مهدویت: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ':"' به ': "'
جز (جایگزینی متن - '<ref>مجتبی تونهای، موعودنامه، ص' به '<ref>تونهای، مجتبی، [[موعودنامه (کتا...) |
جز (جایگزینی متن - ':"' به ': "') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
حاصل آنکه در [[روایات]] متعدد و [[متواتر]] [[جامعه مهدوی]] یک [[جامعه]] ایدنال برای [[بشر]] از هر حیث (مادی و معنوی) توصیف شده که [[فلاسفه]] از آن به [[مدینه]] فاضله و امروزه به [[جامعه]] آرمانی تعبیر میشود. حال سؤال این است که آیا با این [[وصف]] از [[جامعه مهدوی]] کسی پیدا میشود که چنین [[جامعه]]ای را نخواهد و از متولی آن یعنی [[حضرت حجت]]{{ع}} روی برگرداند؟ قطعاً جواب منفی است، [[امام]] ممکن است سؤال شود شاید چنین [[جامعه]]ای محقق نگردد. در پاسخ باید گفت ما بنابر فرض و حسب [[روایات]] بحث میکنیم، چنانکه یکی از به اصطلاح روشنفکران [[مسلمان]] اتوریته [[امام عصر]]{{ع}} و ناسازگاری آن با [[دموکراسی]] را از [[روایات]] استفاده میکند. باید تحلیل و توصیف و [[داوری]] خود را کامل کند و بیان دارد که [[جامعه مهدوی]] بر حسب [[روایات]] خصوصیات فوق را دارد، اما با [[دموکراسی]] - که من [[اراده]] میکنم - ناسازگار است. | حاصل آنکه در [[روایات]] متعدد و [[متواتر]] [[جامعه مهدوی]] یک [[جامعه]] ایدنال برای [[بشر]] از هر حیث (مادی و معنوی) توصیف شده که [[فلاسفه]] از آن به [[مدینه]] فاضله و امروزه به [[جامعه]] آرمانی تعبیر میشود. حال سؤال این است که آیا با این [[وصف]] از [[جامعه مهدوی]] کسی پیدا میشود که چنین [[جامعه]]ای را نخواهد و از متولی آن یعنی [[حضرت حجت]]{{ع}} روی برگرداند؟ قطعاً جواب منفی است، [[امام]] ممکن است سؤال شود شاید چنین [[جامعه]]ای محقق نگردد. در پاسخ باید گفت ما بنابر فرض و حسب [[روایات]] بحث میکنیم، چنانکه یکی از به اصطلاح روشنفکران [[مسلمان]] اتوریته [[امام عصر]]{{ع}} و ناسازگاری آن با [[دموکراسی]] را از [[روایات]] استفاده میکند. باید تحلیل و توصیف و [[داوری]] خود را کامل کند و بیان دارد که [[جامعه مهدوی]] بر حسب [[روایات]] خصوصیات فوق را دارد، اما با [[دموکراسی]] - که من [[اراده]] میکنم - ناسازگار است. | ||
'''۲. [[رضایت]] همه شهروندان از [[حکومت مهدوی]]:''' یکی از ویژگیهای [[حکومت مهدوی]] [[رضایت]] و خشنودی [[مردم]] از [[حکومت مهدوی]] و شخص [[حضرت مهدی]] (عج) است، چنانکه در [[روایات]] آمده است:" اهل [[آسمان]] و [[زمین]] از او [[راضی]] میشوند"<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۰%|" يَرْضَى بِهِ سَاكِنُ السَّمَاءِ، وَ سَاكِنُ الْأَرْض"}}؛ اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۲۴؛ ینابیع الموده، ص ۴۳۱؛ بحار، ج۵۱، صص ۷۴، ۸۰، ۱۰۱.</ref>. در [[روایت]] دیگر [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} میفرماید [[مردم]] آن حضرت را [[دوست]] میدارند:"ساکنان [[آسمان]] و [[زمین]] او را [[دوست]] میدارند... زندگان آرزوی برگشت مردگان را دارند به [[دلیل]] خیر و برکاتی که [[خداوند]] به اهل [[زمین]] از [[ناحیه]] آن حضرت متوجهشان میکند"<ref>{{عربی|اندازه=۱۲۰%|" يحبه ساكن السماء و ساكن الأرض... يتمنى الاحياء الأموات بما صنع اللّه بأهل الأرض من خيره"}}؛ احقاق الحق، ج۱۹، ص ۶۶۳.</ref> | '''۲. [[رضایت]] همه شهروندان از [[حکومت مهدوی]]:''' یکی از ویژگیهای [[حکومت مهدوی]] [[رضایت]] و خشنودی [[مردم]] از [[حکومت مهدوی]] و شخص [[حضرت مهدی]] (عج) است، چنانکه در [[روایات]] آمده است: " اهل [[آسمان]] و [[زمین]] از او [[راضی]] میشوند"<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۰%|" يَرْضَى بِهِ سَاكِنُ السَّمَاءِ، وَ سَاكِنُ الْأَرْض"}}؛ اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۲۴؛ ینابیع الموده، ص ۴۳۱؛ بحار، ج۵۱، صص ۷۴، ۸۰، ۱۰۱.</ref>. در [[روایت]] دیگر [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} میفرماید [[مردم]] آن حضرت را [[دوست]] میدارند: "ساکنان [[آسمان]] و [[زمین]] او را [[دوست]] میدارند... زندگان آرزوی برگشت مردگان را دارند به [[دلیل]] خیر و برکاتی که [[خداوند]] به اهل [[زمین]] از [[ناحیه]] آن حضرت متوجهشان میکند"<ref>{{عربی|اندازه=۱۲۰%|" يحبه ساكن السماء و ساكن الأرض... يتمنى الاحياء الأموات بما صنع اللّه بأهل الأرض من خيره"}}؛ احقاق الحق، ج۱۹، ص ۶۶۳.</ref> | ||
'''۳. [[دموکراسی]] مقدمه و ابزار نه [[هدف]]:''' اگر از اشکالات و کاستیهای [[دموکراسی]] - که در نقد ناسازگاری [[امامت]] و [[دموکراسی]] اشاره شد - صرفنظر شود و وجود و تحقق [[دموکراسی]] ([[انتخاب]] [[حاکم]] توسط [[مردم]] و نظارت بر آن) را قبول کنیم، بلکه از آن اتفاق همه [[مردم]] بر یک [[حکومت]] و [[حاکم]] را نیز بپذیریم، اینجا این سؤال را مطرح میکنیم که آیا [[نفس]] [[حکومت]] و [[تعیین]] [[حاکم]] غایت و [[هدف]] [[مردم]] است یا اینکه [[مردم]] برای تأمین [[حقوق]] خود یک [[حکومت]] و [[حاکم|حاکمی]] را [[انتخاب]] میکنند؟ قطعاً پاسخ دوم صحیح است. [[دموکراسی]] و [[انتخاب]] [[مردم]] در [[حکومت]]های غیرمعصوم [[بهترین]] گزینه موجود برای احقاق [[حقوق]] [[مردم]] و کنترل [[حکومت]] و [[حاکم]] است. نکته [[ظریف]] و مهم در [[جامعه مهدوی]] اینکه آن یک [[جامعه]] آرمانی و [[مدینه]] فاضله برای [[مردم]] است، به گونهای که [[حقوق]] اساسی [[مردم]] مانند [[عدالت]] فردی و اجتماعی و [[رفع ظلم]] و [[جور]]، [[امنیت]] در عرصههای مختلف، زندگی سالم و تأمین نیازهای مادی، [[اخلاق]] و درستکاری، همزیستی مسالمتآمیز گروهها و [[مذاهب]] مختلف همه به نحو احسن و کامل توسط [[حکومت مهدوی]] تأمین و تضمین میشود. در آن [[حاکم]] و دیگر دولتمردان همه بر [[عدل]] و [[عدالت]] [[رفتار]] میکنند و هیچ تخلفی از آن صورت نمیگیرد. در این فرض آیا خواسته اصلی [[مردم]] از [[حکومت]] خود به خود تأمین نمیشود؟ دیگر [[مردم]] به دنبال چه هدفی هستند تا به اصل [[انتخاب]] و [[دموکراسی]] روی آورند؟ [[دموکراسی]] ابزار و روشی بیش نبود که [[هدف]] یا اهداف آن پیشاپیش توسط [[حکومت جهانی]] [[مهدی موعود]] حاصل شده است. پس با این نگاه و تحلیل میتوان مدعی شد که اصلاً در [[حکومت مهدوی]] برای طرح [[دموکراسی]] مجالی وجود ندارد، چرا که: آنچه عیان است چه [[حاجت]] به بیان است. باری درباره نوع خاص آزادیهای [[سیاست|سیاسی]] [[مردم]] مانند تشکیل حزب، گروه، [[آزادی]] بیان و [[قلم]]، باید گفت با ویژگیهایی که [[جامعه مهدوی]] از آن برخوردار است، چنین فعالیتهایی نیز منتفی است، برای اینکه [[هدف]] از تشکیل حزب، میتینگ، [[آزادی]] مطبوعات، نظارت بر دولتمردان، سهیم شدن در [[قدرت]] یا گرفتن اصل [[قدرت]] است، با توجه به این پیشفرض که [[حاکم]] و هرم [[قدرت]] در [[حکومت مهدوی]] [[معصوم]] است و [[زمین]] را از [[عدالت]] پر خواهد نمود و [[اخلاق]] و [[معنویت]] [[مردم]] از رشد بالایی برخوردار خواهد شد، و شهروندان به همه آمال و اهداف خود دست یافتهاند، شهروندان هیچ نیازی به عضویت در حزب و تشکیل آن احساس نخواهند کرد و لذا این نوع آزادیهای [[سیاست|سیاسی]] نیز خود به خود غیرضروری و از باب تحصیل حاصل خواهد بود؛ چراکه احزاب و فعالیت [[سیاست|سیاسی]] نوعاً به منظور تأمین [[عدالت]]، [[امنیت]]، ایجاد شغل و [[رفاه]] اجتماعی و اهداف دیگر تشکیل میشود که حسب فرض چنین اهدافی پیشاپیش در [[حکومت مهدوی]] تحقق یافته است. | '''۳. [[دموکراسی]] مقدمه و ابزار نه [[هدف]]:''' اگر از اشکالات و کاستیهای [[دموکراسی]] - که در نقد ناسازگاری [[امامت]] و [[دموکراسی]] اشاره شد - صرفنظر شود و وجود و تحقق [[دموکراسی]] ([[انتخاب]] [[حاکم]] توسط [[مردم]] و نظارت بر آن) را قبول کنیم، بلکه از آن اتفاق همه [[مردم]] بر یک [[حکومت]] و [[حاکم]] را نیز بپذیریم، اینجا این سؤال را مطرح میکنیم که آیا [[نفس]] [[حکومت]] و [[تعیین]] [[حاکم]] غایت و [[هدف]] [[مردم]] است یا اینکه [[مردم]] برای تأمین [[حقوق]] خود یک [[حکومت]] و [[حاکم|حاکمی]] را [[انتخاب]] میکنند؟ قطعاً پاسخ دوم صحیح است. [[دموکراسی]] و [[انتخاب]] [[مردم]] در [[حکومت]]های غیرمعصوم [[بهترین]] گزینه موجود برای احقاق [[حقوق]] [[مردم]] و کنترل [[حکومت]] و [[حاکم]] است. نکته [[ظریف]] و مهم در [[جامعه مهدوی]] اینکه آن یک [[جامعه]] آرمانی و [[مدینه]] فاضله برای [[مردم]] است، به گونهای که [[حقوق]] اساسی [[مردم]] مانند [[عدالت]] فردی و اجتماعی و [[رفع ظلم]] و [[جور]]، [[امنیت]] در عرصههای مختلف، زندگی سالم و تأمین نیازهای مادی، [[اخلاق]] و درستکاری، همزیستی مسالمتآمیز گروهها و [[مذاهب]] مختلف همه به نحو احسن و کامل توسط [[حکومت مهدوی]] تأمین و تضمین میشود. در آن [[حاکم]] و دیگر دولتمردان همه بر [[عدل]] و [[عدالت]] [[رفتار]] میکنند و هیچ تخلفی از آن صورت نمیگیرد. در این فرض آیا خواسته اصلی [[مردم]] از [[حکومت]] خود به خود تأمین نمیشود؟ دیگر [[مردم]] به دنبال چه هدفی هستند تا به اصل [[انتخاب]] و [[دموکراسی]] روی آورند؟ [[دموکراسی]] ابزار و روشی بیش نبود که [[هدف]] یا اهداف آن پیشاپیش توسط [[حکومت جهانی]] [[مهدی موعود]] حاصل شده است. پس با این نگاه و تحلیل میتوان مدعی شد که اصلاً در [[حکومت مهدوی]] برای طرح [[دموکراسی]] مجالی وجود ندارد، چرا که: آنچه عیان است چه [[حاجت]] به بیان است. باری درباره نوع خاص آزادیهای [[سیاست|سیاسی]] [[مردم]] مانند تشکیل حزب، گروه، [[آزادی]] بیان و [[قلم]]، باید گفت با ویژگیهایی که [[جامعه مهدوی]] از آن برخوردار است، چنین فعالیتهایی نیز منتفی است، برای اینکه [[هدف]] از تشکیل حزب، میتینگ، [[آزادی]] مطبوعات، نظارت بر دولتمردان، سهیم شدن در [[قدرت]] یا گرفتن اصل [[قدرت]] است، با توجه به این پیشفرض که [[حاکم]] و هرم [[قدرت]] در [[حکومت مهدوی]] [[معصوم]] است و [[زمین]] را از [[عدالت]] پر خواهد نمود و [[اخلاق]] و [[معنویت]] [[مردم]] از رشد بالایی برخوردار خواهد شد، و شهروندان به همه آمال و اهداف خود دست یافتهاند، شهروندان هیچ نیازی به عضویت در حزب و تشکیل آن احساس نخواهند کرد و لذا این نوع آزادیهای [[سیاست|سیاسی]] نیز خود به خود غیرضروری و از باب تحصیل حاصل خواهد بود؛ چراکه احزاب و فعالیت [[سیاست|سیاسی]] نوعاً به منظور تأمین [[عدالت]]، [[امنیت]]، ایجاد شغل و [[رفاه]] اجتماعی و اهداف دیگر تشکیل میشود که حسب فرض چنین اهدافی پیشاپیش در [[حکومت مهدوی]] تحقق یافته است. |