ماجرای خسف بیدا چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
←پاسخ جامع اجمالی
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
{|style="text-align: center; background-color:##fff; width:40%; border-radius:0px; align:left !important; margin:left" | {|style="text-align: center; background-color:##fff; width:40%; border-radius:0px; align:left !important; margin:left" | ||
|- | |- | ||
|[[پرونده:7474646.jpg|80px]]||[[پرونده:151879.jpg|80px]]||[[پرونده:136863.JPG|80px]] | |[[پرونده:7474646.jpg|80px]]||[[پرونده:151879.jpg|80px]]||[[پرونده:136863.JPG|80px]]||[[پرونده:13681144.jpg|80px]] | ||
|- | |- | ||
|<sub>[[نجمالدین طبسی|طبسی]]</sub>||<sub>[[نصرتالله آیتی|آیتی]]</sub>||<sub>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان]]</sub> | |<sub>[[نجمالدین طبسی|طبسی]]</sub>||<sub>[[نصرتالله آیتی|آیتی]]</sub>||<sub>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان]]</sub>||<sub>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی]]</sub> | ||
|- | |- | ||
|} | |} | ||
* یکی از [[نشانههای حتمی ظهور]]، [[خسف سرزمین بیداء]] است.<ref>ر.ک. [[علی اکبر مهدیپور|مهدیپور، علی اکبر]]، [[در آستانه ظهور (کتاب)|در آستانه ظهور]]، ص؟؟؟؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۲۹۸؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۳، ص ۱۳۰</ref> واژه [[خسف]] به معنای فرو رفتن و [[پنهان]] شدن است<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۱۱ ـ ۲۱۲؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۲۹۸</ref> [[بیداء]] در لغت به معنای دشت هموار، پهناور و خالی از سکنه و [[آب]] و علف است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱، ص ۵۴۸</ref>.<ref>ر.ک. [[علی اکبر مهدیپور|مهدیپور، علی اکبر]]، [[در آستانه ظهور (کتاب)|در آستانه ظهور]]، ص؟؟؟</ref> و نام سرزمینی است بین [[مکه]] و [[مدینه]]<ref>ابن منظور، لسان العرب، ماده خسف و بیداء </ref>.<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۱۱ ـ ۲۱۲؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۲۹۸</ref> [[بیداء]] را ذات الجیش هم میگویند.<ref>ر.ک. [[نجمالدین طبسی|طبسی، نجمالدین]]، [[سفیانی (کتاب)|سفیانی]]، ص۱۰۹ـ۱۱۱</ref> بر اساس فرمایش [[امام صادق]] {{ع}} در مسیر [[مکه]] به [[مدینه]] [[نماز]] در سه مکان مکروه است: ذات الجیش، ذات السلاسل و وادی ضَجنان<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۳، ص ۳۸۹: | * یکی از [[نشانههای حتمی ظهور]]، [[خسف سرزمین بیداء]] است.<ref>ر.ک. [[علی اکبر مهدیپور|مهدیپور، علی اکبر]]، [[در آستانه ظهور (کتاب)|در آستانه ظهور]]، ص؟؟؟؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۲۹۸؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۳، ص ۱۳۰</ref> واژه [[خسف]] به معنای فرو رفتن و [[پنهان]] شدن است<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۱۱ ـ ۲۱۲؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۲۹۸</ref> [[بیداء]] در لغت به معنای دشت هموار، پهناور و خالی از سکنه و [[آب]] و علف است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱، ص ۵۴۸</ref>.<ref>ر.ک. [[علی اکبر مهدیپور|مهدیپور، علی اکبر]]، [[در آستانه ظهور (کتاب)|در آستانه ظهور]]، ص؟؟؟</ref> و نام سرزمینی است بین [[مکه]] و [[مدینه]]<ref>ابن منظور، لسان العرب، ماده خسف و بیداء </ref>.<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۱۱ ـ ۲۱۲؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۲۹۸</ref> [[بیداء]] را ذات الجیش هم میگویند.<ref>ر.ک. [[نجمالدین طبسی|طبسی، نجمالدین]]، [[سفیانی (کتاب)|سفیانی]]، ص۱۰۹ـ۱۱۱</ref> بر اساس فرمایش [[امام صادق]] {{ع}} در مسیر [[مکه]] به [[مدینه]] [[نماز]] در سه مکان مکروه است: ذات الجیش، ذات السلاسل و وادی ضَجنان<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۳، ص ۳۸۹: {{متن حدیث|الصَّلَاةُ تُكْرَهُ فِي ثَلَاثَةِ مَوَاطِنَ مِنَ الطَّرِيقِ الْبَيْدَاءِ وَ هِيَ ذَاتُ الْجَيْشِ وَ ذَاتِ الصَّلَاصِلِ وَ ضَجْنَان}}</ref>. وادی ضجنان معروف است و درگیریهایی در آن جا وجود داشته است. هر سه وادی محل [[خسف]] [[دجال]] است؛ و مکروه بودن [[نماز]] در این مکانها، یا بدان لحاظ است که این سه مکان محل نزولِ [[غضب]] و [[انتقام]] الهی هستند و یا ممکن است به لشکر [[دجال]] کاری نداشته و عده دیگری در این مکانها فرو روند.<ref>ر.ک. [[نجمالدین طبسی|طبسی، نجمالدین]]، [[سفیانی (کتاب)|سفیانی]]، ص۱۰۹ـ۱۱۱</ref> | ||
*منطقه [[بیداء]] و ذات الجیش دو [[خسف]] دارد: یکی [[خسف]] [[سفیانی]] و دیگری [[خسف]] [[دجال]]. | *منطقه [[بیداء]] و ذات الجیش دو [[خسف]] دارد: یکی [[خسف]] [[سفیانی]] و دیگری [[خسف]] [[دجال]]. | ||
#منظور از [[خسف]] [[سفیانی]] این است، پس از آنکه [[سپاه سفیانی]] به قصد [[جنگ]] و قتال با [[امام]] عازم [[مکه]] میشود، میانه راه و در منطقه [[بیداء]]، [[منادی آسمانی]] ندا داده و به [[زمین]]، [[دستور]] فرو بلعیدن [[لشکر سفیانی]] را میدهد. این لشکر در [[زمین]] فرو میرود و به جز دو یا سه نفر کسی از آنها زنده نمیماند.<ref>ر.ک. [[نصرت الله آیتی|آیتی، نصرت الله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص۲۱۱ ـ ۲۱۳؛ امامی میبدی، علیرضا، آموزه های مهدویت در آثار علامه طباطبایی، ص ۱۸۶ ـ ۱۹۰</ref> و این در [[زمان ظهور]] یا قبل از [[ظهور]] [[قائم]]{{ع}} است.<ref>ر.ک. [[نجمالدین طبسی|طبسی، نجمالدین]]، [[سفیانی (کتاب)|سفیانی]]، ص۱۰۹ـ۱۱۱</ref> این رخداد حادثهای اعجازآمیز است که با ارادۀ خداوندی و دخالت نیروهای غیبی انجام میپذیرد.<ref>ر.