پرش به محتوا

ویژگی‌های امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۸۱: خط ۸۱:
::::::دعای این بزرگان و ستارگان درخشان و این [[پیامبر]]ان و اولی العزمان، بدون عمل و [[عبادت]] پی‌درپی نبود، بلکه شاید [[دعا]] برای آنها، آخرین مرحله از مراحل [[عبودیت]] بود؛ یعنی آنان پس از به کارگیری تمام تلاش و [[قدرت]] و توان خود، به [[دعا]] می‌پرداختند. آنها پس از همه این کارها به [[خدا]] پناه می‌برند و [[مهدی]] {{ع}} نیز چنین می‌کند.
::::::دعای این بزرگان و ستارگان درخشان و این [[پیامبر]]ان و اولی العزمان، بدون عمل و [[عبادت]] پی‌درپی نبود، بلکه شاید [[دعا]] برای آنها، آخرین مرحله از مراحل [[عبودیت]] بود؛ یعنی آنان پس از به کارگیری تمام تلاش و [[قدرت]] و توان خود، به [[دعا]] می‌پرداختند. آنها پس از همه این کارها به [[خدا]] پناه می‌برند و [[مهدی]] {{ع}} نیز چنین می‌کند.
::::::در مورد دلیری و [[شجاعت]] و [[پایداری]] و [[ایمان]] [[امام]] {{ع}} در [[عقیده]] و دینش نیز باید گفت که ایشان آن‌را از جدش، [[پیامبر]] {{صل}} و [[علی]] {{ع}} و اجداد پاکش {{ع}} که جز از [[خداوند]] از هیچ کس دیگر نمی‌هراسیدند، به [[ارث]] برده است. او چگونه می‌تواند [[شجاع]] و دلیر نباشد در حالی که سخت‌ترین و دشوارترین و خطرناک‌ترین و سرنوشت‌سازترین [[مأموریت]] که همان [[قیام]] ضد [[باطل]] و گستردن [[عدالت]] و داد و گسترش [[حق]] است، به او سپرده شده و او متولی آن شده است. برای بیان [[شجاعت]] [[امام]] {{ع}} باید به جنگ‌هایی توجه داشت که [[امام]] برای اجرای این [[مأموریت]] وارد آن می‌شود و همه [[پیامبران]] و [[اوصیاء]] نیز در این راه و برای محقق ساختن آن تلاش کرده‌اند. اوست که [[زمین]] را پس از آنکه آکنده از [[بیداد]] و [[ستم]] و [[جور]] شده، سرشار و لبریز از [[عدالت]] و داد و [[انصاف]] می‌کند. جبهه [[ظلم و ستم]]، یارانی برای خود دارد که آنها در جنگ‌ها و [[درگیری‌ها]] هیچ‌گونه محدودیت و خط قرمزی نمی‌شناسند، آنها در مقابله و [[جنگ]] با دشمنانشان به صورت [[انسان‌ها]] و براساس [[قوانین]] آنها عمل نمی‌کنند، بلکه آنها به صورت شیاطین‌اند که [[امام]] {{ع}} با آنها روبرو و بر آنها پیروز می‌شود.
::::::در مورد دلیری و [[شجاعت]] و [[پایداری]] و [[ایمان]] [[امام]] {{ع}} در [[عقیده]] و دینش نیز باید گفت که ایشان آن‌را از جدش، [[پیامبر]] {{صل}} و [[علی]] {{ع}} و اجداد پاکش {{ع}} که جز از [[خداوند]] از هیچ کس دیگر نمی‌هراسیدند، به [[ارث]] برده است. او چگونه می‌تواند [[شجاع]] و دلیر نباشد در حالی که سخت‌ترین و دشوارترین و خطرناک‌ترین و سرنوشت‌سازترین [[مأموریت]] که همان [[قیام]] ضد [[باطل]] و گستردن [[عدالت]] و داد و گسترش [[حق]] است، به او سپرده شده و او متولی آن شده است. برای بیان [[شجاعت]] [[امام]] {{ع}} باید به جنگ‌هایی توجه داشت که [[امام]] برای اجرای این [[مأموریت]] وارد آن می‌شود و همه [[پیامبران]] و [[اوصیاء]] نیز در این راه و برای محقق ساختن آن تلاش کرده‌اند. اوست که [[زمین]] را پس از آنکه آکنده از [[بیداد]] و [[ستم]] و [[جور]] شده، سرشار و لبریز از [[عدالت]] و داد و [[انصاف]] می‌کند. جبهه [[ظلم و ستم]]، یارانی برای خود دارد که آنها در جنگ‌ها و [[درگیری‌ها]] هیچ‌گونه محدودیت و خط قرمزی نمی‌شناسند، آنها در مقابله و [[جنگ]] با دشمنانشان به صورت [[انسان‌ها]] و براساس [[قوانین]] آنها عمل نمی‌کنند، بلکه آنها به صورت شیاطین‌اند که [[امام]] {{ع}} با آنها روبرو و بر آنها پیروز می‌شود.
::::::شایان ذکر است، آنچه گفته شد، تنها قطره‌ای از دریای محاسن و صفات آن نجات‌دهنده و رهایی‌بخش جهانی است»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص:۸۲.</ref>.
::::::شایان ذکر است، آنچه گفته شد، تنها قطره‌ای از دریای محاسن و صفات آن نجات‌دهنده و رهایی‌بخش جهانی است»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۸۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۹۱: خط ۹۱:
::::#'''[[عصمت]]:''' عموم [[مسلمانان]] درباره [[عصمت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[اتفاق نظر]] دارند<ref>ر.ک: اوائل المقالات، ص۶۲؛ عصمة الانبیاء، ص۲۶؛ عقائد الإمامیه، ص۵۴.</ref>؛ اما [[اعتقاد]] به [[عصمت]] [[جانشینان]] [[پیامبر]]{{صل}} از مختصات [[اندیشه]] [[شیعی]] است. از دیدگاه [[شیعه]]، [[مقام]] [[امامت]] همانند [[مقام]] [[نبوت]]، یک [[منصب الهی]] و یک [[مقام]] آسمانی و فرابشری است که به [[انتصاب]] از سوی [[خداوند]] نیاز دارد و مهم‌ترین شرط آن نیز [[عصمت]]، یعنی [[مصونیت]] صد در صد از یک سو و [[گزینش الهی]] از سوی دیگر است. در حالی که [[اهل سنت]] قائل به [[لزوم]] [[عصمت امام]] و خلفای [[پیامبر]]{{صل}} نمی‌باشند، بلکه آن را یک امر فقهی و [[مقام]] عرفی می‌دانند که با [[انتخاب]] و [[بیعت]] [[مردم]] ایجاد می‌شود. [[اعتقاد]] اصیل [[شیعه]] به [[عصمت]] [[ائمه]] {{عم}} مبتنی بر [[آیات]] [[قرآن]] و سخنان صریح [[پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره [[عصمت]] [[امامان]] است. [[قرآن کریم]] در برخی از [[آیات]]، به [[عصمت]] [[امامان]]{{ع}} اشاره کرده است؛ مانند [[آیه تطهیر]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>همانا [[خداوند]] می‌خواهد [[پلیدی]] و [[گناه]] را از شما [[اهل بیت]] دور کند و کاملاً شما را [[پاک]] سازد؛
::::#'''[[عصمت]]:''' عموم [[مسلمانان]] درباره [[عصمت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[اتفاق نظر]] دارند<ref>ر.ک: اوائل المقالات، ص۶۲؛ عصمة الانبیاء، ص۲۶؛ عقائد الإمامیه، ص۵۴.</ref>؛ اما [[اعتقاد]] به [[عصمت]] [[جانشینان]] [[پیامبر]]{{صل}} از مختصات [[اندیشه]] [[شیعی]] است. از دیدگاه [[شیعه]]، [[مقام]] [[امامت]] همانند [[مقام]] [[نبوت]]، یک [[منصب الهی]] و یک [[مقام]] آسمانی و فرابشری است که به [[انتصاب]] از سوی [[خداوند]] نیاز دارد و مهم‌ترین شرط آن نیز [[عصمت]]، یعنی [[مصونیت]] صد در صد از یک سو و [[گزینش الهی]] از سوی دیگر است. در حالی که [[اهل سنت]] قائل به [[لزوم]] [[عصمت امام]] و خلفای [[پیامبر]]{{صل}} نمی‌باشند، بلکه آن را یک امر فقهی و [[مقام]] عرفی می‌دانند که با [[انتخاب]] و [[بیعت]] [[مردم]] ایجاد می‌شود. [[اعتقاد]] اصیل [[شیعه]] به [[عصمت]] [[ائمه]] {{عم}} مبتنی بر [[آیات]] [[قرآن]] و سخنان صریح [[پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره [[عصمت]] [[امامان]] است. [[قرآن کریم]] در برخی از [[آیات]]، به [[عصمت]] [[امامان]]{{ع}} اشاره کرده است؛ مانند [[آیه تطهیر]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>همانا [[خداوند]] می‌خواهد [[پلیدی]] و [[گناه]] را از شما [[اهل بیت]] دور کند و کاملاً شما را [[پاک]] سازد؛
  سوره احزاب، [[آیه]] ۳۳.</ref>؛ و نیز [[آیه]] [[اولوالامر]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً}}<ref>ای کسانی که ایمان آورده‌اید! خدا و پیامبر او و اولوالامر را اطاعت کنید و اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید، هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید [و از آنها داوری بطلبید]. این برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>؛ [[پیامبر]]{{صل}} نیز [[جانشینان]] بعد از خود را با ویژگی [[عصمت]] معرفی فرموده است. برای نمونه، از ایشان [[روایت]] شده است: "من، [[امام علی|علی]]، [[امام حسن|حسن]]، [[امام حسین|حسین]] و نه تن از فرزندان [[امام حسین|حسین]]، [[پاکیزه]] و [[معصوم]] از هرگونه [[گناه]] و اشتباهیم"<ref>{{عربی|" أَنَا وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص۲۸۰؛ عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۶۶؛ مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۲۵۳؛ غایة المرام، ج۱، ص۱۹۵.</ref>. هم چنین آن حضرت خطاب به [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} فرموده است: {{عربی|"أَنْتَ الْإِمَامُ أَبُو الْأَئِمَّةِ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ صُلْبِكَ أَئِمَّةٌ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ وَ مِنْهُمُ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَمْلَأُ الدُّنْيَا قِسْطاً وَ عَدْلًا "}}<ref>غایة المرام، ج۱، ص۱۹۵.</ref>. نیز در جای دیگری فرمود: "از صلب [[امام حسین|حسین]]، نه [[امام]] [[معصوم]] و [[مطهر]] خارج خواهند شد که [[مهدی]] این [[امت]]، از آنان است و در [[آخر الزمان]] [[قیام]] می‌کند"<ref>{{عربی|" يُخْرِجُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ تِسْعَةً مِنَ الْأَئِمَّةِ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ وَ مِنْهُمْ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِي يَقُومُ بِالدِّينِ فِي آخِرِ الزَّمَانِ "}}؛ کفایة الأثر، ص۱۳۵؛ الصراط المستقیم، ج۲، ص۱۱۷؛ بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۳۱.</ref>؛ بر اساس این [[احادیث]]، [[جانشینان]] [[پیامبر]]{{صل}} همانند خود [[پیامبر]]{{صل}} می‌بایست از هرگونه آلودگی و خطای فکری و عملی مصون باشند.
  سوره احزاب، [[آیه]] ۳۳.</ref>؛ و نیز [[آیه]] [[اولوالامر]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً}}<ref>ای کسانی که ایمان آورده‌اید! خدا و پیامبر او و اولوالامر را اطاعت کنید و اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید، هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید [و از آنها داوری بطلبید]. این برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>؛ [[پیامبر]]{{صل}} نیز [[جانشینان]] بعد از خود را با ویژگی [[عصمت]] معرفی فرموده است. برای نمونه، از ایشان [[روایت]] شده است: "من، [[امام علی|علی]]، [[امام حسن|حسن]]، [[امام حسین|حسین]] و نه تن از فرزندان [[امام حسین|حسین]]، [[پاکیزه]] و [[معصوم]] از هرگونه [[گناه]] و اشتباهیم"<ref>{{عربی|" أَنَا وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص۲۸۰؛ عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۶۶؛ مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۲۵۳؛ غایة المرام، ج۱، ص۱۹۵.</ref>. هم چنین آن حضرت خطاب به [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} فرموده است: {{عربی|"أَنْتَ الْإِمَامُ أَبُو الْأَئِمَّةِ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ صُلْبِكَ أَئِمَّةٌ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ وَ مِنْهُمُ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَمْلَأُ الدُّنْيَا قِسْطاً وَ عَدْلًا "}}<ref>غایة المرام، ج۱، ص۱۹۵.</ref>. نیز در جای دیگری فرمود: "از صلب [[امام حسین|حسین]]، نه [[امام]] [[معصوم]] و [[مطهر]] خارج خواهند شد که [[مهدی]] این [[امت]]، از آنان است و در [[آخر الزمان]] [[قیام]] می‌کند"<ref>{{عربی|" يُخْرِجُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ تِسْعَةً مِنَ الْأَئِمَّةِ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ وَ مِنْهُمْ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِي يَقُومُ بِالدِّينِ فِي آخِرِ الزَّمَانِ "}}؛ کفایة الأثر، ص۱۳۵؛ الصراط المستقیم، ج۲، ص۱۱۷؛ بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۳۱.</ref>؛ بر اساس این [[احادیث]]، [[جانشینان]] [[پیامبر]]{{صل}} همانند خود [[پیامبر]]{{صل}} می‌بایست از هرگونه آلودگی و خطای فکری و عملی مصون باشند.
::::#'''[[امامت]]:''' در [[اندیشه]] کلامی [[شیعه]]، [[امامت]]، طبق آن چه در [[قرآن کریم]] بیان شده<ref>ر.ک: سوره مائده، آیه ۵۵؛ سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>، مقامی الهی است و معرفی مصداق آن بر عهده [[پیامبر]]{{صل}} است. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نیز در معرفی [[جانشینان]] خود،  [[امام مهدی]] {{ع}} را به عنوان دوازدهمین [[وصی]] و آخرین [[امام]] پس از خود ذکر فرموده است. این دسته از [[احادیث]] [[نبوی]] دو گونه‌اند: برخی به طور عام از [[امامت]] [[امامان]] [[دوازده گانه]] خبر داده‌اند و برخی دیگر، به طور خاص، نام [[ائمه]]{{ع}} و مخصوصاً [[حضرت مهدی]] {{ع}} را بیان کرده‌اند. در برخی [[احادیث]] [[نبوی]]، تعداد [[جانشینان]] [[پیامبر]]{{صل}} منحصر در [[دوازده]] نفر ذکر شده که همگی [[قریشی]] تبارند. این [[احادیث]] بیشتر در مجامع حدیثی [[اهل سنت]]، نظیر [[صحیح مسلم]]، صحیح [[ابن حبان]]، جامع [[ترمذی]]، [[سنن ابی داود]]، [[سنن ابن ماجه]]، مسند [[احمد]] بن حنبل، مسند ابن جعد، مسند ابی یعلی، کنز العمال و... [[نقل]] شده است. مانند [[حدیث]]: {{عربی|"يَكُونُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ "}}<ref>پس از من دوازده نفر جانشینان من خواهد بود؛ مسند ابن جعد، ص۳۹۰؛ الاحاد و المثانی، ج۳، ص۱۲۶.</ref>؛ و [[حدیث]] {{عربی|" لَا يَزَالُ الدِّينُ قَائِماً حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ أَوْ يَكُونَ عَلَيْكُمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ "}}<ref>همواره دین پایدار ماند تا قیامت فرا رسد یا دوازده جانشین که همگی از قریش‌اند بر شما حکم فرما باشند؛ مسند احمد، ج۵، ص۸۶؛ مسند ابی یعلی، ج۱۳، ص۴۵۶.</ref>؛ اما در نوع دوم [[احادیث]] معرفی [[خلفا]]، [[پیامبر]]{{صل}} ضمن تأکید بر [[دوازده]] نفر بودن [[جانشینان]] خود، به معرفی مصادیق این [[دوازده]] نفر پرداخته و آنان را [[اهل بیت]] خود دانسته است. در یک دسته از این [[احادیث]]، [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} اولین آنان و [[امام مهدی]] {{ع}} آخرین آنان معرفی شده‌اند<ref>الاعتقادات فی دین الامامیه، ص۱۰۴؛ عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۶۲.</ref> و اقرار به [[امامت]] آنان، مایه [[ایمان]] و [[انکار]] آنان سبب [[کفر]] شمرده شده است<ref>من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۰.</ref>. در برخی دیگر از این [[احادیث]]، [[پیامبر]]{{صل}} نه نفر از [[دوازده]] [[امام]] بعد از خود را از صلب [[امام حسین]]{{ع}} معرفی کرده و تصریح فرموده که آخرین آنان، حضرت [[قائم]] است. به عنوان مثال، [[ابوذر]] از [[پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] کرده است: "[[امامان]] بعد از من [[دوازده]] نفرند. نه نفر آنان از نسل [[امام حسین|حسین]]{{ع}} هستند و نهمین آنان، [[قائم]] آنان است. [[آگاه]] باشید که داستان [[امامان]] [[دوازده گانه]] در میان شما همانند قضیه [[کشتی نوح]] است؛ پس هر کس به آنان متمسک شود، [[نجات]] می‌یابد و هر کس از آن دوری ورزد، هلاک می‌شود"<ref>{{عربی|" الْأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} أَلَا إِنَّ مَثَلَهُمْ فِيكُمْ مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ وَ مَثَلُ بَابِ حِطَّةٍ فِي بَنِي إِسْرَائِيل‏"}}؛ غایة المرام، ج۳، ص۲۲.</ref>؛ در بخشی دیگر از این دسته [[احادیث]]، [[پیامبر]]{{صل}} اسامی [[امامان]]{{عم}} بعد از خود را نیز بیان فرموده است. گاهی فقط اسامی مشترک میان [[ائمه]] {{عم}} بیان شده است؛ مثل: "[[امامان]]{{عم}} بعد از من [[دوازده]] نفرند. اولین آنان، [[امام علی|علی]]{{ع}}، چهارمین آنان، [[امام علی|علی]]{{ع}}، هشتمین آنان، [[امام علی|علی]]{{ع}}، دهمین آنان، [[امام علی|علی]]{{ع}} و آخرین آنان [[مهدی]] است" <ref>{{عربی|" الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِيٌّ وَ رَابِعُهُمْ وَ ثَامِنُهُمْ عَلِيٌّ وَ عَاشِرُهُمْ عَلِيٌّ وَ آخِرُهُمْ مَهْدِي‏"}}؛ معارج الیقین، ص۶۲.</ref>. در [[حدیث]] معروف به "[[حدیث لوح]]" نیز آمده است: [[امام باقر]]{{ع}} از [[جابر بن عبدالله انصاری]] درخواست کرد که از آن چه در [[لوح]] [[فاطمه زهرا|حضرت فاطمه]]{{س}} دیده است، خبر بدهد. [[جابر]] در پاسخ [[امام باقر]]{{ع}} عرض کرد: "[[خدا]] را [[شاهد]] می‌گیرم که من در زمان حیات [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} وارد خانه مادرت [[فاطمه]] شدم تا تولد فرزندنش [[امام حسین|حسین]]{{ع}} را به او تبریک گویم. در دست دختر [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} لوحی سبز رنگ دیدم که گمان کردم زمرد است. در آن [[لوح]]، نوشته‌هایی نورانی به چشم می‌خورد که مثل سفیدی [[نور]] [[خورشید]] در آن نقش بسته بودند. پرسیدم: ای دختر [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}}! پدر و مادرم به فدایت، این چیست؟ فرمود: این لوحی است که [[خداوند]] آن را به پدرم [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} هدیه نموده است و در آن اسم پدرم و شوهرم [[امام علی|علی]]{{ع}} و هر دو فرزندم و اسامی دیگر [[اوصیا]] از فرزندانم ذکر شده است. پدرم آن را به من عطا نمود تا مرا شاد و مسرور نماید<ref>{{عربی|"هَذَا اللَّوْحُ أَهْدَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى رَسُولِهِ فِيهِ اسْمُ أَبِي وَ اسْمُ بَعْلِي وَ اسْمُ ابْنَيَّ وَ أَسْمَاءُ الْأَوْصِيَاءِ مِنْ وُلْدِي فَأَعْطَانِيهِ أَبِي لِيَسُرَّنِي بِذَلِك‏"}}</ref> آن گاه مادرت [[فاطمه]]، آن [[لوح]] را به من نشان داد و من آن را خواندم و از آن نسخه برداری کردم. پس از آن، [[جابر]] بنا به درخواست [[امام باقر]]{{ع}} نسخه مکتوب خود را به حضرت نشان داد که در آن، اسامی هر کدام از [[امامان]] [[دوازده گانه]] با توصیفات خاص، ذکر شده بود<ref>ر.ک: الکافی، ج ۱، ص ۵۲۷؛ الامامة و التبصرة، ص۱۰۴؛ الإختصاص، ص۲۱۰.</ref>»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص: ۷۶ -۸۴.</ref>.
