تقوا در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*[[تقوا]] از جمله مفاهیم اصلی [[نهج البلاغه]] بهشمار میرود که بهتنهایی حدود پنجاه مرتبه در [[نهج البلاغه]] بهکار رفته است و [[امام]] یکی از خطبههای مفصل خود را به توصیف صفات [[پرهیزکاران]] و [[تقواپیشگان]] اختصاص دادهاند. [[تقوا]]، ایجاد حالت و انگیزهای معنوی در [[انسان]] است که به مقتضای آن، [[انسان]]، بدون حضور نیروی بیرونی، از انجام [[اعمال]] خلاف [[عقل]] و [[شرع]] پرهیز میکند و هرگز گرد [[گناه]] و امور [[پست]] و پلید نمیگردد و [[گناه]] را دور از [[شأن]] و شخصیت خود میداند. مفهوم [[تقوا]] در [[نهج البلاغه]] به دوگونه بیان شده است: | *[[تقوا]] از جمله مفاهیم اصلی [[نهج البلاغه]] بهشمار میرود که بهتنهایی حدود پنجاه مرتبه در [[نهج البلاغه]] بهکار رفته است و [[امام]] یکی از خطبههای مفصل خود را به توصیف صفات [[پرهیزکاران]] و [[تقواپیشگان]] اختصاص دادهاند. [[تقوا]]، ایجاد حالت و انگیزهای معنوی در [[انسان]] است که به مقتضای آن، [[انسان]]، بدون حضور نیروی بیرونی، از انجام [[اعمال]] خلاف [[عقل]] و [[شرع]] پرهیز میکند و هرگز گرد [[گناه]] و امور [[پست]] و پلید نمیگردد و [[گناه]] را دور از [[شأن]] و شخصیت خود میداند. مفهوم [[تقوا]] در [[نهج البلاغه]] به دوگونه بیان شده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 204.</ref>: | ||
#[[تقوا]] بهمثابه "حرز" یعنی [[پناهگاه]] و "جُنّة" یعنی سپر در وجود [[آدمی]]. [[امام]]{{ع}} فرمود: ای [[بندگان خدا]] شمایان را به [[تقوای الهی]] سفارش میکنم... بیشک [[تقوا]]، امروز سپر و [[پناهگاه]] شما و فردا (ی [[قیامت]]) راه [[بهشت]] است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۱</ref>. روشن است که [[پناهگاه]] و سپر برای حفظ و حراست [[انسان]] است و او را از خطر حفظ میکند. این [[پناهگاه]] و سپر کنایه از نیرو و حالت خاصّ بازدارنده و نگهدارندهای است که با انگیزه [[الهی]] و معنوی [[آدمی]] را از فرو افتادن در [[گناه]] بازمیدارد. [[تقوا]] نهتنها در [[دنیا]] منشأ حفظ و حراست [[انسان]] متقی است که در [[آخرت]] نیز، راهی بهسوی [[بهشت]] و [[سعادت]] بهروی او میگشاید. | #[[تقوا]] بهمثابه "حرز" یعنی [[پناهگاه]] و "جُنّة" یعنی سپر در وجود [[آدمی]]. [[امام]]{{ع}} فرمود: ای [[بندگان خدا]] شمایان را به [[تقوای الهی]] سفارش میکنم... بیشک [[تقوا]]، امروز سپر و [[پناهگاه]] شما و فردا (ی [[قیامت]]) راه [[بهشت]] است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۱</ref>. روشن است که [[پناهگاه]] و سپر برای حفظ و حراست [[انسان]] است و او را از خطر حفظ میکند. این [[پناهگاه]] و سپر کنایه از نیرو و حالت خاصّ بازدارنده و نگهدارندهای است که با انگیزه [[الهی]] و معنوی [[آدمی]] را از فرو افتادن در [[گناه]] بازمیدارد. [[تقوا]] نهتنها در [[دنیا]] منشأ حفظ و حراست [[انسان]] متقی است که در [[آخرت]] نیز، راهی بهسوی [[بهشت]] و [[سعادت]] بهروی او میگشاید<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 204- 205.</ref>. | ||
#[[تقوا]] بهمثابه "زمام" یعنی جلودار و "قوام" یعنی موجب برپایی و [[استواری]] [[انسان]]. [[بندگان خدا]]، شما را به [[تقوای الهی]] سفارش میکنم که آن "جلودار" و "موجب برپایی" شماست. پس به [[عهد]] آن [[وفادار]] بمانید و به حقایق آن چنگ زنید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۵</ref>. بدیهی است دو تعبیر "زمام" و "قوام" برخاسته از [[روح]] بلند و تربیتیافتهای است که به انسان [[قدرت]] [[مقاومت]] و [[استواری]] در برابر [[هوا و هوس]] و [[شیطان]] را میبخشد. | #[[تقوا]] بهمثابه "زمام" یعنی جلودار و "قوام" یعنی موجب برپایی و [[استواری]] [[انسان]]. [[بندگان خدا]]، شما را به [[تقوای الهی]] سفارش میکنم که آن "جلودار" و "موجب برپایی" شماست. پس به [[عهد]] آن [[وفادار]] بمانید و به حقایق آن چنگ زنید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۵</ref>. بدیهی است دو تعبیر "زمام" و "قوام" برخاسته از [[روح]] بلند و تربیتیافتهای است که به انسان [[قدرت]] [[مقاومت]] و [[استواری]] در برابر [[هوا و هوس]] و [[شیطان]] را میبخشد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 205.</ref>. | ||
==مفهوم لغوی [[تقوا]]== | ==مفهوم لغوی [[تقوا]]== | ||
"[[تقوا]]" در لغت، بهمعنای نگهداشتن، حفظ کردن و بازداشتن است، یعنی [[انسان]] خودش را از [[بدی]] و خطر و ضرر حفظ و [[مراقبت]] کند. گرچه [[تقوا]] بهمعنای دیگر از قبیل [[پرهیزکاری]]، [[ترس]] و [[اطاعت از خدا]] هم آمده، ولی این تعبیرها معنای کنایی و از لوازم تقواست. [[تقوا]] ضامن ورود [[آدمی]] به [[حوزه]] [[اطاعت]] [[الهی]] است. | "[[تقوا]]" در لغت، بهمعنای نگهداشتن، حفظ کردن و بازداشتن است، یعنی [[انسان]] خودش را از [[بدی]] و خطر و ضرر حفظ و [[مراقبت]] کند. گرچه [[تقوا]] بهمعنای دیگر از قبیل [[پرهیزکاری]]، [[ترس]] و [[اطاعت از خدا]] هم آمده، ولی این تعبیرها معنای کنایی و از لوازم تقواست. [[تقوا]] ضامن ورود [[آدمی]] به [[حوزه]] [[اطاعت]] [[الهی]] است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 205.</ref>. | ||
[[تقوا]] برای همگان [[حفاظت]] از شخصیت همانند حفظ و حراست از جسم بر همگان امری [[واجب]] و ضروری است و همه [[انسانها]] باید برای حفظ شخصیت و [[انسانیت]] خود [[تلاش]] کنند. [[قرآن کریم]] میفرماید: ای کسانیکه [[ایمان]] آوردهاید، خود و [[خانواده]] خود را از [[آتش]] دور نگه دارید<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدَادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ }}؛ سوره تحریم، آیه ۶.</ref>. در منظر [[امام]]{{ع}} [[انسانها]] ارزشی والا دارند. این [[ارزش]] مربوط به جسم و [[امور مادی]] نیست، بلکه مربوط به گوهر وجودشان یعنی [[روح]] آنهاست که در پرتو تقو شکل میگیرد و باید از آن [[مراقبت]] کرد: بههوش باشید که [[ارزش]] شما تنها [[بهشت]] است، پس خود را جز بدان مفروشید<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۵۶</ref>. در [[جامعه]] همه افراد باید اهل [[تقوا]] باشند. [[تقوا]] یکی از ارکان و اصول دستیابی به [[هدف]] [[زندگی]] و [[کمال انسانی]] و [[تهذیب]] و [[کرامات]] [[اخلاقی]] است. | ==[[تقوا]] برای همگان== | ||
*[[حفاظت]] از شخصیت همانند حفظ و حراست از جسم بر همگان امری [[واجب]] و ضروری است و همه [[انسانها]] باید برای حفظ شخصیت و [[انسانیت]] خود [[تلاش]] کنند. [[قرآن کریم]] میفرماید: ای کسانیکه [[ایمان]] آوردهاید، خود و [[خانواده]] خود را از [[آتش]] دور نگه دارید<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدَادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ }}؛ سوره تحریم، آیه ۶.</ref>. در منظر [[امام]]{{ع}} [[انسانها]] ارزشی والا دارند. این [[ارزش]] مربوط به جسم و [[امور مادی]] نیست، بلکه مربوط به گوهر وجودشان یعنی [[روح]] آنهاست که در پرتو تقو شکل میگیرد و باید از آن [[مراقبت]] کرد: بههوش باشید که [[ارزش]] شما تنها [[بهشت]] است، پس خود را جز بدان مفروشید<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۵۶</ref>. در [[جامعه]] همه افراد باید اهل [[تقوا]] باشند. [[تقوا]] یکی از ارکان و اصول دستیابی به [[هدف]] [[زندگی]] و [[کمال انسانی]] و [[تهذیب]] و [[کرامات]] [[اخلاقی]] است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 205.</ref>. | |||
==[[تقوا]]، ضرورتی برای زندگی== | ==[[تقوا]]، ضرورتی برای زندگی== | ||
*[[تقوا]]، امری ورای [[زندگی]] و تنها در راستای پیشرفتهای معنوی نیست، بلکه در مسیر عادی [[زندگی]] کمکرسان [[آدمی]] است و [[انسان]] در سایه [[تقوا]] میتواند بسیاری از موانع فراروی خود را بردارد. [[امام علی]]{{ع}} در [[نهج البلاغه]] مواردی را مطرح میکند که در سایه حفظ [[تقوا]] راه [[هدایت]] بر [[انسانها]] میگشاید و آنانرا از خطرات محفوظ و مصون نگاه میدارد: بدانید که هرکس [[تقوای الهی]] پیشه کند، [[خداوند]] برای او راه نجاتی از [[فتنهها]] و نوری در تاریکیها قرار میدهد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۳</ref>. در فرازی دیگر فرمود: [[بندگان خدا]]، بدانید که [[پرهیزکاران]] هم در [[دنیا]] بهرهور میشوند و هم در [[آخرت]]. پس با اهل [[دنیا]] در دنیاشان شریکید، اما اهل [[دنیا]] در [[آخرت]] آنان سهمی ندارند. آنان در [[دنیا]] به [[بهترین]] وجه [[زندگی]] کنند و از [[بهترین]] چیزی که بهترینها از آن بهرهمند میشوند، دست یابند<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۷</ref>. درهمین راستا باید دانست آنچه [[زندگی]] را شیرین و آرامبخش و سعادتآفرین میکند، پیوند امور و معیشت با [[تقوا]] و یاد خداست. درصورتی که این پیوند در [[زندگی]] [[انسان]] شکل و سامان نگیرد، او به دردسر و مشکل خواهد افتاد. [[امام]]{{ع}} میفرماید: اگر درهای [[آسمان]] و [[زمین]] بر بندهای بسته شود اما او [[تقوای الهی]] پیشه کند، [[خداوند]] حتماً برای او راه نجاتی مقرّر فرماید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰</ref>. | *[[تقوا]]، امری ورای [[زندگی]] و تنها در راستای پیشرفتهای معنوی نیست، بلکه در مسیر عادی [[زندگی]] کمکرسان [[آدمی]] است و [[انسان]] در سایه [[تقوا]] میتواند بسیاری از موانع فراروی خود را بردارد. [[امام علی]]{{ع}} در [[نهج البلاغه]] مواردی را مطرح میکند که در سایه حفظ [[تقوا]] راه [[هدایت]] بر [[انسانها]] میگشاید و آنانرا از خطرات محفوظ و مصون نگاه میدارد: بدانید که هرکس [[تقوای الهی]] پیشه کند، [[خداوند]] برای او راه نجاتی از [[فتنهها]] و نوری در تاریکیها قرار میدهد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۳</ref>. در فرازی دیگر فرمود: [[بندگان خدا]]، بدانید که [[پرهیزکاران]] هم در [[دنیا]] بهرهور میشوند و هم در [[آخرت]]. پس با اهل [[دنیا]] در دنیاشان شریکید، اما اهل [[دنیا]] در [[آخرت]] آنان سهمی ندارند. آنان در [[دنیا]] به [[بهترین]] وجه [[زندگی]] کنند و از [[بهترین]] چیزی که بهترینها از آن بهرهمند میشوند، دست یابند<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۷</ref>. درهمین راستا باید دانست آنچه [[زندگی]] را شیرین و آرامبخش و سعادتآفرین میکند، پیوند امور و معیشت با [[تقوا]] و یاد خداست. درصورتی که این پیوند در [[زندگی]] [[انسان]] شکل و سامان نگیرد، او به دردسر و مشکل خواهد افتاد. [[امام]]{{ع}} میفرماید: اگر درهای [[آسمان]] و [[زمین]] بر بندهای بسته شود اما او [[تقوای الهی]] پیشه کند، [[خداوند]] حتماً برای او راه نجاتی مقرّر فرماید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 205-206.</ref>. | ||
*در هر صورت آنها که میخواهند [[بهترین]] و عالیترین [[زندگی]] را داشته باشند باید به ریسمان [[تقوای الهی]] چنگ زنند: ای [[بندگان خدا]] شما را به [[تقوای الهی]] سفارش میکنم که آن جلودار و موجب برپایی شماست، پس خود را با پیوندهای [[استوار]] آن نگاه دارید... تا شما را به [[زندگی]] خوش و گسترده و [[آرامش]] و [[آسایش]] برساند و به اقامتگاههای فراخ کشاند و به پناهگاههای [[استوار]]...<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۵</ref>. آنچه آشکارا از این فراز دریافت میشود، آنکه در سایه رعایت [[تقوا]]، [[انسان]] افزون بر ثمرات معنوی و [[سعادت اخروی]]، ثمرات [[نیک]] آنرا در [[دنیا]] نیز بهوضوح دریافت میکند. [[تقوا]] جسم و [[جان]] [[آدمی]] را همپای هم پیش میبرد و آنچه را موجب خوشبختی [[آدمی]] است، فراهم میآورد. از اینرو در فرازی دیگر فرمود: امّا بعد، شمایان را به [[تقوای الهی]] سفارش میکنم... که [[تقوا]] داروی درد قلبها، رفع کننده کوردلی و دلمردگی، شفادهنده [[بیماری]] تنهای شما، زداینده [[فساد]] قلبی، پاککننده زنگار روانی، برطرف سازنده تیرگی دیدهها، امنیتبخش اضطرابها و فروغ تاریکیهای شماست<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۹</ref>. کوتاه سخن آنکه رابطه با [[خداوند]] و فرمانبری فرمانهای او ([[تقوا]]) [[نظام]] [[زندگی]] و معیشت را سامان میبخشد و مشکلات را به فرصتها تبدیل خواهد کرد، زیرا: [[تقوا]] کلید و رمز موفقیت است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۰</ref>. در فرازی دیگر فرمود: آنکه [[تقوا]] پیشه کند و آنرا جانمایه [[زندگی]] سازد، [[سختیها]] از او دور شوند گرچه بدو نزدیک شده باشند و تلخیها بر او شیرین و امواج [[بلا]] و ناکامی از او مرتفع شوند. [[گشایش]] در کار او پدید آید و دشواریها آسان شوند و [[باران]] [[کرامت]] و [[سعادت]] پس از خشکسالی، سیلآسا فرو ریزد و [[رحمت]] دوباره فرارسد و چشمههای [[نعمت]] پس از خشکی روان شوند و نمنم [[باران]] به تنداب پربرکت بدل شود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۹</ref>. | *در هر صورت آنها که میخواهند [[بهترین]] و عالیترین [[زندگی]] را داشته باشند باید به ریسمان [[تقوای الهی]] چنگ زنند: ای [[بندگان خدا]] شما را به [[تقوای الهی]] سفارش میکنم که آن جلودار و موجب برپایی شماست، پس خود را با پیوندهای [[استوار]] آن نگاه دارید... تا شما را به [[زندگی]] خوش و گسترده و [[آرامش]] و [[آسایش]] برساند و به اقامتگاههای فراخ کشاند و به پناهگاههای [[استوار]]...<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۵</ref>. آنچه آشکارا از این فراز دریافت میشود، آنکه در سایه رعایت [[تقوا]]، [[انسان]] افزون بر ثمرات معنوی و [[سعادت اخروی]]، ثمرات [[نیک]] آنرا در [[دنیا]] نیز بهوضوح دریافت میکند. [[تقوا]] جسم و [[جان]] [[آدمی]] را همپای هم پیش میبرد و آنچه را موجب خوشبختی [[آدمی]] است، فراهم میآورد. از اینرو در فرازی دیگر فرمود: امّا بعد، شمایان را به [[تقوای الهی]] سفارش میکنم... که [[تقوا]] داروی درد قلبها، رفع کننده کوردلی و دلمردگی، شفادهنده [[بیماری]] تنهای شما، زداینده [[فساد]] قلبی، پاککننده زنگار روانی، برطرف سازنده تیرگی دیدهها، امنیتبخش اضطرابها و فروغ تاریکیهای شماست<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۹</ref>. کوتاه سخن آنکه رابطه با [[خداوند]] و فرمانبری فرمانهای او ([[تقوا]]) [[نظام]] [[زندگی]] و معیشت را سامان میبخشد و مشکلات را به فرصتها تبدیل خواهد کرد، زیرا: [[تقوا]] کلید و رمز موفقیت است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۰</ref>. در فرازی دیگر فرمود: آنکه [[تقوا]] پیشه کند و آنرا جانمایه [[زندگی]] سازد، [[سختیها]] از او دور شوند گرچه بدو نزدیک شده باشند و تلخیها بر او شیرین و امواج [[بلا]] و ناکامی از او مرتفع شوند. [[گشایش]] در کار او پدید آید و دشواریها آسان شوند و [[باران]] [[کرامت]] و [[سعادت]] پس از خشکسالی، سیلآسا فرو ریزد و [[رحمت]] دوباره فرارسد و چشمههای [[نعمت]] پس از خشکی روان شوند و نمنم [[باران]] به تنداب پربرکت بدل شود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 206-207.</ref>. | ||
==برخی ویژگیهای و نشانههای پرواپیشگان== | ==برخی ویژگیهای و نشانههای پرواپیشگان== | ||
*[[امام]]{{ع}} در جایجای [[نهج البلاغه]] صفات [[متقین]] را برشمردهاند، ولی [[جامعترین]] و [[کاملترین]] آنها در [[خطبه]] همام آمده است که بخشهایی از آن اشاره میشود: | *[[امام]]{{ع}} در جایجای [[نهج البلاغه]] صفات [[متقین]] را برشمردهاند، ولی [[جامعترین]] و [[کاملترین]] آنها در [[خطبه]] همام آمده است که بخشهایی از آن اشاره میشود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 207.</ref>: | ||
#افراد با [[تقوا]] در [[دینداری]] و پایبند بودن به دستورهای [[دینی]] نیرومندند و به هیچروی نمیتوان آنها را از [[راه خدا]] بازداشت و هیچ جاذبهای قادر به تغییر مسیر آنان نیست. | #افراد با [[تقوا]] در [[دینداری]] و پایبند بودن به دستورهای [[دینی]] نیرومندند و به هیچروی نمیتوان آنها را از [[راه خدا]] بازداشت و هیچ جاذبهای قادر به تغییر مسیر آنان نیست<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 207.</ref> | ||
#آنان در عین حال نرمخو و سازگار و دوراندیشاند و در مسائل [[زندگی]] یکدنده و لجباز نیستند. | #آنان در عین حال نرمخو و سازگار و دوراندیشاند و در مسائل [[زندگی]] یکدنده و لجباز نیستند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 207.</ref> | ||
#همواره با ایمانی [[استوار]] و یقینی محکم به استقبال [[کارها]] و [[مسئولیتها]] میروند. | #همواره با ایمانی [[استوار]] و یقینی محکم به استقبال [[کارها]] و [[مسئولیتها]] میروند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 207.</ref> | ||
#در [[فراگیری دانش]] حریصاند و [[دانش]] را با [[حلم]] و [[بردباری]] درمیآمیزند و [[علم]] و [[اخلاق]] را چون دو بال پرواز در [[آسمان]] [[انسانیت]] به پرواز درمیآورند. | #در [[فراگیری دانش]] حریصاند و [[دانش]] را با [[حلم]] و [[بردباری]] درمیآمیزند و [[علم]] و [[اخلاق]] را چون دو بال پرواز در [[آسمان]] [[انسانیت]] به پرواز درمیآورند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 207.</ref> | ||
#در [[زندگی]] و [[امور اقتصادی]] و [[مالی]] [[مراقبت]] ویژه دارند و از [[اسراف]] و تبذیر میپرهیزند و راه [[اعتدال]] و [[میانهروی]] را در پیش میگیرند. | #در [[زندگی]] و [[امور اقتصادی]] و [[مالی]] [[مراقبت]] ویژه دارند و از [[اسراف]] و تبذیر میپرهیزند و راه [[اعتدال]] و [[میانهروی]] را در پیش میگیرند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 207.</ref> | ||
#هنگام [[تلاش]] برای [[زندگی]] و تنظیم معیشت از [[عبادت]] و [[راز]] و [[نیاز]] با [[خدا]] نمیکاهند و عبادتشان را در کمال [[خضوع]] و [[خشوع]] انجام میدهند. | #هنگام [[تلاش]] برای [[زندگی]] و تنظیم معیشت از [[عبادت]] و [[راز]] و [[نیاز]] با [[خدا]] نمیکاهند و عبادتشان را در کمال [[خضوع]] و [[خشوع]] انجام میدهند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 207.</ref> | ||
#در هنگام [[تنگدستی]] و [[سختی]]، آبروی خود را حفظ میکنند و با حفظ شخصیت خویش با [[صبر]] و [[پایداری]] و [[تدبیر]] و [[قناعت]] بر مشکلات فائق میآیند. | #در هنگام [[تنگدستی]] و [[سختی]]، آبروی خود را حفظ میکنند و با حفظ شخصیت خویش با [[صبر]] و [[پایداری]] و [[تدبیر]] و [[قناعت]] بر مشکلات فائق میآیند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 207.</ref> | ||
#همواره درصدد تحصیل [[مال]] از راه حلالاند و همین راه صحیح [[زندگی]] و کسب درآمد، [[نشاط]] آنان را در [[هدایت]] و [[سعادت]] فراهم میآورد. | #همواره درصدد تحصیل [[مال]] از راه حلالاند و همین راه صحیح [[زندگی]] و کسب درآمد، [[نشاط]] آنان را در [[هدایت]] و [[سعادت]] فراهم میآورد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 207.</ref> | ||
#در گیرودار مسیر [[زندگی]]، از بزرگترین خطر [[مالی]] و [[اقتصادی]] و [[اخلاقی]] که همان طمعورزی است بهشدت پرهیز میکنند. | #در گیرودار مسیر [[زندگی]]، از بزرگترین خطر [[مالی]] و [[اقتصادی]] و [[اخلاقی]] که همان طمعورزی است بهشدت پرهیز میکنند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 207.</ref> | ||
#از آنجا که شخصیت [[آدمی]] در زیر زبانش نهفته است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۴۸</ref>، [[پرهیزکاران]] نیز گفتاری بهنجار دارند و هر سخنی را به زبان نمیآورند. | #از آنجا که شخصیت [[آدمی]] در زیر زبانش نهفته است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۴۸</ref>، [[پرهیزکاران]] نیز گفتاری بهنجار دارند و هر سخنی را به زبان نمیآورند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 207.</ref>. | ||
#در پوشش و لباسشان اصل [[اعتدال]] و [[میانهروی]] را رعایت میکنند؛ نه [[اسیر]] مدها و مارکهای فاخر و گرانقیمت میشوند و نه نسبت به پوشش و [[لباس]] خود بیتوجهاند. | #در پوشش و لباسشان اصل [[اعتدال]] و [[میانهروی]] را رعایت میکنند؛ نه [[اسیر]] مدها و مارکهای فاخر و گرانقیمت میشوند و نه نسبت به پوشش و [[لباس]] خود بیتوجهاند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 207.</ref>. | ||
#روش و منش آنان در [[برخورد با مردم]] متواضعانه است. هرگز در برابر [[مردم]] [[تکبر]] نمیورزند و خود را [[برتر]] از دیگران نمیپندارند، زیرا هیچ حسب و نسبی بالاتر و [[برتر]] از [[تواضع]] نیست<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۰۹</ref>. | #روش و منش آنان در [[برخورد با مردم]] متواضعانه است. هرگز در برابر [[مردم]] [[تکبر]] نمیورزند و خود را [[برتر]] از دیگران نمیپندارند، زیرا هیچ حسب و نسبی بالاتر و [[برتر]] از [[تواضع]] نیست<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۰۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 208.</ref>. | ||
#دیدگانشان را از آنچه [[خداوند]] بر آن [[حرام]] کرده است، میپوشانند. | #دیدگانشان را از آنچه [[خداوند]] بر آن [[حرام]] کرده است، میپوشانند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 208.</ref>. | ||
#گوشهایشان را صرف دریافت [[دانش]] سودمند میکنند و از شنیدن سخنان بیهوده میپرهیزند. | #گوشهایشان را صرف دریافت [[دانش]] سودمند میکنند و از شنیدن سخنان بیهوده میپرهیزند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 208.</ref>. | ||
#شب هنگام به [[نماز]] میایستند و [[آیات]] [[نورانی]] [[قرآن]] را با همه وجود [[تلاوت]] میکنند. | #شب هنگام به [[نماز]] میایستند و [[آیات]] [[نورانی]] [[قرآن]] را با همه وجود [[تلاوت]] میکنند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 208.</ref>. | ||
#در روز [[پرچمدار]] [[علم]] و حلماند و [[نیکوکار]] و پارسا. | #در روز [[پرچمدار]] [[علم]] و حلماند و [[نیکوکار]] و پارسا<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 208.</ref>. | ||
#در راه [[خدمت]] و [[عبادت]] به کم بسنده نکنند و همواره در [[فکر]] [[تلاش]] و انجام خدمات و [[عبادات]] بیشتر و بزرگترند. | #در راه [[خدمت]] و [[عبادت]] به کم بسنده نکنند و همواره در [[فکر]] [[تلاش]] و انجام خدمات و [[عبادات]] بیشتر و بزرگترند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 208.</ref>. | ||
#در هنگام [[رنج]] و [[سختی]] افرادی [[صابر]] و [[شکیبا]] هستند، زیرا میدانند که در اثر [[صبر]] نوبت [[ظفر]] آید، هر چند زمان به درازا کشد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۴۵</ref>. | #در هنگام [[رنج]] و [[سختی]] افرادی [[صابر]] و [[شکیبا]] هستند، زیرا میدانند که در اثر [[صبر]] نوبت [[ظفر]] آید، هر چند زمان به درازا کشد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۴۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 208.</ref>. | ||
#کارهایشان در [[دنیا]] [[پاک]] و [[بیآلایش]] و مخلصانه است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۲</ref>. | #کارهایشان در [[دنیا]] [[پاک]] و [[بیآلایش]] و مخلصانه است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 208.</ref>. | ||
#همه [[اعمال]] آنان خیر و نیکوست. | #همه [[اعمال]] آنان خیر و نیکوست<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 208.</ref>. | ||
#گفتارشان با [[کردار]] در هم آمیخته و آنچه را انجام نمیدهند بر زبان نمیآورند. | #گفتارشان با [[کردار]] در هم آمیخته و آنچه را انجام نمیدهند بر زبان نمیآورند. | ||
#در [[فراگیری دانش]] بهشدت تلاشگرند، ولی [[علم]] خود را در [[حوزه]] [[اخلاق]] بهپیش میبرند و بهکار میگیرند <ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۴</ref>. | #در [[فراگیری دانش]] بهشدت تلاشگرند، ولی [[علم]] خود را در [[حوزه]] [[اخلاق]] بهپیش میبرند و بهکار میگیرند <ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۴</ref>. | ||
#در بهتر انجام دادن [[کارها]] دقت دارند و در [[اصلاح]] لغزشهایشان میکوشند. | #در بهتر انجام دادن [[کارها]] دقت دارند و در [[اصلاح]] لغزشهایشان میکوشند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 208.</ref>. | ||
#[[زندگی]] و معیشتی همراه با [[قناعت]] دارند، زیرا [[قناعت]] توانگر کند مرد را. | #[[زندگی]] و معیشتی همراه با [[قناعت]] دارند، زیرا [[قناعت]] توانگر کند مرد را<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 208.</ref>. | ||
#از [[پرخوری]] و [[شکمبارگی]] پرهیز میکنند. | #از [[پرخوری]] و [[شکمبارگی]] پرهیز میکنند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 208.</ref>. | ||
#شب و روز آنان با سه برنامه سپری میشود: بخشی به [[راز]] و [[نیاز]] با [[خدا]]، بخش دیگر به تأمین معاش و بخش سوم با بهرهبرداریِ [[نیکو]] از لذّتهای [[حلال]]. | #شب و روز آنان با سه برنامه سپری میشود: بخشی به [[راز]] و [[نیاز]] با [[خدا]]، بخش دیگر به تأمین معاش و بخش سوم با بهرهبرداریِ [[نیکو]] از لذّتهای [[حلال]]<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 208.</ref>. | ||
#آنان [[خشم]] خود را فرو میبرند و [[اسیر]] [[غضب]] نمیشوند، زیرا نزد [[امام]]{{ع}} جرعهای خوشتر و نیکفرجامتر از فروخوردن [[خشم]] نیست<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. [[غضب]] خارج از [[حوزه]] [[عقل]] و [[شرع]] است و [[امام]] از آن به [[لشکر]] [[شیطان]] تعبیر میکند<ref>نهج البلاغه، نامه ۶۹</ref>. | #آنان [[خشم]] خود را فرو میبرند و [[اسیر]] [[غضب]] نمیشوند، زیرا نزد [[امام]]{{ع}} جرعهای خوشتر و نیکفرجامتر از فروخوردن [[خشم]] نیست<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. [[غضب]] خارج از [[حوزه]] [[عقل]] و [[شرع]] است و [[امام]] از آن به [[لشکر]] [[شیطان]] تعبیر میکند<ref>نهج البلاغه، نامه ۶۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 208.</ref>. | ||
#از آنان جز خیر و [[نیکی]] [[انتظار]] نمیرود. | #از آنان جز خیر و [[نیکی]] [[انتظار]] نمیرود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 208.</ref>. | ||
#برای توشه [[روز قیامت]]، خود را به زحمت میافکنند تا [[مردم]] در راحتی و [[آسایش]] قرار گیرند. این همان مفهوم [[ایثار]] و [[از خودگذشتگی]] است. [[پرهیزکاران]] اهل ایثارند. | #برای توشه [[روز قیامت]]، خود را به زحمت میافکنند تا [[مردم]] در راحتی و [[آسایش]] قرار گیرند. این همان مفهوم [[ایثار]] و [[از خودگذشتگی]] است. [[پرهیزکاران]] اهل ایثارند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 208.</ref>. | ||
#عفو و گذشت، [[خصلت]] [[پرهیزکاران]] و اهل تقواست، زیرا همانگونه که آنان از [[خداوند]] توقع دارند کریمانه با آنان برخورد کند، خویشتن را نیز به برخورد کریمانه با خلق [[خدا]] موظف میدانند. | #عفو و گذشت، [[خصلت]] [[پرهیزکاران]] و اهل تقواست، زیرا همانگونه که آنان از [[خداوند]] توقع دارند کریمانه با آنان برخورد کند، خویشتن را نیز به برخورد کریمانه با خلق [[خدا]] موظف میدانند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 209.</ref>. | ||
#آنان هرگز سخن به [[ناسزا]] نمیگشایند و با [[مردمان]] با [[نرمی]] و [[مدارا]] سخن میگویند، زیرا [[تقوا]] در صورتی سودمند است که [[آدمی]] لگام زبان را در [[اختیار]] داشته باشند و آن را مهار کند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵</ref>. | #آنان هرگز سخن به [[ناسزا]] نمیگشایند و با [[مردمان]] با [[نرمی]] و [[مدارا]] سخن میگویند، زیرا [[تقوا]] در صورتی سودمند است که [[آدمی]] لگام زبان را در [[اختیار]] داشته باشند و آن را مهار کند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 209.</ref>. | ||
*آنچه گفته آمد برخی از صفات [[پرهیزکاران]] بود. در مجموع، آنچه از [[سخنان امام]]{{ع}} بهدست میآید، [[گواه]] بر این است که رعایت [[تقوا]] جسم و [[جان]] و [[دنیا]] و [[آخرت]] [[انسان]] را سامان میبخشد و [[سعادت دنیوی]] و اخروی او را ضمانت میکند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص | *آنچه گفته آمد برخی از صفات [[پرهیزکاران]] بود. در مجموع، آنچه از [[سخنان امام]]{{ع}} بهدست میآید، [[گواه]] بر این است که رعایت [[تقوا]] جسم و [[جان]] و [[دنیا]] و [[آخرت]] [[انسان]] را سامان میبخشد و [[سعادت دنیوی]] و اخروی او را ضمانت میکند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 209.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |