آزادی در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد)
 
خط ۱۱: خط ۱۱:
==مقدمه==
==مقدمه==
*آزادی، [[آزادگی]]، آزادمردی و آزادمنشی، واژه‌های مترادفی برای رهایی [[انسان]] از بندهای [[شهوت]] و خوی‌های پست و رذیلت‌های نفسانی هستند. [[آزادگی]] [[آدمی]] گوهری است در وجود او که به کمک آن توانسته خود را از اسارت‌های دنیوی برهاند. [[انسان]] آزاده از دنیای فانی و نکوهیده رهیده و خود را به قله‌های انسانیّت نزدیک کرده است. [[آزادگی]] از جمله کمالاتی است که زمینه بروز دیگر [[کمالات]] را در [[آدمی]] به‌وجود می‌آورد. از این‌رو [[انسان‌ها]] باید مرتبه‌ای از [[آزادگی]] را در خود به وجود‌ آورند و موجبات رشد و تعالی آن را در خود فراهم کنند. [[امام]] {{ع}} [[برترین]] [[پرستش]] را [[پرستش]] آزادگان بیان می‌کند، چنان‌که درباره [[پرستش]] [[خدا]] می‌فرماید: "ای [[خدا]]، تو را نه به‌دلیل [[ترس]] از [[کیفر]] و نه به طمع [[بهشت]] پرستیدم، بلکه تنها از این‌رو پرستیدم که تو [[شایسته]] پرستشی. تنها کسی که دارای [[روح]] آزاداندیش و رسته از [[اسارت]] شهوت‌هاست، می‌تواند چنین [[روح]] پرستنده‌ای داشته باشد. از این‌رو فرمود: اگر [[خداوند]] به سبب نافرمانی‌اش، [[مردم]] را [[بیم]] نمی‌داد باز هم فرمان‌برداری‌اش [[واجب]] بود تا سپاس نعمتش را بگزارند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۸۲</ref>.
*آزادی، [[آزادگی]]، آزادمردی و آزادمنشی، واژه‌های مترادفی برای رهایی [[انسان]] از بندهای [[شهوت]] و خوی‌های پست و رذیلت‌های نفسانی هستند. [[آزادگی]] [[آدمی]] گوهری است در وجود او که به کمک آن توانسته خود را از اسارت‌های دنیوی برهاند. [[انسان]] آزاده از دنیای فانی و نکوهیده رهیده و خود را به قله‌های انسانیّت نزدیک کرده است. [[آزادگی]] از جمله کمالاتی است که زمینه بروز دیگر [[کمالات]] را در [[آدمی]] به‌وجود می‌آورد. از این‌رو [[انسان‌ها]] باید مرتبه‌ای از [[آزادگی]] را در خود به وجود‌ آورند و موجبات رشد و تعالی آن را در خود فراهم کنند. [[امام]] {{ع}} [[برترین]] [[پرستش]] را [[پرستش]] آزادگان بیان می‌کند، چنان‌که درباره [[پرستش]] [[خدا]] می‌فرماید: "ای [[خدا]]، تو را نه به‌دلیل [[ترس]] از [[کیفر]] و نه به طمع [[بهشت]] پرستیدم، بلکه تنها از این‌رو پرستیدم که تو [[شایسته]] پرستشی. تنها کسی که دارای [[روح]] آزاداندیش و رسته از [[اسارت]] شهوت‌هاست، می‌تواند چنین [[روح]] پرستنده‌ای داشته باشد. از این‌رو فرمود: اگر [[خداوند]] به سبب نافرمانی‌اش، [[مردم]] را [[بیم]] نمی‌داد باز هم فرمان‌برداری‌اش [[واجب]] بود تا سپاس نعمتش را بگزارند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۸۲</ref>.
