پرش به محتوا

ویژگی‌های منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۹۸: خط ۹۸:
::::::سعی کنیم با توجه و [[یاری]] جستن از [[خداوند]] و [[توسل]] به [[ائمه]]{{عم}} خصوصاً [[امام]] [[منتظر]]{{ع}}، خود را از محیط آلوده [[نجات]] دهیم و از طرفی سعی کنیم که محیط را دگرگون کنیم و در آن اثر مثبت بگذاریم؛ مثلاً با [[امر به معروف و نهی از منکر]] با عمل یا با زبان. از طرف دیگر، سعی کنیم [[صفات ]][[منتظران]] را در خود ایجاد کنیم و در هر لحظه [[خداوند]] را [[شاهد]] بر اعمال‌مان بدانیم، که این [[بهترین]] راه برای خوب ماندن است»<ref>[[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص137-138.</ref>.
::::::سعی کنیم با توجه و [[یاری]] جستن از [[خداوند]] و [[توسل]] به [[ائمه]]{{عم}} خصوصاً [[امام]] [[منتظر]]{{ع}}، خود را از محیط آلوده [[نجات]] دهیم و از طرفی سعی کنیم که محیط را دگرگون کنیم و در آن اثر مثبت بگذاریم؛ مثلاً با [[امر به معروف و نهی از منکر]] با عمل یا با زبان. از طرف دیگر، سعی کنیم [[صفات ]][[منتظران]] را در خود ایجاد کنیم و در هر لحظه [[خداوند]] را [[شاهد]] بر اعمال‌مان بدانیم، که این [[بهترین]] راه برای خوب ماندن است»<ref>[[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص137-138.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۴. آقای حکیمی؛}}
{{جمع شدن|۴. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛}}
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مهدی حکیمی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[مهدی حکیمی]]'''، در کتاب ''«[[منتظر چشم به راهی فریادگر (کتاب)|منتظر چشم به راهی فریادگر]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در بحث [[انتظار]] معیارهای بزرگ و اصول گوناگون [[مکتب]] ([[دین]]) وجود دارد، هم اصول و معیارهای فردی و هم اصول و معیارهای [[اجتماعی]].
:::::*'''معیارهای فردی''': از قلمروهای مهم و زیربنایی [[انتظار]]، بُعد [[توحیدی]] آن است. [[انسان]] [[منتظر]] همیشه متوجه [[خداوند]] و به وجودآورنده تمام هستی‌هاست، زیرا همواره چشم به راه فرجی است که به [[اراده خداوند]] تحقق خواهد یافت. و قهرمان و [[کارگزار]] آن [[انسان]] الاهی و [[بنده]] فرمانبردار [[دستور]] [[حق]] است و [[خلیفه]] [[خدا]] و [[ولی امر]] او در [[زمین]] و اجتماعات انسانی می‌باشد. [[انسان]] [[منتظر]] چشم به راه کسی است که، [[بنده]] و [[خلیفه]] خداست و به امر [[خدا]] برای به [[اجرا]] درآوردن آن خدایی و [[نجات]] [[جامعه بشری]] [[قیام]] خواهد کرد. پس [[فرج]] و رهایی به دست خداست و [[نجات‌بخش]] و فرج‌رسان [[مأمور]] ویژه الاهی است. بنابراین، [[منتظر]] در همه حال متوجه [[خداوند متعال]] است و این معیار [[توحیدی]] [[انتظار]] است، که در درون و [[اندیشه]] [[انسان]] [[منتظر]] به ژرفی نفوذ کرده است.
::::::معیار دیگر [[انتظار]]، معیار نبوتی آن، و توجه به [[پیامبران]] و [[مکتب]] آنان می‌باشد. [[انسان]] [[منتظر]] همیشه چشم به [[قیام]] و [[ظهور]] [[پیشوایی]] دوخته است که دارای [[صفات پیامبران]] است و در ژرف‌نگری، [[استواری]]، نستوهی، [[خستگی‌ناپذیری]]، هدف‌گرایی، دین‌باوری، انسان‌دوستی، [[ایثار]] و [[فداکاری]] چون آنان است، هر کس [[دوست]] دارد [[آدم]] و [[نوح]] و [[ابراهیم]] و [[موسی]] و [[عیسی]] و [[داوود]] و... و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را ببیند، می‌تواند آنان را در [[مهدی]]{{ع}} ببیند و راه و روش و [[اندیشه]] و عمل این [[رهبران]] خدایی را در [[اندیشه]] و عمل [[امام موعود]] بی‌کم و کاست بنگرد، زیرا که [[امام مهدی]]{{ع}} تجسم راستینِ همه انسان‌های [[برتر]] و الاهی و [[تجلی]] دوباره رهبرانِ به [[حق]] خدایی است.
::::::محور مهم دیگر [[انتظار]]، توجه به [[کتاب خداوند]]، [[قرآن]]، می‌باشد. زیرا که [[مهدی]]{{ع}} [[دانا]] به [[اسرار]] و رموز [[قرآن]] و [[زنده‌کننده]] همه [[احکام]] و برنامه‌های آن است و انسانی که [[منتظر ظهور]] او می‌باشد، [[منتظر]] روزی است که [[احکام]] [[قرآن]] جهانگیر شود و بر سراسر [[جهان]] [[حاکمیت]] یابد و [[کتاب آسمانی]] برنامه [[زندگی]] [[انسان]] گردد. و به همه راه‌ها و برنامه‌هایی که غیر [[قرآنی]] باشد و یا ناسازگار با [[تعالیم]] [[وحی]]، پشت می‌کند و آنها را پوک و بیهوده می‌انگارد. و این توجه به [[قرآن کریم]] و [[هدایت]] آن است. ره‌آورد این [[بینش]]، گرایشِ اصولی به [[قرآن]] و [[حاکمیت]] بخشیدن به [[تعالیم]] آن در همه پهنه‌های حیات فردی و [[اجتماعی]] است. معیار حیاتی دیگر [[انتظار]]، [[اعتقاد به امامت]] و [[رهبری]] است. [[مهدی]]{{ع}} [[وصی]] و آخرین [[جانشین پیامبر]] است. تمامی [[امامان]] او را یاد کرده‌اند<ref>به فصل نخست (مفهوم انتظار) مراجعه شود.</ref>. او [[فرزند]] و یادگار آنان و ادامه‌دهنده راه‌شان است و [[انتظار ظهور]] او بزرگترین تأکید بر اصل [[امامت]] و [[رهبری]] است.
::::::محور دیگر [[انتظار]]، بُعد [[عدل]] و [[دادگری]] است. انسانی که چشم به [[راه مهدی]]{{ع}} است، [[منتظر ظهور]] [[عدل]]، عدلی فراگیر و جهانی است و [[مهدی]] [[مظهر]] اسماء الاهی می‌باشد. که یکی از اسماء و صفات الاهی «[[عدل]] و [[عادل]]» است. و اوست که جهانِ سرشارِ از [[بیداد]] را سرشار از داد می‌سازد و عدلِ الاهی را در سراسر [[جهان]] سایه گستر می‌کند. پس [[انتظار]] یعنی [[منتظر]] انسانی بودن که با [[قیام]] او [[عدل و داد]] تمامی [[جهان]] را فرا خواهد گرفت، پس از آن‌که از [[ظلم]] و [[بیداد]] پر شده باشد. نتیجه اصولی و بنیادیِ این [[اندیشه]]، رویکرد جدی به اصول [[عدالت اجتماعی]] است برای [[زمینه‌سازی]] [[عدالت]] مطلقِ [[مهدوی]].
::::::بُعد دیگر [[انتظار]]، [[اعتقاد]] به [[معاد]] و بازگشت [[انسان]] به نزد [[خداوند]] و پایان این [[زندگی]] و شروع زندگیِ اصلی می‌باشد و این مسأله در سه جهت نمایان است:
::::::جهت اول: اینکه [[مهدی]]{{ع}} به [[هنگام ظهور]] [[ستمگران]] و [[ظالمان]] را به سزای [[اعمال]] زشت‌شان می‌رساند و به [[مؤمنان]] و [[صالحان]] [[رحمت]] الاهی را می‌چشاند و این نمونه‌ای از چگونگی [[معاد]] و [[قیامت]] است.
::::::جهت دوم: اینکه به [[هنگام ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} گروهی که از [[نیکان]] و ناپاکان به [[جهان]] باز می‌گردند و این خود [[قیامت]] کوچکی است و برپا شده و نشانه‌ای برای آن [[رستاخیز]] و [[قیامت]] بزرگ است.
::::::جهت سوم: اینکه [[ظهور مهدی]]{{ع}} از شرایط و نشانه‌های حتمیِ قیامِ [[قیامت]] است. او قبل از [[رستاخیز]] می‌آید و تا او نیاید و [[حکومت عدل]] را برپا ندارد [[قیامت]] برپا نمی‌گردد.
::::::و این است رابطه عمیق میان [[انتظار]] و ابعاد فردی ([[عقیدتی]]) [[مکتب]].
:::::*'''معیارهای [[اجتماعی]]''': از ویژگی‌های [[انسان]] [[منتظر]]، گرایش اصولی به [[دینداری]] و دین‌باوری است. [[انسان]] در [[دوران غیبت]]، در [[اندیشه]] [[نگهداری دین]] خویش است و با کوششی ژرف در [[اعمال]] و [[رفتار]] خود پاسدار [[دینداری]] و صحت [[اعمال]] خود می‌باشد و حل همه مشکلات را از [[دین]] می‌جوید و راه و روش زیست فردی و [[خانوادگی]] و گروهی را از مرام و [[مکتب]] خود می‌طلبد. از این رو، همواره و با توجه و [[توسل]] به [[امام]] و مقتدای خود، خود را از [[انحراف]] و کج‌روی و [[کج‌اندیشی]] نگاه می‌دارد.
::::::یکی از ویژگی‌های برجسته در [[تشیع]] و [[انتظار]] [[شیعه]]، [[مقید]] بودن به [[مکتب]] و خط [[مکتب]] است. در مکتبی که با [[خون]] سرخ [[شهیدان]] [[استوار]] گشته است، هیچ خراشی و رگه غیراصیلی پذیرفته نیست و [[دوست]] داشتن [[امامان]] ([[تولی]]) و دوری جستن از [[دشمنان]] آنان ([[تبری]])، چیزی جُز متابعت عاشقانه از [[حق]] و [[رهبر]] [[حق]] و [[مخالفت]] خصمانه با ناحق و [[رهبر]] ناحق نیست.
::::::این تقید مکتبی و [[استواری]] [[اعتقادی]] و [[سازش‌ناپذیری]] خطی، از ویژگی‌های رهروان راهِ سرخِ [[تشیع]] [[علوی]] در تمامی دوران‌ها و در طول اعصار و قرون بوده است. زیرا [[دوستی]] [[علی]] و [[خاندان]] ایشان، [[دوستی]] [[انسان]] و [[انسانیت]] است و [[دشمنی]] با [[علی]] و [[آل علی]]، [[دشمنی]] با [[انسان]] و [[انسانیت]] است. و [[انسان]] [[منتظر]] در خط [[رهبران]] [[راستین]] [[بشریت]] است و دشمنِ هر راه و خط دیگر با هر نام و ادعا<ref>رجوع شود به فصل نخست (مفهوم انتظار)، سخن پیامبر اکرم{{صل}}.</ref>.
::::::[[انسان]] [[منتظر]] به [[حاکمیت]] اصل [[دین]] و اجرای یکایک [[تعالیم]] آن نیز چشم دوخته است و با تمامی وجود و از ژرفای [[جان]] [[دوست]] دارد هر چه [[اسلامی]] است تحقق یابد و هر چه غیر [[اسلامی]] است زوال پذیرد و نابود گردد. از این رو، به دو [[مسؤولیت]] بزرگِ [[دینی]] روی می‌آورد و به [[امر به معروف و نهی از منکر]] دست می‌زند. با این دو عمل است که [[احکام]] الاهی تحقق می‌یابد و [[جامعه دینی]] از [[انحراف]] رها می‌گردد، پس [[انتظار]] به معنی چشم به راهِ [[اجرای احکام]] الاهی بودن و اجرای نیکی‌ها «معروف‌ها» است و همچنین زدایش پلیدی‌ها و «منکرها» و نامردمی‌ها؛ بنابراین انسانِ [[منتظر]] نمی‌تواند در این باره بی‌تفاوت باشد و به ولی خود و آن کس که [[منتظر]] ظهورش می‌باشد [[اقتدا]] نکند. زیرا که او در روزگار [[ظهور]]، بزرگترین امرکننده به همه معروف‌ها و نهی‌کننده از همه منکرهاست. پس چگونه ممکن است که [[جامعه منتظر]]، [[خشنودی]] [[مهدی]]{{ع}} را نخواهد، و بر راه پیشوای خود نرود، و با او هم‌آوا و هماهنگ نگردد. و در راه و کارش یاری‌گرِ [[راستین]] او نباشد و تنها به زبان بسنده کند و بگوید: {{متن حدیث|"نُصْرَتِي مُعَدَّةٌ لَكُمْ"}}: «[[یاری]] من آمده و در [[خدمت]] شماست». و حال آن‌که در عمل نه به معروف توجهی داشته باشد و نه از منکر روی گرداند. و نه در [[جامعه]] در [[اندیشه]] جدی احیای معروف و میرش منکرها و ناانسانی‌ها باشد.
