیک میان عالم غیب و عالم شهادت است. "[[غیب]]" و "[[شهادت]]" به معنای [[پنهان]] و [[آشکار]] است. مقصود از غیب، چیزی است که از حوزه ادراکات حسی خارج باشد؛ بر خلاف شهادت که قابل ادراک حسی است. بنا براین مقصود از عالم غیب در مباحث جهانشناختی، بخشی از هستی است که از حیطه حواس بشر خارج است و با ادراک حسی متعارف قابل درک نیست. در بینش اسلامی، همه واقعیتهای جهان و موجودات خارج از وجود انسان، محسوس نیستند بلکه بخشی از واقعیتهای هستی، خارج از حیطه حواس ظاهری انسان، است. این آموزه تفکیک غیب از شهادت، اسلام را در مقابل تمام مکاتب مادیگرایی – که وجود واقعیتهای غیر مادی و نامحسوس را انکار میکنند – قرار میدهد.<ref>البته بخش غیبی عالم تنها برای موجوداتی که علم و آگاهی آنان محدودیت دارد، مطرح است و در نتیجه برای خداوند – که دانای مطلق است – چنین تفکیکی بی معنا است. از همین رو قرآن مجید، خدا را «عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ» و «ععَلاَّمُ الْغُيُوبِ» می شناساند.</ref> بر اساس این آموزه، ذات اقدس الهی، فرشتگان و پدیده وحی، نمونههایی از عالم غیباند. قرآن کریم ایمان به غیب را نخستین ویژگی پرهیزگاران و پیششرط هدایتیابی آدمیان میداند و میفرماید: {{متن قرآن|ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ * الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ}}<ref>«این است کتابی که در (حقانیت) آن هیچ تردیدی نیست؛ و مایه هدایت تقواپیشگان است. آنان که به غیب ایمان میآورند»؛ سوره بقره، آیه ۲ و ۳.</ref> | ||
::::::هرچند میان عالم غیب و شهادت تفاوتهای اساسی وجود دارد، اما رابطه میان آن دو عمیق و ناگسستنی است و هرچه در عالم شهادت است، ریشهای در عالم غیب دارد. قرآن از این حقیقت ژرف پرده برداشته و ریشه و اصل همه موجودات را نزد خدا میداند و میفرماید: {{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ | ::::::هرچند میان عالم غیب و شهادت تفاوتهای اساسی وجود دارد، اما رابطه میان آن دو عمیق و ناگسستنی است و هرچه در عالم شهادت است، ریشهای در عالم غیب دارد. قرآن از این حقیقت ژرف پرده برداشته و ریشه و اصل همه موجودات را نزد خدا میداند و میفرماید: {{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ}}<ref>«هیچ چیز نیست مگر آنکه گنجینههای آن نزد ما است، و ما آن را جز به اندازهای معین فرو نمیفرستیم»؛ سوره حجر، آیه۲۱.</ref> پس همه موجودات طبیعی، در واقع صورت فرودآمده حقیقتی هستند که در جهان ماورای طبیعت آشیانه دارند»<ref>[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa1922 وبگاه اسلام کوئست]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||