::::#'''[[امامت]]:''' در [[اندیشه]] کلامی [[شیعه]]، [[امامت]]، طبق آن چه در [[قرآن کریم]] بیان شده<ref>ر.ک: سوره مائده، آیه ۵۵؛ سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>، مقامی الهی است و معرفی مصداق آن بر عهده [[پیامبر]]{{صل}} است. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نیز در معرفی [[جانشینان]] خود،  [[امام مهدی]] {{ع}} را به عنوان دوازدهمین [[وصی]] و آخرین [[امام]] پس از خود ذکر فرموده است. این دسته از [[احادیث]] [[نبوی]] دو گونه‌اند: برخی به طور عام از [[امامت]] [[امامان]] [[دوازده گانه]] خبر داده‌اند و برخی دیگر، به طور خاص، نام [[ائمه]]{{ع}} و مخصوصاً [[حضرت مهدی]] {{ع}} را بیان کرده‌اند. در برخی [[احادیث]] [[نبوی]]، تعداد [[جانشینان]] [[پیامبر]]{{صل}} منحصر در [[دوازده]] نفر ذکر شده که همگی [[قریشی]] تبارند. این [[احادیث]] بیشتر در مجامع حدیثی [[اهل سنت]]، نظیر [[صحیح مسلم]]، صحیح [[ابن حبان]]، جامع [[ترمذی]]، [[سنن ابی داود]]، [[سنن ابن ماجه]]، مسند [[احمد]] بن حنبل، مسند ابن جعد، مسند ابی یعلی، کنز العمال و... [[نقل]] شده است. مانند [[حدیث]]: {{عربی|"يَكُونُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ "}}<ref>پس از من دوازده نفر جانشینان من خواهد بود؛ مسند ابن جعد، ص۳۹۰؛ الاحاد و المثانی، ج۳، ص۱۲۶.</ref>؛ و [[حدیث]] {{عربی|" لَا يَزَالُ الدِّينُ قَائِماً حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ أَوْ يَكُونَ عَلَيْكُمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ "}}<ref>همواره دین پایدار ماند تا قیامت فرا رسد یا دوازده جانشین که همگی از قریش‌اند بر شما حکم فرما باشند؛ مسند احمد، ج۵، ص۸۶؛ مسند ابی یعلی، ج۱۳، ص۴۵۶.</ref>؛ اما در نوع دوم [[احادیث]] معرفی [[خلفا]]، [[پیامبر]]{{صل}} ضمن تأکید بر [[دوازده]] نفر بودن [[جانشینان]] خود، به معرفی مصادیق این [[دوازده]] نفر پرداخته و آنان را [[اهل بیت]] خود دانسته است. در یک دسته از این [[احادیث]]، [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} اولین آنان و [[امام مهدی]] {{ع}} آخرین آنان معرفی شده‌اند<ref>الاعتقادات فی دین الامامیه، ص۱۰۴؛ عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۶۲.</ref> و اقرار به [[امامت]] آنان، مایه [[ایمان]] و [[انکار]] آنان سبب [[کفر]] شمرده شده است<ref>من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۰.</ref>. در برخی دیگر از این [[احادیث]]، [[پیامبر]]{{صل}} نه نفر از [[دوازده]] [[امام]] بعد از خود را از صلب [[امام حسین]]{{ع}} معرفی کرده و تصریح فرموده که آخرین آنان، حضرت [[قائم]] است. به عنوان مثال، [[ابوذر]] از [[پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] کرده است: "[[امامان]] بعد از من [[دوازده]] نفرند. نه نفر آنان از نسل [[امام حسین|حسین]]{{ع}} هستند و نهمین آنان، [[قائم]] آنان است. [[آگاه]] باشید که داستان [[امامان]] [[دوازده گانه]] در میان شما همانند قضیه [[کشتی نوح]] است؛ پس هر کس به آنان متمسک شود، [[نجات]] می‌یابد و هر کس از آن دوری ورزد، هلاک می‌شود"<ref>{{عربی|" الْأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} أَلَا إِنَّ مَثَلَهُمْ فِيكُمْ مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ وَ مَثَلُ بَابِ حِطَّةٍ فِي بَنِي إِسْرَائِيل‏"}}؛ غایة المرام، ج۳، ص۲۲.</ref>؛ در بخشی دیگر از این دسته [[احادیث]]، [[پیامبر]]{{صل}} اسامی [[امامان]]{{عم}} بعد از خود را نیز بیان فرموده است. گاهی فقط اسامی مشترک میان [[ائمه]] {{عم}} بیان شده است؛ مثل: "[[امامان]]{{عم}} بعد از من [[دوازده]] نفرند. اولین آنان، [[امام علی|علی]]{{ع}}، چهارمین آنان، [[امام علی|علی]]{{ع}}، هشتمین آنان، [[امام علی|علی]]{{ع}}، دهمین آنان، [[امام علی|علی]]{{ع}} و آخرین آنان [[مهدی]] است" <ref>{{عربی|" الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِيٌّ وَ رَابِعُهُمْ وَ ثَامِنُهُمْ عَلِيٌّ وَ عَاشِرُهُمْ عَلِيٌّ وَ آخِرُهُمْ مَهْدِي‏"}}؛ معارج الیقین، ص۶۲.</ref>. در [[حدیث]] معروف به "[[حدیث لوح]]" نیز آمده است: [[امام باقر]]{{ع}} از [[جابر بن عبدالله انصاری]] درخواست کرد که از آن چه در [[لوح]] [[فاطمه زهرا|حضرت فاطمه]]{{س}} دیده است، خبر بدهد. [[جابر]] در پاسخ [[امام باقر]]{{ع}} عرض کرد: "[[خدا]] را [[شاهد]] می‌گیرم که من در زمان حیات [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} وارد خانه مادرت [[فاطمه]] شدم تا تولد فرزندنش [[امام حسین|حسین]]{{ع}} را به او تبریک گویم. در دست دختر [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} لوحی سبز رنگ دیدم که گمان کردم زمرد است. در آن [[لوح]]، نوشته‌هایی نورانی به چشم می‌خورد که مثل سفیدی [[نور]] [[خورشید]] در آن نقش بسته بودند. پرسیدم: ای دختر [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}}! پدر و مادرم به فدایت، این چیست؟ فرمود: این لوحی است که [[خداوند]] آن را به پدرم [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} هدیه نموده است و در آن اسم پدرم و شوهرم [[امام علی|علی]]{{ع}} و هر دو فرزندم و اسامی دیگر [[اوصیا]] از فرزندانم ذکر شده است. پدرم آن را به من عطا نمود تا مرا شاد و مسرور نماید<ref>{{عربی|"هَذَا اللَّوْحُ أَهْدَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى رَسُولِهِ فِيهِ اسْمُ أَبِي وَ اسْمُ بَعْلِي وَ اسْمُ ابْنَيَّ وَ أَسْمَاءُ الْأَوْصِيَاءِ مِنْ وُلْدِي فَأَعْطَانِيهِ أَبِي لِيَسُرَّنِي بِذَلِك‏"}}</ref> آن گاه مادرت [[فاطمه]]، آن [[لوح]] را به من نشان داد و من آن را خواندم و از آن نسخه برداری کردم. پس از آن، [[جابر]] بنا به درخواست [[امام باقر]]{{ع}} نسخه مکتوب خود را به حضرت نشان داد که در آن، اسامی هر کدام از [[امامان]] [[دوازده گانه]] با توصیفات خاص، ذکر شده بود<ref>ر.ک: الکافی، ج ۱، ص ۵۲۷؛ الامامة و التبصرة، ص۱۰۴؛ الإختصاص، ص۲۱۰.</ref>»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص ۷۶ -۸۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
::::#'''خلق محمدی:''' [[قرآن کریم]]، [[پیامبران]] و از جمله [[حضرت ابراهیم|ابراهیم خلیل]] و [[حضرت محمد]]{{صل}} را به عنوان "[[الگو]]" و "[[اسوه]]" در همه [[شؤون]] زندگی معرفی می‌کند. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] در [[قول و فعل]] [[مفسر]] [[آیه]] به [[آیه]] [[قرآن]] است و بدینسان به داشتن خلق عظیم هم ستوده شده است {{متن قرآن| وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}. آری [[مهدی]]{{ع}} هم [[صاحب]] حشمت، سکینه و [[وقار]] است. [[مهدی]] جامه‌هایی درشت بر تن می‌کند و نان ساده می‌خورد. [[علم]] و [[حلم]] او از همه [[مردم]] بیشتر است. او همنام [[پیامبر]] و [[صاحب]] و دارنده خلق محمدی است<ref>خورشید مغرب، به نقل از المهدی الموعود، ج ۱/۲۸۰.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} روزی به [[امام حسین]]{{ع}} نگاهی کرد و فرمود "این پسر من آقاست. چنانکه [[پیامبر]] نیز او را آقا نامیده؛ [[خداوند]] از دودمان او مردی هم نام [[پیامبر]] به وجود آورد که در خوی و [[سیرت]] مانند خود آن حضرت است به هنگامی که [[مردم]] از همه جا غافل و [[حق]] از میان برود و [[ظلم]] سراسر [[گیتی]] را فرا گرفته باشد، [[ظهور]] کند... او [[زمین]] را پر از [[عدل]] کند، همچنان که پر از [[ظلم و ستم]] شده باشد"<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، باب ۴، ح ۱۱۹.</ref>.
::::#'''خلق محمدی:''' [[قرآن کریم]]، [[پیامبران]] و از جمله [[حضرت ابراهیم|ابراهیم خلیل]] و [[حضرت محمد]]{{صل}} را به عنوان "[[الگو]]" و "[[اسوه]]" در همه [[شؤون]] زندگی معرفی می‌کند. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] در [[قول و فعل]] [[مفسر]] [[آیه]] به [[آیه]] [[قرآن]] است و بدینسان به داشتن خلق عظیم هم ستوده شده است {{متن قرآن| وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}. آری [[مهدی]]{{ع}} هم [[صاحب]] حشمت، سکینه و [[وقار]] است. [[مهدی]] جامه‌هایی درشت بر تن می‌کند و نان ساده می‌خورد. [[علم]] و [[حلم]] او از همه [[مردم]] بیشتر است. او همنام [[پیامبر]] و [[صاحب]] و دارنده خلق محمدی است<ref>خورشید مغرب، به نقل از المهدی الموعود، ج ۱/۲۸۰.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} روزی به [[امام حسین]]{{ع}} نگاهی کرد و فرمود "این پسر من آقاست. چنانکه [[پیامبر]] نیز او را آقا نامیده؛ [[خداوند]] از دودمان او مردی هم نام [[پیامبر]] به وجود آورد که در خوی و [[سیرت]] مانند خود آن حضرت است به هنگامی که [[مردم]] از همه جا غافل و [[حق]] از میان برود و [[ظلم]] سراسر [[گیتی]] را فرا گرفته باشد، [[ظهور]] کند... او [[زمین]] را پر از [[عدل]] کند، همچنان که پر از [[ظلم و ستم]] شده باشد"<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، باب ۴، ح ۱۱۹.</ref>.
::::#'''اهل [[جود]] و کرم:''' از جمله ویژگی‌های [[امام مهدی]]{{ع}} صفت [[جود]] و برخورد کریمانه با دیگران است او تحقق بخش {{عربی|"وَ عَادَتُكُمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ"}}<ref>مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.</ref> است. بخشنده بودن در عصر او به عنوان یک [[فرهنگ]] در بین مردمان رواج می‌یابد. حتی در [[روایت]] آمده است که در آن زمان [[مؤمنان]] در معاملات از یکدیگر سود نمی‌گیرند. [[امام]]{{ع}} اهل [[بخشش]] است و بدون سخت‌گیری نیاز و خواسته دیگران را برآورده می‌سازد. او نسبت به عمال و [[کارگزاران]] و مأموران [[دولت]] خویش سخت‌گیر، دقیق و با ناتوانان و مستمندان بسیار دلرحم و مهربان است<ref>خورشید مغرب، ۳۰.</ref>. [[امام عصر]]{{ع}} در برنامه خویش اساس کارش نیز بر [[تزکیه]] و [[تعلیم]] بنا نهاده شده است. مرحوم [[آیت الله]] [[طالقانی]] ذیل [[خطبه]] ۱۳۴ [[نهج البلاغه]] سخنی نغز دارند که می‌آوریم: "اساس کار او نه متکی به [[جنگ]] است و نه تهدید به سرنیزه و [[قوانین]] تحمیلی، شروع [[اصلاح]] و سازندگی‌اش از [[عقول]] و [[نفوس]] بشری است. این کاری است که نه [[قدرت]] نظامی می‌تواند انجام دهد و نه [[قوانین]] و تعلیمات و [[علوم]] بشری. معلوم و اکتشاف بشری هرچه پیش رود و وسعت یابد، اگر با [[هدایت]] و [[اصلاح]] و رشد عقلی و نفسانی همراه نباشد به خیر و [[صلاح]] بشری نخواهد بود... تحدید هواها و طغیان‌ها به وسیله [[هدایت]] و تنویر [[عقول]] و رشد کافی، نخستین کار و [[انقلاب]] است که شخصیت عالی آینده انجام می‌دهد و این هم دو قسمت دارد: قسمت نخست رشد و [[هدایت]] کلی و عمومی است برای همه [[بشر]]، قسمت بعد [[هدایت]] و [[حاکمیت]] شخص [[قرآن]] است که همان [[حاکمیت خدا]] و [[مشیت]] اوست..."<ref>آینده بشریت از نظر مکتب ما، ص ۴۹-۵۰.</ref>.
::::#'''اهل [[جود]] و کرم:''' از جمله ویژگی‌های [[امام مهدی]]{{ع}} صفت [[جود]] و برخورد کریمانه با دیگران است او تحقق بخش {{عربی|"وَ عَادَتُكُمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ"}}<ref>مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.</ref> است. بخشنده بودن در عصر او به عنوان یک [[فرهنگ]] در بین مردمان رواج می‌یابد. حتی در [[روایت]] آمده است که در آن زمان [[مؤمنان]] در معاملات از یکدیگر سود نمی‌گیرند. [[امام]]{{ع}} اهل [[بخشش]] است و بدون سخت‌گیری نیاز و خواسته دیگران را برآورده می‌سازد. او نسبت به عمال و [[کارگزاران]] و مأموران [[دولت]] خویش سخت‌گیر، دقیق و با ناتوانان و مستمندان بسیار دلرحم و مهربان است<ref>خورشید مغرب، ۳۰.</ref>. [[امام عصر]]{{ع}} در برنامه خویش اساس کارش نیز بر [[تزکیه]] و [[تعلیم]] بنا نهاده شده است. مرحوم [[آیت الله]] [[طالقانی]] ذیل [[خطبه]] ۱۳۴ [[نهج البلاغه]] سخنی نغز دارند که می‌آوریم: "اساس کار او نه متکی به [[جنگ]] است و نه تهدید به سرنیزه و [[قوانین]] تحمیلی، شروع [[اصلاح]] و سازندگی‌اش از [[عقول]] و [[نفوس]] بشری است. این کاری است که نه [[قدرت]] نظامی می‌تواند انجام دهد و نه [[قوانین]] و تعلیمات و [[علوم]] بشری. معلوم و اکتشاف بشری هرچه پیش رود و وسعت یابد، اگر با [[هدایت]] و [[اصلاح]] و رشد عقلی و نفسانی همراه نباشد به خیر و [[صلاح]] بشری نخواهد بود... تحدید هواها و طغیان‌ها به وسیله [[هدایت]] و تنویر [[عقول]] و رشد کافی، نخستین کار و [[انقلاب]] است که شخصیت عالی آینده انجام می‌دهد و این هم دو قسمت دارد: قسمت نخست رشد و [[هدایت]] کلی و عمومی است برای همه [[بشر]]، قسمت بعد [[هدایت]] و [[حاکمیت]] شخص [[قرآن]] است که همان [[حاکمیت خدا]] و [[مشیت]] اوست..."<ref>آینده بشریت از نظر مکتب ما، ص ۴۹-۵۰.</ref>.
::::#'''برپاکننده [[دولت]] [[عدالت]]:''' از خصوصیات بارز [[امام مهدی]]{{ع}} و [[حکومت]] او [[عدالت]] گسترده در همه زمینه‌ها است. طوری که سراسر [[زمین]] از [[عدل و داد]] پر شود. هیچ جای [[زمین]] باقی نماند، مگر اینکه به [[برکت]] [[عدل]] و [[احسان]] او [[فیض]] برده و زنده شود. حتی جانوران و گیاهان نیز از این [[برکت]] و [[عدالت]] و [[دادگری]] و... بهره‌مند می‌گردند <ref>خورشید مغرب، ۳۳، به نقل از بحارالانوار. نک. غیبت نعمانی، ۲۳۷، باب ۱۳، حدیث ۲۶ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۴.</ref>. در [[احادیث]] فراوان این نکته بازگو شده است که [[عدالت]] مهدوی چنان گسترده و دقیق است که به هیچکس در هیچ چیز هیچگونه ستمی نرود. نخستین نشانه [[عدل]] او اینکه سخنگویان [[حکومت]] او در [[مکه]] فریاد می‌زنند: "هر کس [[نماز]] فریضه خویش را در کنار حجرالاسود و محل طواف، خوانده است و اکنون می‌خواهد [[نماز]] نافله بخواند به کناری رود تا [[حق]] کسی پایمال نگردد و هر کس می‌خواهد [[نماز]] فریضه بخواند بیاید و بخواند<ref>اصول کافی، ج ۴/۴۲۷.</ref>. عصر [[غیبت]] و دوران [[انتظار]] نیز بخشی شیرین و جذاب از عصر [[ظهور]] می‌تواند باشد؛ به شرطی که [[ایمان]] تقویت، ارزش‌های [[دین]] و [[مکتب]] تحکیم، انقلابیون و [[منتظران]] در [[راه خدا]] استوار و به [[وظایف]] و [[تکالیف]] خویش عمل نمایند. آری پرهیز از بدی و [[بدعت]] و ترویج [[نیکی]] و معروف از جمله [[وظایف منتظران]] [[حکومت]] [[عدل]] جهانی است. [[آمادگی]] و کسب [[علوم]] و مهارت‌های لازم و فرآهم آوردن شرایط [[ظهور]] از دیگر برنامه‌هایی است که شیفتگان [[دولت حق]] بر عهده دارند. و بالاخره از مهمترین و اساسی‌ترین [[وظایف]] آنهاکسب [[معرفت]] و [[شناخت]] نسبت به [[امام زمان]] {{ع}} است که حیات واقعی و انسانی ما در گرو آن است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: {{عربی|" مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً "}}<ref>کافی، ج۱،۳۷۷؛ نک بحارالانوار، ج ۵۱، ۷۳.</ref>»<ref>[[صفر فلاحی|فلاحی، صفر]]، [[امام مهدی ذخیره امامت (کتاب)|امام مهدی ذخیره امامت]]، ص: ۱۳ -۱۷.</ref>.
::::#'''برپاکننده [[دولت]] [[عدالت]]:''' از خصوصیات بارز [[امام مهدی]]{{ع}} و [[حکومت]] او [[عدالت]] گسترده در همه زمینه‌ها است. طوری که سراسر [[زمین]] از [[عدل و داد]] پر شود. هیچ جای [[زمین]] باقی نماند، مگر اینکه به [[برکت]] [[عدل]] و [[احسان]] او [[فیض]] برده و زنده شود. حتی جانوران و گیاهان نیز از این [[برکت]] و [[عدالت]] و [[دادگری]] و... بهره‌مند می‌گردند <ref>خورشید مغرب، ۳۳، به نقل از بحارالانوار. نک. غیبت نعمانی، ۲۳۷، باب ۱۳، حدیث ۲۶ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۴.</ref>. در [[احادیث]] فراوان این نکته بازگو شده است که [[عدالت]] مهدوی چنان گسترده و دقیق است که به هیچکس در هیچ چیز هیچگونه ستمی نرود. نخستین نشانه [[عدل]] او اینکه سخنگویان [[حکومت]] او در [[مکه]] فریاد می‌زنند: "هر کس [[نماز]] فریضه خویش را در کنار حجرالاسود و محل طواف، خوانده است و اکنون می‌خواهد [[نماز]] نافله بخواند به کناری رود تا [[حق]] کسی پایمال نگردد و هر کس می‌خواهد [[نماز]] فریضه بخواند بیاید و بخواند<ref>اصول کافی، ج ۴/۴۲۷.</ref>. عصر [[غیبت]] و دوران [[انتظار]] نیز بخشی شیرین و جذاب از عصر [[ظهور]] می‌تواند باشد؛ به شرطی که [[ایمان]] تقویت، ارزش‌های [[دین]] و [[مکتب]] تحکیم، انقلابیون و [[منتظران]] در [[راه خدا]] استوار و به [[وظایف]] و [[تکالیف]] خویش عمل نمایند. آری پرهیز از بدی و [[بدعت]] و ترویج [[نیکی]] و معروف از جمله [[وظایف منتظران]] [[حکومت]] [[عدل]] جهانی است. [[آمادگی]] و کسب [[علوم]] و مهارت‌های لازم و فرآهم آوردن شرایط [[ظهور]] از دیگر برنامه‌هایی است که شیفتگان [[دولت حق]] بر عهده دارند. و بالاخره از مهمترین و اساسی‌ترین [[وظایف]] آنهاکسب [[معرفت]] و [[شناخت]] نسبت به [[امام زمان]] {{ع}} است که حیات واقعی و انسانی ما در گرو آن است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: {{عربی|" مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً "}}<ref>کافی، ج۱،۳۷۷؛ نک بحارالانوار، ج ۵۱، ۷۳.</ref>»<ref>[[صفر فلاحی|فلاحی، صفر]]، [[امام مهدی ذخیره امامت (کتاب)|امام مهدی ذخیره امامت]]، ص ۱۳ -۱۷.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۱۲۷: خط ۱۲۷:
:::::#'''[[منتظر]]:''' [[امام زمان]] کسی است که عالم و [[آدم]] در [[انتظار]] اوست. همه منتظرند تا [[عدالت]] گستر [[جهان]] بیاید و [[بشر]] را [[نجات]] دهد. به همین [[دلیل]] حضرتش را "[[منتظر]]" نامیده‌اند: "[[مهدی]] [[منتظر]] در لسان [[ادیان]] و به اتفاق [[مسلمین]] از [[کعبه]] ندا سرمی‌دهد و [[بشریت]] را به [[توحید]] می‌خواند"<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۸۸.</ref>. در [[کلام]] نورانی [[امام صادق]]{{ع}} آمده است: براى آن جوان پيش از آنكه قيام كند، غيبتى است عرض كردم: چرا؟ فرمود: مي‌ترسد - و با دست اشاره بشكم خود كرد-(يعنى مي‌ترسد شكمش را پاره كنند) سپس فرمود: اى [[زراره]]! اوست كه چشم براهش باشند، و اوست كه در ولادتش ترديد شود<ref>{{عربی|" عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} يَقُولُ‏ إِنَّ لِلْغُلَامِ غَيْبَةً قَبْلَ أَنْ يَقُومَ قَالَ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ يَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ ثُمَّ قَالَ يَا زُرَارَةُ وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ وَ هُوَ الَّذِي‏ يُشَكُ‏ فِي‏ وِلَادَتِه‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ حر العاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۴۳، ح ۱۸.</ref>.
:::::#'''[[منتظر]]:''' [[امام زمان]] کسی است که عالم و [[آدم]] در [[انتظار]] اوست. همه منتظرند تا [[عدالت]] گستر [[جهان]] بیاید و [[بشر]] را [[نجات]] دهد. به همین [[دلیل]] حضرتش را "[[منتظر]]" نامیده‌اند: "[[مهدی]] [[منتظر]] در لسان [[ادیان]] و به اتفاق [[مسلمین]] از [[کعبه]] ندا سرمی‌دهد و [[بشریت]] را به [[توحید]] می‌خواند"<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۸۸.</ref>. در [[کلام]] نورانی [[امام صادق]]{{ع}} آمده است: براى آن جوان پيش از آنكه قيام كند، غيبتى است عرض كردم: چرا؟ فرمود: مي‌ترسد - و با دست اشاره بشكم خود كرد-(يعنى مي‌ترسد شكمش را پاره كنند) سپس فرمود: اى [[زراره]]! اوست كه چشم براهش باشند، و اوست كه در ولادتش ترديد شود<ref>{{عربی|" عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} يَقُولُ‏ إِنَّ لِلْغُلَامِ غَيْبَةً قَبْلَ أَنْ يَقُومَ قَالَ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ يَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ ثُمَّ قَالَ يَا زُرَارَةُ وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ وَ هُوَ الَّذِي‏ يُشَكُ‏ فِي‏ وِلَادَتِه‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ حر العاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۴۳، ح ۱۸.</ref>.
