بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '''']]؛' به '''']]') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*مسئله [[وحی]] و تفسیر آن با تجربه | *مسئله [[وحی]] و [[تفسیر]] آن با [[تجربه دینی]]، از مباحث مهم [[فلسفه]] [[دین]] است. برخی از [[دانشمندان]] [[غرب]]، مفهوم [[وحی]] را توسعه داده و آن را همان [[ارتباطات معنوی]] [[بشر]] یا "[[تجربه دینی]]" دانستهاند<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۳.</ref>. | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
*واژه تجربه در غرب تا قرن هفدهم میلادی به معنای آزمایش به کار رفته است. از آن به بعد مشاهده واقعی اعمال را داشته همچنین به معنای احساسات درونی آمده است واژه دین در اصطلاح دانشمندان | *واژه تجربه در [[غرب]] تا قرن هفدهم میلادی به معنای [[آزمایش]] به کار رفته است. از آن به بعد مشاهده واقعی [[اعمال]] را داشته همچنین به معنای احساسات درونی آمده است واژه [[دین]] در اصطلاح [[دانشمندان]] [[اسلامی]]، مجموعهای از [[عقاید]]، [[اخلاق]] و [[قوانین]] است و ازنظر [[دانشمندان]] غربی به معنای [[اعتقاد]] به خداست. تجربه ازیکطرف مبتنی بر ممارست است و از طرف دیگر مشاهده تجربه برای افراد دیگر ممکن نیست. لذا در چیستی آن میان [[دانشمندان]] غربی [[اختلاف]] است<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۴.</ref>. | ||
==زمینهها== | ==زمینهها== | ||
*مهمترین رویکرد به تجربه | *مهمترین رویکرد به [[تجربه دینی]]، نقادی [[کتاب مقدس]] و [[تعارض]] عهدین با [[عقل]] و [[علم]] بوده است. شلایرماخر، [[معجزه]] [[حضرت مسیح]] {{ع}}را نه در خوارق عادات بلکه در لبریز شدن [[عیسی]] از [[خدا]] میدید. احساسات و معنویات را در [[وحی]] و [[تجربه دینی]]، اصل دانستند. معتقدند که میشود [[وحی]] را از منظر تجربه [[بشر]] معاصر نگریست<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۵.</ref>. | ||
==زمینههای تفسیر [[وحی]] به تجربه دینی== | ==زمینههای [[تفسیر]] [[وحی]] به [[تجربه دینی]]== | ||
#تعارض عهدین با مباحث | #[[تعارض]] عهدین با مباحث [[عقلی]]؛ | ||
#تعارض عهدین با مباحث علمی<ref>موریس بوکای، مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص۷- ۱۶، مقدمه کتاب.</ref>؛ | #[[تعارض]] عهدین با مباحث [[علمی]]<ref>موریس بوکای، مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص۷- ۱۶، مقدمه کتاب.</ref>؛ | ||
#متناقض بودن با برخی از قوانین بشری؛ | #متناقض بودن با برخی از [[قوانین]] بشری؛ | ||
#اعتراف به غیر الهی بودن عهدین و وجود خطاهای فراوان<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۶.</ref>. | #اعتراف به غیر [[الهی]] بودن عهدین و وجود خطاهای فراوان<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۶.</ref>. | ||
==دیدگاهها درباره چیستی تجربه دینی== | ==دیدگاهها درباره چیستی [[تجربه دینی]]== | ||
#'''احساسگرایانه:''' طبق این دیدگاه تجربه دینی احساس اتکای مطلق و یکپارچه به مبدأ یا قدرتی متمایز از جهان است و از سنخ احساسات و احوال وصفناشدنی است. در تحلیل این رویکرد، اشاره میشود که سرایت دادن احساسات و عواطف به [[وحی]] پیامبران اشکال اساسی دارد<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۶.</ref>. | #'''احساسگرایانه:''' طبق این دیدگاه [[تجربه دینی]] احساس اتکای مطلق و یکپارچه به مبدأ یا قدرتی متمایز از [[جهان]] است و از سنخ احساسات و احوال وصفناشدنی است. در تحلیل این رویکرد، اشاره میشود که سرایت دادن احساسات و عواطف به [[وحی]] [[پیامبران]] اشکال اساسی دارد<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۶.</ref>. | ||
