عرش در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'می شود' به 'میشود'
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'میشود') |
|||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
==رابطۀ عرش و کرسی== | ==رابطۀ عرش و کرسی== | ||
*باید توجه داشت عرش و کرسی دو باب از ابواب غیب<ref>ر.ک. خاکپور، حسین، نصیری، علی اکبر، معین الدینی، نعیمه، تبیین مفهوم عرش و کرسی بر مبنای علم بلا معلوم، فصلنامه پژوهش های فلسفی کلامی، ش 63، ص 137ـ 145؛ جعفری، یعقوب، تفسیر کوثر، ص 21 ـ 27</ref> و در غیب بودن نزدیک به هم هستند، کرسی باب ظاهر غیبی است که اشیا همه از آن هستند و عرش باب باطنی است که علم کیف، کون، قدر، (...) همه در آن است. پس عرش و کرسی دو باب علماند، نزدیک به هم. زیرا ملک عرش غیر از ملک کرسی است و علم عرش نهانتر از علم کرسی است.<ref>ر.ک. خاکپور، حسین، نصیری، علی اکبر، معین الدینی، نعیمه، تبیین مفهوم عرش و کرسی بر مبنای علم بلا معلوم، فصلنامه پژوهش های فلسفی کلامی، ش 63، ص 137ـ 145</ref> | *باید توجه داشت عرش و کرسی دو باب از ابواب غیب<ref>ر.ک. خاکپور، حسین، نصیری، علی اکبر، معین الدینی، نعیمه، تبیین مفهوم عرش و کرسی بر مبنای علم بلا معلوم، فصلنامه پژوهش های فلسفی کلامی، ش 63، ص 137ـ 145؛ جعفری، یعقوب، تفسیر کوثر، ص 21 ـ 27</ref> و در غیب بودن نزدیک به هم هستند، کرسی باب ظاهر غیبی است که اشیا همه از آن هستند و عرش باب باطنی است که علم کیف، کون، قدر، (...) همه در آن است. پس عرش و کرسی دو باب علماند، نزدیک به هم. زیرا ملک عرش غیر از ملک کرسی است و علم عرش نهانتر از علم کرسی است.<ref>ر.ک. خاکپور، حسین، نصیری، علی اکبر، معین الدینی، نعیمه، تبیین مفهوم عرش و کرسی بر مبنای علم بلا معلوم، فصلنامه پژوهش های فلسفی کلامی، ش 63، ص 137ـ 145</ref> | ||
*در رابطه با معنای دو واژۀ عرش و کرسی نظرات مختلفی وجود دارد که آیا این دو یکی هستند یا دو معنای مختلف؟ برخی از اهل سنت آنها را به معنای ظاهری گرفته اند.<ref>فخر رازی، تفسیر کبیر (مفاتیح الغیب)، ج ۷، ص ۱۲</ref> برخی دیگر از اهل سنت آنرا تمثیلی از عظمت خداوند می دانند.<ref>بیضاوی، انوار التنزیل ج ۱ ص ۱۳۳؛ زمخشری، کشاف ج ۱ ص ۳۰۱</ref> علمای شیعه معمولاً به معنای علم الهی می دانند و روایاتی را بر این مدعای خود اقامه می کنند.<ref>ملاصدرا، شرح الأصول الکافی، ص ۳۱۴؛ صدوق، الاعتقادات، ص ۴۴؛ فیض کاشانی، الصافی، ج ۱، ص ۲۶۰</ref> بیشتر بزرگان<ref>مانند علامۀ طباطبایی در المیزان، آیت الله مکارم در تفسیر نمونه و ...</ref> احتمال داده اند عرش و کرسی یک چیز است با دو نام، عرش به اعتبار دلالت برای اریکۀ سلطنت و قدرت و کرسی به اعتبار برتری و سریر حکمران و مقر فرمانروایی، هر دو تعبیر کنایی است، از مقامی که امر تدبیر جهان از آن ناشی | *در رابطه با معنای دو واژۀ عرش و کرسی نظرات مختلفی وجود دارد که آیا این دو یکی هستند یا دو معنای مختلف؟ برخی از اهل سنت آنها را به معنای ظاهری گرفته اند.<ref>فخر رازی، تفسیر کبیر (مفاتیح الغیب)، ج ۷، ص ۱۲</ref> برخی دیگر از اهل سنت آنرا تمثیلی از عظمت خداوند می دانند.<ref>بیضاوی، انوار التنزیل ج ۱ ص ۱۳۳؛ زمخشری، کشاف ج ۱ ص ۳۰۱</ref> علمای شیعه معمولاً به معنای علم الهی می دانند و روایاتی را بر این مدعای خود اقامه می کنند.<ref>ملاصدرا، شرح الأصول الکافی، ص ۳۱۴؛ صدوق، الاعتقادات، ص ۴۴؛ فیض کاشانی، الصافی، ج ۱، ص ۲۶۰</ref> بیشتر بزرگان<ref>مانند علامۀ طباطبایی در المیزان، آیت الله مکارم در تفسیر نمونه و ...</ref> احتمال داده اند عرش و کرسی یک چیز است با دو نام، عرش به اعتبار دلالت برای اریکۀ سلطنت و قدرت و کرسی به اعتبار برتری و سریر حکمران و مقر فرمانروایی، هر دو تعبیر کنایی است، از مقامی که امر تدبیر جهان از آن ناشی میشود<ref>ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، ج 1 ـ 3، ص 248؛ پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست</ref>.<ref>ر.ک. جعفری، یعقوب، تفسیر کوثر، ص 21 ـ 27</ref> در روایتی از امام صادق(علیه السلام) در مقام مقایسۀ عرش و کرسی چنین آمده: «عرش و کرسی دو درب از دربهای غیبو هر دو در غیب هستند و هر دو در غیب به هم نزدیک هستند چون کرسی درب آشکار و بیرونی غیب است که آغاز آفرینش و همۀ اشیاء از آن است و عرش درب پنهان و درونی غیباست و در آن علم چگونگی و بودن و حذ و کجایی مثبت و صفت اراده وجود دارد.(...)»<ref>ر.ک. جعفری، یعقوب، تفسیر کوثر، ص 21 ـ 27 و خاکپور، حسین، نصیری، علی اکبر، معین الدینی، نعیمه، تبیین مفهوم عرش و کرسی بر مبنای علم بلا معلوم، فصلنامه پژوهش های فلسفی کلامی، ش 63، ص 137ـ 145</ref> | ||
==روایات دربارۀ عرش== | ==روایات دربارۀ عرش== | ||
*از امام صادق(علیه السلام) دربارۀ آیۀ «الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى»<ref>سورۀ طه، آیۀ 5</ref> سؤال شد، حضرت فرمودند:<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، توحید، ص ۳۱۵</ref> «عرش جمیع خلقت است که هشت فرشته آنرا حمل میکنند که هر یک بر هشت طبقه عالم اشراف دارند. یکی از این ملائکه برای انسانها از خداوند طلب روزی میکند؛ یکی دیگر برای تمام بهائم از خداوند طلب روزی میکند؛ یکی دیگر برای وحوش از خداوند طلب روزی میکند؛ یکی دیگر برای پرندگان از خداوند طلب روزی میکند.»<ref>ر.ک. رستمی، محمد زمان، آل بویه، طاهره، علم امام(با رویکرد قرآنی، روایی، عرفانی، فلسفی و کلامی)، ص 85 ـ 90</ref> | *از امام صادق(علیه السلام) دربارۀ آیۀ «الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى»<ref>سورۀ طه، آیۀ 5</ref> سؤال شد، حضرت فرمودند:<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، توحید، ص ۳۱۵</ref> «عرش جمیع خلقت است که هشت فرشته آنرا حمل میکنند که هر یک بر هشت طبقه عالم اشراف دارند. یکی از این ملائکه برای انسانها از خداوند طلب روزی میکند؛ یکی دیگر برای تمام بهائم از خداوند طلب روزی میکند؛ یکی دیگر برای وحوش از خداوند طلب روزی میکند؛ یکی دیگر برای پرندگان از خداوند طلب روزی میکند.»<ref>ر.ک. رستمی، محمد زمان، آل بویه، طاهره، علم امام(با رویکرد قرآنی، روایی، عرفانی، فلسفی و کلامی)، ص 85 ـ 90</ref> |