:::::#'''[[خورشید]] [[هدایت]]:''' "[[نورانیت]]" از ویژگی‌های مشترک همه [[معصومین]] است که درباره آنان روایت‌های متعددی در این خصوص وارد شده است. در مورد [[حضرت مهدی]] نیز روایت‌های متعددی وارد شده است. ابتدا جملاتی از [[امام خمینی|حضرت امام]] و سپس [[روایت]] ذکر می‌شود. "امید است که [[خداوند متعال]] آن روز [[فرخنده]] را به [[ظهور]] این مولود [[فرخنده]] هرچه زودتر فرارساند و [[خورشید]] [[هدایت]] و [[امامت]] را طالع فرماید"<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۲.</ref>. در [[روایت]] نیز آمده است:{{عربی|" إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَشْرَقَتِ اَلْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا، وَ اِسْتَغْنَى اَلْعِبَادُ عَنْ ضَوْءِ اَلشَّمْسِ، وَ صَارَ اَللَّيْلُ وَ اَلنَّهَارُ وَاحِداً، وَ ذَهَبَتِ اَلظُّلْمَةُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص ۴۵۴.</ref>.
:::::#'''[[خورشید]] [[هدایت]]:''' "[[نورانیت]]" از ویژگی‌های مشترک همه [[معصومین]] است که درباره آنان روایت‌های متعددی در این خصوص وارد شده است. در مورد [[حضرت مهدی]] نیز روایت‌های متعددی وارد شده است. ابتدا جملاتی از [[امام خمینی|حضرت امام]] و سپس [[روایت]] ذکر می‌شود. "امید است که [[خداوند متعال]] آن روز [[فرخنده]] را به [[ظهور]] این مولود [[فرخنده]] هرچه زودتر فرارساند و [[خورشید]] [[هدایت]] و [[امامت]] را طالع فرماید"<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۲.</ref>. در [[روایت]] نیز آمده است:{{عربی|" إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَشْرَقَتِ اَلْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا، وَ اِسْتَغْنَى اَلْعِبَادُ عَنْ ضَوْءِ اَلشَّمْسِ، وَ صَارَ اَللَّيْلُ وَ اَلنَّهَارُ وَاحِداً، وَ ذَهَبَتِ اَلظُّلْمَةُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص ۴۵۴.</ref>.
:::::#'''[[مهدی موعود]]:''' از القاب مشهور آن حضرت، [[مهدی موعود]] است که بیش از سایر کلمات، استعمال می‌شود. در بخشی از بیانات [[امام خمینی]] آمده است: "من نمی‌توانم اسم [[رهبر]] روی ایشان بگذارم، بزرگتر از این است. نمی‌توانم بگویم که شخص اول است، برای اینکه دومی در کار نیست. ایشان را نمی‌توانیم ما با هیچ تعبیری تعبیر کنیم الا همین که [[مهدی موعود]] است. آنی است که [[خدا]] [[ذخیره]] کرده است برای [[بشر]]"<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۸.</ref>. در مورد وجه نامگذاری آنجناب به [[مهدی]] از "[[امام کاظم|امام نهم]]" [[نقل]] شده است که فرمود:{{عربی|" إِنَّمَا سُمِّيَ اَلْمَهْدِيُّ مَهْدِيّاً لِأَنَّهُ يُهْدَى  لِأَمْرٍ خَفِيٍّ، يُهْدَى لِمَا فِي صُدُورِ اَلنَّاسِ، يَبْعَثُ إِلَى اَلرَّجُلِ فَيَقْتُلُهُ لاَ يَدْرِي فِي أَيِّ شَيْءٍ قَتَلَهُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص ۴۶۶.</ref>. از [[امام خمینی]] عبارتها و ویژگی‌های دیگری نیز درباره [[امام عصر]] وجود دارد که [[نقل]] همه آنها به طولانی شدن مقاله می‌انجامد. از قبیل: یگانه [[دادگستر]] ابدی، [[پرچمدار]] بزرگ رهایی، [[ناظر امور]]، [[منجی بشر]] و ... در کتاب دلائل الامامة نیز تعداد زیادی از القاب [[حضرت مهدی]] [[نقل]] شده است که هریک ناظر به یک صفت و یک ویژگی [[حضرت مهدی]] است. همچنین در "[[زیارت جامعه کبیره]]" نیز به برخی از صفات مشترک [[اهل بیت]]{{عم}} اشاره شده است<ref>مراجعه شود به: مفاتیح الجنان، (گردآوری: شیخ عباس قمی)، زیارت جامعه کبیره.</ref>»<ref>[[فرج‌الله هدایت‌نیا|هدایت‌نیا، فرج‌الله]]؛ [[امام مهدی در نگاه امام خمینی (مقاله)|امام مهدی در نگاه امام خمینی]]، ص:353- 360.</ref>.
:::::#'''[[مهدی موعود]]:''' از القاب مشهور آن حضرت، [[مهدی موعود]] است که بیش از سایر کلمات، استعمال می‌شود. در بخشی از بیانات [[امام خمینی]] آمده است: "من نمی‌توانم اسم [[رهبر]] روی ایشان بگذارم، بزرگتر از این است. نمی‌توانم بگویم که شخص اول است، برای اینکه دومی در کار نیست. ایشان را نمی‌توانیم ما با هیچ تعبیری تعبیر کنیم الا همین که [[مهدی موعود]] است. آنی است که [[خدا]] [[ذخیره]] کرده است برای [[بشر]]"<ref>خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۸.</ref>. در مورد وجه نامگذاری آنجناب به [[مهدی]] از "[[امام کاظم|امام نهم]]" [[نقل]] شده است که فرمود:{{عربی|" إِنَّمَا سُمِّيَ اَلْمَهْدِيُّ مَهْدِيّاً لِأَنَّهُ يُهْدَى  لِأَمْرٍ خَفِيٍّ، يُهْدَى لِمَا فِي صُدُورِ اَلنَّاسِ، يَبْعَثُ إِلَى اَلرَّجُلِ فَيَقْتُلُهُ لاَ يَدْرِي فِي أَيِّ شَيْءٍ قَتَلَهُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص ۴۶۶.</ref>. از [[امام خمینی]] عبارتها و ویژگی‌های دیگری نیز درباره [[امام عصر]] وجود دارد که [[نقل]] همه آنها به طولانی شدن مقاله می‌انجامد. از قبیل: یگانه [[دادگستر]] ابدی، [[پرچمدار]] بزرگ رهایی، [[ناظر امور]]، [[منجی بشر]] و ... در کتاب دلائل الامامة نیز تعداد زیادی از القاب [[حضرت مهدی]] [[نقل]] شده است که هریک ناظر به یک صفت و یک ویژگی [[حضرت مهدی]] است. همچنین در "[[زیارت جامعه کبیره]]" نیز به برخی از صفات مشترک [[اهل بیت]]{{عم}} اشاره شده است<ref>مراجعه شود به: مفاتیح الجنان، (گردآوری: شیخ عباس قمی)، زیارت جامعه کبیره.</ref>»<ref>[[فرج‌الله هدایت‌نیا|هدایت‌نیا، فرج‌الله]]؛ [[امام مهدی در نگاه امام خمینی (مقاله)|امام مهدی در نگاه امام خمینی]]، ص353- 360.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۱۳۳: خط ۱۳۳:
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونه‌ای]]]]
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونه‌ای]]]]
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«در باب [[قدرت]] [[امام مهدی|حضرت صاحب الزمان]] {{ع}} [[روایات]] مختلفی آمده است. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: [[قائم]] {{ع}} وقتی [[ظهور]] کند، آن‌چنان نیرومند خواهد بود که اگر قوی‌ترین درخت روی [[زمین]] را با دست مبارکش بکشد، از ریشه و بن برمی‌کند، و اگر بر کوه‌ها بانگ بزند، سنگ‌هایش فرومی‌ریزد و اگر بنده‌ای را با دست مبارکش نوازش کند، قلبش چون قطعه آهن محکم و استوار می‌گردد<ref>اعلام الوری، ص ۴۰۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۲؛ منتخب الاثر، ص ۲۲۱.</ref>. با سپاهی حرکت می‌کند که اگر با کوه‌ها روبرو شوند، کوه‌ها را درهم می‌ریزند و از [[دل]] کوه‌ها راه بر می‌گزینند<ref>کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۱۴.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۵۵۵.</ref>.
:::::*«در باب [[قدرت]] [[امام مهدی|حضرت صاحب الزمان]] {{ع}} [[روایات]] مختلفی آمده است. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: [[قائم]] {{ع}} وقتی [[ظهور]] کند، آن‌چنان نیرومند خواهد بود که اگر قوی‌ترین درخت روی [[زمین]] را با دست مبارکش بکشد، از ریشه و بن برمی‌کند، و اگر بر کوه‌ها بانگ بزند، سنگ‌هایش فرومی‌ریزد و اگر بنده‌ای را با دست مبارکش نوازش کند، قلبش چون قطعه آهن محکم و استوار می‌گردد<ref>اعلام الوری، ص ۴۰۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۲؛ منتخب الاثر، ص ۲۲۱.</ref>. با سپاهی حرکت می‌کند که اگر با کوه‌ها روبرو شوند، کوه‌ها را درهم می‌ریزند و از [[دل]] کوه‌ها راه بر می‌گزینند<ref>کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۱۴.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۵۵.</ref>.
:::::*«[[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} در [[وصف]] [[حضرت قائم]] {{ع}} فرمود: "او ظاهر و [[باطن]] [[امامان]] است"<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۲۸۱.</ref>. یعنی آن حضرت آشکارکننده [[علوم]] ظاهر و [[باطن]] است که [[خداوند متعال]] به [[پیامبر]] و [[امامان]] {{عم}} عطا فرموده و مظهر تمام [[کمالات]] و [[شؤون]] آنان است. [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: "ای کمیل! هیچ علمی نیست مگر این‌که من افتتاح‌کننده آنم و هیچ چیزی نیست، مگر این‌که [[قائم]] آن را به پایان می‌رساند"<ref>مکیال المکارم، ج ۱، ص ۱۱۷.</ref>. با این ویژگی‌ها که برای حضرت در [[روایات]] آمده، تغییرات و تحولات در [[دوران ظهور]]، بی‌نظیر است. در روایتی آمده است وقتی حضرت [[ظهور]] می‌کند، [[خداوند]] در گوش‌ها و چشم‌های [[شیعیان]]، به اندازه چهار فرسخ قوت می‌دهد و به کمال می‌رساند و آنان با حضرت تکلم می‌کنند و سخنان یکدیگر را می‌شنوند<ref>نجم الثاقب، باب سوم.</ref>. علاوه بر این در [[روایت]] دیگری آمده است که در زمان [[قائم]] {{ع}} [[مؤمن]] در [[مشرق]]، برادر خود را در [[مغرب]] می‌بیند و بالعکس<ref>نجم الثاقب، باب سوم.</ref>. بحث کامل شدن [[عقول]] [[بندگان]] و [[ظهور]] تمام [[علم]] و [[دانش]] در [[دوران ظهور]] نیز در [[روایات]] آمده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۶.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۵۹۱.</ref>.
:::::*«[[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} در [[وصف]] [[حضرت قائم]] {{ع}} فرمود: "او ظاهر و [[باطن]] [[امامان]] است"<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۲۸۱.</ref>. یعنی آن حضرت آشکارکننده [[علوم]] ظاهر و [[باطن]] است که [[خداوند متعال]] به [[پیامبر]] و [[امامان]] {{عم}} عطا فرموده و مظهر تمام [[کمالات]] و [[شؤون]] آنان است. [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: "ای کمیل! هیچ علمی نیست مگر این‌که من افتتاح‌کننده آنم و هیچ چیزی نیست، مگر این‌که [[قائم]] آن را به پایان می‌رساند"<ref>مکیال المکارم، ج ۱، ص ۱۱۷.</ref>. با این ویژگی‌ها که برای حضرت در [[روایات]] آمده، تغییرات و تحولات در [[دوران ظهور]]، بی‌نظیر است. در روایتی آمده است وقتی حضرت [[ظهور]] می‌کند، [[خداوند]] در گوش‌ها و چشم‌های [[شیعیان]]، به اندازه چهار فرسخ قوت می‌دهد و به کمال می‌رساند و آنان با حضرت تکلم می‌کنند و سخنان یکدیگر را می‌شنوند<ref>نجم الثاقب، باب سوم.</ref>. علاوه بر این در [[روایت]] دیگری آمده است که در زمان [[قائم]] {{ع}} [[مؤمن]] در [[مشرق]]، برادر خود را در [[مغرب]] می‌بیند و بالعکس<ref>نجم الثاقب، باب سوم.</ref>. بحث کامل شدن [[عقول]] [[بندگان]] و [[ظهور]] تمام [[علم]] و [[دانش]] در [[دوران ظهور]] نیز در [[روایات]] آمده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۶.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۹۱.</ref>.
:::::*«خصایص و ویژگی‌های [[حضرت مهدی]] {{ع}} مطابق [[احادیث]] و [[روایات]] عبارتند از:
:::::*«خصایص و ویژگی‌های [[حضرت مهدی]] {{ع}} مطابق [[احادیث]] و [[روایات]] عبارتند از:
:::::#از [[خاندان]] و ذریه [[پیامبر]] {{صل}} است؛
:::::#از [[خاندان]] و ذریه [[پیامبر]] {{صل}} است؛
خط ۱۶۰: خط ۱۶۰:
:::::#پس از ظهورش، [[برکات]] [[آسمان]] و [[زمین]] ظاهر می‌شود و [[زمین]] آباد می‌گردد و هیچ‌کس غیر [[خدا]] را [[پرستش]] نمی‌کند؛
:::::#پس از ظهورش، [[برکات]] [[آسمان]] و [[زمین]] ظاهر می‌شود و [[زمین]] آباد می‌گردد و هیچ‌کس غیر [[خدا]] را [[پرستش]] نمی‌کند؛
:::::#[[سیصد و سیزده]] نفر [[اصحاب]] او هستند که در یک ساعت به محضرش حاضر می‌شوند؛
:::::#[[سیصد و سیزده]] نفر [[اصحاب]] او هستند که در یک ساعت به محضرش حاضر می‌شوند؛
:::::#[[معجزات]] بسیاری دارد و بسیاری مشرف به دیدار حضرتش شده‌اند.<ref>منتخب الاثر، فصل دوم.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۷۶۴.</ref>.
:::::#[[معجزات]] بسیاری دارد و بسیاری مشرف به دیدار حضرتش شده‌اند.<ref>منتخب الاثر، فصل دوم.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۶۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


۲۱۸٬۱۱۹

ویرایش