#'''ادراک و تجربه حسی:''' "ویلیام آلستون" تجربه دینی را نوعی ادراک حسی میداند و تجربهای که آدمی درباره حیات دینی خود دارد. در این دیدگاه افزون بر احساس، درک شناخت نیز جا دارد<ref>علی رضا قائمینیا، تجربه دینی و گوهر دینی، ص۶۹.</ref>. اما در تجربه دینی ادراک و احساسات درونی دخالت دارد و در [[وحی]] از بیرون وجود پیامبران به آنان القا میشود. البته ممکن است پیامبر نوعی ادراک درونی به دست آورد، اما با آنچه تجربه دینی مینامند متفاوت است<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۷.</ref>. | #'''[[ادراک]] و تجربه حسی:''' "ویلیام آلستون" [[تجربه دینی]] را نوعی [[ادراک حسی]] میداند و تجربهای که [[آدمی]] درباره حیات [[دینی]] خود دارد. در این دیدگاه افزون بر احساس، [[درک]] [[شناخت]] نیز جا دارد<ref>علی رضا قائمینیا، تجربه دینی و گوهر دینی، ص۶۹.</ref>. اما در [[تجربه دینی]] [[ادراک]] و احساسات درونی دخالت دارد و در [[وحی]] از بیرون وجود [[پیامبران]] به آنان [[القا]] میشود. البته ممکن است [[پیامبر]] نوعی [[ادراک]] درونی به دست آورد، اما با آنچه [[تجربه دینی]] مینامند متفاوت است<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۷.</ref>. | ||
#'''تجربه دینی امر فراحسی:''' مدافعان این دیدگاه هرگونه حس و امر طبیعی در تجربه دینی را مردود میدانند و مبنای تجربه | #'''[[تجربه دینی]] امر فراحسی:''' مدافعان این دیدگاه هرگونه [[حس]] و امر طبیعی در [[تجربه دینی]] را مردود میدانند و مبنای [[تجربه دینی]]، همان [[آموزههای دینی]] است زیرا اگر بخواهیم [[تجارب دینی]] را حسی بدانیم، باید [[معتقد]] باشیم که متعلقات یا [[علل]] همه آن تجربهها درواقع وجود دارند. یک اشکال اساسی این دیدگاه، قید "برداشت تجربه" است؛ یعنی اگر فاعل، تجربه خود را به [[علت]] فراطبیعی مستند بداند، آن [[تجربه دینی]] است. در نتیجه همه [[تجارب دینی]]، معلول ذهنیت افراد خواهد بود. ازاینرو تجربه واقعنمایی خود را از دست میدهد؛ در حالی که [[وحی]] امری واقعی و [[حقیقی]] است<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۸.</ref>. | ||
#'''عرفان گرایی:''' "استیس" همه عرفانها را دینی میداند. عرفان گراها تجربههای عارفان و پیامبران را از یک گوهر میدانند. برخی دانشمندان مسلمان مانند [[اقبال لاهوری]] معتقدند: "تجربه باطنی ازلحاظ کیفیت، تفاوتی با تجربه پیغمبرانه ندارد". برخی دیگر معتقدند: پیامبری... نوعی تجربه و کشف خواهد بود و دین خلاصه و عصاره تجربههای فردی و جمعی اوست<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. | #'''عرفان گرایی:''' "استیس" همه عرفانها را [[دینی]] میداند. عرفان گراها [[تجربههای عارفان]] و [[پیامبران]] را از یک گوهر میدانند. برخی [[دانشمندان]] [[مسلمان]] مانند [[اقبال لاهوری]] معتقدند: "تجربه [[باطنی]] ازلحاظ کیفیت، تفاوتی با تجربه پیغمبرانه ندارد". برخی دیگر معتقدند: [[پیامبری]]... نوعی تجربه و [[کشف]] خواهد بود و [[دین]] خلاصه و عصاره تجربههای فردی و جمعی اوست<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. | ||
==نقد و بررسی== | ==نقد و بررسی== | ||
*چند اشکال اساسی در یکسان انگاری تجربه دینی و [[وحی]]: | *چند اشکال اساسی در یکسان انگاری [[تجربه دینی]] و [[وحی]]: | ||
#[[وحی]] از نظر مسلمانان و قرآن کریم به بیرون از نفس [[پیامبر]]{{صل}} مربوط میشود<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. | #[[وحی]] از نظر [[مسلمانان]] و [[قرآن کریم]] به بیرون از [[نفس]] [[پیامبر]]{{صل}} مربوط میشود<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. | ||
#خداوند در کلام خود، برای [[وحی]] دو مبدأ، پیک، گیرنده و متن [[وحی]] بیان کرده است: "روح الأمین قرآن را بر قلب تو نازل کرده است." این در حالی است که با نظریه تجربی بودن [[وحی]]، مبدأ و پیک [[وحی]] حذف خواهد شد<ref>عبدالکریم سروش، اسلام، وحی و نبوت، نشریه آفتاب، ش۱۵، ص۷۵.</ref><ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. | #[[خداوند]] در [[کلام]] خود، برای [[وحی]] دو مبدأ، پیک، گیرنده و متن [[وحی]] بیان کرده است: "[[روح]] الأمین [[قرآن]] را بر [[قلب]] تو نازل کرده است." این در حالی است که با نظریه تجربی بودن [[وحی]]، مبدأ و پیک [[وحی]] حذف خواهد شد<ref>عبدالکریم سروش، اسلام، وحی و نبوت، نشریه آفتاب، ش۱۵، ص۷۵.</ref><ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. | ||
#از دیگر لوازم باطل تجربی بودن [[وحی]]، لغو بودن مفاهیمی همچون نزول و عربی بودن [[وحی]] خواهد بود. لازمه تجربه بیشتر، توانایی بیشتر در فصاحت و بلاغت است و در نتیجه یکسان نبودن آیات اما تحدی قرآن تفاوتی میان آیات و سورههای مکی و مدنی و کوچک و بزرگ نمیگذارد؛ زیرا همه ساختار این کتاب انسجام و نظم خاصی دارد. شباهت تجربه دینی با [[وحی]] در ماوراء طبیعت بودن و معرفت زایی آنهاست<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. | #از دیگر لوازم [[باطل]] تجربی بودن [[وحی]]، لغو بودن مفاهیمی همچون [[نزول]] و [[عربی]] بودن [[وحی]] خواهد بود. لازمه تجربه بیشتر، [[توانایی]] بیشتر در [[فصاحت]] و [[بلاغت]] است و در نتیجه یکسان نبودن [[آیات]] اما [[تحدی قرآن]] تفاوتی میان [[آیات]] و سورههای [[مکی و مدنی]] و کوچک و بزرگ نمیگذارد؛ زیرا همه ساختار این کتاب [[انسجام]] و [[نظم]] خاصی دارد. شباهت [[تجربه دینی]] با [[وحی]] در ماوراء [[طبیعت]] بودن و [[معرفت]] زایی آنهاست<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. | ||
===قرآن و تجربه دینی=== | ===[[قرآن]] و [[تجربه دینی]]=== | ||
*قرآن کریم همسان انگاری [[وحی]] با تجربه دینی را برنمیتابد<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. | *[[قرآن کریم]] همسان انگاری [[وحی]] با [[تجربه دینی]] را برنمیتابد<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. | ||
#'''[[نبوت]]، موهبت الهی:''' تعابیر {{متن قرآن|أَوْحَيْنا}}، {{متن قرآن|اصْطَفَيْنا}}، {{متن قرآن|اجْتَبَيْنا}} در قرآن دلالت دارند که [[وحی]] از جانب خداوند متعال است. {{متن قرآن|أُوْلَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ}}<ref>آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم؛ سوره انعام، آیه:۸۹.</ref>، پیامبران در واگذاری مقام [[نبوت]] به آنان، دخالتی ندارند {{متن قرآن|اللَّهُ يَصْطَفي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً وَ مِنَ النَّاسِ}}<ref>همانا در این (داستان) برای نشانهشناسان نشانههاست؛ سوره حج، آیه:۷۵.</ref>، آیه دیگری {{متن قرآن|ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ}}<ref>این، بخشش خداوند است، به هر که خواهد میبخشد؛ سوره جمعه، آیه:۴.</ref>، است که نبوت را فضل خداوند وصف میکند که به هرکسی بخواهد عطا کند<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۳.</ref>. | #'''[[نبوت]]، [[موهبت الهی]]:''' تعابیر {{متن قرآن|أَوْحَيْنا}}، {{متن قرآن|اصْطَفَيْنا}}، {{متن قرآن|اجْتَبَيْنا}} در [[قرآن]] دلالت دارند که [[وحی]] از جانب [[خداوند متعال]] است. {{متن قرآن|أُوْلَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ}}<ref>آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم؛ سوره انعام، آیه:۸۹.</ref>، [[پیامبران]] در واگذاری [[مقام]] [[نبوت]] به آنان، دخالتی ندارند {{متن قرآن|اللَّهُ يَصْطَفي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً وَ مِنَ النَّاسِ}}<ref>همانا در این (داستان) برای نشانهشناسان نشانههاست؛ سوره حج، آیه:۷۵.</ref>، [[آیه]] دیگری {{متن قرآن|ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ}}<ref>این، بخشش خداوند است، به هر که خواهد میبخشد؛ سوره جمعه، آیه:۴.</ref>، است که [[نبوت]] را [[فضل]] [[خداوند]] [[وصف]] میکند که به هرکسی بخواهد عطا کند<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۳.</ref>. | ||
#'''دخالت نداشتن [[پیامبر]] در متن قرآن:''' بر اساس اعتقاد بیشتر | #'''دخالت نداشتن [[پیامبر]] در متن [[قرآن]]:''' بر اساس [[اعتقاد]] بیشتر [[مسلمانان]]، همه [[آیات]] و [[سورههای قرآن]] از جانب [[خداوند متعال]] و [[کلام الهی]] است و [[پیامبر اسلام]] هیچ نقش و دخالتی در متن [[وحی]] نداشتند: {{متن قرآن|ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسي إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظيمٍ}}<ref>میگویند: قرآن دیگری جز این بیاور یا آن را دگرگون کن! بگو: مرا نسزد که از پیش خود آن را دگرگون کنم. من جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ بیگمان من اگر با پروردگارم نافرمانی کنم از عذاب روزی سترگ میهراسم؛ سوره یونس، آیه:۱۵.</ref>. [[خداوند متعال]] [[پیامبر]] را در صورت هرگونه تغییر [[قرآن]]، به [[خواری]] و [[مرگ]] تهدید میکند: {{متن قرآن|وَ لا بِقَوْلِ كاهِنٍ قَليلاً ما تَذَكَّرُونَ تَنْزيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمينَ وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاويلِ لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمينِ ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتينَ}}<ref>سوره حاقه، آیه:۴۲ - ۴۵.</ref>، تنها [[خداوند متعال]] است که میتواند در [[آیات قرآن]] [[تصرف]] کند{{متن قرآن|وَ لَئِنْ شِئْنا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ}}<ref>و اگر بخواهیم بیگمان آنچه را بر تو وحی کردهایم از میان میبریم؛ سوره اسراء، آیه:۸۶.</ref>. اما [[سنت الهی]] بر حفظ این متن آسمانی است: {{متن قرآن|لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ}}<ref>هیچ دگرگون کنندهای برای سخنان وی نیست؛ سوره انعام، آیه:۱۱۵.</ref>، زیرا تنها راه رسیدن به معنای آن الفاظ و عبارات است<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۵.</ref>. | ||
==نکات دیگر== | ==نکات دیگر== | ||
#{{متن قرآن|قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ}}<ref>بگو: آن را روح القدس از نزد پروردگارت، راستین فرو فرستاده است؛ سوره نحل، آیه:۱۰۲.</ref>، [[پیامبر]] در دریافت [[وحی]]، جنبه انفعالی دارد؛ نه فعلی<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۶.</ref>. | #{{متن قرآن|قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ}}<ref>بگو: آن را روح القدس از نزد پروردگارت، راستین فرو فرستاده است؛ سوره نحل، آیه:۱۰۲.</ref>، [[پیامبر]] در دریافت [[وحی]]، جنبه انفعالی دارد؛ نه فعلی<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۶.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ }}<ref> و از آنچه از سوی پروردگارت به تو وحی میشود پیروی کن؛ سوره احزاب، آیه:۲.</ref> [[پیامبر]] تابع [[وحی]] بود نه [[وحی]] تابع ایشان<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۶.</ref>. | #{{متن قرآن|وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ }}<ref> و از آنچه از سوی پروردگارت به تو وحی میشود پیروی کن؛ سوره احزاب، آیه:۲.</ref> [[پیامبر]] تابع [[وحی]] بود نه [[وحی]] تابع ایشان<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۶.</ref>. | ||
*در نتیجه [[وحی]] و همه لوازم آن باید از جانب خداوند باشد؛ در حالی که تجربه دینی چنین نیست<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۷.</ref>. | *در نتیجه [[وحی]] و همه لوازم آن باید از جانب [[خداوند]] باشد؛ در حالی که [[تجربه دینی]] چنین نیست<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۷.</ref>. | ||
==تجربه عرفانی یا دینی== | ==تجربه [[عرفانی]] یا [[دینی]]== | ||
*بیتردید یکی از راههای معارف بشری، کشف و شهود عرفانی است و رسیدن به این نوع | *بیتردید یکی از راههای [[معارف]] بشری، [[کشف]] و [[شهود]] [[عرفانی]] است و رسیدن به این نوع [[معرفت]]، با دستیابی از راه استدلالهای [[عقلی]] بهطور کامل جداست. ملاصدرا میگوید: "با ریاضتهای سخت و طولانی" به [[اسرار]] و رموزی دست یافتم که تا آن هنگام از آنها [[آگاه]] نبودم، بلکه هر چه تا به آن روز از راه [[برهان]] دانسته بودم، با اضافاتی از راه [[شهود]] آشکارا دیدم<ref>ملاصدرا، الاسفار الاربعه، مقدمه، ص۴۵.</ref>. [[سهروردی]] نیز کاهش شاغلهای حسی را باعث [[آگاهی]] [[انسان]] به برخی امور [[پنهان]] دانسته. [[تعلیم]] ربانی که از بیرون به [[انسان]] داده میشود، همان [[وحی]] است. گاهی نیز [[تعلیم]] از [[درون انسان]] است؛ یعنی از راه [[تفکر]]. [[ابن عربی]] میگوید: [[انبیا]] [[علوم]] خود را تنها از راه [[وحی]] خاص [[الهی]] درمییابند و [[قلوب]] آنان از نظریات [[عقلی]] خالی است؛ چراکه آنان [[علم]] دارند که [[عقل]] از رسیدن به واقع [[قصور]] دارد و راه [[وحی]] با [[مرگ]] [[رسول خدا]] قطع شد<ref>ابن عربی، فتوحات مکیه، ج۳، ص۲۳۸</ref>. به [[اعتقاد]] متصوفه [[ادراک]] [[حقیقی]] ویژه [[انبیا]] نیست؛ بلکه برای [[اولیا]] نیز حاصل میشود و فرقشان فقط در نامگذاری است. حاصل آنکه مقصود از تجربه یا [[شهود]] ارتباط [[صاحب]] آن با [[عالم غیب]] است که با [[وحی]] تفاوت اساسی دارد <ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۵۰.</ref>. | ||
==جایگاه نظریه تجربه دینی در وحی مسیحی== | ==[[جایگاه]] نظریه [[تجربه دینی]] در [[وحی]] [[مسیحی]]== | ||
*در میان متکلمان مسیحی آنهایی که به الهیات لیبرال گرایش داشتند، وحی را نوعی تجربه میدانستند. آنها معتقد بودند وحی را باید در درون انسان و تجربه دینیاش جست و جو کرد. کتاب مقدس و به ویژه عهد جدید در حقیقت گزارش تجارب دینداران است. بر اساس این دیدگاه، کتاب مقدس وحی نیست، بلکه گزارشی از احوالات درونی و تجارب دینی دینداران است<ref>وحی و افعال گفتاری، علی رضا قائمینیا، ص ۵۵.</ref> که ممکن است تعارض و خطا نیز در آنها راه یابد. | *در میان [[متکلمان]] [[مسیحی]] آنهایی که به الهیات [[لیبرال]] گرایش داشتند، [[وحی]] را نوعی تجربه میدانستند. آنها [[معتقد]] بودند [[وحی]] را باید در [[درون انسان]] و تجربه دینیاش جست و جو کرد. [[کتاب مقدس]] و به ویژه [[عهد جدید]] در [[حقیقت]] گزارش تجارب [[دینداران]] است. بر اساس این دیدگاه، [[کتاب مقدس]] [[وحی]] نیست، بلکه گزارشی از احوالات درونی و [[تجارب دینی]] [[دینداران]] است<ref>وحی و افعال گفتاری، علی رضا قائمینیا، ص ۵۵.</ref> که ممکن است [[تعارض]] و [[خطا]] نیز در آنها راه یابد. | ||
*باید گفت که نقادی کتاب مقدس و کشف تعارضات فراوان متون دینی یهود و مسیحیت در گرایش لیبرال مسیحیان به این نظریه نقش قابل توجهی داشته است. | *باید گفت که نقادی [[کتاب مقدس]] و [[کشف]] تعارضات فراوان متون [[دینی]] [[یهود]] و [[مسیحیت]] در گرایش [[لیبرال]] [[مسیحیان]] به این نظریه نقش قابل توجهی داشته است. | ||
*با این وجود نباید مفهوم revelation و تأثیرش در این نظریه را از نظر دور داشت. این واژه به معنای آشکارسازی است و مفهوم جمله "خدا وحی کرده است" این است که خدا در یک حادثه و مواجهه خود را برای شخصی آشکار کرده است. بر این اساس اسقف اعظم، تمیل، میگوید:خداوند نمیخواسته که یک کتاب معصوم املا کند یا تعالیم تخطیناپذیری القا کند، بلکه [قصد او] به منصه ظهور درآوردن وقایعی در حیات افراد و جوامع بوده است. خود کتاب مقدس سراسر یک مکتوب بشری است که حکایتگر این حقایق وحیانی است<ref>علم و دین، ایان باربور، ترجمۀ بهاء الدین خرمشاهی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۴ ش، ص ۲۶۸، به نقل از امینی، ابراهیم، وحی در آیات آسمانی، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزۀ علمیۀ قم، ۱۳۷۷ ش، ص ۱۶۱ ـ ۲.</ref>. | *با این وجود نباید مفهوم revelation و تأثیرش در این نظریه را از نظر دور داشت. این واژه به معنای آشکارسازی است و مفهوم جمله "[[خدا]] [[وحی]] کرده است" این است که [[خدا]] در یک حادثه و مواجهه خود را برای شخصی [[آشکار]] کرده است. بر این اساس [[اسقف]] اعظم، تمیل، میگوید:[[خداوند]] نمیخواسته که یک کتاب [[معصوم]] [[املا]] کند یا [[تعالیم]] تخطیناپذیری [[القا]] کند، بلکه [قصد او] به منصه [[ظهور]] درآوردن وقایعی در حیات افراد و [[جوامع]] بوده است. خود [[کتاب مقدس]] سراسر یک مکتوب بشری است که حکایتگر این حقایق وحیانی است<ref>علم و دین، ایان باربور، ترجمۀ بهاء الدین خرمشاهی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۴ ش، ص ۲۶۸، به نقل از امینی، ابراهیم، وحی در آیات آسمانی، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزۀ علمیۀ قم، ۱۳۷۷ ش، ص ۱۶۱ ـ ۲.</ref>. | ||
*نویسنده دیگر مسیحی در مورد عهد جدید میگوید:کسانی که عهد جدید را نوشتهاند درصدد بودهاند تجربه خویش را از بودن با | *نویسنده دیگر [[مسیحی]] در مورد [[عهد جدید]] میگوید:کسانی که [[عهد جدید]] را نوشتهاند درصدد بودهاند تجربه خویش را از بودن با [[عیسی]]، که در میان آنان [[زندگی]] کرد، [[رنج]] کشید و مرد و سرانجام [[خدا]] وی را از مردگان برانگیخت، به دیگران برسانند<ref>کلام مسیحی، توماس میشل، ترجمۀ حسین توفیقی، ص ۲۸.</ref>. | ||
*همو در توجیه وحی در کتاب مقدس میگوید: خدا ذات خود را در تاریخ بشر وحی میکند "منکشف میسازد" و اسفار کتاب مقدس این وحی ذاتی را آشکار و تفسیر میکند. خدا وحی میکند که او کیست، چگونه خدایی است و چه اوصاف و ویژگیهایی دارد<ref>کلام مسیحی، توماس میشل، ترجمۀ حسین توفیقی، ص ۲۸.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۶۳ - ۶۴.</ref>. | *همو در توجیه [[وحی]] در [[کتاب مقدس]] میگوید: [[خدا]] ذات خود را در [[تاریخ]] [[بشر]] [[وحی]] میکند "منکشف میسازد" و اسفار [[کتاب مقدس]] این [[وحی]] ذاتی را [[آشکار]] و [[تفسیر]] میکند. [[خدا]] [[وحی]] میکند که او کیست، چگونه خدایی است و چه اوصاف و ویژگیهایی دارد<ref>کلام مسیحی، توماس میشل، ترجمۀ حسین توفیقی، ص ۲۸.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۶۳ - ۶۴.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== |