پرش به محتوا

ادب در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*[[ادب]] به معنای تبدیل حالات بد به حالات خوب و بروز [[اخلاق]] [[پسندیده]]، از جمله [[برترین]] [[کمالات انسانی]] است و [[انسان]] در صورت کسب آن می‌تواند سرمنشأ [[امر]] خیر و نیک شود. [[ادب]]، [[بهترین]] خوی انسانی و نشانه [[تربیت]] فطری در زمینه وجودی [[انسان]] است. از این‌رو [[آدمی]] اگر مؤدب به [[ادب]] الهی شود راه رشد و [[کمال انسانی]] را در خود پدید آورده است و در غیر این صورت، [[کمال انسانی]] در او بروز نمی‌یابد و از انسانیّت فاصله می‌گیرد. [[امام]] {{ع}} فرمود: "هیچ میراثی چون [[ادب]] نیست"<ref>نهج البلاغه، حکمت ۵۱</ref>.
*ادب به معنای تبدیل حالات بد به حالات خوب و بروز [[اخلاق]] [[پسندیده]]، از جمله [[برترین]] [[کمالات انسانی]] است و [[انسان]] در صورت کسب آن می‌تواند سرمنشأ امر خیر و نیک شود. ادب، [[بهترین]] خوی انسانی و نشانه [[تربیت]] فطری در زمینه وجودی [[انسان]] است. از این‌رو [[آدمی]] اگر مؤدب به ادب الهی شود راه رشد و [[کمال انسانی]] را در خود پدید آورده است و در غیر این صورت، [[کمال انسانی]] در او بروز نمی‌یابد و از انسانیّت فاصله می‌گیرد. [[امام]]{{ع}} فرمود: "هیچ میراثی چون ادب نیست"<ref>نهج البلاغه، حکمت ۵۱: {{متن حدیث|لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَب‏}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 96.</ref>.
*اهمیت موضوع نزد [[امام]] {{ع}} به‌قدری است که در [[مقام]] [[دولت]] اسلامی، هنگامی که [[وظایف دولت]] را در ابتدای [[نامه]] ۵۳ برمی‌شمرد، به مسئله [[تعلیم و تربیت]] و [[اصلاح]] حال [[مردم]] اشاره دارد. یعنی دستگاه [[حکومت]] [[وظیفه]] دارد مقدمات [[اصلاح]] [[مردم]] را فراهم کند. این [[امر]] در دو بُعد صورت می‌پذیرد: نخست، [[دولت]] اسلامی، خود، باید به تمام و کمال آراسته به [[ادب]] [[اخلاقی]] و برای [[مردم]] [[الگو]] باشد؛ دوم، زمینه ایجاد [[دانش]] و [[آگاهی]] را برای مردمان فراهم کند تا در سایه آن همگی بتوانند به [[فضایل]] و [[رفتار]] نیکو و [[ادب]] کمالی آراسته شوند. در فرازی دیگر آن‌گاه که [[حق]] [[مردم]] را بر گردن خود به‌عنوان رئیس [[حکومت]] برمی‌شمرد، می‌فرماید: "(موظفم شما را)... [[تعلیم]] دهم تا [[نادان]] نمانید و [[ادب]] آموزم تا بدانید"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۴</ref>.
*اهمیت موضوع نزد [[امام]]{{ع}} به‌قدری است که در [[مقام]] [[دولت]] [[اسلامی]]، هنگامی که [[وظایف دولت]] را در ابتدای [[نامه]] ۵۳ برمی‌شمرد، به مسئله [[تعلیم و تربیت]] و [[اصلاح]] حال [[مردم]] اشاره دارد. یعنی دستگاه [[حکومت]] [[وظیفه]] دارد مقدمات [[اصلاح]] [[مردم]] را فراهم کند. این امر در دو بُعد صورت می‌پذیرد: نخست، [[دولت]] [[اسلامی]]، خود، باید به تمام و کمال آراسته به ادب [[اخلاقی]] و برای [[مردم]] [[الگو]] باشد؛ دوم، زمینه ایجاد [[دانش]] و [[آگاهی]] را برای [[مردمان]] فراهم کند تا در سایه آن همگی بتوانند به [[فضایل]] و [[رفتار]] نیکو و ادب کمالی آراسته شوند. در فرازی دیگر آن‌گاه که [[حق]] [[مردم]] را بر گردن خود به‌عنوان [[رئیس]] [[حکومت]] برمی‌شمرد، می‌فرماید: "(موظفم شما را)... [[تعلیم]] دهم تا [[نادان]] نمانید و ادب آموزم تا بدانید"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۴: {{متن حدیث|وَ تَعْلِيمُكُمْ كَيْلَا تَجْهَلُوا وَ تَأْدِيبُكُمْ كَيْمَا تَعْلَمُوا}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 96.</ref>.
*در منظر [[امام]] {{ع}} [[ادب]] نیکو از لوازم [[خردمندی]] است و [[علم]] و [[ادب]] موجب [[اصلاح]] [[عقل]] می‌شود. از این‌رو یکی از خصوصیات شخص خردمند را محاسبه و بررسی خصلت‌های زشت در [[دین]]، [[عقیده]]، [[اخلاق]] و [[ادب]] برمی‌شمارد تا درصدد رفع آن‌ها برآید. در واقع، محصول و نتیجه به‌کارگیری [[خرد]]، در قالب [[ادب]] خودنمایی می‌کند.
*در منظر [[امام]]{{ع}} ادب نیکو از لوازم [[خردمندی]] است و [[علم]] و ادب موجب [[اصلاح]] [[عقل]] می‌شود. از این‌رو یکی از خصوصیات شخص خردمند را [[محاسبه]] و بررسی خصلت‌های زشت در [[دین]]، [[عقیده]]، [[اخلاق]] و ادب برمی‌شمارد تا درصدد رفع آن‌ها برآید. در واقع، محصول و نتیجه به‌کارگیری [[خرد]]، در قالب ادب خودنمایی می‌کند.
*نتیجه کسب [[ادب]] در سیمای [[آدمی]] بروز لطافت، نرمی و خوش‌خویی است. از این‌رو شخص مؤدب افزون بر این‌که راه رسیدن به [[کمالات انسانی]] را بر خود هموار کرده، در اجتماع نیز فردی عزیز و مورد [[احترام]] و از [[اقبال]] عمومی برخوردار است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 96.</ref>.
*نتیجه کسب ادب در سیمای [[آدمی]] بروز لطافت، نرمی و خوش‌خویی است. از این‌رو شخص مؤدب افزون بر اینکه راه رسیدن به [[کمالات انسانی]] را بر خود هموار کرده، در اجتماع نیز فردی عزیز و مورد [[احترام]] و از [[اقبال]] عمومی برخوردار است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 96.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش