پرش به محتوا

نفس زکیه کیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

۲۶٬۸۶۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ نوامبر ۲۰۱۹
خط ۶۷: خط ۶۷:
::::::بنابراین [[نفس زکیه]] شخصی جز همین [[محمد بن عبد الله]] نیست، و به [[جان]] خودم سوگند که آن نشانه‌‏ای مهم و جالب نظر بود زیرا که نهضتش ادامه داشته به اندازه‏ای که [[منصور]] دوانیقی از او به وحشت افتاده است و این مسأله برای هر کس که به کتاب مقاتل الطالبیین مراجعه کند روشن و واضح می‌‏شود<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۶۳۰- ۶۳۵.</ref>.
::::::بنابراین [[نفس زکیه]] شخصی جز همین [[محمد بن عبد الله]] نیست، و به [[جان]] خودم سوگند که آن نشانه‌‏ای مهم و جالب نظر بود زیرا که نهضتش ادامه داشته به اندازه‏ای که [[منصور]] دوانیقی از او به وحشت افتاده است و این مسأله برای هر کس که به کتاب مقاتل الطالبیین مراجعه کند روشن و واضح می‌‏شود<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۶۳۰- ۶۳۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۲. آیت‌الله م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌؛}}
{{جمع شدن|۲. آیت‌الله م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌؛}}
[[پرونده:11046759983.jpg||بندانگشتی|90px|right|[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]]]
[[پرونده:11046759983.jpg||بندانگشتی|90px|right|[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]]]
خط ۷۵: خط ۷۶:
::::::با توجه به مجموعه متون می‌توان گفت که [[نفس زکیه]]، یکی از [[علائم]] مشهور و حتمی [[ظهور]] است که درباره او و [[شهادت]] او، [[روایات]] معتبری وجود دارد. اگر چه همانند دیگر [[علائم]]، جزئیات مرتبط با او از ابهام برخوردار است»<ref>[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۷، ص۴۳۸، ۴۳۹.</ref>.
::::::با توجه به مجموعه متون می‌توان گفت که [[نفس زکیه]]، یکی از [[علائم]] مشهور و حتمی [[ظهور]] است که درباره او و [[شهادت]] او، [[روایات]] معتبری وجود دارد. اگر چه همانند دیگر [[علائم]]، جزئیات مرتبط با او از ابهام برخوردار است»<ref>[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۷، ص۴۳۸، ۴۳۹.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۳. آیت‌الله طبسی؛}}
{{جمع شدن|۳. آیت‌الله طبسی؛}}
[[پرونده:7474646.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[نجم‌الدین طبسی]]]]
[[پرونده:7474646.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[نجم‌الدین طبسی]]]]
خط ۹۰: خط ۹۲:
::::::آیا مراد از [[نفس زکیه]] احتمال اول است یا احتمال دوم؟ اگر احتمال دوم مراد باشد، باید آنرا بر یک معنای وسیع وکنائی حمل کنیم به این بیان که بگوئیم در دوران [[آخر الزمان]] انسانهای بیگناه زیادی کشته می‌شوند وجریان کشته شدن [[نفس زکیه]] حکایت از فتنه‌های آن زمان دارد. اما اگر احتمال اول را [[انتخاب]] کردیم، با [[روایت]] مذکورسازگاری و تناسب بیشتری دارد، چرا که قتل او در بین [[جامعه]] تأثیروانعکاس ایجاد می‌کند[<ref>[http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/tabasi/mahdaviat/88/055/ [[نجم‌الدین طبسی|طبسی، نجم الدین]]،        [درس گفتارهای مهدویت]</ref>.
::::::آیا مراد از [[نفس زکیه]] احتمال اول است یا احتمال دوم؟ اگر احتمال دوم مراد باشد، باید آنرا بر یک معنای وسیع وکنائی حمل کنیم به این بیان که بگوئیم در دوران [[آخر الزمان]] انسانهای بیگناه زیادی کشته می‌شوند وجریان کشته شدن [[نفس زکیه]] حکایت از فتنه‌های آن زمان دارد. اما اگر احتمال اول را [[انتخاب]] کردیم، با [[روایت]] مذکورسازگاری و تناسب بیشتری دارد، چرا که قتل او در بین [[جامعه]] تأثیروانعکاس ایجاد می‌کند[<ref>[http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/tabasi/mahdaviat/88/055/ [[نجم‌الدین طبسی|طبسی، نجم الدین]]،        [درس گفتارهای مهدویت]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۴. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی شهیدی؛}}
 
{{جمع شدن|۴. آیت‌الله قزوینی؛}}
[[پرونده:13681099.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد کاظم قزوینی]]]]
::::::آیت‌الله '''[[سید محمد کاظم قزوینی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[قتل نفس زکیه|ذبح نفس زکیه]] بین رکن ومقام در [[مسجدالحرام]] از علایم حتمی و قطعی [[ظهور]] [[امام زمان]] {{ع}} است؛ ولی درباره نسب ایشان، اختلاف وجود دارد، گفته شده، او حسنی است یا می‌گویند: حسینی است و این اختلاف در نسب بعد از اینکه ثابت گردید که از خاندان [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} می‌باشد، ضرری ندارد. در احادیث وارد درباره ایشان آمده: ممکن است در اوایل جوانی یا نوجوانی باشد که [[امام زمان]] {{ع}}، او را به سمت [[مکه]] می‌فرستد؛ ولی علیه او می‌شورند و او را بین رکن و مقام<ref>مقصود از رکن، گوشه‌ای است که حجرالاسود در آن مستقر است و مقام، همان مقام ابراهیم {{ع}} نزدیک کعبه است.</ref> ذبح می‌نمایند و پس از آن، غضب الهی بر مردم فرا خواهد رسید. بین قیام [[امام زمان]] {{ع}} و [[قتل نفس زکیه]]، ۱۵ روز فاصله می‌باشد و به این سبب [[نفس زکیه]] خوانده شده، که بدون هیچ گناهی به قتل می‌رسد و همچنین به این دلیل به قتل می‌رسد که با شفافیت، پیام [[امام زمان]] {{ع}} را به اهل [[مکه]] ابلاغ می‌نماید و لا غیر. پیام، شامل چیزی از نوع دشنام و تهدید نیست؛ بلکه مشتمل بر یاری خواستن از اهل [[مکه]] است. خداوند تبارک و تعالی از زبان [[حضرت موسی]]{{ع}} به [[حضرت خضر]]{{ع}} می‌فرماید: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيَّةً}}﴾}}<ref> نفس زکیه‌ای را کشتی؛ سوره کهف، آیه ۷۴.</ref>. زیرا از گناهان، پاک بود. احادیثی که در این باره روایت شده است را در این فرصت برای شما باز می‌گوییم: [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "[[قائم]]{{ع}} به یاران خود فرمود: "ای مردم! اهل [[مکه]] من را نمی‌خواهند؛ ولی من فرستاده‌ای به جانب آنها می‌فرستم که حجت را بر آنها تمام  کنم". پس [[مهدی]]{{ع}}، مردی از اصحابش را فرا می‌خواند و به او می‌فرماید: "به طرف [[مکه]] برو و بگو:‌ای اهل [[مکه]]! من فرستاده [[مهدی]] [[قائم]]{{ع}} هستم، او به شما می‌گوید، ما [[اهل بیت]] رحمت، معدن رسالت و خلافت، نوادگان [[محمد]]{{صل}} و نسل [[پیامبران]]{{عم}} هستیم به ما ظلم کردند و ما مظلوم واقع شدیم و مورد فشار قرار گرفتیم و تا به امروز، حق ما را به زور غصب کردند؛ پس از شما می‌خواهیم که ما را یاری نمایید". هنگامی که این جوان، چنین صحبت نمود، بر سر او می‌ریزند و او را بین رکن و مقام ذبح می‌نمایند و او نفس زکیه است..."<ref>{{عربی|اندازه=120%|" يَقُولُ الْقَائِمُ {{ع}} لِأَصْحَابِهِ يَا قَوْمِ إِنَ‏ أَهْلَ‏ مَكَّةَ لَا يُرِيدُونَنِي‏ وَ لَكِنِّي‏ مُرْسِلٌ‏ إِلَيْهِمْ‏ لِأَحْتَجَّ عَلَيْهِمْ بِمَا يَنْبَغِي لِمِثْلِي أَنْ يَحْتَجَّ عَلَيْهِمْ فَيَدْعُو رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِهِ فَيَقُولُ لَهُ امْضِ إِلَى أَهْلِ مَكَّةَ فَقُلْ يَا أَهْلَ مَكَّةَ أَنَا رَسُولُ فُلَانٍ إِلَيْكُمْ وَ هُوَ يَقُولُ لَكُمْ إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَةِ وَ الْخِلَافَةِ وَ نَحْنُ ذُرِّيَّةُ مُحَمَّدٍ وَ سُلَالَةُ النَّبِيِّينَ وَ إِنَّا قَدْ ظُلِمْنَا وَ اضْطُهِدْنَا وَ قُهِرْنَا وَ ابْتُزَّ مِنَّا حَقُّنَا مُنْذُ قُبِضَ نَبِيُّنَا إِلَى يَوْمِنَا هَذَا فَنَحْنُ نَسْتَنْصِرُكُمْ فَانْصُرُونَا فَإِذَا تَكَلَّمَ هَذَا الْفَتَى بِهَذَا الْكَلَامِ أَتَوْا إِلَيْهِ فَذَبَحُوهُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ وَ هِيَ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحار؛ مجلسی؛ ج ۵۲، ص ۳۰۷.</ref>. در بعضی احادیث، "[[نفس زکیه]]" به فردی گفته شده است که همراه ۷۰ نفر از صالحان در محدوده [[کوفه]] در هنگام ورود لشکر [[سفیانی]] به قتل می‌رسند. همچنین این لقب به [[سید هاشمی]] نیز گفته شده است؛ ولی شکی نیست که [[قتل نفس زکیه]] از [[نشانه‌های حتمی ظهور|علایم حتمی ظهور]] است. او کسی است که ۱۵ شب قبل از [[ظهور]] [[امام]]{{ع}} بین رکن و مقام ذبح می‌شود»<ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۳۳۸-۳۳۹.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۵. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی شهیدی؛}}
[[پرونده:151937.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]]]
[[پرونده:151937.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]]]
:::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب  ''«[[زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب  ''«[[زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۱۰۳: خط ۱۱۲:
::::::جریان [[شهادت]] سومین سیدی که به حسب برخی از [[روایات]]، در [[مدینه]] به وقوع می‌پیوندد، و او پسر عموی [[نفس زکیه]] می‌باشد، و شهادتش نیز از جمله [[علائم متصل]] به [[ظهور]] است، آن چنان که [[امام صادق]]{{ع}} فرموده چنین است: [[زراره]] گفت: شنیدیم که [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمود: [[امام]] [[قائم]]{{ع}} را پیش از آنکه [[قیام]] کند، غیبتی است. عرض کردم: چرا؟ فرمود برای اینکه می‌ترسد و با دست خود به شکمش اشاره نمود- یعنی او را می‌کشند- سپس فرمود:‌ای [[زراره]] اوست کسی که [[مردم]] در انتظارش بسر می‌برند و اوست همان کس که در ولادتش تردید خواهند نمود و بعضی خواهند گفت پدرش مرد در حالی که [[جانشین]] و فرزندی نداشت، و بعضی خواهند گفت در شکم مادر بود، و برخی خواهند گفت دو سال یا چند سال پیش از [[وفات]] پدرش به [[دنیا]] آمده است و اوست که در انتظارش هستند ولی [[خداوند]] [[دوست]] دارد که دل‌های [[شیعه]] را [[آزمایش]] کند و در زمان [[غیبت]] اوست‌ای [[زراره]]، که باطل‌گرایان به تردید می‌افتند. [[زراره]] می‌گوید: عرض کردم: فدایت شوم اگر من به آن دوران رسیدم چکار کنم؟ فرمود:‌ای [[زراره]] هرگاه به آن دوران رسیدی این [[دعا]] را بخوان:{{عربی|" اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِی‏ نَفْسَکَ‏ فَإِنَّکَ‏ إِنْ‏ لَمْ‏ تُعَرِّفْنِی‏ نَفْسَکَ‏ لَمْ‏ أَعْرِفْ‏ نَبِیَّکَ‏ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>خدایا خودت را به من بشناسان، زیرا اگر تو خودت را به من نشناسانی من رسولت را نخواهم شناخت، خدایا پیغمبرت را به من بشناسان، زیرا اگر پیغمبرت را به من نشناسانی من حجت تو را نخواهم شناخت. خدایا حجت خودت را به من بشناسان، زیرا اگر حجتت را به من نشناسانی من از دینم دور، و گمراه میشوم.</ref> سپس فرمود:‌ای [[زراره]] بناچار باید جوانی در [[مدینه]] کشته شود، عرض کردم: فدایت شوم این که در [[مدینه]] کشته می‌شود همان نیست که سپاهیان [[سفیانی]] وی را می‌کشند؟ فرمود: نه. ولی او را [[سپاه]] بنی فلان (یعنی بنی العباس و در نسخه‌ای، [[سپاه]] آل بنی فلان) می‌کشند. یکی از آنها می‌آید تا به [[مدینه]] داخل می‌شود و [[مردم]] نمی‌دانند به چه علت و انگیزه و منظوری به [[مدینه]] آمده است. پس آن [[سید]] را می‌گیرند و می‌کشند همین که او را از روی [[ستم]] و تعدی به قتل رسانیدند دیگر [[خدا]] مهلتشان نمی‌دهد و در این هنگام است که امید [[فرج]] می‌رود و باید [[منتظر]] بود<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۳۷ و بحار، ج ۵۲، ص ۱۴۷ و منتخب الاثر، ص ۵۰۱ و غیبت نعمانی ط صدوق، ص ۱۶۶، حدیث ۶.</ref>. به حسب ظاهر این سیدی که در [[مدینه]] کشته می‌شود، مطابق خبری که از [[سطیح کاهن]] در کتاب "بحار" ج ۵۱ ص ۱۶۳ [[نقل]] شده- اگر آن [[خبر]] اعتباری داشته باشد- وی پسر عموی [[نفس زکیه]] است، چه آنکه در آن [[خبر]] می‌گوید:{{عربی|" وَ ذَلِکَ إِذَا قُتِلَ الْمَظْلُومِ بِیَثْرِبَ وَ ابْنِ عَمِّهِ فِی الْحَرَمِ ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref> ظهور صاحب الامر {{ع}} زمانی صورت خواهد گرفت که آن سید مظلوم در مدینه کشته شود و پسر عمویش در مکه و حرم امن خدا به قتل برسد؛ الزام الناصب، ج ۲، ص ۱۷۰.</ref>. و البته لازم هم نیست که این [[سید]]، پسر عموی حقیقی "[[نفس زکیه]]" باشد، زیرا بطوری که می‌دانیم همه [[سادات]] چه [[حسنی]] و چه [[حسینی]] بنی عم‌اند، و از این‌رو ممکن است منظور سطیح از ابن عمه [[سید]] بودن این فرد باشد»<ref>[[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص۸۰، ۸۱، ۲۶۹، ۲۷۰، ۲۷۱.</ref>.
