پاکدامنی: تفاوت میان نسخهها
←عفت شکم
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
==[[عفت]] شکم== | ==[[عفت]] شکم== | ||
*یکی از انواع عفتها رعایت [[اعتدال]] در خوردن و آشامیدن است، در [[روایات]] نیز تأثیر فراوانی برای آن بیان شده است. هرگاه [[انسان]] زیاد از حد بخورد و بیاشامد، [[قوه]] [[تفکر]] او ضعیف و [[قلب]] نیز قسیّ و سخت میشود، [[شهوت]] جنسی به هیجان میآید و [[آدمی]] از انجام [[عبادات]] و [[لذت]] [[مناجات]] بازمیماند.[[اهلبیت]] {{عم}} همچنین فواید فراوانی برای سیرنخوردن و رعایت [[عفت]] شکم بیان کردهاند، از جمله: نورانیّت و صفای [[دل]]، ذکاوت، تیزهوشی، رسیدن به [[لذت]] [[مناجات]]، یاد فقرا و مستمندان، یادآوری [[گرسنگی]] [[روز قیامت]]، [[تواضع]] و [[فروتنی]]، کاهش میل به [[خواب]] و... [[امام علی]] {{ع}} خطاب به [[کارگزار]] خود، [[عثمان بن حُنَیف]]، که بر خوان ثروتمندان نشستهبود، میفرماید: ای پسر حُنَیف، به من خبر رسیده که مردی از [[جوانان]] و سرشناسان [[بصره]] تو را به سفرهای خوانده است و تو هم سر از پا نشناخته بدانجا شتافتهای. او غذاهای رنگارنگ و مخصوص برای تو فراهم کرده و کاسهها یکی پس از دیگری پیش روی تو نهاده است. من گمان نمیکردم تو به سفره گروهی درآیی که نیازمندانشان را جفا کنند و ثروتمندانشان را به میهمانی خوانند. اینک بدانچه از این گونه سفرهها میخوری درست بنگر، پس آنچه را نمیدانی از کجاست و با چه انگیزهای به آن [[دعوت]] شدهای از دهان بریز و آنچه را [[یقین]] داری که [[پاک]] و بیشائبه است استفاده و [[اجابت]] کن<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 184.</ref>. | *یکی از انواع عفتها رعایت [[اعتدال]] در خوردن و آشامیدن است، در [[روایات]] نیز تأثیر فراوانی برای آن بیان شده است. هرگاه [[انسان]] زیاد از حد بخورد و بیاشامد، [[قوه]] [[تفکر]] او ضعیف و [[قلب]] نیز قسیّ و سخت میشود، [[شهوت]] جنسی به هیجان میآید و [[آدمی]] از انجام [[عبادات]] و [[لذت]] [[مناجات]] بازمیماند.[[اهلبیت]] {{عم}} همچنین فواید فراوانی برای سیرنخوردن و رعایت [[عفت]] شکم بیان کردهاند، از جمله: نورانیّت و صفای [[دل]]، ذکاوت، تیزهوشی، رسیدن به [[لذت]] [[مناجات]]، یاد فقرا و مستمندان، یادآوری [[گرسنگی]] [[روز قیامت]]، [[تواضع]] و [[فروتنی]]، کاهش میل به [[خواب]] و... [[امام علی]] {{ع}} خطاب به [[کارگزار]] خود، [[عثمان بن حُنَیف]]، که بر خوان ثروتمندان نشستهبود، میفرماید: ای پسر حُنَیف، به من خبر رسیده که مردی از [[جوانان]] و سرشناسان [[بصره]] تو را به سفرهای خوانده است و تو هم سر از پا نشناخته بدانجا شتافتهای. او غذاهای رنگارنگ و مخصوص برای تو فراهم کرده و کاسهها یکی پس از دیگری پیش روی تو نهاده است. من گمان نمیکردم تو به سفره گروهی درآیی که نیازمندانشان را جفا کنند و ثروتمندانشان را به میهمانی خوانند. اینک بدانچه از این گونه سفرهها میخوری درست بنگر، پس آنچه را نمیدانی از کجاست و با چه انگیزهای به آن [[دعوت]] شدهای از دهان بریز و آنچه را [[یقین]] داری که [[پاک]] و بیشائبه است استفاده و [[اجابت]] کن<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵: {{متن حدیث|"يَا ابْنَ حُنَيْفٍ فَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ رَجُلًا مِنْ فِتْيَةِ أَهْلِ الْبَصْرَةِ دَعَاكَ إِلَى مَأْدُبَةٍ فَأَسْرَعْتَ إِلَيْهَا تُسْتَطَابُ لَكَ الْأَلْوَانُ وَ تُنْقَلُ إِلَيْكَ الْجِفَانُ، وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّكَ تُجِيبُ إِلَى طَعَامِ قَوْمٍ عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَ غَنِيُّهُمْ مَدْعُوٌّ؛ فَانْظُرْ إِلَى مَا تَقْضَمُهُ مِنْ هَذَا الْمَقْضَمِ، فَمَا اشْتَبَهَ عَلَيْكَ عِلْمُهُ فَالْفِظْهُ وَ مَا أَيْقَنْتَ بِطِيبِ [وَجْهِهِ] وُجُوهِهِ فَنَلْ مِنْهُ"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 184.</ref>. | ||
*حد [[اعتدال]] در خوردن آن است که [[انسان]] آنقدر بخورد که سنگینی معده و درد [[گرسنگی]]، هر دو را از یاد ببرد و از یاد شکم بیرون بیاید، زیرا [[هدف]] از خوردن، ادامه زندگی و قوت در [[عبادت]] است. این امر تفسیری از [[کلام]] خداست که فرمود: بخورید و بیاشامید، اما [[اسراف]] نکنید<ref>{{متن قرآن| يَا بَنِي آدَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ}}؛ سوره اعراف، آیه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 185.</ref>. | *حد [[اعتدال]] در خوردن آن است که [[انسان]] آنقدر بخورد که سنگینی معده و درد [[گرسنگی]]، هر دو را از یاد ببرد و از یاد شکم بیرون بیاید، زیرا [[هدف]] از خوردن، ادامه زندگی و قوت در [[عبادت]] است. این امر تفسیری از [[کلام]] خداست که فرمود: بخورید و بیاشامید، اما [[اسراف]] نکنید<ref>{{متن قرآن| يَا بَنِي آدَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ}}؛ سوره اعراف، آیه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 185.</ref>. | ||
==[[عفت]] پوشش== | ==[[عفت]] پوشش== | ||
*در نظر [[امام علی]] {{ع}} [[عفت]] در پوشش، رعایت [[حجاب]] برمبنای شعائر و معیارهای دینی است که در [[قرآن کریم]] تعریف و [[تبیین]] شدهاند<ref>{{متن قرآن| وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}؛ سوره نور، آیه۳۱ و {{متن قرآن| وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء الَّلاتِي لا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَن يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَن يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَّهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}؛ آیه ۶۰</ref>. *[[امام]] {{ع}} رعایت پوششِ زنان را عامل [[سلامت]] و [[استواری]] آنان میداند: آنان (زنان) را در صدف [[حجاب]] درپوشان تا از چشم زخم بُلهوسان برهند، زیرا دوام امنیّت و [[سلامت]] [[زن]] به پوشش و عفاف اوست<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. ثمره [[حجاب]] در [[جامعه اسلامی]]، [[عفت]] و پاکدامنی و محفوظ ماندن از [[گناه]] است. افزون بر این، [[لباس]] نباید مایه فخر، مباهات و شهرت قرار گیرد. [[امام]] {{ع}} در بیان صفات [[متقین]] از پوشش آنها که همراه با [[اعتدال]] است، یاد میکند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 185.</ref>. | *در نظر [[امام علی]] {{ع}} [[عفت]] در پوشش، رعایت [[حجاب]] برمبنای شعائر و معیارهای دینی است که در [[قرآن کریم]] تعریف و [[تبیین]] شدهاند<ref>{{متن قرآن| وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}؛ سوره نور، آیه۳۱ و {{متن قرآن| وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء الَّلاتِي لا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَن يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَن يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَّهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}؛ آیه ۶۰</ref>. *[[امام]] {{ع}} رعایت پوششِ زنان را عامل [[سلامت]] و [[استواری]] آنان میداند: آنان (زنان) را در صدف [[حجاب]] درپوشان تا از چشم زخم بُلهوسان برهند، زیرا دوام امنیّت و [[سلامت]] [[زن]] به پوشش و عفاف اوست<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. ثمره [[حجاب]] در [[جامعه اسلامی]]، [[عفت]] و پاکدامنی و محفوظ ماندن از [[گناه]] است. افزون بر این، [[لباس]] نباید مایه فخر، مباهات و شهرت قرار گیرد. [[امام]] {{ع}} در بیان صفات [[متقین]] از پوشش آنها که همراه با [[اعتدال]] است، یاد میکند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 185.</ref>. |