شگفتیهای آفرینش: تفاوت میان نسخهها
←آفرینش مورچه
خط ۷: | خط ۷: | ||
==آفرینش مورچه== | ==آفرینش مورچه== | ||
*چرا به این موجودات کوچک نمینگرند که آنها را بسیار زیبا و استوار آفریده و حسابشده و عالی [[سازماندهی]] کرده و گوش و چشم برایشان ساخته و پوست و استخوان بدیشان بخشیده است. به مورچه نگاه کنید با آن جثّه کوچک و ظرافت اندام که به [[سختی]] به چشم آید و به [[اندیشه]] نیاید، چگونه بر زمین جنبد و روزیاش را یابد. دانه را به لانه برَد و در جایگاهش نهد، در تابستان به [[فکر]] زمستانش و در چینش دانه در لانه در [[فکر]] برداشتش، روزیاش ضمانت شده و بر اساس نیازش بدو رسیده. خدای بخشنده از او [[غفلت]] نکند و [[پروردگار]] مدبّر او را [[ناامید]] نسازد. گرچه او در [[دل]] سنگ صاف و هموار یا صخره بلند و ناهموار باشد. اگر دستگاه تغدیه او را نیک بنگری و در بالا و پایین آن بیندیشی و به کنار استخوانهای شکم او که در اندرونش قرار دارد و چشم و گوشش که در سرش باشد، توجّه کنی، آن وقت با همه وجود از آفرینش او به شگفتی آیی و از آن مبهوت مانی و از توصیف آن به زحمت و [[رنج]] افتی<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۲۷.</ref>. | *چرا به این موجودات کوچک نمینگرند که آنها را بسیار زیبا و استوار آفریده و حسابشده و عالی [[سازماندهی]] کرده و گوش و چشم برایشان ساخته و پوست و استخوان بدیشان بخشیده است. به مورچه نگاه کنید با آن جثّه کوچک و ظرافت اندام که به [[سختی]] به چشم آید و به [[اندیشه]] نیاید، چگونه بر زمین جنبد و روزیاش را یابد. دانه را به لانه برَد و در جایگاهش نهد، در تابستان به [[فکر]] زمستانش و در چینش دانه در لانه در [[فکر]] برداشتش، روزیاش ضمانت شده و بر اساس نیازش بدو رسیده. خدای بخشنده از او [[غفلت]] نکند و [[پروردگار]] مدبّر او را [[ناامید]] نسازد. گرچه او در [[دل]] سنگ صاف و هموار یا صخره بلند و ناهموار باشد. اگر دستگاه تغدیه او را نیک بنگری و در بالا و پایین آن بیندیشی و به کنار استخوانهای شکم او که در اندرونش قرار دارد و چشم و گوشش که در سرش باشد، توجّه کنی، آن وقت با همه وجود از آفرینش او به شگفتی آیی و از آن مبهوت مانی و از توصیف آن به زحمت و [[رنج]] افتی<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۲۷.</ref>. | ||
==آفرینش ملخ== | |||
*و اگر توضیح بیشتر خواستی به ملخ نگاه کن که دو چشم سرخ برای او آفریده و دو سیاهی که چون ماه درخشنده است. شنواییِ او را [[ناپیدا]] نهاد، دهانی مناسب برای او بگشاد، دریافتی قوی بدو بخشید، دندانهایی شکننده و بُرنده و دست و پایی چون داس که بدان مزرعه را درو کند و کشاورزان نسبت به زراعتشان از آنها بترسند و اگر به [[یاری]] یکدیگر هم بشتابند، نتوانند آنان را دور سازند و برطرف کنند تا زراعتشان مورد حمله و هجوم آنها قرار گیرد و هر کاری که خواهند، کنند، در حالی که همه اندامشان به اندازه انگشتی کوچک هم نیست<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۲۷.</ref>. |