::::::جریان [[شهادت]] سومین سیدی که به حسب برخی از [[روایات]]، در [[مدینه]] به وقوع می‌پیوندد، و او پسر عموی [[نفس زکیه]] می‌باشد، و شهادتش نیز از جمله [[علائم متصل]] به [[ظهور]] است، آن چنان که [[امام صادق]]{{ع}} فرموده چنین است: [[زراره]] گفت: شنیدیم که [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمود: [[امام]] [[قائم]]{{ع}} را پیش از آنکه [[قیام]] کند، غیبتی است. عرض کردم: چرا؟ فرمود برای اینکه می‌ترسد و با دست خود به شکمش اشاره نمود- یعنی او را می‌کشند- سپس فرمود:‌ای [[زراره]] اوست کسی که [[مردم]] در انتظارش بسر می‌برند و اوست همان کس که در ولادتش تردید خواهند نمود و بعضی خواهند گفت پدرش مرد در حالی که [[جانشین]] و فرزندی نداشت، و بعضی خواهند گفت در شکم مادر بود، و برخی خواهند گفت دو سال یا چند سال پیش از [[وفات]] پدرش به [[دنیا]] آمده است و اوست که در انتظارش هستند ولی [[خداوند]] [[دوست]] دارد که دل‌های [[شیعه]] را [[آزمایش]] کند و در زمان [[غیبت]] اوست‌ای [[زراره]]، که باطل‌گرایان به تردید می‌افتند. [[زراره]] می‌گوید: عرض کردم: فدایت شوم اگر من به آن دوران رسیدم چکار کنم؟ فرمود:‌ای [[زراره]] هرگاه به آن دوران رسیدی این [[دعا]] را بخوان:{{عربی|" اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِی‏ نَفْسَکَ‏ فَإِنَّکَ‏ إِنْ‏ لَمْ‏ تُعَرِّفْنِی‏ نَفْسَکَ‏ لَمْ‏ أَعْرِفْ‏ نَبِیَّکَ‏ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>خدایا خودت را به من بشناسان، زیرا اگر تو خودت را به من نشناسانی من رسولت را نخواهم شناخت، خدایا پیغمبرت را به من بشناسان، زیرا اگر پیغمبرت را به من نشناسانی من حجت تو را نخواهم شناخت. خدایا حجت خودت را به من بشناسان، زیرا اگر حجتت را به من نشناسانی من از دینم دور، و گمراه میشوم.</ref> سپس فرمود:‌ای [[زراره]] بناچار باید جوانی در [[مدینه]] کشته شود، عرض کردم: فدایت شوم این که در [[مدینه]] کشته می‌شود همان نیست که سپاهیان [[سفیانی]] وی را می‌کشند؟ فرمود: نه. ولی او را [[سپاه]] بنی فلان (یعنی بنی العباس و در نسخه‌ای، [[سپاه]] آل بنی فلان) می‌کشند. یکی از آنها می‌آید تا به [[مدینه]] داخل می‌شود و [[مردم]] نمی‌دانند به چه علت و انگیزه و منظوری به [[مدینه]] آمده است. پس آن [[سید]] را می‌گیرند و می‌کشند همین که او را از روی [[ستم]] و تعدی به قتل رسانیدند دیگر [[خدا]] مهلتشان نمی‌دهد و در این هنگام است که امید [[فرج]] می‌رود و باید [[منتظر]] بود<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۳۷ و بحار، ج ۵۲، ص ۱۴۷ و منتخب الاثر، ص ۵۰۱ و غیبت نعمانی ط صدوق، ص ۱۶۶، حدیث ۶.</ref>. به حسب ظاهر این سیدی که در [[مدینه]] کشته می‌شود، مطابق خبری که از [[سطیح کاهن]] در کتاب "بحار" ج ۵۱ ص ۱۶۳ [[نقل]] شده- اگر آن [[خبر]] اعتباری داشته باشد- وی پسر عموی [[نفس زکیه]] است، چه آنکه در آن [[خبر]] می‌گوید:{{عربی|" وَ ذَلِکَ إِذَا قُتِلَ الْمَظْلُومِ بِیَثْرِبَ وَ ابْنِ عَمِّهِ فِی الْحَرَمِ ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref> ظهور صاحب الامر {{ع}} زمانی صورت خواهد گرفت که آن سید مظلوم در مدینه کشته شود و پسر عمویش در مکه و حرم امن خدا به قتل برسد؛ الزام الناصب، ج ۲، ص ۱۷۰.</ref>. و البته لازم هم نیست که این [[سید]]، پسر عموی حقیقی "[[نفس زکیه]]" باشد، زیرا بطوری که می‌دانیم همه [[سادات]] چه [[حسنی]] و چه [[حسینی]] بنی عم‌اند، و از این‌رو ممکن است منظور سطیح از ابن عمه [[سید]] بودن این فرد باشد»<ref>[[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص۸۰، ۸۱، ۲۶۹، ۲۷۰، ۲۷۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۵. حجت الاسلام و المسلمین اسماعیلی؛}}
 
{{جمع شدن|۶. حجت الاسلام و المسلمین اسماعیلی؛}}
[[پرونده:13681131.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[اسماعیل اسماعیلی]]]]
[[پرونده:13681131.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[اسماعیل اسماعیلی]]]]
::::::[[حجت]] الاسلام و المسمین '''[[اسماعیل اسماعیلی]]'''، در مقاله ''«[[بررسی نشانه‌های ظهور (مقاله)|بررسی نشانه‌های ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت]] الاسلام و المسمین '''[[اسماعیل اسماعیلی]]'''، در مقاله ''«[[بررسی نشانه‌های ظهور (مقاله)|بررسی نشانه‌های ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۱۱۳: خط ۱۲۳:
:::::[[محمد بن عبدالله بن حسن]]، معروف به [[نفس زکیه]]، در زمان [[امام صادق]] {{ع}} و در سال ۱۴۵ ه.