پرش به محتوا

کرامات امام صادق: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
از [[امام صادق]] {{ع}} کارهای [[خارق العاده]] و [[کرامات]] زیادی در منابع معتبر به ثبت رسیده<ref>ر.ک: إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۱۳۴ و بحار، ج ۴۷، ص ۶۳.</ref> که در این درس بعضی از آنها مورد اشاره قرار می‌گیرد:
از [[امام صادق]] {{ع}} کارهای [[خارق العاده]] و [[کرامات]] زیادی در منابع معتبر به ثبت رسیده<ref>ر.ک: إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۱۳۴ و بحار، ج ۴۷، ص ۶۳.</ref> که در این درس بعضی از آنها مورد اشاره قرار می‌گیرد:


'''نسوختن در [[آتش]]''': [[ابوجعفر]] [[منصور]] [[خلیفه عباسی]] بحسن بن [[زید]] که از طرف او [[والی]] [[مکه]] و [[مدینه]] بود، پیغام داد که: خانه [[جعفر بن محمد]] را بسوزان، او به خانه [[امام]] [[آتش]] افکند و [[آتش]] به در خانه و راهرو سرایت کرد. [[امام صادق]] {{ع}} بیرون آمد و در میان [[آتش]] گام برداشت راه می‌رفت می‌فرمود: {{عربی|"أَنَا اِبْنُ أَعْرَاقِ اَلثَّرَى أَنَا اِبْنُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اَللَّهِ {{ع}}"}}؛ منم پسر أعراق الثری<ref>أعراق الثری بمعنی ریشه‌های در زمین است و آن لقب اسماعیل پیامبر است و شاید جهتش اینست که اولاد اسماعیل مانند رگ و ریشه در اطراف زمین پراکنده شدند و افتخار امام صادق {{ع}} باو از این نظر است که او فرزند شریف و گرامی جناب ابراهیم است.</ref> منم پسر [[ابراهیم]] [[خلیل الله]] که [[آتش]] [[نمرود]] بر او سرد و [[سلامت]] گشت.
'''نسوختن در [[آتش]]''': [[ابوجعفر]] [[منصور]] [[خلیفه عباسی]] بحسن بن [[زید]] که از طرف او [[والی]] [[مکه]] و [[مدینه]] بود، پیغام داد که: خانه [[جعفر بن محمد]] را بسوزان، او به خانه [[امام]] [[آتش]] افکند و [[آتش]] به در خانه و راهرو سرایت کرد. [[امام صادق]] {{ع}} بیرون آمد و در میان [[آتش]] گام برداشت راه می‌رفت می‌فرمود: {{عربی|"أَنَا ابْنُ أَعْرَاقِ الثَّرَى أَنَا ابْنُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ {{ع}}"}}؛ منم پسر أعراق الثری<ref>أعراق الثری بمعنی ریشه‌های در زمین است و آن لقب اسماعیل پیامبر است و شاید جهتش اینست که اولاد اسماعیل مانند رگ و ریشه در اطراف زمین پراکنده شدند و افتخار امام صادق {{ع}} باو از این نظر است که او فرزند شریف و گرامی جناب ابراهیم است.</ref> منم پسر [[ابراهیم]] [[خلیل الله]] که [[آتش]] [[نمرود]] بر او سرد و [[سلامت]] گشت.


'''نشان دادن [[باطن]] افراد''': سَدِیر صیرَفِی می‌گوید با [[امام صادق]] {{ع}} در [[عرفات]] بودیم: {{عربی|"کنت مع الصادق {{ع}} فی [[عرفات]] فرأیت الحجیج و سمعت الضجیج فتوسمت و قلت فی نفسی أتری هولاء کلهم [[علی]] الضلال فنادانی الصادق {{ع}} فقال تأمل فتأملتهم فإذا هم قردة و خنازیر"}}<ref>مناقب آل أبی طالب {{عم}}، ج ۴، ص ۲۳۴، فصل فی خرق العادات له {{ع}}...</ref>.
'''نشان دادن [[باطن]] افراد''': سَدِیر صیرَفِی می‌گوید با [[امام صادق]] {{ع}} در [[عرفات]] بودیم: {{عربی|"كُنْتُ مَعَ الصَّادِقِ {{ع}} فِي عَرَفَاتٍ فَرَأَيْتُ الْحَجِيجَ وَ سَمِعْتُ‏ الضَّجِيجَ فَتَوَسَّمْتُ وَ قُلْتُ فِي نَفْسِي: أَ تَرَى هَؤُلَاءِ كُلَّهُمْ عَلَى الضَّلَالِ؟ فَنَادَانِي الصَّادِقُ {{ع}} فَقَالَ: تَأَمَّلْ! فَتَأَمَّلْتُهُمْ فَإِذَا هُمْ قِرَدَةٌ وَ خَنَازِيرُ"}}<ref>مناقب آل أبی طالب {{عم}}، ج ۴، ص ۲۳۴، فصل فی خرق العادات له {{ع}}...</ref>.


'''شفای [[بیمار]]''': سدیر صیرفی گفت زنی خدمت [[حضرت صادق]] {{ع}} رسیده عرض کرد فدایت شوم پدر و مادر و فامیلم ارادتمند به شمایند. [[امام]] فرمود راست می‌گوئی چه درخواستی داری؟ عرض کردم در بازویم پیسی پیدا شده از [[خدا]] بخواه برطرف شود. [[امام]] {{ع}} دست به [[دعا]] برداشته گفت: {{عربی|"اللهم إنک تبرئ الأکمه و الأبرص و تحیی و العظام و هی رمیم ألبسها من عفوک و عافییتک ما تری أثر إجابة دعائی"}}؛ ای خدائی که نابینا و پیسی را خوب می‌کنی و استخوان پوسیده را زندگی می‌بخشی این [[زن]] را شفا بخش و مورد عفو خویش قرار ده به طوری که اثر [[مستجاب]] شدن دعای مرا ببینند. آن [[زن]] گفت به [[خدا]] قسم از جای حرکت کردم اثری کم یا زیاد از بیماری در من وجود نداشت<ref>امالی طوسی، ص ۴۰۷ و بحار الأنوار، ج ۴۷، ص ۶۴.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۵۵.</ref>.
'''شفای [[بیمار]]''': سدیر صیرفی گفت زنی خدمت [[حضرت صادق]] {{ع}} رسیده عرض کرد فدایت شوم پدر و مادر و فامیلم ارادتمند به شمایند. [[امام]] فرمود راست می‌گوئی چه درخواستی داری؟ عرض کردم در بازویم پیسی پیدا شده از [[خدا]] بخواه برطرف شود. [[امام]] {{ع}} دست به [[دعا]] برداشته گفت: {{عربی|"اللَّهُمَّ إِنَّكَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ، وَ تُحْيِي الْعِظَامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ، أَلْبِسْهَا مِنْ عَفْوِكَ وَ عَافِيَتِكَ مَا تَرَى أَثَرَ إِجَابَةِ دُعَائِي"}}؛ ای خدائی که نابینا و پیسی را خوب می‌کنی و استخوان پوسیده را زندگی می‌بخشی این [[زن]] را شفا بخش و مورد عفو خویش قرار ده به طوری که اثر [[مستجاب]] شدن دعای مرا ببینند. آن [[زن]] گفت به [[خدا]] قسم از جای حرکت کردم اثری کم یا زیاد از بیماری در من وجود نداشت<ref>امالی طوسی، ص ۴۰۷ و بحار الأنوار، ج ۴۷، ص ۶۴.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۵۵.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۲٬۱۱۷

ویرایش