ک. [[نصرت الله آیتی|آیتی، نصرت الله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص۲۱۱ ـ ۲۱۳</ref> | #منظور از [[خسف]] [[سفیانی]] این است، پس از آنکه [[سپاه سفیانی]] به قصد [[جنگ]] و قتال با [[امام]] عازم [[مکه]] میشود، میانه راه و در منطقه [[بیداء]]، [[منادی آسمانی]] ندا داده و به [[زمین]]، [[دستور]] فرو بلعیدن [[لشکر سفیانی]] را میدهد. این لشکر در [[زمین]] فرو میرود و به جز دو یا سه نفر کسی از آنها زنده نمیماند.<ref>ر.ک. [[نصرت الله آیتی|آیتی، نصرت الله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص۲۱۱ ـ ۲۱۳؛ امامی میبدی، علیرضا، آموزه های مهدویت در آثار علامه طباطبایی، ص ۱۸۶ ـ ۱۹۰</ref> و این در [[زمان ظهور]] یا قبل از [[ظهور]] [[قائم]]{{ع}} است.<ref>ر.ک. [[نجمالدین طبسی|طبسی، نجمالدین]]، [[سفیانی (کتاب)|سفیانی]]، ص۱۰۹ـ۱۱۱</ref> این رخداد حادثهای اعجازآمیز است که با ارادۀ خداوندی و دخالت نیروهای غیبی انجام میپذیرد.<ref>ر.ک. [[نصرت الله آیتی|آیتی، نصرت الله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص۲۱۱ ـ ۲۱۳</ref> | ||
#منظور از [[خسف]] [[دجال]] نیز این است، [[دجال]] وقتی میفهمد [[امام مهدی]]{{ع}} [[خروج]] کرده و در [[مکه]] است، قصد [[مکه]] میکند، در روز [[خروج]] [[امام]]{{ع}}، [[حضرت عیسی]]{{ع}} نیز از [[آسمان]] فرود میآید. [[امام]]{{ع}}، در [[مسجد الحرام]] به ایشان [[تکلیف]] میکند که پیش بایست تا به تو [[اقتدا]] کنم، و [[حضرت عیسی]]{{ع}} نیز میگوید: «من [[امت]] جد تو و تابع شما هستم، شما پیش بایستید» پس حضرت پیش میایستد و ایشان به [[امام]]{{ع}}، [[اقتدا]] میکند و [[اهل مکه]] همه (جمعی با میل و جمعی با کراهت) با [[امام]]{{ع}} [[بیعت]] میکنند؛ بعد [[امام]]{{ع}} به طرف [[مدینه]] میرود، و [[دجال]] نیز در نزدیکی [[مدینه منوره]] به [[امام]]{{ع}} میرسد و در همان ذات الجیش، دعوی [[الوهیت]] میکند. [[امام]]{{ع}} [[حضرت عیسی]] {{ع}} را که پیش قراولِ لشکر آن حضرت است به نزد [[دجال]] میفرستد و او را به [[اسلام]] میخواند؛ امّا [[دجال]] قبول نمیکند؛ لذا حضرت او را به قتل میرساند. و [[زمین]] [[بیداء]] که دو فرسخ است و قبلاً لشکر [[سفیانی]] را فرو برده؛ جسد [[دجال]] و مرکب و لشکرش را نیز فرو میبرد.<ref>ر.ک. [[نجمالدین طبسی|طبسی، نجمالدین]]، [[سفیانی (کتاب)|سفیانی]]، ص۱۰۹ـ۱۱۱</ref> | #منظور از [[خسف]] [[دجال]] نیز این است، [[دجال]] وقتی میفهمد [[امام مهدی]]{{ع}} [[خروج]] کرده و در [[مکه]] است، قصد [[مکه]] میکند، در روز [[خروج]] [[امام]]{{ع}}، [[حضرت عیسی]]{{ع}} نیز از [[آسمان]] فرود میآید. [[امام]]{{ع}}، در [[مسجد الحرام]] به ایشان [[تکلیف]] میکند که پیش بایست تا به تو [[اقتدا]] کنم، و [[حضرت عیسی]]{{ع}} نیز میگوید: «من [[امت]] جد تو و تابع شما هستم، شما پیش بایستید» پس حضرت پیش میایستد و ایشان به [[امام]]{{ع}}، [[اقتدا]] میکند و [[اهل مکه]] همه (جمعی با میل و جمعی با کراهت) با [[امام]]{{ع}} [[بیعت]] میکنند؛ بعد [[امام]]{{ع}} به طرف [[مدینه]] میرود، و [[دجال]] نیز در نزدیکی [[مدینه منوره]] به [[امام]]{{ع}} میرسد و در همان ذات الجیش، دعوی [[الوهیت]] میکند. [[امام]]{{ع}} [[حضرت عیسی]] {{ع}} را که پیش قراولِ لشکر آن حضرت است به نزد [[دجال]] میفرستد و او را به [[اسلام]] میخواند؛ امّا [[دجال]] قبول نمیکند؛ لذا حضرت او را به قتل میرساند. و [[زمین]] [[بیداء]] که دو فرسخ است و قبلاً لشکر [[سفیانی]] را فرو برده؛ جسد [[دجال]] و مرکب و لشکرش را نیز فرو میبرد.<ref>ر.ک. [[نجمالدین طبسی|طبسی، نجمالدین]]، [[سفیانی (کتاب)|سفیانی]]، ص۱۰۹ـ۱۱۱</ref> | ||
*برخی از روایاتی که در آنها ماجرای [[خسف بیداء]] آمده، عبارتند از: | *برخی از روایاتی که در آنها ماجرای [[خسف بیداء]] آمده، عبارتند از: | ||
#[[امام باقر]] {{ع}} فرمودند:<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۲۷۹، ب۱۴، ح۶۷: ِ... وَ يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ بَعْثاً إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَنْفَرُ الْمَهْدِيُّ مِنْهَا إِلَى مَكَّةَ فَيَبْلُغُ أَمِيرَ جَيْشِ السُّفْيَانِيِّ أَنَّ الْمَهْدِيَّ قَدْ خَرَجَ إِلَى مَكَّةَ فَيَبْعَثُ جَيْشاً عَلَى أَثَرِهِ فَلَا يُدْرِكُهُ حَتَّى يَدْخُلَ مَكَّةَ خائِفاً يَتَرَقَّبُ عَلَى سُنَّةِ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ{{ع}} قَالَ فَيَنْزِلُ أَمِيرُ جَيْشِ السُّفْيَانِيِّ الْبَيْدَاءَ فَيُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ يَا بَيْدَاءُ أَبِيدِي الْقَوْمَ «7» فَيَخْسِفُ بِهِمْ فَلَا يُفْلِتُ مِنْهُمْ إِلَّا ثَلَاثَةُ نَفَر ... . | #[[امام باقر]] {{ع}} فرمودند:<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۲۷۹، ب۱۴، ح۶۷: ِ{{متن حدیث|... وَ يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ بَعْثاً إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَنْفَرُ الْمَهْدِيُّ مِنْهَا إِلَى مَكَّةَ فَيَبْلُغُ أَمِيرَ جَيْشِ السُّفْيَانِيِّ أَنَّ الْمَهْدِيَّ قَدْ خَرَجَ إِلَى مَكَّةَ فَيَبْعَثُ جَيْشاً عَلَى أَثَرِهِ فَلَا يُدْرِكُهُ حَتَّى يَدْخُلَ مَكَّةَ خائِفاً يَتَرَقَّبُ عَلَى سُنَّةِ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ{{ع}} قَالَ فَيَنْزِلُ أَمِيرُ جَيْشِ السُّفْيَانِيِّ الْبَيْدَاءَ فَيُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ يَا بَيْدَاءُ أَبِيدِي الْقَوْمَ «7» فَيَخْسِفُ بِهِمْ فَلَا يُفْلِتُ مِنْهُمْ إِلَّا ثَلَاثَةُ نَفَر ... .}}</ref> «[[سفیانی]] گروهی را به [[مدینه]] روانه میکند و [[مهدی]] از آنجا به [[مکه]] رخت بر میبندد. خبر به [[فرمانده]] [[سپاه سفیانی]] میرسد که [[مهدی]] به سوی [[مکه]] بیرون رفته است. او لشکری از پی آن حضرت روانه کند؛ ولی او را نمییابد تا این که [[مهدی]] ، با حالت [[ترس]] و نگرانی بدان [[سنت]] که [[موسی]] بن [[عمران]] داشت، داخل [[مکه]] شود. [[فرمانده]] [[سپاه سفیانی]] در صحرا فرود میآید. منادی از [[آسمان]] ندا میکند: ای دشت! آن [[قوم]] را نابود ساز"؛ پس آن نیز ایشان را به درون خود میبرد و هیچ یک از آنان [[نجات]] نمییابد، مگر سه نفر... .» <ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۳، ص ۱۳۰ ـ ۱۳۱؛ [[نصرت الله آیتی|آیتی، نصرت الله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص۲۱۱ ـ ۲۱۳</ref> | ||
#همچنین حضرت فرمودند:<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۲۰۵: | #همچنین حضرت فرمودند:<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۲۰۵: {{متن حدیث|فَإِذَا جَاءَ إِلَى الْبَيْدَاءِ يَخْرُجُ إِلَيْهِ جَيْشُ السُّفْيَانِيِّ فَيَأْمُرُ اللَّهُ الْأَرْضَ فَتَأْخُذُ أَقْدَامَهُمْ}}</ref> «چون به [[بیداء]] برسد [[سپاه سفیانی]] به سویش روانه میشود. پس [[خداوند]] به [[زمین]] [[دستور]] میدهد و [[زمین]] آنها را میگیرد»<ref>ر.ک. [[نصرت الله آیتی|آیتی، نصرت الله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص۲۱۱ ـ ۲۱۳</ref> | ||
#[[رسول خدا]] {{صل}} فرمود<ref>الدر المنثور، جلد ۵، صفحه ۲۴۱.</ref>: «در [[آینده]] مردی در عمق [[دمشق]] [[خروج]] میکند که او را [[سفیانی]] میگویند و عموم پیروانش از [[قبیله کلب]] هستند، دست به [[کشتار]] میزند و حتی شکم [[زنان]] را پاره میکند، و [[کودکان]] را به [[قتل]] میرساند، تا آنکه [[قبیله]] [[قیس]] علیه او [[قیام]] کند و او [[قیس]] را بکشد و جایی را از [[ستم]] خود خالی نگذارد و در این هنگام مردی از [[اهل بیت]] من [[خروج]] میکند، تا به [[سفیانی]] میرسد، و ستونی از [[لشکر]] خود را به سرکوبی وی میفرستد و ایشان را منهزم نموده [[شکست]] میدهند، [[سفیانی]] با همراهان خود راه میافتد تا به [[بیداء]] میرسد در آن سرزمین دچار [[خسف]] میشوند و در [[زمین]] فرو میروند و احدی از ایشان [[باقی]] نمیماند مگر کسی که سرگذشت آنان را برای [[مردم]] خبر دهد».<ref>ر.ک: امامی میبدی، | #[[رسول خدا]] {{صل}} فرمود<ref>الدر المنثور، جلد ۵، صفحه ۲۴۱.</ref>: «در [[آینده]] مردی در عمق [[دمشق]] [[خروج]] میکند که او را [[سفیانی]] میگویند و عموم پیروانش از [[قبیله کلب]] هستند، دست به [[کشتار]] میزند و حتی شکم [[زنان]] را پاره میکند، و [[کودکان]] را به [[قتل]] میرساند، تا آنکه [[قبیله]] [[قیس]] علیه او [[قیام]] کند و او [[قیس]] را بکشد و جایی را از [[ستم]] خود خالی نگذارد و در این هنگام مردی از [[اهل بیت]] من [[خروج]] میکند، تا به [[سفیانی]] میرسد، و ستونی از [[لشکر]] خود را به سرکوبی وی میفرستد و ایشان را منهزم نموده [[شکست]] میدهند، [[سفیانی]] با همراهان خود راه میافتد تا به [[بیداء]] میرسد در آن سرزمین دچار [[خسف]] میشوند و در [[زمین]] فرو میروند و احدی از ایشان [[باقی]] نمیماند مگر کسی که سرگذشت آنان را برای [[مردم]] خبر دهد».<ref>ر.ک: [[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۱۸۶ ـ ۱۹۰؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۳۹۲.</ref> | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== |