اثبات وجود امام مهدی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*ما معتقدیم که سرانجام، اداره امور جهان در قبضه باکفایت صالحترین افراد بشر قرار خواهد گرفت و او جهان را از تاریکی، فقر، جهل و ظلم رهایی میبخشد، و حکومت واحد جهانی را بر اساس مساوات و عدالت استوار میسازد. علیرغم اتفاقنظر در اصل "مصلح" و "منجی"، لکن در مصداق و تطبیق آن اختلاف دارند. روایات نقل شده درباره [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و بحث از نوّاب خاص آن حضرت که در طول هفتاد سال، واسطه میان شیعیان و حضرت بودهاند، این اعتقاد را از محدوده "ذهن" به دنیای "واقعیات" میآورد. یعنی او یک حقیقت فرضی و خیالی نیست بلکه یک موجود واقعی است. بنابراین موضوع مهدی، نه اندیشه چشمبهراه نشستن کسی است که باید زاده شود و نه پیشگویی است که باید در انتظار مصداقش ماند. بلکه واقعیت استوار و فرد مشخصی است که در میان ما زندگی میکند، ما را میبیند و ما نیز او را میبینیم و در اندوه و شادیهامان شریک است. احادیث و نیز تاریخ [[غیبت صغری]]، این باور را در جان ما زنده میکند که مصداق آن مصلح و مهدی منتظر، کسی جز "[[محمد]]" امام دوازدهم شیعیان و پسر [[امام حسن عسکری]] {{ع}} نیست؛ که وجودش به تجربه تاریخی ثابت شده است. | |||
*آیت الله [[سید محمد باقر صدر]] مینویسد: اعتقاد به [[امام مهدی]] {{ع}} بهعنوان یک قائد منتظر که جهان را به یک صورت برتر متحوّل میسازد، از اخبار [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} عموما و از احادیث [[ائمه]] اهل البیت {{عم}} خصوصا سرچشمه گرفته است، و در نصوص بسیاری مورد تأیید و تأکید واقع شده، بهطوری که اصلا مطلب قابل تردید نیست. در مجموع اخبار و احادیثی که در مورد [[امامت]] [[مهدی]] {{ع}} و [[غیبت]] و [[ظهور]] و اصلاح آینده جهان و خصوصیات شخصی او از طریق سنّی و شیعه وارد شده است، تمام آنها نزدیک به شش هزار حدیث است و در مورد هیچیک از موضوعات مسلّم و غیرقابلتردید اسلامی، این اندازه حدیث و روایت وارد نشده است<ref>بحث حول المهدی، محمد باقر صدر، ص ۷۲-۶۳. </ref>. | |||
*گذشته از قطعی بودن موضوع [[مهدی موعود]] {{ع}} از دیدگاه مدارک متقن اسلامی، اختصاص داشتن این شخصیت والا به امام دوازدهم شیعه، و پسر [[امام حسن عسکری]] {{ع}}، دلایل محکم و روشنی دارد که تمام آن دلایل را ممکن است در دو دلیل خلاصه کنیم: | |||
#'''دلیل اسلامی''': مهدی {{ع}} در صدها روایتی که از [[پیامبر خاتم|پیغمبر اکرم]] {{صل}} و از [[ائمه]] {{عم}} نقل شده، متمثّل است. روایاتی که مهدی {{ع}} را به [[اهل بیت]] {{عم}}، نواده [[فاطمه زهرا]]{{عم}}، ذرّیه [[امام حسین]] {{ع}}، و فرزند نهم آن حضرت نسبت داده است، و نیز آن سلسله از احادیثی که دلالت میکنند که جانشینان [[پیامبر]] {{صل}} دوازده نفرند، تمام این احادیث، آن فکر و عقیده عمومی مهدی {{ع}} را محدود میکنند و آن موضوع فکری کلّی را در امام دوازدهم از [[ائمه]] {{عم}} مشخص میسازند. این حدیث نبوی شریف به این مضمون که "[[امامان]] پس از من یا خلفاء بعد از من، دوازده نفرند" با عبارات مختلف در بیش از دویست و هفتاد روایت از [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} نقل شده، که در حدیث [[سنی]] و [[شیعه]] مانند: [[صحیح بخاری]]، [[صحیح مسلم]]، [[صحیح ترمذی]] و سنن ابن داود و [[مسند احمد حنبل]] و [[مستدرک الصحیحین]] [[حاکم نیشابوری]] نقل شده است. در حالی که بخاری در زمان [[امام جواد]] و [[امام هادی]] و [[امام عسکری]] {{عم}} میزیسته و کتاب صحیح بخاری را در آن زمان نوشته است که هنوز [[امامان]] به دوازده نرسیده بود. این خود دلالت میکند که این حدیث پیش از آنکه فکر و عقیده دوازدهامامی در مغزها تکمیل شود، از [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} صادر شده است و جای تردید در این احادیث باقی نمیماند. ایمان و عقیده [[شیعه]] دوازدهامامی که میگوید: جانشینان پیامبر {{صل}} از [[امام علی|علی]] {{ع}} شروع شده و به [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} ختم میشود، قابل تطبیق با احادیث شریف نبوی است. | |||
