شرایط ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
::::::«[[قیام]] [[امام مهدی]] {{ع}} از طرفی آسمانی بوده و از سویی نیز انسانی و مربوط به [[جامعه بشری]] است که از این رو برخی از شرایط توسط [[خداوند]] باید محقق شود و برخی دیگر به وسیله [[انسانها]] باید فراهم آید. البته این شرایط غیر از [[اذن]] و [[اراده الهی]] برای تحقق در امور است. | ::::::«[[قیام]] [[امام مهدی]] {{ع}} از طرفی آسمانی بوده و از سویی نیز انسانی و مربوط به [[جامعه بشری]] است که از این رو برخی از شرایط توسط [[خداوند]] باید محقق شود و برخی دیگر به وسیله [[انسانها]] باید فراهم آید. البته این شرایط غیر از [[اذن]] و [[اراده الهی]] برای تحقق در امور است. | ||
:::::*'''[[رهبر]]''': از اولین شروط اصلی و اساسی برای یک [[قیام]] و [[انقلاب]] تأثیر گزار و سازنده، وجود [[رهبر]] و [[پیشوایی]] [[آگاه]]، توانمند و دلسوز است تا با آشنایی کاملی که از برنامه و [[هدف]] و زمینهها و موانع دارد با مدیریتی [[صحیح]] و [[قاطع]]، حرکت و خیزش را به درستی [[هدایت]] کرده و به سرانجام مطلوب برساند. [[رهبر]] حرکت عظیم و جنبش بزرگ جهانی، [[مصلح]] کل و [[منجی]] عالم، [[امام مهدی]] {{ع}} میباشد. شخصیتی که [[فرزند]] [[ولایت]] بوده و در دامان [[امامت]] پرورش یافته است. آخرین وصیّ [[پیامبر خاتم]] بوده و به سرچشمه [[وحی]] متصل است. او که در سال ۲۵۵ق به [[دنیا]] آمده و نزدیک به هزار و دویست سال است که [[عمر]] پربرکت خویش را در میان [[مردم]] گذرانده و ملّتها، [[دولتها]]، حرکتها و قیامهای مختلف را به نظاره نشسته است. (بنابراین این شرط از [[قیام]] فراهم و آماده میباشد). | :::::*'''[[رهبر]]''': از اولین شروط اصلی و اساسی برای یک [[قیام]] و [[انقلاب]] تأثیر گزار و سازنده، وجود [[رهبر]] و [[پیشوایی]] [[آگاه]]، توانمند و دلسوز است تا با آشنایی کاملی که از برنامه و [[هدف]] و زمینهها و موانع دارد با مدیریتی [[صحیح]] و [[قاطع]]، حرکت و خیزش را به درستی [[هدایت]] کرده و به سرانجام مطلوب برساند. [[رهبر]] حرکت عظیم و جنبش بزرگ جهانی، [[مصلح]] کل و [[منجی]] عالم، [[امام مهدی]] {{ع}} میباشد. شخصیتی که [[فرزند]] [[ولایت]] بوده و در دامان [[امامت]] پرورش یافته است. آخرین وصیّ [[پیامبر خاتم]] بوده و به سرچشمه [[وحی]] متصل است. او که در سال ۲۵۵ق به [[دنیا]] آمده و نزدیک به هزار و دویست سال است که [[عمر]] پربرکت خویش را در میان [[مردم]] گذرانده و ملّتها، [[دولتها]]، حرکتها و قیامهای مختلف را به نظاره نشسته است. (بنابراین این شرط از [[قیام]] فراهم و آماده میباشد). | ||
:::::*'''[[یاران]]''': یکی از شرایط مهم برای [[پیروزی]] و به ثمر نشستن یک خیزش و [[انقلاب]]، وجود [[یاران]] و فدائیان [[جان]] بر [[کف]] است. یارانی که نسبت به [[امام]] و [[رهبر]] خود [[آگاهی]] لازم را داشته باشند و به او [[معتقد]] بوده و [[ولایت]] او را با همه وجود بپذیرند. با برنامهها و اهداف [[قیام]] آشنا بوده و به آنها [[اعتقاد]] داشته باشند. برای به فعلیّت رساندن خواست و [[اراده]] [[رهبر]] و اجرایی کردن برنامهها، آماده هرگونه [[تلاش]] و جانفشانی بوده و با تمام وجود به [[یاری]] رهبرشان همّت گمارند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزند. عمق [[معرفت]] و ویژگیهای خاص [[یاران]] [[امام مهدی]] {{ع}} را میتوان از [[روایت]] ذیل تا حدی دریافت کرد: [[سهل بن حسن خراسانی]] به [[امام صادق]] {{ع}} عرض میکند: چه چیز شما را واداشته تا آن که از [[حق]] مسلمِ خودیش "[[حکومت]]" باز بنشینید؟ در حالی که صد هزار [[شیعه]] پا در رکاب و شمشیرزن در [[اختیار]] شماست؟ [[امام صادق]] {{ع}} [[دستور]] دادند تا تنور [[آتش]] را روشن کنند، وقتی شعله [[آتش]] برافروخته شد، حضرت به او [[دستور]] میدهند که وارد تنور شود! او که گمان کرده بود [[امام]] {{ع}} از سخنانش غضبناک شده و قصد مجازاتش را دارد، عرض میکند: آقا! مرا ببخشید و به [[آتش]] عذابم نکنید!. در همین وقت، [[هارون مکی]] در حالی که کفشهایش را به دستگرفته بود وارد میشود و خدمت [[امام]] خویش [[سلام]] عرض میکند. حضرت بدون هیچ مقدمهای به او میفرماید: کفشهایت را بگذار و درون تنور بنشین. [[هارون مکی]] نیز بدون هیچگونه درنگ و پرسشی، اینکار را انجام میدهد. [[امام]] {{ع}} در این حال به گفتوشنود خود با مرد [[خراسانی]] ادامه میدهد و مطالبی را درباره [[خراسانی]] به او میفرمایند که گویا از نزدیک در جریان آنها بوده است. پس از آن، رو به [[سهل بن حسن خراسانی]] کرده و میفرماید: برخیز و داخل تنور را بنگر. او میگوید: هنگامی که به درونِ [[آتش]] در حال زبانه کشیدن نگاه کردم، [[هارون مکی|هارون]] را در حالی دیدم که چهار زانو نشسته بود. در این وقت [[امام صادق]] {{ع}} از مرد [[خراسانی]] میپرسند: در [[خراسان]]، چه تعداد مثل این شخص میشناسی. [[سهل بن حسن خراسانی|سهل]] در پاسخ میگوید: به [[خدا]] قسم یک نفر هم اینگونه نداریم. حضرت فرمود: {{ | :::::*'''[[یاران]]''': یکی از شرایط مهم برای [[پیروزی]] و به ثمر نشستن یک خیزش و [[انقلاب]]، وجود [[یاران]] و فدائیان [[جان]] بر [[کف]] است. یارانی که نسبت به [[امام]] و [[رهبر]] خود [[آگاهی]] لازم را داشته باشند و به او [[معتقد]] بوده و [[ولایت]] او را با همه وجود بپذیرند. با برنامهها و اهداف [[قیام]] آشنا بوده و به آنها [[اعتقاد]] داشته باشند. برای به فعلیّت رساندن خواست و [[اراده]] [[رهبر]] و اجرایی کردن برنامهها، آماده هرگونه [[تلاش]] و جانفشانی بوده و با تمام وجود به [[یاری]] رهبرشان همّت گمارند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزند. عمق [[معرفت]] و ویژگیهای خاص [[یاران]] [[امام مهدی]] {{ع}} را میتوان از [[روایت]] ذیل تا حدی دریافت کرد: [[سهل بن حسن خراسانی]] به [[امام صادق]] {{ع}} عرض میکند: چه چیز شما را واداشته تا آن که از [[حق]] مسلمِ خودیش "[[حکومت]]" باز بنشینید؟ در حالی که صد هزار [[شیعه]] پا در رکاب و شمشیرزن در [[اختیار]] شماست؟ [[امام صادق]] {{ع}} [[دستور]] دادند تا تنور [[آتش]] را روشن کنند، وقتی شعله [[آتش]] برافروخته شد، حضرت به او [[دستور]] میدهند که وارد تنور شود! او که گمان کرده بود [[امام]] {{ع}} از سخنانش غضبناک شده و قصد مجازاتش را دارد، عرض میکند: آقا! مرا ببخشید و به [[آتش]] عذابم نکنید!. در همین وقت، [[هارون مکی]] در حالی که کفشهایش را به دستگرفته بود وارد میشود و خدمت [[امام]] خویش [[سلام]] عرض میکند. حضرت بدون هیچ مقدمهای به او میفرماید: کفشهایت را بگذار و درون تنور بنشین. [[هارون مکی]] نیز بدون هیچگونه درنگ و پرسشی، اینکار را انجام میدهد. [[امام]] {{ع}} در این حال به گفتوشنود خود با مرد [[خراسانی]] ادامه میدهد و مطالبی را درباره [[خراسانی]] به او میفرمایند که گویا از نزدیک در جریان آنها بوده است. پس از آن، رو به [[سهل بن حسن خراسانی]] کرده و میفرماید: برخیز و داخل تنور را بنگر. او میگوید: هنگامی که به درونِ [[آتش]] در حال زبانه کشیدن نگاه کردم، [[هارون مکی|هارون]] را در حالی دیدم که چهار زانو نشسته بود. در این وقت [[امام صادق]] {{ع}} از مرد [[خراسانی]] میپرسند: در [[خراسان]]، چه تعداد مثل این شخص میشناسی. [[سهل بن حسن خراسانی|سهل]] در پاسخ میگوید: به [[خدا]] قسم یک نفر هم اینگونه نداریم. حضرت فرمود: {{متن حدیث|اما إنا لا نخرج في زمان لا نجد فيه خمسه معاضدين لنا! نحن [[اعلم]] بالوقت}}؛ [[آگاه]] باش ما در زمانی که [[پنج تن]] یاور و کمککار پیدا نکنیم، [[قیام]] نمیکنیم. ما آگاهتریم که وقت [[قیام]] چه زمان است<ref>بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۱۲۳.</ref>. در مورد تعدا [[یاران]] [[روایات]] متعددی وجود دارد. [[امام جواد]] {{ع}} در ضمن حدیثی فرمود: {{متن حدیث|يجتمع إليه من أصحاب عدة أهل [[بدر]] ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا من أقاصي الأرض و ذلك قول الله عزوجل {{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ }} فإذا اجتمعت لهذه العدة من أهل الإخلاص أظهر الله امره فإذا كمل له العقد و هو عشرة الآف [[رجل]] خرج باذن الله عزوجل}}<ref>بقره، ۱۴۸.</ref> <ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۸، ح ۲؛ اجتماع میکنند به سوی او اصحابش به تعداد اهل بدر ۳۱۳ نفر از اطراف زمین و این معنی قول خداست که "هرکجا باشید خدا شما را میآورد همگی را به درستی که خدا بر هر کاری قدرت دارد" پس هنگامی که جمع شد برای او اولین عده از اهل اخلاص خدا امر او را ظاهر میکند، پس زمانی که کامل شد برای او عقد و آن گروه ده هزار نفری است خروج میکند به اذن خدا.</ref>. | ||
::::::از این [[روایت]] و سایر [[احادیث]] استفاده میشود [[یاران]] حضرت را سه گروه تشکیل میدهند: | ::::::از این [[روایت]] و سایر [[احادیث]] استفاده میشود [[یاران]] حضرت را سه گروه تشکیل میدهند: | ||
:::::#[[یاوران]] ویژه که ۳۱۳ نفرند و با اجتماع آنان [[ظهور]] به [[اذن]] [[خدا]] واقع میشود؛ | :::::#[[یاوران]] ویژه که ۳۱۳ نفرند و با اجتماع آنان [[ظهور]] به [[اذن]] [[خدا]] واقع میشود؛ | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
:::::#یاورانی که در طول [[قیام]] به صفوف سربازان حضرت ملحق میشوند. | :::::#یاورانی که در طول [[قیام]] به صفوف سربازان حضرت ملحق میشوند. | ||
::::::این شرط از شرایطی است که توسط [[انسانها]] باید محقق شود. اکنون جای این سؤال است که آیا [[یاوران]] حضرت فراهم شدهاند؟ آیا گروهی از [[انسانها]] با ایجاد ویژگیها و صفات [[یاران]] در [[جان]] خویش، خود را برای [[یاری]] و همراهی [[امام]] آماده کردهاند؟ | ::::::این شرط از شرایطی است که توسط [[انسانها]] باید محقق شود. اکنون جای این سؤال است که آیا [[یاوران]] حضرت فراهم شدهاند؟ آیا گروهی از [[انسانها]] با ایجاد ویژگیها و صفات [[یاران]] در [[جان]] خویش، خود را برای [[یاری]] و همراهی [[امام]] آماده کردهاند؟ | ||
:::::*'''[[آمادگی مردمی|آمادگی]] و [[پذیرش مردمی]]''': یکی دیگر از شرایط بسیار مهم برای تحقق و [[پیروزی]] یک [[قیام]] و [[انقلاب]] پذیرش مردمی است. باید [[مردم]] آن را بخواهند و بپذیرند و در غیر این صورت اگر [[بهترین]] برنامه را [[برگزیده]] و منتخب [[خداوند]] با یارانی بینظیر و از [[جان]] گذشته بخواهند در [[جامعه]] پیاده کنند ولی [[مردم]] آن را پذیرا نباشند قطعاً به انجام نخواهد رسید. فاجعه خونبار [[کربلا]] شاهدی بر این مدعی است. [[رهبر]] [[قیام]] [[سید]] و سالار [[جوانان]] [[بهشت]] [[امام حسین]] {{ع}} بود، و برنامه او مبتنی بر [[وحی]] و [[قرآن]] و [[سیره]] [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} پایهریزی شده بود و یارانی همچون [[حضرت عباس|ابوالفضل العباس]] و [[حبیب بن مظاهر]] بر گرد او جمع شده بودند، ولی چون [[مردم]] آن را نپذیرفتند به [[پیروزی]] ظاهری و [[تشکیل حکومت]] در [[جامعه]] منتهی نگشت. (هر چند [[وظیفه]] الهی [[امام حسین]] {{ع}} حرکت و [[قیام]] بود و به [[برکت]] آن [[فداکاری]]، [[حقیقت]] [[دین]] [[اسلام]] در میان [[مردم]] باقی ماند و نابود نشد). در توقیعی که به نام [[شیخ مفید]] معروف است از جانب [[امام مهدی]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{ | :::::*'''[[آمادگی مردمی|آمادگی]] و [[پذیرش مردمی]]''': یکی دیگر از شرایط بسیار مهم برای تحقق و [[پیروزی]] یک [[قیام]] و [[انقلاب]] پذیرش مردمی است. باید [[مردم]] آن را بخواهند و بپذیرند و در غیر این صورت اگر [[بهترین]] برنامه را [[برگزیده]] و منتخب [[خداوند]] با یارانی بینظیر و از [[جان]] گذشته بخواهند در [[جامعه]] پیاده کنند ولی [[مردم]] آن را پذیرا نباشند قطعاً به انجام نخواهد رسید. فاجعه خونبار [[کربلا]] شاهدی بر این مدعی است. [[رهبر]] [[قیام]] [[سید]] و سالار [[جوانان]] [[بهشت]] [[امام حسین]] {{ع}} بود، و برنامه او مبتنی بر [[وحی]] و [[قرآن]] و [[سیره]] [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} پایهریزی شده بود و یارانی همچون [[حضرت عباس|ابوالفضل العباس]] و [[حبیب بن مظاهر]] بر گرد او جمع شده بودند، ولی چون [[مردم]] آن را نپذیرفتند به [[پیروزی]] ظاهری و [[تشکیل حکومت]] در [[جامعه]] منتهی نگشت. (هر چند [[وظیفه]] الهی [[امام حسین]] {{ع}} حرکت و [[قیام]] بود و به [[برکت]] آن [[فداکاری]]، [[حقیقت]] [[دین]] [[اسلام]] در میان [[مردم]] باقی ماند و نابود نشد). در توقیعی که به نام [[شیخ مفید]] معروف است از جانب [[امام مهدی]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|وَ لَوْ أَنَّ أَشْياعَنا وَفَّقَهُمُ اللّه لِطاعَتِةِ عَلَى اجْتِماعٍ مِنَ القُلُوبِ فِى الوَفاءِ بِالعَهْدِ عَلَيْهِمْ، لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقائِنا}}؛آری سنّت الهی بر این قرار گرفته تا [[مردم]] خود نخواهند و حرکت نکنند و آماده [[مبارزه]] با [[ظلم]] و پذیرش [[دولت]] [[حق]] نباشند [[خدا]] نیز آن را نخواهد داد<ref>احتجاج، ج ۲، ص ۶۰۰، ش ۳۶۰؛ اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد در راه ایفای پیمانی که بر عهده دارند همدل شوند میمنت ملاقات ما به تأخیر نمیافتد.</ref>»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۵۳-۲۵۵.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۲۰۷: | خط ۲۰۷: | ||
:::::*برنامه حضرت در بخش دوم نیز بر اساس عمل به کتاب [[خدا]] و [[سنت]] [[پیامبر]] است. قانونی که از طرف [[خالق]] و [[پروردگار]] [[انسان]] فرستاده شده و تضمین کننده [[سعادت]] دنیایی و آخرتی او است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} در بیانی فرمود: [[سیره]] و [[سنت]] او، [[سنت]] من است. [[مردم]] را بر [[دین]] و [[آیین]] من به پا خواهد داشت و آنان را به کتاب پروردگارم [[دعوت]] میکند.<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ب۳۹، ح۶.</ref> | :::::*برنامه حضرت در بخش دوم نیز بر اساس عمل به کتاب [[خدا]] و [[سنت]] [[پیامبر]] است. قانونی که از طرف [[خالق]] و [[پروردگار]] [[انسان]] فرستاده شده و تضمین کننده [[سعادت]] دنیایی و آخرتی او است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} در بیانی فرمود: [[سیره]] و [[سنت]] او، [[سنت]] من است. [[مردم]] را بر [[دین]] و [[آیین]] من به پا خواهد داشت و آنان را به کتاب پروردگارم [[دعوت]] میکند.<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ب۳۹، ح۶.</ref> | ||
:::::*'''۲. [[رهبری]]:''' شرط دیگر برای پیدایش یک [[انقلاب]]، وجود [[رهبر]] و [[پیشوایی]] [[آگاه]]، توانمند، [[شجاع]]، [[قاطع]]، دلسوز و [[فداکار]] است، تا با آشنایی [[کامل]] از اهداف و برنامهها، امکانات و زمینهها، موانع و مشکلات، با مدیریتی [[صحیح]] و هوشمندانه، حرکت [[انقلاب]] را [[رهبری]] کند و تا آخرین [[نفس]] ادامه دهد. | :::::*'''۲. [[رهبری]]:''' شرط دیگر برای پیدایش یک [[انقلاب]]، وجود [[رهبر]] و [[پیشوایی]] [[آگاه]]، توانمند، [[شجاع]]، [[قاطع]]، دلسوز و [[فداکار]] است، تا با آشنایی [[کامل]] از اهداف و برنامهها، امکانات و زمینهها، موانع و مشکلات، با مدیریتی [[صحیح]] و هوشمندانه، حرکت [[انقلاب]] را [[رهبری]] کند و تا آخرین [[نفس]] ادامه دهد. | ||
:::::*[[انقلاب]] عظیم [[امام مهدی]]{{ع}} نیز دارای این شرط است. [[رهبر]] این [[انقلاب]]، بزرگ مردی از دودمان [[پیامبر]]{{صل}} و سلسله نورانی [[امامت]] است که در دامان [[ولایت]] پرورش یافته و [[وارث]] [[علوم]] [[انبیا]] و [[آگاه]] به [[قرآن]] و [[معارف]] [[دین]] است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]]{{صل}} در بیانی فرمود: [[مهدی این امت]] از ما است، کسی که [[زمین]] را از [[قسط]] و [[عدل]] پر میکند همان گونه که از [[جور]] و [[ظلم]] پر شده است.<ref>{{ | :::::*[[انقلاب]] عظیم [[امام مهدی]]{{ع}} نیز دارای این شرط است. [[رهبر]] این [[انقلاب]]، بزرگ مردی از دودمان [[پیامبر]]{{صل}} و سلسله نورانی [[امامت]] است که در دامان [[ولایت]] پرورش یافته و [[وارث]] [[علوم]] [[انبیا]] و [[آگاه]] به [[قرآن]] و [[معارف]] [[دین]] است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]]{{صل}} در بیانی فرمود: [[مهدی این امت]] از ما است، کسی که [[زمین]] را از [[قسط]] و [[عدل]] پر میکند همان گونه که از [[جور]] و [[ظلم]] پر شده است.<ref>{{متن حدیث|" مِنَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً "}}؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، باب۲۴، ح۱۰.</ref> | ||
:::::*'''۳. [[یاران]]:''' شرط دیگر یک [[انقلاب]]، وجود یارانی [[فداکار]] است که با آشنایی با [[رهبر]] و برنامهها و اهداف او و [[اعتقاد]] [[راسخ]] به آنها، تا آخرین لحظه، از [[رهبر]] و [[انقلاب]] دست برندارند و آماده هر گونه [[فداکاری]] باشند. [[قیام]] جهانی [[امام مهدی]]{{ع}} نیز به یارانی نیاز دارد که ضمن آشنایی و [[اعتقاد]] به [[امام]] و [[دین]]، تا آخرین لحظه [[فداکاری]] کنند. از [[امام جواد]]{{ع}} ضمن حدیثی [[نقل]] شده است: [[اصحاب]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} به سوی او اجتماع میکنند که ۳۱۳ نفرند، به تعداد اهل [[بدر]]، از نقاط مختلف [[زمین]]... وقتی این عده جمع شدند، [[خدا]] امر او را ظاهر میکند و چون [[عقد]] [[کامل]] شد _ که ده هزار نفرند _ به [[اذن]] [[خدا]] [[خروج]] میکند<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ب۳۷، ح۲.</ref>. | :::::*'''۳. [[یاران]]:''' شرط دیگر یک [[انقلاب]]، وجود یارانی [[فداکار]] است که با آشنایی با [[رهبر]] و برنامهها و اهداف او و [[اعتقاد]] [[راسخ]] به آنها، تا آخرین لحظه، از [[رهبر]] و [[انقلاب]] دست برندارند و آماده هر گونه [[فداکاری]] باشند. [[قیام]] جهانی [[امام مهدی]]{{ع}} نیز به یارانی نیاز دارد که ضمن آشنایی و [[اعتقاد]] به [[امام]] و [[دین]]، تا آخرین لحظه [[فداکاری]] کنند. از [[امام جواد]]{{ع}} ضمن حدیثی [[نقل]] شده است: [[اصحاب]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} به سوی او اجتماع میکنند که ۳۱۳ نفرند، به تعداد اهل [[بدر]]، از نقاط مختلف [[زمین]]... وقتی این عده جمع شدند، [[خدا]] امر او را ظاهر میکند و چون [[عقد]] [[کامل]] شد _ که ده هزار نفرند _ به [[اذن]] [[خدا]] [[خروج]] میکند<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ب۳۷، ح۲.</ref>. | ||
:::::*'''۴. [[آمادگی]] و پذیرش عمومی''' یکی دیگر از شرایط یک [[انقلاب]] و تحقق آن، پذیرش مردمی است. باید [[مردم]] خواستار تغییر [[حاکمیت]] و وضع موجود بوده و [[رهبر]] [[انقلاب]] و برنامههای او را واقعاً پذیرا باشند. در غیر این صورت، حرکت [[انقلاب]] به سرانجام مطلوب نخواهد رسید. [[انقلاب]] [[امام مهدی]]{{ع}} نیز این شرط را لازم دارد. [[مردم]] باید به حدی از رشد و [[آگاهی]] رسیده باشند که پذیرای حرکت اصلاحی و [[قیام]] بزرگ [[منجی]] عالم [[بشریت]] باشند، تا هنگام [[قیام]]، او را پذیرفته و برای تحقق اهداف و برنامههای او همکاری کنند.<ref>تاریخ، نمونههای متعددی را از آمادگی و عدم آمادگی مردم در سینه خود انباشته است؛ برای نمونه اعلام آمادگی مردم مدینه در هجرت [[پیامبر]]{{صل}} به آن شهر و استقرار [[حکومت]] اسلامی نقش اساسی داشت. نیز خواست عمومی مردم مدینه و شهرهای دیگر که در مدینه اجتماع کرده بودند، [[حکومت]] عدل گستر [[امام علی]]{{ع}} را در پیداشت. همچنین عدم همراهی عموم مردم با [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} و شهادت آن دو [[امام]] بزرگوار، توسط دشمنان اسلام.</ref> | :::::*'''۴. [[آمادگی]] و پذیرش عمومی''' یکی دیگر از شرایط یک [[انقلاب]] و تحقق آن، پذیرش مردمی است. باید [[مردم]] خواستار تغییر [[حاکمیت]] و وضع موجود بوده و [[رهبر]] [[انقلاب]] و برنامههای او را واقعاً پذیرا باشند. در غیر این صورت، حرکت [[انقلاب]] به سرانجام مطلوب نخواهد رسید. [[انقلاب]] [[امام مهدی]]{{ع}} نیز این شرط را لازم دارد. [[مردم]] باید به حدی از رشد و [[آگاهی]] رسیده باشند که پذیرای حرکت اصلاحی و [[قیام]] بزرگ [[منجی]] عالم [[بشریت]] باشند، تا هنگام [[قیام]]، او را پذیرفته و برای تحقق اهداف و برنامههای او همکاری کنند.<ref>تاریخ، نمونههای متعددی را از آمادگی و عدم آمادگی مردم در سینه خود انباشته است؛ برای نمونه اعلام آمادگی مردم مدینه در هجرت [[پیامبر]]{{صل}} به آن شهر و استقرار [[حکومت]] اسلامی نقش اساسی داشت. نیز خواست عمومی مردم مدینه و شهرهای دیگر که در مدینه اجتماع کرده بودند، [[حکومت]] عدل گستر [[امام علی]]{{ع}} را در پیداشت. همچنین عدم همراهی عموم مردم با [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} و شهادت آن دو [[امام]] بزرگوار، توسط دشمنان اسلام.</ref> |