*راه رسیدن به کمال آزادی و [[آزادگی]]، رهایی از غیر [[خدا]] و تن به [[بندگی]] او دادن است و اگر [[آدمی]] تن به این امر ندهد، موهبت آزادی و [[آزادگی]] را از دست خواهد داد. هر که شرایط [[بندگی]] را فراهم کند، اهل آزادی و [[آزادگی]] می‌شود و هر که آزادی را در وجود خود استوار نکند، به [[بردگی]] کشانده خواهد شد. از این‌رو به [[فرزند]] خویش سفارش می‌کند که [[بنده]] کس مباش که [[خدا]] تو را آزاد آفرید<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref> و [[دلیل]] [[رسالت پیامبر]] را این گونه بیان می‌دارد: پس [[خدا]] محمّد {{صل}} را به‌راستی برانگیخت تا بندگانش را از [[پرستش]] بت‌ها برون آرد، به [[عبادت]] او وادارد، از [[پیروی]] از [[شیطان]] برهاند و به [[اطاعت خدا]] کشاند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۷</ref>. [[امام]] {{ع}} در [[مقام]] [[خلیفه]] و [[والی]] نیز مردمان را به‌سوی آزادی و [[آزادگی]] [[هدایت]] می‌کند، چنان‌که در نخستین [[خطبه]] حکومتی خود، تمام [[فرزندان آدم]] را "آزاد آفریده شده" می‌داند و در سفارش‌هی خود، مردمان را به آزادی از قید و بندهای دست‌و‌پاگیر [[دنیا]] فرامی‌خواند: آیا آزاده‌ای نیست که این ته‌مانده بی‌ارزش را به اهلش واگذارَد و خود را [[اسیر]] [[دنیا]] نکند؟! به‌هوش باشید که [[ارزش]] شما تنها [[بهشت]] است، پس خود را جز بدان مفروشید<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۴۸</ref>. [[انسان‌ها]] اگر بتوانند آزادانه این خرده‌طعام برجای مانده از [[دنیا]] را به کنار نهند و آن را برای اهل [[دنیا]] واگذارند، از پستی رها و به انسان‌هایی وارسته و آزاد تبدیل خواهند شد. از این‌رو در کلامی می‌فرماید "سبک‌بار شوید تا برسید"<ref>نک: نهج البلاغه؛ خطبه ۲۱</ref>. انسانی می‌تواند سبک‌بار باشد که [[دل]] از [[تعلقات دنیوی]] برچیده و به [[مقام]] [[آزادگی]] رسیده باشد. چنین انسانی در هر شرایطی آزاده است، هر چند در [[رنج]] و محنت گرفتار شود. [[انسان]] آزاده می‌تواند در سایه صفت [[آزادگی]] واجد خصوصیات نیکو شود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 48- 49.</ref>.
*راه رسیدن به کمال آزادی و [[آزادگی]]، رهایی از غیر [[خدا]] و تن به [[بندگی]] او دادن است و اگر [[آدمی]] تن به این امر ندهد، موهبت آزادی و [[آزادگی]] را از دست خواهد داد. هر که شرایط [[بندگی]] را فراهم کند، اهل آزادی و [[آزادگی]] می‌شود و هر که آزادی را در وجود خود استوار نکند، به [[بردگی]] کشانده خواهد شد. از این‌رو به [[فرزند]] خویش سفارش می‌کند که [[بنده]] کس مباش که [[خدا]] تو را آزاد آفرید<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref> و [[دلیل]] [[رسالت پیامبر]] را این گونه بیان می‌دارد: پس [[خدا]] محمّد {{صل}} را به‌راستی برانگیخت تا بندگانش را از [[پرستش]] بت‌ها برون آرد، به [[عبادت]] او وادارد، از [[پیروی]] از [[شیطان]] برهاند و به [[اطاعت خدا]] کشاند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۷</ref>.
*[[امام]] {{ع}} در [[مقام]] [[خلیفه]] و [[والی]] نیز مردمان را به‌سوی آزادی و [[آزادگی]] [[هدایت]] می‌کند، چنان‌که در نخستین [[خطبه]] حکومتی خود، تمام [[فرزندان آدم]] را "آزاد آفریده شده" می‌داند و در سفارش‌هی خود، مردمان را به آزادی از قید و بندهای دست‌و‌پاگیر [[دنیا]] فرامی‌خواند: آیا آزاده‌ای نیست که این ته‌مانده بی‌ارزش را به اهلش واگذارَد و خود را [[اسیر]] [[دنیا]] نکند؟! به‌هوش باشید که [[ارزش]] شما تنها [[بهشت]] است، پس خود را جز بدان مفروشید<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۴۸</ref>. [[انسان‌ها]] اگر بتوانند آزادانه این خرده‌طعام برجای مانده از [[دنیا]] را به کنار نهند و آن را برای اهل [[دنیا]] واگذارند، از پستی رها و به انسان‌هایی وارسته و آزاد تبدیل خواهند شد. از این‌رو در کلامی می‌فرماید "سبک‌بار شوید تا برسید"<ref>نک: نهج البلاغه؛ خطبه ۲۱</ref>. انسانی می‌تواند سبک‌بار باشد که [[دل]] از [[تعلقات دنیوی]] برچیده و به [[مقام]] [[آزادگی]] رسیده باشد. چنین انسانی در هر شرایطی آزاده است، هر چند در [[رنج]] و محنت گرفتار شود. [[انسان]] آزاده می‌تواند در سایه صفت [[آزادگی]] واجد خصوصیات نیکو شود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 48- 49.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش