زندگی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*زندگی بهمعنای حضور [[انسان]] در پهنه [[آفرینش]] در دیدگاهها و مکتبها مختلف تعابیر گوناگون دارد. گرچه در تلقی عمومی، دوره [[عمر]] این جهانی را زندگی مینامند، اما در [[مکتب]] [[دین]]، دورههای مختلفی در زندگی [[آدمی]] متصور است. عالم ذرّ، دوره ابتدایی زندگی [[آدمی]] است که [[انسان]] ماهیتی ذرهای داشته است. [[خداوند سبحان]] در آیهای به عالم ذرّ اشاره میکند و میفرماید: [[پروردگار]] تو از پشت [[بنیآدم]] فرزندانشان را بیرون آورد و آنان را بر خودشان [[گواه]] گرفت و پرسید "آیا من پروردگارتان نیستم؟" گفتند: "آری، گواهی میدهیم" تا در [[روز قیامت]] نگویید ما که از آن بیخبر بودیم<ref>{{متن قرآن| وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ}}؛سوره اعراف، آیه ۱۷۲</ref>. | *زندگی بهمعنای حضور [[انسان]] در پهنه [[آفرینش]] در دیدگاهها و مکتبها مختلف تعابیر گوناگون دارد. گرچه در تلقی عمومی، دوره [[عمر]] این جهانی را زندگی مینامند، اما در [[مکتب]] [[دین]]، دورههای مختلفی در زندگی [[آدمی]] متصور است. عالم ذرّ، دوره ابتدایی زندگی [[آدمی]] است که [[انسان]] ماهیتی ذرهای داشته است. [[خداوند سبحان]] در آیهای به عالم ذرّ اشاره میکند و میفرماید: [[پروردگار]] تو از پشت [[بنیآدم]] فرزندانشان را بیرون آورد و آنان را بر خودشان [[گواه]] گرفت و پرسید "آیا من پروردگارتان نیستم؟" گفتند: "آری، گواهی میدهیم" تا در [[روز قیامت]] نگویید ما که از آن بیخبر بودیم<ref>{{متن قرآن| وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ}}؛سوره اعراف، آیه ۱۷۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 446.</ref>. | ||
*[[علامه طباطبایی]] ذیل این [[آیه]] مینویسد: "اعتراف [[فرزندان]] نوع [[بشر]] به ربوبیّت [[خدای سبحان]] در [[عالم ذر]]، ناشی از [[فقر]] ذاتی [[انسان]] به خداست. [[امام علی]] {{ع}} نیز در خطبهای از [[نهج البلاغه]] [[خداوند]] را [[سپاس]] میگوید با این عبارت "[[سپاس]] خداوندی را که گرفت و عطا کرد"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۲</ref>. برخی از شارحان این [[کلام]] را تفسیری بر [[آیه]] فوق میدانند. میرزا حبیب [[الله]] خویی در منهاج البراعة [[معتقد]] است که این [[کلام]] [[علی]] {{ع}} بر اخذ [[میثاق]] در عالم ذرّ دلالت دارد | *[[علامه طباطبایی]] ذیل این [[آیه]] مینویسد: "اعتراف [[فرزندان]] نوع [[بشر]] به ربوبیّت [[خدای سبحان]] در [[عالم ذر]]، ناشی از [[فقر]] ذاتی [[انسان]] به خداست. [[امام علی]] {{ع}} نیز در خطبهای از [[نهج البلاغه]] [[خداوند]] را [[سپاس]] میگوید با این عبارت "[[سپاس]] خداوندی را که گرفت و عطا کرد"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۲</ref>. برخی از شارحان این [[کلام]] را تفسیری بر [[آیه]] فوق میدانند. میرزا حبیب [[الله]] خویی در منهاج البراعة [[معتقد]] است که این [[کلام]] [[علی]] {{ع}} بر اخذ [[میثاق]] در عالم ذرّ دلالت دارد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 446.</ref>. | ||
*دوره بعدی، دوره صلبی است که [[آدمی]] در پشت پدران خویش از نسلی به [[نسل]] دیگر منتقل میشود. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] به این [[حقیقت]] اشاره کرده است: و چون [[ابراهیم]] را پروردگارش با کلماتی بیازمود و وی آن همه را به انجام رسانید [[خدا]] به او] فرمود: "من تو را پیشوای [[مردم]] قرار دادم." [[ابراهیم]]] پرسید: "از دودمانم [چطور]؟" فرمود: "[[پیمان]] من به بیدارگران نمیرسد."<ref>{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ }}؛ سوره بقره، آیه ۱۲۴؛ نیز نک: {{متن قرآن|رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ }}؛سوره بقره، آیه ۱۲۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 446.</ref>. | |||
*افزون بر این، [[علامه طباطبایی]] ذیل [[آیه]] ۱۷۲ [[سوره اعراف]]<ref>مربوط به عالم ذرّ</ref> مینویسد: "[[فرزند]] را از پشت [[پدر]] و [[مادر]] گرفته و آن را که تاکنون جزئی از ماده [[پدر]] و [[مادر]] بوده موجودی مستقل و انسانی تمامعیار گردانیده و از پشت این [[فرزند]] نیز [[فرزند]] دیگر أخذ کرده و همچنین تا آنجا که اخذ تمام شود و هر جزئی از هر موجودی که باید، جدا شود و افراد [[انسانها]] موجود و منتشر شوند و هر یکی از دیگری مستقل و برای هر فردی نفسی مستقل درست شود تا سود و زیانش عاید خودش شود." این امر، خود، [[گواه]] بر تأیید حیات صلبی [[آدمی]] است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 446-447.</ref>. | |||
*[[امام علی]] {{ع}} نیز در فرازی از [[نهج البلاغه]] اشارتی دارد که [[مؤیّد]] حیات صلبی است: چون [[خداوند]] [[امام]] {{ع}} را در [[نبرد]] با [[اصحاب جمل]] پیروز ساخت، یکی از [[یاران]] [[حضرت]] گفت: "[[دوست]] داشتم برادرم فلان، با ما در این [[کارزار]] حاضر بود تا میدید [[خداوند]] به چه طریق تو را بر دشمنانت پیروز کرد." [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمود: "آیا برادرت [[دوستدار]] ماست؟" عرض کرد: "آری." فرمود: "او هم در این [[جنگ]] با ما هستند. زود است که روزگار ایشان را مانند خونی که ناگهان از بینی [[انسان]] بیرون میآید ظاهر گرداند و [[ایمان]] به واسطه آنها نیرو گیرد."<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 447.</ref>. | |||
*سپس دوره ارحامی است که نطفه [[آدمی]] در رحم مادران نهاده میشود. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] میفرماید: اوست که شما را در رحم مادران به هر سان که خواسته باشد مینگارد. نیست خدایی جز او که پیروزمند و [[حکیم]] است<ref>{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الأَرْحَامِ كَيْفَ يَشَاء لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ }}؛ سوره آل عمران، آیه ۶.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} در فرازی از [[نهج البلاغه]] در بیان [[ستایش]] و [[عظمت]] [[خداوند]] به [[آگاهی]] و [[دانش خداوند]] از درون رحمها اشارت دارد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 447.</ref>. | |||
*پس از این دوره، دوره [[دنیایی]]، یعنی فرصت زندگی [[آدمی]] در دنیای کنونی است. سپس دوره [[برزخ]] فرا میرسد، یعنی دورهای است که [[آدمی]] پس از [[وفات]] به آن منتقل میشود. [[خداوند سبحان]] در [[قرآن کریم]] میفرماید: ... شاید، کارهای شایستهای را که ترک کرده بودم به جای آورم منظور [[جهان]] [[برزخ]]]. هرگز؛ این سخنی است او میگوید و پشت سرشان تا [[روز قیامت]] مانعی است که بازگشت نتوانند<ref>{{متن قرآن| لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ }}؛ سوره مؤمنون، آیه۱۰۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 447.</ref>. | |||
*[[امام علی]] {{ع}} در فرازهایی درباره عالم [[برزخ]] سخن رانده است. ایشان در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|{{متن قرآن|أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ }}}}<ref>سوره تکاثر، آیه ۱- ۲</ref> میفرماید: اینان گذشتگانتان هستند که از دروازه [[مرگ]] گذشتند و پیشتازانتان که فرودجای و سرچشمه آماده ساختند. آنان که شخصیتهایی بزرگ و فخر آفرینانی بنام بودند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۲</ref>. و سرانجام دوره [[قیامت]] فرا خواهد رسید که [[آدمیان]] بهسوی [[معاد]] جسمانی پیش میروند و نسبت به [[عقاید]] و اعمال خود پاسخگو خواهند بود | *[[امام علی]] {{ع}} در فرازهایی درباره عالم [[برزخ]] سخن رانده است. ایشان در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|{{متن قرآن|أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ }}}}<ref>سوره تکاثر، آیه ۱- ۲</ref> میفرماید: اینان گذشتگانتان هستند که از دروازه [[مرگ]] گذشتند و پیشتازانتان که فرودجای و سرچشمه آماده ساختند. آنان که شخصیتهایی بزرگ و فخر آفرینانی بنام بودند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۲</ref>. و سرانجام دوره [[قیامت]] فرا خواهد رسید که [[آدمیان]] بهسوی [[معاد]] جسمانی پیش میروند و نسبت به [[عقاید]] و اعمال خود پاسخگو خواهند بود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 447.</ref>. | ||
*همه ادواری که نام برده شد، مسیر حرکت [[انسان]] است تا به مرحله پایانی یعنی [[جهان]] [[آخرت]] و عالم ابدیّت برسد و در [[جایگاه]] خودساکن شود<ref>{{متن قرآن| ذَلِكَ جَزَاء أَعْدَاء اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِيهَا دَارُ الْخُلْدِ جَزَاء بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ }}؛ سوره فصلت، آیه ۲۸ و {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا لَّهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَنُدْخِلُهُمْ ظِلاًّ ظَلِيلاً }}؛ سوره نساء، آیه ۵۷</ref>. از اینرو زندگی [[آدمی]] تنها در زندگی این جهانی خلاصه نمیشود. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] میفرماید: آیا پندارید که شما را بیهوده آفریدهایم و شما به نزد ما بازگردانده نمیشوید؟<ref>{{متن قرآن|أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لا تُرْجَعُونَ }}؛ سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 448.</ref>. | |||
*ویژگی خاصی که حیات این جهانی [[آدمی]] را از دیگر دورههای زندگی متمایز و ممتاز میسازد، [[قدرت]] [[انتخاب]] و صیرورت [[انسان]] در مسیر [[تکامل]] و تعیین [[سرنوشت]] خویش است. [[خداوند سبحان]] در [[قرآن کریم]] بازگشت همه امور را بهسوی خود میداند<ref>{{متن قرآن| صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الأُمُورُ }}؛ سوره شوری، آیه ۵۳</ref>. گویی انسانی که بنا بر [[حکمت]] و [[مشیّت الهی]] حرکت زندگی خویش را آغاز کرده و سه دوره از حیات خویش را تا زندگی [[دنیایی]] گذرانده است، در [[زندگی دنیوی]] خویش این فرصت را مییابد تا [[سرنوشت]] و آینده خویش را رقم زند. عنصر [[اختیار]] در کنار موهبت [[عقل]]، بزرگترین موهبت در زندگی این جهانی [[انسان]] و عامل تعیین [[سعادت]] و [[شقاوت]] اوست از اینرو [[عمر]] کوتاه [[آدمی]] نسبت به هستی ابدیاش، فرازی حساس از مجموعه دورههای زندگی او را تشکیل میدهد. در دوره زندگی تمام [[فضیلتها]] به کمک [[انسان]] میآیند تا او بتواند در سایه [[شناخت]] صحیح موفق به ترک رذائل شود و در سایه [[اختیار]]، راه [[سعادت]] را بر خود هموار کند. در مسیر زندگی این جهانی، نکاتی چند دارای اهمیّت است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 448.</ref>: | |||
#ابزار و وسایل مورد نیاز برای حرکت تکاملی همه موجودات بر حسب استعداد آنها در اختیارشان قرار گرفته است. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] میفرماید:خداوندی که به هر چیز، آنچه باید باشد، عطا کرده و در مسیر [[هدایت]] و کمال قرار داده است<ref>{{متن قرآن| قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى }}؛سوره طه، آیه ۵۰</ref>. [[آدمی]] با ایجاد ارتباط با [[نظام]] احسن و هماهنگی با آن میتواند در مسیر صحیح زندگی قرار گیرد. همچنین [[نظام]] احسن [[الهی]] با دو ویژگی به [[مدیریت]] میپردازد: مخلوقاتی ظرفیّت خاصّی دارند و در محدوده زمان تحت [[قوانین طبیعی]] به پیش میروند و به تدریح از [[جوانی]] به [[پیروی]] و سرانجام به [[مرگ]] و فنا میگرایند، [[امام]] {{ع}} میفرماید: هر که بر اسب سیاه و سفید زمان رکاب میزند و بر شب و روز میراند، خواهناخواه راهی سفری است و دست تقدیر او را به سرمنزل اصلی پیش میراند، گرچه بایستد و در بین راه بیاساید<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 448.</ref>. | |||
#هشدار نسبت به [[عمر]] کوتاه زندگی [[دنیا]] و اشاره به فرصتهایی که از دست میروند: زندگی نفسهایی شمرده شدهاند (هر روزی که بر [[انسان]] میگذرد قطعهای از وی کم میشود)<ref>غررالحکم، ۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 448.</ref>. | |||
#همه پدیدگان در مسیری حسابشده بهسوی هدفی معیّن و دقیق در حرکتاند و سرانجام [[وعدههای الهی]] تحقّق مییابند و آفریدگان هر روز به آن [[هدف]] نزدیک و نزدیکتر میشوند و هیچ قدرتی نمیتواند در [[اراده الهی]] و تعیین مسیر آن اختلال و مانع ایجاد کند. بنابراین زمان نباید موجب [[غفلت]] شود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 449.</ref>. | |||
#[[نظام آفرینش]] برای [[سعادت]] و رشد مخلوقات، بهویژه [[انسان]] آفریده شده است. اما این [[نظام]] در برابر کسانی که [[مخالفت]] میکنند و از زمینههای مثبت و مساعد آن روی گرداناند و آنانکه [[تسلیم]] فرامین [[الهی]] شدهاند، یکسان عمل نمیکند. اینچنین نیست که [[مؤمن]] [[متوکل]] از امدادهای ویژه [[الهی]] بیبهره باشد، بلکه همواره مشمول [[کفایت]]، عطا و [[پاداش]] است و پشتوانهای از مهر گسترده [[پروردگار]] او را [[یاری]] و [[حمایت]] میکند. همان گونه که گردنکشان و قانونشکنان [[حریم]] [[الهی]] نیز به [[کیفر]] کردار خود خواهند رسید. [[مخالفت]] با [[قوانین]] و دستورهای [[خداوند]]، تأثیری در [[قدرت]] [[آفریدگار]] ندارد و بهرهای برای شخص عاصی به ارمغان نخواهد آورد، بلکه تنها بهره آن [[نادانی]] و بیخبری از حقایق زندگی و از دست دادن فرصتها و امکانات است. [[امام]] {{ع}} میفرماید: [[خدا]] بر هر که [[گردنکشی]] کند و بر او [[عزّت]] و [[قدرت]] فروشد، پیروز است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۹</ref>. این امر واکنش [[مخالفت]] و [[قانونشکنی]] است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 449.</ref>. | |||
#هشدار [[امام]] بر فریبندگیهای [[دنیا]] و [[انذار]] [[مردمان]] از [[غفلت]] نسبت به آن. [[نقل]] است که [[امام]] {{ع}} در حالی که در محراب [[عبادت]] چون مار به خود میپیچید، فرمود: ای [[دنیا]]، ای [[دنیا]]، از من دور شو! آیا میخواهی مرا به خود مشغول داری یا شیفته من شدهای؟ نه، هنوز نتوانی که [[علی]] را بفریبی، هرگز، هرگز، برو این دام بر مرغ دگرِ نِه. من به تو نیازی ندارم و تو را سه طلاقه کردم و دیگر به سویت [[رجوع]] نخواهم کرد، زیرا زندگانیات کوتاه است و ارزشت اندک و آرزویت ناچیز<ref>نهج البلاغه، حکمت ۷۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 449.</ref>. | |||
#هشدار [[امام]] نسبت به سفر پر فراز و نشیب [[انسان]] در عرصه زندگی و [[ضرورت]] توشهبرگیری از فرصتهای [[دنیا]]. در ادامه [[حکمت]] فوق فرمود: آه از کمیِ توشه و دازیِ راه و دوریِ سفر و سختیِ منزل<ref>نهج البلاغه، حکمت ۷۴</ref>. همچنین در سفارش به [[امام حسن مجتبی]] {{ع}} فرمود: بدان که راهی دراز و رنجی توانفرسا در پیش داری و در آن، از دو چیز بینیاز نیستی؛ نخست جستوجوی [[بهترین]] و نزدیکترین راه، و دو دیگر رهتوشهای که سبکبار به منزل رسی. پس بیش از توان برمدار که سنگینیاش زمینگیرت کند. امّا اگر درویشی یافتی که بارت را تا [[رستاخیز]] بر دوش کشد و در فردای [[قیامت]] که بدان [[نیازمندی]] در اختیارت گذارد، از این فرصت سود جو و تا آنجا که توانی رهتوشهات را بر دوشش گذار، که اگر او را از [[کف]] دهی شاید دیگر بار نیابیاش. و اگر در "صبح توانمندیات"، [[نیازمندی]] از تو وام خواست تا در "غروب تنگدستیات" آن را به تو بازگرداند، فرصتی است که باید آن را [[غنیمت]] شمری<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص | #هشدار [[امام]] نسبت به سفر پر فراز و نشیب [[انسان]] در عرصه زندگی و [[ضرورت]] توشهبرگیری از فرصتهای [[دنیا]]. در ادامه [[حکمت]] فوق فرمود: آه از کمیِ توشه و دازیِ راه و دوریِ سفر و سختیِ منزل<ref>نهج البلاغه، حکمت ۷۴</ref>. همچنین در سفارش به [[امام حسن مجتبی]] {{ع}} فرمود: بدان که راهی دراز و رنجی توانفرسا در پیش داری و در آن، از دو چیز بینیاز نیستی؛ نخست جستوجوی [[بهترین]] و نزدیکترین راه، و دو دیگر رهتوشهای که سبکبار به منزل رسی. پس بیش از توان برمدار که سنگینیاش زمینگیرت کند. امّا اگر درویشی یافتی که بارت را تا [[رستاخیز]] بر دوش کشد و در فردای [[قیامت]] که بدان [[نیازمندی]] در اختیارت گذارد، از این فرصت سود جو و تا آنجا که توانی رهتوشهات را بر دوشش گذار، که اگر او را از [[کف]] دهی شاید دیگر بار نیابیاش. و اگر در "صبح توانمندیات"، [[نیازمندی]] از تو وام خواست تا در "غروب تنگدستیات" آن را به تو بازگرداند، فرصتی است که باید آن را [[غنیمت]] شمری<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 449- 450.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |