پرش به محتوا

جعفر بن علی الهادی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۴۶۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ ژوئن ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:


==مقدمه==
==مقدمه==
*جعفر، یکی از فرزندان [[امام هادی|حضرت هادی]]{{ع}} است که پس از شهادت‏ برادرش [[امام حسن عسکری]]{{ع}}، ضمن ادعاهای باطلی چند، ادعای [[امامت]] کرد و از این‌‏رو به کذّاب "بسیار دروغگو" شهرت یافت.
*[[جعفر]]، یکی از [[فرزندان]] [[امام هادی|حضرت هادی]]{{ع}} است که پس از شهادت‏ برادرش [[امام حسن عسکری]]{{ع}}، ضمن ادعاهای باطلی چند، ادعای [[امامت]] کرد و از این‌‏رو به [[کذّاب]] "بسیار [[دروغگو]]" شهرت یافت.
*این شهرت و نیز ادعای او، پیش‏تر در کلمات معصومان{{عم}} پیشگویی شده بود. [[امام سجاد]]{{ع}} به نقل از [[پیامبر]]{{صل}} فرموده است: "آن‏گاه که فرزندم جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب متولد شد، نامش را صادق بگذارید که پنجمین فرزند از سلاله او، نامش جعفر است که از روی تجرّی بر خدای تعالی و دروغ بستن بر او، ادعای [[امامت]] می‌‏کند! او نزد خدا جعفر کذّاب و مفتری بر خدا و مدعی مقامی است که اهل آن نیست. وی، مخالف پدر خویش و حسود بر برادر خود و کسی است که می‌‏خواهد در هنگام غیبت ولی خدا او را برملا سازد.
*این شهرت و نیز ادعای او، پیش‏تر در کلمات [[معصومان]]{{عم}} [[پیشگویی]] شده بود. [[امام سجاد]]{{ع}} به [[نقل]] از [[پیامبر]]{{صل}} فرموده است: "آن‏گاه که فرزندم [[جعفر بن محمد]] بن [[علی]] بن [[حسین بن ]][[علی بن ابی طالب]] متولد شد، نامش را [[صادق]] بگذارید که پنجمین [[فرزند]] از سلاله او، نامش [[جعفر]] است که از روی تجرّی بر [[خدای تعالی]] و [[دروغ]] بستن بر او، ادعای [[امامت]] می‌‏کند! او نزد [[خدا]] [[جعفر]] [[کذّاب]] و مفتری بر [[خدا]] و مدعی مقامی است که اهل آن نیست. وی، مخالف پدر خویش و حسود بر برادر خود و کسی است که می‌‏خواهد در هنگام [[غیبت]] [[ولی خدا]] او را برملا سازد.
*[[امام سجاد]]{{ع}} پس از نقل فرمایش [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بسیار گریسته و فرمود: گویا جعفر کذّاب را می‌‏بینم که طاغی زمانش را وادار می‌‏کند، تا در امر ولی اللّه و غایب در حفظ الهی و موکل بر حرم پدرش، تفتیش کند؛ به سبب جهلی که بر ولادت او و حرصی که بر قتل او دارد؛ اگر به او دسترسی یابد، و طمعی که در میراث او دارد، تا آن را به ناحق غصب کند<ref> {{عربی|" كَأَنِّي‏ بِجَعْفَرٍ الْكَذَّابِ‏ وَ قَدْ حَمَلَ‏ طَاغِيَةَ زَمَانِهِ‏ عَلَى‏ تَفْتِيشِ‏ أَمْرِ وَلِيِ‏ اللَّهِ‏ وَ الْمُغَيَّبِ‏ فِي حِفْظِ اللَّهِ وَ التَّوْكِيلِ بِحَرَمِ أَبِيهِ جَهْلًا مِنْهُ بِوِلَادَتِهِ وَ حِرْصاً مِنْهُ عَلَى قَتْلِهِ إِنْ ظَفِرَ بِهِ وَ طَمَعاً فِي مِيرَاثِهِ حَتَّى يَأْخُذَهُ بِغَيْرِ حَقِّه‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۰، ح ۲</ref>.  
*[[امام سجاد]]{{ع}} پس از [[نقل]] فرمایش [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بسیار گریسته و فرمود: گویا [[جعفر]] [[کذّاب]] را می‌‏بینم که طاغی زمانش را وادار می‌‏کند، تا در امر ولی اللّه و [[غایب]] در حفظ الهی و موکل بر [[حرم]] پدرش، تفتیش کند؛ به سبب جهلی که بر ولادت او و حرصی که بر قتل او دارد؛ اگر به او دسترسی یابد، و طمعی که در [[میراث]] او دارد، تا آن را به ناحق غصب کند<ref> {{عربی|" كَأَنِّي‏ بِجَعْفَرٍ الْكَذَّابِ‏ وَ قَدْ حَمَلَ‏ طَاغِيَةَ زَمَانِهِ‏ عَلَى‏ تَفْتِيشِ‏ أَمْرِ وَلِيِ‏ اللَّهِ‏ وَ الْمُغَيَّبِ‏ فِي حِفْظِ اللَّهِ وَ التَّوْكِيلِ بِحَرَمِ أَبِيهِ جَهْلًا مِنْهُ بِوِلَادَتِهِ وَ حِرْصاً مِنْهُ عَلَى قَتْلِهِ إِنْ ظَفِرَ بِهِ وَ طَمَعاً فِي مِيرَاثِهِ حَتَّى يَأْخُذَهُ بِغَيْرِ حَقِّه‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۰، ح ۲</ref>.  
*بدون شک انحراف جعفر از خط پدران معصومش، نه به علت کوتاهی و سستی پدر در تربیت وی بود و نه به سبب محیطی که در آن می‌‏زیست. این انحراف به علت همنشینی با بدکاران و منحرفان برای وی پدید آمد و شکی نیست همنشین در انسان تأثیر فراوانی دارد. همان‏گونه که [[قرآن کریم]] از ماجرای نافرمانی همسر [[حضرت لوط]]{{ع}} سخن می‌‏گوید. فاطمه، دختر [[محمد بن هیثم]] معروف به [[ابن سیابه]] گوید: هنگام ولادت جعفر، من در خانه [[امام هادی]]{{ع}} بودم و اهل خانه به این ولادت شادمان شدند. نزد [[امام‏ هادی]]{{ع}} رفتم و او را شاد نیافتم. گفتم: ای سرورم! چرا شما را به واسطه این مولود شادان نمی‌‏بینم؟ فرمود: این امر بر تو آسان خواهد شد؛ زیرا به زودی او گروه پرشماری را گمراه می‏‌سازد<ref> {{عربی|" يَهُونُ‏ عَلَيْكَ‏ أَمْرُهُ‏ فَإِنَّهُ‏ سَيُضِلُ‏ خَلْقاً كَبِيراً‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۱</ref>.  
*بدون [[شک]] [[انحراف]] [[جعفر]] از خط پدران معصومش، نه به علت کوتاهی و سستی پدر در [[تربیت]] وی بود و نه به سبب محیطی که در آن می‌‏زیست. این [[انحراف]] به علت همنشینی با بدکاران و [[منحرفان]] برای وی پدید آمد و شکی نیست همنشین در [[انسان]] تأثیر فراوانی دارد. همان‏گونه که [[قرآن کریم]] از ماجرای [[نافرمانی]] همسر [[حضرت لوط]]{{ع}} سخن می‌‏گوید. [[فاطمه]]، دختر [[محمد بن هیثم]] معروف به [[ابن سیابه]] گوید: هنگام ولادت [[جعفر]]، من در خانه [[امام هادی]]{{ع}} بودم و اهل خانه به این ولادت شادمان شدند. نزد [[امام‏ هادی]]{{ع}} رفتم و او را شاد نیافتم. گفتم: ای سرورم! چرا شما را به واسطه این مولود شادان نمی‌‏بینم؟ فرمود: این امر بر تو آسان خواهد شد؛ زیرا به زودی او گروه پرشماری را [[گمراه]] می‏‌سازد<ref> {{عربی|" يَهُونُ‏ عَلَيْكَ‏ أَمْرُهُ‏ فَإِنَّهُ‏ سَيُضِلُ‏ خَلْقاً كَبِيراً‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۱</ref>.  
*اوج کژی جعفر پس از شهادت [[امام حسن عسکری]]{{ع}} صورت گرفت. وی، با این‏که اهل فسق و فجور و گناهان بزرگ بود، خود را جانشین آن حضرت معرفی کرد<ref>  شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۳، ح ۲۶</ref>.  
*اوج کژی [[جعفر]] پس از [[شهادت]] [[امام حسن عسکری]]{{ع}} صورت گرفت. وی، با این‏که اهل [[فسق]] و [[فجور]] و [[گناهان]] بزرگ بود، خود را [[جانشین]] آن حضرت معرفی کرد<ref>  شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۳، ح ۲۶</ref>.  
*عملکرد جعفر کذّاب در مقابل روش [[امامان]]{{عم}} در موارد ذیل قابل بررسی است:
*عملکرد [[جعفر]] [[کذّاب]] در مقابل روش [[امامان]]{{عم}} در موارد ذیل قابل بررسی است:
#'''ادعای [[امامت]]:''' وی پس از برادر خود [[امام حسن عسکری]]{{ع}}، ادعای [[امامت]] کرد و برای رسیدن به این هدف خود، نقشه‌‏هایی کشید. اوّل خود، را در معرض تسلیت‌‏گویی مردم و تبریک بر [[امامت]] خود قرار داد؛ دوم خود را آماده اقامه نماز بر جنازه برادرش کرد، تا بلکه از این راه منصب رسمی [[امامت]] را به چنگ آورد. نقشه دیگر این بود که دست به دامن دولت شد تا دولت، او را به جای برادرش گذاشته و زعامت شیعیان را به وی واگذار نماید؛ اما در تمام این نقشه‌‏ها شکست خورد و جز رسوایی، چیزی به دست نیاورد.
#'''ادعای [[امامت]]:''' وی پس از برادر خود [[امام حسن عسکری]]{{ع}}، ادعای [[امامت]] کرد و برای رسیدن به این [[هدف]] خود، نقشه‌‏هایی کشید. اوّل خود، را در معرض تسلیت‌‏گویی [[مردم]] و تبریک بر [[امامت]] خود قرار داد؛ دوم خود را آماده [[اقامه نماز]] بر جنازه برادرش کرد، تا بلکه از این راه [[منصب]] رسمی [[امامت]] را به چنگ آورد. نقشه دیگر این بود که دست به دامن [[دولت]] شد تا [[دولت]]، او را به جای برادرش گذاشته و [[زعامت]] [[شیعیان]] را به وی واگذار نماید؛ اما در تمام این نقشه‌‏ها [[شکست]] خورد و جز رسوایی، چیزی به دست نیاورد.
#'''انکار وارث [[امام عسکری]]{{ع}}‏:''' جعفر کذّاب، منکر وارث شرعی [[امام عسکری]]{{ع}} و [[امامت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ شد. به همین دلیل مدعی شد وارث منحصر به ‏فرد [[امام عسکری]]{{ع}} است و به کمک دولت، توانست اموال [[امام عسکری]]{{ع}} را تصرف کند.
#'''[[انکار]] [[وارث]] [[امام عسکری]]{{ع}}‏:''' [[جعفر]] [[کذّاب]]، منکر [[وارث]] شرعی [[امام عسکری]]{{ع}} و [[امامت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ شد. به همین [[دلیل]] مدعی شد [[وارث]] منحصر به ‏فرد [[امام عسکری]]{{ع}} است و به کمک [[دولت]]، توانست [[اموال]] [[امام عسکری]]{{ع}} را [[تصرف]] کند.
#'''تحریک دولت‌مردان بر ضد [[امام مهدی]]{{ع}}:''' وی وقتی دید [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ در جریان نماز، بر او احتجاج کرده و رسوایش کرد، دولت حاکم را بر ضد آن حضرت و وجود او تحریک کرد و در نتیجه حاکمان جور، دوباره به خانه [[امام عسکری]]{{ع}} یورش بردند و برای یافتن [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ تلاش‌‏های مذبوحانه‌‏ای انجام دادند؛ ولی خواست الهی بر آن تعلق گرفت که آن حضرت از گزند بدخواهان در امان بماند<ref>  سیّد محمد صدر، پژوهشی در زندگی امام مهدی{{ع}}، ص ۲۴۷.</ref>.
#'''تحریک دولت‌مردان بر ضد [[امام مهدی]]{{ع}}:''' وی وقتی دید [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ در جریان [[نماز]]، بر او [[احتجاج]] کرده و رسوایش کرد، [[دولت]] [[حاکم]] را بر ضد آن حضرت و وجود او تحریک کرد و در نتیجه [[حاکمان جور]]، دوباره به خانه [[امام عسکری]]{{ع}} یورش بردند و برای یافتن [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ تلاش‌‏های مذبوحانه‌‏ای انجام دادند؛ ولی [[خواست الهی]] بر آن تعلق گرفت که آن حضرت از گزند بدخواهان در [[امان]] بماند<ref>  سیّد محمد صدر، پژوهشی در زندگی امام مهدی{{ع}}، ص ۲۴۷.</ref>.
*[[احمد بن اسحاق]] گوید: از [[جعفر بن علی]] نامه‏‌ای به دست من رسید و طی آن ادعا کرده بود به علم دین "حلال و حرام" و نیز کلیه علوم و آنچه که مردم بدان نیازمندند، آگاهی دارد. پس از این‏که نامه را خواندم، عریضه‌‏ای به پیشگاه مقدس [[امام مهدی|حضرت امام عصر]]{{ع}} نگاشتم و نامه جعفر را نیز به پیوست آن قرار دادم. به دنبال آن، از ناحیه مقدسه پاسخی بدین شرح صادر شد: به نام خداوند بخشاینده مهربان؛ خداوند سبحانه و تعالی تو را پایدار بدارد! نامه تو و ضمیمه آن نامه جعفر به من رسید و از مضمون آن - که با اختلاف الفاظ و اشتباهات بسیار توأم بود- آگاه شدم. اگر شما هم دقّت کرده بودید، به برخی از آن‏ها آگاه می‏‌شدید. آن‏گاه [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در ادامه با ذکر حمد و ثنای پروردگار سبحانه و تعالی، مطالبی در ردّ جعفر بیان فرمود: "... این پیرو باطل و دروغگو، بر خداوند افترا بسته است. این شخص با امید به چه چیز می‌‏خواهد این ادعای عاری از حقیقت خود را ثابت کند؟ آیا با اطلاعاتی که در احکام الهی دارد؟ به خدا قسم! این فرد آن قدر بی‏‌اطلاع است که حلال و حرام را نمی‌‏شناسد و میان بد و خوب فرق نمی‏‌گذارد. آیا به دانش خود تکیه دارد؟ او به قدری تهیدست است که حق و باطل را نمی‏‌شناسد، محکم و متشابه را نمی‏‌داند و از احکام نماز- حتی وقت آن- آگاهی ندارد. آیا این مدعی فاقد صلاحیت، به ورع و پرهیزگاری خویش تکیه می‏کند؟ خداوند شاهد است که نماز واجب خویش را برای این‏که شعبده‌‏بازی یاد بگیرد، ترک کرده است. حتما از ظروف مشروب و آثار دیگری از گناهان او اطلاع دارید ... خداوند سبحانه و تعالی تو را توفیق دهد! آنچه برایت گفتم، از این ستمکار ستمگر بپرس و او را آزمایش کن. از یکی از آیات [[قرآن]] و تفسیر آن از وی بپرس یا از نماز و شرایط آن از او بپرس، تا به معایب و کمبودهای او پی ببری و حال او را بدانی. خداوند سبحانه و تعالی کفایت‌‏کننده است؛ او حق را برای اهلش حفظ می‌‏کند و آن را در جایگاهش قرار می‏‌دهد.  
*[[احمد بن اسحاق]] گوید: از [[جعفر بن علی]] نامه‏‌ای به دست من رسید و طی آن ادعا کرده بود به [[علم]] [[دین]] "[[حلال]] و [[حرام]]" و نیز کلیه [[علوم]] و آنچه که [[مردم]] بدان نیازمندند، [[آگاهی]] دارد. پس از این‏که [[نامه]] را خواندم، عریضه‌‏ای به پیشگاه [[مقدس]] [[امام مهدی|حضرت امام عصر]]{{ع}} نگاشتم و [[نامه]] [[جعفر]] را نیز به پیوست آن قرار دادم. به دنبال آن، از [[ناحیه مقدسه]] پاسخی بدین شرح صادر شد: به نام [[خداوند]] بخشاینده مهربان؛ [[خداوند]] سبحانه و تعالی تو را پایدار بدارد! [[نامه]] تو و ضمیمه آن [[نامه]] [[جعفر]] به من رسید و از مضمون آن - که با [[اختلاف]] الفاظ و اشتباهات بسیار توأم بود- [[آگاه]] شدم. اگر شما هم دقّت کرده بودید، به برخی از آن‏ها [[آگاه]] می‏‌شدید. آن‏گاه [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در ادامه با ذکر [[حمد]] و ثنای [[پروردگار]] سبحانه و تعالی، مطالبی در ردّ [[جعفر]] بیان فرمود: "... این پیرو [[باطل]] و [[دروغگو]]، بر [[خداوند]] افترا بسته است. این شخص با [[امید]] به چه چیز می‌‏خواهد این ادعای عاری از [[حقیقت]] خود را ثابت کند؟ آیا با اطلاعاتی که در [[احکام الهی]] دارد؟ به [[خدا]] قسم! این فرد آن [[قدر]] بی‏‌اطلاع است که [[حلال]] و [[حرام]] را نمی‌‏شناسد و میان بد و خوب فرق نمی‏‌گذارد. آیا به [[دانش]] خود تکیه دارد؟ او به قدری تهیدست است که [[حق]] و [[باطل]] را نمی‏‌شناسد، [[محکم و متشابه]] را نمی‏‌داند و از [[احکام]] نماز- حتی وقت آن- [[آگاهی]] ندارد. آیا این مدعی فاقد صلاحیت، به ورع و [[پرهیزگاری]] خویش تکیه می‏کند؟ [[خداوند]] [[شاهد]] است که [[نماز]] [[واجب]] خویش را برای این‏که شعبده‌‏بازی یاد بگیرد، ترک کرده است. حتما از ظروف مشروب و آثار دیگری از [[گناهان]] او اطلاع دارید ... [[خداوند]] سبحانه و تعالی تو را [[توفیق]] دهد! آنچه برایت گفتم، از این [[ستمکار]] [[ستمگر]] بپرس و او را [[آزمایش]] کن. از یکی از [[آیات]] [[قرآن]] و [[تفسیر]] آن از وی بپرس یا از [[نماز]] و شرایط آن از او بپرس، تا به معایب و کمبودهای او پی ببری و حال او را بدانی. [[خداوند]] سبحانه و تعالی کفایت‌‏کننده است؛ او [[حق]] را برای اهلش حفظ می‌‏کند و آن را در جایگاهش قرار می‏‌دهد.  
*'''منابع [[شیعه]] درباره پایان کار او دو دیدگاه دارند:'''
*'''منابع [[شیعه]] درباره پایان کار او دو دیدگاه دارند:'''
#وی تا پایان زندگی بر ادعای دروغین خود پای فشرده، همچنان خود را [[امام]] می‌‏دانست.
#وی تا پایان زندگی بر ادعای دروغین خود پای فشرده، همچنان خود را [[امام]] می‌‏دانست.
#وی از دعوی دروغین خود دست برداشته، توبه کرد و شیعیان نیز نامش را از جعفر کذّاب به جعفر تائب برگرداندند.
#وی از دعوی دروغین خود دست برداشته، [[توبه]] کرد و [[شیعیان]] نیز نامش را از [[جعفر]] [[کذّاب]] به [[جعفر]] تائب برگرداندند.
*[[شیخ کلینی]] به نقل از [[محمد بن عثمان عمری]] می‌‏گوید: [[امام مهدی|امام دوازدهم]]{{ع}} در توقیعی به توبه او تصریح کرده است: راه جعفر، راه برادران یوسف است‏  که سرانجام توبه کردند و گناه‏شان بخشوده شد.
*[[شیخ کلینی]] به [[نقل]] از [[محمد بن عثمان عمری]] می‌‏گوید: [[امام مهدی|امام دوازدهم]]{{ع}} در توقیعی به [[توبه]] او تصریح کرده است: راه [[جعفر]]، راه برادران [[یوسف]] است‏  که سرانجام [[توبه]] کردند و گناه‏شان بخشوده شد.
*وی با وجود زندگی کوتاه، دارای فرزندان بسیاری شد. نوادگان وی چون نسبت خود را به [[امام رضا]]{{ع}} می‌‏رساندند، به رضویان شهرت یافتند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۱۵۷ - ۱۶۱.</ref>.
*وی با وجود زندگی کوتاه، دارای [[فرزندان]] بسیاری شد. نوادگان وی چون نسبت خود را به [[امام رضا]]{{ع}} می‌‏رساندند، به رضویان شهرت یافتند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۱۵۷ - ۱۶۱.</ref>.


==[[جعفر کذاب]] در موعودنامه==
==[[جعفر کذاب]] در موعودنامه==
*پسر [[امام هادی]] و برادر [[امام حسن عسکری]
*پسر [[امام هادی]] و برادر [[امام حسن عسکری]


==پرسش‌های وابسته==
==پرسش‌های وابسته==
خط ۶۴: خط ۶۴:
[[رده:جعفر بن علی الهادی]]
[[رده:جعفر بن علی الهادی]]
[[رده:مدخل موعودنامه]]
[[رده:مدخل موعودنامه]]
[[رده:اتمام لینک داخلی]]
۷۳٬۱۸۵

ویرایش