::::::از محورها و ویژگی‌های بنیادیِ دیگر [[انتظار]] و [[جامعه منتظر]] بُعد [[اخلاقی]] آن است. [[جامعه منتظر]]، جامعه‌ای [[اسلامی]] است و بزرگترین وجه تمایز [[جامعه اسلامی]]، از دیگر جامعه‌ها، [[اخلاق]] [[نورانی]] [[اسلام]] و [[تربیت]] [[شیعی]] است. [[جامعه منتظر]] باید جامعه‌ای سرشار از [[اخلاق]] انسانیِ [[اسلام]] باشد و در این صورت است که همواره مایه [[خرسندی]] و افتخار و آبرو برای [[امامان]] و [[رهبران]] خویش است و آن‌گاه که این همانندی [[تربیتی]] و انسانی و [[اخلاق]] [[علوی]] در کار نباشد، [[انتظار]] و [[امید]] [[ظهور]] در [[جامعه مهدوی]] چگونه ممکن است به پیدایی آید.
::::::[[قدرت جسمانی]] و [[آمادگی نظامی]] نیز از محورهای قابل توجه در بحث [[انتظار]] است. انسانی که [[منتظر]] قیامی خونین و انقلابی بزرگ می‌‌باشد، آیا ممکن است که خود هیچ‌گونه [[آمادگی]] برای حضور در این [[انقلاب]] و [[قیام]] نداشته باشد؟ [[مسلمان]] باید همیشه [[آمادگی نظامی]] داشته باشد تا در آن هنگام که نخستین درخشش [[حق]] آغاز شد به صف [[باران]] [[حق]] بپیوندد و در رکاب [[مهدی]]{{ع}} قرار گیرد و در آن [[نبرد]] و [[پیکار]] بزرگِ [[حق]] علیه [[باطل]] شرکت کند و برای [[پیروزی]] [[عدل]] و برپا شدن [[حماسه]] آفریند و حضوری جدی و مؤثر داشته باشد.
::::::اینکه در و [[تعالیم]] ما رسیده است که با آئین [[جنگ]] و [[جهاد]] آشنا شوید و [[مسلمان]] دین‌باور باید به [[سلاح]] مجهز باشد و در دوران [[پیش از ظهور]] ابزار [[جنگ]] و [[دفاع]] را در دسترس قرار دهد، برای رشد و خروشان‌سازی همین [[روحیه]] رزم‌آوری و [[مرزبانی]] و پاسداری است. [[امام صادق]]{{ع}}: - باید هر یک از شما برای [[خروج قائم]] اسلحه تهیه کند،  هر چند یک نیزه. چون وقتی [[خداوند]] ببیند کسی به [[نیت]] [[یاری]] [[مهدی]] اسلحه تهیه کرده است، [[امید]] است [[عمر]] او را دراز کند تا [[ظهور]] را [[درک]] نماید و از [[یاوران مهدی]] باشد [یا برای این [[آمادگی]]، به [[ثواب]] [[درک]] [[ظهور]] [[یاوران]] برسد].
::::::و این [[تعلیم]] والا خشونت‌طلبی و [[خونریزی]] نیست، بلکه برای [[دفاع]] از [[حقوق]] انسان‌های [[مظلوم]] است که زیر فشار دژخیمان خون‌آشام نابود شده‌اند و جز پوست و استخوانی از آنان [[باقی]] نمانده است. همان مدعیان [[حقوق]] بشری است که [[انسان‌ها]] را در راه [[منافع]] خویش به آسانی [[فدا]] می‌کنند و خون‌آشامان هر لحظه خونی تازه می‌ریزند. و هر کس از [[حق]] خود یا محرومی [[دفاع]] کند، او را به [[خشونت]] متهم می‌کنند. آری، [[مهدی]] باوران، خون‌آشامان چپاول‌گر و غاصب را از دم [[شمشیر]] خویش می‌گذرانند و انسان‌های [[شریف]] و [[مظلوم]] را [[یاری]] می‌رسانند و رهایی می‌بخشند<ref>برای روشن‌تر شدن این مطلب، به بخش آینده (مرزبانی و سنگربانی) مراجعه شود.</ref>. [[منتظران]] باید چنین بیندیشند و با چنین گفتمانی [[زندگی]] کنند»<ref>[[مهدی حکیمی|حکیمی، مهدی]]، [[منتظر چشم به راهی فریادگر (کتاب)|منتظر چشم به راهی فریادگر]]، ص ۳۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۵. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛}}
[[پرونده:1368303.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]]
[[پرونده:1368303.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]]
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
۷۳٬۳۸۶

ویرایش