ق به قتل رسیده و از آن هنگام تا به‌حال، بیش از ده قرن می‌گذرد و نمی‌تواند علامت متصل به [[ظهور]] باشد. به نظر می‌رسد، اموری چون همنامی وی و پدرش با [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و پدر گرامی ایشان، شباهت ظاهری، بودن وی از خاندانی شریف و بزرگوار [[امام حسن|امام حسن مجتبی]]{{ع}}، وجود برخی نشانه‌ها، چون داشتن خالی سیاه بر روی کتف راست، [[قیام]] وی در شرایط سخت و در اوج [[خشونت]] [[بنی امیه]] و از همه مهم‌تر، شیطنت‌ها و تحریف‌های [[بنی عباس]]، سبب گشته بود که [[مردم]] به اشتباه بیفتند و گروهی او را [[مهدی]] تصور کنند. علاوه بر این، از برخی قرائن استفاده می‌شود که خود "[[نفس زکیه]]" و پدرش [[عبدالله]] محض، که [[شیخ]] [[بنی هاشم]] در آن عصر به شمار می‌رفت و نیز برادرش [[ابراهیم]]، به ایجاد و تقویت این [[شبهه]] در بین [[مردم]] دامن می‌زدند و چنین وامی‌نمودند که گویا [[مهدی]] ایشان، همان [[امام مهدی|مهدی موعود]] است. آنان می‌خواستند از این راه، در رسیدن به [[قدرت]] و [[پیروزی]] [[انقلاب]] خویش و درهم شکستن [[بنی امیه]] کمک بگیرند. [[امام صادق]] {{ع}} در همان هنگام، آنان را از این کار بازداشت‌<ref>بحار الأنوار، ج ۴۷، ۱۳۱، ۱۳۲. بعد از کشته شدن ولید بن یزید بن عبد الملک و رو به زوال و ضعف نهادن حکومت بنی امیه، عده‌ای از بنی هاشم و بنی عباس از جمله منصور و سفاح از بنی عباس و عبد الله محض و پسرانش محمد و ابراهیم از بنی عباس، در منطقه ابواء در نزدیکی مدینه جمع شدند و محمد بن عبد الله (نفس زکیه را به خلافت برگزیدند و با او بیعت کردند. [[امام صادق]] {{ع}} پس از آن‌که در جریان کارشان قرار گرفت به آنان فرمود: این کار را نکنید؛ چه آن‌که اگر بیعت شما با محمد (نفس زکیه) به تصور آن است که او همان مهدی موعود {{ع}} است، این گمان خطاست و او مهدی موعود نیست و این زمان نیز، زمان خروج وی نیست و اگر بیعت شما بدان جهت است که خروج کنید و امر به معروف و نهی از منکر کنید، باز هم- بیعت با محمد درست نیست؛ زیرا درحالی‌که عبد الله، شیخ بنی هاشم هست، چرا وی را بگذاریم و با پسرش بیعت کنیم....؛ ر.ک:مقاتل الطالبین، ۲۰۵- ۲۰۸ بحار الأنوار، ج ۴۶، ۵۳- ۱۸۷؛ ج ۴۷، ۱۸، ۲۷۶؛ ارشاد، ۲، ۱۹۲؛ منتهی الآمال، ۱، ۳۲۷.</ref>»<ref>[[اسماعیل اسماعیلی|اسماعیلی، اسماعیل]]، [[بررسی نشانه‌های ظهور (مقاله)|بررسی نشانه‌های ظهور]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۲۸۱-۲۸۳.</ref>.
:::::[[محمد بن عبدالله بن حسن]]، معروف به [[نفس زکیه]]، در زمان [[امام صادق]] {{ع}} و در سال ۱۴۵ ه.ق به قتل رسیده و از آن هنگام تا به‌حال، بیش از ده قرن می‌گذرد و نمی‌تواند علامت متصل به [[ظهور]] باشد. به نظر می‌رسد، اموری چون همنامی وی و پدرش با [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و پدر گرامی ایشان، شباهت ظاهری، بودن وی از خاندانی شریف و بزرگوار [[امام حسن|امام حسن مجتبی]]{{ع}}، وجود برخی نشانه‌ها، چون داشتن خالی سیاه بر روی کتف راست، [[قیام]] وی در شرایط سخت و در اوج [[خشونت]] [[بنی امیه]] و از همه مهم‌تر، شیطنت‌ها و تحریف‌های [[بنی عباس]]، سبب گشته بود که [[مردم]] به اشتباه بیفتند و گروهی او را [[مهدی]] تصور کنند. علاوه بر این، از برخی قرائن استفاده می‌شود که خود "[[نفس زکیه]]" و پدرش [[عبدالله]] محض، که [[شیخ]] [[بنی هاشم]] در آن عصر به شمار می‌رفت و نیز برادرش [[ابراهیم]]، به ایجاد و تقویت این [[شبهه]] در بین [[مردم]] دامن می‌زدند و چنین وامی‌نمودند که گویا [[مهدی]] ایشان، همان [[امام مهدی|مهدی موعود]] است. آنان می‌خواستند از این راه، در رسیدن به [[قدرت]] و [[پیروزی]] [[انقلاب]] خویش و درهم شکستن [[بنی امیه]] کمک بگیرند. [[امام صادق]] {{ع}} در همان هنگام، آنان را از این کار بازداشت‌<ref>بحار الأنوار، ج ۴۷، ۱۳۱، ۱۳۲. بعد از کشته شدن ولید بن یزید بن عبد الملک و رو به زوال و ضعف نهادن حکومت بنی امیه، عده‌ای از بنی هاشم و بنی عباس از جمله منصور و سفاح از بنی عباس و عبد الله محض و پسرانش محمد و ابراهیم از بنی عباس، در منطقه ابواء در نزدیکی مدینه جمع شدند و محمد بن عبد الله (نفس زکیه را به خلافت برگزیدند و با او بیعت کردند. [[امام صادق]] {{ع}} پس از آن‌که در جریان کارشان قرار گرفت به آنان فرمود: این کار را نکنید؛ چه آن‌که اگر بیعت شما با محمد (نفس زکیه) به تصور آن است که او همان مهدی موعود {{ع}} است، این گمان خطاست و او مهدی موعود نیست و این زمان نیز، زمان خروج وی نیست و اگر بیعت شما بدان جهت است که خروج کنید و امر به معروف و نهی از منکر کنید، باز هم- بیعت با محمد درست نیست؛ زیرا درحالی‌که عبد الله، شیخ بنی هاشم هست، چرا وی را بگذاریم و با پسرش بیعت کنیم....؛ ر.ک:مقاتل الطالبین، ۲۰۵- ۲۰۸ بحار الأنوار، ج ۴۶، ۵۳- ۱۸۷؛ ج ۴۷، ۱۸، ۲۷۶؛ ارشاد، ۲، ۱۹۲؛ منتهی الآمال، ۱، ۳۲۷.</ref>»<ref>[[اسماعیل اسماعیلی|اسماعیلی، اسماعیل]]، [[بررسی نشانه‌های ظهور (مقاله)|بررسی نشانه‌های ظهور]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۲۸۱-۲۸۳.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۶. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛}}
 
{{جمع شدن|۷. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛}}
[[پرونده:Pic259.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عبدالمجید زهادت]]]]
[[پرونده:Pic259.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عبدالمجید زهادت]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۱۲۱: خط ۱۳۲:
::::::البته اینکه این فرد چه کسی است و چرا کشته می‌شود [[روایات]] به درستی و وضوح چیزی بیان کرده‌اند. هر چند از برخی [[اخبار]] استفاده می‌شود که گویا وی یکی از همراهان و [[اصحاب]] [[امام مهدی]] {{ع}} است که حضرت او را چند شب قبل از [[ظهور]]، به [[مکه]] می‌فرستند تا [[مردم]] به نوید [[ظهور]] حضرت را بدهد. ولی [[مردم]] حاضر در [[مسجد الحرام]] او را بین [[رکن و مقام]] به [[شهادت]] می‌رسانند.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۱.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۱۴.</ref>.
::::::البته اینکه این فرد چه کسی است و چرا کشته می‌شود [[روایات]] به درستی و وضوح چیزی بیان کرده‌اند. هر چند از برخی [[اخبار]] استفاده می‌شود که گویا وی یکی از همراهان و [[اصحاب]] [[امام مهدی]] {{ع}} است که حضرت او را چند شب قبل از [[ظهور]]، به [[مکه]] می‌فرستند تا [[مردم]] به نوید [[ظهور]] حضرت را بدهد. ولی [[مردم]] حاضر در [[مسجد الحرام]] او را بین [[رکن و مقام]] به [[شهادت]] می‌رسانند.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۱.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۱۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۷. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛}}
 
{{جمع شدن|۸. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛}}
[[پرونده:1368299.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علی رضا رجالی تهرانی]]]]
[[پرونده:1368299.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علی رضا رجالی تهرانی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۱۳۰: خط ۱۴۲:
::::::بنابراین وقتی معنای اوّل با مجموع [[روایات]] سازگارتر بوده و معنای دوّم چنین انطباق و تناسبی نداشت، بر ما لازم است که معنای اوّل را گرفته و برطبق آن [[عمل]] کنیم. محدّث قمی در این رابطه می‌‏‏فرماید: [[نفس زکیه]] آن پسری است از [[آل محمد]] {{صل}} که در مابین [[رکن و مقام]] کشته شود<ref> منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۲، ص ۳۳۷</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۸۷.</ref>.
::::::بنابراین وقتی معنای اوّل با مجموع [[روایات]] سازگارتر بوده و معنای دوّم چنین انطباق و تناسبی نداشت، بر ما لازم است که معنای اوّل را گرفته و برطبق آن [[عمل]] کنیم. محدّث قمی در این رابطه می‌‏‏فرماید: [[نفس زکیه]] آن پسری است از [[آل محمد]] {{صل}} که در مابین [[رکن و مقام]] کشته شود<ref> منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۲، ص ۳۳۷</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۸۷.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۸. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛}}
 
{{جمع شدن|۹. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛}}
[[پرونده:151974.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[سید نذیر حسنی]]]]
[[پرونده:151974.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[سید نذیر حسنی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۱۴۳: خط ۱۵۶:
::::::'''نظریه دوم''': او فرستاده [[حضرت مهدی]] {{ع}} است: بسیاری از شواهد موجود در [[روایات]] با مطرح شدن این عنوان مطابقت می‌کند زیرا او فردی است که [[بشارت]] [[ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} را می‌دهد، به خصوص اینکه روایت‌ها حاکی از فاصله نزدیک زمانی میان آنهاست. البته در این مورد نمی‌توان به‌طور دقیق سخن گفت. زیرا گذشت زمان و آینده، دیر یا زود پرده از چهره این شخصیت برخواهد داشت»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۲۰۳-۲۰۶.</ref>.
::::::'''نظریه دوم''': او فرستاده [[حضرت مهدی]] {{ع}} است: بسیاری از شواهد موجود در [[روایات]] با مطرح شدن این عنوان مطابقت می‌کند زیرا او فردی است که [[بشارت]] [[ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} را می‌دهد، به خصوص اینکه روایت‌ها حاکی از فاصله نزدیک زمانی میان آنهاست. البته در این مورد نمی‌توان به‌طور دقیق سخن گفت. زیرا گذشت زمان و آینده، دیر یا زود پرده از چهره این شخصیت برخواهد داشت»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۲۰۳-۲۰۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۹. حجت الاسلام و المسلمین موسوی‌نسب؛}}
 
{{جمع شدن|۱۰. حجت الاسلام و المسلمین موسوی‌نسب؛}}
[[پرونده:13681056.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید جعفر موسوی‌نسب]]]]
[[پرونده:13681056.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید جعفر موسوی‌نسب]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۱۵۱: خط ۱۶۵:
::::::و در بحارالانوار است که [[نفس زکیه]] نام او [[محمد بن حسن]] است که معروف به [[نفس زکیه]] است و در [[مسجد الحرام]] بین [[رکن و مقام]] کشته خواهد شد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۲.</ref>»<ref>[[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۵۳، ۵۴.</ref>.
::::::و در بحارالانوار است که [[نفس زکیه]] نام او [[محمد بن حسن]] است که معروف به [[نفس زکیه]] است و در [[مسجد الحرام]] بین [[رکن و مقام]] کشته خواهد شد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۲.</ref>»<ref>[[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۵۳، ۵۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱۰. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛}}
 
{{جمع شدن|۱۱. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛}}
[[پرونده:151879.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[نصرت‌الله آیتی]]]]
[[پرونده:151879.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[نصرت‌الله آیتی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] [[نصرت‌الله آیتی]] در کتاب ''«[[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]»'' در این باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] [[نصرت‌الله آیتی]] در کتاب ''«[[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]»'' در این باره گفته است:
خط ۱۵۹: خط ۱۷۴:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛}}
{{جمع شدن|۱۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛}}
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]]
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۱۶۹: خط ۱۸۴:
:::::#همان‏گونه که در [[روایات]] اشاره شده [[قتل نفس زکیه]] از نشانه‌‏های حتمی و متصل به [[ظهور]] است؛ حال آن‏که [[محمد بن عبد اللّه]]، سال‏ها پیش از تولد [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} به قتل رسیده است. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "بین [[قیام]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} و کشته شدن [[نفس زکیه]]، بیش از پانزده شبانه ‏روز فاصله نیست<ref> {{عربی|" لَیْسَ‏ بَیْنَ‏ قِیَامِ‏ قَائِمِ‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ وَ بَیْنَ‏ قَتْلِ‏ النَّفْسِ‏ الزَّکِیَّةِ إِلَّا خَمْسَ‏ عَشْرَةَ لَیْلَةً‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۴۵، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۶۴۹</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۳۴۵ - ۳۴۶.</ref>.
:::::#همان‏گونه که در [[روایات]] اشاره شده [[قتل نفس زکیه]] از نشانه‌‏های حتمی و متصل به [[ظهور]] است؛ حال آن‏که [[محمد بن عبد اللّه]]، سال‏ها پیش از تولد [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} به قتل رسیده است. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "بین [[قیام]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} و کشته شدن [[نفس زکیه]]، بیش از پانزده شبانه ‏روز فاصله نیست<ref> {{عربی|" لَیْسَ‏ بَیْنَ‏ قِیَامِ‏ قَائِمِ‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ وَ بَیْنَ‏ قَتْلِ‏ النَّفْسِ‏ الزَّکِیَّةِ إِلَّا خَمْسَ‏ عَشْرَةَ لَیْلَةً‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۴۵، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۶۴۹</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۳۴۵ - ۳۴۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱۲. حجت الاسلام و المسلمین علی‌زاده؛}}
 
{{جمع شدن|۱۳. حجت الاسلام و المسلمین علی‌زاده؛}}
[[پرونده:Pic627.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[مهدی علی‌زاده]]]]
[[پرونده:Pic627.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[مهدی علی‌زاده]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[مهدی علی‌زاده]]'''، در کتاب ''«[[نشانه‌های یار و چکامه‌ انتظار (کتاب)|نشانه‌های یار و چکامه‌ انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[مهدی علی‌زاده]]'''، در کتاب ''«[[نشانه‌های یار و چکامه‌ انتظار (کتاب)|نشانه‌های یار و چکامه‌ انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۱۷۹: خط ۱۹۵:
:::::#[[نفس زکیه]]، سیدی والا تبار و [[حسینی‌نسب]] است و هموست که مظلومانه در ۲۵ ذی الحجه سر مبارکش در [[حرم]] امن الهی [[مکه|مکه مکرمه]] از تن جدا می‌شود و کمی پیش از ذبح شدن وی، سیدی [[هاشمی]] و [[حسنی‌تبار]] در [[کوفه]] به همراه هفتاد تن از علمای [[امت]] به دست سپاهیان [[سفیانی]] و در اثنای ورود [[سپاه]] مجاهد [[خراسانی]] از طریق شهرهای قصر شیرین و خانقین به [[شهادت]] می‌رسد. طبق این نظریه، [[رجل هاشمی]] و [[سید حسنی]] یک تن می‌باشند<ref>نظر کامل سلیمان ر.ک: یوم الخلاص، صص ۶۳۳ - ۶۳۸ و صص ۶۶۱ - ۶۶۸.</ref><ref>[[مهدی علی‌زاده|علی‌زاده، مهدی]]، [[نشانه‌های یار و چکامه‌ انتظار (کتاب)|نشانه‌های یار و چکامه‌ انتظار (کتاب)]]، ص۳۴، ۳۵.</ref>.
:::::#[[نفس زکیه]]، سیدی والا تبار و [[حسینی‌نسب]] است و هموست که مظلومانه در ۲۵ ذی الحجه سر مبارکش در [[حرم]] امن الهی [[مکه|مکه مکرمه]] از تن جدا می‌شود و کمی پیش از ذبح شدن وی، سیدی [[هاشمی]] و [[حسنی‌تبار]] در [[کوفه]] به همراه هفتاد تن از علمای [[امت]] به دست سپاهیان [[سفیانی]] و در اثنای ورود [[سپاه]] مجاهد [[خراسانی]] از طریق شهرهای قصر شیرین و خانقین به [[شهادت]] می‌رسد. طبق این نظریه، [[رجل هاشمی]] و [[سید حسنی]] یک تن می‌باشند<ref>نظر کامل سلیمان ر.ک: یوم الخلاص، صص ۶۳۳ - ۶۳۸ و صص ۶۶۱ - ۶۶۸.</ref><ref>[[مهدی علی‌زاده|علی‌زاده، مهدی]]، [[نشانه‌های یار و چکامه‌ انتظار (کتاب)|نشانه‌های یار و چکامه‌ انتظار (کتاب)]]، ص۳۴، ۳۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱۳. حجت الاسلام و المسلمین اکبرنژاد؛}}
 
{{جمع شدن|۱۴. حجت الاسلام و المسلمین اکبرنژاد؛}}
[[پرونده:151888.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مهدی اکبرنژاد]]]]
[[پرونده:151888.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مهدی اکبرنژاد]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[مهدی اکبرنژاد]]'''، در کتاب ''«[[ بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهل‌سنت (کتاب)|بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهل‌سنت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[مهدی اکبرنژاد]]'''، در کتاب ''«[[ بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهل‌سنت (کتاب)|بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهل‌سنت]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۱۹۱: خط ۲۰۸:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۴. آقای  رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}}
{{جمع شدن|۱۵.حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛}}
[[پرونده:11562.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حبیب‌الله طاهری]]]]
حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[حبیب‌الله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در این‌باره گفته‌است:
:::::*«[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: یکی از [[علائم ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} کشته شدن غلامی از [[آل محمد]] در بین رکن و مقام است که نامش [[محمد بن حسن نفس زکیه]] است. در خبری دیگر وارد شده که بین قتل او و آمدن حضرت تنها پانزده روز فاصله است و در خبر دیگر آمده که این [[نفس زکیه]] از یاران و اصحاب [[حضرت مهدی]] است که آن حضرت او را قبل از [[ظهور]] خود می‌فرستد که به مردم بشارت [[ظهور]] دهد، ولی اهل [[مکه]] او را در بین رکن و مقام می‌کشند»<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری؛حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص۲۷۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۱۶. آقای  رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}}
[[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی ‎اصغر رضوانی]]]]
[[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی ‎اصغر رضوانی]]]]
'''[[علی ‎اصغر رضوانی]]''' در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این باره گفته است:  
'''[[علی ‎اصغر رضوانی]]''' در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این باره گفته است:  
خط ۲۰۵: خط ۲۲۸:
:::::#در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} می‌‌خوانیم که فرمود: «بعد از کشته شدن [[نفس زکیه]] [[صاحب]] [[امر]] [[ظهور]] خواهد کرد»<ref> کافی، ج ۸، ص ۲۲۵.</ref> که در بعدیّت نزدیک [[ظهور]] دارد»<ref>موعودشناسی و پاسخ به شبهات: ص۵۲۳.</ref>.
:::::#در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} می‌‌خوانیم که فرمود: «بعد از کشته شدن [[نفس زکیه]] [[صاحب]] [[امر]] [[ظهور]] خواهد کرد»<ref> کافی، ج ۸، ص ۲۲۵.</ref> که در بعدیّت نزدیک [[ظهور]] دارد»<ref>موعودشناسی و پاسخ به شبهات: ص۵۲۳.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱۵. آقای تونه‌ای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛}}
 
{{جمع شدن|۱۷. آقای تونه‌ای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛}}
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونه‌ای]]]]
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونه‌ای]]]]
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۲۱۱: خط ۲۳۵:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۶. آقای السادة (پژوهشگر معارف مهدویت)؛}}
{{جمع شدن|۱۸. آقای السادة (پژوهشگر معارف مهدویت)؛}}
[[پرونده:32465.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید مجتبی السادة]]]]
[[پرونده:32465.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید مجتبی السادة]]]]
::::::آقای '''[[سید مجتبی السادة]]'''، در کتاب ''«[[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[سید مجتبی السادة]]'''، در کتاب ''«[[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۲۲۳: خط ۲۴۷:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۹.آقای کامل سلیمان؛}}
[[پرونده:151955.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[کامل سلیمان]]]]
::::::آقای '''[[کامل سلیمان]]'''، در کتاب ''«[[روزگار رهایی ج۱ (کتاب)|روزگار رهایی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«'''رسول اکرم {{صل}} می‌فرماید:'''"مهدی {{ع}} خارج نمی‌شود تا نفس زکیه کشته شود. چون نفس زکیه کشته شود، ساکنان آسمان و زمین بر آنها غضبناک می‌شوند آنگاه مهدی {{ع}} ظهور می‌کنند و مردم در اطراف شمع وجودش گرد آیند آن‌سان که در شب زفاف در اطراف عروس گرد آیند"<ref>{{عربی|" إِنَّ الْمَهْدِيِّ لَا يَخْرُجُ حَتَّى تُقْتَلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ. فَإِذَا قَتَلْتَ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ غَضِبَ عَلَيْهِمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ، فَأُتِيَ النَّاسِ الْمَهْدِيِّ فزفوه كَمَا تُزَفُّ الْعَرُوسُ إِلَى زَوْجِهَا لَيْلَةَ عُرْسِهَا! "}}؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۳۵؛ بشارة الاسلام، ص ۱۸۳؛ الملاحم و الفتن، ص ۱۱۳، ۱۴۸.</ref>. نفس زکیه لقب یک جوان هاشمی است از آل محمد {{صل}} که در میان قوم خود صاحب مقامی بس رفیع است، در آغاز جنبش سفیانی به مدینه منوره پناهنده می‌شود و دومین گروه از لشکر سفیانی که برای مقابله با دعوت حق و رویارویی با سپاه حضرت بقیة الله روحی فداه به سوی مدینه گسیل می‌شوند او را به شهادت می‌رسانند. هنگامی که سپاه سفیانی مردم حجاز را طعمه شمشیر می‌سازند و خانه‌هایشان را ویران می‌کنند و به حریم نوامیس مردم و به حریم حرمین شریفین تجاوز می‌کنند، نفس زکیه به مکه می‌رود و در آنجا بانگ دادخواهی و دعوت به سوی آل محمد {{صل}} را بلند می‌کند. روز ۲۵ ذیحجة الحرام او را بدون هیچ گناهی در میان رکن و مقام مظلومانه ذبح می‌کنند. خداوند دیگر ستمکاران را مهلت نمی‌دهد که در شهر حرام و در ماه حرام و در بیت الله الحرام، خون حرام ریخته‌اند. پس به فاصله ۱۵ روز قیام جهانی حضرت بقیة الله روحی فداه آغاز می‌شود، که هرگز چنین جنایتی در تاریخ سابقه نداشته است. در مورد سبب ذبح نفس زکیه از امیر مؤمنان {{ع}} چنین نقل شده است که او در مدینه به سوی حق و حقیقت دعوت می‌کند، چون آنجا نیز ناامن می‌شود به مکه می‌گریزد که آنجا نیز صدای خود را برای دعوت به سوی حق و حقیقت بلند می‌کند و از این حدیث استفاده می‌شود که نفس زکیه به فرمان حضرت بقیة الله رهسپار مکه می‌شود و اینک متن حدیث:"قائم {{ع}} به اصحاب خود می‌فرماید: اهل مکه مرا نمی‌خواهند ولی من کسی را به سوی آنها می‌فرستم تا حجت را بر آنها تمام کنم، آن‌چنان که برای مثل من شایسته است" <ref> {{عربی|" الْقَائِمُ {{ع}} يَقُولُ لِأَصْحَابِهِ: يا قَوْمِ، إِنَّ أَهْلَ مَكَّةَ لَا يريدونني، وَ لَكِنَّنِي مُرْسَلُ إِلَيْهِمْ لأحتج عَلَيْهِمْ بِمَا يَنْبَغِي لِمِثْلِي أَنْ يُحْتَجُّ عَلَيْهِمْ "}}.</ref>. آنگاه یکی از کسان خود را فرا می‌خواند و به او می‌فرماید: به سوی مکه برو و به اهل مکه بگو: ای اهل مکه من فرستاده فلانی هستم به سوی شما، او به شما می‌فرماید:"ما اهل بیت نبوت و معدن رسالت و خلافت هستیم، ما عترت پیامبر و سلاله پیامبرانیم. ما مظلوم شدیم، به ما ستم کردند و از روزیکه پیامبر رحلت کرد، حق ما را غصب کردند و تا به امروز در دست غاصبان است. ما از شما یاری می‌طلبیم، ما را یاری کنید. چون پیام آن حضرت را ابلاغ می‌کند او را می‌گیرند و در میان رکن و مقام او را ذبح می‌کنند، که او همان نفس زکیه است"<ref>{{عربی|" إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَ مَعْدِنِ الرِّسَالَةِ وَ الْخِلَافَةَ. وَ نَحْنُ ذُرِّيَّةِ مُحَمَّدٍ {{صل}} وَ سُلَالَةَ النَّبِيِّينَ. وَ إِنَّا قَدْ ظَلَمَنَا وَ اضطهدنا، وَ قَهَرَنَا وَ ابتز حَقَّنَا مُذْ قُبِضَ نَبِيِّنَا إِلَيَّ وقتنا هَذَا.. وَ نَحْنُ نستنصركم فانصرونا.. فَإِذَا تَكَلَّمَ بِهَذَا الْكَلَامِ أَتَوْا إِلَيْهِ فذبحوه بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ، وَ هُوَ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ "}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۷؛ الزام الناصب، ص ۲۲۶؛ بشارة الاسلام، ص ۲۲۴؛ المهدی، ص ۱۹۹.</ref>. پس از ارتکاب این جرم تاریخی، وجدان جهانی بیدار می‌شود و به دنبال حضرت مهدی {{ع}} می‌گردند که با او بیعت کنند و این جنایت را محکوم نمایند. بین ذبح نفس زکیه و آغاز قیام شکوهمند حضرت مهدی {{ع}} فقط ۱۵ روز فاصله است که او در ۲۵ ذیحجه به شهادت می‌رسد و قیام آن حضرت در دهم محرم اتفاق می‌افتد. یکبار دیگر بانگ جبرئیل در فضا طنین‌انداز می‌شود که جهانیان را به بیعت آن حضرت دعوت کرده می‌فرماید:{{عربی|" الْبَيْعَةُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"}} این بانگ به دنبال بانگ اولی که در ماه رمضان بلند شده و گوش جهانیان را نوازش داده، هرگونه شک و تردید را از بین می‌برد و دل‌ها را به سوی آن کعبه موعود جلب می‌کند. و طومار جنایت‌ها و خیانت‌ها برای همیشه درهم پیچیده می‌شود.
:::::: '''امیر مؤمنان {{ع}} می‌فرماید:'''"از نشانه‌های ظهور، ذبح شدن او (نفس زکیه) در میان رکن و مقام است"<ref>{{عربی|" الْمَذْبُوحُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ "}}؛ الزام الناصب، ص ۱۷۶.</ref>. "خداوند روی زمین را از لوث ستمگران پاکیزه نمی‌سازد جز هنگامی که خون حرام ریخته شود"<ref>{{عربی|" لَا يُطَهِّرُ اللَّهُ الْأَرْضَ مِنَ الظَّالِمِينَ حَتَّى يَسْفِكُ الدَّمَ الْحَرَامِ! "}}؛ غیبت نعمانی، ص ۱۴۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۶؛ بشارة الاسلام، ص ۴۹.</ref>.
::::::'''امام باقر {{ع}} می‌فرماید:'''"جوانی از آل محمد {{صل}} در میان رکن و مقام کشته می‌شود که نامش محمد فرزند حسن نفس زکیه است"<ref>{{عربی|" وَ قُتِلَ غُلَامُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ ، اسمه‌ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ ، النَّفْسُ الزَّكِيَّةِ "}}؛ الامام المهدی، ص ۲۲۷؛ بشارة الاسلام، ص ۱۰۰؛ مثیر الاحزان، ص ۲۹۸.</ref>. "این مردم تا خون حرامی از ما نریخته‌اند بر تخت قدرت تکیه می‌دهند، هنگامی که آن خون حرام را ریختند دیگر زیرزمین برای آنها بهتر از روی زمین است. آن روز در روی زمین یاوری ندارند و در آسمان عذری از آنها پذیرفته نیست. چون خون حرامی از ما بریزند خداوند بنده بی‌نام و نشان و نفوذناپذیری را بر آنها مسلط می‌کند که همه آنها به دست او ریشه‌کن می‌شوند"<ref>{{عربی|" لَا يَزَالُ الْقَوْمُ فِي فُسْحَةٍ مِنْ مُلْكِهِمْ مَا لَمْ يُصِيبُوا مِنَّا دَماً حَرَاماً وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ فَإِذَا أَصَابُوا ذَلِكَ الدَّمَ فَبَطْنُ الْأَرْضِ خَيْرٌ لَهُمْ مِنْ ظَهْرِهَا فَيَوْمَئِذٍ لَا يَكُونُ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ نَاصِرٌ وَ لَا فِي السَّمَاءِ عَاذِرٌ. وَ إِذَا أَصَابُوا مِنَّا الدَّمُ الْحَرَامِ، سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ عَبْداً مِنْ عَبِيدِهِ أَعْوَرَ وَ لَيْسَ بِأَعْوَرَ، يَكُونُ استئصالهم عَلِيِّ يَدِهِ وَ يَدِ أَصْحَابِهِ "}}؛ منتخب الاثر، ص ۴۵۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۷؛ بشارة الاسلام، ص ۱۰۵.</ref>. در اینجا منظور از "قوم" بنی امیه است و منظور از خون حرام خون نفس زکیه است و منظور از مرد نفوذناپذیر یکی از انقلابیون آن روز است که به نظر ما شعیب بن صالح کوسه گندمگون است که نکوهش نکوهش‌کننده‌ای او را از انجام وظیفه باز نمی‌دارد»<ref>[[کامل سلیمان|کامل سلیمان]]، [[روزگار رهایی ج۱ (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج2، ص 780-782.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۲۰. خانم دکتر خیراللهی و موسوی شکور ؛}}
[[پرونده:152019.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[فخری سادات موسوی شکور]]]]
::::::خانم دکتر '''[[زهرا خیراللهی]]'''و خانم [[فخری سادات موسوی شکور]]، در مقاله ''«[[علائم ظهور در آیات قرآن (مقاله)|علائم ظهور در آیات قرآن]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«یکی دیگر از [[نشانه‌های حتمی ظهور]] کشته شدن انسان پاک و بی گناه در آستانه قیام [[حضرت مهدی]]{{ع}} بین رکن و مقام است. در حدیثی از [[امام باقر|امام محمد باقر]]{{ع}} "[[نفس زکیه]]" را از اولاد [[امام حسین]] {{ع}} دانسته و کشته شدن او را یکی از نشانه‌های بارز ظهور قرار داده است. {{عربی|اندازه=150%|"وَ قَتْلُ غُلَامٍ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ {{صل}} بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ اسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ"}}. در مورد نحوه کشته شدن وی گفته شده او مأمور است که در کنار کعبه بگوید: "ما از [[اهل بیت]] رسالت هستیم و از ذریه [[محمد]]{{صل}} و سلاله پیغمبرانیم ما مظلوم واقع شدیم و مردم به ما ستم نمودند و از هنگام رحلت [[پیامبر خاتم|رسول]]{{صل}} تا امروز حق ما غصب شده است. اکنون از شما چشم یاری داریم پس ما را یاری کنید". وقتی آن جوانمرد به این سخن تکلم می‌نماید، بر او هجوم می‌آورند و او را بین رکن و مقام به شکل خاصی سر می‌برند<ref>زمینه‌سازان انقلاب جهانی «هاشم شهیدی»، ص ۷۹ - ۸۰.</ref>. فاصله کشته شدن او تا قیام [[قائم]] بیشتر از پانزده روز نمی‌کشد<ref>جلوه‌های اعجاز «راوندی»، ص ۸۰۷.</ref>. [[مهدی موعود]]{{ع}} کنار کعبه می‌ایستد و گریه و تضرع می‌کند، خداوند عزوجل در همین مورد می‌فرماید:{{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ}}﴾}}<ref>یا چه کسی است که وقتی مضطر او را می‌خواند اجابت کند و ناراحتی را از بین ببرد و شما را خلیفه‌های در زمین قرار دهد؛ سوره نمل، ۶۲.</ref> این آیه مخصوص به [[اهل بیت]] است<ref>اسرار آل محمد {{صل}}، ص ۴۴۷.</ref>. سپس قیام [[قائم]] از [[مکه]] خواهد بود در حالی که در کنار بیت الله الحرام مردم را صدا می‌زند و می‌فرماید: "ای مردم ما از خدا یاری می‌طلبیم هر کس از مردم که به ما پاسخ داد، چه بهتر، که ما خاندان [[پیامبر]]{{صل}} می‌باشیم و ما سزاوارترین مردم هستیم به خدا و به [[محمد]]{{صل}}، و هر کس که با من درباره آدم محاجه کند من سزاوارترین مردم به آدم هستم، و هر کس با من درباره نوح گفتگو کند بداند که من سزاوارترین مردم به نوح می‌باشم، و هر کس با من درباره ابراهیم احتجاج کند باید بداند که من سزاوارترین مردم به ابراهیم هستم، و هر کس با من درباره [[محمد]]{{صل}} محاجه کند پس من سزاوارترین مردم به محمد هستم، و هر کس با من درباره پیامبران محاجه کند پس من سزاوارترین مردم به پیامبران هستم، مگر نه اینست که خداوند در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}﴾}}<ref>"آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را خداوند بر جهانیان برگزید فرزندانی هستند برخی از نسل برخی دیگر و خداوند شنوا و دانا است؛ سوره آل عمران، ۳۳-۳۴.</ref>؛ منم بازمانده [[حضرت آدم|آدم]] و ذخیره [[حضرت نوح|نوح]] و برگزیده از [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]]{{عم}} و [[محمد]]{{صل}} پس خداوند سیصد و سیزده نفر یاران آن حضرت را بر او گرد می‌آورد، بدون قرار قبلی و هم چون پاره‌های ابر پائیز که بهم می‌پیوندند. و خدا هم در قرآنش در مورد همین افراد است که می‌فرمایند: {{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}﴾}}<ref>هر جا باشید خداوند همه شما را می‌آورد که خداوند بر همه چیز توانا است؛ سوره بقره، ۱۴۸.</ref><ref>الغیبة «نعمانی ترجمه فهری»، ص ۳۲۹.</ref>. [[امام سجاد]]{{ع}} فرموده‌اند: "آنها که از بستر خود برای یاری [[امام]] [[قائم]]{{ع}} ناپدید شوند سیصد و سیزده مرد هستند به شماره اهل بدر، آن شب در [[مکه]] باشند و در این مورد خدا می‌فرماید: "هر جا که باشید خدا شما را بیاورد" آنان اصحاب [[قائم]]{{ع}} باشند. و اولین کسی که با او بیعت کند، جبرئیل، و بعد سیصد و سیزده نفرند، و این عده هر کدام بتوانند راه افتاده و خود را به وی برسانند، که می‌رسانند، و هر کدام به این صورت به وی نرسند، در رختخوابشان ناپدید می‌شوند". و منظور [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} از عبارت: {{عربی|اندازه=150%|"هُمُ الْمَفْقُودُونَ عَنْ فُرُشِهِمْ"}}؛ ایشان از رختخواب مفقود می‌شوند" همین است؛ و نیز منظور از آیه: {{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}﴾}}<ref>پس در عمل به خیرات سبقت جویید، که هر جا باشید خدا همگی‌تان را می‌آورد؛ سوره بقره، ۱۴۸.</ref>؛ همین است. و فرمود: "منظور از خیرات، ولایت و محبت [[اهل بیت]]{{عم}} است". هم چنین در مورد اصحاب [[قائم]]{{ع}} در سوره هود فرمودند: {{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ}}﴾}}<ref>اگر عذاب را از ایشان تاخیر اندازیم، تا امت معدوده؛ سوره هود، ۸.</ref>؛ منظور از امت معدوده اصحاب [[قائم]]{{ع}} است که در عرض یک ساعت همه یک جا جمع می‌شوند<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۵۹۳.</ref>»<ref>[[زهرا خیراللهی|خیراللهی، زهرا]]؛ [[فخری سادات موسوی شکور|موسوی شکور،فخری سادات]]، [[علائم ظهور در آیات قرآن (مقاله)|علائم ظهور در آیات قرآن]]، ص 237-239.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پرسمان نفس زکیه}}
{{پرسمان نفس زکیه}}


۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش