پرش به محتوا

آیا رجعت از ضروریات تشیع است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '==پاسخ‌های دیگر== {{یادآوری پاسخ}}' به '==پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه== {{یادآوری پاسخ}}'
جز (جایگزینی متن - 'مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''مهدویت''' مراجعه شود.' به 'مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسش‌های وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.')
جز (جایگزینی متن - '==پاسخ‌های دیگر== {{یادآوری پاسخ}}' به '==پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه== {{یادآوری پاسخ}}')
خط ۲۱: خط ۲۱:
::::::اما برخی معاصران، منکر ضروری بودن آن هستند و [[اعتقاد]] به آن را به اثبات [[احادیث]] مربوط، وابسته دانسته‌اند<ref>مانند علامه سید محسن امین در کتاب نقض الوشیعة (ص ۴۷۳) و محمد جواد مغنیه در الجوامع و الفوارق بین‌السنة و الشیعة (ص ۳۰۲) و محمدرضا مظفر در عقائد الامامیة (ص ۸۴).</ref>. البته گویا مقصود آنان، این بوده که [[اعتقاد]] به "[[رجعت]]"، مانند [[عدل]] و [[امامت]] از [[اصول مذهب]] نیست<ref>چنان که مرحوم مغنیه در الجوامع و الفوارق بین السنة و الشیعة (ص ۳۰۲) به این موضوع تصریح می‌کند.</ref>، و گرنه با توجه به کمیت و کیفیت [[احادیث]] [[رجعت]]، باید آن را از ضروریات [[مذهب]] دانست، هر چند از [[فروع]] [[اعتقادی]] است<ref>با توجه به این که این بزرگان کتاب‌هایشان را در پاسخ به مخالفان نوشته‌اند، احتمال می‌رود که این نظر را به این دلیل داده‌اند که مخاطب، ظرفیت درک آن را نداشته و به ناچار در حد ظرفیت او سخن گفته‌اند. این روشی است که از شیوه تبلیغ انبیا به دست آمده است. پیامبر خدا {{صل}} فرمود: ‌{{عربی|"إِنا مَعاشِرَ الأَنبِیاءِ أُمِرنا أَن نُکلمَ الناسَ عَلی‌ قَدرِ عُقُولِهِم"}} (الکافی، ج ۱، ص ۲۳، ح ۱۵). [[امامان]] [[شیعه]] نیز به همین روش عمل کرده‌اند. مثلًا [[امام صادق]]{{ع}} در پاسخ پرسش از امور بزرگی مانند [[رجعت]]، به دلیل آن که مخاطبان نمی‌توانستند معنای درست آن را درک کنند، پاسخ دادند که اینک وقت این حرف‌ها نیست: ‌{{عربی|"عَن زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلتُ أَبا عَبدِ اللهِ {{ع}} عَن هَذِهِ الأُمُورِ العِظامِ مِنَ الرجعَةِ وَ أَشباهِها فَقالَ: إِن هَذَا الذی تَسأَلُونَ عَنهُ لَم یجِئ أَوانُهُ وَ قَد قَالَ الله عز و جل: {{متن قرآن|بَلْ كَذَّبُواْ بِمَا لَمْ يُحِيطُواْ بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ}}"}} (یونس، آیه ۳۹) (مختصر بصائر الدرجات، ص ۲۴، بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۴۰، ح ۴). عیاشی نیز در تفسیرش، مشابه این پرسش و پاسخ را به نقل از حمران از امام باقر {{ع}} می‌آورد (تفسیر العیاشی، ج ۲، ص ۱۲۲، ح ۲۰). به نظر می‌رسد به دلیل شباهت کامل متن پرسش و پاسخ، یک حدیث بوده و دو گونه نقل شده است.</ref>»<ref>[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۸، ص۳۷، ۳۸.</ref>.
::::::اما برخی معاصران، منکر ضروری بودن آن هستند و [[اعتقاد]] به آن را به اثبات [[احادیث]] مربوط، وابسته دانسته‌اند<ref>مانند علامه سید محسن امین در کتاب نقض الوشیعة (ص ۴۷۳) و محمد جواد مغنیه در الجوامع و الفوارق بین‌السنة و الشیعة (ص ۳۰۲) و محمدرضا مظفر در عقائد الامامیة (ص ۸۴).</ref>. البته گویا مقصود آنان، این بوده که [[اعتقاد]] به "[[رجعت]]"، مانند [[عدل]] و [[امامت]] از [[اصول مذهب]] نیست<ref>چنان که مرحوم مغنیه در الجوامع و الفوارق بین السنة و الشیعة (ص ۳۰۲) به این موضوع تصریح می‌کند.</ref>، و گرنه با توجه به کمیت و کیفیت [[احادیث]] [[رجعت]]، باید آن را از ضروریات [[مذهب]] دانست، هر چند از [[فروع]] [[اعتقادی]] است<ref>با توجه به این که این بزرگان کتاب‌هایشان را در پاسخ به مخالفان نوشته‌اند، احتمال می‌رود که این نظر را به این دلیل داده‌اند که مخاطب، ظرفیت درک آن را نداشته و به ناچار در حد ظرفیت او سخن گفته‌اند. این روشی است که از شیوه تبلیغ انبیا به دست آمده است. پیامبر خدا {{صل}} فرمود: ‌{{عربی|"إِنا مَعاشِرَ الأَنبِیاءِ أُمِرنا أَن نُکلمَ الناسَ عَلی‌ قَدرِ عُقُولِهِم"}} (الکافی، ج ۱، ص ۲۳، ح ۱۵). [[امامان]] [[شیعه]] نیز به همین روش عمل کرده‌اند. مثلًا [[امام صادق]]{{ع}} در پاسخ پرسش از امور بزرگی مانند [[رجعت]]، به دلیل آن که مخاطبان نمی‌توانستند معنای درست آن را درک کنند، پاسخ دادند که اینک وقت این حرف‌ها نیست: ‌{{عربی|"عَن زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلتُ أَبا عَبدِ اللهِ {{ع}} عَن هَذِهِ الأُمُورِ العِظامِ مِنَ الرجعَةِ وَ أَشباهِها فَقالَ: إِن هَذَا الذی تَسأَلُونَ عَنهُ لَم یجِئ أَوانُهُ وَ قَد قَالَ الله عز و جل: {{متن قرآن|بَلْ كَذَّبُواْ بِمَا لَمْ يُحِيطُواْ بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ}}"}} (یونس، آیه ۳۹) (مختصر بصائر الدرجات، ص ۲۴، بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۴۰، ح ۴). عیاشی نیز در تفسیرش، مشابه این پرسش و پاسخ را به نقل از حمران از امام باقر {{ع}} می‌آورد (تفسیر العیاشی، ج ۲، ص ۱۲۲، ح ۲۰). به نظر می‌رسد به دلیل شباهت کامل متن پرسش و پاسخ، یک حدیث بوده و دو گونه نقل شده است.</ref>»<ref>[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۸، ص۳۷، ۳۸.</ref>.


==پاسخ‌های دیگر==
==پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه==
{{یادآوری پاسخ}}
{{یادآوری پاسخ}}
{{جمع شدن|۱. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}}
{{جمع شدن|۱. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}}
۲۱۸٬۴۶۵

ویرایش