عرفان علوی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص'
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|' به '{{عربی|') |
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص') |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
'''عرفان علوی''' عرفان ناب اسلامی که در [[معرفت]] [[خدا]] و هستی و حرکت در مسیر عبودیّت و تعبّد محض در برابر مکتب [[وحی]] است، در سیرۀ [[اهل بیت]]{{عم}} و حیات [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}} متجلّی است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، | '''عرفان علوی''' عرفان ناب اسلامی که در [[معرفت]] [[خدا]] و هستی و حرکت در مسیر عبودیّت و تعبّد محض در برابر مکتب [[وحی]] است، در سیرۀ [[اهل بیت]]{{عم}} و حیات [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}} متجلّی است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۹۱.</ref>. | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*هرچه مرتبۀ معرفت کسی بالاتر و تسلیم او در برابر امر حق بیشتر باشد، او عارفتر است و کیست که در معرفت و عبادت و محبّت به [[امام علی|علی]]{{ع}} برسد؟ عرفان علوی، هم در معرفت به مرتبۀ شهود رسیدن است که بالاتر از برهان عقلی است، هم در اطاعت به رتبۀ عشق رسیدن است که فراتر از انجام فرمان برای اسقاط تکلیف است. [[امام علی]]{{ع}} خدایی را که میپرستید، با چشم دل میدید «لم أعبد ربّا لم أره» هم [[قیامت]] را با همان دید، مشاهده میکرد و هم خدا را با هرپدیده و قبل و بعد از هرچیز میدید، خدا را برتر از هرچیز میدید و در برابر عظمت خدا چیزی در نگاه او عظیم نبود. وی به راستی معتقد بود که "اللّه اکبر". مبدأشناسی [[امام علی]]{{ع}} شاهدانه بود و با شهود قلبی خدا را دیده و شناخته بود و میپرستید، هم معادشناسی او شاهدانه بود و در همین دنیا مقامات متقین را در بهشت و درکات فاسقان را در دوزخ مشاهده میکرد و تعبیر {{عربی|لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا}}<ref>بحار الأنوار، ج ۴۰ ص ۱۵۳</ref> حاکی از چنین بصیرتی بود. رسالتشناسی او هم عارفانه بود و آنچه را پیامبر میدید و میشنید، او هم میدید و میشنید {{عربی|أری نور الوحی و الرّسالة و أشمّ ریح النّبوّة}}<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۱۹۲</ref> و [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} هم به او فرموده بود: {{عربی|انّک تسمع ما أسمع و تری ما أری، الاّ أنّک لست بنبیّ}}<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۱۹۲</ref> آن حضرت، فرشتگان را میدید و عالم [[ملکوت]] را مشاهده میکرد، به حقانیت [[دین]] و [[وحی]]، ایمانی روشن و شفّاف و یقینی بیتزلزل داشت و میفرمود از آن لحظه که حق را نشانم دادند، هرگز شک نکردهام: {{عربی|ما شککت فی الحقّ مذ أریته}}<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۴</ref> عبادت او هم عارفانه و شاهدانه بود و فارغ از بیم دوزخ و شوق [[بهشت]]،<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۳۷</ref> و چنان در نماز مجذوب حق میشد که از غیر خدا فارغ میگشت و "کمال الإنقطاع" که خواستۀ او در مناجات شعبانیه بود، برای حضرتش محقّق بود و حجابهای نور از دیدگان دلش کنار رفته به معدن عظمت الهی واصل شده بود. عرفان آن حضرت، در متن جهاد و مبارزه و همراه با [[تولی]] و [[تبری]] بود و اگر حکومت را میپذیرفت و شمشیر میزد همه و همه برای خدا بود و شاهدش نبرد مخلصانۀ او در غزوۀ خندق، با عمرو بن عبدودّ و سر بریدن او به خاطر خدا: گفت: من تیغ از پی حق میزنم بندۀ حقّم نه مأمور تنم. شناخت باطن بیارزش دنیا و فریب نخوردن از جلوهگریهای این عجوزۀ مکّار و بیوفا و شعار "غرّی غیری" آن حضرت و همواره نگاه به آخرت داشتن و مفتون دنیا نشدن، از شاخصههای دیگر عرفان علوی است. این گوشهای از گسترۀ عرفان علوی است. مطالعۀ کلمات آن حضرت و خطبههایش، مواعظ و پندهایش، [[دعای کمیل]] و صباح و مناجات مسجد کوفه، سیره و زندگیاش، ابعاد دیگری از این عرفان ناب و الهی و در متن عمل و تعهّد اجتماعی را نشان میدهد و فرسنگها با آنچه دراویش و صوفیان میپندارند و خود را به او منتسب میکند، فاصله دارد.<ref>در زمینۀ عرفان علوی، از جمله ر. ک: «دانشنامۀ امام علی» ، ج۴، مقالۀ اول از آیة اللّه جوادی آملی</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، | *هرچه مرتبۀ معرفت کسی بالاتر و تسلیم او در برابر امر حق بیشتر باشد، او عارفتر است و کیست که در معرفت و عبادت و محبّت به [[امام علی|علی]]{{ع}} برسد؟ عرفان علوی، هم در معرفت به مرتبۀ شهود رسیدن است که بالاتر از برهان عقلی است، هم در اطاعت به رتبۀ عشق رسیدن است که فراتر از انجام فرمان برای اسقاط تکلیف است. [[امام علی]]{{ع}} خدایی را که میپرستید، با چشم دل میدید «لم أعبد ربّا لم أره» هم [[قیامت]] را با همان دید، مشاهده میکرد و هم خدا را با هرپدیده و قبل و بعد از هرچیز میدید، خدا را برتر از هرچیز میدید و در برابر عظمت خدا چیزی در نگاه او عظیم نبود. وی به راستی معتقد بود که "اللّه اکبر". مبدأشناسی [[امام علی]]{{ع}} شاهدانه بود و با شهود قلبی خدا را دیده و شناخته بود و میپرستید، هم معادشناسی او شاهدانه بود و در همین دنیا مقامات متقین را در بهشت و درکات فاسقان را در دوزخ مشاهده میکرد و تعبیر {{عربی|لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا}}<ref>بحار الأنوار، ج ۴۰ ص ۱۵۳</ref> حاکی از چنین بصیرتی بود. رسالتشناسی او هم عارفانه بود و آنچه را پیامبر میدید و میشنید، او هم میدید و میشنید {{عربی|أری نور الوحی و الرّسالة و أشمّ ریح النّبوّة}}<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۱۹۲</ref> و [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} هم به او فرموده بود: {{عربی|انّک تسمع ما أسمع و تری ما أری، الاّ أنّک لست بنبیّ}}<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۱۹۲</ref> آن حضرت، فرشتگان را میدید و عالم [[ملکوت]] را مشاهده میکرد، به حقانیت [[دین]] و [[وحی]]، ایمانی روشن و شفّاف و یقینی بیتزلزل داشت و میفرمود از آن لحظه که حق را نشانم دادند، هرگز شک نکردهام: {{عربی|ما شککت فی الحقّ مذ أریته}}<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۴</ref> عبادت او هم عارفانه و شاهدانه بود و فارغ از بیم دوزخ و شوق [[بهشت]]،<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۳۷</ref> و چنان در نماز مجذوب حق میشد که از غیر خدا فارغ میگشت و "کمال الإنقطاع" که خواستۀ او در مناجات شعبانیه بود، برای حضرتش محقّق بود و حجابهای نور از دیدگان دلش کنار رفته به معدن عظمت الهی واصل شده بود. عرفان آن حضرت، در متن جهاد و مبارزه و همراه با [[تولی]] و [[تبری]] بود و اگر حکومت را میپذیرفت و شمشیر میزد همه و همه برای خدا بود و شاهدش نبرد مخلصانۀ او در غزوۀ خندق، با عمرو بن عبدودّ و سر بریدن او به خاطر خدا: گفت: من تیغ از پی حق میزنم بندۀ حقّم نه مأمور تنم. شناخت باطن بیارزش دنیا و فریب نخوردن از جلوهگریهای این عجوزۀ مکّار و بیوفا و شعار "غرّی غیری" آن حضرت و همواره نگاه به آخرت داشتن و مفتون دنیا نشدن، از شاخصههای دیگر عرفان علوی است. این گوشهای از گسترۀ عرفان علوی است. مطالعۀ کلمات آن حضرت و خطبههایش، مواعظ و پندهایش، [[دعای کمیل]] و صباح و مناجات مسجد کوفه، سیره و زندگیاش، ابعاد دیگری از این عرفان ناب و الهی و در متن عمل و تعهّد اجتماعی را نشان میدهد و فرسنگها با آنچه دراویش و صوفیان میپندارند و خود را به او منتسب میکند، فاصله دارد.<ref>در زمینۀ عرفان علوی، از جمله ر. ک: «دانشنامۀ امام علی» ، ج۴، مقالۀ اول از آیة اللّه جوادی آملی</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۹۱.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |