پرش به محتوا

چرا نیابت خاصه ادامه نیافت؟ و سرنوشت شیعیان پس از پایان عصر نیابت خاص و آغاز عصر غیبت کبری به چه کسانی واگذار شده است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن'
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=120%' به '{{عربی')
جز (جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن')
خط ۱۹: خط ۱۹:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[رحیم لطیفی]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان نیابت (کتاب)|پرسمان نیابت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[رحیم لطیفی]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان نیابت (کتاب)|پرسمان نیابت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«پرسش مذکور دوگونه پاسخ دارد:
::::::«پرسش مذکور دوگونه پاسخ دارد:
:::::*'''اول:''' از آنجا که خداوند علیم و حکیم است و تمام کارهایش دارای هدف، آینده نگری و در راستای هدایت بشریت است، پس هر آن چه بر بشر مقدر فرماید دارای حکمت و هدف است، و اگر در موردی عقل بشری از دریافت زوایای پنهان کار الهی ناتوان ماند، ضرری در حکمت آمیز بودن کار خداوند نمی‌زند<ref>صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۶۳.</ref>. بنابراین همان گونه که ارسال انبیاء و [[ائمه]] از روی حکمت و هدف بوده اصل [[غیبت]] [[امام]] {{ع}} و پایان [[نیابت]] خاصه نیز هدفمند و دارای برنامه بوده است؛ در توقیع مبارک [[امام مهدی|حضرت حجت]] در پاسخ از علت [[غیبت]] چنین آمده: ای مؤمنان از چیزهای که اگر برای شما آشکار شود بدتان می‌آید پرسش نکنید … پرسش‌های بی‌فایده نکنید، آن چه از شما نخواسته‌اند خود را به سختی نیاندازید بلکه برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید که در آن گشایش کار شما نیز است<ref>{{عربی|"وَ أَمَّا عِلَّةُ مَا وَقَعَ مِنَ الْغَيْبَةِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ {{عربی| {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَسْأَلُواْ عَنْ أَشْيَاء إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ}}... فَأَغْلِقُوا بَابَ السُّؤَالِ عَمَّا لَا يَعْنِيكُمْ وَ لَا تَتَكَلَّفُوا عِلْمَ مَا قَدْ كُفِيتُمْ وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ"}} (شیخ صدوق، کمال‌الدین، ص ۴۸۵ باب ۴۵ توقیعات، ح۴).</ref>.
:::::*'''اول:''' از آنجا که خداوند علیم و حکیم است و تمام کارهایش دارای هدف، آینده نگری و در راستای هدایت بشریت است، پس هر آن چه بر بشر مقدر فرماید دارای حکمت و هدف است، و اگر در موردی عقل بشری از دریافت زوایای پنهان کار الهی ناتوان ماند، ضرری در حکمت آمیز بودن کار خداوند نمی‌زند<ref>صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۶۳.</ref>. بنابراین همان گونه که ارسال انبیاء و [[ائمه]] از روی حکمت و هدف بوده اصل [[غیبت]] [[امام]] {{ع}} و پایان [[نیابت]] خاصه نیز هدفمند و دارای برنامه بوده است؛ در توقیع مبارک [[امام مهدی|حضرت حجت]] در پاسخ از علت [[غیبت]] چنین آمده: ای مؤمنان از چیزهای که اگر برای شما آشکار شود بدتان می‌آید پرسش نکنید … پرسش‌های بی‌فایده نکنید، آن چه از شما نخواسته‌اند خود را به سختی نیاندازید بلکه برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید که در آن گشایش کار شما نیز است<ref>{{عربی|"وَ أَمَّا عِلَّةُ مَا وَقَعَ مِنَ الْغَيْبَةِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَسْأَلُواْ عَنْ أَشْيَاء إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ}}... فَأَغْلِقُوا بَابَ السُّؤَالِ عَمَّا لَا يَعْنِيكُمْ وَ لَا تَتَكَلَّفُوا عِلْمَ مَا قَدْ كُفِيتُمْ وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ"}} (شیخ صدوق، کمال‌الدین، ص ۴۸۵ باب ۴۵ توقیعات، ح۴).</ref>.
:::::*'''دوم:''' با پذیرش اینکه پایان [[نیابت]] همراه با حکمت و مصلحت بوده است، می‌توان با تحلیل و ارزیابی به برخی از مؤلفه‌ها، عوامل و یا حکمت‌های آن پی برد، که برخی آن‌ها قرار زیر است:
:::::*'''دوم:''' با پذیرش اینکه پایان [[نیابت]] همراه با حکمت و مصلحت بوده است، می‌توان با تحلیل و ارزیابی به برخی از مؤلفه‌ها، عوامل و یا حکمت‌های آن پی برد، که برخی آن‌ها قرار زیر است:
::::#[[غیبت صغری]]، مقدمه و زمینه‌ساز [[غیبت کبری]] بود، اگر [[غیبت کبری]] به یکباره واقع می‌شد سرگردانی امت، مساعد شدن زمینه انحراف و گمراهی را بدنبال داشت<ref>صدر، تاریخ الغیبة‌الصغری، ص ۶۳۱.</ref>، روی همین مشکل [[امام هادی]] و [[امام عسکری|عسکری]] {{عم}} امت را با [[غیبت]] [[امام]] عادت می‌دادند و هرچه به پایان عمر مبارک نزدیک می‌شدند، پرده‌نشینی و دوری از مردم را برمی‌گزیدند<ref>تاریخ الغیبة‌الصغری، ص ۲۰۹ و ۲۲۱ تا ۲۲۳: مسعودی در اثبات الوصیة می‌گوید: [[امام هادی]] {{ع}} پرده‌نشینی را انتخاب کردند که و تنها با عده خاصی ملاقات می‌کرد، ولی [[امام عسکری]] {{ع}} با همه از پشت پرده سخن می‌گفت.</ref>. خصومت عده‌ای و جهالت توده‌ها، کاروان جامعه اسلامی را به سوی می‌راند که هر روز بیشتر از دیروز فضا را بر رهبران الهی تنگ‌تر می‌کرد، شهادت مظلومانه [[امامان]] یکی پس از دیگری و خیره سری در برابر دوستان [[اهل بیت]] وقوع [[غیبت کبری]] را حتمی می‌ساخت، تا زمین خالی از حجت خدا نشود و گر نه اُفول آن حتمی بود.وقتی محافظت آخرین ذخیره الهی جزء با [[غیبت]] ممکن نباشد، امر [[غیبت]] حتمی می‌شود. در یک نگاه کلی می‌توان گفت، فلسفه [[غیبت صغری]] دو امر مهم بود: یکی زدودن شک و حیرت مردم درباره وجود [[امام]] مهدی و اثبات آن و اقناع مردم در این ارتباط که [[امام عسکری]] {{ع}} فرزندی دارد و اکنون [[امام]] است که بخش عمده این رسالت به دوش [[سفیر اول]] بود و به حق که خوب انجام داد و با‌اندک زمانی تمام [[شیعه]] را گرد خود جمع کرد و از سردرگمی نجات شان داد، و دیگری آماده‌سازی مردم برای پذیرش [[غیبت کبری]] که این وظیفه بیشتر به دوش [[علی بن محمد سمری]] بود و به حق که پیروز شد، چون همین که آخرین توقیع و پایان [[نیابت]] خاص را اعلام فرمود کسی مخالفت نکرد و هر کسی که ادعای [[نیابت]] خاصه را کرد رسوا شد<ref>پورسید آقایی، تاریخ عصر غیبت، و دیگران، ص ۳۱۳.</ref>. بنابراین ادامه [[غیبت صغری]] لزومی نداشت کارش مقدماتی بود وقتی ذی المقدمه و هدف نهایی محقق شد مقدمه ضرورتی ندارد.
::::#[[غیبت صغری]]، مقدمه و زمینه‌ساز [[غیبت کبری]] بود، اگر [[غیبت کبری]] به یکباره واقع می‌شد سرگردانی امت، مساعد شدن زمینه انحراف و گمراهی را بدنبال داشت<ref>صدر، تاریخ الغیبة‌الصغری، ص ۶۳۱.</ref>، روی همین مشکل [[امام هادی]] و [[امام عسکری|عسکری]] {{عم}} امت را با [[غیبت]] [[امام]] عادت می‌دادند و هرچه به پایان عمر مبارک نزدیک می‌شدند، پرده‌نشینی و دوری از مردم را برمی‌گزیدند<ref>تاریخ الغیبة‌الصغری، ص ۲۰۹ و ۲۲۱ تا ۲۲۳: مسعودی در اثبات الوصیة می‌گوید: [[امام هادی]] {{ع}} پرده‌نشینی را انتخاب کردند که و تنها با عده خاصی ملاقات می‌کرد، ولی [[امام عسکری]] {{ع}} با همه از پشت پرده سخن می‌گفت.</ref>. خصومت عده‌ای و جهالت توده‌ها، کاروان جامعه اسلامی را به سوی می‌راند که هر روز بیشتر از دیروز فضا را بر رهبران الهی تنگ‌تر می‌کرد، شهادت مظلومانه [[امامان]] یکی پس از دیگری و خیره سری در برابر دوستان [[اهل بیت]] وقوع [[غیبت کبری]] را حتمی می‌ساخت، تا زمین خالی از حجت خدا نشود و گر نه اُفول آن حتمی بود.وقتی محافظت آخرین ذخیره الهی جزء با [[غیبت]] ممکن نباشد، امر [[غیبت]] حتمی می‌شود. در یک نگاه کلی می‌توان گفت، فلسفه [[غیبت صغری]] دو امر مهم بود: یکی زدودن شک و حیرت مردم درباره وجود [[امام]] مهدی و اثبات آن و اقناع مردم در این ارتباط که [[امام عسکری]] {{ع}} فرزندی دارد و اکنون [[امام]] است که بخش عمده این رسالت به دوش [[سفیر اول]] بود و به حق که خوب انجام داد و با‌اندک زمانی تمام [[شیعه]] را گرد خود جمع کرد و از سردرگمی نجات شان داد، و دیگری آماده‌سازی مردم برای پذیرش [[غیبت کبری]] که این وظیفه بیشتر به دوش [[علی بن محمد سمری]] بود و به حق که پیروز شد، چون همین که آخرین توقیع و پایان [[نیابت]] خاص را اعلام فرمود کسی مخالفت نکرد و هر کسی که ادعای [[نیابت]] خاصه را کرد رسوا شد<ref>پورسید آقایی، تاریخ عصر غیبت، و دیگران، ص ۳۱۳.</ref>. بنابراین ادامه [[غیبت صغری]] لزومی نداشت کارش مقدماتی بود وقتی ذی المقدمه و هدف نهایی محقق شد مقدمه ضرورتی ندارد.