#'''دلیل علمی''': دلیل علمی آن، تجربهای است که شیعیان در طی هفتاد سال دوران [[غیبت صغری]] آموختند. از واقعه مسلّم تاریخ [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} در دوران غیبت صغری، این نتیجه گرفته میشود که آن حضرت، بزرگ حقیقتی بود که ملّت شیعه مدّت هفتاد سال در تحت رهبری مستقیم وی زندگی کردهاند و با نمایندگان ویژه وی سروکار داشتهاند، و در طول این هفتاد سال، کوچکترین حادثه و جریانی پیش نیامد که باور و اعتقاد در آنان را نسبت به وجود و حقیقت امامشان متزلزل کند. نکته قابلتوجه دیگر این است که تمام نامههایی که به وسیله یکایک این چهار نفر از امام {{ع}} به دست مردم میرسید، همه یک خط داشت و از نظر روش انشاء یکسان بود؛ بنابراین، در پس پرده، یک حقیقت ثابت و محقّق و یک موجود اصیلی وجود داشته است. محال است یک چنین جریانی دروغ باشد و در طی این هفتاد سال برای مردمی که آن را بهعنوان یک حقیقت ثابت پذیرفتهاند کشف نشود؛ بلکه اطمینان و باور آنان به این حقیقت ثابت، بیشتر و شدیدتر میگردد. | |||
*پس نتیجه میگیریم که تحلیل غیبت صغرای امام {{ع}} میتواند به صورت یک دلیل علمی، واقعیت و ثبوت و وجود [[امام مهدی]] {{ع}} و ولادت و زندگی و [[غیبت]] او را ثابت کند<ref>بحث حول المهدی، محمد باقر صدر، ص ۷۲-۶۳. </ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref>. | |||
*چگونه میشود اثبات کرد که مهدی واقعا در تاریخ وجود داشته است؟ شاید شرایط خاص روحی-روانی این باور را در ذهن مردم جا انداخته باشد؟ این اصل که مهدی رهبر موعود و منجی عالم بشریت است به صورت عام در احادیث نبوی، و به صورت خاص در [[روایات]] [[ائمه]] [[اهل بیت]] {{عم}} آمده است. در این روایات مسأله بهگونهای مورد تأکید قرار گرفته که جای هیچگونه شکی باقی نمیگذارد و چهار صد حدیث فقط از طریق [[اهل سنت]] شمارش شده که به ضمیمه [[روایات]] [[شیعه]] به بیش از شش هزار روایت میرسد؛ و چنین آماری بسیار بالاست. در مورد خیلی از مسائل بدیهی [[اسلام]] که مسلمانان به آن معتقدند، اینهمه روایت وارد نشده است. | *چگونه میشود اثبات کرد که مهدی واقعا در تاریخ وجود داشته است؟ شاید شرایط خاص روحی-روانی این باور را در ذهن مردم جا انداخته باشد؟ این اصل که مهدی رهبر موعود و منجی عالم بشریت است به صورت عام در احادیث نبوی، و به صورت خاص در [[روایات]] [[ائمه]] [[اهل بیت]] {{عم}} آمده است. در این روایات مسأله بهگونهای مورد تأکید قرار گرفته که جای هیچگونه شکی باقی نمیگذارد و چهار صد حدیث فقط از طریق [[اهل سنت]] شمارش شده که به ضمیمه [[روایات]] [[شیعه]] به بیش از شش هزار روایت میرسد؛ و چنین آماری بسیار بالاست. در مورد خیلی از مسائل بدیهی [[اسلام]] که مسلمانان به آن معتقدند، اینهمه روایت وارد نشده است. | ||
* اما تجسم این اندیشه در وجود امام دوازدهم {{ع}} هم دلایل کافی دارد که کاملا اقناعکننده است. این دلایل را میتوان در دو دلیل نقلی و علمی، خلاصه کرد: دلیل نقلی، وجود امام موعود را اثبات میکند و دلیل علمی، ثابت میکند که مهدی یک اسطوره و یک فرضیه نیست، بلکه حقیقتی است که وجود او در تاریخ لمس شده است. | * اما تجسم این اندیشه در وجود امام دوازدهم {{ع}} هم دلایل کافی دارد که کاملا اقناعکننده است. این دلایل را میتوان در دو دلیل نقلی و علمی، خلاصه کرد: دلیل نقلی، وجود امام موعود را اثبات میکند و دلیل علمی، ثابت میکند که مهدی یک اسطوره و یک فرضیه نیست، بلکه حقیقتی است که وجود او در تاریخ لمس شده است. |