پرش به محتوا

اصلاح بین مردم: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۸: خط ۲۸:
*همچنین، آنها روزی دو مرد درباره مالکیت ملکی [[اختلاف]] پیدا کردند و برای [[داوری]] نزد [[پیامبر]]{{صل}} رفتند؛ ولی هیچ دلیلی بر اثبات ادعای خود نداشتند. پس [[پیغمبر]]{{صل}} به آنها [[دستور]] داد تا میان خود قرعه بکشند<ref>محمدحسین ساکت، نهاد دادرسی در اسلام، ص ۶۵.</ref>. در حل و فصل بزهکاری [[اجتماعی]] مانند [[قتل]] و دزدی نیز به آن بزرگوار مراجعه می‌شد<ref>مناع قطان، النظام القضائی، ص ۳۱ و ۳۲.</ref> و ایشان، بزهکار را به مجازات‌هایی چون زندان، قصاص، دیه و تازیانه محکوم می‌کرد<ref>نهاد دادرسی در اسلام، ص ۶۶ - ۶۷.</ref><ref> [[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۳۸.</ref>
*همچنین، آنها روزی دو مرد درباره مالکیت ملکی [[اختلاف]] پیدا کردند و برای [[داوری]] نزد [[پیامبر]]{{صل}} رفتند؛ ولی هیچ دلیلی بر اثبات ادعای خود نداشتند. پس [[پیغمبر]]{{صل}} به آنها [[دستور]] داد تا میان خود قرعه بکشند<ref>محمدحسین ساکت، نهاد دادرسی در اسلام، ص ۶۵.</ref>. در حل و فصل بزهکاری [[اجتماعی]] مانند [[قتل]] و دزدی نیز به آن بزرگوار مراجعه می‌شد<ref>مناع قطان، النظام القضائی، ص ۳۱ و ۳۲.</ref> و ایشان، بزهکار را به مجازات‌هایی چون زندان، قصاص، دیه و تازیانه محکوم می‌کرد<ref>نهاد دادرسی در اسلام، ص ۶۶ - ۶۷.</ref><ref> [[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۳۸.</ref>
*[[آیین]] [[دادرسی]] [[رسول خدا]]{{صل}} بر پایه یکسان‌نگری میان دو طرف دعوا، [[شکیبایی]] در شنیدن گفته‌ها و دلیل‌های آنان<ref>المصنّف (کوفی)، ج ۷، ص ۱۳؛ مسند احمد، ج ۱، ص ۱۴۳؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۱۳؛ تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۲۲۸ و وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۱۶.</ref> و پرهیز از [[دادرسی]] در هنگام [[خشم]] [[استوار]] بود<ref>الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۲۳، ص ۲۸۴؛ الدارقطنی، سنن، ج ۴، ص ۱۳۱؛ کنزالعمال، ج ۶، ص ۱۰۳ و مسند احمد، ج ۵، ص ۳۷.</ref>. ایشان می‌کوشید دعواها را با آشتی و [[سازش]] پایان دهد. روزی به دو مرد - که برای [[داوری]] نزدش آمده بودند. فرمود: "هر کدام از شما می‌داند [[حق]] با کیست، به آن گردن نهد؛ زیرا من هم، مانند شما یک انسانم و چه بسا یکی از شما در [[استدلال]] بر دیگری تواناتر و گویاتر است. من بر آن‌چه می‌شنوم، میان شما [[دادرسی]] می‌کنم؛ اگر به سود کسی [[حکم]] کردم و او از [[حق]] برادرش به چیزی رسید، نباید آن را بگیرد؛ چرا که من با این کار از پاره‌های [[آتش]] برایش می‌بُرم". آن دو پس از شنیدن این سخنان گفتند: "ای [[رسول خدا]]{{صل}} ما حق‌مان را به همدیگر بخشیدیم". [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "نه؛ بلکه بروید و بر اساس [[حق]]، [[اموال]] را قسمت کنید و آن‌گاه قرعه بزنید و سپس یکدیگر را [[حلال]] کنید"<ref>تاج الدین شعیری، معانی الاخبار، ص ۲۷۹؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۳۷۵، المستدرک، ج ۴، ص ۹۵ و ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۱۲، ص ۳۲۴ - ۳۲۵.</ref>.
*[[آیین]] [[دادرسی]] [[رسول خدا]]{{صل}} بر پایه یکسان‌نگری میان دو طرف دعوا، [[شکیبایی]] در شنیدن گفته‌ها و دلیل‌های آنان<ref>المصنّف (کوفی)، ج ۷، ص ۱۳؛ مسند احمد، ج ۱، ص ۱۴۳؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۱۳؛ تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۲۲۸ و وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۱۶.</ref> و پرهیز از [[دادرسی]] در هنگام [[خشم]] [[استوار]] بود<ref>الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۲۳، ص ۲۸۴؛ الدارقطنی، سنن، ج ۴، ص ۱۳۱؛ کنزالعمال، ج ۶، ص ۱۰۳ و مسند احمد، ج ۵، ص ۳۷.</ref>. ایشان می‌کوشید دعواها را با آشتی و [[سازش]] پایان دهد. روزی به دو مرد - که برای [[داوری]] نزدش آمده بودند. فرمود: "هر کدام از شما می‌داند [[حق]] با کیست، به آن گردن نهد؛ زیرا من هم، مانند شما یک انسانم و چه بسا یکی از شما در [[استدلال]] بر دیگری تواناتر و گویاتر است. من بر آن‌چه می‌شنوم، میان شما [[دادرسی]] می‌کنم؛ اگر به سود کسی [[حکم]] کردم و او از [[حق]] برادرش به چیزی رسید، نباید آن را بگیرد؛ چرا که من با این کار از پاره‌های [[آتش]] برایش می‌بُرم". آن دو پس از شنیدن این سخنان گفتند: "ای [[رسول خدا]]{{صل}} ما حق‌مان را به همدیگر بخشیدیم". [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "نه؛ بلکه بروید و بر اساس [[حق]]، [[اموال]] را قسمت کنید و آن‌گاه قرعه بزنید و سپس یکدیگر را [[حلال]] کنید"<ref>تاج الدین شعیری، معانی الاخبار، ص ۲۷۹؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۳۷۵، المستدرک، ج ۴، ص ۹۵ و ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۱۲، ص ۳۲۴ - ۳۲۵.</ref>.
[[وظیفه]] [[داوری]] میان [[مردم]]، گاه به [[صحابه]] دیگر واگذار می‌شد؛ همان گونه که [[اختلاف]] [[وارثان]] خانه دو [[برادر]] که بر سر مالکیت مکان دیوار بین دو خانه [[اختلاف]] داشتند، به [[حذیفة بن یمان]] سپرده شد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۲۸؛ الطبقات الکبری، ج۶، ص ۷۸ و سنن الدارقطنی، ج۴، ص۱۴۸.</ref>. فرستاده شدن [[علی]]{{ع}}<ref>البیهقی، السنن الکبری، ج۱۰، ص۱۳۵؛ المعجم الکبیر، ج۲۳، ص۲۸۵؛ سنن الدار قطنی، ج۴، ص ۱۳۱؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۴۹؛ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۱۷؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۳۵۱ و بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۲۷۵.</ref> و معاذ بن جبل به [[یمن]] با عنوان فرماندار و [[قاضی]] هم نمونه‌ای از این کار است<ref>امتاع الاسماع، ج ۹، ص ۲۰۸؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۵، ص ۱۰۳؛ المنتظم، ج ۱۱، ص ۳۱۴ و الاستیعاب، ج۳، ص۱۴۰۳.</ref><ref> [[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۳۸-۱۳۹.</ref>
*[[وظیفه]] [[داوری]] میان [[مردم]]، گاه به [[صحابه]] دیگر واگذار می‌شد؛ همان گونه که [[اختلاف]] [[وارثان]] خانه دو [[برادر]] که بر سر مالکیت مکان دیوار بین دو خانه [[اختلاف]] داشتند، به [[حذیفة بن یمان]] سپرده شد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۲۸؛ الطبقات الکبری، ج۶، ص ۷۸ و سنن الدارقطنی، ج۴، ص۱۴۸.</ref>. فرستاده شدن [[علی]]{{ع}}<ref>البیهقی، السنن الکبری، ج۱۰، ص۱۳۵؛ المعجم الکبیر، ج۲۳، ص۲۸۵؛ سنن الدار قطنی، ج۴، ص ۱۳۱؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۴۹؛ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۱۷؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۳۵۱ و بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۲۷۵.</ref> و معاذ بن جبل به [[یمن]] با عنوان فرماندار و [[قاضی]] هم نمونه‌ای از این کار است<ref>امتاع الاسماع، ج ۹، ص ۲۰۸؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۵، ص ۱۰۳؛ المنتظم، ج ۱۱، ص ۳۱۴ و الاستیعاب، ج۳، ص۱۴۰۳.</ref><ref> [[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۳۸-۱۳۹.</ref>
*با تلاش‌های [[رسول اکرم]]{{صل}}، [[مهاجران]] و [[انصار]]، چون [[برادر]] در یک خانه [[زندگی]] می‌کردند. [[انصار]]، [[مهاجران]] را در خانه‌های خود جای دادند و در [[زندگی]] خویش سهیم کردند و حتی آنها قطعه‌هایی از زمین‌های خود را به [[رسول خدا]]{{صل}} دادند تا بین [[مهاجران]] قسمت کند<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۲۷۰ و عیون الاثر، ج ۱، ص ۲۲۵.</ref>. همچنین [[انصار]]، پس از به دست آمدن [[غنایم]] [[بنی نضیر]]، حاضر شدند سهم خود از [[غنایم]] را به [[مهاجران]] بدهند؛ آنها حتی حاضر شدند [[مهاجران]]، همچنان در خانه ایشان ساکن باشند<ref>عمر بن شبه نمیری، تاریخ المدینه المنوره، ج۲، ص۴۸۹؛ وفاءالوفاء، وفاء الوفاء، ج ۱، ص ۲۳۱ و شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس، ج۱، ص۴۶۳.</ref>. [[اوس]] و [[خزرج]] نیز کینه‌های دیرینه خود را کنار نهادند و بدون [[نزاع]] در کنار هم به [[امت اسلامی]] پیوستند<ref> [[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۳۹.</ref>
*با تلاش‌های [[رسول اکرم]]{{صل}}، [[مهاجران]] و [[انصار]]، چون [[برادر]] در یک خانه [[زندگی]] می‌کردند. [[انصار]]، [[مهاجران]] را در خانه‌های خود جای دادند و در [[زندگی]] خویش سهیم کردند و حتی آنها قطعه‌هایی از زمین‌های خود را به [[رسول خدا]]{{صل}} دادند تا بین [[مهاجران]] قسمت کند<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۲۷۰ و عیون الاثر، ج ۱، ص ۲۲۵.</ref>. همچنین [[انصار]]، پس از به دست آمدن [[غنایم]] [[بنی نضیر]]، حاضر شدند سهم خود از [[غنایم]] را به [[مهاجران]] بدهند؛ آنها حتی حاضر شدند [[مهاجران]]، همچنان در خانه ایشان ساکن باشند<ref>عمر بن شبه نمیری، تاریخ المدینه المنوره، ج۲، ص۴۸۹؛ وفاءالوفاء، وفاء الوفاء، ج ۱، ص ۲۳۱ و شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس، ج۱، ص۴۶۳.</ref>. [[اوس]] و [[خزرج]] نیز کینه‌های دیرینه خود را کنار نهادند و بدون [[نزاع]] در کنار هم به [[امت اسلامی]] پیوستند<ref> [[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۳۹.</ref>
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[اصلاح]] بین افراد را [[بهترین]] [[صدقه]] دانسته، فرمود: {{متن حدیث| أَفْضَلُ‌ الصَّدَقَةِ إِصْلَاحِ‌ ذَاتِ‌ الْبَيْنِ‌}}<ref>مسند الشهاب، ج ، ص ۲۴۴؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۱۹۰ و کنز العمال، ج۳، ص۵۹.</ref>. [[ابن عباس]] از [[عبادة بن صامت]] [[نقل]] می‌کند که گفت: "ما درباره [[انفال]] با هم [[اختلاف]] پیدا کردیم و اخلاق‌هایمان بد شد. به همین خاطر، [[خداوند]] آن‌چه را که در دستمان بود، از ما گرفت و [[اختیار]] آن را به رسولش وانهاد و او آن را به طور مساوی بین ما تقسیم کرد و این، به [[تقوای الهی]] و [[اطاعت]] از او و [[اصلاح]] ذات البین نزدیک‌تر بود"<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۶- ۳۲۲ و مجمع البیان، ج۴، ص۷۹۶-۷۹۷.</ref>.‌ در [[حدیث]] دیگری از [[رسول خدا]]{{صل}} آمده است: {{متن حدیث| أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِأَفْضَلَ مِنْ‌ دَرَجَةِ الصِّيَامِ‌ وَ الصَّدَقَةِ وَ الصَّلَاةِ؟ اِصَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ}}<ref>کنزالعمال، ج۳، ص۴۶۰؛ مسند احمد، ج ۶، ص۴۴۵ - ۴۴۶؛ ابن الاشعث السجستانی، سنن ابی‌داوود، ج ۲، ص۴۶۰ و صحیح ابن حبان، ج۱۱، ص۴۹۰.</ref><ref> [[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۳۹.</ref>
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[اصلاح]] بین افراد را [[بهترین]] [[صدقه]] دانسته، فرمود: {{متن حدیث| أَفْضَلُ‌ الصَّدَقَةِ إِصْلَاحِ‌ ذَاتِ‌ الْبَيْنِ‌}}<ref>مسند الشهاب، ج ، ص ۲۴۴؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۱۹۰ و کنز العمال، ج۳، ص۵۹.</ref>. [[ابن عباس]] از [[عبادة بن صامت]] [[نقل]] می‌کند که گفت: "ما درباره [[انفال]] با هم [[اختلاف]] پیدا کردیم و اخلاق‌هایمان بد شد. به همین خاطر، [[خداوند]] آن‌چه را که در دستمان بود، از ما گرفت و [[اختیار]] آن را به رسولش وانهاد و او آن را به طور مساوی بین ما تقسیم کرد و این، به [[تقوای الهی]] و [[اطاعت]] از او و [[اصلاح]] ذات البین نزدیک‌تر بود"<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۶- ۳۲۲ و مجمع البیان، ج۴، ص۷۹۶-۷۹۷.</ref>.‌ در [[حدیث]] دیگری از [[رسول خدا]]{{صل}} آمده است: {{متن حدیث| أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِأَفْضَلَ مِنْ‌ دَرَجَةِ الصِّيَامِ‌ وَ الصَّدَقَةِ وَ الصَّلَاةِ؟ اِصَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ}}<ref>کنزالعمال، ج۳، ص۴۶۰؛ مسند احمد، ج ۶، ص۴۴۵ - ۴۴۶؛ ابن الاشعث السجستانی، سنن ابی‌داوود، ج ۲، ص۴۶۰ و صحیح ابن حبان، ج۱۱، ص۴۹۰.</ref><ref> [[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۳۹.</ref>
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش